✨ 💫 هوالمحبوب 💫✨
#شرح_مثنوی_معنوی
#دیباچه_بیت_اول
✨بشنو اين ني چون حكايت ميكند
از جــداييها شكــايت ميكند
از اين ني بشنو كه چگونه از فراق سخن ميگويد و از جداييها و ايام هجران شكوه ميكند.
ني، تمثيلي است از انسان كامل و ولّي واصل.
اينكه ني رمزي از وجود انسان تلقي شود پيش از مولانا هم در نزد صوفيان معمول بوده است، از آن جمله شيخ احمد غزالي در رساله بوارق يك جا به ني (= قَصَب) اشاره ميكند و آنرا رمزي از ذات انساني ميشمرد.
همچنين در حديقه سنائي و در ذيل اوحدالدين رازي بر سيرالعباد سنائي هم اشارتهايي به درد و سوزِ ني و ارتباط آن با احوال انساني هست.
شارحان مثنوي منظور از ني را انسان كامل دانستهاند.
از آن جمله عبدالرحمن جامي و يعقوب چرخي و اسماعيل انقروي.
نيكلسون با الهام از شارحان پيشين ميگويد: نميتوان ترديد كرد كه ني بطور كلي روح ولي يا انسان كامل را مينماياند كه به سبب جدايي از خود از «نيستان»، يعني آن عالم روحاني كه در مرتبه پيش از وجود مادّي آنجا وطن داشت، نالان است و در ديگران نيز همين اشتياق را به وطن حقيقيشان زنده ميسازد.
ديگر اينكه ني به خصوص در اينجا يا كنايه است از حسامالدين (كه شاعر با او عارفانه يكي است) يا نشاني است از خود شاعر كه وجودش از نفخه الهي پُر است و آن را در قالب نغمه و ترانه جاري ميسازد. اين استعاره هم در ديوان شمس و هم در مثنوي معنوي فراوان آمده است.
در اينجا مناسب است كه پيرامون اصطلاح انسان كامل توضيحي به اختصار آورده شود:
بحث انسان كامل يكي از پردامنهترين مباحث عرفاني است كه با عرفان و تصوّف ابنعربي قرين شده است. و زان پس اين تعبير در ميان اهل عرفان و تصوّف رواج يافت تا بدانجا كه رسالات مفردهاي در اين باب نگاشته شد.
ابنعربي در فصوص الحكم، فصّ آدمي به نحو مبسوطي در اين زمينه، بحث كرده است.
او انسان را كون جامع ميداند.
زيرا كون در اصطلاح عرفا عبارت از عالم هستي است.
يعني انسان، زُبده و سُلافة هستي است.
و انسان در واقع روحِ عالم، و عالم، جسد اوست.
يعني جهان بدون در نظر گرفتن انسان، كالبدي است مرده و جامد.
از اينرو ابن عربي گويد: فَاِنَّهُ لَوْ لَمْ يَكُنْ مَوْجُوداً بِه كانَ كَجَسَدٍ مُلْقيً لا روحً فيه.
بدين سان انسان كامل را نسخه تامه عالم دانستهآند.
چنانكه عزيزالدين نسفي گويد:
بدان كه هر چيز در عالم كبير اثبات ميكنند بايد كه نمودار آن در عالم صغير باشد تا آن سخن، راست بُوَد.
از جهت آنكه عالم صغير، نسخه و نمودار عالَم كبير است.
و هر چيز كه در عالم كبير هست در عالم صغير نمودار اين است.
شيخ محمود شبستري در بيان مقام انسان كامل گويد:
يـكي ره برتر از كــون و مــكان شـو
جهان بگذار و خود در خود جهان شو
شيخ محمّد لاهيجي (از عرفاني قرن نهم) در توضيح بيت فوق گويد:
بدانكه انسان، منتخب و نسخه جميع عوالم روحاني و جسماني است.
باز ابن عربي گويد: وَ هوَ لِلْحقِّ بَمُنْزِلَهِ انسانِ الْعينِ مِنَ الْعَينِ يَكُونُ بِهِ النَّظَرُ.
«نسبت انسان به حضرت حق تعالي، نسبت مردمك چشم است با چشم. و ديدن بدان حاصل آيد.»
اما نشانهها و ويژگيهاي انسان كامل را اينگونه گفتهاند:
انسان كامل، آنست كه او را چهار چيز به كمال باشد: اقوال نيك و افعال نيك و اخلاق نيك و معارف.
تشبيه انسان كامل به ني از آنروست كه درون او از تعلّقات دنيوي و هواهاي نفساني تهي است.
همانطور كه ني تو پُر، دمِ نايي را منعكس نميكند، انساني هم كه درونش آكنده از هواجس نفساني و تعلقات دنياوي باشد نميتواند دم الهي را منعكس كند.
از مولانا در اين بيت فراق انسان از اصل خود را با بياني تمثيلي و مهيّج بازگو كرده است.
صورت مشهور بيت مورد بحث اينست:
بشنو از ني چون حكايت ميكند
از جـــداييها شكايت ميكند
ولي در نسخههاي خطي سدة هفتم بخصوص نسخة معتبر و عتيق قونیه بدين صورت آمده است:
🌸
بشنو اين ني چون شكايت ميكند
از جداييها حكايت ميكند
🌸
مرحوم نيكلسون وقتي كه به نسخههاي سده هفتم دست يافت روايت قديمي و غير مشهور بيت اول مثنوي معنوي را نيز در شرح خود آورد با وجود آنكه اسناد معتبر صحت روايت غير مشهور بيت ياد شده را تأييد ميكند روايت مشهور آن، مولوي وارتر است و به دل بيشتر مينشيند. الله اعلم.
✅کانال شعر خوانی و تفسیر اشعار بزرگان توسط #استاد_رشید_کاکاوند
https://eitaa.com/joinchat/1491272148C6997c3ea69