هدایت شده از مامان دکترجان
#نهج_البلاغه☺️🌿
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۱۴💠
🔘نتیجه بی مِهری بستگان
🔷️امام علیه السلام در این جمله به کسانی که بستگان نزدیکش نسبت به او بی مهری میکنند و رهایش میسازند دلداری و امیدواری میدهد که نباید از این جریان مایوس گردند؛خداوند راه دیگری به روی او میگشاید و میفرماید:
🌷«کسی که نزدیکانش او را رها سازند آنها که دورند برای (حمایت از او و یاری اش) آماده میشوند»؛
در واقع این حکمت و رحمت الهی است که انسانها به وسیله بستگان و دوستان نزدیک حمایت شوند؛ولی اگر آنها به وظیفه خود عمل نکردند و به صله رحم و مسئولیتهای دوستی پشت پا زدند این مسئولیت را بر عهده دیگران میگذارد تا بنده اش در میان توفان حوادث-> تنها نماند.
مثلا پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله طائفه قریش که نزدیک ترین نزدیکان او بودند نه تنها حمایتش نکردند بلکه به دشمنی او برخاستند؛اما خداوند دورافتاده ترین قبائل را از قبیله قریش یعنی اوس و خزرج را به حمایت او برانگیخت که از جان و دل او را حمایت کردند و آئین او را پیش بردند و جالب این که اوس و خزرج با هم عداوت و دشمنی دیرینه ای داشتند ولی در حمایت از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله متحد و متفق بودند و امثال این موضوع در طول تاریخ بسیار دیده شده است.
🔷️احتمال دیگری که در تفسیر این کلمه حکمت آمیز وجود دارد این است که امام میخواهد بفرماید: در صورتی که نزدیکان و بستگان از نیروهای یکدیگر استفاده نکنند و نسبت به هم بی اعتنا باشند ای بسا دورافتادگان آنها را میربایند و از وجود آنان بهره میگیرند.
👈🏻نمونه این مطلب مسئله ای است که در این ایام کشور ما و بسیاری از کشورها با آن روبرو هستند که به نام فرار مغزها معروف است؛هنگامی که ما از مغزهای لایق و آماده و افکار بلند و استعدادهای سرشار جوانانمان استفاده نکنیم آنها از میان ما فرار کرده و دورافتادگان از نیروهای آنها استفاده میکنند که این ضایعه ای است بزرگ و غیر قابل جبران.
🌤در واقع تفسیر اول دلداری و تسلی خاطری است به تضییع شدگان و
🌤تفسیر دوم سرزنشی است نسبت به تضییع کنندگان.
🍂البته تفسیر اول مناسب تر به نظر میرسد، هرچند جمع میان دو تفسیر نیز امکان پذیر است.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
#نهج_البلاغه ☺️🌿
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۱۵💠
🔘سرزنش گرفتاران چرا؟
امام علیه السلام در این کلام نورانی اش میفرماید:
🌷«هر شخص گرفتاری را نمی توان سرزنش کرد (چه بسا بی تقصیر باشد) »؛ (مَا کُلُّ مَفْتُونٍ یُعَاتَبُ).
🔷️سرچشمه گرفتاریها و مشکلات و مصائبی که دامن گیر انسان میشود کاملاً مختلف است؛
🍁گاه نتیجه مستقیم اعمال انسان است که بر اثر ندانم کاری ها، سستی ها، تنبلیها و استفاده نکردن به موقع از فرصتها دامان او را گرفته است.
👈🏻به یقین چنین شخصی درخور سرزنش است؛
🍁ولی گاه میشود که این مشکلات کفاره گناهان انسان است و خداوند میخواهد او را به این وسیله در دنیا پاک کند.
چنین کسی گرچه به سبب گناهش درخور سرزنش است ولی چون مشمول لطف الهی شده
👈🏻سزاوار ملامت نیست و
🍁گاه سرچشمه آن آزمایشهای الهی است که خدا میخواهد با آن مشکل و گرفتاری بنده خود را پرورش دهد که همچون فولاد آبدیده در کوره حوادث مقاوم سازد و یا همچون طلای ناخالصی را که به کوره میبرند تا خالص گردد او را خالص سازد در اینجا نیز
👈🏻جای سرزنش نیست،
بنابراین همه گرفتاران و بلا دیدگان را نمی توان سرزنش کرد و حتی در آنجایی که انسان خود سرچشمه آن گرفتاری باشد باز گاهی جاهل قاصر است و گاه مقصر؛تنها اگر مقصر باشد در خور سرزنش است.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
#نهج_البلاغه ☺️🌿
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۱۶💠
🔘پیشی گرفتن تقدیر و تدبیر
امام علیه السلام در اینجا به نکته مهمی اشاره میفرماید و آن این که چنان نیست که همیشه انسانهای مدیر و مدبر پیروز گردند؛
گاه تقدیرات همه تدبیرات آنها را برهم میزند.🌪
🔷️میفرماید:
🌷«حوادث و امور، تسلیم تقدیرهاست تا آنجا که گاه مرگ انسان در تدبیر (و هوشیاری او) است»؛ (تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ، حَتَّی یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ).
هدف از بیان این نکته آن است که گرچه انسان باید در همه امور هوشیارانه و مدبرانه عمل کند؛اما چنین نیست که از
《لطف خدا بی نیاز باشد.》
خداوند برای بیدار ساختن انسان و شکستن غرور و غفلت او گهگاه اموری مقدر میکند که بر خلاف تمام تدبیرها و پیش بینیها و مقدمه چینیهای انسان است تا به او بفهماند در پشت این دستگاه، دست نیرومندی است که هیچ کس بی نیاز از لطف و محبت او نیست.
🌤تنها مطلبی که در اینجا تذکر آن لازم است این است که هرگز مفهوم این سخن آن نیست که انسان
❌دست از تدبیر و دقت و بررسی لازم در کارها بردارد ❌
و همه چیز را به گمان خود به دست تقدیر بسپارد، بلکه شعار ««وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی»؛ بهره انسان تنها با سعی و تلاش او ارتباط دارد» (. نجم، آیه ۳۹. ) را نباید هرگز فراموش کند و به تعبیر دیگر انسان
💢نباید از اراده و تقدیرات الهی و این که همه چیز به دست اوست غافل شود و
💢نیز نباید دست از
《تلاش و کوشش》بردارد.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
#نهج_البلاغه ☺️🌿
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۱۷💠
🔘تغییر حکم یا تغییر شرایط
🔹️این سخن حکمت آمیز در واقع پاسخی است به سؤالی که بعضی از یاران امام درباره تفسیر یکی از سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کرده اند.
🔹️در آغاز اسلام که عدد مسلمانان کم بود و در میان آنها گروهی از پیران نیز وجود داشتند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اصرار داشت که پیران چهره جوان به خود بگیرند تا مایه ترس و وحشت دشمن شوند و نشانی از ضعف در آنها دیده نشود به همین دلیل دستور خضاب و رنگ کردن صادر شد. منتها برای این که دشمنان اعم از یهود و مشرکان، از نکته این کار باخبر نشوند و دوستان نیز احساس ضعف نکنند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این دستور را مستند به عدم شباهت با یهود کرد که این کار را به خود اجازه نمی دادند.
امام علیه السلام به این نکته دقیق اشاره میکند که هر حکمی تابع موضوع خود است؛ اگر موضوع تغییر یابد آن حکم نیز عوض میشود، همان گونه که اگر شراب سرکه شود و یا کافر مسلمان گردد حکم آن تغییر پیدا میکند.
🌷امام علیه السلام میفرماید: موضوع این حکم رعب افکندن در دل دشمنان از طریق جوان نمایی پیران بوده و این مربوط به زمانی است که عدد مسلمانان کم بود اما در عصر امام که اسلام سراسر منطقه را فرا گرفته بود و حکومت اسلامی تثبیت یافته بود نه ترسی از مشرکان وجود داشت و نه خوفی از یهود، دیگر موضوعی برای رعب افکندن در دل دشمن از طریق رنگ کرد موهای سفید باقی نمانده بود.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
#نهج_البلاغه ☺️🌿
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۱۹💠
🔘نتیجه تسلیم در برابر آرزوها
🔹️امام علیه السلام در این گفتار کوتاه و حکمت آمیز خود به مسئله طول آرزوها و سرنوشتی که دامان انسان را میگیرد اشاره کرده میفرماید:
🌷«کسی که در مسیر آرزوها گام بردارد در (دام) مرگ خواهد افتاد»؛
🔹️أمل به معنای هر نوع آرزو است؛خواه آرزوی معقول باشد یا نامعقول، از این رو این واژه در مورد معصومان و اشخاص برجسته نیز به کار رفته آنها را کعبه آمال مینامند و حتی خداوند به عنوان«منته الأمل»شمرده شده که همان آخرین نقطه آرزو است.⛅
👈🏻ولی همین آرزو هر گاه به صورت نامعقول درآید و تبدیل به آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی شود انسان را چنان به خود مشغول میدارد که از همه چیز حتی خداوند و مرگ و معاد غافل میشود و چنان سرگرم میگردد که ناگهان مرگش فرا میرسد در حالی که دستش از همه چیز کوته است.
🔹️درباره طول امل و درازی آرزوها و پیامدهای سوء آن بحث گسترده ای در روایات معصومان آمده است که به چند نمونه آن اشاره میشود.
🌱از جمله در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیه السلام میخوانیم:
«الأَمَلُ یُفْسِدُ الْعَمَلَ وَیَفْنِی الْأَجَلَ؛ آرزوهای دراز اعمال انسان را تباه میکند و مرگ را به فراموشی میافکند». (. غررالحکم، ح ۷۲۵۲. )
🌱در حدیث دیگری از همان حضرت میخوانیم:
«الأَمَلُ سُلْطانُ الشَّیاطینِ عَلَی قُلُوبِ الْغافِلینَ؛ آرزوی دور و دراز مایه سلطه شیاطین بر دلهای غافلان است». (. همان، ح ۷۲۰۶. )
🌱باز در حدیثی از همان حضرت آمده است:
«الأَمَلُ کَالسَّرابِ یُغِرُّ مَنْ رَآهُ وَ یَخْلِفُ مَنْ رَجاهُ؛ آرزوهای دور و دراز همچون سراب است بیننده را میفریبد و آن کس را که بر آن دل ببندد مأیوس میسازد». (. همان، ح ۷۲۰۷. )
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
#نهج_البلاغه ☺️🌿
💠شرحی کوتاه برحکمت ۲۲💠
🔹️سید رضی در ادامه این سخن میگوید: «این کلام از سخنان لطیف و فصیح امام است و معنای آن این است که اگر حق ما به ما داده نشود همچون افراد خوار و بی مقدار خواهیم بود و این بدان سبب است که کسی که پشت سر دیگری سوار بر مرکب میشود در قسمت عقب مرکب خواهد بود، همچون برده و اسیر و مانند آنها»؛
(قالَ الرَّضیُ وَهذا مِنْ لَطیفِ الْکَلامِ وَفَصیحِهِ وَمَعْناهُ أنّا إنْ لَمْ نُعْطَ حَقَّنا کُنّا أذِلاّءُ وَذلِکَ أنَّ الرَّدیفَ یَرْکَبُ عَجُزَ الْبَعیرِ کَالْعَبْدِ وَالْأسیرِ وَمَنْ یَجْری مَجْراهُما).
اگر حق ما را بگیرند...
این جمله حکمت آمیز خواه مقارن ایام سقیفه گفته شده باشد یا در شورای شش نفره عمر برای انتخاب خلیفه پس از او، اشاره به مسئله خلافت دارد که حق مسلّم اهل بیت و امیر مؤمنان علی علیه السلام بود.
میفرماید:
🌷«ما را حقی است که اگر به ما داده شود (آزادیم) وگرنه (همچون اسیران و بردگانی خواهیم بود که) در عقب شتر سوار خواهیم شد، هرچند زمانی طولانی این سیر در تاریکی بگذرد»؛ (وَ قَالَ علیه السلام: لَنَا حَقٌّ، فَإِنْ أُعْطِینَاهُ، وَ إِلَّا رَکِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ، وَ إِنْ طَالَ السُّرَی).
🔹️تفسیر دیگر اینکه منظور این است اگر حق ما را به ما ندهند به زحمت و مشقت فراوان خواهیم افتاد همان گونه که شخص ردیف دوم به هنگام سوار شدن بر شتر چنین حالی را خواهد داشت.
🔹️تفسیر سوم این که اگر ما به حقمان نرسیم مخالفان ما برای مدتی طولانی ما را به عقب خواهند انداخت و ما هم طبق فرموده پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله صبر میکنیم و برای گرفتن حق خویش دست به شمشیر نخواهیم برد.
این احتمال نیز بعید نیست که هر سه تفسیر در مفهوم کلام امام جمع باشد به این معنا که اگر ما را از حق خود محروم سازند هم ما را به خواری میکشانند و هم به زحمت و مشقت میافکنند و هم مدت طولانی ما را از حقمان محروم میدارند و به فرمان پیغمبر اکرم ناچاریم صبر کنیم.
👈🏻هر یک از این تفسیرهای سه گانه را انتخاب کنیم اشاره به این نکته است که مخالفان ما افراد بی رحمی هستند که تنها به غصب حق ما قناعت نمی کنند، بلکه اصرار دارند ما را به <ذلت و زحمت> بیفکنند و هرچه بیشتر رسیدن ما را به حقمان تأخیر بیندازند، همان گونه که تاریخ این واقعیت را نشان داد که دشمنان امام هفتاد سال بر فراز تمام منابر در سراسر جهان اسلام آن حضرت را لعن میکردند و فرزندانش را در کربلا به خاک و خون کشیدند و خاندان او را به اسارت کشاندند و آنچه از دستشان بر میآمد از ظلم و ستم بود روا داشتند ولی آنها صبر کردند، تا این شب تاریک و سیاه و ظلمانی برطرف شود و البته باور ما این است که پایان این شب سیاه و ظلمانی همان ظهور مهدی موعود خواهد بود که در آن زمان حق به صاحب حق میرسد و جهان دگرگون میشود و عالم دیگری جای این عالم ظلمانی را خواهد گرفت.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
#نهج_البلاغه ☺️🌿
💠شرحی کوتاه بر حکمت۲۱💠
🔘نتیجه ترس و کم رویی
امام علیه السلام در این سخن پرمعنای خود به سه نکته مهم اشاره میکند.
🔹️نخست میفرماید:
🌷«ترس (نابجا) با ناامیدی مقرون است»؛ (قُرِنَتِ الْهَیْبَةُ بِالْخَیْبَةِ).
بدون شک ترس از عوامل و اشیای خطرناک، حالتی است که خداوند در انسان برای حفظ او آفریده است. هنگامی که حادثه خطرناکی رخ میدهد یا موجود خطرناکی به انسان حمله میکند و خود را قادر بر دفاع نمی بیند ترس بر او غالب میشود و خود را به سرعت از صحنه دور میسازد این گونه ترس منطقی و موهبت الهی برای حفظ انسان از خطرات است. هر گاه سیلاب عظیمی حرکت کند و انسان خود را در مسیر آن ببیند و بترسد و با سرعت خود را کنار بکشد چه کسی میگوید این صفت مذموم است؟ ترس بجا سپری است در برابر این گونه حوادث.
ولی ترس نابجا که ناشی از توهم یا ضعف نفس یا عدم مقاومت در مقابل مشکلات باشد به یقین مذموم و نکوهیده است و این گونه ترس هاست که انسان را از رسیدن به مقاصد عالیه باز میدارد. به همین دلیل از قدیم گفته اند: شجاعان اند که به موفقیتهای بزرگ دست مییابند.
شاعر میگوید: مَنْ راقَبَ النّاسَ ماتَ هَمّاً وَ نالَ بِاللَّذةِ الْجَسُورُ
«کسی که ملاحظه سخنان این و آن کند (و از آن بترسد) از غصه میمیرد؛ولی افراد جسور و شجاع به لذات و کامیابیها میرسند».
واژه«هیبه»گاه به معنای شکوه و جلال آمده که موجب خوف دیگران میشود و گاه به معنای ترس است و در جمله بالا معنای دوم اراده شده است آن هم ترس بیجا، و واژه«خیبة»به معنای خسران و شکست و ناکامی و محرومیت است و این دو همواره با هم قرین اند و به این ترتیب امام میخواهد پیروان خود را به شجاعت در تمام امور دعوت کند.
🔹️در جمله کوتاه و پرمعنای دوم میفرماید:
🌷«کم رویی با محرومیت همراه است»؛ (وَ الْحَیَاءُ بِالْحِرْمَانِ).
حیاء مانند هیبت دو معنای باارزش و ضد ارزش دارد؛حیای ارزشمند آن است که انسان از هر کار زشت و گناه و آنچه مخالف عقل و شرع است بپرهیزد و حیای ضد ارزش آن است که انسان از فراگرفتن علوم و دانشها و یا سؤال کردن از چیزهایی که نمی داند یا احقاق حق در نزد قاضی و جز او اجتناب کند، همان چیزی که در عرف، از آن به کم روییِ ناشی از ضعف نفس تعبیر میشود.
منظور امام علیه السلام در گفتار بالا همان معنای دوم است که انسان را گرفتار محرومیتها میسازد.
در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله میخوانیم:
🌱«الْحَیَاءُ حَیَاءَانِ حَیَاءُ عَقْلٍ وَ حَیَاءُ حُمْقٍ فَحَیَاءُ الْعَقْلِ هُوَ الْعِلْمُ وَ حَیَاءُ الْحُمْقِ هُوَ الْجَهْلُ؛ شرم و حیا دو گونه است حیای عاقلانه و حیای احمقانه؛حیای عاقلانه از علم سرچشمه میگیرد و حیای احمقانه از جهل». (. کافی، ج ۲، ص ۱۰۶، ح ۶. )
در حدیثی نیز از امام صادق آمده است که فرمود:
🌱«الْحَیَاءُ عَلَی وَجْهَیْنِ فَمِنْهُ ضَعْفٌ وَ مِنْهُ قُوَّةٌ وَ إِسْلَامٌ وَ إِیمَانٌ؛ حیا بر دو گونه است قسمی از آن ضعف
و ناتوانی و قسمی دیگر، قوت و اسلام و ایمان است». (. بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۴۲. )
در حدیث دیگری در غرر الحکم از علی علیه السلام آمده است:
🌱«مَنِ اسْتَحیی مِنْ قَوْلِ الْحَقِّ فَهُوَ أَحْمَقٌ؛ کسی از گفتن حق شرم کند احمق است». (. غررالحکم، ح ۹۸۸. )
بعضی از علما در تعریف حیا چنین گفته اند: «حیا ملکه ای نفسانی است که سبب انقباض و خودداری نفس از انجام کارهای قبیح و انزجار از اعمال خلاف آداب به سبب ترس از ملامت میشود». البته این همان حیای ممدوح و باارزش است.
در تفسیر حیای مذموم گفته اند: «همان انقباض نفس و خودداری از انجام کارهایی است که قبیح نیست، بلکه لازم است انسان بر اثر کم رویی آن را ترک میکند». (. سفینة البحار، ماده حیاء. )
در حدیثی از امام صادق علیه السلام در این باره میخوانیم:
🌱«مَنْ رَقَّ وَجْهُهُ رَقَّ عِلْمُهُ؛ افراد کم رو کم دانش اند». (. کافی، ج ۲، ص ۱۰۶، ح ۳. )
🔹️آن گاه امام در سومین جمله حکمت آمیز به اهمّیّت استفاده از فرصتها پرداخته میفرماید:
🌷«فرصتها همچون ابر در گذرند، ازاین رو فرصتهای نیک را غنیمت بشمارید (و پیش از آن که از دست برود از آنها استفاده کنید»؛ (وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ (. «السحاب»به گفته لسان العرب جمع«سحابة»به معنای ابر است و جمع الجمع آن«سُحُب»بر وزن«کُتُب»است. )، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْرِ).
منظور از فرصت، آماده شدن کامل اسباب کار خوب است مثل این که تمام مقدمات جهت تحصیل علم برای کسی فراهم گردد؛هم تن سالم دارد، هم هوش و استعداد، هم استاد لایقی آماده تدریس او و هم فضای آموزشی خوبی در اختیار اوست که در عرف نام آن را فرصت میگذارند و از آنجایی که فرصتها ترکیبی از عوامل متعددی است و هر کدام از این عوامل ممکن است بر اثر تغییراتی
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
#نهج_البلاغه☺️🌿
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۲۰💠
🔘چشم پوشی از لغزش جوانمردان
🔹️امام علیه السلام در این کلمه حکمت آمیز به لغزشهایی اشاره دارد که گاه از اشخاص با شخصیت سر میزند و همگان را توصیه میکند از آن چشم بپوشند.
🌷می فرماید: «از لغزشهای افراد با شخصیت (و) جوانمرد چشم پوشی کنید، چرا که هیچ کس از آنها گرفتار لغزش نمی شود مگر این که دست خدا به دست اوست و او را بلند میکند»؛
🔹️روشن است که هر انسانی-به جز معصومان علیهم السلام-در زندگی خود گرفتار لغزش یا لغزشهایی میشوند. اگر آنها افراد با شخصیت و نیکوکاری باشند باید به موجب حسن اعمال و رفتارشان از این لغزشها چشم پوشی کرد؛هر گونه نقل آن برای دیگران یا سرزنش یا بزرگ نمایی کاری است خطا و بر خلاف انصاف و جوانمردی، زیرا خدا هم مدافع این گونه افراد است. امام میفرماید:
هرگاه یکی از این افراد نیکوکار و با شخصیت به زمین بخورند خداوند فورا وی را از زمین بلند میکند و اجازه نمی دهد آبروی او برود.
از این جمله حکمت آمیز دو نتیجه میتوان گرفت: نتیجه اول که در متن جمله آمده این است که لغزشهای نیکوکاران و افراد پاک و با تقوا را باید نادیده گرفت و حسن ظنِ به آنها را نباید با این لغزشها به سوء ظن مبدل کرد. این همان چیزی است که در روایت معروف که به صورت ضرب المثل در آمده میخوانیم:
«الْجَوادُ قَدْ یَکْبُو» یا «قَدْ یَکْبُو الْجَوادُ» (اسب ارزشمند و کارآمد گاه ممکن است گرفتار لغزشی شود) و در بعضی از عبارات این جمله به آن افزوده شده که
«الصّارِمُ قَدْ یَنْبُو؛ شمشیر برنده نیز گاهی کارگر نمی شود».
نتیجه دومی که میتوانیم از آن بگیریم این است که اگر راه تقوا و نیکوکاری و جوانمردی را پیش گیریم خداوند به هنگام لغزشها ما را تنها نمی گذارد و دست ما را میگیرد و از زمین بلند میکند و آبروی ما را حفظ مینماید.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
#نهج_البلاغه ☺️🌿
زایل شود از این رو فرصتها زودگذرند.
لذا در حدیث دیگری از همان امام علیه السلام میخوانیم:
🌱«الْفُرْصَةُ سَرِیعَةُ الْفَوْتِ بَطِیئَةُ الْعَوْدِ؛ فرصت با سرعت از دست میرود و به زحمت به دست میآید». (. بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۳. )
به همین دلیل روایات فراوانی در باب«اغتنام فرصت»آمده است و به ما دستور داده اند فرصتها را غنیمت بشمریم، چرا که ترک آن اندوه بار است.
امیرمؤمنان علی علیه السلام در نامه ۳۱ نهج البلاغه در ضمن وصایایی که به فرزند دلبندش امام مجتبی علیه السلام میکند میفرماید:
🌱«بَادِرِ الْفُرْصَةَ قَبْلَ أَنْ تَکُونَ غُصَّةً؛ به سراغ استفاده از فرصت برو (پیش از آنکه از دست برود و) مایه اندوه گردد».
به هر حال تمام مواهب الهی که در دنیا نصیب انسان میشود فرصتهای زودگذرند؛جوانی، تندرستی، امنیت، آمادگی روح و فکر، بلکه عمر و حیات انسان همگی فرصتهای زودگذری هستند که اگر آنها را غنیمت نشمریم و بهره کافی نگیریم نتیجه ای اندوهبار خواهد داشت.
ای دل به کوی عشق گذاری نمی کنی
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
#نهج_البلاغه ☺️🌿
💠شرحی کوتاه برحکمت ۲۳💠
🔘مرد عمل باش!
امام علیه السلام در این سخن پربار و حکمت آمیز به اهمیت عمل صالح و نیک در سرنوشت انسان اشاره دارد و تلویحاً کسانی را که بر نسب خود تکیه میکنند در خطا میشمرد و میفرماید:
🌷«کسی که عملش او را (از پیمودن مدارج کمال) کُند سازد نَسَبش به او سرعت نخواهد بخشید»؛ (مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ یُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ).
قرآن مجید و روایات اسلامی در جای جای خود بر فرهنگ "عمل" تکیه کرده است و آن را مقدم بر هر چیز میشمرد و این آیه شریفه قرآنی که به صورت شعار برای مسلمانان در آمده شاهد این گفتار است:
🌱«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاکُمْ».
درست است که نسب عالی یکی از مزایای اجتماعی افراد محسوب میشود ولی در واقع جنبه تشریفاتی دارد؛آنچه به حقیقت و واقعیت مقرون است اعمال خود انسان است و بسیار دیده ایم افرادی که از خانوادههای پایین بودند به سبب جد و جهد و تلاش و کوشش به مقامات عالی رسیده اند در حالی که افراد دیگری با نسبهای عالی بر اثر سستی و تنبلی خوار و بی مقدار شدند.
از آنچه گفتیم روشن میشود که عمل در اینجا به معنای عبادت نیست بلکه هرگونه عمل مثبت معنوی و مادی را شامل میشود.
🔹️در حدیث معروف و مشروحی این حقیقت در لباس دیگری از امام سجاد نقل شده است و خلاصه حدیث چنین است که«اصمعی»می گوید: شبی در مکه بودم که شبی مهتابی بود هنگامی که اطراف خانه خدا طواف میکردم صدای زیبا و غم انگیزی گوش مرا نوازش داد. به دنبال صاحب صدا میگشتم که چشمم به جوان زیبا و خوش قامتی افتاد که آثار نیکی از او نمایان بود. دست در پرده خانه کعبه افکنده و با جملههای پرمعنا و تکان دهنده ای با خدا مناجات میکند.
مناجات او مرا سخت تحت تأثیر قرار داد. آن قدر ادامه داد و گفت و گفت که مدهوش شد و به روی زمین افتاد. نزدیک رفتم و سرش را به دامان گرفتم و به صورتش خیره شدم دیدم امام زین العابدین علی بن الحسین علیهما السلام است. سخت به حال او گریستم. قطره اشکم بر صورتش افتاد و به هوش آمد و فرمود:
«مَنِ الَّذِی أَشْغَلَنِی عَنِ ذِکْرِ مولای؛ کیست که مرا از یاد مولایم به خود مشغول داشته» عرض کردم: «اصمعی»هستم ای سید و مولای من این چه گریه و چه زاری است؟ تو از خاندان نبوت و معدن رسالتی. مگر خدا در مورد شما نفرمود: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً» ۱ امام برخاست و نشست و فرمود:
«هَیْهاتَ هَیْهاتَ خَلَقَ اللَّهُ الْجَنَّةَ لِمَنْ أَطَاعَهُ وَ أَحْسَنَ وَ لَوْ کَانَ عَبْداً حَبَشِیّاً وَ خَلَقَ النَّارَ لِمَنْ عَصَاهُ وَ لَوْ کَانَ وَلَداً قُرَشِیّاً؛ هیهات هیهات خداوند بهشت را برای مطیعان و نیکوکاران آفریده، هرچند غلام حبشی باشد و دوزخ را برای عاصیان خلق کرده، هرچند فرد بزرگی از قریش باشد مگر این سخن خدا را نشنیده ای که میفرماید: هنگامی که در صور دمیده شود و قیامت برپا گردد نسبها به درد نمی خورد و کسی از آن سؤال نمی کند». (. بحر المحبة غزالی، ص ۴۱-۴۴ (با تلخیص). علاقه مندان میتوانند برای شرح بیشتر به تفسیر نمونه، ج ۱۴، ذیل آیه ۱۰۱ سوره«مؤمنون»مراجعه کنند. )
🔹️تنها مسئله معاد و نجات یوم القیامة نیست که نسبها در آن تأثیری ندارد بلکه در گرو اعمال آدمی است، در دنیا نیز افرادی را میشناسیم که از نسبهای برجسته ای برخوردار بودند؛اما بر اثر سستی و تنبلی عقب ماندند و راه به جایی نبردند و افرادی را سراغ داریم که از نظر نسب از یک خانواده به ظاهر پایین اجتماعی بودند؛ولی لیاقت و کاردانی و تلاش و کوشش آنها را به مقامات بالا رساند.
👈🏻در اینجا این سؤال پیش میآید که ما در روایات اسلامی درباره فضیلت سادات و فرزندان پیامبر مطالب زیادی داریم و در نامه مالک اشتر، علی علیه السلام به او توصیه میکند که فرماندهان لشکرش را از خانوادههای اصیل برگزیند
(ثُمَّ الْصِقْ بِذَوِی الْأحْسابِ... ) و در دستورات مربوط به انتخاب همسر نیز آمده است که همسران خود را از خانوادههای اصیل برگزینید و اینها نشان میدهد که نسب و اصالت خانوادگی نیز مؤثر است.
👈🏻پاسخ این سؤال با توجه به یک نکته روشن میشود و آن این که منظور امام از نسب، نسبهای تشریفاتی دنیوی است که فلان کس شاهزاده است یا پدرانش از مالکان بزرگ و ثروتمندان معروف شهر بوده اند؛و اما نسبهای معنوی که بر اساس ارزشهای والای اخلاقی و انسانی بنا شده به یقین مؤثر و در عین حال باز هم اصالت با عمل است و این گونه نسبها نیز در درجات بعد قرار دارد.
به همین دلیل افرادی از خانوادههای اصیل بوده اند، همچون فرزند نوح و جعفر کذاب که بر اثر سوء عمل به اشقیا پیوستند و برعکس افرادی از خانوادههای فاسد بودند که بر اثر حسن عمل در صف سعدا جای گرفتند.
🔹️در حدیثی در حالات«سعد بن عبد الملک»که از خاندان بنی امیه بود آمده است ک
هدایت شده از مامان دکترجان
💠شرحی کوتاه برحکمت ۲۷💠
🔘مدارا کردن با بیماری
امام علیه السلام در این گفتار حکمت آمیز خود به یک اصل مهم بهداشتی و درمانی اشاره میکند میفرماید:
🌷«با بیماری ات بساز مادامی که با تو همراهی میکند»؛ (امْشِ بِدَائِکَ مَا مَشَی بِکَ).
اشاره به این که تا زمانی که بیماری فشار شدید نیاورده بگذار بدنت بدون نیاز طبیبان و دارو آن را دفع کند.
🔹️این مسئله شاید در آن روز که امام این را میفرمود روشن نبود؛اما امروز روشن است که بدن خود دارای نیروی دفاعی است و هرگاه بیماری با استفاده از قدرت دفاعی بدن از بین برود هم زیانهای دارو و درمان را ندارد و هم بدن را تقویت کرده و برای آینده بیمه میکند.
البته هرگاه نیروی دفاعی بدن عاجز بماند باید با استفاده از طبیب و دارو به کمک او شتافت تا بیماری را دفع کند.
اضافه بر این بسیاری از بیماریها دورانی دارد که با پایان دورانش خود به خود دفع میشود. از این گذشته انسان وقتی در مقابل بیماری تسلیم میشود و با مختصر ناراحتی در بستر میخوابد به خودش تلقین بیماری میکند، تلقین خود اثر تخریبی دارد. به عکس اگر برخیزد و کار روزانه خود را ادامه دهد عملا تلقین سلامت کرده و در روح او بسیار مؤثر است.
💛 کانال مدافعان مهدویت💛
🆔 @madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۲۵💠
🔘از مهلت الهى بترس:
امام(علیه السلام) در این سخن حکمت آمیزش به گنهکاران مغرور هشدار مى دهد و مى فرماید:
🌷«اى فرزند آدم! هنگامى که مى بینى پروردگارت نعمت هایش را پى در پى بر تو مى فرستد در حالى که تو معصیت او را مى کنى از او بترس (مبادا مجازات سنگینش در انتظار تو باشد)»; (یَا بْنَ آدَمَ، إِذَا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبْحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَأَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْهُ).
گنهکاران سه دسته اند:
◾گروهى آلودگى کمى دارند و با اعمال نیک بسیار توأم با صفاى دل.
👈🏻خداوند این گروه را در همین جهان گرفتار مجازات هایى مى کند تا پاک شوند و پاک از جهان بروند.
◾گروه دیگرى گناهان سنگین تر و مجازات بیشترى دارند
👈🏻که خداوند به آنها فرمان توبه داده و اگر توبه نکنند در آخرت گرفتارند.
◾گروه سومى هستند که طغیان و سرکشى را به حد اعلى رسانده اند
👈🏻خداوند آنها را در همین دنیا گرفتار عذاب استدراج مى کند.
🔺منظور از عذاب استدراجى این است که لطف و رحمت خود را از آنها مى گیرد و توفیق را از آنها سلب مى کند، میدان را براى آنها باز مى گذارد، بلکه هر روز نعمت بیشترى به آنها مى دهد تا پشت آنها از بار گناه سنگین گردد.
⬅ناگهان مجازات سنگین و دردناکى به سراغشان مى آید و آنها را در هم مى کوبد و به یقین مجازات در این حالت که در ناز و نعمت به سر مى برند بسیار دردناک تر است.
این درست به آن مى ماند که شخصى ساعت به ساعت از شاخه هاى درختى بالا برود و هنگامى که به انتهاى آن برسد ناگهان تعادل خود را از دست بدهد و فرو افتد و تمام استخوان هایش در هم بشکند.
قرآن مجید بارها به عذاب استدراجى اشاره مى فرماید; درباره گروهى از امت هاى پیشین مى گوید:
🌱ما آنها را گرفتار رنج و ناراحتى ساختیم شاید بیدار شوند و تسلیم گردند... «(فَلَمّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَىْء حَتّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ);
🌱هنگامى که آنچه را به آنها تذکر داده شده بود به فراموشى سپردند درهاى همه چیز (از نعمت ها) را به روى آنها گشودیم تا (کاملاً) خوشحال شدند (و به آن دل بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم) و در این هنگام همگى مأیوس شدند».
در سوره اعراف آیه 182 و 183 نیز مى خوانیم:
🌱 «(وَالَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ * وَأُمْلى لَهُمْ إِنَّ کَیْدى مَتینٌ); و آنها که آیات ما را تکذیب کردند به تدریج از جایى که نمى دانند گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد * و به آنها مهلت مى دهیم (تا مجازاتشان دردناک تر باشد) زیرا تدبیر من قوى (و حساب شده) است».
در کتاب شریف کافى از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده: 🌱«إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْد خَیْراً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنَقِمَة وَیُذَکِّرُهُ الاِْسْتِغْفَارَ وَإِذَا أَرَادَ بِعَبْد شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَة لِیُنْسِیَهُ الاِْسْتِغْفَارَ وَیَتَمَادَى بِهَا; هنگامى که خداوند نیکى بندگى را بخواهد، به هنگامى که گناهى انجام مى دهد او را گوشمالى مى دهد تا به یاد توبه بیفتد و هنگامى که بدى براى بنده اى (بر اثر اعمالش بخواهد) هنگامى که گناهى مى کند نعمتى به او مى بخشد تا استغفار را فراموش کند و به کار خود ادامه دهد و این همان چیزى است که خداوند متعال مى فرماید: 🌱«(سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ) بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعَاصِی; ما آنها را تدریجا از آنجا که نمى دانند (به سوى عذاب) مى بریم با بخشیدن نعمت به هنگام گناه».
❓در اینجا این سؤال پیش مى آید که کار خداوند هدایت و بیدار ساختن است نه غافل کردن و گرفتار نمودن.
✅ در پاسخ به این سؤال باید به این نکته توجه داشت که توفیقات الهى بر اثر لیاقت هاست; گاه افرادى چنان مست و مغرور و سرکش مى شوند که هر گونه شایستگى هدایت را از دست مى دهند و در واقع اعمال آنهاست که آنها را آن قدر از خدا دور کرده که حتى لیاقت هشدار ندارند، بلکه به عکس مستحق مجازات هاى سنگین اند.
💛 کانال مدافعان مهدویت💛
🆔 @madafeanehmahdaviat
#نهج_البلاغه ☺️🌿
💠شرحی کوتاه برحکمت ۲۸💠
🔘برترین زهد
امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه و گهربارش میفرماید:
🌷«برترین نوع پارسایی مخفی داشتن پارسایی است»؛ (أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ).
🔹️این سخن اشاره به برنامه ای است که زاهدان ریایی در آن عصر و این عصر برای جلب قلوب مردم انتخاب میکردند؛ لباسهای ساده و مندرس و گاه از کرباس و خانه ای محقر و طعامی بسیار ساده برای خود برمی گزیدند تا مردم به آنها اقبال کنند و گاه آنها را مستجاب الدعوه پندارند و از این طریق مقامی در اجتماع پیدا کنند و یا اموالی را پنهانی گرد میآوردند. بسیار میشد که زندگانی درونی و بیرونی آنها با هم بسیار متفاوت بود و با توجه به این که ریاکاری نوعی شرک و خودپرستی است آنها گرچه ظاهرا زاهد ولی در باطن مشرک بودند و گاه سرچشمه خطراتی برای جامعه میشدند.
🔹️زاهد واقعی آن کس نیست که به سراغ دنیا رفته، ولی چون آن را به چنگ نیاورده ناچار لباس زهد به خود پوشیده است.
🔹️زاهد واقعی کسی است که دنیا به سراغش آمده و او آن را نپذیرفته و زندگی زاهدانه را بر نعیم دنیا ترجیح داده است.
همان گونه که امیر مؤمنان علی علیه السلام در خطبه ۳۲ از خطب نهج البلاغه میفرماید:
🌱«وَ مِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْکِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ وَ انْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَی حَالِهِ فَتَحَلَّی بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ وَ تَزَیَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ وَ لَیْسَ مِنْ ذَلِکَ فِی
مَرَاحٍ وَ لَا مَغْدًی؛ بعضی از آنها کسانی هستند که ناتوانی اشان آنها را از رسیدن به جاه و مقام بازداشته و دستشان از همه جا کوتاه شده آنگاه خود را به زیور قناعت آراسته و به لباس زاهدان زینت بخشیده اند در حالی که در هیچ زمان نه در شب و نه در روز در سلک زاهدان راستین نبوده اند».🌱
به تعبیری دیگر: زاهد کسی است که ↫وابسته به دنیا و اسیر آن نباشد↬ نه آن کس که دستش از همه چیز کوته است.
همان گونه که امیر مؤمنان علی علیه السلام در تفسیر زهد از آیه شریفه «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ» ۱ استفاده کرده است و میفرماید:
🌱«تمام زهد در دو جمله از قرآن آمده است، خداوند سبحان میفرماید: بر گذشته تأسف نخورید و نسبت به آنچه به شما داده است دلبند و شاد نباشید».🌱
امام علیه السلام در روایت دیگری که در غرر الحکم آمده تعبیر جالب دیگری دارد و میفرماید:
🌱«الزُّهْدُ أَقَلُّ ما یُوجَدُ وَ أَجَلُّ ما یَعْهَدُ وَ یَمْدَحُهُ الْکُلُّ وَ یَتْرُکُهُ الْجُلُّ؛ زهد و پارسایی کمیاب ترین چیزها و ارزشمندترین آنهاست همگان آن را میستایند ولی اکثر مردم به آن عمل نمی کنند».🌱
🔹️این سخن را با ذکر دو نکته پایان میدهیم:
⇇نخست این که اگر سؤال شود چگونه میتوان زاهد بود و زهد را پنهان کرد در پاسخ میگوییم: شخص زاهد باید در مجامع مانند دیگران رفتار کند؛مثلاً اگر سر سفره ای است که غذاهای مختلف در آن است مقداری از هر کدام تناول کند نه این که همه غذاها را کنار بزند مثلا به نان و پنیری قناعت نماید و از نظر لباس، لباس ساده معمولی بپوشد نه لباس غیر متعارف زاهدانه و به این ترتیب میتواند در باطن زاهد باشد و در ظاهر فردی معمولی.
⇇نکته دیگر این که هر گاه زاهد به زهدش افتخار کند و آن را اظهار نماید در واقع زاهد نیست، چرا که دلبستگی به زهد و افتخار به آن و جلب نظر مردم از این طریق خود عین رغبت در دنیا و بر ضد زهد است.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
💠شرحی کوتاه برحکمت ۳۰💠
🔘از پرده پوشی خداوند مغرور مباش
امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه اش به همه معصیت کاران هشدار میدهد که از صبر الهی در مقابل معاصی شان مغرور نشوند. میفرماید:
🌷« (از مجازات الهی) برحذر باش برحذر باش، به خدا سوگند آن قدر پرده پوشی کرده که گویی آمرزیده است»؛ (الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ، حَتّی کَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ).
🔹️اشاره به این که یکی از صفات پروردگار، ستار العیوب بودن است. با رحمت واسعه اش گناهان پنهانی بندگان را افشا نمی کند تا آبروی آنها در نزد دوست و دشمن ریخته نشود شاید بیدار شوند به سوی خدا باز گردند و از گناهان خویش توبه کنند و دست بردارند. اما بسیار میشود که افراد از این لطف و رحمت الهی سوء استفاده میکنند و گمان دارند گناهی نکرده اند یا اگر گناهی مرتکب شده اند خداوند بدون توبه آنها را مشمول عفو خود قرار داده است.
🔹️امام علیه السلام در اینجا هشدار میدهد که از این لطف و عنایت الهی مغرور نشوید به خصوص این که ممکن است این از قبیل نعمتهای استدراجی باشد یعنی خداوند گروهی از گنهکاران را لایق عفو و بخشش نمی بیند؛آنها را به حال خود رها میکند تا مجازاتشان را به تأخیر بیندازد تا پشتشان از بار گناه سنگین شود و آنگاه به شدت آنها را گرفته و مجازات میکند.
🔹️در ضمن این سخن درسی است برای بندگان که آنها هم ستار العیوب باشندو به محض اطلاع از گناهان پنهانی کسی، به افشاگری برنخیزند و آبرویش را نریزند و به او مجال اصلاح خویشتن و توبه دهند.
اضافه بر این کمتر کسی است که عیب و خطایی در پنهان نداشته باشد اگر باب افشاگری گشوده شود، همگان نسبت به یکدیگر بی اعتماد میشوند و سرمایه اصلی جامعه که اعتماد است از دست میرود.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
💠شرحی کوتاه برحکمت ۳۲💠
🔘بهتر از خوب و بدتر از بد
امام علیه السلام در این جمله کوتاه و پرمعنا میفرماید:
🌷«انجام دهنده کار نیک از کارنیکش بهتر است و انجام دهنده کار بد از کار بدش بدتر»؛ (فَاعِلُ الْخَیْرِ خَیْرٌ مِنْهُ، وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ).
🔹️در اینکه چگونه فاعل خیر بهتر از فعل خود است و فاعل شر بدتر از فعل خود؛وجوهی به نظر میرسد:
🔸️نخست اینکه همواره فاعل از فعل قوی تر است به همین دلیل اگر کار نیک باشد آن فاعل از کارش قوی تر و اگر کار بد باشد از کارش بدتر است.
🔸️دیگر اینکه شخصی که کاری انجام میدهد غالبا دارای ملکه آن است و آن ملکه میتواند سرچشمه کارهای فراوانی بشود، بنابراین اگر کسی را ببینیم که مثلا یتیمی را نوازش میکند و دست افتاده ای را میگیرد میدانیم که او دارای صفتی است درونی که میتواند سرچشمه دهها و گاه صدها و هزاران از این گونه کارها شود و به همین دلیل از کارش بهتر است.
🔸️سوم اینکه کسانی که کار نیکی انجام میدهند بسیار میشود که آرزو دارند بهتر از آن را انجام دهند ولی امکانات آن در اختیارشان نیست و به تعبیر دیگر همتشان از آنچه انجام میدهند بسیار بالاتر است و گاه به زبان جاری کرده میگویند: افسوس که بیش از آن توان نداریم و اگر میتوانستیم چنین و چنان
می کردیم. همین گونه، شروران بسیار میشود که دارای چنین باطنی هستند؛ یعنی اگر قدرت و توانی داشتند شرارت را به مرتبه بالاتری میرساندند.
در حدیثی از امام باقر علیه السلام میخوانیم:
🌱«نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَ ذَلِکَ لِأَنَّهُ یَنْوِی مِنَ الْخَیْرِ مَا لَا یُدْرِکُهُ وَ نِیَّةُ الْکَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَ ذَلِکَ لِأَنَّ الْکَافِرَ یَنْوِی الشَّرَّ وَ یَأْمُلُ مِنَ الشَّرِّ مَا لَا یُدْرِکُهُ؛ نیت مؤمن از عملش بهتر است، زیرا کارهای خیری در دل دارد که نمی تواند آنها را انجام دهد و نیت کافر بدتر از عمل اوست، زیرا کارهای بدی در سر دارد که توان آن را ندارد». 🌱
🔸️وجه چهارمی نیز بعضی برای این تفاوت ذکر کرده اند که هر کس کار خیری انجام میدهد معمولا عوامل بازدارنده ای از جمله هوا و هوسها را در دل دارد و در برابر آنها مقاومت میکند و آن عوامل را به عقب میراند و کار خیر را انجام میدهد به همین دلیل از کارش با ارزش تر است و به عکس کسی که کار بدی انجام میدهد نیز عوامل بازدارنده از قبیل فطرت الهی، اوامر و نواهی آسمانی در برابر اوست ولی پشت پا به همه آنها میزند و به سراغ شر میرود. به همین دلیل از عملش بدتر است.
البته منافاتی میان این وجوه چهارگانه نیست و همه آن ممکن است در معنای حدیث جمع باشد.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
💠شرحی کوتاه برحکمت ۳۳💠
🔘افراط و تفریط ممنوع!
امام علیه السلام در این سخن کوتاه و پرمعنا دعوت به اعتدال در بذل و بخششهای مالی میکند و میفرماید:
🌷«سخاوتمند باش و در این راه اسراف مکن و در زندگی حساب گر باش و سخت گیر مباش»؛ (کُنْ سَمْحاً وَ لَا تَکُنْ مُبَذِّراً، وَ کُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَکُنْ مُقَتِّراً).
🔹️می دانیم بسیاری از علمای اخلاق اسلامی، تمام فضایل اخلاقی را حد وسط در میان افراط و تفریط میدانند. این مسئله هرچند عمومیت ندارد؛ولی در مورد بسیاری از صفات از جمله فضیلت سخاوت صادق است که در میان دو صفت رذیله قرار گرفته:
👈🏻اسراف و تبذیر،
👈🏻و بخل و تقتیر.
▪︎مُبذّر از ماده«تبذیر»از ریشه«بذر» (بر وزن نذر) ،معادل آن در فارسی امروز ریخت و پاش است و تفاوت آن با اسراف این است که اسراف مصرف بی رویه و تبذیر اتلاف بی رویه است. البته این در صورتی است که این دو واژه در مقابل هم قرار گیرند؛ولی هرگاه جداگانه استعمال شوند ممکن است مفهوم عامی داشته باشند.
▪︎«مُقتِّر»از ماده«تقتیر»در اصل به معنای تنگ گرفتن است و هنگامی که در مورد اموال به کار رود به معنای بخیل و خسیس بودن است.
▪︎«مقدّر»از ماده تقدیر به معنای مدیریت صحیح اموال است که حد وسط در میان تبذیر و تقتیر است.
🔹️قرآن مجید درباره مبذّرین میفرماید: 🌱««وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً* إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطِینِ»؛ حق خویشاوندان و مستمندان و واماندگان در راه را ادا کن و تبذیر مکن، چرا که تبذیر کنندگان برادران شیطانند».🌱
در جای دیگر درباره صفات والای بندگان برگزیده و عباد الرحمان میفرماید: 🌱««وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً»؛ آنها کسانی هستند که هنگامی که انفاق میکنند نه اسراف میکنند و نه بخل و سخت گیری دارند و در میان این دو، حد اعتدال را رعایت میکنند».🌱
در روایتی از امام صادق علیه السلام با ذکر مثال روشن و جالبی این حد اعتدال بیان شده است. راوی میگوید:
🌱امام مشتی از سنگریزه برداشت و محکم در دست خود گرفت سپس فرمود: بخل و اقتار که خداوند فرموده همین است. آن گاه مشت دیگری بر داشت و چنان دست خود را گشود که همه آن روی زمین ریخت و فرمود این اسراف است آن گاه مشت دیگری برداشت و آن را به طوری گشود که مقداری در کف دست باقی ماند و مقداری از لابه لای انگشتان فرو ریخت و فرمود این همان قوام است (که در قرآن مجید آمده است) ».🌱
در شأن نزول آیه ۲۹ سوره«اسراء»نیز آمده است که شخص سائلی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله تقاضای پیراهن کرد. پیامبر پیراهن خود را به او بخشید و همین امر سبب شد که آن روز نتواند برای نماز به مسجد برود. این جریان سبب شد که زبان منافقان باز گردد و بگویند محمد خواب مانده یا مشغول لهو و سرگرمی شده و نمازش را به فراموشی سپرده است. (ولی هنگامی که از جریان کار باخبر شدند شرمنده گشتند) آیه فوق نازل شد و به پیامبر چنین دستور داد: ««وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً»؛ دست خود را بر گردن خویش زنجیر مکن (و انفاق و بخشش را ترک منما) و بیش از حد (نیز) دست خود را مگشای که خانه نشین شوی و مورد سرزنش قرارگیری و از کار خود فرو مانی».
در اینجا این سؤال پیش میآید که تاکید در میانه روی در انفاق چگونه با ایثار (مقدم داشتن دیگران بر خویشتن) که در حالات بسیاری از پیشوایان آمده سازگار است مثل آنچه در شأن نزول سوره«دهر»و داستان مسکین و یتیم و اسیر آمده و به دنبال آن آیه شریفه «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً» نازل شد.
پاسخ این سؤال روشن است، مسئله اعتدال حکمی عام است و ایثار حکمی خاص که مربوط به موارد معینی است. به عبارت دیگر:
👈🏻اصل بر اعتدال در مسئله انفاق و ایثار یک استثناست. به علاوه، دستور به ایثار مربوط به جایی است که بخشش فراوان، نابسامانی فوق العاده ای در زندگی انسان ایجاد نکند و«ملوم» و«محسور»نگردد در غیر این صورت باید از دستور اعتدال پیروی کرد.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۳۴💠
🔘برترین غنا
امام علیه السلام در این سخن کوتاه و پربارش درس بزرگی به همه طالبان غنا و بی نیازی میدهد، میفرماید: 🌷«برترین غنا و بی نیازی، ترک آرزوهاست»؛ (أَشْرَفُ الْغِنَی تَرْکُ الْمُنَی).
«مُنی»جمع«أُمنیة»به معنای آرزو است و در این عبارت نورانی امام علیه السلام، منظور آرزوهای دور و دراز و دور از منطق عقل و شرع است. بدیهی است این گونه آرزوها غنا و بی نیازی را از انسان سلب میکند،
👈🏻زیرا از یک سو چون همه آنها به وسیله خود انسان دست نیافتنی است او را وادار به متوسل شدن به این و آن میکند و باید در مقابل هر انسانی خواه شریف باشد یا وضیع، باارزش باشد یا بی ارزش، دست حاجت دراز کند و این با غنا و بی نیازی هرگز سازگار نیست.
👈🏻از سوی دیگر برای رسیدن به چنین آرزوهایی باید در مصرف کردن ثروت خود بخل ورزد و همه آن را ذخیره کند و عملاً زندگی فقیرانه ای داشته باشد.
👈🏻از سوی سوم چنین کسی آرامش روح و فکر خود را باید برای رسیدن به این آرزوها هزینه کند.
در روایتی در غررالحکم آمده است:
🌱«أَنْفَعُ الْغِنَی تَرْکُ الْمُنَی؛ سودمندترین دارو (ی اضطراب و نگرانی) ترک آرزوهای دور و دراز است». 🌱
تمام این وابستگیها زاییده آرزوهای دور و دراز است؛هرگاه آن آرزوها از صفحه فکر انسان پاک شود، انسان به غنا و بی نیازی پرارزشی دست مییابد و به همین دلیل امام علیه السلام ترک این آرزوها را برترین و بهترین غنا شمرده است.
🔹️در تعبیر دیگری که در حکمت ۳۷۱ آمده است امام علیه السلام میفرماید:
🌱«لَا کَنْزَ أَغْنَی مِنَ الْقَنَاعَة؛ هیچ گنجی بی نیاز کننده تر از قناعت نیست (همان قناعتی که نقطه مقابل آرزوهای طولانی محسوب میشود) ». 🌱
امام هادی علیه السلام طبق روایتی که علامه مجلسی آن را از درة الباهرة نقل کرده است، فرمود:
🌱«الْغِنَی قِلَّةُ تَمَنِّیکَ وَ الرِّضَا بِمَا یَکْفِیکَ وَ الْفَقْرُ شِرَّةُ النَّفْسِ وَ شِدَّةُ الْقُنُوط؛ غنا و توانگری آن است که دامنه آرزو را کم کنی و به آنچه خدا به تو داده است خرسند باشی و فقر آن است که نفس آدمی سیری ناپذیر و شدیدا (از رسیدن به همه آرزوها) نومید باشد».🌱
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۳۵💠
🔘اثر نسبتهای ناروا
امام علیه السلام در این سخن پربار میفرماید:
🌷«کسی که در نسبت دادن اموری که مردم ناخوش دارند به آنها شتاب کند، مردم نسبتهای ناروایی به او میدهند»؛ (مَنْ أَسْرَعَ إِلَی النَّاسِ بِمَا یَکْرَهُونَ، قَالُوا فِیهِ بِمَا لَا یَعْلَمُونَ).
🔹️عیب جویی و ذکر عیوب مردم هرچند آشکار باشد کاری است بسیار ناپسند و اگر کسی نیت امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد نباید منکراتی را که از بعضی سر زده
👈🏻آشکارا و در ملأ عام بگوید،👉🏻
بلکه این گونه تذکرات باید خصوصی و مخفیانه باشد؛ولی به هر حال از آنجا که مردم از گفتن عیوب و کارهای زشتشان به صورت آشکارا ناراحت میشوند و در مقام دفاع از خود بر میآیند یکی از طرق دفاع این است که گوینده را متهم به اموری میکنند که چه بسا واقعیت هم نداشته باشد تا از این طریق ارزش سخنان او را بکاهند و بگویند: فرد آلوده حق ندارد دیگران را به آلوده بودن متهم کند.
🔹️بنابراین اگر انسان بخواهد مردم احترام او را حفظ کنند و نسبتهای ناروا به او ندهند و حتی عیوب پنهانی او را آشکار نسازند باید از تعبیراتی که سبب ناراحتی مردم میشود بپرهیزد و در یک کلمه، باید احترام مردم را حفظ کرد تا آنها احترام انسان را حفظ کنند و لذا در ذیل این جمله در خطبه«وسیله»آمده است:
«وَ مَنْ تَتَبَّعَ مَسَاوِئَ الْعِبَادِ فَقَدْ نَحَلَهُمْ عِرْضَهُ. وَ مَنْ سَعی بِالنَّمیمَةِ حَذِرَهُ
الْبَعیدُ وَمَقَتَهُ الْقَریبُ؛ کسی که در جستجوی عیوب مردم باشد آبروی خود را به آنها بخشیده و کسی که سخن چینی کند افراد دور از او اجتناب میکنند و نزدیکانش او را دشمن میدارند».
مرحوم علامه مجلسی در جلد ۷۲ بحار الانوار در باب«تَتَبَّعُ عُیُوبِ النّاسِ وَ إفْشاءِها»روایت جالبی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل میکند که فرمود:
🌱در مدینه اقوامی دارای عیوبی بودند آنها از ذکر عیوب مردم سکوت کردند، خداوند هم مردم را از ذکر عیوب آنها ساکت کرد. آنها از دنیا رفتند در حالی که مردم آنها را از هرگونه عیب پاک میدانستند و (به عکس) در مدینه اقوام (دیگری) بودند که عیبی نداشتند ولی درباره عیوب مردم سخن گفتند خداوند برای آنها عیوبی آشکار ساخت که پیوسته به آن شناخته میشدند تا از دنیا رفتند».🌱
🔹️در تاریخ داستان های فراوانی ذکر شده که فردی با توهین کردن به دیگری توهین بدتری به خودش شده و آبرویش رفته است.
وامثال این داستانها فراوان است و همه گواهی است بر آنچه امام علیه السلام بیان فرموده که هرگاه کسی به مردم چیزی بگوید که ناخوش دارند آنها نیز به او نسبتهای ناروا میدهند (یا اعمال زشت مخفیانه آنها را آشکار میکنند).
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۳۶💠
🔘آرزوهای طولانی و سوء عمل
امام علیه السلام در این سخن کوتاه و حکمت آمیز میفرماید:
🌷«کسی که آرزویش را طولانی کند اعمال بد انجام میدهد»؛ (مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ).
🔹️شک نیست که آرزوها انگیزه حرکت انسان برای هرگونه فعالیت است؛ جوانی که آرزو دارد به مقامات عالیه علمی برسد تلاش و کوشش را در فراگیری علم افزایش میدهد، کشاورزی که آرزو دارد مزارع پربار و باغهای سرشار از برکات مادی داشته باشد در امر کشاورزی فعالیت میکند و مادری که آرزو دارد جوان برومندی در سنین آخر عمر در کنار او باشد در حفظ و تربیت فرزندش میکوشد.
همین معنا در حدیث معروف پیغمبر اکرم آمده است که فرمود:
🌱«الْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی وَ لَوْ لَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَ لَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً؛ آرزو برای امت من مایه رحمت است و اگر امید و آرزو نبود هیچ مادری کودک خود را شیر نمی داد و هیچ باغبانی نهالی نمی نشاند».🌱
🔹️ولی هرگاه آرزو از حد اعتدال خارج شود و انسان به سراغ امور دست نیافتنی و یا غیر ضرروی و خارج از حد نیاز برود، طبیعی است که باید تمام تلاش و کوشش خود را برای رسیدن به آن بگذارد و همه چیز جز آن را فراموش کند
و شب و روز به دنبال آن بدود.
چنین کسی
👈🏻از یک سو آخرت را به کلی به دست فراموشی میسپارد
👈🏻و از سوی دیگر برای رسیدن به هدف خود هر وسیله ای را مباح میشمرد
👈🏻و از سوی سوم در مقابل هر کس خضوع ذلیلانه میکند و سرانجام گرفتار«سوء العمل»می شود که امام در جمله حکمت آمیز بالا به آن اشاره فرمود.
🔹️در حالی که اگر دامنه آرزو را کوتاه میکرد و به آنچه مورد نیازش بود قناعت مینمود، وقت کافی برای رسیدن به وظایف الهی و اندوختن ذخیرههای آخرت پیدا میکرد و از آلوده شدن به حرام در امان میماند و عزت و کرامت خود را بر باد نمی داد.
در حدیثی قدسی که در کتاب شریف کافی آمده میخوانیم: خداوند به موسی بن عمران فرمود:
🌱«یَا مُوسَی لَا تُطَوِّلْ فِی الدُّنْیَا أَمَلَکَ فَیَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ الْقَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌ؛ آرزوهایت را در دنیا طولانی مکن که مایه قساوت قلب تو میشود و شخص قسیّ القلب سنگدل از من دور خواهد بود».🌱
روشن است، قساوت و سنگدلی ناشی از فراموش کردن ذکر خدا و یاد مرگ و قیامت است و افرادی که گرفتار آرزوهای دراز هستند هم خدا را فراموش میکنند و هم مرگ و قیامت را.
اولیای خدا به قدری آرزوهایشان کوتاه بود و آماده سفر آخرت بودند که هر لحظه احتمال میدادند فرمان رحیل و کوچ کردن از دنیا صادر شود.
در حدیث پرمعنایی از رسول خدا صلی الله علیه و آله میخوانیم:
🌱«وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ مَا طَرَفْتُ عَیْنَایَ إِلَّا ظَنَنْتُ أَنَّ شُفْرَیَّ لَا یَلْتَقِیَانِ حَتَّی یَقْبِضَ اللَّهُ رُوحِی؛ قسم به آن کسی که جان محمد به دست اوست هرگز پلکهای چشم من به هم نخورد مگر این که گمان میبردم که پیش از آنکه پلکها به روی هم بیایند قبض روح شوم».🌱
منظور از گمان داشتن همان آماده بودن است.
حدیث معروفی است که هم از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و هم از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل شده که فرمودند:
🌱خطرناک ترین چیزی که بر شما میترسیم پیروی از هوای نفس و آرزوهای دراز است، زیرا پیروی از هوای نفس انسان را از حق باز میدارد و آرزوهای دراز موجب نسیان آخرت میشود؛
(أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَی فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَیُنْسِی الْآخِرَةَ).🌱
قرآن مجید هم میگوید: یکی از دامهای مهم شیطان همین طول امل است:
🌱««وَ قالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبادِکَ نَصِیباً مَفْرُوضاً* وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ... یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاّ غُرُوراً»؛ شیطان چنین گفته که از بندگان خود سهم معینی خواهم گرفت؛ آنها را گمراه میکنم و به آرزوها سرگرم میسازم و به آنها فرمان میدهم... شیطان به آنها وعدههای دروغین میدهد و به آرزوها سرگرم میسازد و جز فریب و نیرنگ به آنها فرمان نمی دهد».🌱
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
✨🌿•﷽•✨🌿
#نهج_البلاغه ☺️🌿
🌸حکمت۳۷- تشریفات زشت و زیان آور🌸
💚و قال علیه السلام وَ قَدْ لَقِیَهُ عِنْدَ مَسِیرِهِ إِلَی الشَّامِ دَهَاقِینُ الْأَنْبَارِ، فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَیْنَ یَدَیْهِ.
فقال علیه السلام
مَا هَذَا الَّذِی صَنَعْتُمُوهُ؟ فَقَالُوا: خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا، فَقَالَ: وَ اللَّهِ مَا یَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُکُمْ! وَ إِنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ عَلی أَنْفُسِکُمْ فِی دُنْیَاکُمْ،
وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِی آخِرَتِکُمْ. وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ،
وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّارِ.
💙امام علیه السلام فرمود:
«این چه کاری بود که کردید؟ »عرض کردند: این رسوم و آدابی است که ما امیران خود را با آن بزرگ میداریم. امام علیه السلام فرمود: به خدا سوگند زمامداران شما از این عمل بهره ای نمی برند و شما با این کار در دنیا مشقت زیاد بر خود
هموار میسازید و در قیامت بدبخت میشوید. چه زیان بار است مشقتی که به دنبال آن عقاب الهی باشد و چه پرسود است آرامشی که با آن امان از آتش دوزخ فراهم گردد.
#کلام_امیر
#نهج_البلاغه
#حکمت_ها
#حکمت_۳۷
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
💠شرحی کوتاه برحکمت ۳۷💠
🔘«این سخن را امام زمانی بیان فرمود که در مسیر حرکتش به شام کشاورزان و دهبانان شهر انبار با او ملاقات کردند (و به عنوان احترام به امام) از مرکب پیاده شده و با سرعت پیش روی او حرکت کردند (و این مراسم را که نشانه خضوع فوق العاده در برابر امرای ستمگر بود انجام دادند) امام علیه السلام فرمود: این چه کاری بود که کردید؟ »؛ (وَ قَالَ علیه السلام: وَ قَدْ لَقِیَهُ عِنْدَ مَسِیرِهِ إِلَی الشَّامِ دَهَاقِینُ الْأَنْبَارِ، فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَیْنَ یَدَیْهِ، فَقَالَ: مَا هَذَا الَّذِی صَنَعْتُمُوهُ).
«عرض کردند این رسوم و آدابی است که ما امیران خود را با آن بزرگ میداریم»؛ (فَقَالُوا: خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا).
«امام علیه السلام فرمود: به خدا سوگند زمامداران شما از این عمل بهره ای نمی برند و شما با این کار در دنیا مشقت بر خود هموار میسازید و در قیامت بدبخت میشوید»؛ (فَقَالَ: وَ اللَّهِ مَا یَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُکُمْ! وَ إِنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ عَلی أَنْفُسِکُمْ فِی دُنْیَاکُمْ، وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِی آخِرَتِکُمْ).
سپس افزود: «چه زیان بار است مشقتی که به دنبال آن عقاب الهی باشد و چه پرسود است آرامشی که با آن امان از آتش دوزخ فراهم گردد»؛ (وَ مَا أَخْسَرَ
الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ، وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّارِ).
🔹️به یقین اگر به جای علی علیه السلام معاویه بود آنها را به این کار تشویق میکرد ولی امام به آنها هشدار داد و به سه دلیل آنان را بر حذر داشت.
👈🏻نخست این که امرا هیچ گونه نفع عاقلانه ای از این کار نمی برند، بلکه ممکن است باعث غرور و کبر آنها شود و شخصیت خود را گم کنند.
👈🏻دیگر این که زحمت فوق العاده ای بر دوش تودههای مردم میافتد و گاه ممکن است در چنین شرایطی افرادی ضعیف زیر دست و پا بمانند.
👈🏻سوم این که این عمل ناصالح مایه گرفتاری در آخرت میشود، زیرا نوعی شرک محسوب میشود.
به عکس، اگر آنها به احترامات معقول قناعت کنند و به جای این مشقت، آرامش را برای خود بپذیرند، آرامشی که امان از آتش دوزخ را نیز به همراه دارد،
هم امرا گرفتار کبر و غرور نمی شوند و هم مردم مشقت توأم با ذلت را نمی بینند و هم در آخرت سربلند خواهند بود.
🔹️باید توجه داشت که هدف از این سخنان این نیست که مردم، بزرگان را احترام نکنند، بلکه منظور این است که احتراماتی که نسبت به شاهان و مانند آنها داشتند و نشانه ذلت و بدبختی احترام کنندگان بوده و مایه غرور و نخوت احترام شوندگان ترک شود.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
امام علیه السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمود:
فرزندم! چهار چیز: و چهار چیز را، از من حفظ کن که با حفظ آن هر کار کنی به تو زیان نخواهد رسید: بالاترین سرمایهها عقل است و بزرگ ترین فقر حماقت و نادانی است، بدترین وحشت خودپسندی است و برترین حسب و نسب اخلاق نیک است. فرزندم از دوستی با احمق برحذر باش، چرا که او میخواهد به تو منفعت رساند ولی زیان میرساند (زیرا بر اثر حماقتش سود و زیان را تشخیص نمی دهد) و از دوستی با بخیل دوری کن، زیرا به هنگامی که شدیدترین نیاز را به او داری تو را رها میسازد و از دوستی با انسان فاجر
بپرهیز، چرا که تو را به اندک چیزی میفروشد و از دوستی با دروغ گو بر حذر باش، چرا که او مثل سراب است؛دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را در نظر تو دور میسازد (و حقایق را به تو وارونه نشان میدهد).
#کلام_امیر
#نهج_البلاغه
#حکمت_ها
#حکمت_۳۸
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۳۹💠
🔘مستحبّات بی ارزش
امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه میفرماید:
🌷«کارهای مستحب اگر به واجبات زیان برساند موجب قرب به خدا نمی شود»؛ (لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ).
🔹️روشن ترین تفسیری که برای این گفتار حکیمانه امام علیه السلام به نظر میرسد این است که هر گاه کارهای مستحب ضرری به واجبات بزند ارزش آن کاسته میشود و ثواب آن کم میگردد، مثل این که کسی از سر شب تا بعد از نیمه شب مشغول عزاداری باشد ولی خواب بماند و نماز صبح او قضا شود. همه میگویند آن مستحبی که به این فریضه لطمه زد کم ارزش است. یا این که به سراغ کارهای خیر و کمک به مستمندان برود؛ولی در ادای دیون خود و یا حج واجب کوتاهی کند.
🌿دلیل آن هم روشن است فرائض و واجبات مصالحی دارد که اگر ترک شود به انسان لطمه جدّی میزند در حالی که مستحبّات چنین نیست و به این میماند که کسی داروی اصلی درد خود را رها کرده و به داروهای اضافی و غیر ضروری بپردازد.
🔹️تفسیر دیگری که برای این گفتار حکیمانه است این که در بعضی از عبادات اگر واجبات را رها کنند و به مستحبات بپردازند مستحب اساساً باطل است؛ مانند کسی که روزه قضای واجب بر اوست اگر روزه مستحب بگیرد از اساس باطل است.
🔹️احتمال سوم نیز در تفسیر این سخن این است که اشاره به مسئله ضدین که در علم اصول آمده باشد، زیرا جمعی معتقدند که امر به شی نهی از ضدّ خاص آن میکند و بر این اساس معتقدند کسی که بدهکاری فوری داشته باشد اگر در وسعت وقت نماز بخواند نماز او باطل است، زیرا انجام نماز در وسعت وقت به واجب فوری لطمه زده و چون امر به شی نهی از ضد میکند این نماز قابل تقرب نیست و باطل است؛ولی اخیراً محققان این مطلب را نپذیرفته اند و امر به شی را سبب نهی از ضد خاص نمی دانند.
🔸️البته جمع میان همه این تفسیرها نیز منعی ندارد؛ولی مناسب تر همان تفسیر اوّل است.
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از مامان دکترجان
💠شرحی کوتاه بر حکمت ۴۰💠
🔘فرق جایگاه زبان عاقل و احمق
آنچه امام علیه السلام در این گفتار حکیمانه بیان فرموده کنایه زیبایی است درباره کسانی که سنجیده یا نسنجیده سخن میگویند میفرماید: 🌷«زبان عاقل پشت قلب او قرار دارد در حالی که قلب احمق پشت زبان اوست»؛ (لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ، وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ).
🔹️اشاره به این که انسان عاقل نخست اندیشه میکند سپس سخن میگوید در حالی که احمق نخست سخن میگوید و بعد در اندیشه فرو میرود به همین دلیل سخنان عاقل حساب شده، موزون، مفید و سنجیده است؛ولی سخنان احمق ناموزون و گاه خطرناک و بر زیان خود او.مرحوم سیّد رضی پس از ذکر این کلام حکمت آمیز میگوید: «این سخن از مطالب شگفت انگیز و پرارزش است و منظور این است که عاقل زبانش را به کار نمی گیرد مگر بعد از مشورت با عقل خویش و فکر و دقت؛ ولی احمق سخنانی که از زبانش میپرد و حرفهایی که بدون دقت میگوید بر مراجعه به فکر و اندیشه و دقت رأیش پیشی میگیرد، بنابراین گویا زبان عاقل پشت قلب او قرار گرفته و قلب احمق پشت زبان اوست»
💛کانال مدافعان مهدویت💛
🆔@madafeanehmahdaviat
هدایت شده از منتظر که گناه نمی کند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد #رائفی_پور
«وقتی رادیوت رو روی خدا بذاری شیطان مدام پارازیت میده، کار خودش رو میکنه. تو باید زرنگ باشی و هر حمله رو تشخیص بدی.»
👈 استاد رائفیپور در سخنرانی شش قسمتی «چگونه گناه نکنیم» در مورد شناخت گناه، الهامات شیطان و راههای مقابله با گناه صحبت کردند.
💠 این همون سخنرانی معروف استاد هستش که تا امروز افراد زیادی رو متحول کرده.
💢 با شنیدن این سخنرانی و معرفی اون به دوستانتون، خودتون و بقیه رو از دامهای شیطان نجات بدید.
🔻برای دانلود روی لینکهای زیر کلیک کنید:
📥 شب اول
📥شب دوم
📥شب سوم
📥شب چهارم
📥شب پنجم
📥شب ششم
👌کانال تخصصی نجات از گناه مؤسسه مصاف
🔗 @nejatazgonah