بزرگترینخیانتم به اقا
زمانےبودکہگفتمدوستتدارم
امالذتگناهرابہلبخندتوترجیحدادم‼️:)
#مولانایامهدی💔
#تلنگر
🎉خــواستـــگـــــاری و نــمـــاز📿
👱🏻جوانے به مادرش گفت :
من خاطرخواه😍فلان دختر شدم .
گفت : کدام دختر❗️
📝آدرس دختر را داد
👜مادر گفت : بچه تو دو رکعت نماز نخوانده اي😒و اين دختر پدرش👴🏻صف اول نماز جماعت است .
مادرش گفت : اگر ميخواهي برايت خواستگاري بروم برو يک هفته اي اداي نمازخوان ها را در بياور .👍😉
👱🏻پسر هم حسابي اداي نماز خوان ها را در آورد .
بعد مادر به خواستگاري💍رفت .
👴🏻 پدر دختر گفت : پسر شما کجاست ؟
ما که او را نمي شناسيم .
تحقيق اجمالي بکنيم تا بقيه خواستگاري .🚶
مادر گفت : سر و ته اين بچه را که بزني در مسجد🕍 است .
تا آدرس پسرش را داد ،
👴🏻پدر دختر گفت :
خانم اين خيلي پسر خوبي🙂است من سجود و رکوع او را ديده ام
👴🏻 گفت : بگوييد : بيايد
👜مادر به خانه آمد و به پسر گفت :
چکار کردي ❓
👱🏻پسر گفت : يک هفته اداي نمازخوان ها را درآوردم .
مادر گفت ؟: اين ها جواب مثبت➕ داده اند .
👱🏻پسر گريه کرد .
مادر گفت : تو چرا گريه مي کني❓
گفت : عجب دستگاهي است .
🗓 يک هفته فيلم بازي کردم ،
✅ جوابم را دادند .
اگر واقعي به سمت خدا مي رفتم ، چکار مي کردند
👤: حجت الاسلام ماندگاری
[ #بَرقآمݓـــ.دِلرُباۍِمَھدےعَجصلواٺ📿]
.
.
‹♥️ʝσiŋ↓›
https://eitaa.com/ourgod
🦋🦋🦋°فـروشــی°🦋🦋🦋
تـاحـالا دیـدیـن مـاشیـیناییرو کـه
روشیـشه شـون زده فـروشی؟!🤔
طبیعی کـه هـر کـی بـبینـه حالا اونا
کـه مـی خـوان بـخرن کـه هیچی
یـه سریـا دیـگـه فـقـط همین طور
میپرسن 😑
یـه سریـا فقط مـی خوان قیمت بدونن😕
یـه سریـا ام از رو کنجکاوی میپرسن☹️
کـلـن هـر کـی بـبـینه مـیره می پرسه
چـه پـول داشته بـاشـه چـه نـداشـته بـاشـه😐
چـون صـاحـب مـاشـین ایـن اجـازه رو داده بـه هـمه بـا اون تـکه کـاغذ(فـروشـی)
حـالا اون خـانـمی کـه بـا حـجـاب نـامـناسـب مـیاد تـو جـامـعه
دقـیـقـا انگار پـشـت شـیشه شخـصیـش نـوشـته فروشـی😔
💕خـواهـرم حـجابـت را بـه پوش نجـیب وبـا حـیا بـاش💕
https://eitaa.com/ourgod
✍ #دلنوشتــــــه
گفت: راستی جبهه چطور بود؟؟
گفتم : تا منظورت چه باشد ...
😄😄
گفت: مثل حالا رقابت بود؟؟ گفتم : آری...
گفت : در چی؟؟ گفتم :در خواندن نماز شب...
گفت: حسادت بود؟؟ گفتم: آری...
گفت: در چی؟؟ گفتم: در توفیق شهادت...
گفت: جرزنی بود؟؟😉😉 گفتم: آری...
گفت: برا چی؟؟ گفتم: برای شرکت در عملیات ...
گفت: بخور بخور بود؟؟ گفتم: آری ...😊😊
گفت: چی میخوردید؟؟ گفتم: تیر و ترکش ...
گفت: پنهان کاری بود ؟؟🤔🤔گفتم: آری ...
گفت: در چی ؟؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها ...
گفت: دعوا سر پست هم بود؟🤔؟گفتم: آری ...
گفت: چه پستی؟؟ گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین ...
گفت: آوازم می خوندید؟؟ گفتم: آری ...
گفت: چه آوازی؟؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل ...
😢😭
گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ گفتم: آری ...
گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب ...
😭😭
گفت: استخر هم می رفتید؟؟ گفتم: آری ...
گفت: کجا؟؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون ...
گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آری ...
گفت: کجا؟؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه...
گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟؟😁😁 گفتم: آری ...
گفت: کی براتون برمی داشت؟؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه ...
گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟😂😂 گفتم: آری ...
خندید و گفت: با چی؟؟ گفتم: هنگام بوسه برپیشونی خونین دوستان شهیدمان😢
سکوت کرد...گفتم: بگو ...بگو ...
زیر لب گفت: شهدا شرمنده ام ...
#شهــداتــاابــدشرمنــده_ایمـ
#اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج_اَلــــــسٰاعة 🌱
دختــღــــــی چادری ام🧕↶
꧁•°┅🍃🌺❀🌺🍃┅°•꧂
https://eitaa.com/ourgod
꧁•°┅🍃🌺❀🌺🍃┅°•꧂