قتلگاه #شهید پرافتخار هسته‌ای دکتر محسن #فخری_زاده رضوان الله تعالی علیه ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi

یک هفته قبل در چنین دقایقی با مظلومیت #شهید شدی اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi

ما خریدی برای #عقد نداشتیم. برای حاجی یک انگشتر #عقیق به قیمت صد و هشتاد تومان خریدیم. ایشان هم برای من یک #انگشتر هزار تومانی خرید. بعدها حاجی می‌گفت: وقتی مادرت می‌گفت که لباس و چیزهای دیگر هم بخر و تو می‌گفتی: نه همین‌ها #بس_است، برگردیم، نمی‌دانی که در دلم از #خوشحالی چه خبر بود؛ از اینکه می‌دیدم شما #الحمدللّه همانی هستید که می‌خواهم. سردار #شهید محمد ابراهیم همت🕊 ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi

منصوره خانم :گفت: «ماشاء الله کشیده به على ، على هم نوزادیش همین جور بود بچه‌م؛ مظلوم!» پشت به دیوار آشپزخانه نشسته بودم. روبه روی قاب عکس علی آقا و امیر ، بچه‌م خیلی گرسنه بود. با ولع شیر می‌خورد. دستی روی کلاه سفیدش کشیدم و خیره شدم به عکس علی آقا و امیر ، جمله ای از علی آقا زیر عکس بود که با خط قرمز نوشته بود: «کسی می‌تواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که در سیم خاردارهای نفسش گیر نکرده باشد.» [برشی از کتاب گلستان یازدهم] #شهید #علی_چیتسازیان تولد | ۲۰ آذر ۱۳۴۱ ازدواج | ۷ فروردین ۱۳۶۵ شهادت | ۴ آذر ۱۳۶۶ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi

دکتر هیچ وقت دیر به کلاس نمی‌آمد و زود هم نمی‌رفت. تمام وقت را می‌ماند و معمولاً ۹۹ درصد زمان هم به درس و بحث می‌گذشت. یک روز که ایام شهادت حضرت زهرا (س) بود همراهش چند کتاب عربی و فارسی آورد و حدود نیم ساعت درباره ایشان صحبت کرد ناگهان با صدای بلند شروع کرد به گریه کردن. اصلاً انتظارش را نداشتیم همه تعجب کرده بودند. [شهید علم دفتر اول ، ص ۳۶] #شهید #مجید_شهریاری تولد | ۱۶ آذر ۱۳۴۵ استاد تمام | دی ۱۳۸۸ شهادت | ۸ آذر ۱۳۸۹ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi

شهید صیاد شیرازی : در کردستان درگیری شدیدی میان رزمندگان با کومله و دمکرات به وقوع پیوست. در این شرایط از هوانیروز درخواست کمک کردیم. ۲ خلبان یعنی شهیدان کشوری و شیرودی فوری با درخواستمان موافقت کردند و لحظاتی بعد بالای سر ما حاضر شدند. مکان‌های مدنظر به آن‌ها اعلام شد و آن‌ها نیز آنجا را زیر آتش خود گرفتند. در این هنگام که مهمات هلی‌کوپترها تمام شد، متوجه شدم که شهید کشوری علیرغم کمبود سوخت منطقه را ترک نکرده است. با او تماس گرفتم تا منطقه را ترک کند، اما او گفت: «من باید کارم را به اتمام برسانم.» با دوربین حرکات شهید کشوری را رصد می‌کردم. دیدم که خودش را به جاده‌ای رساند که در آن یک جیپ سیمرغ بود که عناصر ضد انقلاب در حال فرار بودند. سپس هلی‌کوپترش را به آن خودرو نزدیک کرد و آن‌قدر پایین رفت تا با اسکیت هلی‌کوپتر به آنها کوبید و بعد جیپ به ته دره سقوط کرد. دوباره با او تماس گرفتم و گفتم: «با توجه به تأخیر شما برای بازگشت، هلی‌کوپتر دیگر سوخت کافی ندارد که خودت را به قرارگاه برسانی! همین‌جا فرود بیا.» اما شهید کشوری گفت: «اگر فرود بیایم، هلی‌کوپتر را مورد هدف قرار می‌دهند. با ذکر یا زهرا خودم را به قرارگاه می‌رسانم.» ساعتی بعد ناامیدانه با قرارگاه تماس گرفتم. به من گفتند: «او با سلامت و با ذکر یا زهرا در حالی که هیچ سوختی در هلی‌کوپتر نبود، به قرارگاه رسیده است.» #شهید #احمد_کشوری تولد | ۳۱ تیر ماه ۱۳۳۲ ازدواج | ۱۳۵۵ شهادت | ۱۵ آذر ۱۳۵۹ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ کانال رسمی حجت‌الاسلام‌والمسلمین اخروی: @ostadokhravi