eitaa logo
استاد اخروی
388 دنبال‌کننده
329 عکس
157 ویدیو
11 فایل
🔷 کانال رسمی حجت الاسلام و المسلمین حاج سیدمحمدرضا اخـروی (حفظه‌الله) 🔹ارتباط با ادمین: @ostadokhravi_admin 🔹لینک کانال: eitaa.com/ostadokhravi
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت آقا مدظله‌العالی من همیشه به دوستان می‌گویم که سزاوار است انسان یک‌بار هم در اول ماه رمضان،  «» را بخواند. آخر ماه رمضان، با سوز و گداز این دعا را می‌خوانیم و با این ماه که این‌قدر فضیلت دارد، این‌قدر زیبا و با ارزش است، خداحافظی می‌کنیم؛ اما روز آخر ماه رمضان و شب عید فطر، دیگر وقت گذشته است. مؤمنین یک‌بار هم، امروز این دعا را مرور کنند تا بفهمند این فرصت چقدر گران‌بهاست. 🖇 دعاى وداع ماه مبارک رمضان ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi
💠 شرط تأثیر روزه آیت الله مجتهدی ره 💎 اگر بخواهی روزه اثر کند باید هم نکنی؛ مثل دارویی که اگر بخواهی اثر داشته باشد، پرهیز هم می‌کنی ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi
استاد اخروی
📣 سخنرانی شب‌های ماه مبارک رمضان 🔹 از ۱۶ فروردین الی ۲۵ فروردین 🔸 از ساعت ۲۱:۳۰ الی ۲۳ 📌 خی
▪️مراسم احیاء شب‌های قدر ▫️از ساعت ۲۳ الی ۲:۱۰ 📍 خیابان ۱۷ شهریور - بلوار قیام خ مشهدی‌رحیم (زیبای شمالی) حسینیه میامی‌ها ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi
شب قدر.pdf
418.2K
اعمال بخش اول برترین، مهم‌ترین و مؤثرترین اعمال
اعمال شبهای قدر.pdf
590K
اعمال بخش دوم یکی از کاملترین نوشته‌ها در باب اعمال عبادی خاص شبهای قدر
دعای‌جوشن‌کبیرآسان.pdf
345.9K
متن دعای ‌جوشن کبیر با فونت درشت و خوانا مخصوص به اندازه صفحه گوشی
رسول خدا صلی الله علیه و آله تَجاوَزوا عَنْ عَثَراتِ الْخاطِئينَ يَقيكُمُ اللّه‏ُ بِذلِكَ سوءَ الاَْقْدارِ؛ از لغزش‏هاى خطاكاران، درگذريد كه خداوند در عوض آن، شما را از پيشامدهاى ناگوار، حفظ خواهد كرد. تنبيه الخواطر، ج ۲، ص ۱۲۰ 🔻شب قدر بهترین زمان است برای حلالیت طلبیدن و حلال کردن همه آنهایی که در حق ما تقصیر و قصوری داشتند 🌹 ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi
آن شب، شب نوزدهم ماه رمضان ، عبدالله سحری اش را که خورد، اسبش را زین کرد لباس سفر پوشید، غلاف شمشیر به کمر بست و درحالی‌که خود را در لباس و عمامه سیاهی پوشانده بود، راهی مسجد جامع شد. افسار اسب را به تیرک چوبی مقابل مسجد بست و راه افتاد. تیغه‌ی شمشیرش را تیز کرد و آن را به زهری کشنده آغشته کرد. امیدوار بود که دوستانش برک و عمرو در چنین شبی به مراد خود رسیده باشند. شاید برای آن دو که در مصر و شام غریبه بودند و کسی آن‌ها را نمی‌شناخت، کار به دشواری کار او نبود که همه در کوفه او را می‌شناختند. مثل نافع ابن اشعث دوست قدیمی‌اش که حالا مقابل در مسجد با دیدن او ایستاد و بدون سلام و احوال‌پرسی، با کنایه پرسید:  «تو این‌جا چه می‌کنی عبدالله؟ نکند تو هم از توابین شده‌ای؟!» بعد بدون این‌که منتظر جواب باشد، ادامه داد: «لباس سفر به تن داری؛ تازه از راه رسیده‌ای یا عازم سفری؟» عبدالله از گوشه‌ی چشم او نگاه کرد. فکر کرد اگر برای کار مهم‌تری نیامده بود، جواب او را طوری می‌داد تا دیگر در کار دیگران دخالت نکند. بی‌آن‌که پاسخش را بدهد به‌طرف شبستان مسجد به راه افتاد، هنوز چند قدمی بیشتر برنداشته بود که نافع کتف او را چسبید. عبدالله به‌ناچار ایستاد. بدون این‌که برگردد و به نافع نگاه کند، گفت: «تو از من چه می‌خواهی؟ چرا دست از من برنمی‌داری؟» نافع کنارش ایستاد و گفت: «بگو با چه قصدی به کوفه آمده‌ای؟ این‌جا چه می‌خواهم؟» بعد پوزخندی زد و ادامه داد: «راستی! می‌خواهی در نماز به علی اقتدا کنی؟» عبدالله بر خود مسلط شد و نرمی گفت: «به قصد و نیت خیری به کوه آمده‌ام به‌زودی خواهی فهمید.» سپس با پیمودن چند گام بلند به اندرون مسجد رفت. بدون این‌که سرش را بلند کند و در انتهای مسجد چهارزانو نشست و درحالی‌که غلاف شمشیرش را زیر عبایش پنهان کرده بود، سرش را روی سینه‌اش خم کرد و مشغول گفتن ذکر شد و زمانی‌که صدای همهمه‌ای شنید، سرش را بلند نکرد. سرش را دوباره به زیر انداخت تا نگاهش در نگاه علی تلاقی نکند. علی در سجده بود و همه نمازگزاران صدای محکم پاهای عبدالله را شنیدند. کسی انگار می‌دوید؛ کسی که نعره بلندی کشید و پیش‌از آن‌که علی سرش را از سجده بردارد، او را در محراب نقش زمین کرد. آن‌هایی که سر از سجده برداشتند؛ دیدند که مردی با شمشیر خون‌آلود به‌طرف در خروجی مسجد می‌دوید. فریاد نافع، اولین فریادی بود که برخاست: بگیرید این حرام‌زاده را! بگیرید! چندنفری به‌طرف او یورش بردند و پیش‌از این‌که از در خارج شود، به چنگش آوردند. صدای تکبیر و واویلا از محراب بلند شده بود. از جایی‌که علی، غرق در خون زیر لب بسم‌الله و بالله و علی ملّة رسول الله می‌گفت. اقتباس از کتاب «ناقوس‌ها به صدا درمی‌آیند» ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 امام باقر علیه السلام: سَأَلتُهُ عَن لَيلَةِ القَدرِ. قالَ: «هِيَ لَيلَةُ إحدى وعِشرينَ، أو ثَلاثٍ وعِشرينَ» قُلتُ : ألَيسَ إنَّما هِيَ لَيلَةٌ؟ قالَ : «بَلى» قُلتُ : فَأَخبِرني بِها. فَقالَ: «وما عَلَيكَ أن تَفعَلَ خَيرا في لَيلَتَينِ؟» 🔹 از امام باقر عليه السلام درباره پرسيدم فرمود:«شب بيست و يكم يا بيست و سوم است» گفتم: مگر نه اين كه شب قدر، يک شب است؟ فرمود: «آرى» گفتم: پس ، آن را به من خبر بده. فرمود: «چه عيبى دارد كه در دو شب ، كار خير انجام دهى؟!» 📚تهذيب الأحكام ج ٣ ص ٥٨ ح ٢٠٠ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi
7.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کفن کنید مرا رو به قبله حرمش چه جای قشنگی برای تدفین است اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِين (صلوات الله علیه و علی آبائه و علی اولاده) ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi
در شرافت کمتر از شبهای آن نیست و لذا باید روزهای آن را نیز مانند شبها حرمت نگاه داشت و بیش از سایر ایام بر مراقبه کوشید و نواقص اعمال در شبهای قدر را با روزهای آن جبران کرد. ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi