سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙
⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خارج_اصول__چهارشنبه_97/12/1
#جلسه_82
#ظن _مطلق_جبران_ضعف_سند_ظن_غیر_معتبر
#نظر_فقها
@ostadahadi
#مورد_هفتم که از متون فقها مرحوم محقق در کتاب معتبردر مساله خبر افراط و تفریط شده است
اما افراط : عده ای از علما گویند مابه هر خبری که منسوب به امام ع باشد عمل می کنیم حتی اگر راوی خبر سنی باشد.
اما تفریط: عده ای دیگر از فقهای ما کل اخبار آحاد را رد کرده اند چون مفید ظن اند و مشمول آیات ناهیه عمل به ظن است درحالی که ما به روایاتی برخورد می کنیم که راوی ان مورد جرح و طعن واقع شده ولی مشتمل برقرائنی است که اطمینان به صدور روایت پیدا می کنیم و موجب وثوق به صدور روایت می شود
مورد هشتم؛ شهیداول: نزد قدما عمل به خبرثقه یا صحیح نبوده چون مدارعمل به خبرثقه نزد انها فقط ثقه بودن نیست ویا منحصر به صحیح بودن نیست دائرۀ عمل به خبر نزد قدما منحصر به ثقه ی صحیح نبوده است بلکه اوسع از این مطالب بوده است مثلا به روایاتی که مندرج در حاشیۀ شرائع ابن بابویه بود عمل می کردند چون معیارشان قطع به ورود روایت از معصوم است وقطع به روایت یا به نقل متواتر است یا به ضم قرائن است اتفاقا صاحب معالم هم سخن پدرش را در معالم نقل می کند که پدرمن نگاهش به روایت بسیار نگاه وسیعی بود تنگ نظر نبود. فقط نمی گفت ثقه یا صحیح.
مجموعۀ قرائن برای اثبات صدور: 10 قرینه ارائه شده است
1- موافقت روایت ضعیف از نظر مضمون ومحتوا با روایات موثقه یا صحیحه . مثلا لاضررولا ضرار فی الاسلام مرسله است ولی با موثقۀ زراره و ابی عُبیده حذاء موافق است لذا برای ما اطمینان به صدور این حدیث پیدا می شود.
2- وجود راوی از اصحاب اجماع: یعنی اگریکی از اصحاب اجماع ازمردضعیفی روایتی را نقل کند قرینه بر صدور روایت می شود مثل علی بن حمزۀ بطائنی غالبا از موسی بن جعفر ع نقل روایت می کند ولی ایشان ضعیف است اما ابن ابی عمیر که از اصحاب اجماع است روایت ایشان را نقل می کند خودش دلیل براین می شود که این روایت از ائمه صادر شده است یا اساسا مشایخ ثلاثه هم از ایشان نقل می کنند
(از امام صادق ع پرسیدند که حواریون عیسی بالاتراند یا حواریون شما اهل بیت؟ حضرت فرمودند: حواریون ما بالاتراند چراکه حواریون عیسی شکنجه نشدند اما حواریون ما شکنجه شدند و به پای ما ایستادند بحارج 14)
3- کثرت نقل راویان از خبر ضعیف یکی دیگر از قرائن محسوب می شود مثلا صفار در بصائر الدرجات ، کلینی در کافی مفید در امالی مثلا قاعده لا ضرر را نقل کرده اند و ماجرای رجل انصاری که درختی داشت را نقل کرده اند
4- کثرت روایت در یک موضوع مثلا در قتل ابی عبدالله ع کیفیت شهادت ایشان که از قفا بریدند خیلی روایت وارد شده است یا دربارۀ زدن اطفال یا در بحث حجاب و . . .
5- کثیرالروایه بودن (در مکتب ما نه اهل سنت ): مثلا حکم ابن مسکین مردی ضعیف است ولی کثیرالروایه است و روایات مقبوله هم دارد و امثال ابن ابی عمیر از ایشان نقل می کنند و کثیرالکتاب هم هست (فرق بین اصول و مصنفات چیست؟ مصنفات یعنی حفظ حدیث حتی در یک نوشته شده نگذارید احادیث مندرس شوند)
6- ادعای اجماع علمای متقدم نسبت به وثاقت راوی
7- مدح رجالیون
8- سعی مستنبط برای جمع اوری قرائن و دقت در نقل
9- گفتن رحمت الله علیه یا رضی الله عنه در برخی از نقل های روائی مثلا صدوق گوید فلانی رضی الله عنه یا ...البته این به تنهایی کافی نیست لکن یک قرینه هست.
10- متون روائی: مثل حدیث لوح جابرابن عبدالله انصاری. در سند حدیث لوح شخصی به اسم بکربن حبیب است نه تنها توثیق ندارد بلکه تضعیف هم شده ولی همه این حدیث را قبول کرده اند . در این حدیث پیامبر به جابر نشان داد که اسم 12امام در این لوح امده است و به همه نگو بلکه به افراد خاص بگو در اولین دیدارش با امام باقر هم ان حضرت روایت را از حفظ خواند و جابر سینه امام را بوسید و گفت حقا که شما معدن علم هستید.
( مثلا جاحظ در باره جهاد سخنرانی کرد بعد ابن ابی الحدید گوید که هرگز این سخنان قابل مقایسه با سخنان علی ع دربارۀ جهاد نیست )
{مرحوم شهید مدنی امام جمعه تبریز در حالات ایشان امده که ساواک خیلی از دست او اسیر بود فردی فقیه بود او را بیش از 10 جا تبعید کردند و هر شهری که می رفت انقلاب برپا می کرد حتی اورا بین اهل سنت فرستادند اهل سنت هم مرید او شدند ایشان در مسجدشیخ طوسی نجف وقتی عالم ان شهر حضور نداشت ایشان نماز را اقامه می کرد چنین شخصیتی ایا مصداق ارحم خلفائی نمی شود؟ این ارحم خلفائی 3 مولفه دارد1/ حب دنیا نداشته باشد 2/ اکثر شب بیدار است و به عبادت مشغول است3/ جامع معقول و منقول است . علمای ما اینگونه هستند لذا مصداق ارحم خلفائی هستند و نائب امام زمان هستند.}
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙
⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خارج_اصول_چهار_شنبه_97/12/8
#جلسه_85
#ظن_مطلق_
#قیاسات_
@ostadahadi
#مورد_هفتم که اهل سنت یکی از منابع شرعیه نام برده اند #سد_ذرایع و فتح ذرایع است . سد یعنی منع و ذریعه هم به معنی وسیله است در اصطلاح وسیله ای است که برای دستیابی به احکام خمسه استفاده می شود محمود حامد عثمان در کتاب قاعدۀ سد الذرایع ص 62 می گوید که الذریعةُ هی ما کان ظاهره الاباحةَ و یتوسل او یمکن به الی محظور وسیله ای ظاهرش مباح به وسیله ان متوصل می شویم یا ممکن است وسیله شود برای رسیدن به شیئ ممنوع و حرام خلاصه اینکه هر وسیله ای که ما را به واجب یا حرام برساند حجت است
ایا سد ذرایع همان مقدمۀ موصله در کتاب اصول الفقه شیعه نیست؟
جواب: خیر چون مقدمۀ موصله ان است که وجود ذی المقدمه متوقف بر وجود مقدمه است مثلا وجود نماز متوقف بروجود یکی از طهارات ثلاث است مثل وضووغسل و تیمم. واز مباحث استلزامات عقلیه است کبرای کلی ملازمات عقلیه مصادیقی دارد یکی از مصادیقش مقدمۀ موصله است اما سدذرایع به معنای ان نیست که احکام شرعیه وجودش متوقف بران وسیله است توقفی درکار نیست از مصادیق ملازمات عقلیه نیست و کبرای ملازمات عقلیه دراین مورد تطبیق نمی شود. 3مثال زده شده که اهل سنت هم همین 3ایه را دلیل سد ذرایع می دانند
1/ انعام-108: «ولا تَسُبُّوا الّذینَ یَدعُونَ مِن دُونِ اللهِ فَیَسُبّوا اللهَ عَدواً بِغَیرِ عِلمٍ» بتهای بت پرستان را فحش ندهید چون سب شما وسیلۀ سب انها به خداوند می شود دراینجا توقف نیست یعنی سبّ انها به خدا متوقف بر سب مسلمین به بتها و مقدسات انها نیست چون بسیاری از مواقع مسلمین کاری به انها نداشتند ولی انها به مقدسات مسلمین اهانت می کردند پس از این آیه می توانیم تحریم سب مقدسات دیگران را به دست آوریم از باب اینکه داخل در سد ذرایع است یعنی وسیله برای برخورد توهین امیز مخالفین ما به ما می شود
2/ نور-31«ولا یَضرِبنَ بِاَرجُلِهِنّ لِیُعلَمَ ما یُخفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ» زنان را از پاکوبیدن به زمین نهی می کند تا صدای خلخال پای زنان را مردان نشنوند و موجب تحریک مردان نشود. این هم داخل سد ذرایع است.
3/ مائده- 2: «ولا تَعاوَنوا علی الاثم والعدوان» معاونت بر گناه و تجاوز، همان وسیله است یعنی نباید وسیله سازی و سبب سازی برای گناه و تعدی به دیگران کرد پس تمام مقدماتی که وسیله مقدمات رسیدن به محرمات می شود حرام است.
#اشکالات_اربعه
1- نهی از وسیله در برخی از آیات و روایات ارشادی است نه مولوی مثل نهی از فحش دادن به مقدسات دیگران مارا ارشاد می کند به اینکه اگر به مقدسات دیگران توهین کنید انها هم به مقدسات شما توهین می کنند و به شما اسیب می رسانندوفته برپا می کنند ولی هرگز نفرمود فحش دادن به مقدسات انها مایۀ عذاب اخروی است معلوم می شود که نهی ارشادی است و تحریمی نیست.
2- اگروسیله، برای گناه دیگران حرام است باید از باب وسیله حرمت غیری باشد نه نفسی چون وجوب و حرمت مقدمه غیری است و نفسی نیست در حالی که حرمت بسیاری از این موارد نفسی است مثل نهی از پایکوبی زنان یا نهی از نازک کردن صدای زنان برای تحریک شهوت مردان نامحرم یا نهی از کمک به ظالم اینها خودشان ذاتا و نفسا حرام است نه اینکه مقدمۀ حرام باشد اگر بحث وسیله است وسله باید حرمت غیری داشته باشد پس از باب وسیله حرام نشد
3- سد ذرایع از باب ظن مطلق حجت است درحالی که مثالهای شما از باب دلیل خاص حرام است مثلا فروختن انگور به کارخانه های شراب سازی این دلیل خاص دارد که حرام است نه از باب سد ذرایع
یا مثلا فروش اسلحه به دشمنان یا اجاره دادن محل کسب و کار برای معاملات نامشروع یا پذیرش پست و مقام حکومت جائر همگی دلیل خاص دارد مکاسب ج 2 ص 83 تا 86 ادله امده است وقتی دلیل داریم نیازی به سد ذرایع نیست .
4- محور اصلی بسیاری از احکام کتاب و سنت است مثل اصل دوری از هرگونه عوامل شهوت انگیز و اصل لزوم تعاون در نیکی ها و حرمت تعاون در گناهان وقتی قواعد ما از کتاب و سنت باید باشد دیگر نیازی به قاعدل سد و ذرایع نیستیم که هیچگونه دلیل اعتباری ندارد به لحاظ اینکه عناصر اصلی احکام شرعیه کتاب و سنت و اجماع و عقل است به چه دلیل سد ذرایع را یکی از منابع احکام می دانید؟ در حالی که منابع احکام کتاب و سنت است.
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴