eitaa logo
پرسمان اعتقادی
44.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
55 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔چرا به پیامبر ابو القاسم می گویند ❗️کانال های ضد دین می گویند چون بعد از هجرت پیامبر به کاروان های مشرکین حمله می کردید و غنائم آنان را تقسیم می کند به پدر کننده و ابو القاسم نامگذاری شد ❕❕ 💠💠 👌از جمله القاب پیامبر گرامی ، ابو القاسم است زیرا دارای فرزندی به نام بودند که در کودکی از دنیا رفتند . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « فرزندانی که برای رسول خدا از خدیجه متولد شدند ، عبارتند از و طاهر و ام کلثوم و رقیه و زینب و فاطمه و از ماریه قبطیه نیز ، ابراهیم متولد شد » 📚الخصال ج2 ص405 📚قرب الاسناد ص9 👌در نقل دیگری پیامبر گرامی فرمود ؛ « خدیجه که رحمت خدا بر او باد ، برای من طاهر و و فاطمه و رقیه و ام کلثوم و زینب را به دنیا آورد» 📚الخصال ج2 ص404 ❕ابن شهر آشوب می نویسد ؛ « قاسم در از دنیا رفت » 📚المناقب ج1 ص161 👌شیخ عباس قمی می نویسد ؛ « مشهور آن است که برای پیامبر سه پسر به دنیا آمد ، اول بود و به این سبب به پیامبر کنیه را دادند و دوم عبدالله که او را ملقب به طیب و طاهر گردانیده اند و سوم ابراهیم » 📚منتهی الامال ج1 ص266 ❕ در روایتی نیز آمده است که حسن بن فضال از پدرش نقل می کند که از امام رضاعلیه السلام پرسیدم چرا به پیامبر ابوالقاسم می گویند ❔ 👌 حضرت فرمود چون دارای بود اسمش قاسم بود . ❕گفتم یابن رسول الله آیا مرا لایق می دانی که بیشتر توضیح دهی حضرت فرمود بله آیا می دانی پیامبر فرمود من و علی پدران این امت هستیم؟ 👌گفتم بله. فرمود آیا می دانی پیامبر نسبت به همه امت از جمله علی علیه السلام بمنزله است؟ گفتم بله. فرمود: آیا میدانی علی تقسیم کننده بهشت و دوزخ است؟ گفتم بله . ❕امام فرمود به پیامبر ابو القاسم می گویند زیرا او پدر (معنوی ) علی است ، علی نیز تقسیم کنیده بهشت و جهنم است » 📚معانی الاخبار ص52 📚بحار الانوار ج16 ص95 👌مانعی ندارد که هر دو وجه در علت نامگذاری پیامبر گرامی به ابو القاسم دخیل باشد ، یکی معنای ظاهری آن را می رساند و دیگری معنای باطنی را . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔کلیپی از یک آخوند در کانال های ضد دین منتشر می شود که می گوید وقتی ابراهیم را درون آتش انداختند گفت یاعلی و سپس آتش تبدیل به شد ❗️آیا چنین چیزی واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌 امامان گرامی ما دارای خلقت نورانی بوده اند ، و خداوند سال های سال قبل از خلقت آدم ، نوری وجودی آنان را خلق کرده و آنان تسبیح گوی خداوند بودند ، و تمام انبیاء با نوری وجودی آنها آشنایی داشته اند . ❕طبق روایات متعددی ، خداوند نور اهل بیت را سال ها قبل از آنکه خلقت عالم را صورت دهد خلق کرده بود . 🔷پیامبر فرمود ؛ « من و علی و فاطمه و حسن و حسین در سراپرده الهی بودیم و او را تسبیح می کردیم و فرشتگان با تسبیح کردن ما ، خداوند را فرا گرفتند » 📚 الشیعه ص7 📚 الانوار ج25 ص2 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « ما اشباح بودیم اطراف عرش که خدا را تسبیح می کردیم ، و این حدود پانزده هزار سال قبل از خلقت آدم بود و وقتی آدم آفریده شد در او قرار گرفتیم». 📚 الانوار ج25 ص2 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند نور از نور عظمت خود را قبل از آفرینش آدم آفرید که آنان محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین بودند » 📚 الانوار ج25 ص4 👌پیامبر فرمود ؛ « خداوند ما را آفرید زمانی که نه آسمانی افراشته و نه زمینی گسترده و نه عرش و نه بهشت و جهنم بود ،ما او را و می کردیم ، هنگامی که تسبیح و تقدیسی وجود نداشت ...خداوند نور دخترم فاطمه را شکافت و آسمانها و زمین را آفرید ، نور آسمانها و زمین از نور فاطمه است ...» 📚 الانوار ج25 ص16 ❕بر این اساس طبیعی است که انبیاء گذشته به آن انوار مطهر کنند . 💠 در روایتی امام علیه السلام فرمود ؛ « یک یهودی به نزد رسول خدا آمد و خطاب به او گفت: شما برتر هستید یا حضرت موسی بن عمران که خداوند با او صحبت کرد، بر او تورات را نازل کرد، معجزه عصا را به او داد، دریا را بر او گشود و ... پیامبر در حالی که از بیان مستقیم برتری خود، اکراه داشت، فرمود: همانا حضرت آدم زمانی که آن اشتباه را انجام داد این‌گونه توبه کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد مرا ببخشی» سپس خداوند او را بخشید. همانا نوح زمانی که سوار بر کشتی بود و ترسید که غرق شود، چنین دعا کرد: خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد برای اینکه مرا از غرق نجات دهی» پس خداوند آنها را نجات داد و همانا ابراهیم زمانی که در افتاد چنین دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می جویم به حق محمد و آل محمد مرا از این آتش نجات بخشی» پس خداوند آتش را بر او کرده و او به سلامت از آن‌جا رهایی یافت. و زمانی که موسی عصا را انداخت دعا کرد: « خداوندا، همانا از تو مسئلت می‌جویم به حق محمد و آل محمد مرا حفظ کنی، خداوند فرمود: نترس ... » 📚امالی ص218 📚احتجاج ج1 ص48 👌در نقل دیگری امام علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که کشتی نوح در حال غرق شدن بود ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند او را نجات داد و زمانی که ابراهیم در افتاد ، خداوند را به حق ما خواند و خداوند نیز او را نجات داد و آتش برایش سرد و سلامت گشت و موسی با توسل به ما از دریا نجات یافت و عیسی زمانی که یهود قصد قتلش را داشتند با توسل به ما نجات یافت و به آسمان رفت » 📚وسائل الشیعه ج7 ص103 ❕بنابراین توسل انبیاء سابق و من جمله ابراهیم نبی به اهل بیت علیهم السلام ثابت است ، بیان روحانی مذکور در توسل کردن ابراهیم با تعبیر یا علی ، اگر چه مستند نیست ،ولی ممکن است تعبیری مجازی برای بیان اصل توسل باشد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این که قرآن می گوید همه چیز در کتاب مبین یا لوح محفوظ ثبت و است یعنی چه ❗️چگونه الواح و کتب بزرگی هستند که همه چیز در آنها ثبت است ❕آیا این شبیه افسانه و نیست ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « خداوند هر چه را بخواهد محو یا اثبات می کند و ام در نزد او است » 🔶رعد 39 👌و می فرماید ؛ « نزد ما کتابی است که همه چیز در آن است » 🔶ق 4 👌و می فرماید ؛ « کوچکترین چیزی در زمین و آسمان حتی به اندازه سنگینی بی مقداری از دیدگاه علم پرودگار تو مخفی و پنهان نمی ماند و نه کوچکتر از این و نه بزرگتر از این مگر اینکه همه اینها در ( لوح ) و کتاب آشکار ثبت و ضبط است » 🔶یونس 61 👌و می فرماید ؛ « هیچ جنبده ای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خدا است ، او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را می داند ، همه اینها در کتاب ( لوح محفوظ ) ثبت است » 🔶هود 6 ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ 👌 تحقق موجودات و حوادث مختلف جهان دو مرحله دارد: 1⃣یکی مرحله قطعیت که هیچگونه دگرگونی در آن راه ندارد (و در آیات فوق از آن اشاره به ام الکتاب کتاب مادر یا کتاب مبین شده است ) . 2⃣دیگری مرحله قطعی به تعبیر دیگر مشروط است که در این مرحله دگرگونی در آن راه دارد، و از آن تعبیر به مرحله محو و اثبات می شود. 👌گاهی نیز از این قسم اول تعبیر به لوح و قسم دوم تعبیر به محو و اثبات می شود. ❕ گوئی در یکی از این دو لوح آنچه نوشته شده است به هیچوجه دگرگونی در آن راه ندارد و کاملا محفوظ است و اما دیگری ممکن است، چیزی در آن نوشته شود و سپس محو گردد و بجای آن چیز دیگری نوشته شود. ❕ اما حقیقت امر این است که گاهی یک حادثه را با اسباب و ناقصه آن در نظر می گیریم مثلا سم کشنده ای را که مقتضای طبیعتش نابود کردن یک انسان است مورد توجه قرار می دهیم و میگوئیم هر کس آن را بخورد می میرد، بیخبر از اینکه این سم یک ضد سم هم دارد که اگر پشت سر آن بخورند اثرش را خنثی می کند (البته ممکن است بیخبر هم نباشیم اما نخواهیم یا موقعیت اقتضا نکند که سخنی از ضد سم بگوئیم ). 👌ملاحظه می کنید در اینجا این حادثه یعنی مرگ به خاطر خوردن سم جنبه ندارد و به اصطلاح جای آن لوح محو و اثبات است که تغییر و دگرگونی با توجه به حوادث دیگر در آن راه دارد. 💠ولی اگر حادثه را با علت تامه اش، یعنی وجود مقتضی، و اجتماع همه شرائط و از میان رفتن همه موانع، در نظر بگیریم (در مثال بالا، سم را با نخوردن ضد سم توأم در نظر بگیریم ) در اینجا دیگر حادثه قطعی است و به اصطلاح جایش در لوح محفوظ و ام الکتاب است، و هیچگونه دگرگونی در آن راه ندارد. 🔰این سخن را به نوع دیگر می توان بیان کرد و آن اینکه خداوند دارای دو مرحله است ؛ 1⃣علم به مقتضیات و علل ناقصه . 2⃣علم به علل تامه 👌 آنچه مربوط به مرحله دوم است، تعبیر از آن ام الکتاب و لوح می شود و آنچه مربوط به مرحله اول است تعبیر به لوح محو و اثبات می گردد و گر نه در گوشهای از آسمان گذارده نشده است که چیزی روی آن بنویسند یا محو کنند و چیز دیگری در آن ثبت نمایند ، همه این تعابیر اشاره به علم خداوند است . ❕و از اینجا به سؤالات بسیاری که از مطالعه در منابع اسلامی به وجود می آید پاسخ گفته می شود زیرا گاهی در روایات و یا در بعضی از آیات می خوانیم فلان کار موجب فلان اثر و نتیجه می شود، اما ما گاهی چنان نتیجه ای را در آن نمی بینیم . 👌این به خاطر آن است که تحقق آن نتیجه، دارای شرائط و یا بوده است که بر اثر فقدان شرط یا وجود مانع، تحقق نیافته است . 📚تفسیر نمونه ج10 ص241 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ویدیوی اجرای حکم اسلامی تخریب اماکن مقدس مسیحیان توسط داعش امام خمینی: اهل كتاب (=مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان) كسى كه در حكم آن‌ها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعه‌ها و كنيسه‌ها و صومعه‌ها و آتشكده‌ها و غير آن‌ها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آن‌ها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آن‌ها را از بين ببرد. : تحرير الوسيلة ٫ جلد۲ ٫ صفحه۵۳۷ ❗️❗️ 💠💠 👌رابطه اسلام و مسلمين را با غير مسلمانان مى ‏توان در چهار صورت خلاصه كرد ؛ 1⃣ اهل ذمه ؛ ❕آنها صاحبان كتب آسمانى هستند كه در داخل كشورهاى اسلامى به صورت اقليتى مذهبى زندگى مى ‏كنند هر گاه آنها تظاهر بر خلاف قوانين اسلام نكنند و به مسلمين احترام بگذارند مسلمانان نيز موظّفند آنها را محترم بشمارند. 👌حكومت اسلامى نيز موظف است جان و مال و ناموس آنها را حفظ كند. ذمه به معناى پيمان است در واقع آنها پيمان هم‏زيستى مسالمت آميز با مسلمين دارند كه يكى از شرايطش پرداختن ماليات كوچك و مختصرى است به نام «جزيه» كه در برابر اين وجه مختصر؛ حكومت اسلامى خدمات مهمى را در مورد آنها متعهد است .احكام اهل ذمه در كتب فقهى در ذيل كتاب جهاد به صورت گسترده آمده است. 2⃣ كفار حربى ؛ 👌آنها همان گونه كه از نامشان پيداست كسانى هستند كه در حال جنگ با مسلمانانند و به همين دليل نه تنها احترامى ندارند بلكه مسلمانان مأمور به جهاد در مقابل آنان هستند. احكام كفار حربى نيز در فقه اسلام در كتاب الجهاد به طور مشروح آمده است. 3⃣كفار معاهد ؛ 👌 آنهايى هستند كه در داخل كشورهاى اسلامى زندگى نمى‏ كنند ولى روابطى با مسلمانان از نظر تجارى، سياسى و امثال آن دارند و حقوق يكديگر را محترم مى ‏شمارند. مصداق بارز آن زمان ماست؛ تمام كشورهايى كه‏ رابطه سياسى با مسلمانان دارند و مبادله سفير، كاردار و امثال آن در كشور يكديگر انجام مى‏دهند. آنها نيز در هر كجا باشند چه به داخل كشورهاى اسلامى سفر كنند چه در خارج تماس داشته باشند، همه چيزشان محترم است.احكام اين گروه نيز در همان كتاب جهاد و در كتب تفسير، در تفسير سوره برائت آمده است. 4⃣ كفار مهادن ؛ ❕ آنهايى هستند كه در بيرون كشورهاى اسلامى زندگى مى‏ كنند و معاهده و رابطه خاص سياسى با مسلمانان ندارند ولى در حال جنگ و پيكار و مبارزه و مخالفت نيز نيستند. اسلام درباره آنها نيز دستور به خوش‏رفتارى و مسالمت داده از جمله در آيه 8 سوره ممتحنه درباره آنها فرموده است كه نهى نمى‏ كند خداوند از نيكى كردن و رفتار عادلانه با كسانى كه با شما در حال جنگ نيستند و شما را از خانه و كاشانه خود بيرون نراندند. 📚پیام امام امیر المومنین ج 9 ص 243 ❕اهل ذمه که در مملکت اسلامی زندگی می کنند ، می توانند آزادانه به آیین خودشان باشند و در معابد و کلیساهای خود ، عبادات خود را به جای آورند ، اما موظفند که تظاهر به فسق و فجور نکنند . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « رسول خدا از اهل ذمّه ماليات را پذيرفتند مشروط به اين كه ربا نخورده و گوشت خوك تناول نكرده و با خواهران و دختران برادر و خواهر ازدواج نكنند و اگر كسى مبادرت به اين افعال نمود از امان خدا و رسولش خارج مى‏ باشد و سپس فرمودندو امروز براى ايشان هيچ امانى نيست » 📚التهذیب ج 6 ص 158 👌شیخ حر عالمی در وسائل الشیعه بابی را گشوده است پیرامون شرائط ذمه و در آن باب هیچ روایتی مبنی بر ممنوعیت اهل کتاب از احداث معابد و تخریب آن توسط والی وجود ندارد و در هیچ جای وسائل الشیعه که دائره المعارف فقه شیعه است ، اثری از مضمون فوق وجود ندارد ؛ 📚وسائل الشیعه ج 15 ص 124 باب 48 ❕اما در برخی از نقل های اهل سنت آمده است که اهل جزیه حق احداث معابد در ممالک اسلامی را ندارند واگر احداث کنند ، باید تخریب شود ، مگر معابدی که قبل از فتح مسلمین ساخته باشند که در این صورت به حال خود رها می شود و تخریب نمی شود . 📚سنن الکبری ج 9 ص 202 _ الشرح الکبیر ، ابن قدامه ج 10 ص 618 👌شرط مذکور از شرائط ذمه ، از روایات اهل سنت استفاده شده است که متاسفانه برخی از فقهای شیعه نیز مطابق آن فتوا داده اند ، در حالی که چنین شرطی در روایات شیعه نمی باشد . ❕البته در نقلی که در کتاب جعفریات آمده است ، علی علیه السلام فرموده است ؛ « در اسلام کلیسای ساخته شده و احداث شده وجود ندارد ( و نباید در مملکت اسلامی کلیسا ساخته شود )» 📚الجعفریات ص 80 🔸ادامه👇
🔸ادامه👇 👌این روایت به نقل از کتاب جعفریات در کتاب مستدرک الوسائل ج 11 ص 101 و نوادر راوندی ص 32 آمده است ، اما متاسفانه کتاب جعفریات به مرور زمان از گزند تحریف دور نبوده و برخی از روایات اهل سنت به آن اضافه شده است که نقل فوق از همین قسم است که از فرد مجهولی به نام « عبد الله » روایت شده است و صاحب جواهر تصریح می کند که آنچه هم اینک از کتاب جعفریات در دست ما است ، اکثرش مطابق روایات اهل سنت است « انما تطابق روایته فی الاکثریه روایه العامه » 📚جواهر الکلام ج 21 ص 398 ❕در نقل دیگری در کتاب دعائم الاسلام از علی علیه السلام آمده است که فرمود ؛ « پیامبر نهی کرد از ایجاد کنیسه و کلیسا در دار اسلام » 📚دعائم الاسلام ج 1 ص 381 👌این روایت هم بدون سند بوده است و از آنجایی که نویسنده کتاب دعائم الاسلام در ابتدا مالکی مذهب بوده که پس از آن مستبصر شده است ، استفاده می شود که نقل مذکور را از اهل سنت گرفته است ، شاهد آن این است که شیخ حر عاملی از این دو نقل در بیان شرایط اهل ذمه استفاده نمی کند و علامه مجلسی هم آنجایی که مباحث جزیه و ذمه و احکام آن را مطرح می کند ، این دو نقل را نمی آورد که این روشن ترین گواه بر آن است که این دو نقل قابل استناد نمی باشد . 📚بحار الانوار ج 97 ص 63 باب 12 👌مرحوم امام ره هم نظر فقهی خود را به این نحو بیان می کند ؛ « اهل كتاب و كسى كه در حكم آن‏ها است، جايز نيست كه معابدى مانند بيعه‏ ها و كنيسه‏ ها و صومعه ‏ها و آتشكده‏ ها و غير آن‏ها را در بلاد اسلام، احداث نمايند؛ و اگر آن‏ها را احداث نمودند بر والى مسلمين واجب است كه آن‏ها را از بين ببرد . معابدى كه آن‏ها قبل از فتح مسلمين داشتند و مسلمان‏ها آن‏ها را خراب نكرده بودند برقرار گذاردن ايشان بر آن معابد- با تأمل و اشكالى كه دارد- جايز است.» 📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 537 👌این نظر فقهی ایشان است که ظاهرا مرحوم امام ره از این نظریه عدول کرده اند ، زیرا ایشان در مدت 10 سالی که رهبری انقلاب را در دست داشتند ، معابد اهل کتاب در ایران را از بین نبردند ، معابدی که در دوره اسلامی بودن ایران ساخته شده بود یعنی دوره صفویه ، قاجاریه ، پهلوی ، در حالی که مطابق فتوای فوق ایشان باید معابد اهل کتاب را از تخریب می کردند ، در ذیل می توانید لیست کلیساهای اهل کتاب در ایران و تاریخ تاسیس آن را مشاهده کنید ؛ 💠https://b2n.ir/946695 ❕در قانون اساسی نیز در اصل سیزدهم ، برای اقلیت های مذهبی ، حق آزادی انجام مراسم دینی لحاظ شده است که از جمله آن می تواند تاسیس معابد در صورت نیازشان با اجازه حکومت اسلامی باشد . ❕اقليت را چنين تعريف كرده‏ اند ؛ « گروهى از اتباع يك كشور كه از لحاظ نژادى، زبانى و يا مذهبى از ديگر قشارها متمايز بوده و از نظر تعداد نيز كمترند و قدرت حكومت را در دست ندارند. در اصل 13 قانون اساسى حقوق اقليت‏ها به‏ رسميت شناخته شده است؛ بدين بيان كه ايرانيان زرتشتى، كليمى و مسيحى مى ‏توانند طبق آيين خود در احوال شخصيه، آزادانه به انجام مراسم و اعمال دينى بپردازند. ديگر افراد جامعه به لحاظ دينى مشمول اصل 14 هستند. اين اصل، دولت و ملت مسلمان ايران را موظف نموده است كه اخلاق اسلامى، رفتار عادلانه و حقوق انسانى را رعايت كنند. » 📚آشنایی با قانون اساسی ص 95 👌به هر حال ما ماموریم که در برداشت های فقهی ، روایات اهل بیت علیهم السلام را مبنا قرار دهیم و از رجوع به روایات اهل سنت نهی شده ایم ، جز در مواردی که شاهدی در روایات خودمان مبنی بر صحت روایت اهل سنت داشته باشم . علامه مجلسی در بحار الانوار شریف بابی را گشوده است تحت عنوان ؛ « باب در نهی از رجوع به اخبار مخالفین ( اهل سنت )» 📚بحار الانوار ج 2 ص 214 👌و در این باب روایات متعددی نقل می کند ، از جمله از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « به نزد آنان ( اهل سنت ) نرو و از آنان روایت مشنو » 📚همان ، ص 216 👌این مضمون روایت را شیخ حر عاملی نیز در بابی اختصاصی در وسائل الشیعه نقل می کند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 27 ص 77 باب 8 ❕چنان که گفتیم در آیات قرآن و روایات متعددی دستور به حسن معاشرت با اهل کتاب و اهل ذمه داده شده است که می توانید نمایه های ذیل را مطالعه کنید ؛ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔دانش بی مرز امام جعفر صادق در مورد رگهای بدن انسان ❗️ امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) هر روز سیصد و شصت بار، به تعداد رگهای بدن، حمد خدا می کردو می گفت «الحمدلله رب العالمین کثیراً علی کل حال» «در تمام حالات و به طور فراوان حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان باد» 📚(الکافی 2/503) _ امام صادق(ع) 🔴از قول رسول خدا(ص) فرمود: در بدن آدمی سیصد و شصت رگ وجود دارد، که یکصد و هشتاد رگ آن متحرک و یکصد و هشتاد رگ دیگر ساکن است، اگر رگ های متحرک ساکن شوند یا بالعکس رگ های ساکن متحرک گردند آدمی خوابش نمی برد. از این رو رسول خدا(ص) چون صبح می کرد سیصد و شصت مرتبه می گفت «الحمدلله رب العالمین کثیراً علی کل حال» «در تمام حالات و به طور فراوان حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان باد» و چون شب فرا می رسید ذکر گذشته را نیز به همان شماره تکرار می فرمود. 📚(الکافی 2/503) سنن النبی صفحه 325 💠💠 👌یکی از دستگاه های اساسی بدن که با ظرافت خاصی آفریده شده است و حیات انسان وابسته به آن است قلب می باشد که تامل در شگفتی های خلقت آن ، انسان را به سوی خالق و آفریینده ، راهنمایی می کند . ❕پيامبر گرامی فرمود ؛ « در انسان، پاره ْ‏گوشتى است كه اگر سالم باشد، همه بدن به سلامت آن، سالم است و اگر گرفتار بيمارى باشد، همه بدن به بيمارى آن، بيمار است: قلب انسان » 📚میزان الحکمه ج 9 ص 503 ❕ امام رضا عليه السلام فرمود ؛ « خداوند، بدن را به هيچ دردى گرفتار نساخته، مگر اين كه براى آن، دارويى هم قرار داده است كه بدان، درمان شود. هر نوع درد نيز نوعى درمان و چاره دارد؛ چرا كه اين بدن‏ها بر سياق يك مملكت، ساخته شده ‏اند. پادشاه اين سرزمين، قلب است. رگ‏هايى كه در بدن و مغز وجود دارد، كارگران ‏اند. خانه آن پادشاه، قلب انسان است. سرزمين آن پادشاه، بدن انسان است، و دستان، پاها، چشمان، لب‏ها، زبان و گوش‏ها نيز ياران اويند. » 📚بحار الانوار ج 62 ص 309 ❕كارهاى اساسى قلب را مى‏ توان در دو قسمت زير خلاصه كرد ؛ 1⃣ پس از آنكه خون، پاكيزه و تصفيه شد، در اثر حركت‏هاى مخصوص حفره ‏هاى فوقانى، به وسيله سياه رگ‏هاى شش، وارد دهليز چپ (تحويل دار قلب) مى‏ شود؛ ❕ حفره مزبور (دهليز چپ) به وسيله انقباض و جمع شدن با باز شدن دريچه، خون محتوى خود را به حفره پايين (بطن چپ) خالى مى‏ كند و بطن چپ نيز (وكيل خرج قلب) در اثر انقباض شديد، خون را به وسيله لوله بزرگى به نام سرخرگ آئورت، با فشار تمام به داخل شريان‏ها و مويرگ‏هاى بدن مى ‏فرستد و به اين وسيله، خون در لوله ‏هاى پرپيچ و خم و باريك بدن به راه افتاده و عادلانه در تمام قسمت‏هاى بدن تقسيم مى ‏گردد. 👌اينجاست كه رازِ بزرگى و استحكام بطن چپ نيز روشن مى‏شود، زيرا بطن چپ، بايد در يك انقباض، با فشار زياد، سيل خون را به تمام نقاط بدن برساند. به همين خاطر بايد ساختمان آن نيز از جهت استحكام و ظرفيّت متناسب با اين وضع باشد، يعنى ديواره ‏هايش محكم باشد تا هنگام انقباض، بتواند فشار بيشترى را تحمّل كند و حجمش هم بيشتر باشد تا در هر مرتبه مقدار زيادى خون در رگ‏ها به جريان افتد . 2⃣ خون كه حامل موادّ غذايى و حياتى است، بعد از آنكه به اين ترتيب با سرعت و نشاط، سيل ‏آسا در تمام بدن منتشر شد و با يك بخشش بى‏ دريغ موادّ حياتى لازم سلّول‏ها را به آنها داد، بار ديگر به سوى وطن اصلى (قلب) حركت مى ‏كند و به وسيله دو مجراى مخصوص به نام «سياهرگ زيرين» و «زبرين»، وارد دهليز راست مى‏ گردد. ❕خون در اين بازگشت ديگر آن سرعت، نشاط و شفّافيّت گذشته را ندارد و علاوه بر اينكه موادّ حياتى را از دست داده، حامل موادّ سمّى است كه از سلّول‏ها جمع ‏آورى كرده و به همين خاطر رنگ آن تيره و كبود است. 👌دهليز راست هم كه خون كثيف و افسرده را دريافت داشته، به نوبه خود با يك ضربه (انقباض)، آن را به بطن راست مى‏ ريزد و سپس خون مزبور در اثر انقباض ديواره‏ هاى بطن راست به طرف ريه‏ ها رانده مى‏ شود و همان طور كه در ادامه خواهيم ديد خون كثيف، پس از عبور از سرخرگ شش، در مويرگ‏هاى بيشمار ريه‏ ها پخش شده، در آنجا تصفيه مى‏ شود و دوباره با نشاط و رنگ روشن به دهليز چپ قلب باز مى‏ گردد و فعّاليّت حياتى خود را از نو شروع مى ‏كند. بنابراين خون در بدن، دو گردش دارد ؛ 🔸الف) گردش بزرگ و طولانى، كه در تمام بدن انجام گرفته و از بطن چپ آغاز و در بطن راست پايان مى ‏يابد. 🔸ب) گردش كوچك و كوتاه، كه از بطن راست شروع شده، پس از تصفيه در پالايشگاه شش‏ها، در دهليز چپ خاتمه پيدا مى‏ كند و قلب با قدرت و پشت‏كار عجيبى مانند دو دستگاه تلمبه قوى خودكار به وسيله ضربات متوالى، اين دو گردش خون را اداره مى ‏كند. 🔸ادامه👇
🔸ادامه👇 ❕رگها به منزله لوله ‏هاى بزرگ و كوچك براى تقسيم عادلانه خون هستند و شكل ساختمان و موقعيّت آنها در گردش خون، اهميّت بسزايى دارد و سه نوع رگ خونی در بدن ديده مى ‏شود، سرخرگ ‏ها،سياه رگ‏ ها و مويرگ ها . 👌سرخرگ‏ها، لوله ‏هاى قابل ارتجاعى هستند كه خون را از قلب گرفته و از خود عبور مى‏ دهند و به جهت ارتجاعى بودن مى‏ توانند باز و بسته شده و عمل قلب را تكميل كنند و خون را با فشار به جلو برانند. ❕اين نوع از رگ‏ها كه «شريان» ناميده مى ‏شوند اغلب در اعماق بدن جا دارند و پس از مرگ به علّت انتقال خون آنها به سياه رگ‏ها، خالى مانده و به صورت لوله‏ هاى زردرنگى در مى ‏آيند. 👌 قسمت ديگر از رگ‏ها كه به نام سياه رگ‏ها و وريدها ناميده مى‏ شوند، خون تيره رنگ در آنها به سوى قلب جريان دارد. رنگ اين لوله‏ ها قرمز و قابليت ارتجاعى آنها كمتر است و مهم‏ترين سياه رگ‏هاى بدن، چهار سياهرگ گردن و دو سياهرگ زيرين و زبرين قلب مى‏ باشد. ❕نوع سوم كه به علّت ظريفى و نازكى، آنها را «مويرگ» مى ‏نامند به تعداد فوق العاده زيادى در تمام قسمت‏هاى بدن پخش شده و عدّه ‏اى از آنها به قدرى نازك و باريكند كه با چشم ديده نمى ‏شوند. قطر مويرگ‏ها اغلب از 6 تا 12 ميكرون است. جالب آنكه موادّ غذايى و حياتى از ديواره اين مويرگ‏ها به خارج نفوذ كرده و موادّ دفعى و سمّى نيز به داخل آنها نفوذ مى‏ كند و به اين وسيله عمل جذب و دفع سلّول‏ها انجام مى‏ گيرد. 📚آفریدگار جهان ص 133 👌تعداد این رگ های خونی به قدری زیاد است که علم نتوانسته است که آنها را به شماره در آورد اما می گویند طول مجموع رگ‌های بدن انسان برابر با ۱۰۰٬۰۰۰ کیلومتر‏(۶۰٬۰۰۰ مایل) می‌شود که دو و نیم برابر دور زمین است. 🌐https://b2n.ir/725678 👌چنان که گذشت از این رگ های خونین سرخرگ ها ارتجاعی بوده و حرکت و نبض دارند و از این طریق وظیفه خود را اجرایی می کنند ؛ 🌐https://b2n.ir/111163 ❕با توجه به این توضیح روایات مورد استناد معاند را مرور کنیم . 👌پيامبر گرامی فرمود ؛ « در آدمى ‏زاده، سيصد و شصت رگ است و از اين شمار، صد و هشتاد تا متحرّك، و صد و هشتاد تا ساكن ‏اند. اگر آن رگ‏هاى متحرّك، ساكن مى‏ بود، انسان باقى نبود و اگر هم آن رگ‏هاى ساكن، تحرّك مى‏ يافت، انسان از ميان مى ‏رفت » 📚امالی طوسی ص 597 ❕ امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « پيامبر خدا، در هر روز، سيصد و شصت بار، به شمارِ رگ‏هاى بدن، خداوند را سپاس مى‏ گفت و مى ‏فرمود: «پروردگار جهانيان را به فراوانى و در هر حال، سپاس!». 📚الکافی ج 2 ص 503 👌و فرمود ؛ «در بدن آدمي زاد، سيصد و شصت رگ است: صد و هشتاد تاى آن متحرّك، و صد و هشتاد تاى ديگر، ساكن ‏اند. اگر آن رگ‏هاى متحرّك، ساكن بودند، انسان نمى ‏خفت؛ و اگر آن رگ‏هاى ساكن، متحرّك بودند نيز انسان نمى‏ خفت». پيامبر خدا، هر روز صبح، سيصد و شصت بار مى‏ گفت: «خداوندِ جهانيان را به فراوانى و در هر حال، سپاس!» و شامگاهان نيز چنين مى ‏گفت. » 📚الکافی ج 2 ص 503 👌چنان که گفتیم تعداد رگ های بدن انسان فراوان است و هنوز علم نتوانسته است شماره دقیقی از آن ارائه کند ، و از این رگ ها ، سرخرگ ها خاصیت حرکتی و ارتجاعی دارند . ❕چه مانعی دارد که روایات فوق ، اشاره به 360 رگ حیاتی باشد که نقش اصلی را در جریان گردش خون و حیات متداول انسان ، ایفاء می کنند که از این 360 رگ ، برخی سرخرگ هستند که حرکتی و ارتجاعی اند و برخی غیر سرخرگ اند که غیر حرکتی اند ، اما هنوز علم نسبت به این رگ های اصلی و حیاتی ، و کارکرد آن ، آگاهی تفصیلی پیدا نکرده است چرا که معلومات فعلى انسان نسبت به مجهولات او بسيار كم و بى ارزش است و در پيرامون هر مسأله حل شده علمى، هزاران مسأله مجهول وجود دارد كه به تدريج با مجاهدات فراوان دانشمندان پرده از روى آنها برداشته مى‏ شود. به راستى اگر بخواهيم نسبت‏ معلومات و مجهولات كنونى را با هم مقايسه كنيم، نتيجه آن يك كسر فوق العاده كوچكى مى ‏شود كه با صفر فاصله زيادى ندارد. ❕از همه چيز نزديك‏تر به خود ما، حيات و زندگى ماست و بايد با كمال تأسّف اعتراف كرد كه هنوز از حقيقت آن كمترين اطّلاعى نداريم. يكى از دانشمندان مى ‏گويد زندگى و كيفيّات حياتى جانداران، مانند درياى وسيع و پهناورى است كه ما فقط از دور، پرتوى از امواج آن را مشاهده مى ‏كنيم. 👌الكسيس كارل- دانشمند بزرگ فرانسوى- در كتاب انسان موجود ناشناخته مى‏ گويد ؛ «انسان در واقع يك مجموعه سرا پا راز و ابهام است كه نمى‏ توان او را به سادگى درك كرد.» و در جاى ديگر مى‏ گويد: «در واقع جهل ما از خود، زياد و هنوز نواحى وسيعى از دنياى درونى ما ناشناخته مانده است و بيشتر پرسش هايى كه محقّقين و مطالعه كنندگان زندگى انسان، طرح مى‏ كنند بدون پاسخ مى‏ ماند». 📚خدا را چگونه بشناسیم ، ص 218
❓پرسش ❔اگه در کشتی نوح از هر حیوان فقط یه جفت آورده شده بود بقیه حیوانات چه گناهی کردن که در طوفان غرق شدند❓ 💠پاسخ💠 👌نخست باید توجه کرد که حضرت نوح تنها تعداد محدودی از حیوانات را آن هم جهت تغذیه ساکنان کشتی با خود حمل کرد چنان که امام صادق علیه السلام فرمود: « نوح در کشتی با خود ازواج هشت گانه را حمل کرد.دو میش و دو بز و دو شتر و دو گاو...» 📚الکافی ج8 ص283 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج3 ص104 ❓حال اشکال شما این است که سایر حیوانات چه گناهی داشتند که سوار بر کشتی نشده و غرق و نابود شدند ❕ 🔶در تفسیر المیزان چنین آمده است: « بعضی گفته اند که قوم نوح به خاطر گناهانی که مرتکب شدند غرق گشتند در این میان گناه حیوانات روی زمین چه بوده است که همه گرفتار طغیان آب شدند❗️ 👌این از بی پایه ترین اعتراضات است .چون هر هلاکتی هر چند عمومی باشد عقوبت و انتقام نیست زیرا بسیار است حوادث عمومی که در یک لحظه و یا زمانی کوتاه هزاران هزار انسان و حیوان را در کام مرگ می برد و این حوادث که یا زلزله است و یا طوفان و یا وبا و یا طاعون حوادثی نادر نیست بلکه بسیار اتفاق افتاده و می افتد و این خدای سبحان است که در مخلوقات خود هر حکمی بخواهد می راند. 📚ترجمه المیزان ج10 ص403 ❗️توضیح بیشتر: 👌یکی از شاخه های توحید خداوند توحید در مالکیت است .خداوند مالک حقیقی همه موجودات است زیرا وقتی خالق همه اشیائ او است طبعا مالک همه اشیائ نیز ذات مقدس او است. 📚تفسیر نمونه ج27 ص449 🔶خداوند در آیات متعددی به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید: « هر چه در آسمانها و زمین است از اوست» 🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126- ❗️« مالکیت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست» 🔶مائده 17- انعام 12- توبه116 ❗️حال چه مانعی دارد همان خداوندی که مالک موجودات است و حیات را به موجودات و حیوانات داده است حیات را هر زمان خودش صلاح بداند از آنان بگیرد ❓ 👌اگر در داستان طوفان نوح حیواناتی هلاک شدند از این جهت نیست که آنان عاصی و معصیت کار بودند زیرا انان اساسا تکلیفی ندارند . ❗️انان مملوک الهی هستند و هر زمان خداوند بخواهد از طرق مختلف جان آنها و بسیاری دیگر از موجودات را می گیرد و هیچ اشکالی نیز بر خداوند وارد نمی شود زیرا خداوند در مملوکات خود تصرف می کند. 🔶گذشته از آنکه این هلاک شدن ها لازمه جهان مادی است . جهانی که انواع تزاحم ها و تضاد ها در آن می باشد و طبیعتا برخی موجودات به وسیله برخی دیگر از بین می روند یا به وسیله برخی حوادث آسمانی و زمینی نابود می شوند و اگر قرار باشد این تزاحم ها در جهان مادی نباشد دیگر چنین جهانی مادی فرض نمی شود. یا باید این ویژگی ها همراه عالم ماده باشد و یا اصلا چنین عالمی موجود نباشد .حکمت و لطف خداوند ایجاب می کند که عالم مادی خلق شود زیرا خیر آن بیشتر از شر آن است و ترک خیر به سبب شر قلیل خلاف حکمت و لطف الهی است. 📚اندیشه اسلامی ، سبحانی ، ج1 ص123 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓میخواستم بدونم ضدیت قانون کاپیتولاسیون با اسلام در چی بود ❗️ 💠پاسخ💠 👌در اواسط سال 1343 مجلس شورای ملی و مجلس سنا با اصرار حسنعلی منصور نخست وزیر وقت مصوبه ای را تصویب کردند که به موجب آن مستشاران نظامی آمریکا و افراد همراه آنان در ایران در صورت ارتکاب جرم از تعقیب قضایی توسط دولت ایران مصونیت دارند. ❗️این مصوبه که در واقع نقض استقلال ایران بود کاپیتولاسیون نام دارد. 📚تحلیل انقلاب اسلامی ص51 🔷امام خمینی در برابر این قانون شدیدا موضع گرفتند و در سخنان شدید الحنی در تاریخ 4 / 8 / 1343چنین عرضه داشتند: « عزت ما پایکوب شد .عظمت ایران از بین رفت . عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند .قانونی در مجلس بردند در آن قانون ما را ملحق کردند به پیمان وین ...که تمام مستشاران نظامی امریکا با خانواده هایشان با کارمند های فنی شان با کارمندان اداری شان و با خدمه شان ...از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند...اقا من اعلام خطر می کنم ....ای سران اسلام به داد اسلام برسید ای علمای قم به داد اسلام برسید ...» 📚اندیشه سیاسی امام خمینی ص51 👌این قانون که تماما سلطه و برتری بیگانگان را بر مسلمین ایران امضا می کرد مخالف این سخن خداوند می باشد که فرمود: « خداوند هرگز برای کافران نسبت به مومنان راه تسلطی قرار نداده است» 🔶نسائ 141 👌ومی فرماید: « سست نشوید و غمگین مگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید» 🔶ال عمران 139 👌روایات فراوانی نیز گواه بر وجوب دشمنی با ظالمین و بیگانگان بوده که از دوستی و اطاعت آنان و تسلط آنان بر مسلمین نهی می کند. 📚بحار الانوار ج72 ص367 باب 82 ❗️نهایتا این قانون با پیروزی انقلاب اسلامی به طور کلی ملغی شد. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓🤔پرسش ❔سوره حج آیه ۶۵ (و آسمان را دستور او نگه داشته که به زمین نیفتد ) (این آیه اشکال علمی دارد که آسمان را جسمی حجیم دانسته که امکان افتادن وجود دارد آسمان فضای خالی چطور امکان دارد نیستی بیفتد.آسمان جرم نداره که بیفته چیزهایی که جرم دارند تو آسمان هستند ولی آسمان حساب نمیشه مثال اینکه هیچ وقت به شهاب سنگ نمیگن آسمان بلکه جاگرفته در آسمان هیچ وقت به ماه نمیگن آسمان بلکه در آسمان جاگرفته هیچ وقت به خورشید نمیگن آسمان هیچ وقت به ستاره و غیره ... نمیگن آسمان در آسمان جا گرفته ❓آسمان همان فضای خالی است .آیه قرآن اشکال علمی داره آسمان جرم نداره که بیفته زمین 💠پاسخ💠 ❗️به مجوعه ای از ستارگان و کواکب عالم بالا اعم از ستارگان ثوابت و سیارات و کهکشان ها وشهاب سنگ ها و ... آسمان گفته می شود. 📚پیام قرآن ج2 ص179 ❗️این معنا از آسمان در کتب لغت هم آمده است و کتب لغت واژه « سمائ» را به مجوعه ای از کواکب آسمانی و ... معنا کرده اند. 🔶جوهری لغت شناس معروف می نویسد: « آسمان به هر آن چیزی اطلاق می شود که بالای سر انسان است ( اعم از کواکب و ستارگان و سیارات و کهکشانهاو شهاب سنگ ها و ...)» 📚الصحاح ج6 ص238 ❗️ابن منظور نیز می نویسد: « آسمان به چیزی هایی گفته می شود که در بالا قرار دارند ( کواکب، سیارات ، شهاب سنگ ها و ...)» 📚لسان العرب ج14 ص398 👌همین معنا در سایر کتب لغت نیز آمده است. 🔶خداوند می فرماید: « ( خداوند ) آسمان را نگه می دارد تا بر زمین جز به فرمان او نیفتند» 🔷حج 65 ❗️یعنی خداوند از یک سو هر یک از کرات آسمانی را در مدار خود به حرکت در آورده و نیروی « دافعه » حاصل از گریز از مرکز را درست معادل « جاذبه» آنها قرار داده است تا هر یک در مدار خود بی آنکه در فاصله های آنها دگرگونی حاصل بشود به حرکت در آیند و تصادمی در میان کرات روی ندهد. 👌از سوی دیگر جو زمین را آن چنان آفریده که به سنگریزه های سرگردان اجازه برخورد با زمین و ناراحتی و ویرانی برای اهلش ندهند. ❕آری این لطف و رحمت او نسبت به بندگانش است که این چنین گهواره زمین را امن و امان و خالی از هر گونه خطر آفریده تا محل آسایش و آرامش بندگان باشد .نه سنگهای سرگردان آسمانی بر زمین سقوط می کنند و نه کرات دیگر با آن تصادم می نمایند. 📚تفسیر نمونه ج14 ص159 📝پرسمان اعتقادی w 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❔🤔پرسش ❓اشکال می شود که قرآن فقط از خوردن گوشتی که در وقت ذبح نام غیر خدا مانند بت بر آن برده شده نهی کرده است ( ما اهل لغیر الله : آنچه نام غیر خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود حرام است بقره 173) ❔بنابراین گوشت هایی که هیچ یک از نام های خدا و غیر خدا بر آنان برده نشده حلال است .بنابراین گوشت های کشورهای غیر مسلمان که هنگام ذبح نام خدا را نمی برند جایز است❗️ 💠پاسخ💠 ❗️قرآن نه تنها از خوردن گوشتی که نام غیر خدا بر آن برده شده در آیه مورد اشاره شما نهی می کند بلکه به صورت مطلق بردن نام خدا را در هنگام ذبح لازم می شمرد و می فرماید: « از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است نخورید» 🔷انعام 121 ❗️از این آیه استفاده میشود که گوشتی که نام غیر خدا بر آن برده شود یا نام خدا برده نشود و بدون گفتن نام الهی ذبح شده است خوردنش جایز نیست. 🔶ومی فرماید: « از آنچه نام خدا بر آن گفته شده بخورید» 🔷انعام 118 ❗️مفهوم این آیه نیز می گوید از گوشت هایی که نام غیر خدا بر آنان برده شده یا اساسا نام خدا بر آن گفته نشده است نباید خورد. ♻️در روایات اسلامی نیز همین مساله مورد تاکید قرار گرفته است. 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « از گوشت و ذبیحه تا زمانی که نام خدا بر آن برده نشده است نخور» 📚الکافی ج6 ص233 📚التهذیب ج9 ص60 👌محمد بن مسلم می گوید: « از امام باقر از مردی سوال کردم که هنگام ذبح نام خدا را نبرده است . ❗️امام فرمود: « اگر او مسلمان بوده و از روی فراموشی نام خدا را نبرده است اشکال ندارد ( و الا اگر عمدا نام خدا را نبرده است ذبیحه او حرام است)» 📚الکافی ج6 ص233 📚التهذیب ج9 ص60 🔶ورد بن زید می گوید: « مسلمانی حیوانی ذبح می کند و نام خدا را بر آن نمی برد ‌. ❗️امام فرمود: « از آن گوشت نخور زیرا خداوند می گوید از گوشتی بخورید که نام خدا بر آن برده شده باشد و از گوشتی که نام خدا بر آن برده نشده است نخورید» 📚التهذیب ج9 ص69 📚الاستبصار ج4 ص85 📚وسائل الشیعه ج24 ص31 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « هر کس بر ذبیحه نام خدا را نبرد از آن ذبیحه نخور» 📚الفقیه ج3 ص331 ❗️حضرت علی علیه السلام فرمود: « هنگامی که یکی از شما حیوانی ذبح می کند باید نام خدا را ببرد و بگوید بسم الله و الله اکبر» 📚دعائم الاسلام ج2 ص179 📚مستدرک الوسائل ج16 ص138 ❗️حاصل آنکه؛ 1⃣بردن نام غیر خدا بر ذبیحه سبب حرمت آن می شود . 2⃣باید در هنگام ذبح نام خدا برده شود . 3⃣اگر نام خدا عمدا در ذبیحه برده نشود گوشتش حرام می شود مگر آنکه این نام نبردن از روی سهو و فراموشی باشد. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁