#خاطرات
بنده یادم هست از منزل که می خواستم دبیرستان بروم روزی چهار نوبت از جلوی سینما شهر رد می شدم، یک نوبت نشد که بروم جلوی عکس های کذایی ببینم.
جالب این بود که هیچ وحشت از خانواده نبود که بگویم وحشت پدر یا مادر هست. خود من دنبال این بحث نبودم که این ستاره #سینما کیست، اسمش چیه، تصویرش کدام است.
....
#استاد_مهندسی (رحمت الله علیه )
#خاطرات
@ostadmohandesi
هدایت شده از استاد مهندسی(رحمت الله علیه)
#خاطرات
بنده یادم هست از منزل که می خواستم دبیرستان بروم روزی چهار نوبت از جلوی سینما شهر رد می شدم، یک نوبت نشد که بروم جلوی عکس های کذایی ببینم.
جالب این بود که هیچ وحشت از خانواده نبود که بگویم وحشت پدر یا مادر هست. خود من دنبال این بحث نبودم که این ستاره #سینما کیست، اسمش چیه، تصویرش کدام است.
....
#استاد_مهندسی (رحمت الله علیه )
#خاطرات
@ostadmohandesi
استاد مهندسی در کلام فضلای حوزه
غرویان: شنیدم ایشان گاهی عین عبارتهای اساتید خود را که ده، پانزده سال قبل فرموده بودند، از حفظ نقل میکردند و میفرمودند عین عبارت فلانی این بود.
- رضانیا: ایشان از اول ذهن قوی ریاضی داشتند و همان سال ششم ابتدایی در امتحانات نهایی در آباده، نفر اول شدند و تا آخر، چنین ذهنی داشتند.
📌معمولا مسائل را تجزیه و تحلیل عقلانی میکردند و برای انجام کاری، مسائل را از هر جهت تحلیل و بررسی میکردند و در صورتی که به نتیجه منطقی و عقلانی میرسیدند اقدام میکردند.
📌خیلی درگیر استخاره نبودند. به کسانی که از ایشان طلب استخاره میکردند میفرمودند: کاری نکنیم که عقلانیت ما تعطیل شود. استخاره جای خودش را دارد و در یک موقعیتهای خاص به خود است.
#خاطرات #خاطرات_استاد
@ostadmohandesi
#خاطرات
بنده یادم هست از منزل که می خواستم دبیرستان بروم روزی چهار نوبت از جلوی سینما شهر رد می شدم، یک نوبت نشد که بروم جلوی عکس های کذایی ببینم.
جالب این بود که هیچ وحشت از خانواده نبود که بگویم وحشت پدر یا مادر هست. خود من دنبال این بحث نبودم که این ستاره #سینما کیست، اسمش چیه، تصویرش کدام است.
....
#استاد_مهندسی (رحمت الله علیه )
#خاطرات
@ostadmohandesi
هدایت شده از استاد مهندسی(رحمت الله علیه)
#خاطرات
بنده یادم هست از منزل که می خواستم دبیرستان بروم روزی چهار نوبت از جلوی سینما شهر رد می شدم، یک نوبت نشد که بروم جلوی عکس های کذایی ببینم.
جالب این بود که هیچ وحشت از خانواده نبود که بگویم وحشت پدر یا مادر هست. خود من دنبال این بحث نبودم که این ستاره #سینما کیست، اسمش چیه، تصویرش کدام است.
....
#استاد_مهندسی (رحمت الله علیه )
#خاطرات
@ostadmohandesi
◾️من در پاريس بودم...
در بدترين شرايط تربيتي ما عنصري بنام اراده داريم و عوامل ديگر تربيتي که اگر ما آنها را فعال کنيم، محيط را کاملا عوض ميکند. اگر کسي در محيط پاک از جهت تربيتي زندگي کند از جهت چشم و غرايزجنسي راحتتر مي تواند زندگ يکند و اگر کسي در فضاي گناه آلودي باشد، بي حجابي ها باشد شرايط سخت تر مي شود.
آيا تفاوت شرايط باعث مي شود کسي که در محيط پاکيزه زندگي مي کند الزاما به انحراف کشيده نشود و خوشبخت باشد؟ و آن کسي که در محيط آلوده هست الزاما به انحراف کشيده بشود و آلوده بشود؟ خير. اين طور نيست.
◾️ چقدر جوان هاي پاک داريم که در کشور کفر زندگي مي کنند و چقدر پاک هستند. من در پاريس بودم. جوان تحصيل کرده که از کانادا مدرک دکترا گرفته و در پاريس تحصيل مي کند. آيا اين جوان غريزه ندارد؟ در محيط آلوده، پاک زندگي ميکند. جوان ديگري بود که در پاريس بدنيا آمده بود.
◾️وقتي وارد اتاق ايشان مي شدي مثل اينکه وارد حسنيه شده اي و پرچم يا ابا عبدالله را به اتاقش زده بود. شرايط، يک مقدار کار را سخت تر مي کند ولي اجبار بوجود نمي آورد. پس شرايط منفي، علت تامه براي شقاوت فردي نمي تواند باشد. همانطور که شرايط مثبت هم علت تامه براي خوشبختي او نيست. خدا به ما عقل، اراده و شعور باطني داده تا آنها را فعال کنيم.
◾️آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
#خاطرات
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
طلبگی استاد، نتیجه دعاهای اعتکاف
ایشان اصلا دنبال بحث طلبگی نبودند. نه خانوادهای داشتند که در آن طلبهای حضور داشته باشد و نه فضای شهر فضایی بوده که حوزه علمیهای داشته باشد و طلبههای زیادی آنجا باشد که افراد ترغیب شوند به سمت طلبگی بروند.
پدرم در رشته ریاضی فیزیک تحصیل میکردند و به شدت علاقه داشتند تا به دانشگاههای تهران راه پیدا کرده و در رشته مهندسی مکانیک ادامه تحصیل دهند.
ایشان آنقدر عزم راسخی در این تصمیم داشتند که از آباده به تهران آمده بودند و در کلاسهای کنکور خوارزمی که آن زمان در ایران خیلی معروف و مطرح بوده، شرکت میکردند.
این مسئله، شدت علاقه و انگیزه ایشان را نشان میدهد. مسئله کنکور و ادامه تحصیل خیلی برای ایشان مهم بوده و به هر حال در سال 1350 و با امکانات رفت و آمد آن روز و فاصلهای که تهران تا آباده استان فارس داشته، این موضوع اهمیت این امر برای ایشان را میرساند.
بعد از یک ماه از شروع کلاسها تعطیلاتی پیش میآید و ایشان به آباده بر میگردند. این تعطیلات مصادف میشود با اعتکافی که در شهر آباده برگزار میشده و آن زمان هم مثل الآن نبوده که جمعیت زیادی در اعتکاف شرکت کنند و حتی جا کم بیاید.
پدرم میگفتند 5-6 نفر از افراد مسن در اعتکاف شرکت کرده بودند و من هم برای اعتکاف به مسجد رفتم.
ایشان میگفتند عجیب بود که من در مراسم اعتکاف اصلا دعایم این نبود که حتما در کنکور و آن رشتهای که دلم میخواهد، قبول شوم. فقط دعا میکردم و از خدا میخواستم تا آن چیزی که خیر و صلاح من در آن هست، پیش آید و حتی فکر طلبگی هم در من نبود. اعتکاف که تمام شد و مدتی که گذشت، فکر طلبگی در من بوجود آمد.
علی مهندسی فرزنداستاد مهندسی
آرشیو بیانات #استاد_مهندسی رحمت الله علیه
#خاطرات
http://samtekhoda.tv3.ir/ExpertMatn/10738
◾️◾️◾️
@ostadmohandesi
◾◾◾