eitaa logo
🇵🇸دختࢪےچادࢪےام🇵🇸
790 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
58 فایل
•﷽• •ٺوآدم نیستے🧕 •این ࢪاخدادࢪگوش مݩ گفتہ🌻🌱 •ببیݩ بیرون زدھ از زیرچادربال پروازت💕 شـــــ🌿ـڔۉطـ https://eitaa.com/shorotdokhtarychadoryam ناشناس نظرت بگو جانا😍 https://harfeto.timefriend.net/17114397532647
مشاهده در ایتا
دانلود
《المؤمنون》 الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ(2) آنان که در نمازشان به ظاهر فردتن و به باطن حضور قلب دارند🌿✨ {https://eitaa.com/ourgod🦋🌀}
❤️🍃 به زور لبخندی زدم لعنت به چشمهایی که همیشه لو میدادن گریه کردنم رو چون قبل حتی یک قطره اشک سرخ میشدن و پر از شبنم های براق!و بابابزرگ هم حاال دقیق توی صورتم و چشمهام بودوامروز دوباره میپرسید احوالم رو! پیشگیری کردم از سوالها بازادامه دادم اون لبخند کذایی رو _ممنون ...اذون دادن؟ بابابزرگ نگاه از صورتم گرفت و بعد کمی مکث انگار فکر میکرد چی پرسیدم گفت:االنه که... صدای بلند اهلل اکبر از مسجد نزدیکی خونه بابا بزرگ بلند شدو حرف بابابزرگ نیمه موند و به جاش لبخند زد و حرفش رو این طور تموم کرد_دارن اذون میدن اینبار لبخند پر محبتی روی لبهام نشوندم و به سرو صورت سفید شده ی بابابزرگ نگاه کردم و چادرم رو روی سرم مرتب! _پس من میرم وضو بگیرم و شما هم راحت نمازتون رو بخونین بابابزرگ رفت سمت سجاده اش که همیشه بوی گالب میداد و توی طاقچه اتاق بود و باشه بابایی گفت...من هم از اتاق بیرون آمدم. نسیم خنکی به خاطر باز بودن در کوچک راهرو که به حیاط راه داشت به داخل خونه میزد به همراه بوی اسپندی که غلیظی عطرش کمتر شده بود وصدای اذون واضح تر و آرامش میپاشید به دلم! با صدای قل خوردن دیگ فلزی وسط حیاط بی هوا روی پاشنه پا چرخیدم و اول از همه نگاهم روی دیگ فلزی شسته شده ثابت موند که قل می خورد و رد خیسی از خودش روی موزایکهای حیاط میزاشت. بازم نگاه چرخوندم و نگاهم روی امیر علی که زیر لب قرآن می خوندو مسح سر می کشید موند و برای ثانیه ای گره خورد نگاهمون و دل من باز هری ریخت! با مکث دست راستش پایین اومد و کنارش افتاد و چینی بین ابروهای مردونه اش جا خوش کرد نفس عمیقی کشیدو نگاه زیر افتاده اش رو دوباره رو به من گرفت ولی نه مستقیم به چشمهام ولی همین کافی بودکه من لبخند بزنم گرم...دوستانه ! و برای امیرعلی هم همین لبخند کافی بود تا غلظت بده اخمش رو و لب بزنه _برو تو خونه https://eitaa.com/ourgod
❤️🍃 من زجر کشیدم ...قلب بی تابم فشرده و فشرده تر شد ولی چون دیدم نگاه منتظرش رو برای رفتنم حفظ کردم لبخندم رو و من هم لب زدم _باشه چشم بازهم با چرخیدنم چنگ زدم قلبم رو که باز بی تاب بود و در حال پس افتادن! خانومها از غریبه و آشنا در حال باز کردن تای چادر نمازهای رنگی بودن که مادر بزرگ کنار مهرهای کربال که دلم سخت تنگ بو کردن عطرشون بود و گوشه هال مرتب چیده شده بود , بودن و یک به یک نماز میبستن. مطمئن بودم نامحرمی بین خانومها نیست برای همین چادر از سرم کشیدم و سنجاق ریز زیر گلوم رو که برای محکم نگه داشتن شال مشکی روی سرم بهش زده بودم رو شل کردم و فرق باز کردم برای وضو. سالم آخر نماز رو دادم ...دست بردم و با تسبیح خاکی سجاده مامان بزرگ که عطر تند تری از مهرهای کربالیی داشت تسبیحات حضرت زهرا)س( رو گفتن که عجیب آرومم می کرد سوگند به بزرگی خدا حمد و سپاسش و سوگند به پاکیش بعد از این همه دلهره و سردرگمی ! چون همیشه خدا بود بهترین دوست و پناه و به حرف خودش از رگ گردن نزدیکتر! دونه های تسبیح هنوز با ذکر صلوات بین بین انگشتام دونه دونه می افتاد که صدای مامان بزرگ از حالت آرامش بیرونم کشید و ولوله به پا کرد توی وجودم! مامان بزرگ_بیا امیر علی مادر... محیا اینجاست تو هم بیا برو پیش خانومت نمازت رو بخون! تسبیح فشرده شد توی دستم و گوشهام تیز برای شنیدن صدای امیر علی و جوابش! امیرعلی_نه مامان بزرگ میرم توی حیاط شاید خانومها بخوان اونجا نماز بخونن درست نیست ! بغض درست شده ی کهنه سر باز کردو بزرگ شدو بزرگ تر با گفتن التماس دعا به مامان بزرگ و صدای دور شدن قدمهاش ! بهونه بود به جون خودش بهونه بود فقط نخواست من رو ببینه ...فقط نخواست کنار من نماز بخونه , نمازی که با همه وجود بودو باز من دلم میرفت براش! بغضم ترکیدو بازهم چشمهام پر از اشک ... صدای بلند شدن مداحی که از ضبط صوت پخش میشدو تو همه خونه طنین انداخته بود دامن زد به هق هق بی صدام! https://eitaa.com/ourgod
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙✨ خوشبختانه خـدا خیلی بزرگٺر از دلواپسی های ما هسٺ✨♥️ -آروم‌ تکـرار کن‌ با خودٺ یہ‌خدایی‌هسٺ‌،دوسِٺ‌داره😍 https://eitaa.com/ourgod
⁉️🌐 🌐⁉️ 💚 💚 ✔️🎁 ۱٢۰جایزه‌نقدی‌ ۴۰۰ هزار تومانی به ۱٢۰ نفر ❌جزئیات‌بزرگترین 💥👇 http://eitaa.com/joinchat/2843344896C652a978a9a 💛جهت عضویت ضربه بزنید👆💛 🆑 کانال 💚👆 ✅ بزرگترین سنگر فرهنگی ✅
🔴 همسران عزیز سلام!✋😊 ما جمعی از اساتید بدلیل اختلاف زن و شوهرها و نیاز شدید آنها به ریزه‌کاریهای کانالی بسیار عالی راه‌اندازی کردیم. 🌷با ذکر صلوات به جمع 150 هزار نفری همسران بپیوندید!👏 👇🏼👇🏼👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/1130430467Ca0c7cbea7d
بسیار مهم ♨️♨️♨️ 💢 دیدگاه شما برای انتقام از عاملان ترورِ چیست؟ 1.اقدام فوری و مقابله به مثل 2.مذاکره و گفتگوی دیپلماتیک 🔻 پیشنهاد شما برای انتقام چیست؟ 🔻 👈 برای ثبت رأی اینجا را کلیک کنید 👉 خیلی مهمه. لطفا همه شرکت کنند🙏
ˢᵃᵈᵃᵗ: {🌸﷽🌸} [✨بہ ݩاݦ مݩاسݕ تࢪێڹ ؤاژہ ھا✨] [✨بہ ࢪسݦ محݕټ بہ ناݦ خدا✨] 🌸جمعه امام زمانے🌸 💛🍂چهاردھـــ۱۴ــــم آذࢪ🍂💛 ذکࢪ امروز : اَلّلھُمَّ صَݪِّ عَݪۍ مُحَمَّدٍ ؤَ آݪِ مُحَمَّد(وعجل فرجهم)😍🌸 https://eitaa.com/ourgod
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎼 ⇩♢⇩♢⇩♢⇩♢⇩♢⇩♢⇩♢⇩♢ اذاݩ جمڪࢪاݩ ݜؤرێ ݕہ پا كࢪد✨❤️ دݪݦ را از غݦ عاݪݦ جدا کࢪد🙂🌍 صبـــا ࢪا گشټہ بؤدݦ محࢪم راز🌬💫 مࢪا با رݦز غيبټ آشنا کرد😞🌸 https://eitaa.com/ourgod
💌 🦋🌱من به خوبی ها نگاه کردم و عوض شدم من به خوبی ها نگاه کردم 🍄🌿چرا که تو خوبی و این همه اقرارهاست، بزرگ ترین اقرارهاست. [🌸✨] https://eitaa.com/ourgod