eitaa logo
عشاق بقیت الله
1.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
7.6هزار ویدیو
21 فایل
@rezarabee3 ارتباط با ادمین https://eitaa.com/chadorarzan_kohi
مشاهده در ایتا
دانلود
رزمنده مدافع حرمی که روز تاسوعا شهید شد 🔹مادر شهید در خاطراتش در مورد شهید: " قبل از ایام محرم یک روز به من گفت که از تو درخواستی دارم مادر جان. گفتم بگو. گفت قصد ازدواج دارم. یک دختر مومن و خوب برای من پیدا کن. من دیگر نمی‌خواهم مجرد بمانم. قرار و مدارها را برای اقدام این کار محول کردیم به بعد از گذشت ماه محرم و صفر. حسین فرزند بزرگتر خانواده بود و ما باید آماده تهیه سور و سات عروسی برای بزرگترین پسر خانواده می‌شدیم. اما دریغ این که اراده خداوند بر این بود که حسین به جای رخت دامادی، خلعت شهادت را بپوشد و در شهر حلب به شهادت برسید." @AkhbareFori
♦️شهیدی که از آمریکا به جبهه رفت 🔹شهین حاجی‌طالب یکی از همکلاسی‌های شهید طیب در دوران دانشجویی می‌گوید: " وقتی دختر آمریکایی از رفتار هدایت الله طیب خوشش آمد، به او پیشنهاد ازدواج داد. هدایت خیلی سرخ شد و پیش من آمد و گفت: خواهر به او بگو که خانواده‌ام دختر یکی از فامیل‌مان را از بدو تولد برایم «ناف‌برون» کردند." 🔹هدایت الله طیب بعد از تجاوز رژیم بعث عراق به ایران، شهید طیب درس در امریکا را نیمه‌کاره رها می‌کند و به ایران برمی‌گردد. @AkhbareFori
شهید ماشا‌الله پیل‌افکن، رزمنده‌ای که یک تنه لشکر دشمن را زمین‌گیر کرد 🔹شهید پیل افکن در ادامه عملیات چزابه شش شبانه روز در مقابل و پشت جبهه دشمن بدون وقفه برای نجات تیپ ۷۷خراسان از محاصره با دشمنان جنگید و آنقدر از مهمات ذخیره شده دشمن استفاده کرد تا مهمات آن محدوده به پایان رسید، آنگاه با لب تشنه و بدن خسته و گرسنه، و چشم ترکش خورده ایی که ۶ شبانه روز نخوابیده در محاصره دشمن قرار گرفت و تنهایی به اسارت دشمن در آمد. 🔹همین اقدام شهید پیل‌افکن در عملیات چزابه باعث شد تا کینه‌ای در دل دشمن بیندازد؛ آنقدر که فرمانده‌شان دستور داد او را زنده اسیر کنند. ماشاالله بعد از چند روز مبارزه خسته و کم‌توان شده بود اما ناامید خیر. باز هم در کمین دشمن نشسته بود تا شاید بتواند یکی از بعثی‌ها را شکار کند. @AkhbareFori
بچه پولداری که به دنیا پشت پا زد و جبهه را به آمریکا ترجیح داد 🔹شهید حمید شاه حسینی با وجودی که مقدمات ادامه تحصیل در آمریکا برایش فراهم بود، به جبهه رفت. خانواده‌ای متمول داشتند که در محله شمیران زندگی می‌کردند و تمام آنها گرین کارت داشتند. 🔹امکانات دنیایی‌ فوق‌العاده عالی بود، اما به همه این‌ها پشت پا زد. شهید شاه‌حسینی به بچه‌های جنوب شهر به مزاح می‌گفت شهدای شمیران افضل من شهدای خراسان. به نظر من هم کسی که در تجریش و شمیران زندگی کرده است، شهادتش افضل است، چون همه وابستگی‌های دنیا را زیر پایش می‌گذارد و می‌آید. @AkhbareFori
شهید بوشهری که ازدواجش را به خاطر سنگرسازی در جبهه عقب انداخت 🔹چندماهی از دوره استراحت حسین درگویی گذشت، حالش که بهتر شد مادرش زمینه ازدواجش را فراهم کرد. مراسم خواستگاری انجام شد و قرار مراسم ازدواجش را گذاشتند اما او گفت: «تا من به جبهه بروم و ‏برگردم، بعد از آن مراسم را برگزار می‌کنیم، الان وقت ازدواج من نیست چون که در جبهه به راننده ی لودر نیاز دارند.» 🔹شهید بعد از ترخیص از بیمارستان، همیشه آرزوی بازگشت به جبهه را داشت. پزشکان و دوستانش با توجه به وخامت حالش به او سفارش می کردند که باید استراحت کنی تا بهبودی کامل پیدا کنی اما عشق به امام (ره)، انقلاب و جهاد در راه خدا او را لحظه‌ای آرام نمی‌گذاشت. دو‏باره به جبهه رفت و در خط مقدم با لودر سنگر می‌ساخت. @AkhbareFori
نقش انقلابی شهید سنگرساز در امدادرسانی به زلزله‌زدگان طبس 🔹سیدعلی اکبر احمدی آشتیوانی با شروع جنگ تحمیلی نیز، در جمع آوری کمک‌های مردمی و ارسال به جبهه‌های حق علیه باطل، نقش بسزائی داشت. 🔹وی چون تک فرزند خانواده بود، والدینش راضی به اعزام او نبودند و ناچاراً در حد توان ، از پشت جبهه حمایت‌های خودش را گسترده می‌کرد تا اینکه عشق او برای حضور درجبهه ، بر رأی والدینش غالب شد و در سال ۱۳۶۵ به عنوان سنگر ساز بی سنگر ، عازم جبهه شد. @AkhbareFori
نوجوانی که با دستکاری شناسنامه‌اش موفق شد به جبهه اعزام شود 🔹شهید موسی صمدپور چندین بار برای اعزام به جبهه نور علیه باطل به مرکز ثبت نام ناحیه بکتاش مراجعه کرد، چون به سن قانونی نرسیده بود، مراکز ثبت نام از اعزام وی خودداری کردند. 🔹این شهید والا مقام با دستکاری شناسنامه از طرف بسیج ناحیه سپاه میاندوآب به مدت ۴۵ روز در " پادگان حر " شهرستان خوی آموزش نظامی را طی کرد و سپس در گردان امام سجاد(ع)لشگر ۳۱عاشورا مشغول فعالیت شد. @AkhbareFori
شور و عشق عجیبی در هر اعزامش داشت 🔹شهيد ابوذر احمدی بعد از عضويت در سپاه كه نهايت عشق و آرزوی او بود در همه عمليات‌های آزادسازی و پاک‌سازی منطقه كردستان و آذربايجان غربی مخصوصا تکاب شركت می‌کرد تا به‌همراه دوستان رزمنده‌اش، میهن عزیزمان را از دست اشرار و ضد انقلابيون در اين منطقه نجات دهد. 🔹این شهید والامقام در هر اعزامش به منطقه خاطراتی از خود به جا می‌گذاشت و شور و عشق خاصی به هنگام اعزام به جبهه داشت که لحظه لحظه‌اش خاطره است و ماندنی. @AkhbareFori
از دزفول تا عرش شهادت 🔹سردار سرلشکر شهید دکتر حاج احمد سوداگر از فرماندهان و طراحان عملیات برجسته دوران دفاع مقدس و پایه‌گذار بسیاری از مراکز علمی، فرهنگی و پژوهشی پس از این دوران است، مسئولیت اطلاعات عملیات قرارگاه‌های قدس، کربلا، نجف و فرماندهی لشکر‌های ۷ ولیعصر (عج)، ۲۵ کربلا و ۲۷ محمد رسول الله (ص)، معاون اطلاعات عملیات سپاه پاسداران، تاسیس دانشکده اطلاعات و امنیت سپاه و پایه گذاری کاروان‌های راهیان نور تنها بخشی از مسئولیت‌های های اوست. @AkhbareFori
آرزوی شهیدی که برآورده شد 🔹همسر شهید مرتضوی‌زاده با یادآوری خاطراتش می‌گوید: " یکروز با حسین سر مزار رفته بودیم کنار قبر شهیدان ایستاده بود و درست همانجایی که الان قبر او است، نشان داد و گفت: چطور می‌شد یک جا به ما می‌دادند، گفتم: از دست ما فرار می‌کنی، می‌خواهی شهید شوی. گفت: نه ! شهداء گل بودند، ما چی هستیم. گفتم: خدا کند من قبل از تو بمیرم. گفت: خدا نکنه. بچه بی مادر شود و از قرار آمدیم. درست سال بعد همانجایی که نشان داده بود، بدون اینکه من قبلا دیده باشم. ای وای مزار شهید عزیزم حسین شده بود. واقعا حسین مستجاب الدعوه بود و به آرزوی خود رسید. @AkhbareFori
وحید نومی شهید ظهر عاشورا 🔹بعد از شهادت این شهید والا مقام، در عراق برای وحید مراسم با شکوهی بر پا می‌کنند و پیکر مطهر شهید نومی را به زیارت حرمین در کربلای معلی و نجف اشرف می‌برند و با عنایت به اینکه وحید را در عراق بهتر می‌شناختند و فرماندهان و نیروهای مقاومت آشنایی بیشتری از این شهید بزرگوار داشتند اصرار داشتند تا پیکر مطهر شهید در عراق به خاک سپرده شود ولی بنا به درخواست ما، پیکر مطهر شهید نومی به وطن انتقال یافته و طی مراسمی با شکوه پس از تشییع، در گلزار شهدای وادی رحمت به خاک سپرده شد. @AkhbareFori
روایت پرستار مدافع حرمی که شهید شیمیایی شد 🔹همرزم این شهید والامقام در خصوص شیمیائی شدن محمد می‌گوید: " در سوریه دشمن از مواد شیمیایی استفاده کرد و بعضی از دوستان ما آنجا دچار مجروحیت شیمیایی شدند. محمد به دلیل آنکه خودش امدادگر بود، بیشتر با این مسئله آشنایی داشت و خاطرم هست وقتی متوجه آلودگی شیمیایی شد، خیلی تلاش کرد از بچه‌ها محافظت کند تا کمتر آلوده شوند. می‌دوید و از بچه‌ها می‌خواست اگر چفیه‌ای دارند خیس کرده و روی صورتشان ببندند. آب می‌آورد و بچه‌ها را راهنمایی می‌کرد تا برای حفظ سلامتی آنان تلاش کرده باشد." @AkhbareFori