eitaa logo
کاتبان
6 دنبال‌کننده
1 عکس
3 ویدیو
1 فایل
آی دی جهت پاسخ گویی به سوالات : @jahad100z . لینک ناشناس جهت دریافت سوالات: https://harfeto.timefriend.net/16291254641440
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
🔴 در قرآن کریم سوره بقره صفحه۳ آیه ۷ اومده که <<قهر خدا مُهر بر دلها و پرده بر گوشها و چشم هایشان[چشم کافران] نهاد که فهم حقایق و معارف الهی را نمی‌کنند و ایشان را در قیامت عذاب سخت خواهد بود>> اگه اینطوری باشه اگه کسانی که ایمان نیاوردند بعدا از طریق کسی به راه راست دعوت بشن نمیتونن هدایت بشن چون حقایق رو درک نمیکنن... 🔵پاسخ: متن آیات: [إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ﴿۶﴾ در حقيقت كسانى كه كفر ورزيدند چه بيمشان دهى چه بيمشان ندهى بر ايشان يكسان است [آنها] نخواهند گرويد (۶) خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿۷﴾ خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پرده‏ اى است و آنان را عذابى دردناك است (۷)] كفر، مانند ايمان صفتى ست كه قابل شدت و ضعف است ,و مراتبى مختلف ، و آثارى متفاوت دارد، همانطور كه ايمان اينطور است. در بيان (ان الذين كفروا) آمده است : اينها كسانى هستند كه كفر در دلهاشان ريشه كرده ، و انكار حق در قلوبشان جاى گير گشته ، بدليل اينكه در وصف حالشان مى فرمايد: "انذار كردنت و نكردنت بر ايشان يكسان است" ، معلوم است كسيكه كفرش سطحى است ، در اثر انذار و اندرز دست از كفرش بر ميدارد، و كسيكه انذار و عدم آن بحالش يكسان است ، معلوم است كه كفر در دلش ريشه دار گشته . و اما اينكه منظور از اين كفار كدام دسته از كفارند؟ احتمال مى رود منظور، سردمداران مشركين قريش و بزرگان مكه باشند، آنهائيكه در امر دين عناد و لجاجت بخرج داده در دشمنى با دين خدا از هيچ كوشش و كارشكنى كوتاهى نكردند، تا آنجا كه خداوند در جنگ بدر و ساير غزوات تا آخرين نفرشان را هلاك كرد..... مؤيد اين احتمال تعبير (يكسان است چه ايشانرا انذار بكنى و چه نكنى ) است ، چون اگر بخواهيم مورد گفتگوى در اين جمله را همه طبقات كفار بدانيم ، ملتزم به اين شده ايم كه باب هدايت به كلى مسدود است ، و اصلا آمدن پيامبر اسلام سودى بحال هيچ كافرى ندارد، و حال آنكه قرآن كريم به بانگ بلند بر خلاف اين گواهى ميدهد.
🔴 : چرا چند تا مرجع داریم و اونا باهم تو جزئیات اختلاف نظر دارن بنظرم باید یک نفر باشه و بقیه هم بعنوان دستیار یا یک همچین چیزی باشن ... 🔵 : هرفرد باید از مرجع تقلید اعلم تقلید نماید. اعلم، اسم فرد و تفضیلی است. یعنی به یک نفر تعلق می‌گیرد و اگر چند نفر باشند، به آنها «علما» اطلاق می‌شود و نه اعلم. اما، گاه در میان فقها و مجتهدین، برتری یک نفر در فهم احکام نسبت به دیگران، بر همه‌ی اهل فن [کسانی که خود مجتهد بوده و می‌توانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند] مسجل و مبرهن می‌گردد. در چنین زمانی، تقلید باید از همان یک نفر صورت پذیرد. اما گاهی تشخیص چند فقیه میسر است، لیکن تشخیص «اعلم» یعنی استادترین آنها در فهم احکام خدا میسر نیست. مثلاً مشابه و نزدیک به هم هستند و یا اگر یکی در باب «طهارت» استادتر شناخته شد، آن یکی در باب «معاملات» استادتر شناخته می‌شود، در چنین شرایطی، همه‌ی آنها قابل تقلید شناخته و معرفی می‌شوند. به عنوان مصداق: در یک دوره همه از مرحوم آیت‌الله العظمی حکیم تقلید می‌کردند و حتی سایر فقها در زمان ایشان تکلیفی بر خود نمی‌دیدند و شاید در زمان مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی نیز چنین بود. اما مثلاً در زمان حیات حضرت (ره)، آیات عظام دیگری چون: خویی، گلپایگانی و نجفی مرعشی نیز وجود داشتند که به لحاظ اهل علم، در باب فقاهت هم طراز ایشان بودند. و یا در زمان حاضر نیز تشخیص این که در میان فقها کدام یک در فهم احکام از همه استادتر است، میسر نیست، لذا از هر یک از آنان جایز می‌باشد.
🔴 چرا در دين اسلام به پوشيدن کفش زرد تاکيد شده؟ آيا پوشيدن کفشهاي روشن موجبِ جلبِ نگاه و توجه نامحرمان به زنها نميشه؟؟ 🔵 : احکام شرعی برای شرایط عادی است. اما اگر شرایط تغییر کند، احکام نیز تغییر خواهد نمود. رنگ زرد سبب نشاط می گردد. لذا پوشیدن آن نیز توصیه شده است. اما اگر رنگ زرد سبب جلب توجه دیگران گردد، به گونه ای که لباس شهرت محسوب شود یا اینکه سبب ارتکاب حرام در دیگران شود، جایز نیست.
🔴 : آیا امام ها و پیامبران ب ما محرمن؟ اگه آره چرا هیچ حد و مرزی براش نیست و هیچکس رعایت نمیکنه و هیچکسم در رابطه باهاش چیزی نگفته؟! اگه محرمن که هیچی اگه نامحرمن این قربون صدقه رفتنا و سبک بازیا چه معنی میده؟!چرا کسی درموردش نمیگه چرا نمیگن زیاده از حد نزدیک نشیم بهشون؟ بالاخره نامحرم نامحرمه دیگه 🔵 : ائمه به بانوان و بانوان اسلام چون , و به آقایان محرم نیستند. این عشق ،در واقع عشق به مولا و مقدا و رهبر و امام است ، نه فرض عشق به یک جنس مخالف و مذکر! یعنی انسان کاملا خودش میتوانند تفاوت این عشق را با عشق های دیگر متوجه شود... در واقع این نوع از عشق جنبه معنوی دارد و خیلی ارزشمند است و باعث رشد معنوی انسان میشود شما وقتی روضه ی حضرت زینب میخوانید نمی گویید قربانِ چهره ی حضرت و رنگ چشمان و امثالهم واین جنبه های ظاهری و عشقهای شهوت! شما میگویید قربان مظلومیت و صبر و استقامتِ حضرت .یعنی این عشق با معرفت و شناخت از ذات و وجودِ متعالی حضرت شکل گرفته است ونه با توجه به ارزشهای ظاهری و شهوانی!! عشقی که از روی احساس باشد نه شناخت قطعا میتواند همینگونه شود که میفرمایید! واین عشق نابودکننده است اما عشقی که با شناخت و عقلی شکل گرفته اینگونه(به قول شما سبک بازی و رفتار ناپسند) نخوااهد بود! خلاصه ی کلام,ما به ابراز علاقه نمیکنیم بلکه به ها ابراز ایمان و علاقه میکنیم..
🔴 : چرا هر کدوم از مراجع تقلید یه چیزی میگن پس چرا نظراتشون فرق داره مگه چقد تناقض هست توی شیعه؟! 🔵 : اختلاف در فتاوای فقها و علما ( با وجود اینکه اختلافات در موارد جزئی می باشد،نه در اصول عقیدتی و احکام تکلیفی ) در حقیقت نشأت گرفته از فهم آن ها است. با وجود اینکه این بزرگواران کارشناسان دینی هستند و تمام سعی و تلاش و نیت و قصدشان این است که آنچه را که نزد خدا حکم حقیقی است، بیابند و به مردم معرفی کنند، اما افرادی هستند با محدودیت های انسانی . و ممکن است در راه کشف حقیقت دچار خطاهائی شوند. خدا از وجود انسان ( جسمی و آخرتی او ) با خبر است .برای همین راه سعادت او را بهتر می داند. اختلافاتی که در احکام وجود دارد ،نه از علم خدا ،بلکه از فهم و علم علمای دین و میزان توانائی آن ها در رسیدن به حقیقت ، نشات می گیرد ،نه از ذات دین و علم خدا. اختلاف مراجع در احکام دینی غالبا در جزئیات است. کم تر فقیهی وجود دارد که در یکی از احکام اساسی با نظر مراجع دیگر مخالف بوده و نظر متفاوتی داشته باشد. مانند اصل وجوب نماز و اجزا و شرائط آن. اختلاف در یک موضوع اجتهادی و علمی امری طبیعی است ،از این رو است که معمولاً در تمام علومى که نیاز به اجتهاد و استدلال دارد، صاحب ‏نظران اختلاف نظر پیدا مى‏کنند. فقها و مجتهدها نیز در استنباط احکام اختلاف نظر دارند. فتواهاى متفاوت صادر مى‏کنند .این مسئله در علوم تخصصی دیگر نیز وجود دارد. علل اختلاف فتوای مراجع چند عامل اساسی است: 1ـ درجه و رتبة علمى افراد متفاوت است. 2ـ نحوة ورود و خروج آنان به بحث هاى علمى و تخصصى باعث اختلاف نظر و برداشت می‌شود. 3ـ اختلافات مبنایى در اصول و فقه باعث اختلاف فتوا می‌شود. اختلاف نظر فقها به نحوة استنباط آن‌ها بر مى گردد. فقیه باید حکم شرعى را از آیات و روایات معصومین استخراج کند . بر اساس آن‌ها حکم به حلیت یا حرمت نماید. در این راستا با استفاده از مبانى اصولى خود به جرح و تعدیل روایات مى پردازد. به یک جمع بندى نهایى مى رسد . بر اساس این مسئله رسیدن به نتایج مختلف در رویکردهای علمی و تخصصی کاملا طبیعی است ،همان طورى که در رشته هاى دیگر علمى نیز بین کارشناسان اختلاف نظر وجود دارد، مثلاً یک جراح نظر مى دهد غده اى را باید با عمل جراحى از بین برد، ولى جراح دیگر به این نظریه اعتقادى ندارد و معتقد است با دارو قابل معالجه است. از طرف دیگر در مواردى موضوع حکم با تحولات زمانى تغییر مى کند . به تبع تغییر موضوع ، حکم عوض می‌شود. بنابراین در امر تقلید باید از مرجع اعلم پیروی کرد.