eitaa logo
📖 کانال آموزشی غیر رسمی استاد احمد پاکتچی 📖
1.3هزار دنبال‌کننده
251 عکس
22 ویدیو
87 فایل
OstadPakatchi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 ﷽ 🌿 💠 با استعانت از خداوند متعال و با توسل به اهل بیت عترت و طهارت علیهم السلام، کانال آموزشی غیر رسمی استاد احمد پاکتچی کار خود را در روز اول ماه رمضان 1439 هجری قمری در پیام رسان ایتا آغاز کرد. 🆔 @OstadPakatchi🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[Forwarded from 📖 کانال آموزشی غیر رسمی استاد احمد پاکتچی 📖] 🍃🌼بسم الله الرحمن الرحیم 🌼🍃 🍃🌼بسم الله الرحمن الرحیم 🌼🍃 💠 رازگشایی از لایه‌های پنهان خطبه ی اول نهج‌البلاغه در پرتو تحلیل روایت‌شناختی 🗓 22 اردیبهشت 1397 ☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸 💠 در فرهنگ آکسفورد «روایت» عبارت است از هر گزارشی که از رخداد‌های مرتبط با هم ارائه می‌شود. این ارتباط می‌تواند معطوف به امر واقع باشد، می‌تواند حالت ذهنی و تصوری داشته باشد. به عبارت ساده روایت یعنی یک داستان که در آن روابط علّی و معلولی وجود داشته باشد. 🔸 در یک گفتمان روایی با سه قسم مواجه ایم: ضعیف‌ترین نوع که پیشا داستان است و فقط در آن وقایع در کنار هم قرار می‌گیرند. قوی‌تر از آن، داستان است که وقایع بر اساس ترتیب زمانی کنار هم قرار می‌گیرند و قوی‌ترین نوع آن پی‌رنگ یا روایت است که میان وقایع ارتباط علی و معلولی هم وجود دارد. ♦️ از نظر کسانی که کار روایت‌شناختی می‌کنند خطبه ی اول نهج‌البلاغه یک نمونه ی نامناسب برای کار روایت‌شناختی است. یکی از بحث‌های جدی خطبه ی اول مساله ی «خلقت» است، از خلقت آسمان و زمین تا خلقت انسان. دو سوم کل خطبه را بحث درباره ی مراحل خلقت تشکیل داده است. هم می‌توان با نگاه علّی و معلولی به مساله ی خلقت نگاه کرد و هم بدون این طرز نگاه به آن نگریست. مثلا آیه ی ۵۶ سوره ی ذاریات می‌فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ؛ و جن و انس را نیافریدم جز براى آن که مرا بپرستند». این آیه در پی بیان علت آفرینش انسان است و رابطه ی علّی و معلولی را بیان می‌کند. 🔹 اولین چرایی که در این خطبه مطرح می‌شود راجع به این است که چرا شیطان به انسان سجده نکرد: «فَقَالَ سُبْحَانَهُ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ اعْتَرَتْهُ الْحَمِیَّهُ وَ غَلَبَتْ عَلَیْهِ الشِّقْوَهُ وَ تَعَزَّزَ بِخِلْقَهِ النَّارِ وَ اسْتَوْهَنَ خَلْقَ الصَّلْصَالِ». حضرت در بیان این چرایی چهار توضیح روشن ارائه می‌کنند. این مورد اولین نمونه از مواردی است که در خطبه ی اول مساله ی علیت مورد توجه قرار گرفته است. 🔸 ما معمولا در موضوع عبادات دنبال یافتن علتشان نیستیم، اما در این خطبه، علت حج به تفصیل بیان شده است. بیشترین جایی که درباره ی علیت بحث شده است در همین فراز است. در این خطبه، روند علت‌یابی از کم‌رنگی به سمت پررنگی پیش می‌روند؛ یعنی در ابتدا علت‌یابی وجود ندارد، اما در انتها به مرحله ی استنتاج می‌رسد. نخستین جایی که سخن از علت‌یابی است بحث سجده نکردن ابلیس در برابر انسان است. در آن جا استکبار ابلیس مورد توجه قرار گرفته است. در بیان علت بعثت پیامبران مساله ی فریب دادن انسان‌ها توسط ابلیس مورد توجه قرار گرفته است. ابلیس زمانی در ضعیف‌ترین موقعیت خود قرار دارد که معنویت در کمال خود باشد. ♦️ در این خطبه، علت‌یابی اول عبارت است از «توحد ابلیس» و این که از اجتماع ملائک خارج شد. در علت‌یابی دوم بحث از ارسال رسل در زمانی است که مردم عهد الهی را نقض کردند. در علت‌یابی سوم بحث از این است که پیامبر اسلام توانستند مردم را از تشتت رهایی بخشند: «أَهْلُ الْأَرْضِ یَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَهٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَهٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَهٌ بَیْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ أَوْ مُشِیرٍ إِلَى غَیْرِهِ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَهِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَهِ؛ در شبانگاه طلوع اسلام، پریشانی و نابسامانی همه جا سایه‏‌گستر بود، و ملّت‌های روی زمین در اسارت تفرقه، آرزو‌های پراکنده، و آیین‌های یاوه‏ بودند: گاه خدای را به آفریدگانش مانند کرده و یا صفاتی دور از ساحت قدسش بدو نسبت داده و یا بر آستان خدایگانی سر نهاده. پس خدای عزیز به نور خاتم، آنان را به راه آورد و به برکت او از نادانی رهاند». 🔸 در علت یابی چهارم مساله ی حج بیان می‌شود. حج باعث می‌شود مردم دور هم جمع شوند: «یَأْلَهُونَ إِلَیْهِ وُلُوهَ الْحَمَامِ». مشاهده می‌کنیم که میان این چهار فراز ارتباط منطقی روایت‌شناختی بر قرار است. مضمون این خطبه از لحاظ علیت‌شناسی عبارت است از: یک، نفی توحد و رفتن به سمت یک‌رنگی و جماعت؛ دو، نفی استکبار و خضوع در برابر خداوند. به عبارتی قسمت حج، بخش نتیجه‌گیری خطبه است. روند علت‌یابی در نهایت به تراکم حداکثری می‌رسد که نتیجه ی خطبه را بیان می‌کند. ☘🌺☘🌺☘🌺☘ برای دسترسی کامل به مطلب فوق روی لینک زیر کلیک نمایید. ➡️ https://goo.gl/aCnfbV 🌷اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🌷 🆔 @OstadPakatchi
بررسی روایت شناختی خطبه ی اول نهج البلاغه.pdf
174K
#گزارش_متنی 💠 نشست: بررسی روایت شناختی خطبه ی اول نهج البلاغه ✅ استاد احمد پاکتچی ♦️ 22 اردیبهشت 1397 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بررسی روایت شناختی خطبه ی اول نهج البلاغه (جلسه ی دوم) ♦️ دکتر پاکتچی 🔹 97.2.29 🔸 تهران-بنیاد نهج البلاغه 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 عنوان: کاربردی سازی مطالعات قرآنی؛ ضرورت و راهکار ♦️ سخنران: دکتر پاکتچی 🔹 1397.03.6 حدود ساعت 21 (بعد از افطار) 🔸 مصلی امام خمینی (رحمه الله علیه) . 🔰بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم. 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بررسی_روایت_شناختی_خطبه_ی_اول_نهج.mp3
14.35M
💠 بررسی روایت شناختی خطبه ی اول نهج البلاغه (جلسه ی دوم) ♦️ سخنران: دکتر پاکتچی 💠 زمان: 1397.02.29 🔸 مکان: تهران-بنیاد نهج البلاغه 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍂🍁 بسم الله الرحمن الرحیم 🍁‌🍂🍃 📄 📄 🌷 عنوان مقاله: حجاب🌷 🌷 نویسنده: دکتر احمد پاکتچی🌷 💠 مدخل برگزیده ی دایرة المعارف بزرگ اسلامی 🌿 💠🌿🆔 @OstadPakatchi 🍃🌺🌿 💠🍃💠🌿💠🍃💠🍃💠
مدخل حجاب.pdf
635K
📄 #دانلود_مدخل_برگزیده 📄 🌷 #حجاب 💠🌿🆔 @OstadPakatchi 🍃🌺🌿 💠🍃💠🌿💠🍃💠🍃💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#نشست_تخصصی 💠 عنوان: کاربردی سازی مطالعات قرآنی؛ ضرورت و راهکار ♦️ سخنران: دکتر پاکتچی 🔹زمان: یکشنبه 6 خرداد 1397 🔸 مصلی امام خمینی رحمه الله علیه 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌼بسم الله الرحمن الرحیم 🌼🍃 💠 کاربردی‌سازی مطالعات قرآنی 🗓 6 خرداد 1397 ☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸 💠 کاربردسازی مطالعات قرآنی مسأله‌ای است که از مسائل جزئی‌تر دیگر تشکیل یافته و به این سهولت نمی‌توان نسخه‌ای برای حل آن ارائه کرد. 🔸 در این حوزه ی مطالعات قرآنی ما یک انتقاد اساسی داریم و یکی از مشکلات ما در مطالعات قرآنی و در آموزش‌های دانشگاهی در این حوزه آن است که هدف ما نفس علم است و این مهم‌ترین سد هر نوع کاربردی‌سازی است. 🔹 اقداماتی که برای کاربردی‌سازی علوم قرآنی انجام شده است کافی نیست؛ مهم‌ترین معنای کاربردی‌سازی مطالعات قرآنی حل مسائل جامعه است. در حالی که ما در مطالعات علوم قرآنی نیازمند توسعه ی روش‌های کمی و کیفی هستیم و بدون آن نمی‌توان به مشکلات جامعه پرداخت. در همین راستا ضرورت دارد در حوزه ی تفسیر به استخراج برداشت‌های موجود در تفاسیر قرآن بپردازیم، با تکیه بر تاریخ اندیشه و تاریخ گفتمانی و پالایش برداشت‌ها و اقوال، برای عصری کردن و روزآمد کردن آن تلاش کنیم؛ همچنین باید چرخش‌ها در تفاسیر را مطالعه کرده و برای مثال بدانیم که چرا تا یک زمانی یک آیه به نحوی فهمیده شده و پس از آن به نحو دیگر فهمیده شده‌ است و باید بدانیم کدام مباحث تفسیری مناسب عصر ماست. ✅ بحث استفاده از روش‌های کمّی مهم است. تا وقتی یاد نگیریم از روش‌های کمّی استفاده کنیم و از نرم‌افزارهای پیمایشی یاری بجوییم، نمی‌توانیم به حل مسائل اجتماعی و کاربردی‌سازی نائل شویم. ♦️ از نکات دیگر در خصوص کاربردی‌سازی، بازتولید متناسب آموزه‌هاست. ما باید نگاه درجه دوم در کنار نگاه درجه اول را دارا باشیم و پژوهش در خصوص تعامل میان این دو را مدنظر قرار دهیم و ضروری است تا تعریف درست از نسبت فرد و جامعه در بازتولید آموزه‌ها وجود داشته باشد و در کنار این ضرورت‌ها بایستی به راهکارهای مؤثر و روشن در تعامل میان دین و عقل رسید. 🔹 ما تصور می‌کنیم بازتولید آموزه‌ها، نوشتن آیه و ترجمه ی آن و بیان آدرس آیه است؛ باید مخاطب امروز را شناخته و برای این کار مشخصات جامعه ی مدرن را شناسایی کنیم. یکی از ویژگی‌های تمدن مدرن اهمیت نگاه درجه دوم است که فرد در آن می‌تواند به نوعی خودشناسی برسد. 🔸 بحث دیگر مساله ی فردگرایی است و البته اینجا منظورم فردگرایی لجام گسیخته نیست. این که در طول 100 سال اخیر مساله ی تدبر اهمیت پیدا کرده است به این خاطر است که فردگرائی رواج یافته است. مساله ی رسیدن به راهکارهای تعامل دین و عقل مهم است که معمولاً ما در اینجا جاخالی داده‌ایم و گفته‌ایم دین و عقل عین هم هستند. زمانی چالش دین و عقل را حل می‌کنیم که بتوانیم جاهایی که این دو حرف هم را نقض می‌کنند، راه‌حل بدهیم و ما باید در مطالعات قرآنی راهکارهایی برای این مسائل داشته باشیم. مراد از عقل در اینجا عقل به معنای عرفی است، و الا کجا می‌توان عقل ایده‌آل را یافت.انسان‌های کنونی انسان‌هایی معمولی‌اند که عقل‌هایشان در تعارض با وحی می‌تواند باشد. ♦️ برای دسترسی کامل به مطلب فوق روی لینک زیر کلیک نمایید. ➡️ http://tn.ai/1737388 🌷اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🌷 🆔 @OstadPakatchi
کاربرد مطالعات قرآنی.pdf
186.6K
#گزارش_متنی 💠 نشست: کاربردی سازی مطالعات قرآنی؛ ضرورت و راهکار ♦️ سخنران: دکتر پاکتچی 🔹زمان: یکشنبه 6 خرداد 1397 🔸 مصلی امام خمینی رحمه الله علیه 🆔 @ostadpakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کمیت و کیفیت در افعال در حوزه معرفت در قرآن کریم با رویکرد معناشناسی(1).mp3
23.9M
💠 کمیت و کیفیت در افعال در حوزه معرفت در قرآن کریم با رویکرد معناشناسی ♦️ سخنران: دکتر پاکتچی 💠 زمان: 1394.06.09 🔸 مکان: تهران-پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 🆔 @OstadPakatchi
🍃🌼بسم الله الرحمن الرحیم 🌼🍃 💠آنچه در این صوت می شنوید... ☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸 ♦️ برخی الفاظ از معنای کمّی به معنای کیفی منتقل شده‌اند. ریشه‌های قرآنی «کبر»، «عرف» و «وجد» در اصل به معنی بزرگ شدن‌اند، اما پس از انتقال به معنی دانستن هم به کار رفته‌اند. 🔹 روش من معناشناسی تاریخی است. می‌خواهم نشان دهم که چگونه از افعال کمی، معنی کیفی مراد می‌شود و الگوهای انتقال افعال کمی به کیفی چگونه است. ✅ نتیجه‌ای که من می‌خواهم بگیرم این است که وقتی زبان، معنایی را که داشته دوباره تولید می‌کند، معنای قبلی از بین رفته است. برخی کلمات در قرآن وقتی با این رویکرد مورد بررسی واقع می‌شوند معنای جدیدی خواهند یافت. بزرگ شدن، بلند شدن، اندازه گرفتن و شمردن در قرآن به معنی دانستن منتقل شده‌اند. ♦️ در زبان‌های دیگر از جمله انگلیسی هم از بزرگ شدن به معنای دانستن استفاده شده است، در قرآن ریشه «وجد» به معنای بزرگ شدن است که به معنای دانستن انتقال یافته است و ما هر دو صورت پیش و پس از انتقال را داریم. معنای پیش از انتقال در آیه ی ۳ سوره ی جن آمده است «وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا: و اين كه او پروردگار والاى ما همسر و فرزندى اختيار نكرده است». 🔹 اینجا جد از ریشه اصلی وجد است و به عظمت خدا اشاره دارد. معنای وجد به معنای یافتن مربوط به عربی پس از قرآن است و در عربی قرآنی، به معنای یافتن نبوده بلکه به معنی دانستن است. در آیه ی ۸ سوره ی جن «وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا: و ما بر آسمان دست يافتيم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهاى شهاب يافتيم» وجد به معنای دانستن است و معنای یافتن نمی‌دهد. 🔸 حروف اصلی «کبر» به معنای بزرگ است و در قرآن در برخی موارد این واژه به معنای «به ذهن آمدن» انتقال یافته شده است. در آیه ی «أَوْ خَلْقًا مِمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُم: ْ يا آفريده‌اى از آنچه در خاطر شما بزرگ مى‌نمايد» (اسرا، ۵۷) کبر به معنی خطور به سینه و به ذهن آمدن است. 💠 الگوی دوم ساخته شدن دانستن از مفهوم بلندی است. این انتقال از آنجا ناشی می‌شود که شما در جای بلند اشراف یافته و به معرفت بیشتری می‌رسید. ریشه ی «طلع» به معنی بالا رفتن است، اما اطلع به معنای اطلاع یافتن و آگاه شده را داریم. هم صورت قبل از انتقال و هم صورت بعد از انتقال «طلع» را در قرآن داریم. ساخت بعدی از باب «عرف» است و معنای بلندی دارد و از این معنا به فعل عرف و معرفت منتقل شده‌ایم. در قرآن هم معنای قبل و هم بعد از انتقال را داریم. ♦️ عکس این فرایند هم صادق است و از وضعیت پایین آمدن به معنای ندانستن است. دیگر انتقال معنای بلندی به دانستن، از تسلط است. 🔸 مفهوم اندازه‌گرفتن نیز به معنای دانستن انتقال یافته است. ثقل در معنای دانستن در قرآن به کار رفته است. الثقلان در آیه ی «سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلَان:ِ اى جن و انس زودا كه به شما بپردازيم» به معنای جن و انس گفته می‌شود، در این جا معنای سنگینی نیست بلکه به ذی شعور بودن این دو اشاره می‌کند. ✅ بر اساس بازسازی که بنده انجام داده‌ام «وکل» به معنی دانستن و ماهر بودن است. صفت مشبهه اینجا یعنی ماهر و آگاه است و اگر ما به این معنی امروز می‌گیریم، به خاطر مهارت و آگاهی اوست. در آیه‌ای «وکل» یعنی کسی که تقسیم و حساب را بلد است و به اندازه دلالت می‌کند. 🔹 ماده ی حسب نیز در اصل به معنای شمردن بوده که به معنای دانستن منتقل شده است. ❇️ ثنی نیز از معنای شمردن به دانستن انتقال یافته است. مثنا می‌تواند به معنی دو دو باشد اما از این ثنی هم گرفته شده که معنی شمردن است. گایگر معنای دوم مثنا را صورت معرب مشنای عبری می‌داند. این اشتباه زبان‌شناختی دارد، زیرا در وام گرفتن واژه‌های عبری در عربی، اگر واژه‌ای «ش» داشته باشند به «س» تبدیل شده یا بی‌تغییر می‌ماند. در مورد مثنی، وام گیری در کار نیست، بلکه ریشه مشترک عربی و عبری در سامی است. پیشنهاد من این بود که ریشه ی ثنی را در سامی شناسایی کنیم به معنی فکر کردن که مشنا در عبری است و در عربی مثنا ساخته می‌شود و به معنای تفکر و اندیشه خواهد بود. مثانی را در آیه ی ۸۷ سوره ی حجر «وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ: و به راستى به تو سبع المثانى [=سوره ی فاتحه] و قرآن بزرگ را عطا كرديم» باید به این معنا گرفت که سبع نیز در این آیه صورتی انتقال یافته به معنای دانایی است. 🌷اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم 🌷 🆔 @OstadPakatchi
#پوستر_نشست 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اباضیه و تاریخنگاری.pdf
729.5K
#فایل_PDF_مقاله ⏹ نام مقاله: اباضیه و تاریخ نگاری 💠 دکتر احمد پاکتچی 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا