eitaa logo
استاد رجبی (نور هدایت)
97 دنبال‌کننده
22 عکس
120 ویدیو
29 فایل
ارتباط با مدیر کانال و پاسخ به سوالات @Srajabi1399
مشاهده در ایتا
دانلود
أللهم أرنی الأشیاء کما هی، قسمت 15 1. بمناسبت شهادت حضرت صادق علیه السلام، آن حضرت متولد سال 83 هجری در 17 ربیع الاول، مادر آن حضرت، فاطمه با کنیه أم فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکربوده است . حضرت در ماه شوال سال 143 هجری در خلافت منصور عباسی مسموم وبه شهادت رسیدند . دوره امامت با برکت و پرخیر آن حضرت 34 سال بود.(نقل از بحار ج47 باب 1). بهترین دوره امامت ائمه اهل بیت علیهم السلام در تبیین آموزه های دین اسلام وتربیت نیرو، عصر آن حضرت بوده است، تاثیر گذاری آن حضرت بحدی است که ریاست مذهب را به ایشان نسبت می دهند وسایر مذاهب نیز از مکتب ایشان بهره بردند و در عصر حاضر تا ظهور حضرت مهدی علیه السلام حوزه های علمیه به عنوان دانشگاه امام صادق علیه السلام نامیده شده است. 2. در قسمت 12 اشاره شد که یکی از راه های شناخت و رسیدن به حقیقت، شناخت انسان های کامل است که به مقام یقین خالص رسیده اند، یقین خود را در مراحل علمی وعملی خالصانه و حکیمانه پیموده اند. از این گروه در قرآن به انسان های خالص و مخلص ، همچنین صدیق و صادق یاد شده است . در باره برخی انبیاء آمده است: «إنه کان صدیقا نبیا، ودر برخی آیات آمده : کان من المخلصین». 3. انسان ها چند گروهند: الف) برخی ایمان و باور صحیح ندارند ولی در رفتار، کردار وگفتارشان درست اند زیرا زندگی خوب را در عمل خوب می دانند بدون آن که در راستای باورها وایمانشان باشد، ب) برخی برعکس، ایمان در ست دارند ولی گفتار ، رفتار وکردار برخلاف باورشان است ، ج) گروه سوم باور صحیح و جامع دارند وعملشان نیز از باورشان جدا نیست که از آنها به انسان صادق یا صدیق یاد می شود زیرا باور، گفتار ، رفتار و کردارشان منطبق با حقیقت است . البته هماهنگی باورها واعمال دارای مراحلی است برخی اعمال عبادی را خالصانه انجام می دهند درعین حال دروغ می گویند، به دنیا دلبستگی دارند، به دیگران خیانت می کنند و مانند آن ، که همه این رفتارها برخلاف باور صحیح است . اما کسانی که در تمام گفتار، رفتار و کردارخود با واقع و حقیقت صادق باشند، اندکند و آنان جز انسان های کامل نیستند زیر غیرآنان به خاطر جهل ، سهو و خشم وغضب مرتکب خطا می شوند و رفتارشان مخالف واقع می باشد. 4. حضرت صادق علیه السلام از گروه سوم اند زیرا براساس دلایل موجود در تاریخ، روایات وارد شده در باره آن حضرت و روایاتی که درباره تبیین دین وآموزه های آمده است ، با یقین وباصداقت سخن فرموده و در رفتار، گفتار وکردار آن حضرت تجلی یافته است . 5. در کتاب بحار الانوار مرحوم علامه مجلسی که بزرگترین کتاب حدیثی است، در حدود 110جلد است وتمام روایات آن حضرت وسایر روایات را جمع آوری فرموده است به طوری که حدود 30 هراز روایت از آن حضرت نقل شده است. هریک از روایات در باره آموزه های اعتقادی ومعرفتی، احکام عملی، اخلاقی و تربیتی ، تاریخی وسایر موضوعات مورد نیاز جامعه است. ما به عنوان شیعه و پیرو چه اندازه به این احادیث آشنایی داریم تا در مشکلات امروز جامعه خصوصا در جریانات انحرافی ومفاسد پیش آمده از آن استفاده کنیم . 6. متاسفانه بسیاری از افراد که در زمینه های دینی تخصص ندارند، خود را صاحب نظر دانسته واظهار نظر می کنند بدون آن که به فرمایشات آن حضرت علیه السلام آگاهی داشته باشند. کسانی که تخصصشان طب یا حقوق، یا فیزیک یا کار دیگری است نسبت به مسایل دین ومذهب نظر می دهند در صورتی که نه به محتوای قرآن ونه روایات اشراف دارند بلکه در رشته خود نیز اشراف کامل ندارند وبا احتمال وتردید سخن می گویند. پزشک، دانشجو و خانمی که عقاید واحکام دینی ازجمله حجاب را زیر سوال برده و به متخصصان دینی اهانت و انتقاد می کنند، خود را صاحب نظر دینی دانسته و می گویند در اسلام و قرآن حجاب واجب نیست. این نحوه تعامل در ناهمسویی عقاید با گفتار ورفتار خطرناک است وانسان را به ناخالصی می کشاند وسرنوشت او را با انحراف فکری وعملی گرفتار می سازد. این افراد در زمره گروه دوم قرار می دارند زیرا گفتار ورفتارشان غیر صحیح ولی به حقانیت امام صادق باور دارند.
7. پیروان حضرت صادق علیه السلام برای سبک زندگی وساختن جامعه تلاش کنند تا گفتار، کردار ورفتارشان را همسو با عقاید خود قرار دهند وعقاید را به صورت تخصصی فرا بگیرند و اگر خود متخصص نیستند مانند سایر رشته های علمی وعملی به متخصصان فن رجوع نمایند تا از دسیسه های شیطانی و نفسانی نجات یابند. کسی که یک کتاب خوب در باورهای دینی نخوانده یا تحقیق نکرده چگونه جرئت می کند در مسایل دین اظهار نظر نموده و حکمی را نفی یا اثبات نماید. این گناه بزرگ ونابخشودنی است بویژه اگر سخن ما موجب انحراف یک جوان کم تجربه وبی اطلاع بشود. بدین جهت امام صدق علیه السلام فرمود:لو رأیت شابا من شباب الشیعة لایتفقه فی الدین لأوجعته، اگر جوانی را ببینم در دین ومذهب خودش تحقیق نمی کند او را ادب می کردم». مقصود امام این است که پیروان ما باید اهل تحقیق باشند وسخن هر کسی را بدون تحقیق نفی یا اثبات نکنند مگر کسانی که توانایی فکری ندارند که وظیفه آنان تبعیت از دانشمندان با تقوا وعادل است.
درآستانه نیمه خرداد نامه سرگشاده طلبه ای از قم به ملت با بصیرت و پر افتخار ایران نامه ای به گستره تاریخ ازجانب کسی که همراه تاریخ گذشته نبوده اما با مطالعه آن ، تاریخ گسترده و پر فراز ونشیب را درک کرده است 1. بشر از آغاز خلقت تا پایان همانند کاروانی است که برای سعادت و خوشبختی خود حرکت وتلاش می کند. راهنمای کاروان پیامبران الهی اند. دراین ره انبیاء چون ساربان و دلیل وراهنمای کاروانند. اما این کاروان هرگز به سعادت جامع و کامل دست نیافته است. هریک از انبیاء و مصلحان بزرگ در راستای حفظ کاروان از رهزنان، دزدها و گرگ های درنده با صبر وتلاش خود کاروان را کمک کردند. آنان از مال وجان خود گذشتند، رنج ها ، ملالت ها، نسبت های ناروا و ناسزاها، آنان را از همراهی حق و حق¬طلبان بازنداشت. ملت ایران نیزبخشی از این کاروان بشریت است که مانند پیامبران الهی و ائمه اهل بیت علیهم السلام با تحمل همه سختی در مسیر حق حرکت را استمرار می بخشد تا به دست صاحب اصلی برسد و با وجود آن حضرت، به سر منزل مقصود و سعادت کامل دست پیدا کند. 2. علما و روحانیت از قرن سوم تاکنون در عین سختی ها و تنگناهای مالی و جانی در هر عصرو زمانی با قامتی استوارهمراه کاروان، به رسالت تبیین و اجرای حقایق دین در راستای سعادت تلاش نموده و خواهند داشت. امام خمینی با انقلاب اسلامی و راهنمایی-های پیامبرگونه خود، سرنوشت امت اسلامی و کاروان حق¬طلبان را از انحراف طاغوتیان رهایی بخشید. حدود 43 سال از انقلاب اسلامی می¬گذرد. انقلابی که نه تنها مردم مسلمان، بلکه مستضعفان جهان از آن استقبال کرده و به واسطه آن جهان رنگ دیگری گرفته است. عوامل انقلاب شامل اسلام، مردم و رهبری یک مجتهد و فقیه جامع شرایط بوده و خواهد بود. عدول از هریک از این سه عامل به ویژه ولایت و رهبری فقیه جامع شرایط، در حفظ انقلاب اسلامی خلل وانحراف ایجاد خواهد نمود. بدین جهت امام خمینی فرمود تا بر محور ولایت فقیه باشید انقلاب آسیب نخواهد دید. تجربه چهل سال گذشته این سخن را ثابت کرده است. 3. در طول تاریخ هرانقلابی با موانعی روبرو شده که گاهی موجب ازهم پاشی ونابودی آن گردیده است. این موانع ، داخلی یا خارجی بوده است. موانع داخلی نظیر قدرت طلبی، دلبستگی به دنیا، فریب دشمن، تحلیل غلط از عوامل پیش¬رفت و پس¬رفت. مانع دیگر دشمنان خارجی بوده اند که با شیوهای گوناگون جلوی پیش¬رفت را گرفته و به انحراف می-کشانند. دشمنان ایران تمام تجربه های شکست انقلاب¬های دیگر را پیاده نمودند ولی با عنایات الهی نتیجه معکوس گرفته اند 4. هشدار دستورات قرآن وسنت همواره به کسانی که مسؤلیت اجرایی و قانونی کشور را بدست دارند و مردم به آنان رأی داده اند، این است که به وعده خود وفا نمایند وتخلف وعده، خیانت است، هماهنگی صداقت با گفتار و رفتار از آموزه های مهم دین ومذهب است. ازاین رو باید به اولویت های مورد نیاز مردم نظیر: مسکن، فراهم کردن زمینه های کار و تولید، عمل نمایند . درغیراین صورت در پیشگاه خدا، قرآن و مردم باید پاسخگو باشند. همچنین دستورات وآموزه های قرآن وسنت نسبت به مردم و امت پر افتخار وبا بصیرت نیز به گونه ای است که نباید مشکلات اقتصادی ومعیشتی آنان از ادامه راه حق بازدارد، مشکلات نباید ما را بی تفاوت کند بلکه باید در رفع آنها کوشید و به حداقل رساند. اما مطالعه تاریخ این حقیقت را روشن می سازد که در هیچ قرنی این کاروان بشریت نتوانست برتمامی مشکلات زندگی فایق آید بلکه همواره درگیر با مشکلات بوده. از این رو واجب است تمامی دست¬اندرکاران، متخصصان امور اقتصادی، سرمایه¬داران خارجی و داخلی که برای پیش¬رفت کشورشان دغدغه دارند ودلسوز آن باشند، وارد جهاد اقتصادی، تربیتی و فرهنگی شوند و کاروان بشریت را در مسیری که 124 هزار پیامبر مشخص فرمودند و در اختیار ما قرار دادند، استمرار بخشیم . 5. هیچ کسی نمی تواند انکار کند که انقلاب و مسؤولان تلاش های زیادی کرده و زیرساخت های فراوان علمی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی وهمچنین خدمات فراوان اقتصادی، فرهنگی، و بهداشتی، آب و غیرآن را فراهم ساخته اند اما برخی از ضعف¬های جدی وجود دارد که باید برای رفع آن با همسویی همه نیروها کار کنند وضعف ها را بهانه برای نا امیدی قرار ندهند. در جریان های اخیر برخی افراد خواه فرهنگی، هنری، حوزوی،غیر حوزوی، قومیت ها به هر علتی وارد این جریان ها شدند و مشکلات موجود کشور را بدون توجه به پیش¬رفت¬ها و بدون اشاره به منشأ مشکلات شامل منافقان داخلی و دشمنان خارجی مورد توجه قرار دادند و با کوبیدن برطبل مشکلات به تشدید ضعف¬ها پرداختند. @ostad_rajabi
6. مبارزه با فساد از اولویت¬های نظام بوده و خواهد بود. بدین جهت هیچ مسئولی جرئت فساد را ندارد مگر از راه رانت خواری که بین برخی از مسئولان رخ می دهد که باید با آن مبارزه شود. رهبری معظم انقلاب که خود از رنج دیدگان گذشته وحال است و با دید بصیر وعمیق دینی ومذهبی همه مسایل داخلی و خارجی را رصد می کند، با هشدار به مسئولان، زمینه های فساد را سد کرده و خواهند نمود. البته برخورد ایشان براساس قوانینی است که در قانون آمده است و اگر قوای سه¬گانه به وظایف قانونی خود عمل نکنند باید طبق قانون برخورد شود و اگر نشود ظلم وفساد گسترش می یابد. بدین جهت مبارزه ظلم وفساد برعهده سران قوای سه گانه است که باید طبق هرزمان پاسخگو باشند. ولی در جریان¬های اخیر متاسفانه دشمنان با برنامه ریزی دقیق واستفاده از رسانه های مجازی، مشکلات پدید آمده را با شعارهایی که نسبت به رهبری ظلم آشکار بود متوجه ایشان نمودند،ولی امت اسلامی ایران پاسخ کوبنده دادند 7. باید همه در قبال مشکلات احساس مسؤلیت داشته باشند و هرکس در حد توان خود کمک کند تا ازاین مرحله گذر کنیم. برخی افراد همواره در فضای مجازی ، غیر مجازی، کلاس درس وسخنرانی ها، خطبه ها به گونه¬ای سخن می گویند که گویا سران نظام نمی خواهند مشکلات معیشتی را برطرف سازند. نسبت ناروای حیف ومیل کردن بیت المال ویا از طریق دیگر، شایسته نیست جز در مواردی که انسان یقین دارد ودر این صورت باید مسؤولان مربوطه را درمیان گذاشت 8. خانم های با عفاف و با غیرت که نقش اساسی در ایجاد انقلاب اسلامی ودر حفظ واستمرار آن تلاش جدی داشتند ، در دوران جنگ و حضور در صحنه های دیگر افتخار آفریند ، دراین مرحله از توطئه دشمن نیز، خوب ظاهر شدند و پاسخ کوبنده دادند هرچند برخی از خانم ها تحت تاثیر تبلیغات رسانه ای دشمن قرار گرفتند، اما زود متوجه طرح خائنانه دشمن شدند. برخی از جوانان بافطرت پاک در اثرتبلیغات دشمن و گاه تطمیع دشمن وارد صحنه شدند و به آنان کمک نمودند، با برخورد خوب مردم ، بسیج و نیروی انتظامی و راهنمایی های ائمه جمعه و در صدر آنان سخنان راه¬گشای مقام معظم رهبری، ابهامات ذهنی آنان را برطرف و توطنه دشمنان را برطرف ساخت. دشمنان، برخی از اقوام ومذاهب را نیز وارد میدان کردند تا بتوانند با تبلیغات تجزیه طلبی مشکل فراهم شده را برای انقلاب اسلامی تشدید سازند، که با حضور خوب مردم بصیر، علما وخواص جلوی توطئه دشمن گرفته شد. بسیاری از مردم آن مناطق می دانستند که انقلاب اسلامی جز خوبی وپیش رفت برای مناطقشان نداشته است هرچند مشکلات معیشتی در همه مناطق بروز دارد اما خدمات اساسی در سطح کشور ومناطق انجام شده که در گذشته ها فراموش شده بودند @ostad_rajabi
10. برخی از افراد از قومیت ها مسایلی را مطرح می کنند که هرگز شایسته نیست، زیرا حق و عدالت اقتضا می کند که گذشته خود را ببینند و با زمان حال مقایسه نمایند که چه بودند وحال در چه مرحله قرار دارند. در برخی از مناطق مرزی مطرح می کنند که به مردم این مناطق ظلم می شود در صورتی که خدمات فراونی که برای عموم مردم و برای خواص انجام گرفته، قابل قیاس با گذشته نیست. (بنده قبل از کرونا به آن مناطق سفرداشتم و با اطلاع نقل می کنم) . حال آیا عدالت است که بدون یادآوری این همه خدمات را زیر سؤال برده و جوان های بی اطلاع را تحت تاثیر منفی قرار داد؟ حیف است سخنانی گفته شود که برخی افراد تحت تاثیر قرار گیرند و به شخصیتی اهانت نمایند که در سراسر زندگی ایشان، جز تقوا و عدل دیده نمی شود. کسی که زندگی او به زندگی حضرت امیر علیه السلام نزدیک است، دغدغه او پیش¬رفت امت اسلامی در سطح جهان است، هر کشوری حتی اهل سنت مورد هجمه قرار گرفت ایشان کمک مالی و نظامی می کرد او عالم و حاکمی است که در جهان اسلام نظیر ندارد. قم، نجف، الازهر، دیوبند هند، پاکستان و مراکز دیگر بنگرید . این سخن به تعصب نیست. در جهان اسلام کسی مانند رهبرانقلاب در قرن حاضر نتوانسته به دین ومذاهب کمک نماید و مسلمانان را از شر دشمنان حفظ نماید. آیا اهانت به ایشان اهانت به مقدسات اسلام نیست؟ این اهانت از جانب برخی افراد و در استانی شنیده می شود که در زمان حکومت بنی امیه که دستور دادند بر روی منابر به حضرت علی علیه السلام اهانت وسب ولعن نمایند؛طبق نقل بلاذری در کتاب (فتوح البلدان )، در سراسر بلاد اسلامی اهانت کردند جزمنطقه سیستان وبلوچستان. حال چرا به سلاله پیامبر اکرم اهانت شده و می شود. لازم است که هرکس به این شخصیت بزرگ اسلامی در هرمنطقه واز هر قوم و مذهبی اهانت کرده است استغفار کند ودر صدد جبران برآید زیرا مشمول سخن حضرت صادق علیه السلام خواهد شد که فرمود: هرکس برعلیه آنان(فقهای مذهب) سخنی بگوید گویا برعلیه ما سخن گفته است« الراد علیهم کالراد علینا» . البته جریان تیراندازی به گروهی از مردم باید بررسی شود که به قصور یا تقصیر بوده است، خود مسئولان به صورت جدی وارد شدند. البته گاهی نظیر این مساله در زمان حضور پیامبراکرم (ص) محقق می شد که برخی از صحابه قتلی را از روی قصور انجام دادند حضرت فرمود: قتل از روی قصور بوده و دیه او را پرداخت نمایند. 12. همه امت باید در رشد انقلاب ومبارزه توطئه ها کمک نموده و وارد جهاد مقدس تبیین بشود، این جهاد می تواند با تبلیغات، سرمایه مادی و معنوی باشد حتی با راه اندازی کارگاه ها و ایجاد اشتغال برای نیروهای جوان. بهترین خدمت این است که افزون برکارهای اقتصادی دولت، سرمایه داران هر استانی سرمایه خود را در استان خود بکار گیرند وجوان¬ها جذب کارشوند، ثواب ساختن این گونه مراکزتولیدی کمتر از ساخت مسجد نیست . از سرمایه داران خواسته شود برای تولید کار به استان های دیگر نروند وسرمایه های خود را بجای ذخیره در بانک ها در تولیدهای مورد نیاز هزینه نمایند. نحوه تعامل قومیت ها در استان های مرزی باید بگونه ای باشد که امنیت در خطر نیفتد زیرا بدون امنیت هیچ کسی سرمایه گزاری نمی کند، از خارج استان هم، کسی حاضر نیست و از داخل استان هم تشویق نمی شوند. 13. در عصرحاضر با همه توطئه های خطر ناک دشمنان، حوزه های علمیه و روحانیت درعین ملامت ها ورنج های روحی و مشکلات معیشتی با قامتی استوار و باعزت، دین ومذهب را از توطئه های دشمنان حفظ و درچهت تبیین آموزه های آن تلاش نموده است وبرای اجرا وحاکمیت آن از هیچ مجاهدتی دریغ نکرده است. هزاران شهید نثار کرده و به آن افتخار می کنند. در پیروزی و حفظ انقلاب نیز همراه مردم بصیر نقش اساسی داشته است . هرچند مشکلات پدید آمده نتیجه عملکرد غلط برخی از مسئولانی است که خود را تحصیل کرده غرب می دانند وبوسیله آرای مردم انتخاب شدند ، اما امروز دشمنان و رسانه های آنان تلاش دارند مشکلات را متوجه روحانیت سخت کوش و مجاهد نمایند تا مردم را از آنان روی بگردانند و بهتر به اهداف شیطانی خود برسند ودوباره مانند مشروطه تاریخ را تکرار نمایند. شیخ فضل الله نوری وبرخی از فقهای بزرگ دیگر به گونه هایی مسموم یا بالای چوبه دار بروند و برخی از خواص بی بصیرت خوشحال وکف زدند که بزودی به فریب دشمن و نقشه انگلیس و غرب پی بردند. بنابراین متوجه خطر دشمنان باشید که تاریخ تکرار نشود @ostad_rajabi
14. امام خمینی نخستین پیام خود را در چهل سالگی عمر مبارکش با این آیه قرآن آغاز فرمود: قل إنما أعظکم بواحدة أن تقوموا لله مثنی وثلاث و رباع» تا پایان عمر براین آیه استوار بود و هیچ چیزی ایشان را از راه توحیدی منحرف نساخت هرگز شهرت جهانی و ماده ومادیات او را از راه خدا باز نداشت. بنابراین مسئولان برای حفظ انقلاب و کمک به مردم ضعف های درونی ، قدرت طلبی و دلبستگی به دنیا را با رجوع به سیره امام رها سازند، مردم نیز با قناعت که بهترین سرمایه انسان مؤمن مبارز است مسیر مبارزه را فراموش نکنند، بلکه همواره خود را همراه کاروان حق از زمان هابیل، ابراهیم ، اسماعیل تا خمینی وسایر شهدا قرار دهند و هرگز احساس نشود که مبارزه تمام شده است 15. برهمه امت اسلامی بویژه نسل جدید لازم است برای درک فراز وفرودها، مطالعه شکست ها وموفقیت های چهاردهه گذشته، تاریخ و جریان های تاریخی را داشته باشند تا در دام توطئه قابیلیان و طغیان¬گران گرفتار نشوند. الگوهای خوشبختی وبدبختی را از دل تاریخ همسو با تاریخ پیامبراسلام و ائمه اهل بیت علیهم السلام بدست آورید، سپس داوری کنید. انشاالله مسؤلان و امت اسلامی ایران از مصادیق سخن حافظ نباشند که : کاروان رفت وتو در خواب و بیابان در پیش وه که بس بی خبر از قلقل چندین جرسی بال بگشا وسفیر از شجر طوبی زن حیف باشد چو تومرغی که اسیر قفسی والسلام علیکم ورحمة الله ح- ر 10/3/1402 @ostad_rajabi
به مناسبت میلاد با سعادت حضرت ثامن علیه السلام 1. یکی از آموزه های راهبردی و بنیادین اسلام که در سیره حضرت امام رضا علیه السلام با جدیت تبیین و پی گیری شده است ، پیوستگی توحید، ولایت وامامت است. در کتاب بحار الانوار ج 49 باب 11 که در هنگام ورود به نیشابور( در آن زمان نیشابور مرکز علم حدیث و ده ها محدث بوده است) از آن حضرت تقاضای روایت کردند تا از پدران و جد خودشان نقل فرماید در روایت باب آمده : پدرم موسی بن جعفر علیه السلام از پدرشان جعفربن محمد از پدرشان محمدبن علی از پدرشان علی بن حسین از پدرشان علی بن ابی طالب از رسول خدا علیهم السلام از جبرئیل روح الأمین، از خدای بزرگ نقل فرمودند: أنا الله لا إله إلا أنا وحدی ، عبادی فاعبدونی، ولیعلم من لقینی منکم بشهادة أن لا إله إلا الله مخلصا بها أنه قد دخل حصنی ، ومن دخل حصنی أمن من عذابی ، قالوا یا ابن رسول الله ما إخلاص الشهادة لله قال علیه السلام : طاعة الله و طاعة رسول الله وولایة أهل بیته علیهم السلام» در این روایت إخلاص در توحید به پیروی از خدا ، رسول و وولایت اهل بیت علیهم السلام تفسیر شده است. در روایت سوم این باب ، شرط إخلاص آمده اما بدون آن که إخلاص تفسیر شود. در روایت چهارم باب پس از روایت قبل ، ولایت خودشان را شرط ورود در حصن ودژ خدا دانسته اند« بشروطها و أنا من شروطها». 2. ورود به دژ مستحکم الهی درپرتو توحید امکان پذیر است اما نه توحیدی که مسیحیت وسایرادیان وبرخی فرقه های مجسمه در درون اسلام معرفی فرموده اند بلکه توحیدی که در قرآن، سنت نبوی وعلوی آمده است می تواند دژ الهی باشد زیرا توحید ودژ محکم در پرتو ولایت امام رضا علیه السلام قابل تحقق است نه مأمون و هارون. بنابراین اخلاص در توحید جز اخلاص وصافی در باورها و اطاعت عملی که اطاعت خدا ورسول است ، حاصل نمی شود زیرا اطاعت ولی نیزاطاعت نبی و خدا ست که در قرآن فرمود: أطیعو الله والرسول وأولوالامر منکم» . 3. ولایت وامامت مانند اعتقاد به قیامت و حیات پس از زندگی دنیا وباور به نبوت از توحید جدا نیست امامت وولایت نیز جدا نیست زیرا یکی از شؤون توحید ، توحید در ربوبیت است که تمام عالم وپدیده ها به صورت تکوین یا تشریع در تحت اسم رب قرار دارذد ازاین رو دو نوع هدایت وجود دارد: هدایت تکوینی وهدایت تشریعی، هدایت تشریعی در زمان انبیا بوسیله آنان ودر زمان نبود پیامبران، اولیای الهی و جانشینان آنان است که از جهت علم وعمل نزدیک ترین اند. 4. خداوند همه مسلمانان را از موحدان واقعی و مخلص قرار دهد تا در دنیا و آخرت در دژ مستحکم الهی قرار گیرند ، دژ دنیا عبارت است ازجامعه ای با امام عادل و بدون ظلم، و در آخرت دژ الهی بهشت است که سراسرآن نور، قصور، حور، و « و شرابا طهورا» است. @ostad_rajabi
جهان واستعداد (به مناسبت روز دحو الارض) چند نکته در باره «دحو الارض» معروف است زمین از محل خانه خدا گسترش یافته است. 1. معنای جمله فوق فراتر از معنای معروف بین مردم به نظر می رسد، هرچند این معنا به ظاهر قابل انکار نیست اما توقف در آن صحیح نیست. معنای دقیق تر آن این است: خانه خدا نماد خداوندی است که زمین وتمام عالم آفریده دست قدرت اوست ودر واقع بسط یافته مشیت واراده خداست. واگر زمین بسط یافته از خانه است به معنای این است که خانه نه قدرتی ونه اراده ای ونه سایر ویژگی ها را دارد بلکه در نسبت خدا معنا پیدا می کند. 2. جهانی که انسان در او زندگی می کند ازپدیده های کیفی و کمی گوناگون شکل یافته است که در برخی ویژگی ها مشترک ودر برخی اختلافی است. یکی از ویژگی های مشترک، داشتن استعداد بلکه تمام وجود آن استعداد است که با این نگاه تمام عالم استعداد می باشد. استعداد نه وجود است ونه عدم بلکه یک حقیقتی که هم قابلیت وجود و عدم دارد به عبارت دیگر پیش از تحقق عالم، حقیقتی به نام استعداد بوده است شبیه استعداد موجود درآب وخاک وآفتاب. خود آب، خاک و آفتاب یک پدیده مستقل است که از جهت کیفی و کمی با هم اختلاف دارند اما در عین حال در استعداد اشتراک دارند یعنی یک حقیقت را دارا هستند. ازاین رو می توان ماده نخست پدیده های عالم را یک استعداد دانست که دست تقدیر آن را سرشته است وقبل از استعداد مراحلی را طی کرده است تا به استعداد رسیده است واز مرحله استعداد به فعلیت رسیده و پدیده ها شکل دیگری یافته است وخود این پدیده ها افزون برکیفیت و کمیت خاص، همراه استعداد است که برخی بدون اختیار راه تقدیر شده را جلو می روند تا مرحله ای که کامل شود و پس ازکامل شده مراحل دیگری را طی می کند، و برخی از پدیده ها با اختیاراستعدادهای نهاده شده را فعلیت می بخشد هرچند در برخی ازاستعدادهای تکوینی مثل قد وقامت ، سن و قدرت ومانند آن به اختیار نیست. 3. استعداد خواه ماده باشد یا معنا، وجود مستقل نیست بلکه نیاز به وجود مستقلی دارد زیرا اگر استعداد ماده باشد خود ماده نمی تواند خالق خود باشد و اگر امر معنوی باشد نمی تواندخود مستقل باشد زیرا نیازمند است وموجود نیازمند نمی تواند خالق باشد. پس استعداد وجودی است که منتهی به وجود معنوی می شود ووجود معنوی و رهای از ماده نیز مراحلی دارد یا محدد است یا غیر محدود ودر هر دوصورت یا نیازمند است یا بی نیاز اگر نیازمند باشد نمی تواند خالق باشد واگر در همه اوصاف مستقل وبی نیاز باشد، او خالق است وباید با او أنس گرفت واو را محبوب بالذات دانست. 4. دلیل براین که ریشه جهان استعداد است، تنوع پدیده ها همراه تحول پذیری کیفی وکمی ، مطالعه وارزیابی مراحل گوناگون هر پدیده ای خواه قبل از تحقق خارجی وخواه بعد از تحقق ما را به این حقیقت می رساند. چنان که همین مراحل جهان تکوین در جهان تشریع به گونه دیگری تحقق می یابد. نگاه به خاک و آب و آفتاب انسان را به این حقیقت بیشتر آشنا می کند که شکل ونمادهای جهان گوناگون است یعنی استعدادها گاه در دل مایع محدود شکل یافته وگاه به صورت خاک ویا صورت دیگر که همه آنها استعداد است و اگر درشرایط خاصی که آن شرایط نیز خود نوعی استعداد است ، قرار گیرد می تواند فعلیت یابد و شکل دیگری بیابد به طور نمونه مایع نطفه در شرایط خاصی می تواند از استعداد به صورت جنین وسپس مراحل دیگر تحول یابد و در هرمرحله استعداد مرحله بالاتر را داراست و تحول اختصاص به دنیا ندارد بلکه در پس ازمرگ نیز استمرار دارد البته باشرایط دیگر. 5. جهان تشریع که عبارت است ازمجموعه دستورات وحیانی خدای بزرگ که به پیامبران خود ابلاغ فرموده تا بشریت در مسیر هدایت قرار گیرد واستعدادهایی که فقط از این راه قابلیت شکوفایی دارد ، شکوفا سازند. زیرا هم بندگی خدا اعم از عبادات ، اخلاقیات و باورها هریک دارای استعدادهایی است وهم روح وجان وقلب انسان دارای استعدادهایی است که با استعدادآب بندگی فعلیت می یابد. به عبارت دیگر هر نماز، ذکر، انجام کارخیر، کمک به دیگران دارای استعدادهای است که مانند آب و خاک، در دل انسان اثر می گذارد.آب وخاک در عالم تکوین نقش ایفا می کند، کلام خدا ودستورات او در عالم تشریع و قلب انسان اثر گزاری می کند. البته همه این ها همراه باشرایط است چنان که در عالم تکوین وقتی استعدادهای خاک و آب فعلیت می یابد که در مسیر صحیح وهمراه شرایط باشد، بندگی خدا نیز چنین است. 6. با نکته پیش روشن می شود که عالم آغازی داشته است ولی سرانجام آن نابود شدنی نیست بلکه تحول پذیری است . البته تحول پذیری به معنای این نیست که هر حقیقتی حقیقت دیگری شود بلکه همان حقیقت مستعد، مراحل کیفی و کمی کمالی را به گونه ای دیگر پیموده است.
7. اگر در قرآن کریم سخن از مراحل تکاملی انسان سخن گفته است: خاک، گل، سفال، دمیدن روح و گاه از ماده مایعی(نطفه) که دارای استعدادهای گوناگون است« إنا خلقنا الإنسان من نطفة أمشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا»( دهر:2)، یاد کرده است. گاه در باره آسمان وزمین به دخان « ثم إستوی إلی السماء وهی دخان فقال لها وللأرض إتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین(فصلت:11) وقتی به آسمان که دود و گازبود، توجه نمود و خطاب به زمین و آسمان فرمود همه به سوی خدا واطاعت او به شوق ورغبت یا به جبر وکراهت بشتابید ، آنها با کمال میل عرضه داشتند که فرمانبریم » این آیات اشاره به آن حقیقتی است که به آن اشاره شد. بنابراین خلق تقدیری به تکوینی واز استعداد به فعلیت در می آید. آیات دیگر در این سوره به پدیده ها اشاره دارد: وجعل فیها رواسی من فوقها وبارک فیها وقدر فیها أقواتها فی أربعة أیام سواء للسائلین». ودر زمین کوه هایی را برفرازش قرار داد ودر آن خیر فراوان نهاد ودر چهار روز رزق و روزی اهل زمین را مقدر کرد که برای تمام نیازمندان کافی است. 8. این نگاه به عالم، بینش انسان را نسبت به جهان و جایگاه و رسالت خود انسان تغییر می دهد، افزون براین که عالم حساب وکتاب ونظم وحکمتی دارد و خالق او علم، قدرت، حیات، نظم ، حکمت وعدالت دارد. او انسان را ازبین همه پدیده ها انتخاب کرده تا با اراده خود تحول پذیری را در مراحل کمال معنوی با اراده وآزادی انتخاب نماید« إنا هدیناه السبیل إما شاکرا وإما کفورا». فعلیت استعدادهای موجودات دیگر چون براساس غریزه و یا جبر است ارزشی در کمال پیدا نمی کند، اما انسان با تلاش وجهاد به تحولات علمی ومعنوی خود ارزش می دهد وگل سر سبد عالم، بلکه مقام خلیفه خدا می شود. ازخدا می خواهم که همه ما را در تحولات تکوینی و تشریعی، مادی ومعنوی در پرتو تقدیرجهان در شب قدر با توفیق بندگی خودش حفظ نماید. 20/3/1402
مجتهد اگر خلاف کند، جاهل قاصر است نه مقصر! دکتر حسین رجبی با اشاره به اهمیت جایگاه و منزلت «اجتهاد»، ییان کرد: محور اجتهاد، سنت، قرآن و عقل است. در تمام مذاهب اجتهاد وجود دارد. اجتهاد در وهابیت هم انجام می‌شود. اما مقوله «تقلید» در وهابیت از فرد زنده انجام می‌شود. بسیاری از مذاهب در مسائل مختلف اجتهادی با ما هماهنگ هستند. 📌وی ادامه داد: مثلا به مذاهب اگر از دیدگاه اجتهادی نگریسته شود، اختلافات پسندیده است. چرا که هر مذهبی در احتهاد این احتمال را خواهد داد که اشتباهی رخ داده است و قطعیت ندارد. تعدد اجتهاد هم در مکتب اهل بیت ما و هم سیره صحابه نمونه‌هایی داریم که به رسمیت شناخته شده است. 📌وی در پایان خاطرنشان کرد: بین «بطلان» یک نظریه و «کفر» تفاوت وجود دارد. ممکن است در مسائل فقهی یا نظریات جاری مجتهدی اشتباه کرده باشد و آن اجتهاد اشتباه باشد اما به منزله کفر نیست. 🟢 با ما همراه باشید 👇👇 @Mazaheb_Eslami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید| دکتر اسلامی در پاسخ انتقادی به دیدگاه «جاهل مقصر» یا «جاهل قاصر»: اجتهادی که اجتهاد نیست، بر مبنای «استفراغ وسع» شکل نگرفته است. یعنی مجتهد باید تمام جوانب و همه نشانه‌های مربوط به فتوا خویش را یافته و تحلیل و بررسی کرده باشد. تخطئه در بین مذاهب به معنای خروج از دین نیست! 🟢 با ما همراه باشید 👇👇 @Mazaheb_Eslami
دکتر اسلامی: اجتهاد یک شمشیر دو لبه است 📌وی با اشاره به مبحث تکثرگرایی دینی در حوزه اجتهاد مطرح کرد: اجتهاد یک شمشیر دو لبه است. ما باید بدانیم که چگونه می‌شود به وسیله «اجتهاد» و «تفقه» نزاع را حل کنیم تا بتوانیم مذاهب را بر سر یک سفره بنشانیم. 📌دکتر اسلامی ادامه داد: ما باید همدیگر را به رسمیت بشناسیم. زمان افطار و چگونگی نماز و احوالات مناسکی یا شما مرید شخص عایشه هستید و ما مرید شخص حضرت زهرا سلام الله و غیره، همگی این موارد به دلیل اجتهاد متکثر است که پدید می آید. 📌وی در ادامه اذعان کرد: لذا لبه خطرناک اجتهاد و لبه مثبت تفقه باید درک و مورد سنجش قرار بگیرد. تکثرگرایی و به رسمیت شناختن در موضوع اجتهاد کار بسیار سنگینی است. لذا ما در گونه شناسی اختلافات داریم که به عنوان مثال: اختلاف کفار با مسلمانان از نوع اختلاف مذموم است. اما اختلاف مقبول این است که؛ ما در درون خودمان یا مثلا میان نظرات مراجع و اجتهادات متفاوتی داریم. 📌وی در پایان خاطرنشان کرد: اجتهاد اگر کنترل نشود بنیان‌افکن و خطرناک است. ائتلاف بخشی و تقریب بین مذاهب از دل «اجتهاد کنترل شده متکثر» بر اساس اصول و قواعد خط کشی شده پدید می‌آید. 🟢 با ما همراه باشید 👇👇 @Mazaheb_Eslami
به مناسبت شب وروز عرفه خدایا در این روز و شب ما را به آن هدفی که آفریدی واصل فرما 1. گنج دو قسم است: مادی ومعنوی، بهترین گنج مادی طلا ونقره است و برترین گنج معنوی، خدا، توحید و واصل شدن به او است. 2. دست یابی به گنج با جستجو در زمین ومعادن مربوط به آن، امکان دارد. اما دست یابی به گنج معنوی مطالعه در کتاب تکوین و شناخت آفرینش تمام پدیده های عالم، کوچک و بزرگ، انسان وغیر انسان، آسمان ، زمین و آنچه در آن دو وجود دارد، همچنین از نظم وحکمت حاکم در آن، حاصل می شود. 3. یکی دیگر از راههای دست یابی به گنج معنوی مطالعه کتاب تشریع، آیات وروایاتی است که هریک انسان را به آن گنج راهنمایی می کند. اگر توحید مفضل را مطالعه کنید به این حقیقت بهتر می رسید. از بهترین راه های رسیدن به گنج معنوی خواندن، تفکر در دعاهایی است که ازجانب ائمه اهل بیت علیهم السلام نقل شده است نظیر: دعای شب عرفه« یا شاهد کل نجوا»، دوم دعای روز عرفه که هر یک ما را به این حقیقت پنهان در عین ظهور، می رساند. 4. ویژگی دعای شب عرفه این است که از اسم اعظم الهی آغاز می شود، زیرا نقش اساسی در بسط کتاب تکوین وتشریع و در رفع گرفتاری های پیامبران واولیای الهی داشته است وبا این اسم وسایر اسامی که از اسم اعظم نشأت گرفته ، خدای بزرگ گناهان را می بخشد وانسان های با ایمان را به کمال می رساند. اما ویژگی دعای روزعرفه نیز فراتر از اسم اعظم، یعنی خود خدای متعال است. ابعاد مختلف آفرینش انسان، نعمت های بی حد الهی، را به یاد می آورد به گونه ای که هرگز از موجودات جدا نیست، او با همه همراه است، او پنهان نیست بلکه انسان خودش را گم کرده ومانند انسان کور ونابینا گنج را نمی بیند. فراز سخن امام حسین علیه السلام این است: عمیت عین لاتراک». زیرا هرچیزی در پرتو وجود خدا شناخته می شود پس چگونه با ابزار ناشناخته می توان خدا را به معنای واقعی شناخت. پس هر دو دعا دارای گنج است که دراین روزها باید به آن دست یافت وپس از یافتن بایستی آن را از گزند آفات نگهداشت. 5. البته فرق اسم اعظم و حقیقت حق تعالی وارتباط آن نیاز به بررسی دیگری دارد دراینجا فقط اشاره می شود که اسم اعظم یعنی اسمی که سایر اسامی الهی بلکه تمام کمالات تکوینی وتشریعی از او بسط یافته است. هریک از اسامی دیگر نقش خود را دارد و از ویژگی خاصی را حکایت می کند که همه در اسم اعظم جمع است واین اسم بزرگ حاکی از ذات دارد. حال چگونه انسان به این اسم اعظم می تواند دست یابد؟، دست یابی به این مقام کار آسانی نیست زیرا کسی می تواند دست یابد که همه اسامی و اوصاف الهی را که از اسم اعظم سرچشمه گرفته در وجود خود متجلی سازد و جامع همه آنها بشود وخود را از نقایص و ناپاکی ها پاک سازد آنگاه می تواند به پرتوی از اسم اعظم برسد تا جایی که این انسان های کامل جلوهایی از اسم اعظم می شوند. 6. انسان های کامل می تواند راهی برای رسیدن به خدا باشند وبا محبت واقتدای به روش گفتاری ورفتاری آنان، با توسل و زیارت آنان همراه باشرایط، می توان به این مقام دست یافت. با این نگاه اگر به زیارت مشرف شدید، معنای زیارت وتوسل وضرورت آن را می یابید.
زیارت با معرفت یعنی دگرگونی در فکر، باور و سبک زندگی 1. در مطلب مربوط به عرفه بیان شد که انسان کامل به خاطر متجلیات انواراوصاف واسامی الهی، از بهترین راه های وصل به گنج پنهان الهی می باشند. ازاین رو هرگاه به زیارت یا مطالعه زندگی آنان پرداخته می شود، لازم است این نکته مورد توجه باشد تا فلسفه زیارت و توسل روشن گردد. برای شناخت گنج الهی(اسم اعظم ووصول به آن) باید کسانی که واصل شدند شناخته شوند وسپس آنان را الگوی سبک زندگی قرار داد. 2. یکی از راه های شناخت آنان دقت در فرازهای جملاتی است که هنگام زیارت خوانده می شود. نمونه آن در صلوات برحضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام است : دراین صلوات ویژگی هایی برای امام ذکرشده: پسندیده شده نزد خدا، حجت خدا، قوام دهنده ویاری کننده دستورات ودین خدا، شاهد وگواه بربندگان، نصحیت کننده درپنهان وآشکار، دعوت براساس حکمت وبرهان، موعطه وپند نیک. 3. خدا کسی را که به اوصاف خودش تجلی بخشیده، او را پسندیده و داخل رحمت خاصه اش می کند «یدخل من یشاء فی رحمته والظالمین أعد لهم عذابا آلیما». 4. امام شاهد، حجت، الگو ومعیار شناخت انسان های دیگر ومحک برای دیگران قرار می گیرد. بدین جهت آنان «حجت الله» نامیده شده اند زیرا حجت یعنی کسی که وجود او می تواند ملاک تشخیص خوبی از بدی، ظلم از عدل، بهشتی از جهنمی قرار گیرد. خدای بزرگ همانطور که قرآن ودلایل عقلی ونقلی را برای بندگانش حجت .راهنما قرار داده است، وجود حجت های خود را که تجسم یافته های همه دستورات الهی بودند، دلیل قرار می دهد ازاین رو وجود آنان به اصطلاح اهل فن، معذر ومنجز است. درفراز وفرود زندگی هرشخصی این حقیقت وجود دارد که هر گاه با پرسش یا ابهامی در عمل روبرو می شود، به انسان های بزرگ استناد می کند و می گوید: فلان دانشمند یا امام یا پیامبر این گونه گفته یا عمل کرده است. پس حجت قرار دادن انسان کامل یک حقیقت فطری است. 5. دراین صلوات امام را از کسانی معرفی می کند که سبک زندگی او ( بدور از افراط گرایی ، خشونت، بد اخلاقی که سبک انسان های نادان و متعصب است)، با حکمت، موعظه، سخنان سدید، محکم ونرم دعوت می کند تا در دل ها نفوذ کند وجان ها را جذب خود نماید. 6. امروزه بسیاری به خاطر عدم توجه به سبک گفتار، رفتار وکردار امام، سبک زندگی متفاوتی با آن حضرت دارد. پس در نحوه زیارت ها تجدید نظر شود وپیش از زیارت باتفکر، حال وسبک خود را، بازرسی کند و با سبک کسی که به زیارت او می رود مقایسه نماید. 11 ذی حجه 1444 مشهد مقدس
به مناسبت میلاد حضرت امام هادی علیه و معرفت بیشتر آن حضرت برخی از اوصاف ایشان را با استفاده از مجله پاسدار اسلام مرداد 1384 - شماره 284 به نویسندگی آقای هادی منش نقل می شود امام هادی(ع) نمونه ای از انسان کامل و مجموعه سترگی از اخلاق اسلامی بود. «ابن شهر آشوب» در این باره می نویسد: « امام هادی(ع) خوش خوترین و راست گوترین مردم بود. کسی که او را از نزدیک می دید، خوش برخوردترین انسان ها را دیده بود و اگر آوازه اش را از دور می شنید، وصف کامل ترین فرد را شنیده بود. هرگاه در حضور او خاموش بودی، هیبت و شکوه وی تو را فرا می گرفت و هرگاه اراده گفتار می کردی، بزرگی و بزرگواری اش بر تو پرده در می انداخت. او از دودمان رسالت و امامت و میراث دار جانشینی و خلافت بود و شاخساری دل نواز از درخت پربرگ و بار نبوت و میوه سرسبد درخت رسالت ...».(1) امام در تمام زمینه های فردی، اعم از ظاهری و اخلاقی، زبانزد همگان بود. «ابن صباغ مالکی» در این راستا می نگارد: «فضیلت ابوالحسن، علی بن محمد الهادی(ع) بر زمین پرده گسترده و رشته هایش را به ستاره های آسمان پیوسته است. هیچ فضیلتی نیست که به او پایان نیابد و هیچ عظمتی نیست که تمام و کمال به او تعلق نگیرد. هیچ خصلت والایی بزرگ نمی نماید مگر آنکه گواه ارزش آن در وی آشکار است. او شایسته، برگزیده و بزرگوار است که در سرشت والا پسندیده شده است ... هر کار نیکی با وجود او رونق یافته. او از نظر شکوه، آرامش، پاکی و پاکیزگی بر اساس روش نبوی و خلق نیکوی علوی آراسته شده که هیچ فردی از آفریدگان خدا به سان او نیست و به او نمی رسد و امید رسیدن به او را هم ندارد».(2 ) نیکو و به جاست این قسمت از نوشتار، به زیبایی های طبع او آراسته گردد: 1. عبادت ایجاد ارتباط عاشقانه با معبود و معشوق ازلی و عبادت فراوان، از ویژگی های برجسته امام هادی(ع) است. در این باره نوشته اند: «همواره ملازم مسجد بود و میلی نیز به دنیا نداشت. عبادتگری فقیه بود. شب ها را در عبادت به صبح می رساند بی آنکه لحظه ای روی از قبله برگرداند. با پشمینه ای بر تن و سجاده ای از حصیر زیر پا به نماز می ایستاد. شوق به عبادتش به شب تمام نمی شد. کمی می خوابید ودوباره برمی خاست و مشغول عبادت می شد. آرام زیر لب قرآن را زمزمه می کرد و با صوتی محزون آیاتش را می خواند و اشک می ریخت که هرکس صدای مناجات او را می شنید، می گریست. گاه بر روی ریگ ها و خاک ها می نشست. نیمه شب ها را مشغول استغفار می شد و شب ها را به شب زنده داری می گذراند.(3) شبانگاه به سجده و رکوع می افتاد و با صدایی محزون و غمگین می گفت: خداوندا، این گناهکار پیش تو آمده و این نیازمند به تو روی آورده، خدایا، رنج او را در این راه بی پاداش مگذار! بر او رحمت آور و او را ببخش و از لغزش هایش درگذر».(4) 2. ساده زیستی از دیگر ویژگی های برجسته اخلاقی امام هادی(ع)، ساده زیستی و دوری از دنیا بود. در این زمینه نیز آمده است: «از دنیا چیزی در بساط زندگی نداشت. بنده ای وارسته از دنیا بود. در آن شبی که به خانه اش هجوم آوردند، او را تنها یافتند با پشمینه ای که همیشه بر تن داشت و خانه ای که در آن هیچ اسباب و اثاثیه چشم گیری دیده نمی شد. کف خانه اش خاک پوش بود و بر سجاده حصیری خود نشسته، کلاهی پشمین بر سر گذاشته و با پروردگارش مشغول نیایش بود».(5) 3. دانش یکی از محورهای اساسی و از سترگ ترین پشتوانه های امامت، دانش امام است که بر اساس آن بشریت از کوره راه های نابودی رهایی می یابد. شخصیت علمی امام هادی(ع) از همان دوران کودکی و پیش از امامت ایشان شکل گرفته بود. مناظره های علمی، پاسخ گویی به شبهه های اعتقادی و تربیت شاگردان برجسته نمونه های برجسته ای از جایگاه والای علمی امام هادی(ع) است. او در همان کودکی مسائل پیچیده فقهی را که بسیاری از بزرگان و دانشمندان در حلّ آن فرو می ماندند، حل می کرد. گنجینه ای پایان ناپذیر از دانش و چکاد نشینی در بلندای بینش بود. دشمن ساده اندیش به خیال در هم شکستن وجهه علمی ایشان، مناظره های علمی تشکیل می دهد، ولی جز رسوایی و فضاحت ثمره ای نمی بیند. از این رو، به بلندی مقام امام اعتراف می کند و سر تسلیم فرود می آورد.(6) با این همه، متوکل، مانع نشر و گسترش علوم از سوی ایشان می شده همواره در تلاش بود تا شخصیت علمی امام بر مردم آشکار نشود. از این رو، امام را تحت مراقبت شدید نظامی گرفته بود و از ارتباط دانشمندان علوم و حتی مردم عامی با ایشان جلوگیری می کرد. دشمنان، پرتو گیتی فروز آن آفتاب علم و معرفت را می دیدند و خفاش صفت با چشمانی شب زده به خیال شب پرستی، از فروزندگی اش چشم فرو می بستند و با شمعی به جنگ آفتاب می رفتند و مناظره به راه می انداختند. با این حال، امام با صبری بی پایان، لحظه ها را به کار می گرفت و تیرگی جهل را با نور دانش خود می زدود.
او در بیان پرتوافشانی چهارده خورشید تابنده علم می فرمود: اسم اعظم خدا هفتاد و سه حرف است. تنها یک حرف آن نزد آصف [بن برخیا] بود که وقتی خدا را بدان خواند، زمین برای او در هم پیچیده شد و تخت بلقیس را نزد سلیمان نبی آورد. آن گاه زمین گسترده شده و به حال اول خود برگشت. تمام این ها در یک چشم برهم زدن انجام گرفت، ولی نزد ما هفتاد و دو حرف از آن وجود دارد که یک حرف آن نزد خدا مانده [و بقیه را به ما داده[ که در خزانه دانش غیب او به خودش اختصاص دارد.(7)ا و به تمامی زبان های عصر خود از قبیل هندی، ترکی، فارسی و... آگاه بود و حتی نوشته اند که در جمع فارسی زبانان به زبان خودشان سخن می گفت.(8) اظهار نظرهای «یزداد نصرانی»، شاگرد «بختیشوع» درباره دانش امام هادی(ع) بسیار مهم است. او پزشک مخصوص دربار معتصم بود. چیرگی امام در دانش، به اندازه ای او را مجذوب خود کرده که در توصیف مقام علمی ایشان گفته بود: «اگر بنا باشد آفریده ای را نام ببریم که از جهان غیب آگاهی داشته باشد، او (امام هادی(ع)) خواهد بود». این سخن نتیجه تنها دیدار کوتاه او با امام بود.(9)
✅محبت ودشمنی با اولیای الهی، محبت و دشمنی با خدا✅ 1. با توجه به نکاتی که در قسمت دوم وسوم زیارت یاد آوری شد ابعاد دیگری از ویژگی های انسان های کامل مشخص می شود نظیر: محبت آنان محبت خدا ودشمنی با آنان دشمنی با خداست، جنگ با آنان جنگ با خدا و تسلیم بودن با آنان تسلیم بودن در برابر خداست. ممکن است کسی این پرسش را مطرح سازد که چگونه یک شخص می تواند معیارتشخیص محبت، دشمنی وجنگ و صلح با خدا قرار گیرد؟. ولی با توجه به این که انسان با حرکت در صراط مستقیم و تجلی انوار و تجلیات صفات الهی، مقام خلیفه و حجت خدا را دارد، بدین جهت همانطور که دستورات او دستورات خدا ست، اطاعت، محبت وولایت آنان اط خدا جدا نیست. 2. برای قرب و فنای در خدا باید در انسان های کامل که حجت او هستند، فانی و ذوب شد. ازاین رو هرکس ادعای توحید دارد ولی از پیامبران الهی و ائمه اهل بیت علیهم السلام تبعیت نمی کنند یا ولایت آنان را قبول ندارد وبا رأی و نظر خود راه دیگری را برمی گزیند، در صراط مستقیم حرکت نمی کند. 3. صراط مستقیم همان است که در قرآن، سنت وادراکات عقل قدسی تجلی کرده است ، این صراط مصادیق دیگری دارد که یکی از آنها انسان هایی هستند که با پیمودن راه خدا، تجلی انوار و اوصاف خدا قرار گرفته اند. از مصادیق صراط مستقیم ، حضرت علی علیه السلام وائمه ای می باشند که از ذریه آن حضرت اند. راه کسب کمالات فردی واجتماعی در پرتو وجود آنان حاصل می شود. هردانشمندی که در زندگی خود تلاش های فراوانی انجام داده درنهایت به این نتیجه می رسد که راه رفته شده او را به حقیقت نرسانده و برخی می گویند: یک چیز فهمیدم که چیزی نفهمیدم. اما شخصیت های الهی که از عقل وروح قدسی برخوردارند، هرگز اظهار عجز وناتوانی نکردند وهمواره با علم ویقین سخن گفته وراه خود را ادامه دادند ودر نهایت این راه در زمان ظهورحضرت مهدی علیه السلام تجلی عینی می یابد.
✅ نجوا در شب جمعه با دعای کمیل✅ 1. هرگاه شب جمعه و مناجات حضرت علی علیه السلام دردعای کمیل فرا می رسد، انسان را به ادبیات دعا و محتوای بسیار بلندی می رساند که فقط افراد اندگی به آن مقامات دست یافته و بهجت وسرور پیدا می نمایند. 2. دراین دعا انسان مانند دعای شب عرفه با اسامی الهی که هر یک ویژگی خاصی را حکایت می کند، با خدا مناجات می کند . وچه زیباست که خدا با مقام ومنزلت خودش خوانده شود، در قرآن می فرماید: وأما من خاف مقام ربه ونهی النفس عن الهوی فإن الجنة هی المأوی» مقام وجایگاه او بسیار بلند است که افکار ما از تصور آن عاجز است. ولی با اوصاف او که در عالم تکوین وتشریع تجلی یافته می توان مقام خدا را تصور وتصدیق نمود. دعای کمیل این نحوه مناجات و نجوای با خدا را برای انسان نشان می دهد. 3. نام وصفت رحمت، عظمت، سلطنت، علم، نور وقدوس خدا که در دعا آمده است حکایت از ذاتی دارد که جز خیر و کمال وموفقیت را برای مخلوقات خود نمی خواهد. 4. یاد خدا وتقرب به او، شفیع قرار دادن خدا در تزد خدا، شدت فقر و نیازانسان، همه از نحوه نجوا حکایت می کند. هر فرازی از از این مناجات نیاز به شرح وتفصیل دارد ، لازم است که انسان هرچه از آن می فهمد ودرک می کند برای خود در باور وعمل ذخیره نماید.
✅ در کنار مزار استاد ✅ استاد علامه حسن زاده، جامع علوم مختلف نقلی و عقلی، استادی پرتلاش، دانشمندی نمونه و الگو بود که هنوز در جامعه به خوبی شناخته نشده و شاید برای برخی از شاگردانش. ایشان در ساختن فضلای حوزه وجامعه سالم نگرانی های فراوانی داشت. مراقبت ومواظبت از وصایای همیشه ایشان بود. ✅ گاه می فرمود: به گل و گیاه موجود درمنزل بیشتر از گل وگیاه جان توجه می شود، چرا برای پژمردگی گل ها، افروخته شده و دل می سوزد اما برای دل‌مردگی روح، راحت و بی خیال از کنار آن عبور می شود. چرا برای ساختن روحی که ابدی است برنامه ریزی نمی شود، مگر در قرآن برنامه نیامده است، قرآن، مأدبة الله وسفره رنگین خداست که باید هرکس در حد استعداد خود ازآن بهره ببرد. ✅ گاه می فرمود: هرکسی صنعت یا وسیله ای مانند یخچال، ماشین و سایر اختراعات خلق می کند در کنار آن نوشته ای ارائه می دهد تا انسان با شناخت بهتر در کیفیت استفاده و حفظ آن کوشا باشد. خدای بزرگ صنعتی مثل انسان آفریده و همراه آن قرآن را قرار داده تا با شناخت بهتر صنع الهی، در راستای کمالات وحفظ آن بکوشد. ✅ استاد از عناوین و تعینات فرار می کرد و خود را رهایی بخشید. استاد افزون بر دقت نظر در خودشناسی و سیرسلوک توحیدی، در تمامی رشته های علمی اعم از ادبیات، فقه، حدیث، قرآن، فلسفه، عرفان ونجوم صاحب نظر بود . هرگاه به آیه و روایتی برخورد می کرد از مفاهیم و معانی متعالی آن پرده بر می داشت. @ostad_rajabi
✅ استاد و انقلاب اسلامی ✅ 🟠استاد درباره انقلاب اسلامی می‌فرمود: همانگونه که حفظ جان واجب است، حفظ انقلاب اسلامی نیز واجب است🟠 ✅ درباره رهبر انقلاب فرمودند: گوش‌تان به دهان رهبر باشد، چون ایشان گوششان به دهان حجةبن‌الحسن (عجل الله فرجه) است.‌ ✅ استاد در احترام به علمای سلف و نظریات آنان هر چند انتقاد داشت، با احترام فراوانی یاد می فرمود، هرگز از زبان ایشان بی احترامی به مخالفان شنیده نشد. امیدواریم که جامعه اسلامی با بهره گیری از کتاب ها ونوشته های ایشان بتواند به دیدگاه ها و شیوه های علمی و عملی استاد شناخت پیدا نماید و ضعف های خود را برطرف سازد. @ostad_rajabi
بسمه تعالی قابل توجه فضلا، طلاب و دانشجویان محترم دروس حوزوی استاد رجبی ( اجتهاد وتقلید، کتاب الشخص الاعتباری و الفائق فی الاصول ) در سال 1402 - 1403، مانند سال های قبل در پردیسان، دانشگاه ادیان ومذاهب روبروی مسجد امام صادق علیه السلام (روزهای شنبه تا سه شنبه هرهفته) برگزار می شود. ساعت: 7 تا 8 صبح. محل کلاس: سالن 3، مدرس217. تاریخ شروع: شنبه 8/7/1402 لازم به یاد آوری است شرکت کنندگان محترم برای ثبت نام دروس یاد شده به سامانه نجاح، مرکز علمی حضرت ايه الله مويدي قمي، مراجعه فرمایند. مدرسه فقه واجتهاد مقارن
✅درس و الگو گیری از حضرت امام عسکری علیه السلام✅ بهترین راه برای شناخت شخصیت های بزرگ، مطالعه گفتار و سیره زندگی آنان است. امام عسکری علیه السلام 28 سال عمر کردند اما سیره و گفتارشان به اندازه حیات تاریخ بشریت است. ❇️ سه نکته سرنوشت ساز از سیره آن حضرت: 1️⃣ سخنان انمه دین ازجمله حضرت عسکری علیه السلام یک نوع معجزه قولی است چنان که نوع دیگر آن معجزه فعلی است. حدیثی را مرحوم کشی از محمد بن حسن نقل می کند که از یک سو راه حقیقت، مقاومت و تحمل سختی های آن راه را بیان فرموده است و از سوی دیگر نشانگر اعجازی از امام حسن عسکری بشمار می رود: رجال الكشّي عن محمّد بن الحسن بن ميمون : كَتَبتُ إلى أبي مُحَمَّدٍ عليه السلام أشكو إلَيهِ الفَقرَ ، ثُمَّ قُلتُ في نَفسي : أ لَيسَ قالَ أبو عَبدِ اللّه ِ عليه السلام: الفَقرُ مَعَنا خَيرٌ مِنَ الغِنى مَعَ عَدُوِّنا ، وَ القَتلُ مَعَنا خَيرٌ مِنَ الحَياةِ مَعَ عَدُوِّنا ؟! فَرَجَعَ الجَوابُ: إنَ اللّه َ عزّ و جلّ يُمَحِّضُ أولِياءَنا إذا تَكاثَفَت ذُنوبُهُم بِالفَقرِ، و قَد يَعفو عَن كَثيرٍ، و هُوَ كَما حَدَّثتَ نَفسَكَ ؛ الفَقرُ مَعَنا خَيرٌ مِنَ الغِنى مَعَ عَدُوِّنا . رجال الكشيّ از محمّد بن حسن بن ميمون: «به امام عسكرى عليه السلام نامه نوشتم و از فقر به او شكايت بردم. آن گاه، با خود گفتم: مگر نه اين است كه امام صادق عليه السلام فرموده است: فقر، همراه ما، بهتر است از توانگرى، همراهِ دشمنِ ما؛ و كشته شدن، همراه ما، برتر است از زندگى، همراه دشمن ما؟» . پاسخ چنين باز آمد: «همانا هرگاه گناهان دوستان ما انبوه مى شود، خداوند با [مبتلا كردنِ ايشان به] فقر، گناهانشان را مى كاهد درحالیکه از [جُرم هاى ]بسياری در مى گذرد. همچنان كه با خود نجوا كرده اى: فقر، همراه ما، بهتر است از توانگرى، همراهِ دشمنِ ما». 2️⃣ این فرمایش امام در همه زمان ها ساری و جاری است، اگر امام عسکری امروز در جامعه ما حضور داشتند نیز همین گونه پاسخ می دادند که در راه حق و ولایت الهی که متبلور در ولایت پیامبر و آل اوست از سختی های پیش آمده سست و ناامید نشوید زیرا ثابت قدم بودن در راه حق نیاز به این سختی ها دارد. مگر خود امام عسکری و پدرانشان راحتی داشتند؟ چرا همیشه در تحت مراقبت جاسوسان خلفای جور قرار داشتند؟ چرا کسی را اجازه ارتباط نمی دادند؟ چون آنان برای اقامه دین تلاش می کردند نه فقط خواندن نماز و حج و عبادات فردی. هرگز دشمنان اسلام مانع برای نماز گزاران همراه حکومت طاغوت ایجاد نمی کنند. 3️⃣ وظیفه مسلمانان امروز این است که در راستای اهداف بلند ولایت الهی ثابت قدم باشند و از سختی ها با جان و دل استقبال نمایند. سختی های مالی و مادی زندگی را فخر بدانند زیرا فقری که نزدیک کننده کفر است فقر با دشمنان است اما فقر در راه حق، فخر انسان با ایمان است. سیره ائمه اهل بیت و پیروانشان در تاریخ این حقیقت را اثبات می کند. @ostad_rajabi
به اطلاع دوستان می رسد که برای ثبت نام نیم سال دوم نیز مشکل برطرف شد می توانند تا پایان امروز در سامانه ثبت کنند