eitaa logo
اندیشه‌های استاد مطهری
15 دنبال‌کننده
8 عکس
4 ویدیو
0 فایل
ای شهید ره حکمت و دین - خون تو حافظ دین و دفتر - نقش هر دفترت «زندگی ساز» - زندگی از تو زاید مکرر ...
مشاهده در ایتا
دانلود
@Ostaad_Motahari کم فروشان.mp3
720.4K
⚠️کم‌فروشیِ حوزه های علمیه استاد مرتضی مطهری: آقای «اشراقی»، واعظ و خطیب زبردست معروف قم، که مرد فاضلی بود و بیشتر سخنران مجالس طلبه ها بود، در یک منبری که همۀ علمای بزرگ هم بودند، این آیه را عنوان کرد: 🔺ويْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ - الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ - وَ إِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ (سورۀ مطففین، آیۀ ۱ تا ۳) وای بر کم فروشان - آنان که چون با پیمانه (یا وزن) چیزی از مردم بستانند تمام بستانند - امّا هنگامی که می‌خواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم می‌گذارند! بعد رویش را به طرف علماء کرد و آیات را معنی کرد و توسعه داد: همۀ مردم در جامعه، دائما هم «فروشنده»اند، هم خریدار ... 🔘بعد وارد «کار حوزه های علمیه» شد و گفت: خودمون الان کم فروش شدیم، پانصد سال پیش، حوزه های علمیه به منزلۀ «دانشگاه علمیه» بود، ریاضیات و فلسفه و نجوم و فقه و اصول و ادبیات عرب و تاریخ و... تدریس می شد. 🔹و هر دانشمندی، از همین حوزه ها بیرون می آمد: ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، فلان مورخ ... کم کم اینها را کم گذاشتیم ... و فقط به «فقه و اصول» - آن هم سه چهار باب معیّن - بسنده کردیم! 🔸پس وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ ...! @Ostaad_Motahari
. ✳️ ارزش و مقام امر به معروف و نهى از منكر در اسلام‏ روايتى كه از روايات بسيار معروف و قطعى و مسلّم ماست (فروع كافى، جلد ۵ ، صفحه ۵۵) و در تمام كتب فقهى و حديثى معتبر آمده و مفصلترين حديث در اين باب است، می فرماید: 🔺در آخرالزمان، مردمِ رياكارى پيدا مى ‏شوند كه دائماً آيۀ قرآن و دعا مى ‏خوانند، «وَ يَتَنَسَّكونَ»، اظهار مقدس مآبى مى ‏كنند، «حُدَثاءُ سُفَهاءُ»، يك مردم تازه به دوران رسيده احمقى هستند. ⚠️تنها چيزى كه اين مقدس مآب‏ها به آن اعتنا ندارند، امر به معروف و نهى از منكر است. «لا يوجِبونَ امْراً بِمَعْروفٍ وَ لا نَهْياً عَنْ مُنْكَرٍ الّا اذا امِنُوا الضَّرَرَ»، اينها تا مطمئن نشوند كه امر به معروف و نهى از منكر كوچكترين ضررى به ايشان نمى ‏زند، به آن تن نمى ‏دهند. «يَطْلُبونَ لِانْفُسِهِمُ الرُّخَصَ وَ الْمَعاذيرَ»، دائم دنبال اين هستند كه يك راه فرارى براى امر به معروف‏ و نهى از منكر پيدا كنند، يك عذرى بتراشند كه خوب! ديگر نمى ‏شود! ديگر ممكن نيست! «يُقْبِلونَ عَلى الصَّلوةِ وَ الصِّيامِ وَ ما لا يُكَلِّفُهُمْ فى نَفْسٍ وَ لا مالٍ»، ‼️دنبال آن عبادت هايى هستند كه نه به جان، نه به مال و نه به حيثيتشان ضرر مى ‏زند! (مثل نماز و روزه)، اما اگر وظيفه ‏اى ضررى به جايى مى ‏زند، ديگر آن را قبول ندارند. تا آنجا كه مى ‏فرمايد اگر نماز هم به كار يا حيثيت يا جانشان ضرر مى ‏زد، آن را هم رها مى ‏كردند! «كَما رَفَضوا اسْمَى الْفَرائِضِ وَ اشْرَفَها»، همان‏طور كه عاليترين و شريفترين فريضه ‏ها را رها كردند، نماز را هم رها مى ‏كردند. ❓آن عاليترين و شريف ترين فريضه ‏ها كدام است؟ «انَّ الْامْرَ بِالْمَعْروفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَريضَةٌ بِها تُقامُ الْفَرائِضُ» 👈امر به معروف و نهى از منكر فریضۀ بزرگى است كه ساير فرائض به وسيله آن برپا مى ‏شود. بايد امر به معروف و نهى از منكر باشد تا نماز و زكات و حجّ و خمسى باشد، تا معاملاتى و قانونى و اخلاقى باشد. فرمود: «انَّ الْامْرَ بِالْمَعْروفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ سَبيلُ الْانْبِياءِ»، 💠 امر به معروف و نهى از منكر راه همۀ پيامبران است. «مِنْهاجُ الصُّلَحاءِ، بِها تُقامُ الْفَرائِضُ وَ تَأمَنُ الْمَذاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظالِمُ وَ تُعْمَرُ الْارْضُ» شيوۀ همه صالحان است‏، واجبات خدا به اين وسيله برپا داشته مى ‏شود، راهها به اين وسيله امن مى‏ گردد، كسب ها به اين وسيله حلال و مظالم به اين وسيله بازمى گردد، زمين به اين وسيله آباد مى ‏شود. 💠 شما از اينجا بفهميد كه حوزۀ امر به معروف و نهى از منكر تا كجاست؛ تا حدود آباد شدن زمين. 🔘خدا مى ‏داند آدم گاهى كه يك چيزهايى را در تاريخ اسلام مطالعه مى ‏كند و می بیند که دود از كلّه ‏اش بلند مى ‏شود، كه ما چه بوديم و چه شديم! اين كتاب «الاحكام السُّلطانيّه» ماوردى را - كه يكى از معتبرترين كتابهاى اسلامى است و مخصوصاً اروپايي ها و مستشرقين روى آن خيلى حساب مى ‏كنند - مطالعه كنيد، 🔹اين كتاب، نظامات اجتماعى اسلام را در حدود هزار سال پيش بيان كرده، ببينيد چه نظاماتى در دنياى اسلام بوده و اصلًا امر به معروف و نهى از منكر چه معنى ‏اى داشته و چه مى ‏كرده است ... @Ostaad_Motahari
. 🌷در «حماسه»، هزار سال است كه شاهنامه فردوسى به وجود آمده و بعد از آن خیلى افراد دیگر خواسته ‏اند شعر حماسى بگویند ولى نتوانسته‏ اند مثل او بیاورند. 🔸واقعا همۀ شعراى فارسى زبانِ دیگر، از هزار سال پیش تا امروز ناتوان بوده ‏اند كه مثل فردوسى حماسه بگویند. 📘(استاد مطهری مجموعه آثار ۴، ص ۳۶۱) 💠«اشعار حماسى» در مقابل «اشعار غنایى»، اشعارى هستند كه نوعى غرور و احساس شخصیت در انسان ایجاد كنند، شعر فردوسى كه مى‏ گوید: مرا عار آید از این زندگى كه سالار باشم، كنم بندگى‏ تن مرده و گریۀ دوستان به از زنده؛ و خندۀ دشمنان 🔹نوعى حماسه است و حماسۀ پسندیده ای است، 🔹او از لحاظ اینكه «انسان» است و آزاد آفریده شده، احساس شخصیت مى ‏كند. 🔺اما بسیارى از حماسه ‏ها «تعصب و جهالت» است، مانند حماسه ‏هاى نژادى و قومى از قبیل «العزة للعرب» و امثال این ها ... 📘(استاد مطهری، یادداشت ‏ها، جلد‏ ۶، ص ۴۹۳) @Ostaad_Motahari
🗳انتخابات آزاد، عامل رشد و آگاهی ملت 🔸ملت اگر صد بار هم در انتخاب اشتباه كند باز هم باید آزاد باشد و نباید بر او تحمیل کرد. 🔹مثلا انتخاب وكیل مجلس می‌خواهد صورت بگیرد. ممكن است شما كه در فوق این جمعیت قرار گرفته‌اید حسن نیت هم داشته باشید و واقعا تشخیص شما این باشد كه خوب است این ملت فلان فرد را انتخاب كند، و فرض می‌کنیم واقعا هم آن فرد شایسته ‌تر است. 🔸اما اگر شما بخواهید این را به مردم تحمیل كنید و بگویید: "شما نمی فهمید و باید حتما فلان شخص را انتخاب كنید!" 👈این ها تا قیامت هم مردمى نخواهند شد كه این رشد اجتماعى را پیدا كنند. 🔹باید آزادشان گذاشت تا فكر كنند، تلاش كنند، و آن كسی که می‌خواهد وكیل شود تبلیغات كند، آن كسى هم كه می‌خواهد انتخاب كند مدتى مردّد باشد كه او را انتخاب كنم یا دیگرى را؟ او فلان خوبى را دارد، دیگرى فلان بدى را دارد ... 🔹ملت یك دفعه انتخاب كند، به اشتباه خودش پى ببرد، باز دفعه دوم و سوم ... تا تجربیاتش كامل شود و بعد آن به صورت ملتى در بیاید كه رشد اجتماعى دارد. والّا اگر به بهانه این كه این ملت رشد ندارد و باید به او تحمیل كرد، آزادى را براى همیشه از او بگیرند، 🔺این ملت تا ابد غیر رشید باقى می ماند. (استاد مطهرى، مجموعه آثار ۲۴-«نهضت‌های اسلامی در صد سالۀ اخیر»- ص ۳۸۹) @Ostaad_Motahari
. 🗳استاد مطهری و انتخابات مردمی 🔸بسیاری از مسائل اجتماعی هست که اگر سرپرستان اجتماع، افراد بشر را هدایت و سرپرستی نکنند، مردم گمراه می‌شوند اما اگر هم بخواهند -ولو با حسن نیت- به بهانۀ اینکه مردم قابل و لایق نیستند و نمی‌فهمند یا لیاقت ندارند!، آزادی را از آنها بگیرند 💢این مردم تا ابد بی‌لیاقت باقی می‌مانند 🔸مثلا انتخاب وکیل مجلس می‌خواهد صورت بگیرد، ممکن است شما که در فوق این جمعیت قرار گرفته‌اید، حُسن نیت هم داشته باشید و واقعا تشخیص شما این باشد که: خوب است این ملت فلان فرد را انتخاب کند، و فرض میکنیم واقعا هم آن فرد شایسته‌تر است 🔺اما اگر شما بخواهید این را به مردم تحمیل کنید و بگویید: شما نمی‌فهمید و باید حتما فلان شخص را انتخاب کنید ⚠️اینها تا قیامت هم کسانی نخواهند شد که «رشد اجتماعی» پیدا کنند 👈باید آزادشان گذاشت تا فکر کنند، تلاش کنند، 🔹آن که می‌خواهد وکیل شود تبلیغات کند، کسی هم که می‌خواهد انتخاب کند مدتی مردّد باشد که آیا او را انتخاب کنم یا دیگری را؟ او فلان خوبی را دارد، دیگری فلان بدی را دارد. 💠 یک بار انتخاب کند، به اشتباه خودش پی ببرد؛ باز دفعۀ دوم و سوم، تا تجربیاتش کامل شود، و بعد بصورت ملتی‏ دربیاید که رشد اجتماعی دارد. اگر به بهانۀ اینکه «این ملت رشد ندارد و باید به او تحمیل کرد»، آزادی را برای همیشه از او بگیرند، این ملت تا ابد غیر رشید باقی می‌ماند. ✳️ رشدش به این است که آزادش بگذاریم. ولو در آن آزادى، ابتدا اشتباه هم بكند. صد بار هم اگر اشتباه كند باز بايد آزاد باشد... 📘(استاد مرتضی مطهری، کتاب «آیندۀ انقلاب اسلامی ایران»، ص ۳۱۶) @Ostaad_Motahari
. ⚠️حقیقت کربلا را بی‌ خاصیت و بی ‌اثر کرده‌ایم حادثۀ کربلا براى ما یک حادثۀ بزرگ اجتماعى است و در تربیت و خُلق و خوى ما اثر دارد. 🔹حادثه ‏اى است که خود به خود، بدون اینکه هیچ قدرتى ما مردم را مجبور کرده باشد، میلیونها نفر و میلیونها ساعت براى شنیدن قضایاى مربوط به آن و میلیونها تومان پول براى این کار صرف مى‏شود. 🔸این قضیه را ما باید همان طورى که بوده، بدون کم و زیاد تلقى کنیم و اگر کوچکترین دخل و تصرفى از طرف ما در این حادثه صورت بگیرد، حادثه را منحرف مى ‏کند، و بجاى اینکه ما از این حادثه استفاده کنیم قطعاً ضرر خواهیم کرد. 💢در نقل و بازگو کردن حادثۀ عاشورا، ما هزاران تحریف وارد کرده ‏ایم: هم تحریفهاى لفظى- یعنى شکلى و ظاهرى - راجع به اصل قضایا، مقدمات قضایا، متن و حواشى مطلب، و هم در تفسیر [معنوى] این حادثه. با کمال تأسف این حادثه، هم دچار تحریفهاى لفظى است و هم دچار تحریفهاى معنوى، هر دو. در برخی تحریفهایى که شده، گاهى حداقل هماهنگى با اصل مطلب وجود دارد، 🔺ولى گاهى تحریف، نه تنها کوچکترین هماهنگى [با حقیقت] ندارد، بلکه قضیه را مسخ و بکلى واژگون مى ‏کند! به شکلى که به صورت ضد خودش در مى‏آید! 🔺باز هم با کمال تأسف باید عرض کنم تحریفهایى که به دست ما مردم در این حادثه صورت گرفته، همه در جهت بى ‏خاصیت و بى ‏اثر کردن و پایین آوردن ارزش و مسخ کردن قضیه بوده است، 👈در این امر، هم گویندگان و علماى امت تقصیر داشته ‏اند و هم مردم. در همۀ اینها مردم هم مسؤول‏ند؛ یعنى شما مردمى که اینجا نشسته‏ اید، هیچ خیال نمى ‏کنید که در این قضیه مسؤول هستید و خیال مى‏ کنید که مسؤول فقط گویندگان هستند! 🔶 مردم دو مسؤولیت بزرگ دارند: یک مسؤولیت این است که نهى از منکر بر همه واجب است. وقتى که مى ‏فهمید که دروغ است، [نه تنها] نباید در آن مجلس بنشینید، که حرام است، بلکه باید مبارزه کنید. 🔺و دیگر این تمایلى است که صاحب مجلس ها و مستمعین به گریاندن مجلس دارند، مجلس باید بگیرد! باید کربلا بشود! روضه خوان بیچاره مى‏ بیند که اگر بنا بشود هرچه مى‏ گوید از آن راست ها باشد، مجلسش نمى ‏گیرد، و حتی همین مردم هم دعوتش نمى ‏کنند! ناچار یک چیزهایى هم اضافه مى ‏کند. 👈این انتظار را مردم باید از سر خودشان بیرون کنند، [نگویند] فلان روضه خوانى که مجلس او مى ‏گیرد، فلان روضه خوانى که کربلا مى ‏کند [را دعوت کنید.] کربلا مى ‏کند یعنى چه؟! شما باید روضۀ راست را بشنوید و «معارف و سطح فکرتان» بالا بیاید، ✳️ اگر در یک کلمه روح تان اهتزاز پیدا کرد و با روح حسین بن على هماهنگى کرد، و اشکى ولو ذره ‏اى در حالت «هماهنگى روح شما با حسین بن على» از چشم شما بیرون بیاید، واقعاً مقام بزرگى براى شماست. اما اشکى که از راه قصّابى کردن بخواهد از چشم شما بیاید، اگر یک دریا هم باشد ارزش ندارد ... 📗(استاد مطهری، کتاب «حماسه حسینی»، جلد ۱، صفحه ۶۰ - هفتم محرم ۱۳۸۹ قمری ، فروردین ۱۳۴۸) @Ostaad_Motahari
. 💢بر این تحریف ها، مسخ ها و دروغ ها باید گریه کرد! انسان وقتى که در تاریخ نگاه مى ‏کند، مى‏ بیند که به سر این حادثه چه ‏ها آورده ‏اند! به خدا قسم، حرف «حاجى نوری» [میرزا حسین نوری (۱۲۵۴-۱۳۲۰ ق)، از محدثان، نویسندگان و علماء بنام شیعه] حرف راستى است. مى ‏گوید: 🔺امروز اگر کسى بخواهد بر امام حسین (ع) بگرید، باید بر این مصیبت ها و تحریف ها و مسخ ها و دروغ ها بگرید. 🔻کتابى است معروف به نام «روضة الشهداء» از ملا حسین کاشفى. حاجى نوری فرموده بود که این داستان زعفر جنّى و داستان عروسى قاسم، اول بار در کتاب این مرد آمده است! ملا حسین کاشفى که واعظ هم هست، اتفاقاً این بى ‏انصاف مرد باسوادى هم بوده، کتابهایى هم دارد، صاحب انوار سهیلى است‏ ... ⚠️معلوم نیست که او شیعه بوده یا سنّى، و مثل اینکه اساساً یک مرد بوقلمون صفتى هم بوده است، در میان شیعه ‏ها خودش را یک شیعه صد در صد متصلّبى نشان مى ‏داده و در میان سنى ‏ها خودش را حنفى نشان مى ‏داده است! او چون در سبزوار بود، ذکر مصیبت مى ‏کرد. کتابى نوشته است به فارسى. اولین کتابى که در مرثیه به فارسى نوشته شده همین کتاب «روضة الشهداء» است که در ۵۰۰ سال پیش نوشته شده، 👈قبل از این کتاب، مردم به «منابع اصلى» [و معتبر و صحیح] مراجعه مى‏ کردند. [در مورد حقایق قیام امام حسین ع] شیخ مفید (ره) کتاب «ارشاد» را نوشته و چقدر متقن نوشته است. 🔹ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه کنیم، احتیاج به منبع دیگر نداریم. در تواریخ اهل تسنّن: طبرى، ابن اثیر، یعقوبى، ابن عساکر، خوارزمى ... نوشته اند. من نمى‏ دانم این [ملا حسین کاشفى] بى ‏انصاف چه کرده است! 🔺وقتى این‏ کتاب را خواندم، دیدم حتى اسمها جعلى است! یعنى در میان اصحاب امام حسین اسمهایى را مى‏ آورد که اصلًا چنین آدمهایى وجود نداشته ‏اند! در میان دشمن ها اسمهایى مى ‏برد که همه جعلى است؛ داستانها را به شکل افسانه در آورده است. 🔻چون این کتاب اولین کتابى بود که به زبان فارسى نوشته شد، [مداح ها و مرثیه خوانها] که اغلب بى سواد بودند و به کتابهاى عربى مراجعه نمى ‏کردند، همین کتاب را مى ‏گرفتند و در مجالس از رو مى ‏خواندند. این است که امروز مجلس عزادارى امام حسین را ما «روضه خوانى» مى ‏گوییم. در زمان امام حسین و حضرت صادق و امام حسن [عسکری] (ع) روضه خوانى نمى ‏گفتند، 🔻حتی در زمان سید مرتضى و خواجه نصیرالدین طوسی هم روضه خوانى نمى ‏گفتند، از ۵۰۰ سال پیش به این طرف اسم این کار شده «روضه خوانى». ‼️روضه خوانى یعنى خواندن کتاب روضة الشّهداء، همان کتاب دروغ! 👈از وقتى که این کتاب در دست و بالها افتاد، دیگر کسى «تاریخ واقعى امام حسین» را مطالعه نکرد و شد «افسانه سازىِ روضة الشهداء» را خواندن. ما هم شدیم روضه خوان، یعنى روضة الشهداء خوان! یعنى افسانه ‏ها را نقل کردن و به تاریخ حقیقی امام حسین (ع) توجه نکردن. 🔴 بعد در شصت هفتاد سال پیش، [حدود ۱۲۰ سال قبل] مرحوم «ملا آقاى دربندى» پیدا شد که تمام حرفهاى روضة الشهداء را به اضافه یک چیزهاى دیگر، همه را یکجا جمع کرد! که دیگر واویلاست! واقعاً بر اسلام باید گریست ... 📕(استاد مرتضی مطهری، کتاب «حماسۀ حسینی»، ص۸۲) @Ostaad_Motahari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ شعارهای امام حسین (ع) شعارهای اباعبداللَّه، شعارِ «احیای اسلام» است؛ این است که: ❓چرا بیت المال مسلمین را یک عده به خودشان اختصاص داده ‏اند؟ ❓چرا حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال می‏ کنند؟ ❓چرا مردم را دو دسته کرده ‏اند: مردمی که فقیرِ فقیر و دردمندند، و مردمی که از پرخوری نمی‏ توانند از جایشان بلند شوند! ... در بین راه، در حضور هزار نفر از لشکریانِ حرّ ، آن خطبۀ معروف را خواند، فرمود: "پیغمبر چنین فرموده است که اگر زمانی پیش بیاید که اوضاع چنین بشود، بیت المال چنان بشود، حلال خدا حرام و حرام خدا حلال بشود، ⚠️اگر مسلمانِ آگاهی اینها را بداند و سکوت کند، حق است بر خدا که چنین مسلمانی را به همانجا ببرد که آن ستمکاران را می‏ برد. بنابراین من احساس وظیفه می‏ کنم ..." این است مکتب عاشورا و محتوای شعارهای عاشورا. 🔹شعارهای ما در مجالس، در تکیه‏ ها و در دسته‏ ها باید مُحیی باشد، نه مخدّر، باید زنده کننده باشد، نه بی حس کننده. اگر بی‏ حس کننده باشد، نه تنها اجر و پاداشی نخواهیم داشت بلکه ما را از حسین (ع) دور می ‏کند. این اشک برای حسین ریختن خیلی اجر دارد، اما به شرط اینکه حسین آنچنانکه هست در دل ما وارد بشود. ❤️"انَّ لِلْحُسَینِ مَحَبَّةً مَکنونَةً فی قُلوبِ الْمُؤْمِنینَ" [در کانون قلب های مؤمنین، محبتی نهفته نسبت به حسین (ع) وجود دارد.] اگر در دلی ایمان باشد نمی‏ تواند حسین را دوست نداشته باشد ... 📘(استاد مرتضی مطهری، کتاب «حماسۀ حسینی»، جلد ۱، ص ۱۷۶) @Ostaad_Motahari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما همیشه دعا می کنیم: 🔸خدایا به ما بده. در صورتی که به این دعا بیشتر احتیاج داریم: 🔹خدایا از ما بگیر ... ⚠️خدا، تا اینهایی را که باید از ما بگیرد، از ما نگیرد, اصلا هیچ چیزی قابل دادن نیست. خدایا: این «حب جاه و مال» را از ما بگیر؛ این «کینه ها و عقده ها و کدورت های قلبی» را از ما بگیر؛ این شک ها؛ این شرک ها؛ این کبرها؛ این حسدها را از ما بگیر ... 📚(استاد مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن، جلد ۹، ص ۵۶) @Ostaad_Motahari
⚠️در میان علماء افرادی که خیلی استاد دیده‌اند، من به اینها هیچ اعتقاد ندارم. به همین دلیل اعتقاد ندارم، که خیلی استاد دیده‌اند! همان که برایشان باعث افتخار است. مثلًا می‌گویند فلان کس ۳۰ سال به درس مرحوم نائینی رفته یا ۲۵ سال متوالی درس آقا ضیاء را دیده است. 🔺عالمی که ۳۰ سال یا ۲۵ سال عمر یکسره درس این استاد و آن استاد را دیده، او دیگر «مجال فکر کردن برای خودش» باقی نگذاشته است. دائماً می‌گرفته؛ تمام نیرویش صرف گرفتن شده، دیگر چیزی نمانده برای آنکه با نیروی خودش به مطلبی برسد. مغز انسان، درست حالت معده انسان را دارد. معده انسان باید غذا را از بیرون «به اندازه» بگیرد و با ترشّحاتی که خودش روی غذا می‌کند آن را بسازد. باید معده اینقدر آزادی و جای خالی داشته باشد که به آسانی بتواند غذا را زیر و رو کند، اسیدها و شیره‌هایی را که باید، ترشح کند و بسازد. ولی معده‌ای که مرتب بر آن غذا تحمیل می‌کنند و تا آنجا که جا دارد به آن غذا می‌دهند، فراغت، فرصت و امکان برایش پیدا نمی‌شود که این غذا را درست حرکت بدهد و بسازد. آنوقت اعمال گوارشی اختلال پیدا می‌کند و عمل جذب هم در روده‌ها درست انجام نمی‌گیرد. مغز انسان هم قطعاً همین جور است. 👈در تعلیم و تربیت باید «مجال فکر کردن» به دانش ‌آموز داده بشود و او به فکر کردن ترغیب گردد. ما در میان استادهای خودمان، آن استادهایی را می‌دیدیم «ابتکار» دارند،که زیاد معلم ندیده بودند ... 📗 (استاد مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص ۱۹) @Ostaad_Motahari
. توصیۀ استاد مطهری در مواجهه با انحرافات نسل جوان امروز نسل جوان، مزایایی دارد و عیب هایی؛ افکار و ادراکات و احساساتی دارد و انحراف‌هایی. ⚠️تا به دردش - یعنی به افکار و ادراکات و احساساتش - رسیدگی نشود، نمی‌‏شود جلوی انحرافاتش را گرفت. این نسل ادراکات و احساساتی دارد که در گذشته نبود و از این جهت باید به او حق داد. در عین حال یک انحرافات فکری و اخلاقی دارد و باید آنها را چاره کرد. چاره کردن این انحرافات، بدون در نظر گرفتن مزایا - یعنی ادراکات و احساسات و آرمان‌های عالی که دارد - و بدون احترام گذاشتن به این ادراکات و احساسات، میسر نیست. 👈باید به این جهات احترام گذاشت. در نسل گذشته، فکرها این اندازه باز نبود، این احساسات با این آرمان‌های عالی نبود. باید به این آرمان‌ها احترام گذاشت. اسلام به این امور احترام گذاشته است. اگر ما بخواهیم به این امور بی‌اعتنا باشیم، محال است که بتوانیم جلو انحراف‌های فکری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم. 🔺روشی که فعلا ما در مقابل این نسل پیش گرفته‌ایم که دهان‌کجی، انتقاد صرف و مذمّت است! دائماً فریاد ما بلند است که: سینما این طور، تئاتر این طور، رقص چنین، استخر چنان ... و دائماً «وای! وای!» می‌کنیم. درست نیست. باید فکر اساسی برای این انحراف‌ها کرد. فکر اساسی این است که اول ما درد این نسل را بشناسیم، 👈درد عقلی و فکری، دردی که نشانه بیداری است، یعنی آن چیزی را که احساس می‌کند و نسل گذشته احساس نمی‌کرد. مولوی می‌گوید: حسرت و زاری که در بیماری است وقت بیماری هم از بیداری است هر که او بیدارتر، پر دردتر هر که او هشیارتر، رخ زردتر در گذشته درها به روی مردم بسته بود. کسی از بیرون خبر نداشت، در شهر خود که بود از شهر دیگر خبر نداشت، در مملکت خود که بود از مملکت دیگر خبر نداشت . امروز این درها و پنجره‌ها باز شده، دنیا را می‌بینند که رو به پیشرفت است؛ دانشمندان دنیا را می‌بینند؛ قدرتهای اقتصادی دنیا را می‌بینند؛ قدرتهای سیاسی و نظامی دنیا را می‌بینند؛ دموکراسی های دنیا را می‌بیند؛ برابری ها را می‌بیند؛ حرکت ها را می‌بیند؛ قیام ها و انقلاب ها را می‌بیند، جوان است، احساسش عالی است، و حق هم دارد، می‌گوید ما چرا باید عقب مانده‌تر باشیم؟ دنیا اینطور چهار اسبه به طرف استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و عزت و شوکت و حرمت و آزادی می‌رود، و ما همین جور خواب باشیم؟ یا از دور تماشا کنیم و خمیازه بکشیم؟! نسل قدیم این چیزها را نمی‌فهمید و درک نمی‌کرد. ❓آیا نسل جدید حق دارد بگوید چرا ژاپن بت‌ پرست و ایران مسلمان‌ در یکسال و یکوقت به فکر افتادند که تمدن و صنعت جدید را اقتباس کنند، و ژاپن رسید به آنجا که با خود غرب رقابت می‌کند و ایران در این حد است‌ که می‌بینیم؟! نسل قدیم سنگینی بار «تسلط های خارجی» را روی دوش خود احساس نمی‌کرد، و نسل جدید احساس می‌کند. ⁉️آیا این گناه است؟ خیر گناه نیست. بلکه خود این احساس یک «پیام الهی» است. اگر این احساس نبود معلوم می‌شد ما محکوم به عذاب و بدبختی هستیم. حالا که این احساس پیدا شده، نشانۀ اینست که خداوند تبارک و تعالی می‌خواهد ما را از این‌ بدبختی نجات بدهد. در قدیم سطح فکر مردم پائین بود، کمتر در مردم شک و تردید و سؤال‌ پیدا می‌شد، حالا بیشتر پیدا می‌شود. طبیعی است وقتی که فکر کمی بالا آمد، سؤالاتی برایش طرح می‌شود که قبلا مطرح نبود . باید شک و تردیدش را رفع کرد و به سؤالات و احتیاجات فکریش پاسخ گفت. ‼️نمی‌شود به او گفت‌ برگرد به حالت عوام. بلکه این [شک و تردید]، خود زمینۀ مناسبی است برای آشنا شدن‌ مردم با حقایق و معارف اسلامی. با یک جاهل بی‌سواد که نمی‌شود حقیقتی را در میان گذاشت. بنابراین در هدایت و رهبری نسل قدیم که سطح فکرش‌ پائین‌تر بود، ما احتیاج داشتیم به یک طرز خاص بیان و تبلیغ و یکجور کتاب ها، اما امروز آن طرز بیان و آن طرز کتابها به درد نمی‌خورد، باید و لازم است رفورم و اصلاح عمیقی در این قسمتها به عمل آید، 👈باید با «منطق‌ روز و زبان روز و افکار روز» آشنا شد و از همان راه به هدایت و رهبری‌ مردم پرداخت ... 📘(استاد مرتضی مطهری، سال ۱۳۴۱، ده گفتار، جلد ۱ ، ص ۲۱۲) @Ostaad_Motahari
. ❓در دورۀ ظهور ولی عصر (عج) - كه «دورۀ تكامل علم و عقل و اخلاق و اجتماع» است - چه پيش مى ‏آيد؟ 🔹احدى از علمای شیعه و سنی در اين جمله ترديد ندارد كه پيغمبر اكرم (ص) فرمود: لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا الّا يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّى‏ يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدى اگر (فرض كنيم) از دنيا يك روز بيشتر باقى نمانده باشد، خدا آن روز را آنقدر طولانى مى ‏كند تا مهدى از اولاد من ظهور كند. حال ببينيد پيغمبر چگونه آن روز را روشن و «دورۀ كمال بشريت» مى ‏بيند. فرمود: الْمَهْدىُّ يُبْعَثُ فى امّتى عَلَى اخْتِلافٍ مِنَ النّاسِ وَ الزَّلازِل مهدى (ع) در شرايطى مى ‏آيد كه اختلاف در ميان بشر شديد و زلزله ‏ها برقرار است. زمين به دست بشر دارد تكان مى ‏خورد و خطر، بشريت را تهديد مى ‏كند كه زمين نيست و نابود شود. فَيَمْلَأُ الْارْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً بعد از آنكه پيمانۀ ظلم و جور پر شد، دنيا را پر از عدل و داد مى ‏كند. يَرْضى‏ عَنْهُ ساكِنُ السَّماءِ وَ ساكِنُ الْارْضِ از او، هم خداى آسمان راضى است و هم خلق خداى آسمان و مردم روى زمين. يُقَسِّمُ الْمالَ صِحاحاً ثروت را به ‏طور صحيح تقسيم مى ‏كند. وَ يَمْلَأُ اللَّهُ قُلوبَ امَّةِ مُحَمَّدٍ غِنىً وَ يَسَعُهُمْ عَدْلُهُ خداوند دل امت اسلام را مملوّ از غنا مى ‏كند؛ يعنى خيال نكن غنا و ثروت، تنها همان ثروت مادى است؛ دلها غنى مى ‏شود، فقرها و نيازها و حقارت ها و بيچارگي ها و كينه ‏ها و حسادت ها، همه از دلها بيرون كشيده مى ‏شود. 🔹اميرالمؤمنين على (ع) در نهج البلاغه خطبه 138 مى ‏فرمايد: حَتّى‏ تَقومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلى‏ ساقٍ، بادِياً نَواجِذُها، مَمْلوءَةً اخْلافُها، حُلْواً رَضاعُها، عَلْقَماً عاقِبَتُها پيش بينى مى‏ كند كه قبل از ظهور حضرت مهدى آشوب عجيب و جنگهاى بسيار مهيب و خطرناکی در دنیا هست. مى ‏فرمايد: جنگ روى پاى خودش مى ‏ايستد، دندانهاى خودش را نشان مى ‏دهد مثل يك درنده ‏اى كه دندان نشان مى‏دهد؛ شيرِ پستان خودش را نشان مى ‏دهد، يعنى آن ستيزه جويان و آتش افروزان جنگ نگاه مى ‏كنند مى ‏بينند اين پستان جنگ خوب شير مى ‏دهد، يعنى به نفعشان كار مى ‏كند، اما نمى ‏دانند كه عاقبتِ اين جنگ به ضرر خودشان است. «حُلْواً رَضاعُها» دوشيدنش خيلى شيرين است، اما «عَلْقَماً عاقِبَتُها» عاقبتش فوق العاده تلخ است. «الا وَ فى غَدٍ وَ سَيَأْتى غَدٌ بِما لا تَعْرِفونَ» بدانيد كه فردا دنيا آبستن چيزهايى است كه هيچ پيش بينى نمى ‏كنيد، نمى ‏شناسيد و آگاه نيستيد، ولى بدانيد هست و فردا با خود خواهد آورد. «يَأْخُذُ الْوالى مِنْ غَيْرِها عُمّالَها عَلى‏ مَساوى اعْمالِها» اول كارى كه آن والى الهى [امام عصر عج] مى ‏كند اين است كه عمّال و حكّام و اعوان خودش را يك يك مى ‏گيرد، اصلاح مى‏ كند، دنيا اصلاح مى‏ شود. «وَ تُخْرِجُ لَهُ الْارْضُ افاليذَ كَبِدِها» زمين پاره ‏هاى جگر خودش را بيرون مى ‏دهد؛ يعنى زمين هر موهبتى كه در خودش دارد از هر معدنى، و هر استعدادى، همه را بيرون مى ‏دهد؛ هرچه تا امروز مضايقه كرده بيرون مى ‏دهد. «وَ تُلْقى الَيْهِ سِلْماً مَقاليدَها» زمين مى ‏آيد مثل يك غلام در حالى كه تسليم است، كليدهاى خودش را در اختيار او قرار مى ‏دهد. يعنى ديگر سرّى در طبيعت باقى نمى ‏ماند مگر اينكه به دست او كشف مى ‏شود. «فَيُريكُمْ كَيْفَ عَدْلُ السّيرَةِ» 💠آنوقت او به شما نشان خواهد داد كه عدالت واقعى يعنى چه، نشان خواهد داد كه اينهمه كه دم از اعلاميه حقوق بشر و آزادى مى ‏زدند همه ‏اش دروغ بود، اينهمه كه دم از صلح مى ‏زدند همه ‏اش دروغ و نفاق و «جوفروشى و گندم نمايى» بود. «وَ يُحْيى مَيِّتَ الْكِتابِ وَ السُّنَّةِ» قوانين كتاب و سنت را كه متروك مانده و به حسب ظاهر مرده و از ميان رفته، زنده خواهد كرد ... 📗(استاد مرتضی مطهری، مجموعه آثار ۲۰ ، ص ۱۶۲) @Ostaad_Motahari