🔆 #پندانه
🔹مردی مادر پیری داشت که همیشه از دست مادرش مینالید و مادرش به دلیل کهولت سن در بینایی و شنوایی و راه رفتن ضعف داشت.
🔸مرد که از زندگی کردن با او خسته شده بود به نزد شیخی رفت و به او گفت تا راه چارهای به او نشان دهد.
🔹شیخ به او گفت: مادر توست و مراقبت از او وظیفه توست، او تو را بزرگ کرده و از تو مراقبت کرده. الان وظیفه توست که از او مراقبت کنی.
🔸مرد گفت: دهها برابر زحمتی که برای بزرگ کردن من کشیده برای نگهداری او کشیدهام، هیچ منتی برای بزرگ کردن من ندارد که هرچه کرده بیشتر از آن برایش کردهام و دیگر نمیتوانم او را تحمل کنم مگر برای او پرستاری بگیرم.
🔹شیخ بعد از شنیدن سخنان فرزند مدعی به او گفت: تفاوتی مهم بین مراقبت کردن تو و مراقبت کردن مادرت وجود دارد و آن این است که مادرت تو را برای ادامه زندگی بزرگ و مراقبت کرده و تو از او مراقبت میکنی به امید روزی که بمیرد. پس تا عمر داری هر کاری برایش کنی نمیتوانی زحمات او را جبران کنی.
🔰قدر پدر و مادرمان را تا زنده هستند بدانیم و از آنها با حس محبت نگهداری کنیم نه با حس اجبار. راستی! اگر آنها زنده هستند همین الان فرصت خوبی است که حتی با یک تماس هم که شده جوایای احوال آنها شویم.
🍃🌼🍃✨♡✨🍃🌼🍃
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
من دست خالی آمده ام، توشه دست توست
اذنِ طواف مرقدِ شش گوشه، دست توست
الحمدلله امام رضایی ام
🍃🌼🍃✨♡✨🍃🌼🍃
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ قیام باشکوه و میلیونی مردم ایران برای سید محرومان در سال ۹۶ و ان شاء الله تشکیل دولت اسلامی و تمدن نوین اسلامی در راستای زمینه سازی برای ظهور
#انتخابات_1400
#انتخاب_اصلح
#آیت_الله_رئیسی
رئیسی: در روز اول دولت پایان فساد را اعلام میکنیم
نامزد انتخابات ریاستجمهوری:
🔸در دولت مردمی، اینترنت با حداکثرِ سرعت و با نگاه به عدالت جغرافیایی و تأمین زیرساختهای لازم گسترش خواهد یافت و فضای مجازی علاوه بر زمینه اشتغالزایی، برای شفافیت و نظارت مردم بر عملکرد دولت خواهد بود.
🔸تحقق آزادی بیان، آزادی اندیشه و آزادیهای سیاسی طبق قانون اساسی وظیفه دولت است.
🔸حد آزادی بیان دلخوری و ناراحتی مسئولان نیست؛ همه مدیران دولت باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند و انتقاد را نعمت تلقی کنند نه نقمت.
🔸 وقتی رانت و فساد رواج پیدا کند ارزش واقعی کار دانسته نمیشود.
🔸ما در روز اول دولت پایان رانت و فساد را اعلام خواهیم کرد.
🔸ما چرا برای تولید مواد اولیه کتاب باید ارزبری داشته باشیم؟ کارخانجات بسیاری وجود دارند که میتوانند مشکل کاغذ و قیمت کتاب را در داخل کشور حل کنند.
⭕️ از #غرب نترسید
🌹 امام خمینی: اگر شما یک قدم عقب بروید، آنها یک قدم جلوتر میآیند. ۲۱خرداد۵۸
🔘گناه به ضرر انسان است؛ چه دیندار باشد چه بیدین!
🔸دینداری باید طوری باشد که بتواند برای انسان، هیجانانگیز و لذتبخش باشد، اما موانعی وجود دارد که موجب میشود ما از دینداری لذتِ کافی نبریم؛ یکی از این موانع، تصورات غلط ما از دین است. مثلا خیلیها تصور میکنند گناه فینفسه کارِ بدی نیست و ضرری برایشان ندارد؛ فقط خدا را ناراحت میکند! این یک تلقیِ غلط از گناه است که باید تغییر کند.
🔸قدم اول، برای شناخت گناه این است که بدانیم: گناه یعنی خطای انسان که این خطا به ضرر خودش است؛ چه دین داشته باشد، چه نداشته باشد! آدم دیندار یا بیدین، اگر با ساتور، انگشت خودش را بزند، قطع میشود و این ربطی به دین و اعتقاد آدم ندارد!
🔸امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: اگر خدا از حرام نهی نکرده بود، عاقل باید خودش از حرام اجتناب میکرد (چون میدانست به ضرر خودش است) (غررالحکم/۷۵۹۵)
👤علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۱۷
🌹شهید عبدالحمید دیالمه :
مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذره ای #عدم_خلوص در ما باشد ، امروز #سقوط نکنیم ، فردا سقوط میکنیم. فردا نباشد پس فردا سقوط میکنیم ؛ چون #انقلاب، هر زمان یک #موج می زند و یک مشت #زباله را بیرون می ریزد.
_______________
◽️خلوص کامل یعنی کارهایمان را فقط برای خدا انجام بدهیم؛ نه برای حرف مردم و...
#رویشها_و_ریزشها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قلب انسان هر چقدر هم محکم باشد، گاهی با ضربات فنی و کوچک دیگری میشکند/حواسمان باشد دل کسی را نشکنیم که ممکن است اطرافیان بیگناه او زیر آوارش بمانند‼️
📌 تکرار تاریخ
👤 عمرو عاص به ابوموسی گفت: «تو رای نده من نیز رای نخواهم داد؛ تا باهم موفق شویم...»
❌ ابوموسی رای سفید داد و عمرو عاص به معاویه رای داد و تشکیل حکومت الهی صدها سال به تاخیر افتاد.
◀️ عمرو عاصهای زمانهات را بشناس...
📎 #تلنگر
↷❈🔅❂💎❂🔅❈↶
#تفسیر_زیارت_جامعہ_کبیره
#معدن_الرحمه
#آیت_الله_ضیاء_آبادی
✾✾══════════════════✾✾
❖✨ بسم الله الرّحمن الرّحيم ✨❖
✿ پيامبر اكرم(ص) رحمة للعالمين است
مردي حضور رسول اكرم(ص) شرفياب شد. ديد پيراهن كهنهاي پوشيدهاند. دوازده درهم تقديم كرد و گفت: بر من منّت بگذاريد و اين دوازده درهم را به عنوان هديهي ناقابلي از من بپذيريد و با آن پيراهني تهيّه کنید و بپوشيد تا براي من افتخاري باشد. رسول خدا(ص) نيز آن دوازده درهم را كه هديه بود پذيرفتند و بعد آن را به اميرالمؤمنين(ع) دادند و فرمودند: چون آن مرد مؤمن دلش خواسته است من با اين پول پيراهني بپوشم، شما برويد بازار و با اين پول براي من پيراهني تهيّه كنيد. اميرالمؤمنين(ع) رفتند و پيراهني خريده و برگشتند. رسول اكرم(ص) پيراهن را ديد و فرمود: اين لباس (به قول ما جنسش عالي است و) مناسب من نيست ، از اين پست تر مي خواهم، ببين اگر فروشنده راضي است، معامله را فسخ كن. امام به بازار برگشتند و به فروشنده فرمودند: رسول خدا (ص) اين پارچه را دوست ندارند از اين ارزان تر و پست تر مي خواهند. او هم پارچهي پستتري نداشت. فرمود: پس اگر موافق باشي معامله را فسخ مي كنيم. او قبول كرد و پول را پسداد و پيراهن را گرفت. امام خدمت رسول اكرم(ص) برگشتند. آن حضرت فرمودند: حالا با هم برويم. با هم به بازار رفتند و از مردي پيراهني به چهار درهم خريدند و آن را پوشيدند و برگشتند. بين راه ديدند مردي برهنه نشسته است و مي گويد: هر كه مرا بپوشاند، خدا او را از نعمتهاي بهشتي برخوردار كند. رسول خدا(ص) ايستادند و همان پيراهن را كه تازه خريده و پوشيده بودند از تن درآوردند و به آن مرد دادند و او پوشيد. دوباره به سمت بازار برگشتند. در بين راه ديدند كنيزكي نشسته و گريه مي كند. از علّت گريه پرسيدند، گفت: صاحب من چهار درهم به من داده بود تا چيزي بخرم و آن را گم كردهام. مي ترسم بروم و او تنبيهم كند. رسول اكرم(ص) از هشت درهم باقي مانده، چهار درهم به او دادند و با چهار درهم ديگر پيراهني خريدند و پوشيدند وقتي برگشتند، ديدند باز كنيزك آنجا نشسته و گريه مي كند. از علّت جويا شدند. گفت: چون از وقتي كه از خانه بيرون آمدهام مدت زیادی گذشته است، مي ترسم بروم مولايم تنبيهم كند. فرمودند: همراه من بيا كه شفاعت كنم تا تنبيهت نكنند، آمدند كنار خانهي صاحب آن كنيزك ايستادند. دأبشان { دأب: عادت، رسم} اين بود كه درِ هر خانهاي مي رسيدند، ميايستادند و از بيرون سلام مي كردند. اگر جواب مي آمد و در باز مي شد، داخل مي شدند و اگر جواب نميآمد، تا سه بار سلام ميكردند و اگر جواب نميآمد، برميگشتند. اينجا به سلام اوّل جواب داده نشد. بار دوّم سلام كردند. باز جواب نيامد! بار سوّم كه سلام كردند، از داخل خانه جواب آمد: عليكم السلام يا رسول الله. در باز شد و صاحبخانه كه زني بود، پشت در ايستاد و با ادب و احترام تمام گفت: بفرماييد يا رسول الله! رسول اكرم(ص)فرمودند چرا بار اوّل و دوّم جواب ندادي؟ گفت: چون سلام شما براي ما رحمت و بركت است، دوست داشتم مكرّراً بركت و رحمت خدا به خانهي ما نازل شود. در بار سوّم ترسيدم مراجعت بفرماييد؛ جواب دادم. رسول مكرّم فرمودند: اين كنيزك در مراجعت به خانه دير كرده و من آمدهام شفاعت كنم تا تنبيهش نكنيد. زن گفت: يا رسولالله! به احترام مقدم مبارك شما كه كلبهي ما را منوّر و مشرّف فرمودهايد، نه تنها تنبيهش نميكنم، بلكه او را در راه خدا آزادش كردم. ميدانيم كه آزاد كردن برده در آن ز مان، امري بسيار مهمّ بوده است، از آن نظر كه بردهها در آن زمان متاعي نفيس و سرمايه اي عظيم به شمار ميآمدند و آزاد كردن آنها يعني دست از متاعي گرانبها برداشتن و انساني را از قيد رقّيّت رها ساختن و لذا رسول خدا(ص)فرمودند: الحمدلله! چقدر اين دوازده درهم با بركت بود. دو برهنه را پوشاند و يك بنده را آزاد كرد.
اين نمونهي كوچكي از آثار " رحمة للعالمين و معدن الرّحمه " بودنِ اهل بيت نبوّت(علیهم السلام) است.
══════════════════✾✾
❥❁اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❁❥