eitaa logo
حجة الاسلام سید محمد باقر حسینی
291 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
42 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج سلام علیکم این کانال توسط استاد حسینی جهت امور فرهنگی از ماه مبارک رمضان تا به امروز ساخته شده است.. انتشار موارد عمومی و بدون اشکال با صلواتی مانعی ندارد جهت ارتباط با استاد برای پرسش و پاسخ سوالات شرعی و...👇 @hoseini_darossalam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیارشنیدنی. .(داستان تلاوتی ماندگار که استاد مرحوم محمد اللیثی قاری مدعو مصری بعد از شنیدن مرثیه سرائی و روضه خوانی یک مداح در دانشگاه فارابی تهران داشتند.)
🔴 نظر به استقبال گسترده‌ی هم‌وطنان عزیز، مسابقه عظیم قرآنی «نور علی نور» ‼️ 💎 با ۲۰ میلیون تومان جایزه نقدی شامل: 🎁 ۱۰ کارت هدیه یک میلیون تومانی 🎁 ۲۰ کارت هدیه پانصد هزار تومانی 📆 تاریخ برگزاری مسابقه: ۱۲ شهریور ماه ✅ ثبت‌نام در مسابقه، دریافت نسخه PDF مقاله و عضویت در کانال اطلاع‌رسانی از طریق لینک زیر: 🆔 zil.ink/noor_test
ال کرد: حاج آقا مگر امام حسین علیه السلام فرزند ۶ماهه داشتند؟ چرا تیر ۳شعبه به گلویش زده بودند؟) من که بغض گلویم را گرفته بود گفتم: بله، ولی این سؤال‌ها را نپرس... ایـن‌ها روضه‌های سوزناکی است که جگر انسان را کباب می‌کند. اما او که تازه وقایع کربلا را شنیده بود دوباره پرسید: چرا تیر 3شعبه به گلوی این طفل زدند؟😭 گفتم:چون امام حسین علیه السلام طفل شیرخواره اش را بر روی دست گرفته بودند و به دشمنان منافق و کافر فرمودند: حالا که به زعم خودتان با من دشمن هستید و می جنگید خودتان این بچه را بگیرید و سیراب کنید. خانم دکتر در حالیکه بسیار منقلب شده بود و هق هق گریه می‌کرد گفت: آخر کجای عالم در جواب درخواست آب دادن به طفل 6ماهه، آن هم فرزند پیامبرشان، با تیر سه شعبه به گلوی آن بچه پاسخ می‌دهند؟! حاج آقا من در عالم رؤیا دیدم که حتی آن تیر سمی و زهر آلود نیز بود!!! و بلند بلند گریه می کرد... به برکت سید الشهدا علیه السلام آن خانم دکتر جوان چنان متحول شده بود که موقع بازگشت کاروان به ایران می‌گفت: من با شما نمی آیم و می خواهم اینجا باشم... من قلبم و روحم در کربلاست... بالأخره با اصرار فراوان و قول به اینکه دوباره برای پابوس و عرض ارادت به کربلا می آید حاضر شد برگردد. بعد از چند هفته که به مشهد مقدس مراجعت کردیم، روزی وارد مطبش شدم، دیدم که عکس‌ها و نوشته‌هایی بر روی دیوار از امام حسین علیه السلام زده شده بود. آنجا دیگر دکتری مؤمنه و صالحه و دلباخته سید الشهداء علیه السلام بود، دکتری که حالا بسیار باوقار و امام حسینی شده بود و حتی مریض ها هم در مطبش صف کشیده بودند. با خوش‌رویی ار من پذیرایی کرد و گفت: باور نمی‌کنید از زمانی که از کربلا به مشهد آمدم، امام حسین علیه السلام به نگاهم و قلمـم اثری عجیب داده اند چرا که من با همان نگاه اول درد و مرض اطفال را تشخیص می‌دهم و حتی آنها را برای آندوسکوپی هم نمی‌فرستم و با اولین نسخه مریض‌ها خوب می‌شوند، فقط به برکت آقای مظلوم و کریم مولانا اباعبدالله الحسین علیه السلام 📕کتاب خروش خدا صفحه 83📕 علیرضا ثبتی گجوان 💟خدایا به خون گلوی حضرت علی اصغر علیه السلام، خون آن مظلومی که به فرموده امام صادق علیه السلام "اگر یک قطره از آن بر روی زمین ریخته می شد، خداوند قهار بساط زمین و آسمان را جمع می کرد" قَسَمت می‌دهیم آخرین خلیفه و جانشینت را بدون وقوع علائم حتمی در عالم، ظاهر بفرما آمین یا رب العالمین... 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 این داستان زیبا را برای افراد و گروه های مختلف ارسال کنید.امید است در این ایام مورد لطف وعنایت آقا ابا عبدالله الحسین (ع )قرار گیرند. https://chat.whatsapp.com/KQjoBj5YBVg03F7h5HTd6G
*این داستان واقعی بسیار زیبا و منقلب کننده است حتماً بخوانید و اگه هوای امام حسین رو کردید، التماس دعا* 💖💖💖💖 یکی از افرادی که کارش مدیریت کاروان های اعزامی از مشهد به کربلا بودو300 مرتبه به کربلا مشرف شده بود ، تعریف می‌کرد: سال1396 شمسی در فرودگاه مشهد، در حال سر و سامان دادن به زائرین بودم، در همان اثـنا پروازهای دبی و ترکیه درحال مسافرگیری بودند. تعدادی از زائران به من گفتند: تفـاوت پـروازها را با هم ببینـیـد، آنها با چه ظاهر و سر و وضعی هستند، گویی بعضی ها هیچ اعتقادی به اسلام و مسلمانی ندارند، حتی در آرایش کردن گوی سبقت را از غربی‌ها.. ربوده اند... همینطور که درحال گفتگو بودیم، آقا و خانومی به همراه دختر جوانی به سمت ما آمدند. وضع ظاهرشان به همان پروازهای دبی و ترکیه می‌خورد. وقتی به ما رسیدند گفتند: کاروان اعزام به کربلا همینجاست؟ من که توقع این سوال را نداشتم گفتم: بله، چطور مگه؟ آنها با خوشحالی گفتند: اگر خدا قبول کند ما هم زائر کربلا هستیم. من که بعد از حدود 300بار مدیر کاروان عتبات عالیات بودن، تا به حال اینگونه زائر نداشتم، کمی جا خوردم، ولی بعلت اینکه زائر حضرت بودند، به آنها خوش آمد گفتم. بالأخره همه زائرین سوار هواپیما شدند من هم براساس وظیفه دینی و حتی شغلی قبل از پرواز شروع کردم اصطلاحا به امر به معروف و نهی از منکر، (یعنی به درب می‌گفتم که دیوار بشنود) می‌گفتم این مکان‌های مقدسی که خداوند به ما توفیق زیارتشان را داده حُرمت بالایی دارند و زائرین باید حرمت این اماکن را نگه دارند، اما دختر این خانواده که گویا منظور اصلی من او بود با حالت ناراحتی و بی‌اعتنایی به من فهماند که اهمیتی برای حرف های من قائل نیست. به نجف اشرف رسیدیم من هم در زمان‌های گوناگون می‌گفتم که این مکان ها مقدس است و هر فرد حداقل باید ظاهرش را حفظ کند و آن دختر هم، بی اعتنایی می‌کرد. تـااینکه روز آخر که در نجف اشرف بودیم و فردا قرار بود عازم کربلاء معلی شویم؛ پدر آن دختر پیش من آمد و گفت: حاصل زندگی من و همسرم همین یک دختر است که پزشک اطفال است،شاید بخاطر عدم توجه ما، او فقط در درس و شغلش موفق شده و از اعتقادات دینی و اخروی تقریباً چیزی نمی‌داند! ما تصمیم گرفتیم او را به کربلا نزد سیدالشهدا علیه السلام بیاوریم بلکه حضرت جبران کاستی ها و کمبودهایی که ما طی این سالیان از نظر اعتقادی و دینی برای فرزند دلبندمان گذاشتیم را بنمایند، چون آرزوی هر پدر و مادری عاقبت بخیری فرزندش می‌باشد. دختر ما بخاطر نوع دوستان و جَـوی که بزرگ شده تقریبا هیچ چیزی از مبانی دینی و اعتقادات نمی‌داند و وقتی شما از لزوم رعایت حجاب صحبت می‌کنید، او به اتاق می آید دائم می‌گوید: منظور حاج آقا فقط من هستم! چون فقط در این کاروان منم که سر و وضعم اینگونه است. ما از شما می‌خواهیم که رعایت حال ما و دخترمان را بفرمائید و دیگر چیزی نگوئید. گفتم: این وظیفه من است که این مسائل را برای زائرین گوشزد کنم تا حریم اهل بیت علیهم السلام شکسته نشـود. گفتگوی ما تمام شد، و ما روز بعد عازم کربلاء شدیم. صبح روز اول که در کربلا بودیم به لابی هتل آمده و دیدم خانمی با مقنعه بلند و چادر و حجابی کامل منتظر من نشسته است و تا من را دید سلام کرد. وقتی دید من با تعجب او را نگاه می‌کنم گفت: ظاهراً من را نشناختید؛ من همان دختر بی‌حجاب چند روز پیش هستم. از شما تقاضا دارم اجازه دهید عبایتان را بشویم. من که شوکه شده بودم گفتم: اولا من معنای حرکات و رفتار قبل با حالت امروزتان را نمیفهمم؛ ثانیاً شما هم زائر هستید هم پزشک؛ در شأن شما نیست که عبای من را بشوئید، من این کار را نمی کنم. درحالیکه گریه می‌کرد از من خواهش کرد که اجازه دهم!! توجه که کردم دیدم واکس تهیه کرده و تمام کفش های کاروان را واکس زده بود. به او گفتم تا نگویی چه شده من نمی‌گذارم.. باحال گریه گفت: دیشب وقتی وارد کربلا شدیم من در عالم رؤیا خدمت سـیدالشهـدا آقا ابـاعبـدالله الحسین علیه السلام شرفیاب شدم. حضرت من را به اسم مستعاری که دوست داشتم صدا زدند و فرمودند: دخترم ؛ من خواستم که تـو به کربـلا و به زیارت من بیایی و تا وقتی که من کسی را دعـــوت نکنــم هیچکس نمی‌تواند به این مکان بیاید. حرف‌هایی که مدیر کاروان می‌زد همانی بود که ما دوست داشتیم و به زبانش جاری می‌شد، برو عبایش را بگیر و آن را بشوی تا از او دلجویی کرده باشی. و بعد فرمودند: دخترم تو دکتر اطفال هستی، طفل مریضی دارم می‌خواهم درمانش کنی. او در حالیکه گریه می‌کرد می گفت: حضرت طبیب همه عالم هستند... ولی به من فرمودند دنبال من بیا... بـه همراه حضرت از دو اتاق رد شدیم و وارد اتاق دیگری شدیم، روی سکویی طفلی شـش ماهه دیدم که مثل قرص ماه می‌درخشید و تیری سه شعبه به گلویش اصابت کرده بود. حضرت فرمودند: پسرم را درمان کن. (خا نم دکتر در حالیکه بشدت گریه می‌کرد، سؤ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️🖇 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِىِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الاِْمامِ التَّقِىِّ النَّقِىِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَْرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلوهً کَثیرَهً تآمَّهً زاکِیَهً مُتَواصِلَهً مُتَواتِرَهً مُتَرادِفَهً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیآئِکَ خدایا درود فرست بر على بن موسى الرضا آن امام پسندیده با تقواى پاک و حجت تو بر هر که روى زمین و هر که در زیر زمین است آن راستگوى شهید درودى بسیار و تام و تمام و پاکیزه و پیوسته و پى در پى و دنبال هم مانند بهترین درودى که مى فرستى بر یکى از دوستانت •┈┈•⁦••✾❀✨🌼✨❀✾•••┈┈• @dokhtarane_enghelabi •┈┈••⁦••✾❀✨🌼✨❀✾•••┈┈•
سهم : از حکمت ۲۶ تا ۳۱ ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ 📒 : كسي چيزي را در دل پنهان نكند جز آنكه در لغزشهاي زبان و رنگ رخسار، آشكار خواهد شد. ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ 📒 : با درد خود بساز، چندان كه با تو سازگار است. ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ 📒 : برترين زهد، پنهان داشتن زهد است. ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ 📒 : هنگامي كه تو زندگي را پشت سر مي گذاري و مرگ به تو روي مي آورد، پس ديدار با مرگ چه زود خواهد بود. ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ 📒 : هشدار! هشدار! به خدا سوگند! خداوند چنان پرده پوشی كرده كه می پنداری تو را بخشيده است. ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ 📒 ( از ايمان پرسيدند، امیرالمؤمنین فرمود:) 1️⃣ شناخت پایه های ایمان: ايمان بر چهار پايه استوار است، صبر، يقين، عدل و جهاد. صبر نيز بر چهار پايه قرار دارد. شوق، هراس، زهد، انتظار. آنكس كه اشتياق بهشت دارد، شهوتهايش كاستی گيرد و آن كس كه از آتش جهنم مي ترسد، از حرام دوری مي گزيند و آن كس كه در دنيا زهد مي ورزد، مصيبتها را ساده پندارد، و آنكس كه مرگ را انتظار می كشد در نيكی ها شتاب می كند. يقين نيز بر چهار پايه استوار است، بينش زيركانه، دريافت حكيمانه واقعيتها، پند گرفتن از حوادث روزگار و پيمودن راه درست پيشينيان. پس آنکس كه هوشمندانه به واقعيتها نگريست، حكمت را آشكارا بيند و آنكه حكمت را آشكارا ديد، عبرت آموزي را شناسد و آنكه عبرت آموزی شناخت گويا چنان است كه با گذشتگان می زيسته است. و عدل نيز بر چهار پايه برقرار است، فكری ژرف انديش، دانشی عميق و به حقيقت رسيده، نيكو داوری كردن، استوار بودن در شكيبايی. پس كسی كه درست انديشيد به ژرفای دانش رسيده و آنكس كه به حقيقت دانش رسد، از چشمه زلال شريعت نوشد و كسي كه شكيبا باشد در كارش زياده روی نكرده با نيكنامی در ميان مردم زندگی خواهد كرد. و جهاد نيز بر چهار پايه استوار است، امر به معروف، نهي از منكر، راستگويی در هر حال، و دشمنی با فاسقان، پس هر كس به معروف امر كرد، پشتوانه نيرومند مؤمنان است و آنكس كه از زشتی ها نهی كرد، بينی منافقان را به خاك ماليد و آنکس كه در ميدان نبرد صادقانه پايداری كند حقّی را كه بر گردن او بوده ادا كرده است و كسی كه با فاسقان دشمنی كند و برای خدا خشم گيرد، خدا هم برای او خشم آورد و روز قيامت او را خشنود سازد. 2️⃣ شناخت اقسام كفر و ترديد: و كفر بر چهار ستون پايدار است، كنجكاوی دروغين، ستيزه جويی و جدل، انحراف از حق و دشمنی كردن، پس آنكس كه دنبال توهم و كنجكاوی دروغين رفت به حق نرسيد. و آنكس كه به ستيزه جويی و نزاع پرداخت از ديدن حق نابينا شد، و آنكس كه از راه حق منحرف گرديد، نيكويی را زشت و زشتی را نيكويی پندارد و سرمست گمراهی گشت و آن كس كه دشمنی ورزيد پيمودن راه حق بر او دشوار و كارش سخت و نجات او از مشكلات دشوار است. و شك چهار بخش دارد: جدال در گفتار، ترسيدن، دودل بودن، و تسليم حوادث روزگار شدن. پس آن كس كه جدال و نزاع را عادت خود قرار داد، شب تارش به صبح نمی رسد( از تاريكی شبهات بيرون نخواهد آمد) و آن كس كه از هر چيزي ترسيد همواره در حال عقب نشینی است و آنکس كه در ترديد و دودلي باشد زير پای شيطان كوبيده خواهد شد و آنكس كه تسليم حوادث گردد و به تباهی دنيا و آخرت گردن نهاد، هر دو جهان را از كف خواهد داد. (سخن امام طولانی است چون در اين فصل حكمتهای كوتاه را جمع آوری می كنم از آوردن دنباله سخن خودداری كردم) ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄
🌹سهم : حکمت ۱ تا ۱۲ ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : در فتنه ها، چونان شتر دوساله باش، نه پشتی دارد كه سواری دهد، و نه پستانی تا او را بدوشند. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : آنكه جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را پست كرده، و آنكه راز سختی های خود را آشكار سازد خود را خوار كرده، و آن كه زبان را بر خود، حاكم كند، خود را بی ارزش كرده است. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهيدستي مرد زيرك را در برهان كند مي سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : ناتواني آفت و شكيبايي شجاعت، و زهد ثروت، و پرهيزكاري سپر نگهدارنده است. و چه همنشين خوبي است، راضي بودن و خرسندي. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : دانش، ميراثي گرانبها، و آداب، زيورهاي هميشه تازه، و انديشه، آيينه ای شفاف است. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : سينه خردمند صندوق راز اوست، و خوشرويي وسيله دوست يابي، و شكيبايي، گورستان پوشاننده عيبهاست. و نيز فرمود: پرسش كردن وسيله پوشاندن عيب هاست، و انسان از خود راضي، دشمنان او فراوانند. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : صدقه دادن دارويي ثمربخش است، و كردار بندگان در دنيا، فردا در پيش روي آنان جلوه گر است. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : از ويژگيهاي انسان در شگفتي مانيد، كه با پاره اي (پي) مي نگرد، و با (گوشت) سخن می گويد، و با (استخوان) مي شنود، و از (شكافی) نفس می كشد!! ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 :چون دنيا به كسي روي آورد، نيكيهاي ديگران را به او عاريت دهد، و چون از او روي برگرداند خوبيهاي او را نيز بربايد. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : با مردم آنگونه معاشرت كنيد، كه اگر مرديد بر شما اشك ريزند، و اگر زنده مانديد، با اشتياق سوي شما آيند. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : اگر بر دشمنت دست يافتي، بخشيدن او را شكرانه پيروزي قرار ده. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : ناتوان ترين مردم كسي است كه در دوست يابي ناتوان است، و از او ناتوان تر آنكه دوستان خود را از دست بدهد. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄
💎حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهدتا مناسب او باشد ..در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از اوخواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ...از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد .. هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد .. سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ، وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز....ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد .. تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد .و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ... جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت : خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که ازترس آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم ! 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه کودکانه درباره حضرت رقیه سلام الله علیها •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• مهمان کوچک خدا ┏━━━🍃🍂━━━┓ 📲 @mehman_kochak ┗━━━🍂🍃━━━┛
‏عکس از یاعلی
14.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی زیبا *ملا باسم کربلایی* درباره پیاده روی اربعین به همراه زیر نویس
◾️ منم زینب که معنای وفایم 🎙 روضه حاج محمود كريمى منم زينب که معنای وفايم منم که فانی راه بقايم منم يک زن، ولی در اوج غيرت امير و فاتحِ کرب‌و‌بلايم به زهرايی، شبيه مادرم من به مولايی، شبيه حيدرم من حسينم رفت، امّا دين به جاماند به تنهايی، اميرلشکرم من کليد گنجِ اسرار حسينم چو عباسم، علمدار حسينم حسينم گر به مقتل آرميده من امشب چشم بيدار حسينم اگر چه زير بار غم خميدم وگر جام بلا را سرکشيدم اگر چه جسم بی‌سر ديدم امّا به غير از عشق و زيبايی نديدم همين امروز ديدم دلبرم رفت يگانه سايه‌ی روی سرم رفت فرات و اشک خيمه موج می‌زد لب تشنه حسينم از حرم رفت گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل می‌رسم می‌بویم او را اگر جویم گُلم در این گُلستان به آب دیدگان می‌شویم او را برادرجان؛ سلیمان زمانی... چرا انگشت و انگشتر نداری یا اخا شامیان بدند بدند بچه‌های تورا زدند، زدند شام غریبون بعد هر آه میگم یا سیدی آجرک‌الله با من زمین و آسمون می‌خونن آقا ادرکنی یا بقیةالله اهل حرم باپر سوخته ببین هر چی که بود یکسره سوخته دیدم، حرامیا دعوا می‌کردن سر لباسی که فاطمه دوخته شام غریبون گریه می‌کرد‌، برات هر نیزه‌ای خون گریه می‌کرد با من آتیش خیمه نوحه می‌خوند برات وحش بیابون گریه می‌کرد، با من ما موندیم و لشکر دشمن که با، غضب به ما هجوم آوردن من و این صحنه‌ها که گفتنی نیست داداش چشم اباالفضل تو روشن هفتاد جسم پاره‌پاره توو دشت، مرکبایی که بی سواره نمیشه‌ گفت، که عدو چیکار کرد فقط، برای چنتا گوشواره موقع سوختن می‌دویدن زیر شمشیر دشمن می‌دویدن روی خارای صحرا پا برهنه همه آتیش به دامن می‌دویدن حالا، ما پیرو پیر خمینیم همه، تا به ابد به زیر دینیم فدایِ گریه های اون شهیدی که گفت، ما ملت امام حسینیم این جلوه‌ی انا فتحناست که این، پرچم به دست ملت ماس همه، پیرو اون شهیدیم که داد، دستاش و به دستای عباس تو کیستی که در غم از دست دادنت مردان ما شبیه زنان گریه می‌کنند دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست 📲 @navaa0
با عرض سلام و احترام به استحضار می‌رساند که دانشگاه صنعتی شریف در یک اقدام خدا پسندانه و در جهت گسترش عدالت آموزشی از دروس پایه اول تا دبیرستان را تدریس و فیلم برداری کرده و بطور رایگان در اختیار دانش آموزان سراسر کشور قرار داده‌اند. دانش آموزان می توانند جلسات هر درس را دانلود کرده و در منزل معلمی در کنار خود داشته باشند، لطفا" این هدیه را به فرزندان، نوه‌ها، دوستان آشنایان خود تقدیم کنید و در صورت امکان این پیام را در تمامی گروههای که عضوء آن هستید، منتشر کنید. 💠💠💠💠💠💠💠💠 کانال پایه اول دبستان https://telegram.me/joinchat/AAAAAEG_Foc4I0wCN83MJQ کانال پایه دوم دبستان https://telegram.me/joinchat/AAAAAEJ2OuVDsX8sc5AiHw کانال پایه سوم دبستان https://telegram.me/joinchat/AAAAAEBY3_6z6mzgSEk3eA کانال پایه چهارم دبستان https://telegram.me/joinchat/AAAAAEK-Y0nchq1ZTmbZBw کانال پایه پنجم دبستان https://telegram.me/joinchat/AAAAAEOdhmgTH3-VSvgpjw کانال پایه ششم دبستان https://telegram.me/joinchat/AAAAAEQECAX3O6aKvFr0og کانال تخصصی پایه هفتم https://telegram.me/joinchat/AAAAAFJNw-xBSrQDKOm-jA کانال تخصصی پایه هشتم https://telegram.me/joinchat/AAAAAEvEWo05qt36CK7pNw کانال تخصصی پایه نهم https://telegram.me/joinchat/AAAAAFBiZ0ABvtBoddt-AQ کانال تخصصی پایه دهم https://telegram.me/joinchat/AAAAAFJsmPmqZ6kJLipz5Q کانال تخصصی پایه یازدهم https://telegram.me/joinchat/AAAAAFduakyb1pZiB99Sjw کانال تخصصی پایه دوازدهم https://telegram.me/joinchat/AAAAAEy8RjSz5hdPftrhLQ
💡🧠🧠🧠🧠💡 *حتما بخوانید* یه روز ترکه میره سبزی فروشی تا کاهو بخره عوض اینکه کاهوهای خوب را سوا کند ، همه کاهو های نامرغوب را سوا میکنه و میخره ازش می پرسند چرا اینکار را کردی میگه: صاحب سبزی فروشی پیرمرد فقیری هست مردم همه ی کاهوهای خوب را میبرند و این کاهوها روی دست او میمانند و من بخاطر اینکه کمکی به او بکنم اینها را میخرم، اینها را هم میشود خورد > این ترکه کسی نبود جز عارف بزرگ آقا سید علی قاضی تبریزی(ره) یه روز یه ترکـــه میره جبهه، بعد از یه مدت فرمانده میشه یه روز بهش میگن داداشت شهید شده افتاده سمت عراقی ها اجازه بده بریم بیاریمش جواب میده کدوم داداشم؟ اینجا همه داداش من هستن اون ترکـــه تا زنده بود جنگید و به داداش های شهیدش ملحق شد > اون ترکـــه کسی نبود جز مهدی باکری به یه ترکه گفتند کتابی بنویس ترکه برای تالیف آن کتاب حدود چهل سال تحقیق و مطالعه کرد و بیش از ده هزار کتاب را تمام خواند و به حدود صد هزار کتاب، مراجعه مکرر داشت او برای یافتن منابع و کاوش در کتاب خانه های هند، ترکیه، ایران، عراق و ... سفرهای متعدد انجام داد و بالاخره یک کتاب یازده جلدی نوشت > این ترکه کسی نبود جز علامه امینی و اون کتاب نفیس "الغدیر" بود.......... از این به بعد قبل جک تعریف کردن حواسمون باشه چه کسانی رو به سخره میگیریم یه لره میشه احسان کامرانی استاد دانشگاه هاروارد و مخترع قرنیه مصنوعی چشم یه لره میشه شهید بهنام محمدی. اولین نوجوان 13 ساله شهید راه وطن یه لره میشه حسین پناهی که یادش در خاطره ایرانیان زنده میمونه یه لره هم میشه دکتر ملک حسینی تنها پزشک پیوند کبد در آسیا یه لره میشه سردار بی بی مریم بختیاری فرمانده سپاه بختیاری یه لره میشه بانو قدم خیر رهبر مبارزان عشایر در مقابل انگلیس یه لره میشه پرفسور موسیوند و قلب مصنوعی رو اختراع میکنه. سید محمد مهدی طبا طبای بروجردی معروف به ( علامه بحرلعلوم) یه لره میشه آیت الله العظمی سید حسین بروجردی مرجع بزرگ شیعیان یه لره میشه پرفسور کرم زاده استاد جهانی ریاضی یه لره میشه پرفسور ماهر مغز سوم فیزیک جهان یه لره میشه سردار اسعد بختیاری فاتح تهران یه لره میشه مهرداد اوستا نویسنده و شاعر یه لره میشه اریوبرزن فرمانده ارتش داریوش یه لره میشه دکتر عبدالحسین زرین کوب یه لره میشه پرفسور جعفر شهیدی یه لره میشه قیصر امین پور یه لر ه میشه کریم خان زند یه لره میشه باباطاهر یه لره میشه علی مردان خان که به ارتش رضا خان میگه هر عقابی بخواهد از آسمان این کشور عبور کند باید پرهایش را باج بدهد یه روزی یه ترکه، یه عربه، یه قزوینیه، یه آبادانیه، یه اصفهانیه، یه شمالیه، یه شیرازیه، بوشهریه و ... مثل مرد جلوی دشمن وایستادن تا کسی نگاه چپ به خاک و ناموسمون نکنه لره...........شهید محمد بروجردی بود ترکه.......... شهید مهدی باکری بود عربه......... شهید علی هاشمی بود قزوینیه...... شهید عباس بابایی بود آبادانیه...... شهید طاهری بود اصفهانیه.... شهید ابراهیم همت بود شمالیه...... شهید شیرودی بود شیرازیه...... شهید عباس دوران بود خواهشاً در هر گروهی هستید کپی کنید تا مانع گذاشتن جوکهای قومیتی بشوید. التماس دعا
آیت الله سید سعید حکیم مرجع تقلید عراق به رحمت ایزدی پیوست......
13.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پویش‌ سراسری قرائت دعای هفتم صحیفه _ ۱ ✅ با ما همراه باشید ✅ گروهِ فرهنگی رسانه ای _درافرا_☺️ @dor_afra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پویش‌ سراسری قرائت دعای هفتم صحیفه _ ۲ ✅ با ما همراه باشید ✅ گروهِ فرهنگی رسانه ای _درافرا_☺️ @dor_afra