eitaa logo
استاد سید رضا موید
1.3هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
2 فایل
کانال اشعار مرحوم استاد سید رضا موید رضوان الله تعالی علیه ارتباط با ادمین 👈 @seromo
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام باز دل شکسته‌ام نوای دیگر آورد پرده ی بهتری زند، نغمه ی خوش‌تر آورد لئالی کلام را ز طبع من بر آورد مگر ثنای عسکری، حجّت داور آورد که آگه از مقام او، کسی به جز اله نیست نسیم درک و عقل را در این حریم راه نیست عبد خدا که داده حق، خدایی از عبادتش بسته شده به طوق جان سلسله ی ارادتش رام شده وحوش هم، به درگه سیادتش حقیقت غدیر خم، جلوه گر از ولادتش ولادتش به هشتم ربیع ثانی آمده جهان پیر را از این مژده، جوانی آمده به سامرا نظر کن و جلوه ی ذوالکرام بین قِران مهر و ماه را در این خجسته شام بین بابِ امام عصر را فراز دست مام بین دهم اما را به بر، یازدهم امام بین چشم علی منوّر از جمال ماه پاره‌اش فاطمه کو؟ که بنگرد، بر حسن دوباره‌اش نور ولایتش به رخ ردای خلقتش به بر لوای عصمتش به کف تاج شفاعتش به سر بر همه هستی‌اش نظر در همه عالمش گذر اما هادی‌اش پدر حضرت مهدی اش پسر خلایقند چاکرش، ملائکند عسکرش هیچ کسی نمی‌رود به نا امیدی از درش رسالت پیمبران تکیه زده به دوش او درس هدایت بشر زمزمه ی سروش او وضع جهان و چشم او راز نهان و گوش او حصار ظلم ظالمان شکسته از خروش او به دوره‌ای که معتمد کرد فزون نفاق را به هم درید سعی او پرده ی اختناق را بهشتِ علم پرورد آب و هوای گلشنش اهل کمال، خوشه چین، ز گوشه‌های خرمنش حکیم مانده از سخن، به وقت درس گفتنش امام عصر تربیت، یافته روی دامنش نهال عصمتی چنان بر آورد چنین ثمر درود ما بر آن پدر سلام ما بر این پسر سلاله ی پیمبر و مبشّر پیام حق که دیده بس شکنجه تا زنده شود مرام حق مبیّن اصول دین مفسّر کلام حق داده به دست مهدی‌اش رسالت قیام حق که بعد من امام بر جوامع بشر تویی مهدی منتقم تویی امام منتظر تویی رفت یکی ز شیعیان به پیشگاه حضرتش برای حاجتی ولی اذن نداد خجلتش امام را ببین که چون داشت خبر ز نیتش نخوانده گفت پاسخش، نگفته داد حاجتش ز یک اشاره از کف امام کامیاب شد به قدر احتیاج او خاک طلای ناب شد ای جلوات کبریا جلوه گر از جمال تو کتاب تفسیر تو خود آیتی از کمال تو من که ز پا نشسته ام به درگه جلال تو امید رحمتم بود، ز لطف بی‌زوال تو "مویّدم" گدای تو بر آستان مهدی‌ات امید آن که خوانی ام ز دوستان مهدی‌ات مرحوم @ostad_moayed
سلام الله علیها بر درگهی سلام که ذلت ندیده است آن را خدا چو عرش عزیز آفریده است بر حضرتی سلام که از حُسنِ تربیت در روزگار، از عظمت یک پدیده است بر نخله‌ای سلام که در لاله‌زار علم از شاخه شاخه‌اش گل عرفان دمیده است بر هاجری سلام که در کعبه ی عفاف اوصاف او ز قبله ی هفتم رسیده است بر مریمی سلام که موسای اهل بیت او را به نور عشق و دعا پروریده است بر دختری سلام که چون جده‌اش بتول او را خدا ز رجس و پلیدی بریده است معصومه‌ای که پاس حریمش دهد فلک معصوم نیست لیک به عصمت رسیده است بر ماه آسمان امامت ستاره است بر نورِ دیدگان علی نور دیده است در اهل بیت فاطمه ی دیگر است او او را خدا ز خیل زنان برگزیده است خورشید تابناک خراسان عشق را این ماه قم به چرخ وجاهت سپیده است... بر خواهری سلام که گردون مثال او جز زینبش به عاطفه دیگر ندیده است زینب قدش ز داغ برادر شکسته شد او هم قدش ز هجر برادر خمیده است بر هجرتش سلام که هجر برادرش او را ز شهر وحی به ایران کشیده است آمد برای دیدن روی رضا ولی او را ندید و بر لب او جان رسیده است ای در حجاب نور خود از دیده‌ها نهان! کو دیده‌ای که روی تو بی‌پرده دیده است؟ دامان سبز هر ملکی باغ گل شده است از چشم زائرت چو گل اشک چیده است امشب به شوق بوسه به درگاه عزتت مرغ دلم به سوی حریمت پریده است خوانم تو را به زمزمۀ "إشفعی لنا" لطفی که بر ولای تو ما را عقیده است بر درگهت نهاده "موید" سر نیاز جایی ز درگه تو که بهتر ندیده است مرحوم @ostad_moayed
بیا که جان به لب آمد ز شوقِ دیدارت همیشه یار دل من! خدا نگه‌دارت! چو اشک بر سر بازار دیده پای گذار الا که گرم‌تر از محشر است بازارت! نشسته‌اند به راه و ستاده‌اند به صف پیمبران الهی به شوقِ دیدارت سلامت دو جهان را به هیچ انگارد عنایتی که تو داری به جانِ بیمارت مرا دمی ز کمند غمت رهایی نیست که بوده این دلِ ما دم به دم گرفتارت متاعِ مهر تو سرمایه‌ای است بی‌نقصان دلم خوش است بدین مایه‌ام خریدارت رسان به تربت زهرا سلام ما و بگو بده ز دور جواب سلام زوّارت سری ز پنجره ی خانه‌ات درآر و ببین به صد امید نشستیم پشت دیوارت قبول شعر "مؤیّد" نکوترین صله هست قبول کن که نباشد جز این سزاوارت مرحوم @ostad_moayed
سلام الله علیها زینب که على با جلوات دگریست زهراى بتول، در حیات دگریست از عشق حسین و فیض هم‌صحبتی اش او نیز سفینه النّجات دگریست مرحوم @ostad_moayed
سلام الله علیها خانۀ فاطمه آن روز تماشایی بود که فضا جلوه‌گر از آیت زیبایی بود در بهاری که نسیمش نفس جبریل است گل ناز دگری رو به شکوفایی بود خانه‌ای را که خدا جلوهٔ عصمت بخشید در و دیوار پر از نقش شکیبایی بود تا بیایند به تبریک محمد، جبریل با ملائک همه در حال صف آرایی بود به خدا، چشم خدا دست خدا وجه خدا ز جگر گوشهٔ خود گرم پذیرایی بود تا که قنداقه ی او را به بر آورد حسن حالتی رفت در آنجا که تماشایی بود ساکت از گریه نشد تا که حسینش نگرفت این دو را چون که ز آغاز شناسایی بود دختری داشت در آغوشِ محبت، زهرا که سراپا همه آیینه ی زیبایی بود دختری داشت سراپای همانند علی زینبی داشت که ذاتش همه زهرایی بود... پنج معصوم به او معرفت آموخته‌اند که ز ایمان و یقین در خور یکتایی بود وصف او عالمه ی غیر معلم شده است تا به این مرتبه‌اش پایه ی دانایی بود بود از صبر و رضا نائبه ی خاص امام نازم او را که به این قدر توانایی بود کربلا صحنه ی عشق است و در آن صحنه ی عشق همت زینب نستوه تماشایی بود به علمداری صحرای بلا کرد قیام رهبر قافله ی عشق به تنهایی بود یک زن و آن همه داغ دل و آن‌قدر شکیب عقل از این واقعه در چنبر شیدایی بود... مرحوم @ostad_moayed
السلام علیک یا صدیقه الکبری اقامه ی عزای حضرت صدیقه سلام الله علیها از صبح ولادت حضرت زینب سلام الله علیها از پنج شنبه ساعت ۶ تا ۸ عبادی ۷۳ نبش فاطمیه ۲۸ منزل مرحوم @ostad_moayed
سلام الله علیها بر چهره ی تابنده ی زينب صلوات بر منطق کوبنده ی زينب صلوات در گريه به رخسار حسينش خنديد بر گريه و بر خنده ی زينب صلوات مرحوم @ostad_moayed
سلام الله علیها سلام فاطمه، ای جلوۀ شکیبایی که نور حُسن تو جان می‌دهد به زیبایی... تویی تو روح ولایت به هر ولی، سوگند تویی تو عصمت یکتا، قسم به یکتایی ز خاک پای تو جوشد افاضه ی ملکوت ز آستان تو خیزد بهار دانایی.. هرآن که را تو شفاعت کنی به روز جزا سِزد شفیع قیامت شود به تنهایی بهشت عاشق آن کس که سائل تو بوَد که سائل تو بوَد کیمیای دارایی نبی که دست تو بوسیده، پس روا باشد که خاک پای تو بوسد سپهر مینایی... ز کور چهره بپوشی که نشنود بویت الا حیای مجسم! فروغ بینایی!.. نگین فضه ی تو خاتم سلیمانی نگاه بوذر تو معجز مسیحایی قلم گذاشته تا سر به صفحه ی تاریخ تو را ستوده به مظلومی و توانایی چرا به گریه چنین خو گرفته‌ای زهرا؟ الا ز خنده ی تو عشق را شکوفایی حریم خانه‌ات آنجا که مکتب وحی است کجا و حملۀ سنگین‌دلانِ هرجایی؟... علی‌ست باخبر از ماتمت که می‌سوزد ز داغ گل، جگر لاله‌های صحرایی... مرحوم @ostad_moayed
سلام الاه علیها علیه السلام ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من! برخیز و باش، فاطمه جان! غمگسار من رفتی ز دیده ی من و از دل نمی‌روی حس می‌کنم همیشه تویی در کنار من شیرینی حیات من! ای بَضعَةُ الرّسول! تلخ‌ست با غمت همه لیل و نهار من خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و من گِریَم از این‌که طول کشد روزگار من مردم ز گریه، غصّه ی خود حل کنند، لیک افتد ز گریه، غصّه ی دیگر به کار من خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن اما غمت ربوده ز کف اختیار من این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من مرحوم @ostad_moayed
سلام الله علیها روزی که عدو به فاطمه راه گرفت از سیلی او مدینه را آه گرفت بر خیز علی نمازِ آیات بخوان هم زلزله شد به کوچه هم ماه گرفت مرحوم @ostad_moayed
عج الله تعالی فرجه بیا که جان به لب آمد ز شوق دیدارت همیشه یار دل من! خدا نگه‌دارت! چو اشک بر سر بازارِ دیده پای گذار الا که گرم‌تر از محشر است بازارت! نشسته‌اند به راه و ستاده‌اند به صف پیمبران الهی به شوق دیدارت سلامت دو جهان را به هیچ انگارد عنایتی که تو داری به جان بیمارت مرا دمی ز کمند غمت رهایی نیست که بوده این دل ما دم به دم گرفتارت رسان به تُربتِ زهرا سلامِ ما و بگو بِده زِ دور جوابِ سلامِ زوّارت سری ز پنجره ی خانه‌ات درآر و ببین به صد امید نشستیم پشت دیوارت قبول شعر "مؤیّد" نکوترین صله است قبول کن، که نباشد جز این سزاوارت مرحوم @ostad_moayed