eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.3هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
66 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🎤قبل از اسلام از درهم و دینار به عنوان واحد اندازه گیری استفاده می شد.(1) رومیان از دینار به عنوان واحد پول استفاده می کردند و ایرانیان دوره ساسانی از درهم بهره می بردند. در "حجاز" قبل از اسلام به همین منوال از درهم و دینار استفاده می شد. یعنی اجناس را بر اساس وزن طلا یا نقره خرید و فروش می کردند.(2) 📒قرآن هم از دینار(3) و درهم سخن به میان آورده است: «وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ»؛ یوسف را به بهایی اندک و درهمی ناچیز فروختند و در او زهد و بی‌رغبتی نمودند.(4) در صدر اسلام دو سکه رایج در میان مردم که با آن معامله می نمودند، درهم و دینار بود. دیات، معاملات، کفارات، خسارات با همین دو نوع سکه انجام می شد. درهم نقره بود و دینار طلا و هر ده درهم نقره، یک دینار طلا قیمت داشت. ضرب سکه در زمان امام باقر (علیه السلام) رخ داد. دینار پول رایج رومیان بود که از همان آغاز در بلاد اسلامی رواج داشت و مسلمانان با سکه های دینار رومی معامله می نمودند تا در زمان "عبدالملک مروان" در بلاد اسلامی دینار ضرب شد و از دینار رومی استفاده نگردید. ❇️داستان از این قرار بود که پول های کاغذی از روم به "مصر" میامد و چون در کشور "مصر" افراد نصرانی بسیاری بودند از پول های کاغذی استفاده می کردند. اما مشکل اینجا بود که بر روی پول های کاغذی نوشته شده بود "پدر"، "پسر" و "روح القدس". "عبدالملک مروان" از این موضوع ناراحت شد و دستور داد حاکم "مصر"، حاشیه پول های کاغذی را نام "پدر" و "پسر" و "روح القدس" بود را پاک کند او هم چنین کرد. وقتی خبر به حاکم "روم" رسید با ارسال هدایای بسیاری نزد "عبدالملک" از او خواست اجازه دهد عبارت "پدر"، "پسر" و "روح القدس" بر روی کاغذ بماند و پاک نشود. اما "عبدالملک" نپذیرفت دوباره هدایای بیشتری ارسال شد، باز او قبول نکرد. این بار پادشاه "روم" تهدید کرد اگر این موضوع عملی نشود بر روی سکه های دینار رومی که در تمام بلاد اسلامی رواج داشت به پیامبر (صلی الله علیه و اله) توهین شود و عبارت توهین آمیز بر روی سکه ها ضرب شود. "عبدالملک مروان" با این که می دانست باید در این امر به اهل بیت (علیهم السلام) رجوع کند با تعلل بسیار خدمت امام باقر (علیه السلام) رسید و چاره کار را جویا شد حضرت فرمود: «کار را دشوار نگیر. نظر من این است که هم اکنون از اهل فن بخواهى تا برایت درهم و دینارهاى فراوانى را بسازند که بر یک طرف آن شعار "توحید" و بر طرف دیگر "محمد رسول الله" نقش زنند و در مدار آن نام شهرى که سکه در آن زده شده و تاریخ ساخت آن نوشته شود.» سپس در زمینه برخى خصوصیات دیگر سکه‏ ها، رهنمودهایى داد تا تقلب، دخل و تصرف در آنها به آسانى میسر نباشد و به عبد الملک فرمود: «از مردم بخواه تا از این پس با این سکه ‏ها معاملات خود را انجام دهند و مبادلات اقتصادى را با سکه‏ هاى رومى ممنوع و داراى مجازات اعلام کن.» در ظرف چند ماه، رهنمودهاى امام باقر (علیه السلام) بخوبى عملى گردید و سکه ‏هاى اسلامی در روابط اقتصادى به کار گرفته شد. آن گاه "عبد الملک" به پادشاه روم نوشت، اگر می خواهى تهدیدهایت را عملى کن! و پادشاه "روم" کاری از پیش نبرد.(5) ✅در حال حاضر اکثر معاملات جهانی به دلار انجام می شود و در همه دنیا پذیرفته شده است. اما درهم و دینار در همه جا قیمت یکسانی ندارد. در "عراق" دینار معامله م یشود و در "کویت" درهم و قیمت های آنان با هم متفاوت است. معمولا معاملات داخلی بر اساس پول رایج هر کشور است. به نظر می رسد پول های حال حاضر کشورهای عربی مانند قدیم نیست. سابقا دینار طلا بود و درهم نقره، ولی اکنون پول های کاغذی جای نقره و درهم را گرفته اگرچه سکه هم موجود است اما دیگر طلا نیست و در سکه ها نقره کمی به کار رفته است. در گذشته در مورد سکه های طلا و نقره که دینار و درهم را تشکیل می دادند وزن آن ها هم مشخص بوده و ملاک مشخصی داشته است. برای دیه معمولا به دینار و درهم دیه انسان را مشخص می کنند. دیه انسان، هزار دینار طلا، هر دینار یک مثقال و هر مثقال معادل 18 نخود است. و چون هر دینار ده درهم نقره است، دیه انسان به نقره ده هزار درهم می شود. برای تعیین دیه غالبا درهم و دینار دخیل بوده است. اما غیر از آن شتر، گوسفند، گاو، هم برای دیه تعیین شده است علتش شاید این باشد که طلا و نقره در دسترس مردم کمتر بوده لذا از حیوان برای پرداخت دیه استفاده می شد. 📚پی نوشت ها: 1. بلاذری فتوح البلدان، تصحیح، صلاح الدین منجد، 1957م، قاهره، ص 452 2. ابن خلدون، مقدمه، دارنهضة، 1336ق، قاهره، ص 48 3. آل عمران/ 75 4. یوسف/ 30 5. ابوالبقاء دمیری، محمد بن موسی، حیات الحیوان، محقق، بسج احمد حسن، دارالکتب العلمیه، بیروت 1424ق، ج 1، ص 96-100 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔶جهل علمي و جهالت عملي ✅مهم ترين کار انقلاب اسلامي، اين بود که جامعه را به سمت عقلانيت حرکت داد، جامعه عاقل ، نه اسير مي شود نه اسير مي گيرد، نه در رهن کسي مي رود و نه کسي را به بند مي کشد ،اين جامعه آزاد منش است و آزاد پرور. ✅انسان بايد بکوشد آزادانه زندگي کند و براي اين کار بايد خود را از دو بند و دو غده جهل علمي و جهالت عملي که براي انسان هست، خود را برهاند. ✅غرب با اينکه غرق در نعمت است و به حسب ظاهر زمين و فضا را مسخر خود کرده و به نقاط مختلف فضا راه پيدا کرده اند، اما گرفتار جهل علمي و جهالت عملي هستند، جهل علمي يعني اينکه نمي دانند چه حق است و چه باطل و جهالت عملي يعني اينکه نمي دانند به کجا بروند! لذا صدها نفر از اروپا به داعش مي پيوستند و کشتار بي رحمانه را تجويز کرده و خود نيز به کشتن بي رحمانه مردم دست مي زنند . ✅نظام عقلايي از برکات و رهاورد هاي انقلاب اسلامي بود که به برکت امام راحل و طهارت و عقلانيت او و همچنين فداکاري مردم شکل گرفت ولي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي غرب نه خود از رهاورد انقلاب سودي برد و نه گذاشت اين رهاورد به شرق و غرب صادر شود. 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈•❀•┈┈• | | 💠 آشفته بین خواب و بیداری فرمودند: 🔅 الدُّنیا سِنَةٌ وَ الآخِرةٌ یَقظَةٌ وَ نَحنُ بَینَهُما اَضغاثُ اَحلامٍ؛ دنیا خواب است و آخرت بیداری، و ما میان این دو، در خوابهای آشفته ایم. مجموعه ی ورّام، ج۲، ص۲۴ ✍️ خواب، حالت بی خبری، بی تحرکی و تعطیلی ادراک و شعور و تصمیم است. از این رو، در ادبیات ما نیز برای نشان دادن غفلت و بی خبری انسان، از واژه ی خواب استفاده می‌شود و چون بیشتر انسانها در عمر خویش، از هدف خلقت و فرجام و آینده غافلند، به خواب آلودگان تعبیر می‌شوند. ▫️ حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای گفت: یا خواب است، یا آب است، یا افسانه‌ای 🔻 در روایات نیز، همین توصیف برای مردم دنیا زده دیده می‌شود و همه‌ی مردم را همچون خواب آلودگانی پنداشته‌اند که وقتی می‌میرند، بیدار می‌شوند. همچنان که انسان هنگام بیدار شدن، چشمش باز می‌شود و آنچه را که در حالت خواب نمی‌دید، در بیداری می‌بیند، مرگ نیز انسان را با واقعیتهای وعده داده شده و پایان عمر و آغاز دوره‌ی برزخ و عوالم پس از مرگ، آشنا می‌سازد. «اضغاث احلام» که در این روایت به کار رفته، یعنی خوابهای آشفته و در هم و برهم. مثل آنان که خوابهای آشفته و بی‌تعبیر می‌بینند، انسانها هم اغلب در این دنیا گرفتار اوهام و خیالات و اندیشه‌های واهی و آرزوهای پوچ هستند. ▫️ : 🔅«کوچ کنید، چرا که شما را به کوچ فرا خوانده‌اند و آماده‌ی مرگ باشید، که بر سر شما سایه افکنده است»(غررالحکم، ح ۴۵۱۴). 📗 حکمت‌های سجادی، 🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(17).mp3
4.43M
🔹حجه الاسلام پرسش و پاسخ اعتقادی، جلسه 17 - آیا امام علم غیب دارد؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
27.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ حاج احمد ابوالقاسمی به آقای دانشمند .در خصوص سخنان ایشان در مورد جمله تصدیق پایان تلاوت ... 🔰 @p_eteghadi 🔰
با توجه به این که در قیامت همان بدنی که گناه کرده است باید مجازات شود، تکلیف مردگانی که جسد آن ها سوزانده شده و خاکسترشان در دریا پخش می شود چگونه است؟ این ها چگونه در قیامت زنده می شوند؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🎤برای پاسخ به این سوال باید به دو نکته توجه بفرمایید: 🔷نکته اول: جمع کردن اجزای بدنی که خاکستر شده و در هوا و یا در دریا پخش شده است و تبدیل دو باره آن ها به خاک خارج از قدرت خداوند نیست، همان طور که در ماجرای حضرت ابراهیم (علیه السلام) خدا به او فرمود گوشت آن چهار پرنده را مخلوط کن و در چهار قله کوه متفاوت بگذار و آن ها را صدا کن. خواهی دید که اجزای هر کدام از آن ها جدا شده و پیوند می خورند و نزد تو خواهند آمد.(1) این کاری برای خدا ندارد، مگر نه این است که خدا انسان را از قطره ای آب خلق کرده است، همان طور که می فرماید: «وَ ضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَ نَسِىَ خَلْقَهُ قَالَ مَن يُحْىِ الْعِظَامَ وَ هِىَ رَمِيمٌ* قُلْ يحْيِيهَا الَّذِى أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّة؛ و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت: «چه كسى اين استخوان ها را زنده مى ‏كند در حالى كه پوسيده است؟!» * بگو: «همان كسى آن را زنده مى‏ كند كه نخستين بار آن را آفريد و او به هر مخلوقى داناست.(2) 🔷نکته دوم: این که حتما باید انسان را با همان بدنی مجازات کنند که با آن مرتکب جرم شده مبتنی بر این پیش فرض غلط است که جسم انسان مرتکب جرم شده در حالی که چنین نیست. هر هفت سال یکبار تمام سلول های بدن انسان عوض می شود، یعنی من و شما به لحاظ جنس بدنمان، آن انسان هشت سال پیش نیستیم و تمام سلول های بدنمان عوض شده است، اما خودمان هستیم و هویتمان تغییر نکرده است. مثلا اگر کسی را ده سال بعد از ارتکاب یک جرم بگیرند به اتفاق تمامی دانشمندان و پزشکان تمامی سلول های دستی که با آن جرم کرده است تغییر کرده اما با این حال همه می گویند او را مجازات کنید. چون کسی که مجازات می شود این پوست و گوشت نیست، بلکه شخص مجرم است. اساسا این روح انسان است که لذت ها و دردها را می چشد، این جسم فقط ابزاری برای درک لذت ها و دردهاست، نه اینکه او را بخواهند مجازات کنند. به همین خاطر اگر یک مجرمی که مجازاتش شلاق است بمیرد دیگر او را شلاق نمی زنند چون درکی نسبت به این شلاق ها ندارد. بنابراین در معاد اصلا لازم نیست خدا همان ذرات بدن ما را جمع آوری کند، بلکه اگر از اجزای دیگر بدنی مانند بدن پیشین بیافریند کفایت می کند، همان طور که امروز اگر دست یا پای کسی قطع شود و دست و پای شخص دیگری به جای آن به او پیوند بزند هرگز مشکلی پیش نمی آید. الان کبد و کلیه و قلب را مگر پیوند نمی زنند؟ اما شخص باز هم خودش است. آن چه که مهم است در آخرت دو باره خلق شود صورت انسان است، نه ماده انسان، شاید به همین خاطر خداوند به جای این که بفرماید عین همین بدن مادی را خلق می کنیم، می فرماید ما قادر هستیم در قیامت مثل همین بدن دنیوی شما را خلق کنیم: «أَ وَ لَيْسَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلى‏ أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلى‏ وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَليم‏؛ آيا كسى كه آسمان ها و زمين را آفريد، نمى ‏تواند همانند آنان را بيافريند؟! آرى (مى ‏تواند)، و او آفريدگار داناست.‏(3) و هم چنین در آیه 99 سوره اسراء نیز فرمایش مشابهی دارد. این نشان می دهد لازم نیست که در قیامت همان اجزای بدن جمع آوری بشوند چرا که اصلا ما اجزای بدن ثابت نداریم و یک انسان 70 ساله ده بار تمامی سلول های بدنش تغییر کرده اند. بنابراین؛ هر چقدر مواد بدن انسان ها خاکستر شده و در دریا پخش شده باشد، یا با بدن دیگران مخلوط شود اصلا مهم نیست، چون روح انسان هاست که باید مواخذه و مجازات شود و فرقی نمی کند که بدن او با ماده جدید باشد یا ماده قبلی. 📚پی نوشت ها: 1. برای اطلاع بیشتر در خصوص این داستان در قرآن کریم ر.ک: بقره: 260/2. 2. یس: 36/ 78و79. 3. یس: 81/36. 🔰 @p_eteghadi 🔰
ارتباط میان باسن و نجابت!!! پیامبر اکرم (ص) در زمینه ازدواج می فرماید: علَیکُم بِذَواتِ الأوْراکِ، فَإنّهُنّ أنجَبُ: بر شما باد زنانى که باسن بزرگ دارند؛ زیرا آنان نجیب ترند. (کافی، ج5، ص334، ح1) برخی این حدیث را به عنوان زن ستیزیِ اسلامی و ظلم به زنان در اسلام منتشر کردند و گفتند: «چه رابطه ای است بین بزرگی باسن و نجابت؟!» ممکن است برخی با دیدن چنین حدیثی، خرافی بودن آن به ذهنشان خطور کند. اما مترجمان توجه نداشته اند که معنای دیگر «انجب» فرزند آوردن و بچه دار شدن و به طور کل از خود چیزی به جای گذاردن است. اینگونه زنان به دلیل بزرگی باسن و در نتیجه بهتر باز شدن لگن و استخوان های مربوط، بهتر زایمان می کنند و لذا سفارش شده که ازدواج با اینگونه زنان ترجیح دارد. در ساده ترین لغت نامه آمده است که اساساً انجب به معنای فرزندآوری است که آشنایان به زبان عربی می دانند که انجب، فعل ماضی باب افعال است که معنایش به کل متفاوت با مجرد آن یعنی نجیب است که به معنای شریف و بزرگ منش ترجمه می شود. (فرهنگ معاصر عربی فارسی، آذرنوش، ماده «نجب» ص1056) نیز در عربی صفاتی که مختص به زنان است، به همان حال مذکر باقی می ماند و نیازی به مونث بیان کردن آن نیست، مثلاً هنگامی که به مرد بزرگ.ار، کریم و به زن بزرگوار، کریمه گفته می شود، اما هنگامی که صفت مختص زنان شد، دیگر مونث نمی شود، مثلاً زن حائض و یا حامل (باردار)، از این رو مترجمین دقت نکرده اند که در این جا سخن از زنان است و اگر قرار باشد انجب به معنای نجابت باشد، باید برای زنان، مونث بیاید زیرا با مردان مشترک هستند در حالی که به همان حالت مذکر مانده است. حال به عنوان نمونه، موردی را که از آیت الله خویی پرسیده شده، می آوریم: «شخص یملک بیتاً وأنعاماً، تزوج والده من امرأه أخرى، وبعد أن أنجب منها عده أولاد، طرد ولده الکبیر...» شخصی که خانه و حیواناتی دارد، پدرش با زنی دیگر ازدواج کرده و بعد از آنکه از آن زن چند فرزند آورده، پسر بزرگش را طرد کرده است. (صراط النجاة، ج2، ص330) چنین استعمالاتی در عربی، متعارف است و باید هنگام ترجمه روایات شریف، دقت کافی را به خرج دهیم، زیرا پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) فارغ از این که حکیم ترین و داناترین افراد هستند، دارای بلاغت و فصاحت تام نیز بوده اند و معمولا اشکالاتی که به روایات اهل بیت گرفته می شود از همین سنخ است که یا معلول عدم کوچکترین آگاهی به زبان عربی است و یا آشنا نبودن با لسان اهل بیت (ع). 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔹﷽🔹 🔴وقتی حضرت آیت الله بیدآبادی (ره) قلب زن رقاص و اشرار را از شیطان تخلیه کرد روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند، تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند. پس از شور و مشورت با یکدیگر، به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان (تفریحی) بکنند! به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ محمد بیدآبادی (رضوان الله علیه) می افتد که در حال گذر بودند. گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و دو جوان را از تجرد درآورند. ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد، به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند. سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند. به محض ورود ایشان، زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت، از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم حضرت آیت الله بیدآبادی (نور الله قبره) می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی، صفا آوردی!! ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند: چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!!! آن عالم در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند. آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود، در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته، وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!! جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند. زن مزبور، در حال رقص گه گاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز می نماید، این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید: در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!!!!! پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند، ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید: تغییر دادم……… به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم خارج می شود، آن جماعت به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید. در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم الحمدالله و از شر شیطان به خدا پناه بردم ... 🔰 @p_eteghadi 🔰
«داوکینز» نشان می دهد که نظریه تکامل برهان نظم را رد می کند و به همین جهت خدا و خالق بودن خدا را قبول ندارد. به نظر «داوکینز» وضعیت فعلی معلول انتخاب طبیعی است و بهش ساعت‌ساز نابینا می گوید. انتخاب طبیعی، آن موجودی که بهتر هست را حفظ می کند و خودش را با طبیعت منطبق تر می کند و به همین جهت، به هوش و حیات و نظم موجود در زندگی رسیدیم. به نظر شما این حرف داوکینز خدا را نفی می کند یا نه؟ چرا؟ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🎤با ارائه نکاتی به این پرسش پاسخ می دهیم. ابتدا نظریه تکامل و قرائت الحادی «داوکینز» را توضیح می دهیم و سپس به نقد این دیدگاه می پردازیم. ✅نکته اول: نظریه تکامل همانطور که مستحضرید نظریه تکامل توسط «داروین» شهرت یافت. نظریه تکامل به تقریر «داروین» بدین شرح است: الف. تغییرات تصادفی کوچک و ظاهرا خود به خودی در میان افراد یک نوع مشهود است. ب. بعضی تغییرات، امتیاز نامحسوسی در رقابت و تنازع شدیدی که برای بقاء در میان افراد یک نوع و یا انواع گوناگون در یک محیط هست، به بار می ‌آورند. پ. افرادی که از چنین امتیازی برخوردار باشند، بیشتر عمر می ‌کنند و زاد و ولد بیشتری دارند، و در نتیجه، سریعتر افزایش می ‌یابند. ت. در دراز مدت، بر اساس انتخاب طبیعی، تغییرات نامطلوب ‌تر کاهش می ‌یابند و سرانجام محو می ‌شوند، تا جایی که تبدیل تدریجی نوع رخ دهد.(1) ✅نکته دوم: واکنش ها به نظریه تکامل این نظریه به باور برخی از طرفداران و یا حتی مخالفان نظریه «داروین»، در تعارض با نظریه خلقت، خصوصا خلقت آدم است. اما با این حال، برخی از محققان نیز بر این باورند هیچ ناسازگاری میان قبول این نظریه و پذیرش نظریه خلقت نیست. در نتیجه، در میان متفکران غربی، چهار واکنش به نظریه داروین شکل گرفت: واکنش سنت گرایان، واکنش مدرنیست ها، واکنش لیبرالیست ها، واکنش فیلسوفان طبیعت گرا.(2) ✅نکته سوم: قرائت الحادی «داوکینز» از نظریه تکامل «داوکینز» از طرفداران معاصر نظریه تکامل است که با ارائه توضیحات و اضافاتی به نظریه تکامل، قرائت الحادی از این نظریه ارائه می دهد. او معتقد است که جهان فعلی (هوش و حیات و نظم حاکم بر آن) محصول فرآیند تکاملی و انتخاب طبیعی است که به مرور زمان صورت گرفته است. به نظر او، پیش از این، خداباوران فقط به جهان فعلی می نگریستند و به همین جهت، دور از ذهن می دانستند که این جهان محصول تصادف و شانس باشد. به همین جهت، به طراح و ناظم هوشمند معتقد شدند. اما اگر به انتخاب طبیعی در زمان طولانی نظر بورزیم، متوجه می شویم که مجموعه فعلی به مجموعه های خُردتر تقسیم می شود که مقهور انتخاب طبیعی تکامل یافته اند و نهایتا به این نظم فعلی رسیده اند. بله، انباشت این مجموعه ما را به این نتیجه می رساند که این مجموعه نیازمند ناظم و طراح هوشمند است؛ اما توجه به مجموعه های خُرد و فرآیند انتخاب طبیعی در آن ها، از این استبعاد می کاهد و نیازی نیست آن را محصول «ساعت‌ساز ماهر» بدانیم بلکه می توانیم آن را محصول «ساعت‌ساز کور» بدانیم که بی ذهن و طرح و هدفی، وضعیت کنونی را رقم زده است. این ساعت ساز کور، همان قانون انتخاب طبیعی است.(3) ✅نکته چهارم: نقد قرائت الحادی «داوکینز» در نقد قرائت الحادی «داوکینز» گفتنی است: اولا آنچه «داوکینز» در نقد این برهان گفته، نقد ویرانگر نیست چرا که دور از ذهن نیست خداوند را به عنوان طراح همین قانون بدانیم که به این شکل جهان را تدبیر می کند و به گونه ای این قانون و سایر قوانین راتنظیم کرده که به تولید و خلق موجود زنده و باهوش همچون انسان بینجامد. به عبارت دیگر، «داوکینز» با دو احتمال روبرو است که هر دو موجهند اما او با طرح یکی از دو احتمال، وقوع همان احتمال را نتیجه گرفت!! ثانیا امروزه ثابت شده که اگر ذره ای قوانین موثر در طبیعت تغییر می کردند، پیدایش حیات و موجود باهوش منتفی می شد. بر همین اساس، متفکران برهانی به عنوان «تنظیم دقیق» (Fine-tuning argument= FTA) صورتبندی کردند: در این برهان ادعا می شود که تنظیم دقیق جهان بر اساس خداباوری نامحتمل نیست، چراکه خداوند می‌ خواسته حیاتی بر روی زمین باشد و بنابراین، چنین روابط دقیقی را برای موجودشدن انسان و حیات طراحی کرده است. اما طبق خداناباوری، تصادف محض، این روابط و ثوابت را گرد آورده است؛ فرآیندی که بسیار نامحتمل است. حال که حیات و انسانی به وجود آمده است بنابراین تنظیم دقیق جهان، دلیلی بر ارجحیت خداباوری بر خداناباوری فراهم می ‌آورد. ثالثا حتی اگر نقد او را ویرانگر بدانیم، باید متذکر شد که این نقد به برهان نظم وارد می شود در حالی که برای اثبات خدا، براهین دیگری مطرح شده که از دقت و اتقان بیشتری برخوردارند. پس با نقد یک برهان، اصل اعتقاد زیر سوال نمی رود. رابعا حتی اگر فرض کنیم هیچ برهانی به سود خداباوری نداشته باشیم و نقد داوکینز نیز وارد شود، نهایتا باید «شکاک و ندانم‌گرا» بشویم نه ملحد و منکر خدا.(4) خامسا فارغ از نقد و بررسی قرائت الحادی داوکینز، خود نظریه داروین نیز از جهاتی مورد مناقشه قرار گرفته است که بررسی آن ها در این مجال نمی گنجد.
📚پی نوشت ها: 1. برای مطالعه بیشتر، رک: باربور، ایان، علم و دین، ترجمه خرمشاهی، فصل چهارم: زیست شناسی و الهیات در قرن19، انتشارات علمی فرهنگی. 2. برای آشنایی با تفصیل مطلب، بنگرید به فصل چهارم کتاب علم و دین، قسمت گرایش های متباعد در الهیات. 3. برای مطالعه بیشتر، رک: Dawkins, Richard, (2006). The God Delusion, London: Transworld Publishers, p. 121-122. Dawkins, Richard, (2006). The God Delusion, London: Transworld Publishers, p. 61. 4. برای مطالعه بیشتر، مراجعه شود به فصل اول از این کتاب ارزشمند: Plantinga, Alvin, (2011), Where the Conflict Really Lies: Science, Religion, and Naturalism, Oxford University Press. 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓سن تمییز چیست❓ 🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(18).mp3
4.65M
🔹حجه الاسلام پرسش و پاسخ اعتقادی جلسه 18 -علم غیب مطلق مختص خداست 🔰 @p_eteghadi 🔰
🎙 حضرت آیت الله العظمی " حفظه الله تعالی " 📿 نماز صبح را که خواندید، یازده بار سوره‌ی «قل هو الله احد» را بخوانید، شب وقت خواب هم یازده بار این سوره را بخوانید، بین روز هم که بیکارید، راه می‌روید، این سوره را بخوانید. ✨ این کار را انجام بدهید بعد روحتان می‌شود اکسیر احمر. ⁉️ یک روز می‌بینید شب شده، صد تا سوره‌ی «قل هو الله احد» خواندید؛ آن‌وقت این صد تا سوره چه می‌کند؟ 📖 اولا به حکم روایات متعدده هم از طرق عامه، هم از طرق خاصه، قرائت یک سوره ‌«قل هو الله احد» ثلث تورات، ثلث انجیل، ثلث زبور، ثلث قرآن، حساب می‌شود؛ آن وقت سه سوره که خواندید، خدا به رحمت واسعه‌اش اجر و و و را به شما می‌دهد. 🔻 همه را هم هدیه به کنید. 🔰 @p_eteghadi 🔰
منظور از اطوار سبعه چیست؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🎤برخی از عرفا با الهام گرفتن از آیه شریفه «وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوارا»(1) خلقت انسان را دارای هفت مرحله و دگرگونی می ‌دانند. این اطوار درجات و مراتب تودرتو و پنهانى روح و نفس انسانى است که در یکی از مشهورترین تقریرهای عرفانی عبارت است از: 1- طبع 2- نفس 3- قلب 4- روح 5- سرّ 6- خفى 7- اخفى روح انسان به خاطر برخورداری از سعه وجودی، دارای مراتب و درجاتی است که به حسب کارکرد روح و منزلتی که بدان نائل می شود متفاوت می شود. مرحوم امام(ره) لطائف سبعه را حجب نفس می داند که سالک، یکی پس از دیگری آن ها را کنار زده و به حقیقت مقصود نائل می شود. «بدان كه از براى سالك إلى اللّه و مهاجر از بيت مظلمه نفس به سوى كعبه حقيقى، يك سفر روحانى و سلوك عرفانى است كه مبدأ آن مسافت، بيت نفس و أنانيّت است و منازل آن، مراتب تعينات آفاقى و انفسى و ملكى و ملكوتى است كه از آن ها به حجب نورانيه و ظلمانيه تعبير شده: "إن للّه سبعين ألف حجاب من نور و ظلمة" يعنى انوار وجود و ظلمات تعين، يا انوار ملكوت و ظلمات ملك، يا ادناس ظلمانيه تعلقات نفسانيه و انوار طاهره تعلقات قلبيه. و از اين هفتاد هزار حجب نوريه و ظلمانيه، گاهى به طريق جمع، تعبير به هفت حجاب شده، چنان چه در خصوص تكبيرات افتتاحيه از ائمه اطهار وارد است كه در خرق هر حجابى تكبيرى فرموده. و در موضوع سجده به تربت حسينيه، روحى له الفداء، است كه سجده بر آن خرق حجب سبع كند. و عارف مشهور گويد: "هفت شهر عشق را عطّار گشت *‏ ما هنوز اندر خم يك كوچه ‏ايم" و در انسان صغير به «لطايف‏ سبعه‏» تعبير شده‏.(2) 📚پی نوشت ها: 1. نوح/ 14. 2. روح الله خمینی، شرح چهل حدیث، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، بیست و چهارم، 1380، ص 590. 🔰 @p_eteghadi 🔰
کی از موارد فاسد در عرفان های نوظهور، مورد شیطان گرایی است. لطفا در این مورد، در زمینه عقاید، علائم و اعمال شیطان پرستان توضیحاتی کامل بفرمایید. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🎤الف: «شیطان پرست» و یا به عبارتی «شیطان گرا» به کسی می گویند که اعتقادی به خدا و دین نداشته باشد، و به جای ستایش و پرستش خدا، گرایش، نیایش یا حتی پرستش شیطان را برگزیند. به طور خلاصه این ماجرا ابتدا در قرن 19 به شکل یک جریان اجتماعی علیه نظم اجتماعی، و نظام دینی مسیحیت انگلستان سربرآورد، و مورد حمایت سرمایه داران آمریکا و یهود قرار گرفت، سپس به صورت عقاید جادوگری درآمد و آنگاه در اواخر قرن بیست به یک مکتب و جریان معنویت ضد مسیحیت تبدیل شد. مدرس شیطان گرایی مدرن، شخصی به نام «آنتوان ژاندور لاوی» (1930-1997) بود، «آنتوان لاوی» عقاید شیطانی خود را در سه قالب موسیقی، سینما، و کتاب تبلیغ کرد. «لاوی» معتقد است شیطان وجود خارجی ندارد، ولی شیطان و شیطنت در سرشت هر انسانی وجود دارد؛ بنابراین مراسم شیطانی این گروه همراه با اعمال جنسی انجام می گیرد، محور شیطان پرستی، جسم و بدن انسان و لذات بدنی است، و نوعی انسان محوری ولی با محوریت بدن انسان تحلیل می شود. ⏺بخشی از عقاید شیطان پرستان در انجیل شیطانی: شیطان به جای ریاضت، نماینده افراط است، شیطان به جای این که نشان دهنده توهمات معنوی باشد، نماینده زندگی مادی است. شیطان آن چه را که ادیان گناه می نامند، عواملی برای ارضای نیازهای فیزیکی، حسی و ذهنی می داند. شیطان بهترین دوست کلیساست زیرا آن را سال ها مشغول کرده است. در نظر شیطان پرستان محور عالم هستی خود انسان است، بنابراین آن ها خدایی برای پرستش قائل نیستند و منکر دنیای دیگرند. ب: علائم شیطان پرستان علائم آنان برخلاف طبع و میل سلیم است، و گاه کارهای آن ها بسیار زننده و مشمئز کننده می شود. از مشخصه های ظاهری شیطان پرستان پوشیدن لباس های ناهمگون نامرتب، به رنگ مشکی و تیره است. آرایش های متفاوت سر و صورت حرکات و رفتارهای زننده و خشونت بار، استفاده از مواد مخدر و انجام مراسم مبتذل جنسی، جزء کار روزانه شیطان پرستان است. تیپوسی، تاج خروسی، آناناسی، دم اردکی، حال کارتنی، و سیخ تو پریز از مدل موهای شیطان پرستی است. ج: مراسم و اعمال «عشای سیاه» آیین اصلی همه گروه های شیطانی است که دنباله رو مراسم عشای کاتولیک است، با این تفاوت که به جای نام خدا، نام شیطان و دیوهای مختلف ادا می شود، و هم چنین توهین های زیادی به حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) می کنند. این آیین توسط یک شماس و یک خادم و نیز با استفاده از چند شمع، ستاره وارونه، جامی پر از شراب، یک زنگ و شمشیر، یک آب فشان یا آلت مردانه و یک صلیب وارونه اجرا می شود. قربان گاه عشای سیاه یک زن عریان است و شرکت کنندگان لباس های سیاه و کلاهی بلند به تن می کنند. تجمع در اتاق های تاریک، شنیدن موسیقی های تند و زننده، آرایش های زنانه برای مردان، خوردن خون، استعمال مواد مخدر و مشروبات الکی، پناه بردن به غارها و تاریکی ها برای فریادکشیدن، و نیز در برخی مراسم خوردن و آشامیدن میوه های فاسد، خوردن نوزادان و خوردن ادار و مدفوع، خون مردار، هم جنس بازی، و ایجاد جراحت در بدن به خصوص انگشتان پا با استفاده از وسایل تیز مانند چاقو و تیغ. پرستش و نیایش با شیطان، تمسخر ادیان الهی به ویژه احکام و شریعت، ضدیت با مسیحیت و مراسم نماز سیاه که شبیه عشای ربانی مسیحیت است از اعمال دیگر آنهاست. د: موسیقی شیطان پرستان «رپ»، «راک» و «هوی متال» یا «متالیکا»، از سبک های جدید موسیقی شیطان پرستان است. در موسیقی «متال»، از رکیک ترین الفاظ استفاده می شود و مخاطب را به نفرت، پرخاشگری، مرگ، سرعت، بی نظمی، وهم، قتل و تجاوز به عنف و محارم و به طور کلی به پوچی و نابودی دعوت می کند.(1) 📚پی نوشت: 1. برای اطلاع بیشتر ر. ک: گریوانی، مسلم، عرفان واره ها تبار شناشی و نقد مبانی فکری، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1396، صص221-238. 🔰 @p_eteghadi 🔰
ادعیه توصیه شده توسط امام عصر.mp3
1.78M
⁉️ادعیه توصیه شده توسط امام عصر عج چه دعاهایی میباشد ؟وتو این زمینه چه کتابی توصیه شده است ؟ ⭕️پاسخ: استاد ابراهیم 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻⭐️ ▪️توصیه های عالم ربانی و فقیه اهل البیت حضرت علامه آیت الله حاج ادام الله ظله الوارف در ایام و توصیه به یک دستور از کتاب شریف . 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همراهیِ خرد با دانش.mp3
1.18M
. 💠 🔊 🔸 همراهیِ خرد با دانش : 🔅 اى هشام! خرد با دانش همراه است؛ پس خداوند فرمود : «و اين مَثَلْها را براى مردم مى‌زنيم ؛ و(لى) جز دانشورانْ آنها را درنيابند» . اى هشام ! پس خداوند كسانى را كه تعقّل نمى‌كنند سرزنش كرده و فرموده است: ▫️ «و چون به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است پيروى كنيد، مى‌گويند: نه، بلكه از چيزى كه پدران خود را بر آن يافته ايم، پيروى مى‌كنيم. آيا هر چند پدرانشان چيزى را درك نمى‌كرده و به راه صواب نمى‌رفته اند (باز هم در خور پيروى‌هستند)؟» ▫️ و (خداوند )فرمود : «و مَثَل (دعوت كننده) كافران، مَثَل كسى‌است كه حيوانى را كه جز صدا و ندايى (مبهم، چيزى) نمى‌شنود، بانگ مى‌زند. (آرى، )كرند، لال اند، كورند (و) درنمى‌يابند»؛ ▫️ و فرمود: «و برخى از آنان، كسانى‌اند كه به تو گوش فرا مى‌دهند. آيا تو كران را ـ هر چند درنيابند ـ شنوا خواهى كرد؟» ▫️ و (خداوند) فرمود: «آيا گمان دارى كه بيشترشان مى‌شنوند يا مى‌انديشند؟ آنان جز مانند ستوران نيستند، بلكه گمراه ترند»؛ ▫️ و فرمود: «(آنان، به صورت )دسته جمعى، جز در قريه هايى كه داراى استحكامات اند يا از پشت ديوارها با شما نخواهند جنگيد. جنگشان ميان خودشان سخت است. آنان را متّحد مى‌پندارى؛ و(لى) دلهايشان پراكنده است؛ زيرا آنان مردمانى‌اند كه نمى‌انديشند». 📚 الکافی: ج۱، ص۳۰، ح۱۲ 🎤 ، ⏱ 9 دقیقه 🔰 @p_eteghadi 🔰