eitaa logo
قم عُشّ آل محمد ۱
145 دنبال‌کننده
23هزار عکس
12.8هزار ویدیو
307 فایل
قم عش آل محمد قم آشیانه آل محمد #قم_عش_آل_محمد #قم_آشیانه_آل_محمد ادامه مطالب کانال اول در کانال دوم می آید @oshh_2 @oshh_1 @oshh_2 @oshh_3 ادمین @oshh_4
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اخبار استراتژیک
ویژه برنامه هفته بسیج-شهرری2.mp3
26.54M
سخنرانی استاد حسن عباسی ویژه برنامه هفته بسیج زمان: ۱۰ آذر ۹۷ مکان: شهرری، مسجد صاحب‌الزمان(عج) مرجع نشر سخنرانی های استاد حسن عباسی 🌐 @dr_abbasi
هدایت شده از اخبار استراتژیک
استاد حسن عباسی.amr
6.52M
سخنرانی استاد حسن عباسی ویژه برنامه هفته بسیج 🔺نسخه کم‌حجم زمان: ۱۰ آذر ۹۷ مکان: شهرری، مسجد صاحب‌الزمان(عج) مرجع نشر سخنرانی های استاد حسن عباسی 🌐 @dr_abbasi
هدایت شده از اخبار استراتژیک
جنبش دانشجویی و تمدن نوین اسلامی.mp3
24.93M
سخنرانی استاد حسن عباسی جنبش دانشجویی و تمدن نوین اسلامی زمان: ۱۳ آذر ۹۷ مکان: تهران، دانشگاه الزهرا مرجع نشر سخنرانی های استاد حسن عباسی 🌐 @dr_abbasi
هدایت شده از اخبار استراتژیک
جنبش دانشجویی و تمدن نوین اسلامی-استاد حسن عباسی.amr
6.12M
سخنرانی استاد حسن عباسی جنبش دانشجویی و تمدن نوین اسلامی 🔺 نسخه کم‌حجم زمان: ۱۳ آذر ۹۷ مکان: تهران، دانشگاه الزهرا مرجع نشر سخنرانی های استاد حسن عباسی 🌐 @dr_abbasi
هدایت شده از اخبار استراتژیک
واکاوی قانون اساسی پس از 40سال-استاد حسن عباسی.mp3
26.3M
سخنرانی استاد حسن عباسی موضوع: واکاوی قانون اساسی بعد از ۴۰ سال در سالروز تصویب قانون اساسی زمان: ۱۳ آذر ۹۷ مکان: کرج، دانشگاه آزاد مرجع نشر سخنرانی های استاد حسن عباسی 🌐 @dr_abbasi
هدایت شده از اخبار استراتژیک
واکاوی قانون اساسی پس از 40 سال.amr
4.3M
سخنرانی استاد حسن عباسی موضوع: واکاوی قانون اساسی بعد از ۴۰ سال در سالروز تصویب قانون اساسی 🔺نسخه کم‌حجم زمان: ۱۳ آذر ۹۷ مکان: کرج، دانشگاه آزاد 🌐 @dr_abbasi
هدایت شده از دیده‌بان دولت
🔴یک آن تصور کنید #خودروی_انتحاری به سمت شما می‌آید؛ چه کار می کنید؟ فرار می کنید یا می ایستید؟ این دو نفر و دوستانشان ایستادند و هیولای مرگ را در بیرون محوطه متوقف کردند. به احترامشان یک #ایران باید بایستد. ستوان دوم شهید #داریوش_رنجبر سرباز شهید #ناصر_درزاده #چابهار #ناجا ✅ @efshagari_ir
هدایت شده از دیده‌بان دولت
روحانی در دانشگاه سمنان: آیا کسی در کشور بوده است که بگوید من به آمریکا اعتماد دارم؟ دختری از میان جمعیت: مگر شما نبودید که گفتید امضای کری تضمین است؟ مردم رو چی فرض کردی، شیخ؟! ✅ @efshagari_ir
✡ کتاب «کامبوزیا»، زندگینامه و خاطرات دانشمند شهید امیرتوکل کامبوزیا، انتشارات شهید ابراهیم هادی، چاپ اول، 1397 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ مهندس مهران؛ شعبده‌ای از یهود (1) 🎯 خاطره‌ای از فرزند شهید امیرتوکل کامبوزیا 1⃣ سقف یکی از اتاق‌های مجاور کتابخانه سوراخ بود. یک‌بار از پدر پرسیدم: این سوراخ برای چیست؟ پدر گفت: جای شلیک گلوله است! 2⃣ تعجب من بیشتر شد. پدر گفت: داستان عجیبی دارد. شما اسم خیابان مهران در شهر زاهدان را شنیده‌ای؟ گفتم: بله، یکی از خیابان‌های شهر زاهدان، به نام مهران در بین اهالی محل مشهور است. اما مهران کیست؟ 3⃣ پدر نشست روی صندلی و گفت: امان از مکر و حیله یهود. امان از دشمنی این قوم هزار چهره. بعد ادامه داد: از اولین کسانی که با حکم استانداری و فرمانداری به زاهدان وارد شد، شخصی به نام مهندس مهران بود. 4⃣ او در دهه بیست وارد شهر شد و مشغول فعالیت بود. بعد از مدتی به دیدن من آمد. او با یک جیپ نظامی همراه با دو محافظ خودش، مرتب به اینجا می‌آمد و از من می‌خواست تا برایش از یهود و صهیونیسم بگویم. 5⃣ من هم با دلیل و مدرک، به بررسی خیانت‌های این قوم پلید می‌پرداختم. مهندس مهران در سکوتی کامل، تمام مطالب مرا می‌نوشت و هیچ نظری اعلام نمی‌کرد. او فقط شنونده بود و با استقبال، این بحث‌ها را دنبال می‌کرد. 6⃣ شاید ده سال به همین صورت گذشت. هر هفته چند بار به دیدن من می‌آمد. من هم خوشحال بودم که یک مسئول مملکتی، این‌گونه به این بحث‌ها علاقه‌مند است. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter #⃣
✡ دانشمندی همانند استادِ شهید امیرتوکل کامبوزیا از طریق وکالت و کشاورزی امرار معاش می‌كرد تا به کسی وابسته نباشد. در عکس فوق، استاد (سمت چپ) در کنار دکتر نیّری كه كار وکالت او و یازده متهم دیگر از انقلابیون را در سال 1342 به خوبی انجام داد و آنها را تبرئه كرد، دیده می‌شود. دکتر امیرحسین کامبوزیا (ناقل داستان ما) نیز در تصویر حضور دارد (نوجوانی كه کلاه بر سر دارد). ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ مهندس مهران؛ شعبده‌ای از یهود (2) 🎯 خاطره‌ای از فرزند شهید امیرتوکل کامبوزیا 1⃣ یک روز ظهر، وقتی بحث ما تمام شد، مهندس مهران گفت: اگر مشکلی نیست من به اتاق مجاور می‌روم تا عبادت کنم. من خوشحال شدم که ایشان اهل نماز اول وقت است. برای همین تجدید وضو کردم و رفتم که در همان اتاق، نماز بخوانم. 2⃣ با تعجب دیدم که مهران، یک کلاه کوچک بر سرش گذاشته و رو به سمت بیت‌المقدس، ذکری را تکرار می‌کند و سرش را بالا و پایین می‌برد! 3⃣ از تعجب دهانم باز مانده بود. یعنی این انسانی که ده سال است از من در مورد یهود اطلاعات می‌گیرد، خودش یهودی است؟! 4⃣ من همیشه یک قبضه کلت کمری همراه داشتم. بلافاصله اسلحه را در آوردم و مسلح کردم. به‌محض این‌که می‌خواستم شلیک کنم، یک از محافظین او به من حمله کرد و گلوله به سقف اصابت کرد. 5⃣ مهران به سمت من آمد و گفت: فکر کردی من بیکار بودم که ده سال این مسیر را به این دهات بیایم؟ من فقط می‌آمدم تا اطلاعات تو را به‌عنوان یک محقق در مورد یهود به دست بیاورم. بعد هم با محافظینش به سوی زاهدان رفت. 6⃣ پدر ادامه داد: مهندس مهران فردای آن روز از زاهدان و از ایران رفت و دیگر کسی او را ندید!! 📚 منبع: کتاب «کامبوزیا»، زندگینامه و خاطرات دانشمند شهید امیرتوکل کامبوزیا، انتشارات شهید ابراهیم هادی، چاپ اول 1397، صص82-83، به نقل از: دکتر امیرحسین کامبوزیا ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter #⃣