eitaa logo
پاسخ به شبهات اعتقادی
23هزار دنبال‌کننده
261 عکس
585 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
17.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️ خدا این قد مهربونه به خاطر دو‌ تار مو کسی رو‌ جهنم‌ نمیبره ❇️ پاسخ را ببینید 🆔 @p_eteghaadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 چرا دین عربیه؟ چرا دین ایرانی نداشته باشیم؟ ✍️ یکی از شبهاتی که ملحدین زیاد مطرح میکنن اینه که: چرا دین ما باید عربی باشه؟ چرا اسلام عربیه؟ ♨️ این شبهه رو به شکل های متفاوتی مطرح میکنن، مثل اینکه چرا امام فارس نداریم، چرا پیامبر فارس نداریم، چرا امام ایرانی نداریم؟ چرا همه ی پیامبر ها عرب بودن؟ چرا ما که زرتشت رو داریم که پیامبر ایرانی بوده، باید از پیامبر عرب ها پیروی کنیم؟ ✅ پاسخگو: امیر حسین ملا حسنی 🆔 @p_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام ممنون از پاسخگویی شما بنده چند وقت است که با یک شهید والا مقام بنام شهید ابراهیم هادی آشنا شده ام و کتاب های اشان را مطالعه کرده ام اوایل به سفارش دیگران سعی کردم از این شهید الگو برداری کنم اما هرچه شناختم نسبت به این شهید بیشتر می شد احساس می کردم امکان اینکه من مانند این شهید شوم کمتر است تا اینکه ار این موضوع ناامید شدم و سعی کردم این شهید را فراموش کنم اما هرچه می کنیم نمی توانم این شهید را فراموش کنم و هنوز هم مشتاق آنم که مانند این شهید شوم می شود شما بگویید آیا من می توانم مانند این شهید بشم ؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ هر انسانی برای مراحل مختلف زندگی نیازمند داشتن الگو است و الگو اساسا به عنوان ضرورت اجتماعی در هر جامعه ای مطرح است. بررسی تاریخ به ما نشان می‌دهد شهدای ما تربیت شده مکتب اهل بیت(ع) هستند، گفت: سردار سلیمانی از عشایر هستند و در آن محیط بزرگ شدند، ایشان مانند خورشیدی در عرصه بین الملل می‌درخشیدند، سردار سلیمانی تربیت شده مکتب اهل بیت(ع) بودند و عظمت و بزرگی که به دست آوردند به همین دلیل است. ایثارگری‌ها و از جان گذشتگی‌های شهدا به اندازه‌ای است که هرگز نمی‌توان آن را به تصویر کشید، تنها با پاسداشت یاد و خاطره آنها می‌توان اندکی از دین شهدا را ادا کرد، مقام و جایگاه شهید در آیات و روایات بسیار برجسته و قابل توجه است، شهدا به واسطه وفاداری به آرمان‌ها و استقامت به این درجه رفیع نائل شده‌اند. وجود الگوهای شایسته و محبوب باعث می‌شود که توجه افراد جامعه به آنها جلب شود به سمت آنها سوق داده شوند تا خود را به اوصاف الهی این الگوها متصف کنند. شما با مطالعه زندگی و کتابهای مرتبط بااین شهید بزرگوار و سایر شهدا، سبک زندگی آنها رو الگوی خود قرار دهید و با توسل به خودشان و طلب دعای خیر از ایشان بخواهید تا شما را در این زمینه یاری کنند. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: خدا از کی وجود داره؟چجوری به وجود آومده؟ خدا کجاست؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ این که خدا از اول چگونه بوده است در واقع بیان دیگری از این سؤال است که چرا خدا خود به خود و بذاته بوده در حالی که هر موجودی خالقی و پدید آورنده ای داشته است. و در واقع، سؤال این است که خدا چگونه به وجود آمده است و چه کسی خدا را آفریده است؟ برای پاسخ، بهتر است به این چند سؤال توجه شود؛ زیرا این سؤال ها ذهن را برای درک پاسخ اصلی آماده تر می سازد؛ رطوبت هر چیز از آب است. رطوبت آب از چیست و از کجاست؟ چربی همه غذاها از روغن است. چربی روغن از چه و از کجاست؟ شوری همه چیز از نمک است. شوری نمک از کجاست؟ پاسخ این است که رطوبت برای آب و شوری برای نمک و چربی برای روغن ذاتی آنها است. همچنین هنگامی که سؤال شود هستی هر موجودی از خدا است پس هستی خدا از کیست؟ پاسخ می دهیم: هستی خدا ذاتی او و از خود او است و از جای دیگر نیست. این یک اصل مسلم است که هر معلولی علت دارد ولی مغالطه ای که صورت می گیرد این است که خداوند هم یک معلول فرض می شود. به عبارت دیگر گمان می شود هر موجودی علت دارد حتی وجود بذاته یا خدا. همین طور باید گفت هر پدیده ای نیاز به آفریننده دارد، ولی خداوند یک پدیده نیست که نیاز به خالق داشته باشد، بلکه ایجاد کننده همه پدیده ها است. این صرفاً یک وسواس ذهنی است که ذهن انسان وقتی متوجه مفهوم خالقیت است، فراموش می کند که خدا، بی نیاز است و وجود، حقیقت ذاتی اوست. بنابراین نمی تواند تصور کند که وقتی هرچیزی خالقی بالاتر از خود دارد پس چرا نباید خدا هم خالقی برتر داشته باشد. در این جا، خدا به عنوان یک پدیده فرض شده است، حال آن که این مفهوم از خدا ساخته ذهن است نه خدایی که بذاته وجود دارد و بی نیاز از علت است. در مورد این که خدا کجاست، خداوند واجب الوجود و بي نياز مطلق است. مكان و نيز زمان ندارد. زيرا مكان داشتن از خواص جسم است. مكان براي چيزي تصور مي شود كه داراي حجم و امتداد و محدودیت باشد ( يعني داري طول و عرض و ارتفاع باشد). پس نمي توان براي خداي متعال مكان در نظر گرفت. هيچ موجود مكان داري واجب الوجود نخواهد بود. جسم با تحقق خود خلأیى را كه مكان مى‏نامند، پر مى‏كند، بنابراين هيچ جسمى خالى از مكان نبوده و بى‏نياز از آن نيست. اگر خدا جسم باشد، وجود او همراه با مكانى خواهد بود كه در آن جاى گيرد و به مكان نياز خواهد داشت، اما نياز، با خدايى، سازگار نيست. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام ببخشید نمیدونم سوالم به کانالتون مربوطه یا نه ولی اگه میشه لطفا جواب بدید که چرا برای دفع چشم زخم اسپند دود میکنیم؟ این اسپند دود کردن در اسلام هم اومده؟؟ یا چرا وقتی از کسی تعریف میکنیم میگن بزن به تخته؟!!!! یعنی چی اینا ریشه در چه آیینی داره اگه میشه لطفا جواب بدید حس میکنم اینا همش خرافاته ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ «زدن به تخته» یکی از خرافه‌های مرسوم انگلیس است که انگلیسی­‌ها خاستگاه آن را با واقعه به صلیب کشیدن مسیح (آن‌طور که در انجیل آمده است) مرتبط می­دانند. معمولا مسیحیان مومن آویزهایی به شکل صلیب‌های کوچک برای خوش‌شانسی به گردن می‌انداختند، که جنس آن­ها از چوب بود. به عقیده مردم بریتانیا ضربه زدن به چوب موجب خوش‌شانسی می‌شود، و شر شیطان را دور می­کند؛ بر اساس این باور، آرزوها به حقیقت می‌پیوندند و افراد از شگون بد در امان می‌مانند. مثلا اگر کسی را مورد تعریف و تحسین قرار دادید، باید برای حفظ یمن نیک برای آن شخص فورا بر روی چوب ضربه بزنید. زدن به تخته برای در امان ماندن از چشم زخم در منابع دینی نیامده و عمل بیهوده ای است، برای پیش گیری از چشم زخم مواردی در روایات آمده است از جمله گفتن: «ماشاءالله لا قوه الا بالله العلی العظیم» و یا «ماشاءالله لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم». اسفند یا اسپند گیاهی است خودرو، که بیشتر در نواحی کویری می روید. جزو گیاهان دارویی به حساب می­آید و از قدیم در مناطق مختلف جهان کاربرد طبٌی داشته است. در روایات «اسفند» که به عربی «حَرمَل» نامیده می­شود، برای درمان بیماری­های روحی و جسمی سفارش شده است؛ ولی به طور خاص برای درمان و جلوگیری از چشم زخم سفارش نشده است. در روایاتی که درباره گیاه اسفند نقل شده است، به جنبه دارویی بودن این گیاه پرداخته شده است. برای درمان برخی بیماری­های روحی؛ مثل ترس، استفاده از این گیاه سودمند دانسته شده است. در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است : از اسفند درخت یا برگ یا میوه ‏ای نمی روید، مگر آن که فرشته‏ای بر آن گماشته شده است تا آن را به آن که باید برساند، یا خشک شود، و در ریشه و ساقه‏اش شفا است، و در دانه آن داروی ۷۲ بیماری. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام چگونه تشخیص بدهیم که وسوسه ای که میشویم از طرف نفس اماره است یا شیطان ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ نفس اماره، در واقع یکی از ابزار شیطان و راه نفوذ و سلطه بر انسان است و از جنود و سربازان شیطان محسوب می‌شود. پس وسوسه از جانب ابلیس به عنوان شیطان بیرونی، و تحریک و خواهش توسط نفس اماره به عنوان شیطان درونی، انسان را به مرحله سقوط می‌کشاند. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام علیکم مگه نمیگن خداوند فرموده نماز بخونید برای خودتون و رشد خودتون حالا من دوست ندارم رشد کنم باز چون خودم دوست ندارم برم جهنم تناقض نیست ؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ انسان به حکم فطرت علاقه به ترقی، تعالی و تکامل دارد و چون تعالی وابسته به حرکت است، در نتیجه هر کس بخواهد در مسیر رشد قرار گیرد باید راه خوب را "خوب" بشناسد. اساساً انبیاء الهی برای شکوفا کردن فطرت انسان‌ها آمده‌اند. فلسفۀ ارسال انبیاء الهی نیز این است که به انسان‌ها کمک کنند تا عهد و میثاق فطری انسان‌ها را به آنها یادآوری کرده و فطرت خود را شکوفا نمایند. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «پس خداوند رسولانش را بر انگيخت، و پيامبرانش را به دنبال هم به سوى آنان گسيل داشت، تا اداى عهد فطرت الهى را از مردم بخواهند؛»(نهج البلاغه/خطبۀ 1) اگر انسان از درون خود و در فطرت خود نیاز به اوامر الهی را نبیند، و درک نکند که دین پاسخی به نیاز فطرت اوست، یا سعی می‌کند به نحوی از زیر بار این اوامر فرار کند یا اگر انجام بدهد دچار عٌجب خواهد شد و خودش را از خداوند طلبکار احساس می‌کند! هر وقت دیدیم که یک قسمت از دین برایمان سخت است، باید بفهمیم که یک جایی از فطرت ما محجوب است و باید آن را درست کنیم. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «خداوند انسان از چیزی نهی نکرده، مگر اینکه او را از آن بی‌نیاز کرده باشد»(غررالحکم/ح9573) انسان نیازی به گناه ندارد. لذا اگر احساس نیاز به گناه پیدا کردیم، باید بفهمیم که دربارۀ خواسته‌های واقعی خودمان دچار اشتباه شده‌ایم و قضاوت غلط داریم. شیطان دشمن اوج گرفتن انسان، مانع راه کمال و سبب اخراج او از بهشت سعادت و مانع مهم پیش روی شکوفایی فطرت است، نحوه تاثیر شیطان بر انسان به صورت تحریک و اقتضا است، کاری که شیطان انجام می‌دهد، تزیین و وسوسه است، یعنی دنیا را در نظر انسان مرتب به زیبایی جلوه می‌دهد و فکر حرکت به سوی خدا و فطرت را از ذهن و دل او خارج می کند. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام وخسته نباشید و بسیار ممنون از اینکه در جهت رشد ایمان و تکامل انسانی ما را کمک میکنید.اجرتون با آقا امام زمان.عج. سوالم اینه که.من خیلی ائمه را دوست دارم و سعی کردم با توفیق خداوند هر روز زیارت عاشورا ترک نشه..ولی هروقت حاجتی دارم ویا دعایی به محضر خداوند دارم نمیتونم از ائمه بخوام و دوست از خداوند طلب کنم .وحالا دچار عذاب وجدانم که ائمه هم خیلی کارها میتونن برای ما انجام بدن ولی...... حالا چکار کنم که هم تکیه به خداوند از من کم نشه وهم توسلم به ائمه از بین نره ممنون.. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ امام صادق(ع) می فرماید: «ابی الله أن یجری الاشیاء الا بالأسباب؛ خداوند امور و اشیا را از طریق علل و سببش جاری می سازد». بر این اساس انسان در همه کارهای زندگی به اسباب و وسایل توسل می جوید. خداوند برای اعطای فیض خویش ، راه‌ها و اسبابی را مشخص کرده است، مانند نماز ، روزه ، نیکی به یتیم و خدمت به مردم. از جمله اسباب و عوامل نزول فیض و رحمت الهی ، وجود انسان‌های به حق رسیده (امامان و پیامبران) هستند. استمداد از ارواح مطهر پیامبران و اولیای الهی نیز وسیله تقرب به خداوند است که در قرآن و روایات بدان اشاره شده است در این میان ، پیامبران و امامان به جهت نزدیکی و قرب به خداوند، نیز به خاطر این که صفات الهی در آنان به گونة کامل تر از دیگر موجودات تجلی یافته است ، مورد توسل قرار می گیرند. اینان تجلی گاه صفات خداوندند، یعنی همان گونه که خداوند رحمان و رحیم و جبار و سمیع و علیم است، در حد نازل تر، صفات و اسمای الهی در این انسان‌های به خدا پیوسته ، تجلی یافته است. پس شایسته ترین افراد برای توسل و شفاعت و رسیدن به خداوند اینان هستند. آدمی با توسل به پیامبران و امامان، به وجود الهی تمسک و توسل یافته است. اضافه می کنیم که توسّل یعنى کسى را در پیشگاه خداوند شفیع قرار دادن. البته آدمى مى‏تواند و مجاز است که مستقیماً از خداوندحاجت خود را بخواهد اما اینکه چرا به آنان توسل مى‏جوییم علت‏هاى مختلفى دارد: اوّلاً: خداوند در قرآن فرموده است: «وابتغوا الیه الوسیله؛ به سوى خداوند وسیله برگیرید». وسیله مى‏تواند اعمال صالح باشد و مى‏تواند شخص صالح و وجیهى باشد، زیرا انسان آلوده و گنهکار چون ازساحت قرب الهى دور است با طلب شفاعت از محبوبان درگاه خدا تضمین بهترى براى درخواست خود مى‏یابد. در قرآن نیز آیاتى در مورد توسل به اولیا آمده است. فرزندان یعقوب هنگام پشیمانى از گناه خود به یعقوب(ع) گفتند: «یا ابانااستغفرلنا؛ ؛ اى پدر! براى ما طلب آمرزش نما». بنابراین واسطه قرار دادن پیامبر و امامان (ع) و انسان‌های مقرب الهی ، شریک قرار دادن برای خداوند نیست ، بلکه آنان وسیله ای هستند که خداوند مقرر نموده است. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام خسته نباشید چرا تمام امامان ما فرزندانشون امام بعد از خود شدن غیر امام حسن مجتبی با وجود اینکه فرزند صالح هم داشتن؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ تعیین امام امری انتصابی است و از طرف خدا تعیین می شود. انتصابی بودن امام را از لزوم وجود شرایط برای امامت می توان فهمید؛ چون تشخیص تحقق این شرایط در وجود شخصی، برای انسان ها ممکن نیست؛ و فقط خداوند آگاه به تحقق این صفات در وجود فرد است. ابوجارود از امام باقر (ع) درباره نشانه های شناخت امام (ع) سؤال کرده است، آن حضرت(ع) فرمود: «امام با چند نشانه شناخته می شود که اولین نشانه آن نصّ و نصب الهی است». مفضل می گوید: به حضرت صادق (ع) عرض کردم چه شد که امامت در فرزندان امام حسین (ع) قرار گرفت و فرزندان امام حسن(ع) امام نشدند با این که هر دو پسر پیامبر (ص) و نواده او و سرور جوانان اهل بهشتند. فرمود موسى و هارون هر دو پیامبر و رسول و برادر بودند خداوند نبوت را در نژاد هارون قرار داد نه موسى هیچ کس نمى‏تواند بگوید چرا چنین کرد امامت همان خلافت خدا است کسى نمی‌‏تواند بگوید چرا خداوند در فرزندان امام حسین (ع) قرار داد و بفرزندان امام حسن (ع) نداد زیرا در کار خود حکیم است از او نمی توان پرسید چرا چنین کردى. مردم مورد بازخواست قرار می‌‏گیرند در کارهاى خود. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام، میخواستم بدونم معنی انگشتر در هر کدام از انگشتان چیه؟ و اینکه میگن بعضی از انگشتها اگر انگشتر دست کنیم نماد شیطان پرستیه درسته یا خیر، ممنون ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ در مورد قرار دادن انگشتر در انگشت اشاره و وسط، دو دسته روایت نقل شده است: 1. روایاتی که ما را از این عمل باز می‌دارند؛ پیامبر اسلام(ص) فرمود: «امّتم را از قرار دادن انگشتر در انگشت وسط و اشاره نهی می‌کنم».و فرمود: «یا علی! انگشتر در انگشت وسط و اشاره قرار نده ... و انگشت کوچک را خالی از انگشتر نگذار». ۲. روایاتی نقل شده که نشان می‌دهند شخص پیامبر اکرم(ص) در انگشتان اشاره و وسط، انگشتر قرار می‌دادند؛ مانند حدیث: «و بسیار بود که پیامبر(ص) انگشتر را به انگشت وسط در مفصل قرار می‌داد، و گاه به ‌همین نحو در انگشت شست قرار می‌داد». در این‌گونه موارد که در ظاهر بین روایات تعارض وجود دارد، باید آنها را با هم جمع نمود؛ با توجه به روایات نهی چنین به دست می‌آید که نهی از قرار دادن انگشتر در انگشت شست و وسط، در صورتی است که انگشترها فقط در این دو انگشت باشند، امّا اگر انگشت کوچک و انگشت کناری آن، انگشتر داشته باشند در این صورت انگشتر داشتن سایر انگشتان اشکال ندارد؛ مانند این‌که در روایات آمده، انگشتر به انگشتان دست راست کردن از نشانه‌های مؤمن است،که اگر انگشتر در دست راست باشد و علاوه بر آن بر دست چپ هم باشد اشکال ندارد. همچنان‌که برخی از بزرگان فرمودند: نهی در این‌جا نهی تنزیهی و کراهتی است، نه نهی تحریمی؛ یعنی مکروه است که در دو انگشت وسط و اشاره انگشتر قرار داده شود. آنچه که از مجموع روایات بدست می آید، آن است که نزد خداوند متعال و فرشتگان و همچنین نزد پیامبران خصوصاً پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام، در دست راست نمودن انگشتری اهمیت ویژه ای دارد به طوری که برای این عمل فضیلت و فواید بسیاری قرار داده شده است و ائمه اطهار(ع) نیز شیعیان خود را بدین کار سفارش کرده اند به حسب روایات رسیده فضیلت در دست راست کردن انگشتر بدین ترتیب است: فرمان خداوند به رسول گرامی بر این عمل سیره انبیاء و اوصیاء علیهم السلام امام رضا علیه السلام در این باره فرمودند: «پیامبر(ص) و امیرمؤمنان و ائمه اطهار(ع) انگشتری شان را در دست راست می کردند. برخی قرار دادن انگشتر در شست چپ را نماد شیطان پرستی می دانند و البته در فرهنگ ها و کشورهای مختلف هر انگشتری معنای متفاوتی دارد، اما آنچه که دیدگاه اسلام بود در بالا ذکر شد. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام وعرض ادب وقتتون بخير خداقوت التماس دعا بزرگوارآياماندگاري در برزخ سودمند است چه فايده اي دارد راه ماندگاري در برزخ چيست?(يك مثال بزنيد تا متوجه شويم) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ فلسفه «عالم برزخ» كه ميان دنيا و آخرت قرار دارد مانند فلسفه هر مرحله متوسّط ديگر است؛ زيرا انتقال از محيطى به محيط ديگر در صورتى قابل تحمل است كه مرحله ميانه اى باشد كه بعضى از ويژگى هاي مرحله اول و پاره اى از ويژگى هاى مرحله دوّم را داشته باشد. به علاوه قيامت براى همه انسان ها در يك روز تحقق مى يابد؛ لذا بايستي در ميان دنيا و آخرت برزخى باشد تا ارواح بعد از جدا شدن از بدن ها به آنجا منتقل گردند و تا پايان دنيا در آنجا بمانند. فايده ديگر برزخ، جبران پاره اى از كمبودهاى تعليم و تربيت افراد مؤمن است. روايات فراوان شيعه و اهل تسنن با تعبيرات عالم قبر، عالم ارواح و جهانى بين دنيا و قيامت، خبر از واقعيت حيات برزخي مي دهند. ائمه(ع) آن را باغى از باغ هاى بهشت يا گودالى از گودال هاى جهنم معرفي نموده اند. امام سجاد(ع) می فرماید: «قبر باغى است از باغ هاى بهشت یا گودالى از گودال هاى جهنم»، هم چنین امام صادق(ع) می فرماید: «برزخ همان عالم قبر است که پاداش و کیفر میان دنیا و آخرت است، به خدا ما بر شما نمى ترسیم مگر از برزخ». بر این اساس عمده نگراني ائمه از برزخ  شیعیان بوده است. یکی دیگر از ویژگی‌های حیات برزخی، ارتباط مردگان با دنیای مادی است. در روایات بسیاری آمده است که پس از مرگ رابطه انسان با دنیا به‌طورکلی قطع نمی‌شود بلکه انسان کم‌وبیش از وضع این جهان آگاه است و می‌تواند با آن ارتباط برقرار نماید تا آنجا که در منابع حدیثی بخشی با عنوان «ان المیت یزور اهله» آمده است. در روایات اسلامی این نکته یادآوری شده است که افراد مختلف با‌ایمان و بی‌ایمان گاهی به دیدار اهل خویش می‌آیند. از روایات استفاده می‌شود که در عالم برزخ بخشی از کمبودهای معرفتی انسان‌های مؤمن جبران می‌گردد. درست است که در عالم برزخ جای عمل صالح نیست ولی می‌تواند محل معرفت بیشتر باشد. چنانکه امام موسی بن جعفر(ع) می‌فرماید: هر کس از دوستان و پیروان ما بمیرد و هنوز قرآن را به‌طور کامل فرانگرفته باشد، در قبرش به او تعلیم می‌دهند تا خداوند بدین‌وسیله درجاتش را بالا برد؛ چراکه درجات بهشت به‌اندازه آیات قرآن است، به او گفته می‌شود. بخوان و بالا رو، او می‌خواند و بالا می‌رود. هر چند در عالم برزخ توانایی بر خطا و ثواب وجود ندارد و آنجا دیگر عالم تکلیف نیست، اما براساس برخی از روایات، انسان پس از مرگ نیز می‌تواند به‌واسطه داشتن سرمایه‌هایی از دنیا تغذیه شود و به تکامل و رشد برسد. یکی از این سرمایه‌ها سنت حسنه و پی‌ریزی سیره نیک در جامعه است، چنانکه امام حسین(ع) از نبی اکرم(ص) روایت فرموده است: هر کس سیره و روش خوبی را در جامعه بنیان نهد، اجر آن سیره و اجر کسانی که تا قیامت به آن سیره عمل می‌کنند برای او خواهد بود، بدون آنکه از اجر عاملین به آن چیزی کاسته شود. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام خسته نباشید من حدیثی از پیامبر خوندم که بعضی از اهل امت پیامبر بخاطر گناهانشون در قیامت به شکل حیوانات محشور میشن/ و جدیداً فیلمی در ایتا دیدم که گفته شده افرادی که نهی از منکر نمیکنن حتی اگر نمازخوان و محجبه باشن به شکل خوک محشور میشن میخواستم ببینم صحت داره؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ براساس برخی روایات، عده‌ای از مردم به صورت برخی حیوانات محشور می‌شوند و نه همه آنها. هر گناهی آثار و پی‌آمد خاص خود را دارد و چه‌بسا تعدد گناهان متنوع پی‌آمد و اثر مختلف در نفس انسان ایجاد کند و سبب شود که فرد گناه‌کار به صورتی محشور شود که هیچ حیوانی بدان شکل و قیافه نباشد؛ یعنی در‌حالی‌که یک فرد است، صورت و شکل چند حیوانی را داشته باشد. در روایتی از پیامبر اکرم نقل شده که مردم در روز قیامت به شکل‌های گوناگون وارد محشر می‌شوند: ۱. عده‌ای به صورت میمون و بوزینه محشور می‌شوند و آنها کسانی‌اند که در میان مردم فتنه و آشوب می‌اندازند و کاری می‌کنند که جامعه گرفتار آشوب شود. کسانی که مال حرام می‌خورند، به صورت خنزیر وارد می‌شوند. ۳. ستم‌کاران و حاکمان ظالم به صورت نابینا محشور می‌شوند. ۴. کسانی که گرفتار عُجب و خودبزرگ‌بینی‌اند، به صورت لال و ناشنوا محشور می‌شوند. ۵. دانشمندانی که گفتار و کردارشان مخالف هم است، به صورتی وارد می‌شوند که از دهان آنان قی می‌ریزد و زبان‌هایشان را می‌جوند. ۶. کسانی که گواهی و شهادت دروغ می‌دهند، به صورتی وارد می‌شوند که پاره‌ای از آتش به بدن آنها قرار دارد. ۷. کسانی که همواره غرق در شهوت‌های نامشروع‌اند، در حالی وارد می‌شوند که پاهایشان بر پیشانه‌های آنان بسته شده است و بدبوتر از مردار هستند. افراد سخن‌چین و نمامّ به صورت مست در‌حالی‌که به طرف راست و چپ بر زمین می‌خورند، وارد می‌شوند. ۹. کسانی که در مساجد حرف دنیایی می‌زنند، به صورت مست وارد محشر می‌شوند. ۱۰. رباخواران به صورت خنزیر وارد محشر می‌شوند. در مورد حشر به صورت خوک ، موردی که ذکر کردید پس از بررسی ویدیوی مزبور نتیجه در کانال قرار داده میشود. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: با سلام،خدا قوت به شما سوالی که داشتم خدمتتون،اینه که وقتی شوهر نماز نمیخونه،با اینکه چندین بار بهشون گفتم،هر دفعه ای میخونه و دوباره نمیخونه،ومن خیلی حرص میخورم،می‌بینم گفتن من هم فایده نداره،تکلیف من چیه،ممنونم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ بر اساس دستورات دینی زن و شوهر در مسئله نماز، روزه و یا هر موضوع شرعی و اخلاقی دیگری به اندازه امر به معروف و نهی از منکر وظیفه دارند که یکدیگر را به انجام کارهای درست تشویق کنند و از انجام کارهای خلاف دین باز دارند و عواقب سهل‌انگاری در این امور را به آن‌ها یادآوری کنند. اما بیشتر از این اندازه نسبت به یکدیگر وظیفه ندارند و هر کسی در قبال اعمال و کردار خوب و بد خودش مسئول است و باید در برابر خداوند پاسخگو باشد. از طرف دیگر افشاگری، بی‌احترامی، سرزنش و رسوا کردن همسر در مقابل فرزندان در امر به معروف و نهی از منکر راه ندارد. درواقع هیچ کسی نباید برای انس دادن همسر خود با نماز، کار را به مشاجره و دعوا برساند. بلکه در این مورد اخلاق خوش و تذکر بدون نیش و کنایه کفایت می‌کند. افراد می‌توانند برای تشویق همسر خود به نماز خواندن به کار بگیرند این است که با افراد و خانواده‌های متدین و نماز خوان رفت و آمد کنند. درواقع معاشرت با چنین خانواده‌هایی و ارتباط دادن زن یا مرد کاهل نماز با افراد نمازخوان هم در تشویق آن‌ها بسیار مؤثر است. در هیچ یك از مراحل ارشاد و راهنمایی از برخورد نیك و ملاطفت آمیز و احترام نهادن دور نشوید. با فشار و اجبار نمی توان كسی را هدایت نمود. چه بسا تأثیر منفی آن بیش تر از هدایت باشد. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام وقت بخیر در مورد لعن بر ظالمان فاطمه زهرا لطفا توضیح دهید و اینکه در بعضی از مجالس اهل بیت سخنرانها باروایات از ائمه لعن فرستادن را واجب میدانند ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ قطعا لعن علنی به نفع شیعیان نبوده و نیست!، آثار مخرب این کارها بر کسی پوشیده نیست، جان شیعیان را به خطر می اندازد و زمینه پذیرش مکتب اهل البیت علیهم السلام را در میان منصفان در مخالفان کمرنگ خواهد کرد. در اینجا به نظر شیخ مفید (رضوان الله تعالی علیه) که از اعاظم و بزرگان شیعه هست استناد می کنیم، ایشان در کتاب اعتقادات شیعه که نشان از اعتقادات اصیل شیعه هست می نویسد که تقیه در این موارد واجب است و کسی که تقیه نکند مانند آن است که نماز واجب را ترک کرده و [گناه کار] است. به روایتی استناد می کند که نشان می دهد در نزد ایشان دارای اعتبار هست وگرنه در کتاب اعتقادات آن را مطرح نمی کرد. در این روایت آمده است که به امام صادق علیه السلام خبر دادند که ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ما در مسجد می بینیم که مردی از [طرفداران شما] در مسجد علنی دشمنان شما لعن می کند و به آنها فحش می دهد!. حضرت پاسخ دادند، او را چه می شود!، چرا این کارها را می کند، خداوند او را لعنت کند که آبروی ما را می برد و زمینه تعرض به ما [و شیعیان و مکتب ما] را فراهم می سازد. آیت الله بهجت میفرمایند: در زمان ما که اهل تسنن در میان ما هستند. و چه‌بسا وسایل ضبط و استراق سمع داشته و از گفتار و کردار و افراد، و از صحنه‌ها عکس‌برداری کنند، و ممکن است این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند، گردد. در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود، ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: ازکجا بفهمم باطنم تو این دنیا چیه همون که بقول علما ظاهرم تو اون دنیاست من نمفهمم بهشتی هستم یا جهنمی, نمیدونم آدم خوبی هستم یا نه چطوری بفهمم لطفا بطوری بگید که متوجه شم ممنونم ازتون ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ امام باقر (ع) به شخصی فرمودند: «اگر اراده کردی که بفهمی بهشتی و یا جهنمی هستی، به قلبت مراجعه کن، اگر دیدی اهل طاعت را دوست داری، اهل بهشت و اگر اهل گناه را دوست داری، اهل جهنم هستی و انسان در قیامت با کسی که او را دوست دارد، محشور می‌شود. » 🆔 @P_eteghaadi
29.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای بین آقایان و صورت گرفت که هایی بهمراه داشت و در آن ای و جسارتی به مقام ولایت علیه السلام صورت گرفت که در برنامه ای به صورت کوتاه پاسخ دادم. کانال حجه الاسلام و المسلمین 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4167893208C457c5437ca
💬 | متن پیام: باسلام وریزون بخیر ممنون ازینکه مارا راهنمایی میکنید.سوالم اینه که اگر کسی طلمی بکنه و اون طرف بخاطر ظلم این شخص موفقیتی در کار ویا زندگی کسب کنه با تمام اینها آیا اون شخص ظالم مورد بازخواست خداوند میشه ؟مثلا مادر شوهر من خیلی تو زندگی ما دخالت می‌کرد و همیشه باعث به هم خوردن رابطه من با همسرم میشد و باعث شد ما به شهر دیگری مهاجرت کنیم واین غربت برای من خیلی سخت بود ولی بعداز چند سال به موفقیتها و کمالاتی دست یافتم که اگر در شهر خودم بودم این میسر نبود... وامثال دیگه اینکه همسر من خیلی منو تنها میذاشت و دنبال تفریحات خودش بود و من خیلی اذیت شدم و البته اون هم برایم خیلی رشد و راههای هدایتی برایم باز شد.با تمام این اوصاف آیا اونها عملشون مورد بازخواست قرار نمیگیرن.. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ سلام، قطعا همه افراد نسبت به تمامی اعمالی که در این دنیا انجام میدهند پاسخگو خواهند بود همان طور که قرآن کریم می‌فرماید: لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿٢٨٤﴾سوره بقره. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آنِ خداست. و اگر آنچه در دل‌های خود دارید، آشکار یا پنهان کنید خداوند شما را به آن محاسبه می‌کند؛ آنگاه هر که بخواهد می‌بخشد، و هر که بخواهد عذاب می‌کند، و خداوند بر هر چیزی تواناست. و یا در سوره انبیا آیه ۴۷: وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَإِنْ کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَى بِنَا حَاسِبِینَ و ترازوهاى داد را در روز رستاخیز مى‏نهیم پس هیچ کس [در] چیزى ستم نمى‏بیند و اگر [عمل] هموزن دانه خردلى باشد آن را مى‏آوریم و کافى است که ما حسابرس باشیم. و در کنار اینها البته که سختی ها و مشکلات میتوانند باعث رشد ما شوند . انسان متدین و دیندار باید با بلایا و سختیها با صبر و تدبیر برخورد کند، به گونه ای که بعد از مواجهه با یک مشکل و سختی، یک فرصت برای رشد و تکامل ساخته و با یک مهندسی و مدیریت صحیح از این رنجها بهره ببرد، نه اینکه آن را یک تهدید بداند.عقل در مواجهه با مشکلات و مصائب راه صبر را پیشه می کند و همۀ آن امور را به درستی مدیریت می نماید. اما آنچه را که باید به درستی دربارۀ آن اندیشید و تفکر نمود این است خداوند آفرینش انسان را با رنج و سختی قرار داده تا در این میدان مواجهه با اراده خویش تلاش کند و بر مشکلات پیروز شود. چه اینکه در این خصوص در قرآن کریم می فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ کَبَد؛ ما انسان را در رنج آفریدیم ».[ لذا در حقیقت از انسان به نوعی با بَلا عهد و پیمان گرفته شده است. چراکه امام باقر(ع) در این باره فرموده اند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیَتَعَاهَدُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ کَمَا یَتَعَاهَدُ الرَّجُلُ أَهْلَهُ بِالْهَدِیَّة؛ خدا از بنده مؤمنش تفقد می کند و برای او بلاها را اهداء می کند، همانطور که مرد در سفر برای خانواده اش هدیه ای می برد».و در تعبیری دیگر از امام صادق(ع) آمده است: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً غَتَّهُ بِالْبَلَاءِ غَتّاً؛ خدا زمانی که بنده ای را دوست دارد او را در دریای شدائد غوطه ور می سازد» 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: مسلمانی یهودی زردشتی با خدایی بی خدایی هر چه میخاهی باش ولی انسان باش من انسانم پیامبرندارم ولی عقل دارم امام ندارم ولی شعور دارم روحانی برای توست من نیاز به تقلید ندارم فرهنگم فرهنگ عرب نیس و کتابم کتاب عرب نیست خدای من قتل و خونریزی را حتی در راه خودش دوست ندارد جهاد برایش معنا ندارد در دنیایش صلح ارامش برقرار است اینها اعتقادات من است چرا که خدای من خدای حقیقت است . در پاسخ به این شبهه چه بگوییم؟؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ تحقق چنین ایده ای که در محافل علمی گاهی از آن با عناوینی چون «اخلاق سکولار» یا «دین انسانیت» تعبیر می شود با چالش ها و پرسش های اساسی روبه روست. اما پیش از بیان این چالش ها شاید بد نباشد که پیشینه این نظریه به صورت اجمالی مرور شود. «اگوست کنت»، فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی در اواسط قرن نوزدهم میلادی مسلکی را با عنوان «دین انسانیت» تأسیس و اختراع کرد. این مرد در بن بستی عجیبی میان عقل و فکرش از یک طرف، و دل و وجدانش از طرف دیگر واقع شده بود. به همین دلیل آموزه هایی را به نام «دین انسانیت» بنا نهاد و گفت: «دین برای بشر ضرورت دارد و تمام مفاسدی که در اجتماع دیده می شود به این جهت است که دین در اجتماع سستی گرفته است». به نظر آگوست کنت مسیحیت کاتولیک مربوط به دوران حیات تفکر «مابعد الطبیعه»، یعنی دوره ای تاریخ مصرف گذشته است و امروز که عصر، عصر «علم» است و بشر تفکر ماوراء الطبیعی را نمی پذیرد باید دین را دوباره باید از نو اختراع کرد اما با حذف همه امور و ریشه های «غیبی». سؤالی که باید از مبلغان ایده «دین انسانیت» پرسید این است که ملاک شما برای استخراج و توصیه دستورهای اخلاقی کلی چیست؟ اگر بگویید ملاک ما عقل است می پرسیم ما چگونه می توانیم به عقلِ ناقص بشر اکتفا کنیم در حالی که علم هنوز به طور کامل پیشرفت نکرده و خیلی از مسائل برای بشر لاینحل باقی مانده و انسان فلسفه خیلی مسائل را نمی داند؟ از آن گذشته همه مردم از کمال عقل برای تشخیص چنین ملاک هایی برخوردار نیستند و حتی در صورت برخورداری از آن، تحت تأثیر عوامل روانی و محیطی و جلب منافع و مصلحت ها، ممکن است تصمیم هایی بر خلاف آن ملاک ها بگیرند. بنابراین هر کسی ممکن است بعضی کارها را درست و بعضی دیگر را غلط بداند غافل از اینکه شخصی دیگر در تشخیص آن ملاک های اخلاقی برعکس او عمل می کند. اما این برداشت های گوناگون از ملاک های اخلاقی در دین وجود ندارد. دین کامل ترین دستورات از طرفِ خالق برای مخلوقات است و از آنجا که برای همگان توصیه های واحدی را ارائه می دهد موج پدید آمدن هیچ هرج و مرجی نمی شود. از آن گذشته طرح «دین انسانیت» به گونه ای در جوامع دینی مطرح می شود که گویی دین و مذهب، در زمینه ای متفاوت با زیست اخلاقی قابل طرح اند و این مغالطه ای بسیار بزرگ است. کیست که ندارند دینداری نه تنها با اخلاق نیک تقابل ندارد بلکه دین دار واقعی حتما دارای اخلاق نیک یا به تعبیری انسانیت است و متون دینی به اندازه ای در این باره فراوان هستند که همگان از آن باخبرند. مثلا در بیانی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «أَوَّلُ مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ الْعَبْدِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حُسْنُ خُلُق»,(نخستین چیزی كه روز قیامت در ترازوی اعمال بنده گذاشته می شود حُسن خلق اوست). از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده که فرمود: «إِنَّ الْخُلُقَ الْحَسَنَ يَمِيثُ الْخَطِيئَةَ كَمَا تَمِيثُ الشَّمْسُ الْجَلِيد» (خوش خویى گناه را ذوب مى كند همچنان كه آفتاب یخ را). 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام .انشالله عاقبت بخیر باشید ا مگه‌ پیامبر نفرمودند با کسی جز مومن همنشینی نکنید ..سوال من اینه .چرا باید شوهری که مومن نیست که هیچ .کفر هم میگه فحاشی به اولیا و معصومین میکنه و هیچ یک از واجبات دین رو هم انجام نمیده باید باهاش مدارا کرد و زندگی کرد و تحمل کرد ...؟؟حتی در احادیث داریم که با شوهر ظالم هم باید مدارا کرد و تحملش اجر و پاداش داره ...این تناقض نیست ؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ با سلام نکته اول این که در اسلام ملاک ها و معیارهایی جهت انتخاب همسر گفته شده است،که قبل از ازدواج و انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود به عنوان مثال دینداری ملاک مهمی برشمرده شده که پیامبر در این باره فرموده اند: «هر کس با زنی برای مالش ازدواج کند خدا او را به همین امر واگذار می نماید و هر کس که برای جمالش ازدواج کند به چیزی می رسد که از آن کراهت دارد و هر کسی که برای دینداری ازدواج کند خداوند هر سه را برایش جمع می کند.» و یا ازدواج با همسر عاقل، امام علی(ع) می فرماید: «ایاکم و تزویج الحمقاء فان صحبتها بلاء و ولدها ضیاع؛ با انسان احمق و نافهم ازدواج نکنید زیرا معاشرت با او بلایی است عظیم و فرزندانش نیز ضایع خواهند شد.» اخلاق نیکو نیز از مهمترین معیارها در انتخاب همسر از دیدگاه اسلام است، رسول خدا(ع) می فرماید: «اذا جائکم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه الا تفعلوه تکن فتنه فی الارض و فساد کبیر؛ اگر کسی به عنوان خواستگاری به نزد شما آمد که خلق و دینش را می پسندید با او ازدواج کنید و اگر به این دستور عمل نکنید. فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد.» بنابراین پیش از انتخاب همسر باید این ملاکها و معیارها را در نظر گرفت، اما پس از ازدواج، بنای اسلام بر حفظ کانون خانواده است و از طلاق به عنوان مبغوض ترین حلال نام برده شده است، و این گونه نیست که به دلیل بدخلقی یا ترک وظایف دینی مجوز طلاق داده شود. از سیره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به خوبی برمی‌آید که زندگی با صبر، عفو و گذشت از خطاهای یکدیگر پایدار می‌ماند، آن حضرت همان گونه که در برخورد با دشمنان و معاندان با رفق و مدارا رفتار می‌کرد، در خانه و خانواده به آن اهمیت بیشتری می‌داد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مورد مدارا در خانواده بیشتر مردان را مورد خطاب قرار داده و سفارش به مدارا نموده و بر تحمل و صبر بر بد اخلاقی‌ها و حرف‌های ناراحت کننده همسر وعده ثواب و پاداش داده است. از جمله آن حضرت فرمودند: «خَیرُکُمْ خَیرُکُمْ لاَهْلِهِ وَاَنَا خَیرُکُمْ لاَهْلِی؛ بهترین فرد شما کسی است که برای خانوده‌اش بهترین باشد، و من بهترین شما نسبت به خانواده خودم هستم.» یعنی هر کس که رفتار بهتر با خانواده خود داشته باشد، بهترین افراد امت به حساب می‌آید و خود حضرت در این راه پیش‌ ‌قدم بود و بهترین برخورد و تعامل را با خانواده خود داشته است. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام و خسته نباشید ببخشید مگه نمیگن وقتی امام زمان(عج)ظهور کنه محل حکومت ایشان میشه کوفه پس مسجد جمکران رو چرا امام زمان(عج)گفته بسازید اونم در ایران ایا این حرف واقعیت داره اصلا مسجد جمکران برای چی هست اگه میشه توضیح بدید ممنون میشم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ سلام، اول که در سراسر جهان مساجد بسیاری برای مسلمانان ساخته شده است، مسجد به عنوان قلب تپنده جهان اسلام و جايگاهى براى عبادت، همواره مورد توجه و اهتمام مسلمانان بوده است. واژه مسجد بيست و هشت بار در قرآن كریم ذكر شده و در روايات و احاديث معصومين (ع) نیز در موارد متعددی مورد تاکید قرار گرفته است. مسجد در صدر اسلام به عنوان اولین و با اهمیت ترین نهاد اجتماعی دارای وظایف و کارکردهای متعددی بود، به گونه ای که افزون بر مهم ترین کارکرد آن؛ یعنی عبادت؛ فعالیت های آموزشی، نظامی و سیاسی نیز در آن جریان داشت. بنابراین این که مسجد کوفه محل حکومت امام زمان است، منافاتی با ساخت مساجد در سایر کشور ها و شهرها ندارد. در مورد پیشینه مسجد جمکران، بله کاملا درست است. این مسجد بیش از یک هزار سال پیش به فرمان حضرت حجت (ع) در بیداری (نه درخواب) تأسیس شده است. شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانی فردی است که امام دستور تاسیس مسجد را به وی ابلاغ کردند. او دراین باره می گوید: شب هفدهم ماه مبارک رمضان حضرت مهدی (عج) مرا به نام خواندند و فرمودند: برو به حسن بن مسلم بگو: اینجا زمین شریفی است و حق تعالی این زمین را از زمین‌های دیگر برگزیده و شریف کرده است، تو آن را گرفته به زمین خود ملحق کرده‌ای... و آنگاه فرمود: «به مردم بگو به این مکان رغبت کنند و آن را عزیز بدارند» از عبادات مهمی که در این مسجد مورد سفارش بوده، دو نمازی است که به توصیه حضرت ولی عصر (عج) زایران این مسجد به جا می‌آورند. در اهمیت این دو نماز همین بس که آن حضرت می‌فرماید: «فَمَن صَلّا هُما فَکانَّما صلّی فی البیت العتیق» هر کس این دو نماز را بخواند، گویی در خانه کعبه نماز خوانده است. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام و خسته نباشید ایا این اسراییل همون قوم بنی اسراییل یعنی نوادگان حضرت یعقوبه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ «اسرائیل» یکى از نام هاى حضرت یعقوب(ع) مى باشد، درباره ی علت این نامگذارى مورخان غیر مسلمان، مطالبى گفته اند: که با خرافات آمیخته است. چنان که «قاموس کتاب مقدس» با اشاره به کشتی گرفتن او با فرشته ی خداوند مى نویسد: «اسرائیل به معنى کسى است که بر خدا مظفر گشت». ولى دانشمندان ما مانند مفسر معروف «طبرسى» در «مجمع البیان» در این باره چنین مى نویسد: «اسر» به معنى «عبد» و «ئیل» به معنى «اللّه» است، و این کلمه مجموعاً معنى «عبداللّه» را مى بخشد. درباره اسرائیلیان فعلی،دو مفهوم یهود و بنی‌اسراییل، دو مفهوم متمایز و جدا از یکدیگرند. در حالی‌که این‌تصور اشتباه هم بین مردم ایران و جهان وجود دارد که یهودیان، ادامه و امتداد قوم بنی‌اسراییل هستند. حتی در قرآن کریم میان واژه‌های بنی‌اسراییل و یهود تفاوتی محسوس وجود دارد. بنی‌اسراییل در قرآن، قومی است که پیامبرانی چون موسی رهبری‌شان را به عهده داشتند که در نهایت از راه موسی و سایر پیامبران روی‌گردان شدند. واژه یهود در قرآن ناظر به مفهوم جدیدی است که از قوم یهود در سده‌های نخست میلادی شکل گرفت و نماد بارزش هم کانون‌های یهودی معاصر پیامبر (ص) است. این‌گروه به مبادلات پولی مبتنی بر رباخواری اشتغال داشتند. یهودیان در قرآن قومی به‌شدت ناسپاس و حریص به دنیا هستند و ارتباطی با ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و فرزندان یعقوب ندارند. 🆔 @p_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام ممنون بابت کانال خوبتون باکسانی که نه خدارو قبول دارن نه امامان و پیامبران رو؛بعضاًبی احترامی و تهمت و ناسزا و فحش هم میدن رو چجوری برخورد کنیم؟به هیچ وجه هم قانع نمیشن!!چون به هیچ چیز اعتقاد ندارن!!چندتا کتاب و تاریخ گمراه کننده خواندن و فکر میکنن خیلی بلدن ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ اولین و مهم ترین راهکار در مواجهه با چنین افرادی این است که مانند خودشان رفتار نکنیم! یعنی نباید متقابلا بی احترامی کرده یا ناسزا بگوییم، لازم نیست که هر کس و یا هر جامعه‌ای، همه مقدسات جامعه دیگر را بپذیرد و یا از آن تکریم نماید ولی می‌بایست با دیده احترام به آن بنگرد و از رفتارهای اهانت‌آمیز خودداری کند؛ بعنوان مثال اگر امری چون بت و بت پرستی از نظر جامعه‌ای باطل و خرافی و ضد عقلانی می‌باشد، اگر لازم نیست که نسبت به آن تکریم داشته باشد، در عین حال هم جایز نیست که نسبت به آن توهین روا دارد؛ زیرا رفتار توهین‌آمیز، واکنش‌های توهین‌آمیزی را به دنبال خواهد داشت و نه تنها اجازه روشنگری را سلب می‌کند بلکه توهین شده را به واکنش شدیدتر وادار می‌سازد و به خشونت دامن می‌زند. این‌گونه است که واگرایی میان افراد جامعه یا میان جوامع پدید می‌آید و نفرت و بیزاری را در میان آنان افزایش می‌دهد و حتی به جنگ و خونریزی و تباهی جامعه یا جوامع می‌انجامد. از این روست که قرآن از مومنان می‌خواهد تا نسبت به مقدسات دیگر اقوام حتی مشرکان و کافران رفتاری اهانت‌آمیز در پیش نگیرند تا آنان در واکنش به مقدسات مسلمانان و مومنان اهانت نکنند. این بدان معناست که مومنان همان‌گونه که لازم نیست نسبت به بتان به عنوان یک مقدس احترام کنند و تکریم نمایند در عین حال هم نباید به گونه‌ای رفتار کنند که اهانت‌آمیز باشد و موجبات گستاخی آنان را فراهم آورند. لازم است گفته شود شخصی که در عصبانیت دست به توهین و فحش به مقدسات می‌زند، آیا همان‌ اندازه جرم و عقاب دارد که شخص دیگری در حالت عادی و خون‌سردی و در کمال آگاهی و اختیار دست به چنین کاری می‌زند؟ آیا مجازات و جرم این دو یکسان است؟ جواب حتماً منفی است و فرق است بین این دو. کسی که با اختیار، آگاهی و در کمال خون‌سردی و با قصد توهین و فحش، به خدا و ائمه و مقدسات توهین می‌کند، مجازات سختی دارد که بر عهده حکومت است؛ ولی کسی که در حالت‌هایی خشمگین می‌شود و توهین می‌کند ـ اگرچه کارش پسندیده نیست و زشتی آن را انکار نمی‌کنیم، ولی نمی‌شود در مجازات او همان چیزی را در نظر گرفت که برای شخص اول قائل هستیم؛ چراکه در تحقق جرم دو عنصر لازم و ضروری است: یکی عنصر مادی و شکل ظاهری آن فعل است که کاری گناه و منفی در عرف، دین و اجتماع به حساب آید و دیگر این‌که او هم از همان کار قصد گناه و معصیت را داشته باشد. در نهایت در چنین مواردی، وظیفه - آن هم با وجود شرایط تنها، امر به معروف و نهی از منکر زبانی است. و آگاه کردن نسبت به حقیقت دین، بسیاری از این افراد تحت تاثیر رسانه ها قرار دارند و واقعا از ماهیت حقیقی دین و اسلام فاصله گرفته اند. 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام خسته نباشید مادر بزرگم چند سال پیش فوت شدن یه روسری داشتن که همیشه با اون نماز میخوندن الان من با اون روسری نماز میخونم آیا مشکلی نداره یا باید از بقیه فرزندانش اجازه بگیرم که روسری رو بردم چون بیشتر خونه پدرم بودن وسایلشون خونه پدرم بود پدرم حالا گفتن نه نمیخادثوابم داره که با اون روسری نماز میخونم ولی میخام بدونم که نباید از بقیه فرزندانش اجازه بگیرم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ با سلام پرسش خود را در کانال پاسخگویی به احکام شرعی مطرح بفرمایید: https://eitaa.com/joinchat/1878131064C8985a13c8b
💬 | متن پیام: باسلام... چرا باید زن در هر کاری از شوهرش اجازه بگیره. حتی بیرون رفتن و... اما مرد آزاد است اجازه نیازی نیست از زن بگیرد... آیا منطقیه؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ براساس آیه شریفه «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ»مدیریت و ریاست خانواده بر عهده مرد است و براساس همین آیه شریفه در قانون مدنی ماده ۱۱۰۵ چنین آمده است: در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است. در حقیقت اسلام نظام خانواده را به منزله جامعه کوچکی دانسته که مدیریت آن بر عهده مرد است. دو دلیل برای این امر در آیه شریفه بیان شده است: یکی اینکه سرپرستی و مدیریت نیازمند توان فکری و بدنی است و مردان به دلیل توانایی بیش‌تری که در تصمیم‌گیری‌ها دارند، مدیریت خانواده را بر عهده دارند. دوم اینکه چون مسئولیت مالی و اقتصادی خانواده بر عهده مرد است؛ لذا مدیریت خانواده هم بر عهده اوست. بر این اساس در روایات متعددی اجازه زن از شوهر به عنوان یکی از وظایف زن و حقوق مرد قرار داده شده است. ولایت مرد بر زن در برخی از امور مانند تفکّر و تدبّر در اداره زندگی و تحمّل کارهاى سخت، هم‌چنین به جهت دارا بودن مسئولیت پرداخت مهریه و تأمین مخارج زندگی، سبب اعطای ولایت در سرپرستی و ریاست در کانون خانواده به آنان از سوی پروردگار حکیم گردیده است. زن نیز با قبول ازدواج و زندگی مشترک با مرد، تمام لوازم و مقررات دینی و شرعی مربوط به ازدواج را پذیرفته است که مدیریت مرد در زندگی نیز از جمله آن لوازم و مقررات است. بنابراین، همان‌گونه که در یک اداره برای ترک پست اداری باید از مدیر و سرپرست آن اداره و مرکز اجازه گرفت، برای بیرون رفتن از منزل که به منزله یک اداره است باید از مدیر آن، که شوهر باشد اجازه گرفت. و این مسئله نیز امر عجیبی نیست تا جای سؤال و تعجب باشد! چطور همین خانم برای خروج از یک اداره‌ای که مسئول و رییس آن اداره نسبت به او دغدغه عاطفی و فردی ندارد بلکه فقط در ساعات اداری با او یک رابطه کاری و نسبت به کار او جنبه ریاست و مسئولیت دارد خود را ملزم به اجازه و درخواست مرخصی می‌‌داند، اما بخواهد برای خروج از منزل، نسبت به کسی که خداوند حکیم او را رئیس و مسئول خانه و خانواده در تمام ساعات و لحظات زندگی مشترک قرار داده است و حتی دغدغه عاطفی و فردی نیز برای او نسبت به همسر و سلامت او وجود دارد، خود را موظف به اجازه و اطلاع و کسب تکلیف نداند؟ 🆔 @P_eteghaadi
💬 | متن پیام: سلام و درود گروهی از افراد براشون شبهه ایجاد میشه که قرآن به دست یک انسان نوشته شده پس قابل قبول نیست برای هدایت در پاسخ این گونه افراد چی باید گفت؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ با سلام قرآن کریم خود به این شبهه با استفاده از شیوه تحدی پاسخ گفته است. تحدی در اصطلاح به این معنا آمده است که، هر کسی دیگران را برای عمل یا گفتار یا نوشتار خود به مبارزه طلبی و همانندآوری دعوت کند؛ تحدی نامیده می‌شود «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً» «بگو اگر جن و انس اتفاق كنند كه همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد، هرچند یكدیگر را در این كار كمك كنند». أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَیاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ» «آیا می‎گویند: «او به دروغ این قرآن را به خدا نسبت داده و ساختگی است؟» بگو: «اگرراست می‎گویید، شما هم ده سوره‎ی ساختگی همانند این قرآن را بیاورید؛ و تمام كسانی را كه می‎توانید، ـ غیر از خدا ـ برای این كار دعوت كنید!». «أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا یُؤْمِنُونَ فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ كانُوا صادِقِینَ . «یا می‎گویند: قرآن را به خدا افترا بسته؟ ولی آنان ایمان ندارند، اگر راست می‎‏گویند سخنی همانند آن بیاورند.» لازم به توضیح است كه هم آوردی خواستن (تحدی) در آن نیست كه سخنی همسان و همانند سخن خدا بیاورند به گونه‎ای كه در شیوه‎ی بیان و نحوه‎ی تعبیر كاملاً همانند باشد، زیرا این گونه همانندی جز با تقلید امكان پذیر نیست! بلكه مقصود از «تحدی» آوردن سخنی است كه هم چون قرآن از نظر معنویت دارای جایگاهی ارجمند و والا بوده و در درجه‎ی اعلای بلاغت و فصاحت قرار گرفته باشد؛ سخنی توانا و قدرتمند، رسا و گویا، با محتوایی بلند و متین و استوار باشد. علمای بیان با معیارهای مشخصی، درجات رفعت و انحطاط هر كلامی را معین ساخته‎اند و برتری كلامی بر كلام دیگر با همین معیارها مشخص می‎گردد. در علم «بلاغت» به تفصیل از آن معیارها سخن گفته شده است 🆔 @p_eteghaadi