eitaa logo
استاد رجبی (نور هدایت)
92 دنبال‌کننده
22 عکس
120 ویدیو
29 فایل
ارتباط با مدیر کانال و پاسخ به سوالات @Srajabi1399
مشاهده در ایتا
دانلود
براساس روایات وقتی انسان بین دو دلیل قرار گیرد دو صورت برای او حاصل می شود یا یکی مرجح ودلیلی بر ارجحیت دارد یا مساوی هستند اگر مساوی بودند انسان مخیر است به هریک عمل کند آنگاه در پیش گاه خدا حجت دارد واگر یکی به خاطر دلایلی افضل است و بر دیگری ترجیح دارد باید به او عمل کند درغیراین صورت حجتی در پیش گاه خدا ندارد. بین دو نامزد ریاست جمهور این قاعده قابل تطبیق است هر دو شایسته اند چون شورای نگهبان تایید کرده اند اما افضلیت یکی بردیگری از جهات گوناگون قابل تشخیص است . از جهت تقوا وعدالت و تعهد از جهت علمی وتوانمندی برای ریاست . برای کسی که به دقت مناظرات را گوش کرده باشد می تواند اصلح را تشخیص دهد که چه کسی دارای اخلاق وتعهد واطلاعات والتزام به خطوط قرمز اسلام وانقلاب اسلامی و استکبار ستیزی وازجهت علمی وتوانمندی برخوردار است و چه کسی تند خو و مسخره کردن مخالف وعدم استکبارستیزی و تکیه به بیگانگان وعدم اشراف بربرنامه های لازم برای ریاست برخوردار است؟ پس هر کس باتوجه ورعایت همه جوانب می تواند واقع بینانه این شخص را انتخاب نماید تا حجت تمام داشته باشه. از خدا بخواهید دل ها را به سوی کسی سوق دهد که در جهت رضای او گام برمی دارد
نقد تفکیک بین آدمیت و دین چند روز قبل فردی به نام تمسکی در کلیپی که به ظاهر جذاب، گفته بود دین در رتبه بعد از آدمیت و انسانیت است زیرا رفتار افراد دین دار با دین در تضاد است و گاه افراد بی دین به دستورات دین بهتر عمل می کنند پس باید نخست به مقام انساتیت رسید ، سپس دین دار شد. ایشان چند مطلب را در آمیخته و نتوانسته نتیجه مطلوبی بگیرد: بین اسلام و مسلمانی، بین اسلام واقعی و انحرافی، بین اهل ایمان با منافقان، بین اسلام وایمان و مراتب آن. در نتیجه دستورات دین را جدای از شرایط آدمیت و انسانیت دانسته است و با یک تعبیر کلی و نامفهوم می گوید نقش دین شبیه شدن انسان به خداست. 1. اولا: مقام آدمیت وانسانیت چیست و چگونه بدست می آید؟. آیا عقل و فطرت انسان کافی است یا به راه دیگری به نام وحی ودین لازم دارد. برفرض که عقل نقش داشته باشد آیا همه انسان ها به این مقام رسیده اند یا بسیاری از عقلا از مقام آدمیت دورند و اشکال گوینده برخود ایشان وارد می شود. ثانیا: آیا دین در انسان سازی و آدمیت نقش ندارد؟. اگر دین نباشد ضمانت اجرایی برای انجام خوبی ها و ترک بدی ها برای رسیدن به مقام آدمیت چیست؟. ثالثا: دین چگونه می تواند انسان را شبیه خدا بسازد؟. توضیح بیشتر در نکات بعد. 2. اسلام مجموعه ای از باورهای صحیح و دستورات عملی است که هر مکلفی باید به آن ملتزم باشد. اگر سعدی گفته: آدمی را آدمیت لازم است یعنی برای آدمی دو چیز مانند دو بال برای پرواز لازم است: باور و عمل صحیح، اسلام و آدمیت تفکیک ناپذیر است هر چند بسیاری در جامعه اسلامی به خاطر غفلت و عدم شناخت آسیب ها و گاه حب و بغض های نفسانی و قومی موفق به جمع بین این دو نمی شوند. 3. انسان ها در آغاز سوره بقره به سه گروه تقسیم شده اند:« متقین، کافرین ومنافقین» و تمام آیات قرآن در شناسایی بلکه هدایت این سه گروه است که فقط گروه نخست از هدایت قرآن بهره مند می شوند « ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین»، در باره کافران فرمود: خواه انذار شوند یا نشوند ایمان نمی آورند. اما منافقان: فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا». دراین آیات به معرفی متقین ومنافقین پرداخته اما در باره کافران از معرفی این دو گروه شناخته می شوند. در باره متقین فرمود: الذین یؤمنون بالغیب، و یقیمون الصلاة ...و بالآخرة هم یوقنون أولئک علی هدی من ربهم و أولئک هم المفلحون» کسانی که از صفات : ایمان به غیب، اقامه نماز، انفاق از اموال، ایمان به پیامبران الهی و یقین به جهان آخرت برخوردارند ، در پرتو هدایت قرآن قرار می گیرند و رستگارند. بنابراین مقام آدمیت به نحو کامل در پرتو عمل وباور صحیح به وحی الهی حاصل می شود. 4. دستورات دینی همسو و مطابق فطرت است مانند مبارزه با ظلم ودفاع از مظلوم، ازاین رو ممکن است یک انسان دین دار به خاطر ضعف های درونی و بیرونی موفق به عمل نشود اما یک فرد غیر متدین بر اساس فطرت به آن عمل نماید پس این یک قاعده کلی نیست. چرا گوینده بلکه نوع انسان ها در داوری دینداری ، افراد منفی را که مرفه، بی درد ، بی تفاوت و بی بصیرت اند می بیند اما گروهی که به اسلام عمل می کنند و در جامعه وتاریخ درخشیده و تاریخ را دگرگون ساخته اند دیده نمی شود، برای داروی باید ملاک آدمیت و اسلامیت را در کسانی قرار داد که همراه با اسلام و با عمل به دستورات دین، تاریخ را در مسیر درست متحول ساختند نه گروهی که به نظر گوینده ، مسیر تاریخ را در جهت سقوط وانحراف و غیر صحیح قرار داده اند. 5. اسلام واقعی، آدمی را مانند چرخ بازی به دور خود نمی گرداند بلکه در مسیر کمال جلو می برد و هرگز متوقف نمی شود . دین و دستورات آن اگر همراه با بصیرت ، اراده و انتخاب درست باشد هر لحظه به مقامی جدید دست پیدا می کند . دین راه را برای عقل و عقلا باز می کند تا نه فقط از مقام حیوانیت بلکه از مقام آدمیت به مقام خلافت الهی برسند. 6. دین نقش قانونی را دارد که برای پیش رفت، نظم، انسجام، امنیت و کسب اهداف بلند ، مسیر را هموار می سازد. اگر گروهی به قانون بر طبق هوا و هوس خود رفتار نمایند به این معنا نیست که قانون در رتبه پس از مقام انسانیت و آدمیت قرار دارد. دین و قانون برای ساختن انسان و رسیدن به مقام بندگی آمده است. اگر بدون دین، امکان سعادت وجود داشت ارسال پیامبران لغو بوده است. پس عقل و عقلا در توان عقلی خود می توانند برخی از مقامات را بدست آورند اما مقام کامل انسانیت و خلافت الهی جز در پرتو عقل و وحی حاصل نمی شود. پس دین مکمل عقل و عقلا ست و عقل وعقلا نیز در رشد دین اثر دارند و هردو در کمک به آدمیت و انسانیت بشر نیازاست.
12.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ چرا بجای زیارت مکه و کربلا هزینه اش را خرج ساخت بیمارستان و مدرسه نکنیم؟ 🔰پاسخ استاد شهید مطهری به این سوال مهم •┈┈••••✾•🌿🌺🌺🌿•✾•••┈┈• @meftahgolestan
روز میلاد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و حضرت امام صادق علیه السلام به همه مسلمانان و مستضعفان مبارک. آن دو بزرگوار در میان مسلمانان به صورت فیزیکی حضورندارند اما ازعالم بالاتر با اشراف بر عالم دنیا و پایین، رنج و گرفتاری شدید، قتل و کشتار مسلمانان را که از جانب دشمنان بیرونی بویژه صهیونیزم و از سویی ضعف و پراکندگی درونی آنان پدید آمده ، شاهدند و رنج می برند. وظیفه مسلمانان برای شادی روح آنان، برطرف کردن ضعف های درونی و عدم وابستگی به دشمنان است. زیرا سیره آن حضرت در دوره حیات تشکیل تمدن اسلامی بوده و راه رسیدن به آن گذر ازاین دو ضعف است که بیان فرموده . باید مسلمانان تلاش علمی و عملی در استقلال و عدم وابستگی خود را حفظ نمایند و همراه آن با بندگی، توکل به خدا و توسل به روح آن حضرت نابودی دشمنانی که موجودیت خود را در نابودی مسلمانان می دانند، درخواست نماید. بهترین نوع توسل از جانب خود آن حضرت در روایت صحیح به فردی که نابینا بود، بیان شده است و او با توسل و دعا بینایی خود را بدست آورد البته پس از خواندن دو رکعت نمازبگوید: أللهم إنی أسئلک و أتوجه إلیک بنبیک نبی الرحمة، یا محمد إنی أتوجه إلیک إلی ربی لتقضی حوائجی، فاقض لی حوائجی، أللهم شفعه فی». در روز عید بزرگ مولودین شریفین از روح آنان درخواست می کنیم دشمن ضهیونیزم که به قتل و کشتار مسلمانان ادامه می دهد، با دست توانمند جوانان مسلمان بویژه جوانان مقاومت از صفحه روزگار برمحو ونابود سازد و فرج امام زمان علیه السلام را نزدیک و دل های مومنان را آرامش عنایت فرماید.
- لازم است تلاوت قرآن کریم با تفکرو عرضه حوادث و نیازهای زمان برآیات، همراه باشد. نمونه آن، تلاوت سوره آل عمران، است که انسان را به اوصاف نیک و راهگشا مانند: صبرواستقامت، صداقت، استغفار در سحر فرا می خواند. دراین سوره بیش از هرویژگی به استقامت و تقوا دعوت کرده است. و این اوصاف در باره مسلمانانی است که همراه پیامبراسلام با سختی ها و مشکلات فراوانی روبرو بودند. به برخی از آیات اشاره می شود تفصیل آیات را از قرآن تلاوت فرمایید: - در آیه 17: به ویژگی های انسان های کامل پرداخته است: الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ ... - در آیه 120: می فرماید: دشمنان شما بگونه ای کینه دارند که اگر به شما بدی ورنج برسد خوشحال و اگر نیکی و نعمت برسد ناراحت می شوند ولی « إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ». اگر استقامت و تقوا پیشه کنید مکر دشمن به شما ضرری نمی زند. - در آیه 125: نیز توصیه به استقامت و تقوا فرموده : «بَلي إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمينَ». به طور حتم اگر استقامت بورزید و تقوا داشته باشید و در محاصره دشمن قرار گیرید، امدادالهی با هزاران فرشته نامدار برای کمک شما فرود می آید.
به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها - برای هرفرد واجتماع فرصت هایی پیش می آید که در صورت برنامه ریزی درست، موجب ایجاد امید، شناخت، رشد و شکوفایی می گردد. مراسم و آیین های مذهبی فرصت است اگر خوب بهره برداری نشود تهدید خواهد بود. تهدیدی که با الگوهای غلط می تواند نسل جوان ما را مورد خطر قرار دهد. زندگی های مذهبی ها و کسانی که همواره در مراسم وآیین های مذهبی حضور دارند، گاه با چالش های جدی و خطرناک روبرو می شود. ایمان وباورهای خود را ازدست می دهند. گاه باورهای خود را زیر سوال می برند. گاه می پرسند پس نقش شرکت دراربعین، عزاداری های دو ماه محرم وسفر، فاطمیه و شب های قدر در کجای زندگی بروز دارد؟. گاه به عنوان اعتراض به مراسم وباورهای خود می گویند ما از خانواده وپدر ومادر تقلید کرده وباید خود تصمیم گیرنده باشیم. این مرحله بسیارخطرناک است زیرا اگر با معرفت به باورها نرسیده باشد، در معرض انحراف قرار دارد. - بروز تضادهای زندگی در میدان عمل، رفتار وگفتار ما را وا می دارد که به واکاوی پرداخته شود تا راه رفع آسیب ها روشن وبرطرف گردد. افراط و تفریط از سبک های خطرناک است که می تواند به طور کلی ما را به تضادها روبرو سازد. مقصود از افراط وتفریط این است که به جای گرایش به رفتار وگفتار صحیح از الگوهایی که سراسر زندگی شان با علم وعمل همراه بوده، به امور ظاهری، بزرگ داشت ها و اظهار محبت اکتفا شود. هرچند این مرحله بسیار ارزشمند است اما این روش موجب می شود که جامعه به جای معرفت درست و عمل گرایی به مسایل پایین تر مثل ثواب، شفاعت طلبی و مانند آن ، ترغیب شوند. این ها صحیح است اما ناقص و ضعیف است که با این روش نمی توان چالش های فردی بلکه اجتماعی را برطرف نمود. الگوهای جامع و کامل اقتضا دارد تا پیروان آنان همانند الگوها مسیر زندگی را بسازند. ادامه دارد
در ادامه واکاوی مجالس عزا - خانمی با مرکز پژوهشی که بنده درآنجا بودم تماس گرفت واظهار نمود ازبرخی از حلقه های حذاب در کشور بنده دعوت کردند که در جمع آنان ملحق شوم تا راه موفقیت و خوشبختی و رفع گرفتاری های را درست درک کنید. این گروه ها نخست با قلم، نوشته های همراه با فرمول های بسیار جذاب او را بسوی خود دعوت می کنند. البته این حلقه ها دنبال کسانی که افزون برخی قابلیت ها با مشکلات فراوان زندگی روبرو هستند. این خانم نویسنده ، فیلم نویس، اهل رفتن به جمکران، همراه با سختی های زندگی و بد رفتاری پدر شوهر، ورفتن شوهر به خارج است. حلقه های عرفانی کاذب با آگاهی از وضعیت روحی و روانی افراد، بسوی آنان می آیند. - بنده با اطلاعات کلی از جریانات، پیشنهاد کردم که بیشتر مطالعه کند تا ازلایه های ظاهر وپنهان آنان شناخت بیشتری بدست آورد. مقداری که می دانستم که با برخی از خانم هایی متخصص حلقه ها مشورت نماید. پس از مدتی تماس گرفت که به لایه های بعدی آنها آشنا شدم وبه این نتیجه رسیدم که حرکت های شثیطانی دارند. بدین جهت دشمنان از آیین های مذهبی وعدم تطابق بین علم وعمل، بین ایمان وعمل بین محبت وعمل، تضاد با الگوها درفکر وباور عمل چه خوب می توانند بهره گیری نمایند. - باید پدرومادر ها همانطور که در جسم فرزند روش صحیح و خورد خوراک برنامه ریزی دارند برای فکر، باورها نیز روش درست داشته باشند. به گونه ای نباشد که فرزندان پس از جدا شدن از پئر ومادر یا سفر به خارج مجموعه باورها را رها نمایند واظهار کنند که ما مقلد پدر ومادر بودیم اگر در خانواده غیر مسلمان بودیم همان عقاید را داشتیم. یا گاهی می گویند: حضرت زهرا الگوی آن تاریخ بودند وامروز به الگوی مناسب دیگر نیاز داریم. - در صورتی که با شناخت صحیح آن حضرت می توان الگویی را انتخاب نمود که همسو با فطرت باشد و هرگز کهنه نمی شود. حضرت فاطمه با الگوهای فطری سبک وروش خود وخانواده وهمسر بلکه جامعه اسلامی را ساخته است. روشن است که فطرت وسرشت، نقش بسیار بزرگی دارد که هرگز کهنه نمی شود همانند نور خورشید که هر روز نقش آفرین است هرچند پدیده های طبیعت تغییر می کند و یا کهنه می شود اما نور، آب؛ هوا و خاک کهنه نمی شود. - الگوهای فطری، هندسه زندگی را شکل می دهد: باور به خدای واحد، محبت وعشق به او، بندگی او واخلاص ، عبادت های خاص و نمونه. احترام به دیگران، اعم از فرزندان، همسر، همسایه، جامعه، الگوی فطرت انسان است. آن حضرت با شناخت از تدبیر وربوبیت خدای بزرگ وقرب به او مظهور اوصاف خدا شده بود. اگر الگوهای فطری در زندگی اعم از رفتار و گفتار تجلی یابد، عینیت حق در وجود انسان پدید می آید. بدین جهت گاه برخی انسان ها خودشان حق است وباید حق را با آنان شناخت یعنی وجود آنان ترازوی و محک برای شناخت حق قرار می گیرد. این نوع شناخت عمیق تر و برای الگوگیری بویژه برای نسل جوان ارزش بیشتر دارد. - یکی از الگوهای فطری دست یابی به راه رسیدن به حقیقت است، یعنی انسان بدون مسیر همانند تیرانداز بدون هدف است. انبیا، حضرت فاطمه ومصلحان جامعه تلاش می کنند انسان در مسیر درست حرکت نماید تا خود بشر به حقیقت برسد وقتی به این حقیقت رسید مانند گوهری که پیدا کرده ازآن حفاظت می کند. - مصلحان دیدگاه خود را برمخاطبان تحمیل نمی کنند زیرا این روش مناسبی نیست ونمی تواند انسان را ازآسیب ها حفظ کند. «إنما أعوا علی بصیرة أنا و من إتبعنی». بیان وتفسیر دیدگاه ها در باورها وسبک زندگی خوب است اما با این شرط که از این جزئیات به به یک راه نقش آفرین برسد یعنی از استقراء در موفقیت ها به راهی می رسد که فطری است وبا فطرت آن را می یابد. - روش حضرت ابراهیم و سایر انبیا و سیره ائمه براین است که مردم خود دین و آئین را انتخاب نمایند ولی نه بدون مقدمه بلکه با ارایه راه درست از جانب کسانی که صادقند و به حقیقت دست یافته اند، چنان که حضرت علی فرمود: هدف بعثت این است : لیثیروا لهم دفائن العقول. روش های تفسیر دین و دلسوزی برای مردم بدون ارایه راه آسیب های فراوانی را دارد.
- تاکید قرآن، سنت و عقل بر اهمیت ایمان وعمل صالح، - عمل صالح تفسیر و تجسم عینی ایمان است زیرا ایمان وعمل صالح از یکدیگرجدا نیستند، چنان که ععل غیر صالح از فسق و بی ایمانی جدا نیست. - بقای عمل خواه صالح یا غیر صالح، به عبارت دیگرعمل هرگز از روح و جان جدا نمی شود به تعبیر برخی روایات بدن مثالی انسان را در برزخ، عمل وایمان می سازد. - عمل پس از تحقق زنده است، موجود زنده اثرگذار است، اثر عمل تولید است واثر تولیدی مناسب عمل خواهد بود، عمل صالح موجب آثار صلاح واثر عمل فاسد موجب اثر فساد می گردد .بنابراین کار خوب همواره انسان را بالاتر می برد« والعمل الصالح یرفعه» چنان که موجب کمال دیگران می گردد وعمل دیگران در عمل به کار خوب شما مجوب کمال شما نیز می شود. چنان که پیامبراکرمِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فرمود: مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً كَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ وَ مَنْ سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ . در روایت دیگر: رسولُ خدا ِ صلى الله عليه و آله فرمود: مَن سَنَّ سُنَّةً حَسَنةً عُمِلَ بها مِن بَعدِهِ كانَ لَهُ أجرُهُ ومِثلُ اُجُورِهِم مِن غَيرِ أن يَنقُصَ مِن اُجُورِهم شيئا ، ومَن سَنَّ سُنَّةً سَيِّئَةً فَعُمِلَ بها بَعدَهُ كانَ علَيهِ وِزرُهُ ومِثلُ أوزارِهِم مِن غَيرِ أن يَنقُصَ مِن أوزارِهِم شيئا ». هركس روش نيكويى بگذارد كه پس از مرگش بدان عمل شود ، هم اجر خودش را دارد وهم به اندازه اجر كسانى كه به آن عمل مى كنند؛ بى آن كه از اجر ايشان چيزى كم شود. و هركه روش ناپسندى بنهد و پس از مرگش بدان رفتار شود ، گنهكار است و به اندازه گناهان كسانى كه به آن سنّت عمل مى كنند نيز برايش گناه باشد ؛ بى آن كه از گناه آنان چيزى كم شود. - باید هرانسانی با این نگاه سبک زندگی خود را شکل دهد تا همواره در کمال خود بیفزاید. زیرا دنیا دار کمال است .
تمدن وظرفیت اسلام و مبعث، به مناسبت روز مبعث، بهمن 1403 1. هدف از بعثت پیامبران سوق دادن کاروان انسان و جوامع بشری به دو جهت و دو سو است: نخست، دید و بینش صحیح و عمیق از جهان، انسان، آفرینش و خداست. دوم، سبک و روش زندگی، رفتار و گفتاری که عاری از ظلم باشد. برای این که انسان در هردو جهت بسوی تعالی ورشد جامعه تمدن ساز حرکت نمایند، نیاز به یک مسیر سرنوشت ساز جامع و کامل دارد. یک راه بیشتر وجود ندارد و آن توحید است. رسالت رسولان الهی در سمت نظرو بینش، باز کردن راه بصیرت وبیدار کردن فطرت ها بسوی توحید نظری است ، و در سمت و سوی روش زندگی صحیح ، گشودن راه توحید عملی است. اگر گفته شود که دین یعنی توحید بسیار سخن صحیح ومنطبق با واقع است، زیرا تمام قوانین ودستورات دین ، خواه عبادی و غیر عبادی، فردی واجتماعی، سیاسی و فرهنگی تفسیر نظری و عملی توحید است. 2. این دوسمت مهم در هدف، راه است برای ایجاد جامعه سالم و پاک تا انسان بتواند بدون آفات و آسیب های نابود کننده استعدادها در جهت تحقق توحید عملی رستگار گردد. تا کنون کسی موفق نشده به صورت کامل چنین جامعه را تحقق بخشد. انسان پاک ومصلحان دلسوز در جهت تحقق این هدف بزرگ قربانی می شوند گویا راه رسیدن به آن هدف بزرگ باید از رود خانه عشق همراه خون گذر کرد. قرن ها گذشته و قرن ها این کاروان، رودخانه هستی را با عشق و شوق رسیدن می پیماید اما هنوز اندر خم یک کوچه ایم. شاید علت عدم رسیدن کاران به مقصد این باشد که اکثریت در خوابند . کاروان رفت و تو در خواب وبیابان در پیش وه که بس بیخبر از قلقل چندین جرسی بال بگشا وسفیر از شجر طوبی زن حیف باشد چو تو مرغی که اسیر قفسی. شاید علت دیگر این باشد که انسان و جوامع بشری خود را منحصر در مسیر درست وسمت صحیح می بیند و دیگران را در جهت مخالف. بدین جهت آسیب ها یکی پس از دیگری رشد می کند و مانع پیش رفت می گردد. قرن ها ست بشریت با این انگیزه ها گرفتار زدن یکدیگرند و هیچ فرد یا جامعه یا دین دیگر، مخالفان خود را نمی تواند ببیند. ممکن است اگر دین وتوحید در دو سمت وسو خوب بیان نشده است اگر خوب تبیین گردد انحصار فکری و حجاب ها زدوده گردد. و مسیر توحید باز گردد تا کاروان مسیر صحیح را طی نماید. پس دین یعنی توحید، ظرفیت تحقق جامعه پیش رفته و تمدن دینی را دارد. باید خواص هر جامعه با گفتمان به هدف انبیا برسند و حکومت ها نیز تسلیم باشند. البته این بیان به معنای پذیرش پلورالیسم و اندیشه های متضاد نیست ولی می توان هر مسلک ودینی را با همان اندیشه خودش پذیرفت تا به کمال نهایی دست یابند اما با دید رحمت گونه اسلام آنان را نیز بسوی هدف انبیا همراه برد. متاسفانه اکثری خواص به جای این که با بال رحمت همه را همسوکرد و در کنار آن حق را بیان نود، بال انحصار فکری موجب می شود که دیگران را نفی نموده وبا آنان جنگ وجهاد و کشتن را بگزینند. بال غضب و تندروی و تکفیر هرگز انسان را به تمدن جامع الهی وتوحیدی نمی رساند چنان که تا کنون نرسید. انقلاب اسلامی با رهبری حکیم با این هدف انبیا پدید آمد ورشد کرد و می رفت تا بال رحمتش همه را جذب نماید وهمسو در کاروان به مقصد دست یابند اما استکبارگران وهواپرستان، تاب تحمل نداشتند و تمام فعالیت ها ی خود را برای نابودی آن بکارگرفتند وامروز به گونه دیگر با اسرائیل در گیر شده است. شاید این تضاد سران کفر با انقلاب سبب شود تا کاروان بشریت راه صحیح واندیشه بصیر را در یابند وبا این کاروان همراه شود تا صحاب کاران برسد و مدیریت آن را بعهده بگیرد. واین نگاه بسیار محتمل تراست. این نابسامانی ها دلیل است که در هرزمانی ولی لازم است.
✅به مناسبت نیمه شعبان، میلاد با سعادت منجی ❇️ خدا خالق و الگوی انسان - خدا در هنگام آفرینش انسان فرمود: «و نفخت من روحی» تو را ازجنس خود آفریدم. این جمله دریایی از معارف و مفاهیم مربوط به عظمت خدا، و عظمت انسان است. شایسته است هر انسانی درباره خود، خدا و وظایفش بیندیشد. - خدا فرمود: تورا مانند خود آفریدم اما نه به این معنا که خود را خدا بدانی و غیر خود را بنده قرار دهی ، این مرز خروج از سنت الهی درآفرینش است، خروج از این مرز ورود به مرز شیطان است که تکبر ورزید و خود را در برابر خدا قرارداد . هرکس به این مرز وارد شود مثل شیطان و از جنس او می گردد. دراین صورت الگوی او شیطان است. - فرمود: تو را موجود ابدی مانند خود آفریدم تا مسیر آینده را بشناسی و بدانی که مسیرآینده ات چیست وبه کجا منتهی می گردد. تو را مانند خود صاحب اراده و انتخاب آفریدم تا آینده وابدیتت را خود بسازی. تو می توانی ابدیت خود را بسازی، می توانی مرا الگو قرار دهی نه شیطان متمرد را. - تو را آفریدم و هرنوع استعداد در تو نهادم، به آنها نیزاکتفا نکردم بلکه پیامبرانی که استعداهای خدا دادی خود را به فعلیت رسانده اند برای تو الگوی ثانوی قرار دادم تا با فکر وعقل خود به من نزدیک شوی زیرا همه سعادت در « مقام قرب» وجود دارد. نور خدا در آن مقام مشهود تو قرار می گیرد سپس می توانی با رفتار وکردار فردی و اجتماعی جامعه ای بهشتی بسازی. - فرمود: اگرالگوی خودت را غیر من قرار بدید ودر اوصاف غیر من قرب پیدا کنید هرگز دنیای ایده آل خودت را نخواهی یافت و به آن نخواهی رسید. تنها راه رسیدن به دنیای خوب و پاک وقتی حاصل می شود که مثل من باشی نه مثل شیطان و خصوصیات او که با ظلم، کشتار، فقر و ضعف همراه است. - مطالعه تاریخ ما را به این حقیقت می رساند که عامل اساسی در عدم رسیدن انسان به جامعه پاک ودور از عدالت، دوری از مسیرخدا وانتخاب مسیرشیطان است. وتا وقتی که انسان این گونه زندگی کند روی خوشی به خود نخواهد دید. بدین جهت بزرگان فرمودند : انبیا آمدند تا آدم بسازند، و آدم شدن محال است پس ساختن جامعه پاک و تحقق اوصاف الهی در آن، محال است. ادامه دارد حسین رجبی (نور هدایت) @ostad_rajabi
✅ انبیا به جای مسایل جزئی، در راستای تبیین کلید سعادت دنیا وآخرت با ساختن انسان راه را نشان دادند تا در پرتو آن عدالت، حاکم و معیشت و اقتصاد سامان یابد. خدا فرمود: کسی به فلاح رسید که خود را با تزکیه از همه ناهنجاری های اخلاقی و اعتقادی رشد دهد واین پیام تمامی پیامبران بوده است« قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّىٰ (14) وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّىٰ (15) بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا (16) وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ (17) إِنَّ هَذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَىٰ (18) صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ (19) ». عامل عدم موفقیت کامل پیامبران ، خروج اکثریت از سنت الهی و مرز مشخص شده توحید است. البته هیچیک از این مشکلات نمی تاند انسان باایمان را ناامید کند و کنار بنشیند. خدا از انسان خواسته است که با پیمودن این راه سخت ودشوار می توانی مثل من باشی، اما قابل دست رسی است چنان که برخی به آن رسیدند . ودر نهایت این هدف کامل با ظهور حضرت مهدی علیه السلام و تحقق راه کلید سعادت وعدالت، به هدف مطلوب خواهند رسید. بدون تردید انقلاب اسلامی استمرار خط توحید است که پیامبران براساس سنت الهی شکل دادند وخروج از این مسیر خروج ونابودی است. امام خمینی و رهبری براساس این سنت الهی ورسالت انبیا، جامعه را بسوی تعالی سوق می دهد. خروج از این مسیروپشت کردن به آن ، آغازسختی ها و دشواری ها بسیار بدتر و خطرناک تراز گذشته است. باید این مسیر تا ظهور منجی ادامه یابد و در پرتو وصی خاتم، هدف اساسی خلقت به صورت کامل محقق گردد. البته تنها راه تحقق وعده الهی و استمرار آن با تزکیه عقول و نفوس است. حسین رجبی (نور هدایت) @ostad_rajabi
✅ از ویژگی های خدا این است که هرگز در حکم ودستورات او خواه در کتاب تکوین یا تشریع ظلم و تجاوز وجود ندارد، هر فعل و تحولی در کتاب تکوین، همچنین هرامر ونهی او در کتاب تشریع حق وعین عدل است چنان که در انتقام از ستمگران به حقوق الله ومردم عجله ندارد. پس خداوند نه ظلم و نه عجول است. زیرا عجله از خصوصیات کسانی است که خوف وترس از فوت وازبین رفتن دارد چنان که افراد ناتوان و ضعیف ظلم می کنند. پس ظلم نتیجه ضعف وناتوانی افراد ناتوان است که فکر می کنند با ستم می توانند در خود قوت وتوانایی ایجاد نمایند، ✅ پس پاکی جامعه بشری از ظلم وبی عدالتی بستگی دارد که انسان خودش به مقام قرب الهی برساند به این معنا که خود را به مقامی از بصیرت برساند که تنها قدرت و توانایی او در سایه ایمان و عمل صالح یعنی ایجاد عدالت در باور، رفتار و گفتار، حاصل می گردد. هرچه انسان در این ابعاد رشد نماید به خدا قرب پیدا می کند وهرچه قرب بیشتر، توانایی بیشتر وهرچه توانایی بیشتر، پاکی از ظلم و گناه بیشتر نصیب انسان می گردد. دراین صورت الگوبودن خدا معنا پیدا می کند. ✅ تحقق جامعه مهدوی با الگو قرار دادن خدا و رسیدن انسان به مقام قرب الهی حتمی است چنان که عکس آن نیز با دوری از خدا و اوصاف اوحاکم خواهد شد. ✅ تحقق جامعه مهدوی نیاز به انسان های پاکی دارد که در مکتب مهدویت تربیت شده اند. تربیت انسان با عنایات الهی و شکوفا شدن عقل و نیروی فکر، باور درست همراه با عزم، اراده وانتخاب، همراه خواهد بود. دراین صورت راه های انحرافی خود را نشان خواهد داد و هیچ شک وتردیدی در حق راه پیدا نمی کند. ✅ وظیفه مهدویون این است که در مرحله نخست خود و سپس جوانان را با تلاش علمی وعملی به مقام قرب برسانند، زیرا کلید حل دشواری ها در درون انسان است چنان که تحقق دشواری ها از درون انسان سرچشمه می گیرد. دراین شب عزیز از خدای بزرگ در خواست می شود به برکت مقام مقربان درگاهش، بشر عجول و ظلوم را به مقام قرب برساند تا زمینه های فرج منجی عالم فراهم گردد. حسین رجبی (نور هدایت) @ostad_rajabi