eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.8هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
72 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
اسلام چگونه وارد «اندلس» شد و چگونه سقوط کرد؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
اسلام چگونه وارد «اندلس» شد و چگونه سقوط کرد؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
⏺"اندلس" بخشی از شبه جزیره "ایبری" است که کشور پرتقال و اسپانیا در آن وجود دارد. این منطقه در جنوب غربی اروپا واقع شده و قاره اروپا و آفریقا را به هم متصل می کند. مردم این منطقه تا قبل از قرن ششم میلادی رومی بودند اما پس از مدتی، قومی با عنوان "ویزیگوتها" به رومیان حمله نموده و این منطقه را تصرف کردند. این قوم با ظلم، ستم و جنایت علیه مردم، آنان را در تنگنا و فشار قرار دادند به گونه ای که مردم این منطقه منتظر راه نجاتی بودند تا از دست "ویزیگوتها" خلاصی یابند. ⤴️با ورود اسلام به این منطقه و شکست "ویزیگوتها" از اعراب مسلمان، مردم این منطقه به سرعت اسلام را پذیرفتند و اسلام در آن جا فراگیر شد. در اواخر قرن اول در دولت "بنی امیه"، "طارق بن زیاد" که دست به فتوحات در آفریقا زده بود از تنگه ای که آفریقا را به اروپا وصل می نمود و بعدها به نام خود "طارق"، تنگه "جبل الطارق" نامیده شد با لشکریانش به منطقه "جزیره ایبری" آمدند(1) و در نبرد با "ویزیگوتها" این منطقه را تصرف نموده و مردم را از ظلم و ستم حاکمان مستبد این سامان رهایی بخشیدند. اسلام در این منطقه ترویج شد و تا 800 سال بر "اندلس" ، اسپانیای امروزی حاکم بود اما با مشکلاتی که بعدها برای مسلمانان به وجود آمد اسلام "اندلس"، رو به افول گذاشت تا این که از بین رفت و اکنون قدرت در دست مسیحیان است. عوامل متعددی در این میان وجود داشت که حکومت اسلامی "اندلس" را به سقوط کشانید. مهمترین عامل در مرحله اول جنگ نرم و سپس عملیات نظامی، جنگ سخت بود. جنگ نرم را میتوان در گسترش میگساری ، ترویج روابط نامشروع ، روی آوردن جوانان به لهو و لعب دانست. در این میان خیانت افسران مسلمان و خود فروخته قابل توجه است. ⏺یکی از این افسران خائن به ملت و دین اسلام "براق بن عمار" است. او با نفوذی که به دربار فرمانروا و حاکم "قرطبه" داشت توانست جایگاه خاصی را برای خود فراهم نماید. "براق" خود را به "کلیسا" و "پاپ" فروخته بود و در ظاهر رابط پیامهای سلاطین و حاکمان مسلمان و مسیحی بود اما در حقیقت به عنوان عنصری خائن و جاسوس "واتیکان" فعالیت داشت. روزی در جلسه کوچکی با حضور دو نفر از بزرگان مسیحیت و فرمانده سپاه مسیحیان، "براق بن عمار" را در جریان جنگی تمام عیار علیه مسلمانان قرار دادند. آنان انگیزه خود را باز پس گیری کشورشان از مسلمانان مطرح نمودند و از "براق" خواستند تا در این امر آن ها را یاری دهد. "براق" که در میان مسلمانان "اسپانیا" بزرگ شده بود و از روحیه ى آنان کاملاً آگاه بود، گفت: «جنگ شما با مسلمان ها در شرایط فعلى اشتباه است و سپاه و قدرت "اروپا" هر چه باشد، نمى تواند در برابر مسلمان ها بایستد؛ زیرا مسلمانان هرگاه مذهب و آیینشان را در خطر ببینند، سرسختانه از آن دفاع مى کنند و دشمن را هر که باشد نابود مى کنند. از این رو، نخست باید شور فداکارى و دین دارى و شجاعت را در مسلمان ها سست کرده، آن گاه آنان را از پاى درآورید. بهتر است هم اکنون قرار داد صلحى با سه اصل مهم به آن ها پیشنهاد نمایید: 1. آزادى مذهب 2. آزادى آموزش و پرورش 3. گسترش روابط تجارى و بازرگانى "براق بن عمار" به آنان گفت زمانی که آزادی مذهب را مسلمانان پذیرفتند کشیشان شما به راحتی می توانند جوانان مسلمان را به دین خود سست و بی عقیده کنند. زمانی که آموزش و پرورش آزاد شد شما می توانید با برگزاری کلاس و مدارس فرزندان مسلمان را به دین و کیش خود درآورید و از لحاظ آموزشی و تحصیل در دستان شما قرار می گیرند. در معاملات و مراودات تجاری با آنان بر اثر نشست و برخاست و رفت و آمد با شما می توانید آنان را به میخواری و باده گساری که در بین آن ها ممنوع است ترغیب نمایید در این صورت است که به راحتی آنان را مانند گوسفند برانید و همانند خرگوش شکار کنید این سه روش در مجمع عمومی مسیحیان تصویب شد. آن گاه به دربار "مالک بن عباد" حاکم "قرطبه" فرستاده شد.» (2) "مالک" پیشنهاد را در جلسه امیران شهرها، مطرح کرد که آنان صلح نامه را پذیرفتند و بدین سان با مزدورى و خیانت یک افسر مسلمانِ دین فروش، بر سر مسلمانان آن چه نباید مى آمد، آمد. این عنصرِ خودباخته، بعدها، آخرین خوش خدمتى اش را نیز به لشگریان مسیحى نشان داد و با دسیسه بازى هایش موفق شد، یکى از پطرس ها به نام "شیل" را به عنوان «افسر رشید ارتش» به "مالک بن عباد" معرفى کند. او هم به این منظور که سربازان مسلمان از چگونگى تجهیزات نظامى مسیحیان و فنون جنگى شان آگاه شوند، وى را به عنوان «مشاور نظامى» استخدام نمود و به او اجازه داد هر که را صلاح مى داند، براى آموزش نظامى به خدمت ارتش مسلمانان وارد کند. با این نقشه خائنانه، ارتش اسلام هم یکسره در اختیار مسیحیان قرار گرفت.3)
پرسمان اعتقادی
⏺"اندلس" بخشی از شبه جزیره "ایبری" است که کشور پرتقال و اسپانیا در آن وجود دارد. این منطقه در جنوب غ
❇️پس از خیانت های مکرر "براق بن عمار" افسر مسلمان خائن، مسلمانان "اندلس" غرق در فساد و میخوارگی و بی بند وباری شدند. دختران اروپایی در میان جوانان مسلمان در مهمانی های شبانه به سر می بردند غافل از این که چه سرنوشت شومی در انتظار آنهاست. کم کم باورها و اعتقادات دینی مردم کم رنگ شد مساجد و نمازخانه ها محل حضور پیرمردان و پیر زنان شد. جوانان به لهو و لعب مشغول بودند. امر آموزش و پرورش جوانان در دست مسیحیان بود. نیروهای نظامی مسلمان تحت امر و سیطره مسیحیان بودند. از هر نظر که ملاحظه کنید حکومت اسلامی "اندلس" در ضعف و انحطاط شدیدی قرار داشت اکنون جامعه اسلامی در مبارزه جنگ نرم خود را باخته بود و مسیحیان از این مرحله به سادگی هر چه تمامتر گذر کردند و اکنون نوبت به جنگ سخت و نبرد نظامی بود. در این بین، جنگ ها و مبارزات مسلحانه علیه مسلمانان آغاز شد با توجه به ضعف سیاسی، دینی و نظامی مسلمانان، شهرهای مسلمان نشین یکی پس از دیگری با حمله نظامی مسیحی سقوط می کرد. مسیحیان پس از فتح "اشبیلیه" (سویل) و چند شهر دیگر بر "قرطبه" دست یافتند. سپس مسجد جامع "قرطبه" را که بنایى بى مانند و از آثار تاریخى مسلمانان بود با خاک یکسان کردند و محل آن را مرکز فساد قرار دادند. کتابخانه عمومى "قرطبه" را که بیش از 80 هزار جلد کتاب داشت، به آتش کشیدند و چهار هزار نفر از ساکنان آن جا را قتل عام کردند. آن گاه بسیارى از دوشیزگان اشراف و بزرگان مسلمانان را در میان امیران ارتش مسیحى تقسیم نمودند. و در حدود سه قرن بعد، تمام "اندلس" به دست مسیحیان افتاد و اسلام در این منطقه از بین رفت.(4) این بود سرنوشت کشور و مردمی که دست از اعتقادات و باورهای دینی خود برداشته و رو به سوی فساد و بی بندباری آوردند و در جنگ نرم دشمن شکست مفتضحانه ای خوردند. پس باید هوشیار باشیم که این سرنوشت برای ما مردم مسلمان ایران تکرار نگردد «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم»؛ خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.(5) 📚پی نوشت ها: 1. لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب، ترجمه محمد تقی فخر داعی گیلانی، انتشارات علمی، تهران، 1334ش، ص 331. 2. محقق، سید علی، اندلس سرزمین خاطره ها، انتشارات علی ابن ابی طالب، 1361ش، قم، ص 72. 3. همان، ص 73. 4. همان. 5. رعد/ 11. 🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از قاصدک
🔴 1میلیون تومان برای یک نفر 🔴 💰جایزه اولین قرعه‌کشی هفتگی فقط تا ساعت 20 فردا فرصت دارید با عضویت در کانال و خرید شارژ از پرداخت ایتا برنده اولین جایزه یک میلیون تومانی باشید: https://eitaa.com/joinchat/2001600546C318f205945 «ضمنا هرشب به قید قرعه به 10 نفر از اعضای کانال هدیه نقدی تقدیم می‌شود» 🔰کانال رسمی شارژ همراه با ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2001600546C318f205945
اطاعت نماز.mp3
1.47M
🔹اطاعت نماز 🔸آیت الله 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 به خرج كردن دو چندان، گرفتار می شوی! 🔅 : 🔸 «ما مِن عَبدٍ يَبخَلُ بنَفَقَةٍ يُنفِقُها فيما يُرضِي اللّهَ إلاّ ابتُلِيَ بأن يُنفِقَ أضعافَها فيما أسخَطَ اللّهَ» . 🔹 «هيچ بنده اى نيست كه از خرج كردن چيزى در راهى خدا پسندانه بخل ورزد، مگر اينكه به خرج كردن دو چندانِ آن در راهى خدا ناپسند گرفتار شود». 📚 بحار الأنوار : ج ٧٨ ص ١٧٣ ح ١٢ 🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 اصلاح فکر 💠 ❓بعضی‌ها سوال می‌کنند: فکر خود را چگونه اصلاح کنیم؟ به این شکل. از اینجا: فکر خوب داشته باشید. مثلا فکر خدمت به خلق. ❌نگو اگر این ماشین، یک مرتبه دیگر بوق زد، شیشه‌اش را می‌شکنم!! یا همسایه‌ی طبقه‌ی بالا، اگر سر و صدا کرد، می‌روم به در خانه‌اش لگد می‌زنم!! نه، فکر خود را اصلاح کن و امتیاز بگیر، عمل شما هم اصلاح می‌شود. 👈اگر می‌خواهید به معدن نیکی‌ها برسید فکر خود را نیک کنید. همیشه در فکر خدمت به خلق باشید. همیشه در این فکر باشید که مفسده‌ای را برطرف کنید. بین دو نفر که با هم درگیر شده‌اند را اصلاح کنید. اتّحاد و همبستگی ایجاد کنید. نه اینکه کنار شخصی بنشینید و بگویید فلانی حقّش بود، کاش بیشتر جواب او را داده بودی! ♨️این زبان، زبان شیطان است. اینها را اصلاح کنید. اصلاح عمل انسان، از سرچشمه‌ی آن، که فکر است باید صورت بگیرد. 🔰 @p_eteghadi 🔰
چه مواردی در روزی دخیل و سهیم اند؟ آیا توکل بر خدا و رازق بودن خدا کافی است یا تلاش هم می خواهد؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🎤برای رسیدن به جواب سوال خود به این چند نکته مهم توجه بفرمایید: 1- خدا در قرآن می فرماید: «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى»؛ و اين كه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست آنقدر نصیب انسان می شود که تلاش می کند(1) پس نقش تلاش و کوشش را در به دست آوردن روزی نباید فراموش کرد. 2- قرآن می فرماید رزق و روزی همه موجودات بر عهده خدا است نه این که برای آن تلاش نکنیم بلکه نباید غصه به دست آوردن آن را بخوریم و برای آن حرص و طمع نداشته باشیم: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ»؛ و هیچ جنبنده در زمین نیست جز آن که روزیش بر خداست و خدا قرارگاه (منزل دائمی) و آرامشگاه (جای موقت) او را می‌ داند، و همه احوال خلق در دفتر علم ازلی خدا ثبت است.(2) 3- انسان مکلف است که روزی حلال کسب کند اگر انسان به سمت روزی حرام میل پیدا کرد از روزی حلال او کم می شود و جایگزین روزی حلال، روزی حرام می شود و در قیامت بازخواست نیز می شود. امام هادي (علیه السلام) مي ‌فرمايد: «إِنَّ الْحَرَامَ لَا یَنْمِی وَ إِنْ نَمَی لَا یُبَارَکُ لَهُ فِیهِ وَ مَا أَنْفَقَهُ لَمْ یُؤْجَرْ عَلَیْهِ وَ مَا خَلَّفَهُ کَانَ زَادَهُ إِلَی النَّار»؛ همانا [مال] حرام، افزایش نمی ‌یابد و اگر افزایش یابد، برکتی در آن نیست و اگر آن را انفاق کند، پاداشی نمی ‌برد، و آنچه بر جای می ‌گذارد، توشه‌ اش به سوی آتش خواهد بود.(3) 4- انسان در دنیا با مشکلات و امتحان هایی روبرو است که برای انسان های مؤمن این امتحانات بیشتر از دیگران است و مخصوصا در بحث رزق و روزی و کسب حلال این امتحانات برای مؤمنین بیشتر می شود تا جایی که می فرماید: عبادت 10 جزء است که 9 جزء آن کسب روزی حلال است. پس انسان باید بر این امتحان الهی بسیار صبور باشد و تلاش خود را برای سربلند بیرون آمدن از این امتحان بنماید. رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «العباده عشرة اجزاء تسعة أجزاء في طلب الحلال»؛ عبادت ده جزء دارد كه نه جزء آن درآمد حلال است».(4) 5- خدا در قرآن می فرماید : هر کس که تقوای الهی را پیشه کند خدا راه بیرون رفت از مشکل را برای او می گشاید و هر کس بر خدا توکل کند خدا او را کفایت می کند: «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکلِّ شَی ءٍ قَدْراً»؛ و هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند، و او را از جایی که گمان ندارد روزی می رساند، و هر کس بر خدا توکل کند کفایت امرش را می کند، خداوند فرمان خود را به انجام می رساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است.(5) پس در بحث رزق و روزی، همه این فاکتورها را باید در نظر گرفت و دانست که در محضر خدا هستیم و برای تقرب به او زندگی مؤمنانه داریم. 📚پی نوشت ها: 1. نجم/ 39. 2. هود/ 6. 3. کلینی، الکافی، اسلامیه، تهران، 1404، ج 5، ص 125، ح 7. 4. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، اسلاميه، ج 2، ص 184، ح 6. 5. طلاق/ 3. 🔰 @p_eteghadi 🔰
اسلام نظرش درباره آزادی چی هست؟ آیا مخالف آزادی است یا موافقش؟ منظورم آزادی بیان در سیاست و دین هست یعنی این که هر کسی بتواند عقیده خودش را بگوید. اگر موافق آزادی هست، چرا همین که کسی بگوید اسلام را قبول ندارد، مرتد می شود و باید او را کُشت؟! 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
اسلام نظرش درباره آزادی چی هست؟ آیا مخالف آزادی است یا موافقش؟ منظورم آزادی بیان در سیاست و دین هست
برای پاسخ به پرسش مورد نظر توجه شما را به این نکات جلب می کنیم: 1. آزادي بيان يکي از مهمترين و با ارزش ترين حقوق و خواسته هاي هر جامعه خصوصا جوامع اسلامی است اما اين واژه از جهات متعددي دچار ابهام بوده است. از این رو، نخست باید آزادی بیان را تعریف نمود. تعاريف متعددي از آزادى بيان(Freedom of speech) ارائه گرديده است. در يک تعريف، آزادي بيان عبارت است از «آزادى افراد در بيان عقيده و ايراد نطق و خطابه بدون ترس از دخالت دولت».(1) و در تعريفي ديگر «آزادي بيان بدين معنا است كه آدمی علی رغم این که به خاطر داشتن عقيده مخالف -چه در امور ديني و چه در امور سياسي- نبايد مورد تعقيب قرار گيرند، بايد بتواند عملاً عقيده خود را ابراز نمايد و براي اثبات و احيانا به دست آوردن همفكران ديگر، درباره آن تبليغ كنند.»(2) 2. تردیدی نیست که طرح و تعارض انديشه هاي مختلف، از نظر علمي و سياسي، موجب رشد علم و افكار جوامع بشري است و مي تواند منافع زيادي را براي فرد و اجتماع در برداشته باشد. چنانكه سلب اين آزادي موجب ركود افكار و علوم بشري بوده و حركت تكاملي جامعه و افراد را مختل خواهد ساخت. ممنوع كردن انسان از اين نعمت الهي بزرگترين تجاوز به طبيعي ترين و فطري ترين حق انساني او مي باشد. از این منظر، شهيد مطهري آزادي بيان را به عنوان يگانه راه نجات اسلام در طول تاريخ و نظام جمهوري اسلامي در آينده مي داند: «هر كس مي بايد فكر و بيان و قلمش آزاد باشد و تنها در چنين صورتي است كه انقلاب اسلامي ما راه صحيح پيروزي را ادامه خواهد داد ... اگر در جامعه ما محيط آزاد برخورد آرا و عقايد به وجود بيايد به طوري كه صاحبان افكار مختلف بتوانند حرف هاي شان را مطرح كنند و ما هم در مقابل، آراء و نظريات خودمان را مطرح كنيم، تنها در چنين زمينة سالمي خواهد بود كه اسلام هر چه بيشتر رشد مي كند.»(3) 3. اسلام براي آزادي بيان، اصالت و قداست ممتازي قائل شده است و آن را به رسميت شناخته و از آن به عنوان ابزاري براي شكوفايي انديشه و رشد و تعالي مادي و معنوي بشر ياد مي کند. آيات فراوانى از قرآن كريم در مورد تعقل، تفقه، گفت‏وگو به طريق احسن، گزينش بهترين سخن، امر به معروف و نهي از منکر، مشورت، نقل ديدگاه هاي مخالفين و موافقين و... وارد شده است كه هر يك نمونه روشنى از آزادى بيان شمرده مى‏شوند. در ادامه، برخی از این آیات را مرور می کنیم: الف. برهان طلبي: قرآن در برخورد با مخالفان، آنان را به «بيان» دلايل خود فرا مى‏خواند: «قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»(4) ب. نهي از کتمان حقيقت: خداوند در موارد متعدد، کساني که از روي هوس يا ترس و طمع ، به کتمان حق و خودسانسوري روي مي آورند را نکوهش کرده و خواستار تبيين حقايق است: «لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُون»(5). مسلماً لزوم بيان حق و ممنوعيت کتمان، با آزادي بيان در تلازم است و گرنه جايي براي نکوهش از کتمان و لزوم بيان باقي نخواهد ماند. ج. گزينش بهترين: خداوند به کساني که پس از شنيدن سخنان مختلف بهترين را بر مي گزينند ، مژده هدايت و برخورداري از تعقل را مي دهد: «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الألبابِ».(6) تنها در فضاي آزادي انديشه و بيان ، شنيدن سخنان و ديدگاههاي مختلف و انتخاب بهترين امکان پذير است؛ اگر آزادي بيان نباشد، طبعاً گفته هاي مخالف امكان بروز ندارد تا مردم آن را شنيده ودست به مقايسه، انتخاب و پيروي از بهترين نمايند. د. جدال احسن: اسلام همواره پيروان خويش را به اين مهم توجه داده است كه در مناظره و روياروئي هاي علمي خويش، مجادلة نيكو را در پيش بگيرد تا حقايق به صورت روشن و شفاف براي همگان آشكار شود. در اين زمينه در قرآن كريم مي خوانيم: «ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِي أَحْسَنُ»؛ یعنی: «با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن!»(7) و «وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْكِتابِ إِلاَّ بِالَّتي‏ هِي أَحْسَن»؛ یعنی: «با اهل كتاب جز به روشى كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد.»(8) تعبير به «احسن»، تعبير جامعي است كه تمام روش هاي صحيح و مناسب مناظره و مباحثه را چه در لفظ و چه در محتواي سخن و چه در آهنگ گفتار و حركات ديگر در بر مي گيرد.