eitaa logo
کانال رسمی دکتر مجید معارف
691 دنبال‌کننده
253 عکس
39 ویدیو
229 فایل
استاد تمام دانشکده الهیات دانشگاه تهران سردبیر فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهش دینی» ارتباط با ادمین و ارسال سوالات @hafeze2
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🍃 💠 مهرورزی با فاطمه، پاداش رسالت ♦️ به استناد آیه: «... قل لا اسألکم علیه اجراً الّا المودة فی القربی» (شوری، 23) (بگو (در قبال رسالتم) پاداشی از شما نمی‌خواهم به جز دوست داشتن نزدیکانم) حضرت فاطمه (سلام الله علیها) یکی از مصادیق «قربای» پیامبر است که مودت با او به عنوان پاداش رسالت پیامبر(صلی الله علیه وآله) امری واجب و الزامی است. ♦️ از طرفی قابل توجه است که طبق آیه: «قل ما سالتکم من اجر فهو لکم ان اجری الّا علی الله و هو علی کل شی شهید» (سبا، 47) نتیجه دوستی و مهرورزی با خویشان رسول خدا(ص) به خود انسان باز می‌گردد نه ضرورتاً رسول خدا(ص). ♦️اما مصداق «قربی» در آیه مودت چه کسانی هستند؟ دراین باره اقوالی در بین مفسران اهل سنت وجود دارد؛ از جمله آن که مراد از قربی مطلق خویشاوندان پیامبر(ص) خصوصاً طایفه قریش است (دمشقی، 1409ق: ج4، ص121)؛ ♦️در صورتی که هر کس به تاریخ اسلام آشنا باشد، متوجه خواهد شد که قریش با آن سابقه‌ای که در اذیت و آزار پیامبر(ص) داشته، نمی‌تواند مصداق مناسبی جهت جلب مودت مسلمانان به عنوان مزد رسالت پیامبر(ص) باشد. ♦️ابن کثیر به عنوان یک نظر «قربی» را مصدر گرفته و آیه را چنین معنا کرده است: «بگو ای پیامبر من در قبال رسالتم از شما مزدی نمی‌خواهم، لکن به سبب قرابتی که بین من و شما وجود دارد، مرا آزار نکنید» (همان). 🔺این تفسیر نیز علاوه بر آن که خلاف ظاهر است با روایاتی که در معرفی مصادیق «قربی» وارد شده در تعارض است. ♦️از معروف‌ترین روایات وارده در این خصوص حدیث «ابن عباس» است که می‌گوید: چون آیه: «قل لا اسالکم علیه اجراً الا المودة فی القربی» نازل شد، اصحاب گفتند: ای رسول خدا(ص) خویشان تو که خداوند محبت آنها را واجب فرموده چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص) فرمود: «علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام». (ر.ک. منابع گوناگون اهل سنت از جمله: سیوطی، 1993م: ج7، ص348؛ زمخشری، 1407ق: ج4، ص220؛ فخررازی، 1413ق: ج27، ص167؛ حاکم حسکانی، 1393ق: ج2، ص130؛ بیضاوی، 1408ق: ج2، ص362؛ نسفی، 1416ق: ج4، ص154). ♦️زمخشری در ذیل آیه حدیث دیگری در لزوم دوستی آل محمد(ص) آورده که با این عبارت شروع می‌شود: «قال رسول الله (ص): من مات علی حب آل محمد مات شهیداً، الا من مات علی حبّ آل محمد مات مغفوراً له...» (زمخشری، 1407ق: ج4، ص220) و فخررازی پس از ذکر همین حدیث آورده است: «در عظمت آل محمد همین بس که اولاً: آنان- یعنی علی، فاطمه، حسن و حسین- محبوب رسول خدا(ص) بوده و لذا دوستی آنان بر امت واجب است. ثانیاً: آنان در تشهد نماز در کنار رسول خدا(ص) مخصوص به ذکر و دعا شده‌اند که: «اللّهم صل علی محمد و آل محمد» که این نیز بر وجوب حـب و دوستی آنان دلالت دارد (فخررازی، 1413ق: ج27، ص166). ♦️ نکته‌ی دیگر درباره حدیث ابن عباس در معرفی مصادیق «ذی‌القربی» آن که این حدیث در منابع حدیثی و تفسیری اهل سنت به طرق مختلفی وارد شده از جمله آن که حاکم حسکانی حدیث یاد شده را با هشت طریق ذیل آیه مودت آورده است (حاکم حسکانی، 1393ق: ج2، صص146-130). طبق برخی از پژوهش‌ها (بشوی، 1386: صص180-179) سند حدیث صحیح بوده و راویان آن موثقند؛ ♦️ ضمناً آیه مودت و حدیث پیامبر(ص) در معرفی «ذی‌القربی» از مشهورترین نصوصی است که امامان شیعه مانند امیرمؤمنان (ع)، امام حسن مجتبی(ع) و امام زین‌العابدین(ع) در دفاع از حقوق اهل بیت(ع) در مقابل مخالفان خود از بنی امیه و غیره، به آن احتجاج کرده‌اند (ر.ک. آلوسی، 1405ق: ج25، ص30؛ سیوطی، 1414ق: صص79-76 و نیز هاشمی، 1376: فصل یازدهم، فاطمة زهرا در آیه قربی) ✅ برگرفته از مقاله: سیمای حضرت زهرا سلام الله علیها در روایات اهل تسنن. 🔺 میلاد دخت نبی مکرم اسلام بر همه مسلمانان جهان مبارک باد. ☘️ اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم ☘️ 🆔 @ostadmaaref 🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
🍃🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🍃 💠 اطلاق واژه «شیء» بر خداوند از کلام امام جواد -علیه السلام- ♦️ حسین بن سعید روایت کرده است: «سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ الثَّانی-علیه السلام- یجُوزُ أَنْ یقَالَ لِلَّهِ إِنَّهُ شَیءٌ قَالَ نَعَمْ یخْرِجُهُ مِنَ الْحَدَّینِ حَدِّ التَّعْطِیلِ وَ حَدِّ التَّشْبِیه.» (کلینی، 4631ش،ج 4، ص82) چنانکه ملاحظه می‌کنیم، راوی در این حدیث از امام جواد -علیه السلام- دربارۀ اطلاق شیئیت به خداوند، پرسش کرده و امام-علیه السلام- بیان داشته‌اند که می‌توان بده خدا شیء گفت، زیرا در غیر این صورت دچار انكار خداوند می‌شویم. 🔺 در این باره توجه به چند نكته ضروری است: نخست اینكه در قرآن کریم نیز شیئیت به خداوند متعال اطلاق شده است؛ چنانکه در آیۀ 41 سورۀ انعام آمده است: «قُلْ أَی شَیءٍ أَکْبَرُ شَهادَةً قُلِ الله.» 🔻نكتۀ دیگر اینكه شیئیت غیر از جسمیّت است؛ در آموزه‌های اهل بیت -علیهم السلام- شیء بدون خداوند به این معناست که خداوند هست و نفی شیئیت خداوند، مساوی با انكار اوست. این نكته در حدیثی از امام رضا-علیه السلام- تبیین شده است:«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَیدٍ قَالَ قَالَ لِی أَبُو الْحَسَنِ-علیه السلام- مَا تَقُولُ إِذَا قِیلَ لَکَ أَخْبِرْنِی عَنِ الله عَزَّ وَ جَلَّ شَیءٌ هُوَ أَمْ لَا قَالَ فَقُلْتُ لَهُ قَدْ أَثْبَتَ الله عَزَّ وَ جَلَّ نَفْسَهُ شَیئاً حَیثُ یقُولُ قُلْ أَی شَیءٍ أَکْبَرُ شَهادَةً قُلِ الله شَهِیدٌ بَینی وَ بَینكُمْ فَأَقُولُ إِنَّهُ شَیءٌ لَا کَالْأَشْیاءِ إِذْ فِی نَفْی الشَّیئِیةِ عَدْهُ إِبْطَالُهُ وَ نَفْیهُ قَالَ لِی صَدَقْتَ وَ أَصَبْتَ ثُمَّ قَالَ لِی الرِّضَا لِلناسِ فِی التَّوْحِیدِ ثَلَاثَةُ مَذَاهِبَ نَفْی وَ تَشْبِیهٌ وَ إِثْبَاتٌ بِغَیرِ تَشْبِیهٍ فَمَذْهَبُ النفْی لَا یجُدوزُ وَ مَذْهَبُ التَّشْبِیهِ لَا یجُوزُ لِأَنَّ الله تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یشْبِهُهُ شَیءٌ وَ السَّبِیلُ فِی الطَّرِیقَةِ الثَّالِثَةِ إِثْبَاتٌ بِلَا تَشْبِیه.» (صدوق، 4618ق، ص444) 🔻 در این حدیث، امام رضا-علیه السلام- با طرح پرسشی از یكی از اصحاب خود، سطح معرفتی او را دربارۀ ادلۀ توحیدی آزموده و با اینکار اهمیت نفی تعطیل و نفی تشبیه را خاطر نشان کرده‌اند. امام رضا -علیه السلام- این مطلب را تأیید کرده‌اند که نفی شیئیت از حق متعال، همان انكار خداوند است. در پایان این حدیث، امام رضا-علیه السلام- عقیدۀ صحیح توحیدی را «اثبات بلا تشبیه» که همان معرفت بین الحدّین است، بیان کرده‌اند؛ یعنی خدا هست اما شبیه هیچ چیز نیست. ♦️ افزون بر این، ملاحظه می‌شود که در برخی از نقل‌ها، راوی از امام جواد-علیه السلام- پرسیده است: «أَیجُوزُ أَنْ یقَالَ لِلَّهِ إِنَّهُ مَوْجُودٌ؟» (برقی، 4644ق، ج 4، ص 214) در این نقل به جای کلمۀ «شیء» که در نقل کلینی دیده می‌شود، کلمۀ «موجود» به کار رفته است و حاکی از این است که اصحاب امامان -علیهم السلام-، بنا بر تعالیم ایشان، اطلاق شیئیت به حق متعال را به معنای موجود دانستن خداوند به کار می‌بردند. ♦️ در حدیث امام جواد -علیه السلام-، به نكتۀ دیگری نیز اشاره شده و آن اینكه اطلاق کلمۀ شیء به خداوند متعال به صورت نكره، فی حدّ نفسه سبب نفی تعطیل و تشبیه است، زیرا با اطلاق شیئیت، از سویی، انكار خدا باطل شمرده می‌شود و با نكره آوردن «شیء» دربارۀ او، نفی تشبیه صورت می‌پذیرد، زیرا حق متعال شبیه هیچیک از اشیائی که میشناسیم نیست. ✅ برگرفته از مقاله: معرفت بین الحدّین در روایات اهل بیت -علیهم السلام-، صص 32-33. 🔺 میلاد نهمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت، امام جواد -علیه السلام- مبارک باد. ☘️ اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم ☘️ 🆔 @ostadmaaref 🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
سخنرانی دکتر مجید معارف در همایش بین المللی بررسی اندیشه های شهید مطهری.mp3
6.18M
💠 همایش بین المللی بررسی اندیشه های شهید مطهری (ره) 🔻 سخنران: دکتر مجید معارف 🔹 تاریخ: 13 بهمن 1399 🆔 @ostadmaaref
💠 اولويت‌بندی فعاليتها 🔻 انسانها همواره با محدودیتهای مختلفی از درون و بیرون مواجه هستند. این محدودیتها از یک سو و خطر جانشین شدن اهداف نسبی که گاهی ایده‌آل برای بخشی از زندگی محسوب میشوند، از سوی دیگر، لزوم تمرکز بر برخی کارهای مهم و پرهیز از پراکنده کاری‌ها (نهج البلاغه، حکمت375) را آشکار می‌سازد. امام می‌فرماید: «َرْأَیک َلا َیَّتسُع لُِکِّل َشْی ٍء َفَفِّرْغُه لِْلُمهم» (ابن ابی الحدید، 1377: 20/314)؛ فکر تو وسعتی که همه امور را فرا بگیرد ندارد، پس آن را برای امور مهم قرار ده. ضروری است با در نظر گرفتن منابع، نیازها و ارزشها، افراد کارها و اهداف خود را بر اساس معیارهایی نظیر: اهمیت، ضرورت و میزان فوری بودن، سنجیده و اولویت‌بندی نمایند. این امر یکی از مهمترین گامهای مدیریت است و به فرد کمک می‌کند تا با انجام کارها در زمان بایسته و شایسته آن، و تمرکز بر امور عمده و حساس، وقت خود را مدیریت کند. در مقابل بی‌توجهی و انتخاب اهداف فاقد اهمیت نه تنها قدرت بهره‌وری از زمان را سلب می‌کند بلکه می‌تواند فرد را بازیچه و ملعبه ساخته و او را به پایین‌ترین منازل حیوانی کشاند (سید رضی، 1388: نامه 31، خطبه 153، نامه45). بنابراین امیرالمؤمنین افراد را از پرداختن به امور غیر مهم که سبب مهمل گذاشتن هدف والا و مانعی جهت دستیابی به آن است بازداشته و می‌فرماید: «َدْع َما َلا َیْعِنَیک َو ْاشَتِغْل بُِمهِّم َکالَّذی ُیْنجیک»(همان: حکمت34؛آمدی، 1366: حکمت 10941و 10944) آنچه برای تو مهم نیست واگذار و به‌کار مهمی مشغول باش که موجب نجات تو خواهد شد. البته غرض از اولویت‌بندی اهداف تنها مرزبندی و نجات افراد از ناکامی و هلاکت نیست؛ بلکه می‌تواند به فرد کمک کند در صورت نیاز مطابق فوریتهای زمانی عمل نماید. این امر در گزارههای دینی چنان اهمیت دارد که حتی در امور مستحبی که می‌تواند فرد را به موفقیت برساند، سنجش اولویتها از اهمیت کلیدی برخوردار است و ترجیح کارهای اهم بر مهم بنابر آیات قرآن می‌تواند تسهیل و تسریع کننده موفقیت باشد(نک: الزمر/18). منبع: اصول مدیریت زمان و آسیب شناسی آن از منظر امام علی علیه السلام؛ صص 7-8. 🆔 @ostadmaaref
💠 سخنرانی دکتر معارف در مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده سال ١۴٠٢ 📆 ١٧ بهمن ۱۴۰۲ 🔻علی بن ابیطالب تنها شاهد بعثت و رسالت پیامبر اسلام بود 🔹 اگر علی، علی شد و اگر علی خالق نهج البلاغه و صدها خطبه دیگر شد، برای این بود که مورد تعلیم و تربیت رسول خدا واقع شد. در خطبه ١٢٨ نهج البلاغه امام به مناسبتی شروع به بیان مطالبی پیرامون فتنه‌های آینده می‌کنند. در ضمن بیان خطبه یک جمله بسیار با اهمیتی وجود دارد و آن اینکه، پس از بیان اخباری از آینده، شخصی از طایفه بنی کلب با شنیدن این اخبار متعجب می‌شود و به حضرت می‌گوید: فَلَقَدْ أُعْطِيتَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عِلْمَ اَلْغَيْبِ؟! «يا امير المؤمنين به شما علم غيب عنايت شده؟!»، امام عليه السّلام خنديد و به آن مرد كه از طايفه بنى كلب بود فرمود: «يَا أَخَا كَلْبٍ لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِي عِلْمٍ» اى برادر كلبى، اين علم غيب نيست؛ بلکه علمى است كه از دارندۀ علم غيب (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) آموخته‌ام. 🔻 هرچند این بیان، نافی علم غیب امیرالمؤمنان -علیه السلام- نیست؛ اما این پاسخ نشان می‌دهد امام گاهی علوم غیبی را از مجرای علم پیامبر اکرم دریافت می‌فرمود. پیامبر اسلام برای تعلیم حضرت، فرصت ویژه‌ای می‌گذاشت. کلاس خاصی که یک استاد و یک شاگرد داشت. امیرالمؤمنین خود می‌فرماید: «كُنْتُ إِذَا سَأَلْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَعْطَانِي وَ إِذَا سَكَتُّ اِبْتَدَأَنِي» هرگاه از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله سؤال مى‌كردم: او پاسخ مى‌داد و آن‌گاه كه ساكت بودم، او سخن آغاز مى‌كرد (امالی صدوق، ١:٢۴٣). 🔹 حضرت از ۶ سالگی تحت تربیت مستقیم پیامبر اکرم قرار گرفته است و مطابق با آنچه در خطبه قاصعه بیان شده، در لحظه بعثت تنها شاهد بعثت پیامبر بوده است. نکته مهمی که در این بخش وجود دارد این است که هنگام مبعوث شدن پیامبر اکرم، امام که تنها شاهد این اتفاق است به حضرت عرض می‌کند: من صدای نالۀ شیطان را شنیدم «لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ حِینَ نَزَلَ الْوَحْیُ». پیامبر می‌فرماید این صدای ناله شیطان است که با بعثت من از عبادت خویش مأیوس گردیده است «هذَا الشَّیْطَانُ قَدْ أَیِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ». بعد می‌فرماید: «إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ، وَتَرَی مَا أَرَی، إِلَّا أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ، وَلکِنَّکَ لَوَزِیرٌ وَإِنَّکَ لَعَلَی خَیْرٍ». تو آن چه را من می‌شنوم می‌شنوی، و آن چه را که من می‌بینم، می‌بینی، جز اینکه تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر من بوده و به راه خیر می‌روی (خطبه ١٢١). 🔻 بنابراین وجود امام علی علیه السلام در کنار پیامبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله به رشد و بالندگی رسید و گر علی، علی شد برای این بود که مورد تعلیم و تربیت رسول خدا واقع شد. 🆔 @ostadmaaref