#حرف_اول
✍️ سلام و اولین صبحِ هفته بخیر.
حدود یک هفته تا بهار جانها و حدود دو هفته تا بهار طبیعت فاصله داریم.
در سیزده دورهی گذشته از #طرح_همدلی که باهم به انجام رساندیم بین صد و ده بسته معیشتی تا هزار بسته معیشتی بصورت متغیر افتخار تهیه و توزیع این بستهها را در میان خانوادههای کمدرآمد و آبرومند داشتیم.
※ تقارن ماه مبارک رمضان و نوروز مناسبتی نیست که بتوان ساده از کنار آن بگذریم و این عزیزان را در سفرههای خویش شریک نکنیم.
در مکتب تمدن الهی آموختیم سفرههایی که روزیخور بیشتری دارند، بابرکتترند و روزی بیشتری دریافت خواهند کرد.
#حرف_دوم
※ در چهاردهمین دوره #طرح_همدلی که روز بیستم اسفندماه برگزار خواهد شد، توزیع بستههای معیشتی ویژه ماه رمضان را در میان این عزیزان خواهیم داشت. قطعاً تعداد خانوادههایی که بر سر چهاردهمین سفره طرح همدلی خواهند نشست نیز به میزان مشارکت ما سفرهداران این سفره وابسته است.
※ شما عزیزان میتوانید از طریق حساب زیر، در دوره چهاردهم طرح همدلی در تقارن رمضان و نوروز شرکت نمایید:
ـ حساب مشترک (بانک صادرات) به نام ، استاد محمد شجاعی ـ سپیده پوررجب
6037697562701133◽️شماره حساب
0216039311007◽️شماره شبا
IR320190000000216039311007
#حرف_آخر
※ برای عزیزانی که از تمکن مالی برای شرکت در این طرح برخوردار نیستند، عرض کنیم اساساً حضور در این خیر عظیم، صرفاً نیاز به مشارکت نقدی ندارد.
همانگونه که در توضیحات پویش #نذر_کاغذ مطّلع شدید، شما میتوانید با جمعآوری کاغذهای باطله و کتب بلااستفاده از منازل و محل کار خود و یا آشنایان و عزیزانتان، و تحویل آن به نزدیکترین انبار #نذر_کاغذ در سراسر کشور به محل زندگی خود (که در کانال پویش به آدرس زیر قابل مشاهده است) در دوره چهاردهم طرح همدلی مشارکت کنید:
@nazre_kaghaz
※ آیدی ادمین پویش و یا شماره تلفنهای زیر آماده پاسخگویی به سوالات شما میباشند:
@poshtibaan_ertebatat2
۰۲۱۵۵۹۰۸۰۳۸
۰۲۱۵۵۹۱۶۷۷۴
روابط عمومی موسسه منتظران منجی علیهالسلام
#یاد_خدا۳۹
✘ ضعف شخصیت، نشانهی فقر روح است!
• اگر ذکرِ (یاد) کافی که تنها غذای روح انسان است به او نرسد، روح به فقر و ضعف مبتلا میشود.
• تمام عدم تعادلهایی که در انسان دیده میشود نتیجهی عدم یاد در انسان است.
• روحی که غذا نمیخورد حتماً بیمار میشود.
@ostad_shojae | montazer.ir
استوری یاد خدا 39.jpg
1.21M
فایل مناسب استوری / پوستر جهت چاپ
#یاد_خدا ۳۹
@ostad_shojae
یاد خدا ۳۹.mp3
11.87M
مجموعه #یاد_خدا ۳۹
#استاد_شجاعی | #استاد_عباسی_ولدی
آدمای نِق نِقو!
- کسانی که عموماً باور دارند که کار «درست نمیشه» و «جلو نمیره»!
- کسانی که درونشون تراوش عاطفه و مهربانی نداره!
- کسانی که روابطشون بسیار خشک و بیروحه!
- کسانی که عموماً به دیگران بدبینند!
√ اینا مریضن ... و تنها یک دستورالعمل برای درمان دارند!
@ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
√ با دردِ آرزوهایی که برآورده نمیشن،
و غمِ چیزها یا کسانی که از دستشون میدیم، چجوری میشه آرامش و شادیمون رو حفظ کنیم؟
@ostad_shojae I montazer.ir
مدیریت عشقهای زمینی.mp3
8.68M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #حجهالاسلام_قرائتی
√ وابستگیهای عاطفی
√ عشقهای زمینی
√ دوستیهای دنیایی
لزوماً بد نیستند! فقط مدیریت اونها در سبک زندگی الهی فرق میکنه!
تنها راه حل برای «ثباتِ روحیِ ما» در تحولات دلبستگیهای پایینیمان!
@ostad_shojae I montazer.ir
#توئیت استاد شجاعی در سپاس از مردم غیور ایران.
• سلام و درود خداوند و اولیای او بر ملّت بینظیر ایران که با حضور قدرتمند و وفادارانه خود در انتخابات، اوج بصیرت را به نمایش گذاشتند و عاشقان کشور را شاد، و دشمنان را ناامید نمودند.
کلیک کنید : لینک توئیت
x.com/m_shojae1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #جلوههای_اسم_عظیم_خدا
√ آماده اید به درک جدیدی از عظمت کیهان برسید ؟
@ostad_shojae | montazer.ir
#یاد_خدا۴۰
✘ برای تمرکز و حضور قلب، باید نفس را تمرین داد!
• خیلی از آدمها اهل عبادتها و ریاضتهای سنگین هم هستند ولی توانِ حضور و تمرکز در بخش کوچکی از این عبادتهایشان را هم ندارند.
• برای حضور قلب باید تمرین داشت!
• صدبار هم که ذهنتان پرید، دوباره بیاریدش سرخط! و خدا را در مقابلتان ببینید و شروع کنید. بالاخره قلب این حضور را درک و شهود خواهد کرد.
@ostad_shojae | montazer.ir
استوری یاد خدا 40.jpg
722.6K
فایل مناسب استوری / پوستر جهت چاپ
#یاد_خدا ۴۰
@ostad_shojae
یاد خدا ۴۰.mp3
10.94M
مجموعه #یاد_خدا ۴۰
#استاد_شجاعی | #آیت_الله_فاطمی_نیا
√ حضور قلب ندارم!
وسط نماز، صدبار ذهنم میپّره !
وسط ذکر، همهی فکرای عالَم از سر من میگذره!
✘ من چجوری میتونم تمرکز بگیرم ؟
@ostad_shojae | montazer.ir
#گپ_روز
#موضوع_روز: «نشستم کنار و دادمش دست خدا»
✍️ماهان هفت ماهه بود!
اولین بار اسمش را وقتی یک روزه بود در لیستِ عملهای صبحِ اتاق عمل کودکان دیدم!
• با یک بیماری مادرزادی بدنیا آمده بود، آن هم از نوع شدیدش که نیاز داشت به چندین مرحله عمل.
وقتی آمد دلم را به خودش گره زد بیش از بچههای دیگر. و من میدانستم این حالت اتفاقی نیست و قرار است نکتهای از دریچهی جانِ پاک ماهان به کتاب زندگی من اضافه شود که شد ...
• با فاصلههای متفاوت، هر چند وقت یکبار مهمان ما میشد و بخشی از جراحیاش انجام میگرفت و میرفت تا دفعهی بعد.
هفت ماهه بود که آخرین بخشِ عملش را باید انجام میدادیم و برای همیشه میرفت به جنگ زندگی.
• یادم نیست از کجا، ولی میدانم از یکی از شهرهای جنوب میآمدند تهران، و برای هر عملش کلّی مصیبت و سختی داشتند تا ماهان مرخص شود و برگردند.
اما من هرگز ندیدم صورت مادرش کمی اندوه داشته باشد. کمی نگرانی، یا حتی کمی ترس!
آنقدر هر بار به صورت این زن، لبخند بود که همان اولها شک کردم نکند واقعاً مادرش نباشد.
اما او مادرِ ماهان بود، مادر قوی و قدرتمند ماهان... که شاید بزرگترین سرمایهی ماهان در زمین بود.
• بار آخر که باید ماهان را بعد از عمل به آیسییو تحویل میدادم، مادرش کمی عقبتر از پرستار ایستاده بود.
خوب میشناختمش، و راستش دیگر برایم با بقیه مادرها فرق میکرد! محبتی همراه با یک احترام و عزّت فوقالعاده در قلبم نسبت به او شکل گرفته بود.
• ماهان که منتقل شد، جلو آمد و گفت: هربار که آمدم اینجا شما ماهان را از من گرفتید و بردید، و باز شما او را به ما تحویل دادید و من میدیدم که بیشتر از من مراقبش هستید، مادرانه بغلش میکنید، از شما برای همهی اینها ممنونم.
گفتم: این که وظیفهی ماست و غیرِ این باشد مسئولیم.
اما یک چیزی در شما، مرا حیرتزده کرده است. راستش را بخواهید من مریضِ مثلِ ماهان زیاد داشتهام. ولی مادر مثل شما تا الآن ندیدهام. ماهان چندین بار مهمان ما بوده و هر بار چندین ساعت زیرِ عمل.
تا امروز من شما را حتی یکبار هم نگران و پریشان ندیدم.
همیشه لبخند زدید، همیشه عقبتر از پرستار و پزشک ایستادید و با نهایتِ اطمینان اجازه دادید کارشان را بکنند. من به عنوان یک مادر که حالِ این لحظههای شما را میفهمد به شما افتخار میکنم.
• گفت: ما سالها فرزنددار نمیشدیم. هر چه دوا درمان کردیم نشد...
ماهان هدیهی خدا بود به ما. من به اصرار نگرفتمش از خدا. از همه جا که ناامید شدم، تازه آرام شدم، نشستم کنار و فقط دعا کردم و بقیه کار را سپردم به خدا.
وقتی ماهان آمد به دنیا و بیماریاش معلوم شد هم فهمیدم شفایش هم دست آدمها نیست.
برای همین نشستم کنار و دادمش دست خدا.
هر بار که پرستاری او را نوازش میکرد میدیدم که خدا دارد نوازشش میکند. هر بار که حالش بهتر میشد، میدیدم که خدا دارد تیمارش میکند. من قربان صدقههای شما و دلواپسیِ شما را هم برای ماهان، قربان صدقهی خدا میدیدم.
آدم که خدا را پیِ کارِ بچهاش بفرستد، دیگر چه غصه دارد؟
خدا دارد آدمهایِ خودش را، که وقتی نیستی بهتر از تو مراقبِ امانتت باشند.
هیچ نداشتم بگویم!
دستانش را گرفتم و گفتم : من خدا را شکر میکنم که ما اینجا کارگرانِ خدایِ قدرتمندِ شماییم و خدا ما را برای مراقبت از ماهانِ شما انتخاب کرد.
شاید این بالاترین سرمایهی ما باشد در زمین: «کارگریِ خدا»
• شاید امروز ماهان پسری ۱۵ ساله یا کمی بیشتر باشد ... ولی خاطرهی مادر ماهان ۱۵ سال است که دارد در من به تولید صبر کمک میکند!
@ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
قدرت «تسبیح» در جذب توجه خداوند به انسان!
منبع:جلسه ۱ از مبحث فکر و ذکر ۳
@ostad_shojae I montazer.ir