#حجاب💫
♥️خواهرم درخیابان چهره آرایش مکن ♥️
♥️ازجوانان سلب آرامش مکن♥️
♥️زلف خودراروسری بیرون مریز♥️
♥️در مسیر چشمها افسون مریز♥️
♥️یادکن از آتش ،روز معاد♥️
♥️جلوه گیسو مده دردست باد♥️
♥️خواهرم دیگرتو کودک نیستی♥️
♥️فاش تر گویم،عروسک نیستی♥️
♥️خواهرمن این لباس تنگ چیست♥️
♥️پوشش چسبان رنگارنگ چیست♥️
♥️خواهرمن اینقدر تن نازی مکن
♥️بااصول شرع لجبازی مکن♥️
♥️درامورخویش سرگردان مشو
♥️لایق چشمان نامردان مشو♥️
♥️خواهرم ای عاشق دین مبین
♥️یک نظر ازواج پیغمبر ببین♥️
#فرمانده
@oshahid
#بیو📿🍂
دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟
بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است..💔
#فرمانده🏴🖤
#ما_ملت_امام_حسینیم🖤
@oshahid
#رهبــــــــــــــــــــرانہ💚 😍
شــ ـیر براے اِثباٺِ قُدرٺش 💪🏻
نیاز بہ جنگیدن"⚔️" با هر
شُغال و کفٺارے😒🤚🏻 را ندارد؛
هَمــٰانْ☝🏻
°نگاهَش کافیسٺ..✋🏻..؛
#فرمانده😍
.ـ.ــ.ــ.ــ.ـ.ـ🕊♥️🕊ـ.ــ.ــ.ــ.ــ.
🦋♥♥♥️•|{ رِیْحانَةُ النَّبْی }|•♥️
#منمحمدرادوستدارم 🍃🌸
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
@oshahid
"خاطراتطنزجبهہ"🙃
یڪبار سعید خیلے از بچہها کار کشید...
#فرمانده دستہ بود
شب برایش جشن پتو گرفتند...
حسابے کتکش زدند
من هم کہ دیدم نمےتوانم نجاتش
دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تا
شاید کمے کمتر کتک بخورد..!😕
سعید هم نامردی نڪرد، بہ تلافے
آن جشن پتو ، نیمساعت قبل از وقت #نماز صبح، #اذان گفت...
همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!😄
بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ
بچہها خوابند... بیدارشان ڪرد وَ گفت:
اذان گفتند : چرا خوابیدید!؟🤔
گفتند : ما #نماز خواندیم..!✋🏻
گفت: الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید!؟😳
گفتند : سعید شاهدی اذان گفت!
سعید هم گفت من برایِ #نماز شب اذان گفتم نہ نماز صبح😅