eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.2هزار ویدیو
67 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سؤال: حقیقت حجاب و رابطه آن با عفاف چیست؟ (برخی افراد باحجاب عفیف نیستند و بالعکس، پس ملاک دین در این مسأله کدام است؟) 👇👇👇
✅پاسخ: برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید مقدماتی ذکر شود: ۱ـ حقیقت حجاب: این واژه در اصل لغت به معنای «حائل و مانع» است؛ از اینرو هر چیزی که چیز دیگر را بپوشاند یا هر مانع و فاصل میان دو یا چند چیز را «حجاب» گویند.1 استعمال کلمه «حجاب» به معنای پوشش انسان، در اصطلاح فقهای قدیم رایج نبوده، بلکه از واژه «ستر» استفاده می‌کردند که مربوط به احکام پوشش برای انسان اعم از مرد و زن است. اما به مرور زمان، اصطلاح «حجاب» در مورد پوشش مخصوص زنان رایج شد به این معنا که زنان در معاشرت با مردان، مو و بدن خود را بپوشانند و به جلوه‌گری و خودنمایی نپردازند.2 پس حجاب در شرع مقدس اسلام، شامل دو رکن است: ۱ـ پوشاندن محدوده هایی از بدن؛ ۲ـ عدم تبرّج و خودنمایی در افعال و رفتار اعم از پوشش، نگاه، کلام، راه رفتن و ... این دو رکن حجاب، در سوره نور آیه 31، آمده که خداوند در خصوص پوشيده بودن زن از مرد نامحرم فرموده است:« «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ ابْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ الَّا ما ظَهَرَ مِنْها وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ الَّا...؛ و به زنان مؤمن بگو: ديدگان خويش را (از نگاه هوس آلود) فرو گيرند و دامان خويش را حفظ كنند و زيور خويش را آشكار نكنند، مگر آنچه پيداست و مقنعه‏‌هاى خويش بر گريبانها بيندازند و زيور خويش را آشكار نكنند مگر برای...» فلسفه حجاب نیز در قرآن کریم، ایجاد فضایی أمن در جامعه برای زنان بیان شده است که البته امنیت روانی برای مردان را هم به دنبال خواهد داشت. در سوره احزاب آیه 59 خداوند می فرماید: « يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ...؛ اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها (روسرى‏هاى بلند) خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براى اينكه ( آلودگان و زنان ناشایسته) باز شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است... ». ۲ـ حقیقت عفاف «عفاف» و «عفت» در لغت به معنای «مناعت و خویشتن داری» است؛3 یعنی حاصل شدنِ حالتی در درون انسان که بواسطه آن از غلبه و تسلّط شهوت جلوگيرى مى‏‌شود.4 خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ لْيَسْتَعْفِفِ‏ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‏؛ آنانكه قدرت تزويج ندارند خود نگه‏دارى و عفّت پيش گيرند تا خدا از فضل خويش آنها را بى‏نياز گرداند»(نور/33). هدف الهی نیز از ارسال رسل و انزال کتب، تربیت انسان کامل است که برابر حرام‌های الهی و اعمال ناشایست خود کنترلی و خویشتن‌داری داشته باشد؛ یعنی عفیف باشد. انسان عفیف، کسی است که با تمرین و ریاضت، حالتی از عفت و مناعت را برای خود ایجاد می‌کند که می‌تواند به کمترین هر چیزی اکتفاء کند و خود را از طغیان شهوت و امیال حیوانی نگه دارد.5 البته عفت دارای شدت و ضعف است و درجات آن برای انسان‌های مختلف متفاوت است؛ چه بسا یک فرد در تمام افعال و رفتار خود اعم از نگاه، کلام، پوشش، تغذیه و ... عفیف باشد یا فقط در برخی از امور ملکه عفت برایش حاصل شده باشد. چنانچه در قرآن کریم به مصادیق گوناگون عفت از جمله: خویشتن داری در اظهار فقر6، قناعت7، پاکدامنی8 و پوشش سراسری9 اشاره شده است. علمای اخلاق نیز عفت را در دو مفهوم عام و خاص بکار برده‌اند؛ مفهوم عام آن، خویشتن‌داری برابر هر گونه تمایل افراطی و نفسانی است و مفهوم خاص آن، خویشتن‌داری برابر تمایلات بی بند و باری جنسی است.10 خواجه نصیر الدین طوسی، «عفت» را همان تهذیب قوه شهوت می‌داند.11 ملااحمد نراقی نیز اعتدال قوه شهوت را به «عفت» تعبیر می‌کند که همان مطیع و منقاد شدنِ قوه شهویه برای قوه عاقله است.12 رابطه حجاب و عفاف عفاف و حجاب در اکثر موارد با هم استعمال می‌شوند ولی مترادف نیستند، چه رابطه‌ای بین این دو موضوع هست؟ آیا رابطه علت و معلول دارند یا رابطه باطن و ظاهر؟ یعنی آیا حجاب ظهور عفاف است؟ 👇👇👇
با توجه به توضیحاتی که در مورد حقیقت حجاب و عفاف داده شد، روشن می‌گردد که حجاب می‌تواند علامت عفاف باشد، اما این به معنای رابطه ضروری و تلازم علی و معلولی بین آن دو نیست. عفت بر خلاف پوشش وحجاب، امر پنهانی و باطنی است که ظهور و علامت آن، انجام اعمال شایسته، مثل پوشش کامل، محدود کردن اعمال جنسی به ازدواج و ... است؛ بنابراین ملکه عفت نمی‌تواند تصنعی باشد، اما علامت و هر چیزی که ظهور دارد، می‌تواند ساختگی و منافقانه باشد. مانند اینکه برخی از زنان، حجاب دارند؛ یعنی میزان لازمی که در شرع مقدس دستور داده شده را می‌پوشانند، اما عفیف نیستند؛ زیرا حجاب آنها به گونه‌ای تحریک کننده و مهیّج است که نوعی خودنمایی و جلوه گری محسوب می‌شود. در مقابل، برخی زنان غیر محجبه که حدود شرعی برای پوشش را رعایت نمی‌کنند، اما عفیف هستند به معنای عام کلمه که در بالا به آن اشاره شد؛ زیرا عفاف به این معنا از فطرت سرچشمه می‌گیرد و بهترین عامل برای کنترل اعمال و رفتار است13 و منوط به دستور دین نیست. پس عفت و حجاب واقعی رابطه حقیقت و ظاهر دارند، به طوری که حجاب علامت عفت است و آنچه در نظام دینی اولویت دارد عفاف است، به همین جهت اولین آیه حجاب در سال پنجم14 هجری نازل شده که مربوط به زنان پیامبر است، اما بحث عفت از موضوعات اولیه دین بود و همچنین آیات مربوط به حجاب در مقایسه با آیات راجع به عفاف کمتر است. در مورد رابطه حجاب و عفاف به معنای خاص که همان ترک گناه جنسی است، می‌توان گفت؛ هرچند که میل به پوشش و حجاب امری فطری و ثمرۀ حیا است؛ حیایی که در روایات اسلامی همراه و قرین عقل قرار داده شده است،15 اما اگر به هر دلیلی نور عقل کمرنگ گردد16 و شهوت غالب شود، بی‌حیایی و به دنبال آن بی‌عفتی و تن دادن به گناه جنسی بروز می‌کند که نشانة بارز آن بی‌حجابی است. از نظر اسلام، حجاب شامل پوشش ظاهری، تقوا و عفاف درونی است17. رابطه میان عفاف به معنای خاص و حجاب را می‌توان بدین گونه ترسیم کرد که هر عفافی حجاب است، ولی هر حجابی عفاف نیست؛ پس اگر کسی با داشتن پوشش ظاهری به تبَرّج و خودنمایی بپردازد و موجب تحریک جنسی در مردان نامحرم گردد، حکم حجاب را رعایت نکرده است. در این صورت نه تنها خودش عفیف نیست، بلکه عفت مردان را نیز مورد تهاجم قرار داده و امنیت روانی آنها را مخدوش کرده است. نتیجه: ۱ـ حقیقت حجاب در اسلام، فقط محدود به پوشاندن میزان لازمی از بدن که در شرع مقدس، معین شده، نیست، بلکه عدم تبرّج و خودنمایی را هم شامل می‌شود. ۲ـ عفت به معنای خاص، ملکه‌ای نفسانی است که سبب ترک گناه جنسی می‌شود. ۳ـ رابطه حجاب و عفاف، رابطه باطن و ظاهر است، حجاب حقیقی، علامت و نشانة عفاف است. ۴ـ اگر متولیان امور فرهنگی بخواهند جامعه‌ای باحجاب داشته باشند، باید توجه کنند عفاف، حجاب تولید می‌کند و حجاب سبب تثبیت و محکم شدن عفاف می‌شود. چنان که ایمان، عمل صالح ایجاد می‌کند و عمل صالح نیز سبب افزایش و تقویت ایمان می‌شود. ۵ـ هدف از وجوب حجاب در اسلام، حفظ افراد جامعه از گناه جنسی و محدود کردن غریزه جنسی در چارچوب خانواده است، پس اینکه برخی زنانِ باحجاب، آلوده به گناه جنسی‌اند و برخی زنان بی‌حجاب نیز پاک از چنین گناهی هستند به این دلیل است که : 1. زنان آلوده به گناه جنسی، عفیف نیستند؛ پس حجاب آنها، به معنای حقیقی حجاب نیست. 2. حجاب، علت تامه برای پیشگیری از گناه جنسی نیست، بلکه می‌تواند یکی از موانع مؤثر در این امر باشد. 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: اگر خداوند عادل است چرا به همه افراد به طور یکسان عنایت ندارد؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: براى پاسخ به این پرسش ابتدا مفهوم ومعنای عدل بیان می‌شود: واژه عدل در لغت به معنای قصد در امور و نقطه مقابل جور است1 و در عرف به معناى رعایت حقوق دیگران در برابر ظلم (تجاوز به حقوق مردم) است. عدل، نقطه مقابل «ظلم» است؛ بنابراين، جامع‌‏ترين معناى عدل، «نهادن هر چيز در جايگاه ويژه آن» است.2 در حديثى از امام على عليه‌السلام، به اين معناى جامع، اشاره شده است: «العَدلُ يَضَعُ الأُمورَ مَواضِعَها. عدل، قرار دادن امور در جايگاه‌‏هاى خود است.»3 واژه عدل در اصطلاح دارای معانى گوناگونی است، مانند متوازن بودن اجزای یک مجموعه، رعایت حقوق افراد ، نفی تبعیض و...؛ اما معنایى که از عدل به خداوند نسبت مى‏‌دهیم؛ عبارت است از فیض عام و بخشش گسترده در مورد همه موجوداتى که امکان هستى یا کمال معیّنى را دارند؛ بدون هیچ‏گونه امساک و خوددارى. به عبارت دیگر عدل الهى بیان دیگرى از حکمت و عنایت او است. طبق این مطلب عدل الهی در نظام تکوین، به این معنا است که هر موجودی، درجه‌ای از وجود و کمال وجودی را دریافت می‌کند که استحقاق و امکان آن را دارد و ظلم؛ یعنی منع فیض و امساک از وجودی که استحقاق کمال را دارد4. عنایت الهی؛ یعنی نظام موجود آفرینش ، بهترین نظام ممکن و به عبارتی نظام احسن است. آنچه در نظام خلقت وجود دارد، تفاوت است؛ نه تبعیض و آنچه مذموم و ناعادلانه مى‏‌باشد، تبعیض است، نه هرگونه تفاوت و چندگونگى؛ زیرا تبعیض یعنى در شرایط مساوى میان افراد و موجودات فرق بگذارند که این ظلم است؛ امّا تفاوت مربوط به شرایط مختلف است. برابر قرار دادن همه انسان‏ها یا همه اشیا به معنای عدل نیست. براى مثال معلم عادل، کسى نیست که به همه شاگردان - خواه کوشا باشند و خواه تنبل - یکسان امتیاز دهد؛ بلکه او باید هر یک از شاگردان را به اندازه استحقاقشان ستایش یا نکوهش کند. پس مقتضاى حکمت و عدل الهى، این نیست که همه مخلوقات را یکسان بیافریند. اقتضاى حکمت این است که جهان را به گونه‏‌اى خلق کند که موجودات مختلف متناسب با قابلیت و لیاقت خود در جهت هدف نهایى باشند. در این رابطه اجزاى عالم را نباید گسسته و جدا از یکدیگر در نظر گرفت؛ بلکه باید آنها را به صورت مجموعه‌‏اى نظام‏‌مند ارزیابى کرد که هر عضوى، جزئى از یک کل است و برای هدف معینی در حرکتند. به طور اساسی اگر تفاوت وجود نداشته باشد، کثرت و تنوع نیز نخواهد بود و اگر کثرت و تنوع نباشد، دیگر مجموعه و نظام، مفهومى نخواهد داشت. اگر همه انسان‏ها مرد یا همه موجودات از یک نوع و همه اجزاء یک نوع مشابه باشند و یکنواختى محض حاکم باشد، دیگر جهانى به این نظم و زیبایى وجود نخواهد داشت، برای مثال یک ماشین برای اینکه ماشین باشد و حرکت کند؛ موتور، چرخ، فرمان، دنده، صندلی و بنزین نیاز دارد و این‌ها باهم متفاوت هستند و کارآرایی یکسانی ندارند. حال اگر تفاوت بین اجزا نباشد و همه موتور باشند، ماشین حرکت نمی‌کند؛ بنابراین اگر همه مردم از همه جنبه ‏ها یکسان باشند، رشد و کمالى به وجود نخواهد آمد. اگر همه داراى یک شکل و یک تُنِ صدا و کاملاً شبیه یکدیگر باشند، نمى‌‏توان آنها را شناخت. اساساً نظام تعاون، همکارى، همیارى و محبّت، در زمانى است که تفاوتى وجود داشته باشد.5 نکته دیگر اینکه هرکس متناسب داشته‌هایش مورد مواخذه قرار می‌گیردو مقتضاى عدل الهى این است که خداوند هر انسانى را به اندازه استعدادش تکلیف کند، «لا یکلّف الله نفساً الا وسعها»6 و سپس با توجّه به توانایى و تلاش اختیارى وى درباره او قضاوت کند، «و قضى بینهم بالقسط و هم لا یظلمون»7 و سرانجام پاداش یا کیفرى در خور کارهایش به او عطا فرماید؛ به عنوان مثال اگر در يك اداره افراد با سطوح مختلف كاري و توانمندي ، مشغول كار باشند، هر كس به مقداري كه تلاش مي كند، پاداش مي‌گيرد. نتیجه 1- عنایت الهی یعنی نظام موجود آفرینش، بهترین نظام ممکن و به عبارتی نظام احسن است. 2- آنچه نقض بر عدالت یا حكمت مى‌تواند باشد، تبعیض است نه تفاوت، و آنچه در جهان وجود دارد تفاوت است نه تبعیض. 3- مقتضاى عدل الهى این است که خداوند هر انسانى را به اندازه استعدادش مورد تکلیف قرار دهد. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
حکمت 246 نهج البلاغه.mp3
2.52M
💠 شرح 🔸 حکمت 246 🎙 استاد محمدی شاهرودی پرسمان اعتقادی 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مگه در بهشت خورشید هست که قرآن می فرماید در بهشت سایه هست؟ پرسمان اعتقادی 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ 🔸امام سجاد (ع): 🔹با فضیلت‌ترین و مهمترین مجاهدتها، عفت شکم و عورت است (از چیز‌های حرام و شبهه ‏ناک). ‏ (مشکاة الانوار: ص ۱۵۷، س ۲۰) 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قاصدک
✅ این طرح(ولایت)بایستی فراگیر شود. امام خامنه ای مدظله العالی 🔻 آخرین فرصت ثبت نام 🔻 🇮🇷 ١۴٠٠🇮🇷 🔸 ویژه برادران وخواهران غیرحوزوی (١٨تا۴۵سال) و... 🔴 ثبت نام: تا ١٠ شهریورماه👇 🌐 hamzevasl.ir آدرس کانال‌: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1843658842Cb2da399c6e
⁉️سؤال: آیا اگر در جوامع غربی حجاب نیست، تحریک هم نیست؟ 👇👇👇
✅پاسخ: در پاسخ به این سؤال لازم است، ابتدا خصوصیات غریزه شهوت و تفاوت زن ومرد دراین غریزه بیان شود، همچنین باید آماری ازفساد در جوامع غربی داد تا با توجه به آن‌ها قضاوت شود که آیا واقعاً جاذبه های زن در غرب عادی شده است و مردان غربی با دیدن زیبایی‌های یک زن تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند؟ یکی از غرایز خدادادی در ساختمان وجودی انسان، غریزه جنسی است که نیرومندترین و ریشه‌دارترین غریزه آدمی است و در صورت کنترل آن، می تواند علاوه بر تداوم و استمرار نسل بشر، زمینه‌های امنیت روانی انسان‌ها را فراهم کند . تحقیقات علمی در فیزیولوژی و روان‌شناسی، در باب تفاوت‎های جسمی و روحی زن و مرد، ثابت كرده كه مردان نسبت به محرك‎های چشمی حساس‎تر هستند و زنان مقابل محرك‎های لمسی حساسیت بیش‌تری دارند.1 آستانه حس لمس در زنان از همان زمان تولد پایین تر از مردان است ... ، در عوض مردان بینایی بهتری دارند . این مزیت های جنسی در استعداد حسی، آموخته یا اکتسابی نیست، بلکه از زمان کودکی آشکار است ... . مردان بالغ به محرک های بینایی شهوانی، حساسیت بیش‌تر دارند . اصطلاح «چشم چرانی » که برای این ویژگی مردان به کار می رود، زاییده حساسیت مردان نسبت به محرک‌های بینایی شهوانی است؛ زیرا دامنه و برد حس بینایی زیاد است؛ یعنی چشم می تواند از فاصله نسبتا دور، تحت تاثیر محرک‌ها قرار گیرد و از این گذشته، وسعت زیادی از محیط در آن واحد دیده می‌شود . مردان به صورتی گسترده‌تر، تحت تاثیر محرک‌های شهوانی قرار می گیرند و از این نظر فعال ترند .2 تحقیقات و تجربه‎‌های علمی نیز نشان می‌‎دهد كه آن اندازه كه مرد از نگاه كردن به اندام زن تحریك می‎‌شود، زن از مشاهده‌ مرد تحریك نمی‌‎شود. در روان‌شناسی جنسی نیز ثابت شده كه تمامی سطح بدن زن، برای مرد محرك است.3 بنابراین از جنبه روانى برهنگی، تأثیر بسیاری در تحریک شهوت داشته، نبودن حريم ميان مرد و زن و آزادى معاشرت‌هاى بى‌‏بندوبار، هيجان‌ها و التهاب‌هاى جنسى را افزایش می‌دهد و چون غريزه جنسى، غريزه‏اى نيرومند، عميق و درياصفت است، هر چه بيشتر اطاعت شود، سركش‌‏تر مى‏‌شود، همچون آتش كه هر چه بيشتر به آن هيزم دهند، شعله‏‌ورتر مى‏‌گردد. اشتباه است كه تصور شود، اين التهاب‌ها و تحريك‌ها حدّ خاصى دارد؛ بنابراين به آتش تشبیه شده و سرانجام، هيچ دلى از هوس، سير نمى‏‌شود.4تقاضای برهنگی و سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست سیری ناپذیر درمی آورد . هر چه فضای جامعه بازتر باشد، سطح تحریک پذیری بالاتر می رود؛ در نتیجه آستانه رضایتمندی جنسی نیز افزایش می‌یابد؛ یعنی در چنین جامعه‌ای، مرد با دیدن بخشی از زیبایی‌های همسرش تحریک نمی‌شود؛ بلکه باید یک سطح بالاتری را ببینید تا تحریک شود. وقتی حساسیت جنسی نسبت به زنان از بین برود و جاذبه‌های جنسی زن و مرد برای آنان عادی شود، غریزه آنان به همان قوت و بلکه شدیدتر وجود خواهد داشت؛ اما نیازهای جنسی، شکلی انحرافی و بیمارگونه به خود می‌گیرند و به شکل‌های تنفرانگیز و در بسیاری از موارد خطرساز تبدیل می‌شوند؛ به این صورت که مردان از داشتن رابطه با جنس مخالف، لذت نمی‌برند و به دنبال ارضاي غریزه به روش‌های متنوع‌تری خواهند بود؛ بنابراین برخی از آنان برای آرام کردن غریزه طغیان کرده خود، به ارتباط با همجنس یا حیوانات روی می‌آورند. در این صورت خانواده، مفهوم خود را از دست می‌دهد و روابط انسانی و اجتماعی نوع بشر به کلی خدشه دار می‌شود. بدین ترتیب غرایز و تحریک پذیری زن و مرد‌ها در هیچ شرایطی از بین نخواهد رفت؛ بلکه بر اساس سیستم فیزیولوژیکی بدن این تغییرات همواره وجود دارد و هیچ گاه متوقف نمی شود. غریزه جنسی نیز که یکی از قوی ترین این غرایز است، هیچ گاه از بین نمی‌رود و تنها در شرایط مختلف، آستانه تحریک‌پذیری آن تغییر می‌کند. راسل در كتاب زناشويى و اخلاق، اعتراف مى‏‌كند كه عطش روحى در مسائل جنسى غير از حرارت جسمى است. آنچه با ارضا، تسكين مى‌‏يابد، حرارت جسمى ‏است نه عطش روحى.5 بدين نكته بايد توجه كرد كه آزادى در مسائل جنسى، سبب شعله‏‌ور شدن شهوات به صورت حرص و آز مى‏‌گردد، غريزه جنسى دو جنبه دارد: جنبه جسمانى و جنبه روحى. غریزه از جنبه جسمى محدود بوده، از اين نظر يك زن يا دو زن براى اشباع مرد كافى است؛ ولى ازجنبه روحی به صورت حرص و آز درمى‏‌آيد و تمايل به تنوع دارد. از يكى سير مى‏‌شود و متوجه ديگرى مى‏‌گردد. در عين اينكه دهها نفر در اختيار دارد، در بند دهها نفر ديگر است و همين نوع از عطش است كه در زمينه بى‏‌بند و بارى‏ها و معاشرت‌هاى به اصطلاح آزاد به وجود مى‌‏آيد.6 👇👇
گزارش‌هایی که از بی بندوباری‌های موجود در غرب و آثار سوء روانی حاصل از آن به گوش می‌رسد، تأیید‌گر عادی شدن زن برای مرد و عدم تحریک مرد نیست؛ بلکه خلاف آن ثابت می‌شود. دیاناراسل جامعه شناس مشهور، با 900زن که به طور تصادفی انتخاب کرده بود، در مورد تجارب سوء رفتار و خشونت‌های خانوادگی مصاحبه نمود، نتایج این مصاحبه بسیار تکان دهنده بود و جهت تبیین نقش حجاب و پوشش اسلامی که مبتنی بر اندیشه دینی بوده، مؤثر است. این نتایج عبارتند از: «از هر چهار زن، یک نفر تحت تجاوز جنسی واقع شده و از هر سه زن، یک نفر در دوران کودکی، تجربه سوء رفتار جنسی را تجربه نموده است.»7 در انگلستان، رسانه‌ها هر روز اخبار وحشتناک حمله‌هاي وحشيانه به زنان را منتشر مي‌کنند. يکي از آمارهاي تکان دهنده در انگلستان، حاکي از آن است که آزادي و بي‌بند و باري در روابط جنسي، سبب سوء استفاده‌هاي جنسي از کودکان و حتي در بعضي موارد، منجر به قتل آنان شده است. اين جنايت‌ها به حدي بالاست که دولت براي جلوگيري از آن‌ها، خط تلفن ويژه‌اي به نام «خط ارتباطي کودکان» داير کرده است. طبق اين گزارش، در هر 24 ساعت، 9000 تلفن از کودکان به اين خط مي‌شود که بسياري از آن‌ها حاکي از تجاوز جنسي است که گاهي از طرف اعضاي خانواده، صورت مي‌گيرد. البته اکثر اين قربانيان خردسال، دختر بچه‌هايي هستند که بر اثر اين حملات وحشيانه، دچار آسيب‌هاي رواني شديدي مي‌شوند که معمولاً تا پايان عمر اثرات منفي آن باقي مي‌ماند.8 در يک گزارش از وضع امنيتي زنان آمريکايي آمده است:«در آمريکا در زمستان که مردم مجبورند به جهت سردي هوا خود را پوشانده و پوشش بيشتري داشته باشند، تجاوز به عنف کمتر مي‌شود؛ ولي در تابستان تجاوز به عنف نسبت به زنان و حتي پيرزنان افزايش پيدا مي‌کند و حتي راهبه‌ها هم مصون نمي‌مانند.»9 تولستوی فیلسوف روسی نیز چنین بیان می کند: " سبب ازدیاد و انتشار طلاق در اروپا که افکار عامه را متوجه به خود کرده، تمدن فاسد و اختلاط جنسی و نبودن حجاب است... .10 به گفته برخی آمارها از هر دو ازدواج در اتحادیه اروپا یکی به طلاق منجر می شود. در این اتحادیه در سال 2004 تقریباً چهار میلیون و هشتصد هزار نوزاد متولد شدند که حدود دو سوم آنان خارج از چهار چوب ازدواج بوده است.11 در فرانسه نیز هر دو ساعت به یک زن تجاوز می شود وتنها پنجاه درصد قربانیان نزد پلیس شکایت می‌کنند.12 بنابر تحقیقاتی که وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرده، تجارت فساد و فحشا به تجارتی پر سود در آمریکا تبدیل شده است، به طوری که درآمد و سرمایه آن به 8 میلیارد دلار می‌رسد. اکنون حدود 900 سینما در آمریکا مخصوص اکران و پخش فیلم‌های مستهجن است.13 بر طبق آمار مرکز مطالعات زنان و فمنیسم آمریکا، 50 درصد از زنان شاغل و 15 در صد از مردان شاغل در محیط کار خود مورد آزار و اذیت یا سوء استفاده جنسی قرار می‌گیرند.14 قانونی کردن ازدواج هم جنس گرایان در کشورهای غربی از جمله بلژیک، هلند، اسپانیا و .. یکی دیگر از نشانه های بارز فساد است که حتی در کشورهای ذکر شده با مخالفت‌هایی روبرو شده است.15 آمار سایر کشورهای اروپایی، مانند ایتالیا، اسپانیا، چک، بلژیک و ... نیز وضعیتی مشابه را نشان می‌دهد! این آمار و آمار دیگری که توسط مراکز رسمی کشورهای غربی ارائه شده، نمونه کوچکی است از آن چه که در غرب اتفاق می افتد. بیشتر کشورهای توسعه‌ یافته بیشترین غوطه‌وران در این جنایات هستند. با این توصیفات حال سؤال این است که آیا واقعاً جاذبه های زن در غرب عادی شده است و مردان غربی با دیدن زیبایی‌های یک زن تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند؟در این صورت چرا آمار تجاوز در غرب وجود دارد؟ آیا منطقی نیست که با توجه به عادی شدن زن برای مرد در کشورهای غربی، توقع داشته باشیم که آمار تجاوز نزدیک به صفر باشد درحالی که این طور نیست؟ بنابراین مساله برهنگى و بى حجابى يكى از عوامل مؤثر گسترش دامنه فحشا، افزايش فرزندان نامشروع، همجنس بازی و... محسوب مى‌‏شود که از دردناك‌ترين پيامدهاى بى حجابى است .16 بدن‌نمایی و آزادی جنسی، نه تنها سبب عادی‌سازی و کاهش جرم و جنایات و آزار جنسی دختران و زنان نشده؛ بلکه سبب رشد روز‌افزون آن گردیده است! در" بازار آزاد برهنگى" كه عملا زنان به صورت كالاى مشتركى در آمده‏‌اند، ديگر قداست پيمان زناشويى، نمى‏‌تواند مفهومى داشته باشد و خانواده‏‌ها همچون تار عنكبوت به سرعت متلاشى مى‌‏شوند و كودكان بى‌‏سرپرست مى‌‏مانند؛ پس نمی‌توان قبول کرد که در جایی که حجاب نباشد، تحریک مردان نیز نباشد. منبع: http://www.pasokhbesoalat.ir/ 🔰 @p_eteghadi 🔰
کتاب حسین از زبان حسین علیه السلام " روایت دوران ولادت امام حسین (ع) تا شهادت از زبان خود حضرت " 🔺 این کتاب در هشت فصل دوران ولادت امام حسین (ع) تا شهادت آن حضرت و پس از آن را روایت می کند. 🔺 همچنین ماجرای اسارت کاروان تا بازگشت به کربلا و سپس مدینه از زبان حضرت زینب (سلام الله علیها) روایت می شود. 🔺 فصل های این کتاب عبارت اند از: «دوران رسول خدا (ص) دوران امیرالمومنین (ع)، دوران امام حسن (ع)، امامت، آغاز مبارزه آشکار با حاکمیت اموی، از مکه تا کربلا، و تو چه می دانی کربلا چیست، پس از شهادت امام حسین (ع)». 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: سیره همسران معصومین علیهم السلام، نسبت به حجاب و موضع گیری ائمه علیهم السلام در مواجهه با منکران حجاب و بدحجابی چه بوده است؟ 👇👇👇
✅پاسخ: در این پرسش دو سوال مطرح است که به ترتیب به پاسخ آنها پرداخته خواهد شد: 1- حجاب و پوشش همسران معصومین علیهم السلام : در این باره می‌توان گفت که طبق شواهد روایی، حجاب و پوشش همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به هنگام حضور در اجتماع کامل و در حد عالی بوده است و حتی از شواهد موجود بر می‌آید که ایشان صورت خود را نیز هنگام رویارویی با نامحرم می‌پوشاندند. 1 دَخَلَ أبو بَكر عَلَى الرسول صلى اللّه عليه و آله حينَ توفّي: « و النسوهُ حوله، فخمرن وجوهَهُنَّ، و استَتَرن مِن أبي بَكر؛ هنگامی که ابوبکر در زمان وفات پیامبر صلى اللّه عليه و آله بر ایشان وارد گشت زنان صورت خود را از ایشان پوشاندند»2 هم چنین در مورد حجاب حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمده است که ایشان، چادری شبیه چادر کنونی می‌پوشیدند. در روایتی آمده است: «حضرت زهرا چادری از پشم پوشیده بود که دوازده قسمت آن با لیف خرما دوخته شده بود.»3 ایشان مقنعه‌ای داشتند که با آن سر و گردن و گلو و سینه خود را می‌پوشاندند، گزارش‌های خروج آن حضرت از منزل در جریان فدک و پوشش ایشان، این امر را تایید می‌کند: «هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم به سر بست و جلباب و چادر خود را به گونه‌ای بر تن کرد که تمام بدن ایشان را پوشانده بود و گوشه‌های آن به زمین می‌رسید»4 همچنین شواهد روایی و تاریخی نشان می‌دهد که ایشان هنگام خروج از منزل علاوه برآن که پوشش سراسری داشتند، روبند هم داشتند: «حضرت وقتی می‌خواستند از منزل خارج شوند و به نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بروند علاوه بر چادر، برقع (پوشیه) نیز داشتند.»5آن حضرت به قدری در امر حجاب مقید بودند که حتی هنگامی که مرد نابینایی وارد منزل ایشان شد، حضرت برخاستند و به اتاق دیگر رفتند تا آن مرد را نبینند و آن مرد بوی ایشان را استشمام نکند.6 از سویی دیگر نه تنها همسران معصومین علیهم السلام از حجاب کامل برخوردار بوده‌اند، بلکه بر اساس شواهد روایی و تاریخی، کنیزان ائمه نیز حجاب کاملی در برابر نامحرم داشتند و به امر پوشش مقید بوده‌اند، مثل روایتی که دربارۀ یکی از کنیزان منتسب به اهل بیت علیهم السلام آمده است. هنگامی که «ام احمد» مادر حضرت شاهچراغ و همسر امام موسی کاظم علیه السلام خواستند ودایعی که امام علیه السلام به ایشان سپرده بودند به امام رضا علیه السلام تحویل دهند، برخی از برادران از ایشان نزد قاضی شکایت کردند و هنگامی که این بانو نزد قاضی حاضر شد، آنها گفتند که باید نقاب را بردارد تا او را بشناسیم.7 2_ نحوۀ برخورد و موضع گیری معصومین نسبت به بدحجابی و منکران حجاب : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیر المؤمنین علیه السلام برای جلوگیری از بدحجابی و بد پوششی هم از برخورد حکومتی و هم از روش فرهنگی و ارشادی استفاده می‌کردند، به عنوان مثال زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله عمرو بن حزم را به عنوان والی نجران منصوب کرد، وظایفی را برای ایشان نگاشت و در بخشی از آن، او را مسئول پاکدامنی و حجاب مردم دانست و از او خواست به اقدامات عملی در این زمینه بپردازد8، اما سایر ائمه علیهم السلام به دلیل اینکه حکومت و قدرتی در دست نداشتند تنها از روش فرهنگی و ارشادی استفاده می‌کردند. به طور کلی روش‌های مواجهۀ معصومین علیهم السلام با بد حجابی را می‌توان به دو نوع ایجابی و سلبی تقسیم کرد که هر کدام نیز زیر مجموعه‌هایی دارند.9 👇👇👇
برخورد ایجابی 1. شیوه آموزشی: یکی از روش‌هایی که معصومین علیهم السلام در این رابطه به کار می‌گرفتند؛ شیوه آموزشی بود. ایشان در موارد بسیاری مقدار واجب پوشش زن در برابر نامحرم را آموزش داده‌اند. پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «زن در برابر نامحرم باید از چهار پوشش استفاده کند: پیراهن، روسری، پوششی وسیع تر از روسری که بر روی سینه می‌افتد و چادر.10» در روایت دیگری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «روا نیست زنی که به دوران عادت ماهانه و بلوغ رسیده است، موی جلوی سر و گیسوان خود را آشکار کند.11» همچنین امام علی علیه السلام می‌فرماید: «لباس‌هایی که خوب بدن را می‌پوشانند، بپوشید؛ چرا که هر کسی لباسش نازک و بدن نما شود، اعتقاداتش ضعیف می‌شود.12»امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال شد که زینت زن در پیش مرد نابینا چه چیزی است و ایشان فرمود: عطر و حنا؛ چرا که حنا هم از خوشبو کننده‌های انسان محسوب می‌شود.13» امام در این روایت درصدد بیان برخی از مصادیق زینت هستند و شیوه برخورد زنان با مردان نابینا را بیان می‌کنند، پس در نزد مردان بینا نیز به طریق اولی باید این موارد رعایت گردد. نیز امام صادق علیه السلام در روایت دیگری می‌فرماید که «جایز نیست که زن مسلمان روسری و لباسی بپوشد که به خوبی بدن را نپوشاند14» و در بیان دیگری حضرت می‌فرماید: «برای زن مسلمان شایسته نیست، وقتی از خانه بیرون می‌آید لباس‌هایش را براق نماید.15» این دو روایت بیانگر سه چیز است: 1. لزوم اصل پوشش؛ 2. عدم نازک بودن لباس به گونه‌ای که بدن نمایان شود؛ 3. رنگ و برّاقی لباس طوری باشد که جلب توجه نکند. 2. شیوۀ تشویقی و نصیحتی: از دیگر شیوه‌های معصومین علیهم السلام استفاده از روش تشویق کردن و نصیحت بوده است. امام علی علیه السلام می‌فرماید: «در یک روز بارانی همراه پیامبر صلی الله علیه و آله در بقیع نشسته بودیم که زنی سوار بر دراز گوشی عبور کرد. دست حیوان داخل گودالی افتاد و زن به زمین خورد. پیامبر صلی الله علیه و آله چهرۀ مبارکش را از آن زن برگرداند. اصحاب عرض کردند: ای پیامبر آن زن شلوار پوشیده بود. پیامبر صلی الله علیه و آله سه بار فرمود: خدایا زنانی را که شلوار می‌پوشند مورد مغفرت قرار بده. ای مردم از شلوار استفاده کنید؛ چرا که بهترین پوشش شماست و با آن زنانتان را هنگامی که از خانه خارج می‌شوند، حفظ کنید16 » برخورد سلبی 1. برحذر داشتن: از جمله روش‌های برخورد سلبی، استفادۀ معصومین علیهم السلام از شیوۀ ممانعت و برحذر داشتن است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «هر زنی که با آرایش و بوی خوش از منزل خارج شود و شوهرش راضی به این کار باشد، خداوند به ازاء هر قدم آن زن، خانه‌ای در دوزخ برای مرد می سازد.17» در روایتی دیگر امام علی علیه السلام می‌فرماید: «پیوسته مسلمانان به راه خیر قدم می‌نهند تا زمانی که پوشیدن لباس و .... از فرهنگ بیگانگان (کفار) تقلید نکنند؛ اگر از بیگانگان پیروی کردند، خدا آنان را ذلیل می‌کند.18» امام صادق علیه السلام در روایتی می‌فرماید: «امیرالمؤمنین علیه السلام از برجسته ساختن موی سر در یک قسمت و نشان دادن موی بالای پیشانی و حنا گذاشتن کف دست توسط زنان نهی کرد و فرمود: زنان بنی اسرائیل به خاطر همین موی بالای پیشانی و حنا گذاشتن (آشکار) به هلاکت افتادند.19» 2. تنبیه کردن: این روش نیز یکی دیگر از روش‌های برخورد معصومین علیهم السلام با افراد بد حجاب و منکرین حجاب بوده است، به عنوان مثال امام علی علیه السلام در مسجد به مردی که نشانه‌های زنانگی در او بود (خود را شبیه زنان درست می‌کرد) برخورد کرد و او را از مسجد اخراج نمود و وی را ملعون نامید سپس به گفتۀ پیامبر (ص) استشهاد می‌کند که متشبهان از مردان به زنان و از زنان به مردان را ملعون خوانده است.20 نتیجه : 1- همسران معصومین علیهم السلام بنابر شواهد روایی و تاریخی از حجاب کاملی در مقابل نامحرم برخوردار بوده‌اند. 2- معصومین علیهم السلام همواره به امر حجاب و مبارزۀ با بدحجابی و منکران حجاب اهتمام ویژه‌ای داشته‌اند و از روش‌های مختلف آموزشی، تشویقی، تحذیری و در مواردی هم تنبیهی، استفاده کرده‌اند. 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: عوامل رویگردانی جوانان یا شیوه های جذب جوانان به حجاب چیست؟ 👇👇
✅پاسخ: قبل از بحث از شيوه‌هاي جذب جوانان به حجاب ابتدا لازم است، عوامل کم توجهی برخی افراد از جمله جوانان به حجاب و ترویج بی حجابی در جامعه مورد بحث قرار گيرد؛ زيرا وقتي علت و عامل پديده بی حجابی یا بدحجابي كشف شود مي‌توان با از بين بردن آن عوامل، جوانان را به حجاب جذب كرد. عوامل متعددي در کم توجهی جوانان به حجاب مؤثر است كه در سه حوزه فردي، خانوادگي و اجتماعي قابل بحث است. حوزه فردي: 1-عدم شناخت و آگاهی: یکی از عوامل ترویج بی حجابی در میان جوانان نداشتن علم و آگاهی کافی درباره ضرورت حجاب و فواید آن است. توضيح آنكه پاي‌بندي و تقيّد عملي انسان‌ها به يك امر در گرو ميل و رغبت و آن نیز، معلول شناخت و آگاهي كافي از اصل مسأله و فواید آن است. علم و آگاهي كافي نسبت به يك مطلب وقتي به دست مي‌آيد كه اطلاعات صحيح و واقعي از آن موجود باشد. بر اين اساس شناخت دقيق از مسأله حجاب متوقف بر تبيين دقیق چيستي، چرايي، ضرورت و آثار آن است تا در سايه يك شناخت كامل و همه جانبه، گرايش به حجاب و التزام به آن حاصل شود.1 قرآن کریم و نیز روایات معصومین علیهم السلام جهل و نادانی را ریشه بسیاری از انحرافات معرفی می‌کنند2؛ چنانکه در داستان حضرت نوح و هودعلیهما السلام آمده است وقتی در دعوت به ایمان به خدای یکتا و معاد با سرپیجی قومشان مواجه شدند، فرمودند::« و لکنّی أراکُم قَوما تَجهَلونَ؛ و لکن شما را مردمی نادان می‌بینم.» (هود/28) و نيز در روايتي از امام علي عليه السلام آمده است: « الجَهلُ أَصلُ كُلِّ شَرٍّ؛ جهل و ناداني اساس هر بدي است .3» 2-ضعف ايمان و اعتقادات: ايمان و اعتقاد راسخ موجب تحكيم و تقويت روحيه ديني افراد مي‌شود و در نتيجه تسليم و تعبد به اوامر الهي را به دنبال دارد. چنانکه امير المؤمنين علي عليه السلام مي‌فرمايد: « فبالإيمانِ يُستَدَلُّ عَلَي الصّالِحاتِ؛ با ايمان مي‌توان به اعمال صالح راه برد .4» ضعف ايمان و اعتقادات نه تنها به بي توجهي و عدم پاي بندي به احكام دين و از جمله حجاب منجر مي‌شود، بلكه گاهي بصورت مخالفت و جبهه گيري در برابر اين دستورات بروز می‌کند.5 3-عوامل روحي و رواني:ميل به خود آرايي و جلوه گري كه در دختران شديدتر است، از غرايز و خواسته‌هاي طبيعي است كه اگر بصورت صحيح و در يك نظام ارزشي، جهت‌دهي و تعديل نشود، زمينه انحرافات فردي و اجتماعي را فراهم مي‌كند.خروج از حد تعادل اين ميل ناشی از برخی عوامل روانی است كه گاهي بصورت پوشش نامناسب و تحریک‌کننده نمايان مي‌شود، از جمله: الف-احساس گرايي خام: بر اساس برخي نظريه‌هاي روانشناختي، انحرافات افراد به ویژه جوانان در اغلب موارد ناشي از تصميم آگاهانه، مقابله با سنت‌هاي اجتماعي و تغيير ارزش‌هاي فرهنگي نيست، بلكه معمولاً از احساس گرايي خام، هوي و هوس، خود نمايي و متأثر از احساسات زود گذر و عوامل غير عقلاني است. ب-اختلال شخصيتي: يكي از نظريه‌هاي روانشناختي انحراف، نظريه «اختلال شخصيت نمايشي» است. مبتلايان به اين اختلال از نظر روحي دچار ضعف نفس و تزلزل شخصيت هستند؛ بنابراین تمام انرژي و توان خود را در جهت خود نمايي و جلوه‌گري به كار مي‌برند تا در پرتو آن، ضعف شخصيتي خود را جبران كنند. اين افراد لباس را پوشش تلقي نمي‌كنند، بلكه آن را تنهاوسيله‌اي براي خود نمايي و جلب توجه ديگران مي‌دانند؛ پس هميشه در پي تنوع‌طلبي و استفاده از آرايش‌ها و مدل‌هاي غير معمول و تحريك آميز هستند.چنين افردي علاوه بر انحراف خود، موجب تباهي و انحراف ديگران نیز می‌شوند6. 4-ضعف حياء: این واژه در لغت به معناي كناره‌گيري از عمل زشت است كه اين كناره‌گيري يا به جهت ترس از مذمت ديگران است7 يا علم به جهت زشتي عمل 8. حياء در اصطلاح علما اخلاق عبارت است از: «محدوديت و در تنگنا افتادن نفس به هنگام مواجه شدن با حرام شرعي، عقلي و عرفي است كه از ترس نكوهش ديگران ايجاد مي‌شود و اعم از تقواست؛ زيرا تقوا اجتناب و پرهيز از گناهان شرعي است در حاليكه حيا اجتناب از زشتي‌هاي عقلي و عرفي را هم شامل مي‌شود.9 » با توجه به تعريف فوق تفاوت حيا با خجالت نيز روشن مي‌شود؛ زيرا حيا ملكه‌اي است كه از ارتكاب اعمال زشت پيشگيري مي‌كند در حاليكه خجالت حالت شرمي است كه پس از وقوع عمل زشت در 10فرد پديد مي‌آيد. 👇👇👇
با توجه به مطالب فوق به دست مي‌آيد كه با وجود ارتباط نزديك بین حيا و حجاب، حيا منحصر به حجاب نيست، بلكه اعم از آن است. در واقع حجاب يكي از بارزترين نمودهاي حيا در وجود انسان است. حال اگر اين صفت در اثر عواملي، همچون عدم تربيت صحيح، لقمه حرام،روابط مختلط، رعايت نكردن ارت است كه شخص مي‌تواند خود را از ارتكاب گناهان و از جمله بي حجابي حفظ 11كند. حوزه خانوادگي: عدم تربيت صحيح: با توجه به اينكه خانواده اولين محيط رشد و پرورش فرزندان است، نقش اساسي در تربيت آنها دارد؛ بنابراین در اين زمينه مسئوليت خطيري بر عهده والدين است.احاديث بسياري در توصيه به اين امر مهم روايت شده است، از جمله امام سجاد عليه السلام فرموده است: « وَ أَعِنّي عَلَي تَربيَتِهِم وَ تَأديبِهِم وَ بِرِّهِم؛ خدايا مرا بر تربيت و ادب فرزندان و احسان در حق‌شان ياري فرما.12» بنابراين پدر و مادر نه تنها در تربيت جسمي و مادي فرزندان مؤثرند، بلكه در تربيت روح و بعد معنوي كودكان نيز نقش بسزايي دارند.13 از اينرو اگر فرزندان در دامان خانواده نسبت به آموزه‌هاي ديني از جمله حجاب و آثار آن، شناخت كافي پيدا نكنند و الگوي مناسبي در اين زمينه نداشته باشند و از مهر و محبت والدين سيراب نشوند و مورد تشويق و تنبيه نابجا قرار گيرند، به درستي تربيت نشده و چه بسا به انحراف كشيده مي‌شوند14 در مقابل والدين با ارائه شناخت كافي و به موقع در مورد آموزه‌هاي ديني، از جمله تبيين دقيق مباني حجاب و رفع شبهات وارد بر آن، ارائه الگويي صحيح و كامل و ايجاد محيطي امن و سرشار از مهر و محبت جايگاه ويژه‎‌اي در جذب جوانان به حجاب دارند. برخی کارشناسان با توجه به روایات بر این باورند که اگر افراد متوجه ارزش معنوي دخترداري باشند، رفتار محترمانه‌تر و با محبت‌تر با او خواهند داشت؛ در اينصورت دختر نياز به جلب توجه و محبت ديگران ندارد بنابراين ريشه اموري، مانند عفاف و حجاب در وجودش قوي‌تر خواهد شد و حجاب ذاتي او مي‌شود.15 حوزه اجتماعي: 1.نقشه سلطه گران: سلطه گران جهان همواره سعي داشته‌اند علاوه بر توطئه‌هاي سياسي، اقتصادي و نظامي، از طريق تهاجم فرهنگي نيز ملت‌ها را به استثمار و استعمار بكشند؛ يعني تلاش كردند با خدشه‌دار كردن سنت‌ها و آداب و رسوم ملي و مذهبي ملت‌ها و نيز با ترويج بي بند و باري و بي‌حجابي، آنان را با فرهنگ خود بيگانه كرده تا بر آنها تسلط يابند. در اين تهاجم فرهنگي كه زنان بيش از مردان مورد توجه قرار گرفتند، دشمن جامعه را از درون تهي مي‌كند و با انواع و اقسام تبليغات رسانه‌اي و ترويج مدها، آرايش‌ها و پوشش‌هاي مبتذل، ارزشها را كم رنگ كرده و جامعه را به انحراف مي‌كشاند. در جنگ فرهنگي چون دشمن اساس جامعه؛ یعنی خانواده و محور آن یعنی زنان را هدف قرار می‌دهد به راحتی سلامتي و امنيت جامعه را از بین می‌برد. بنابراين خسارات ناشي از آن به مراتب از جنگ نظامي شديدتر است. نمونه‌اي از تسلط و تهاجم فرهنگي دشمن، شكست مسلمانان اندلس(اسپانياي امروز) است.اين كشور در سال 711 م به دست مسلمانان فتح شد و مسلمانان هشتصد سال بر آن حكومت مي‌كردند. مسيحيان علی‌رغم برپايي جنگ‌هاي متعدد و خونين برای بازپس گيري اين كشور از دست مسلمانان، موفق به آن نشدند. در نهايت زمامداران مسيحي مسلمانان را از راه ترويج فساد و فحشا، شكست داده و از اندلس بيرون كردند. آنها از طريق توزيع مشروبات الكلي و ورود دختران طناز و بي بند و بار اروپايي در اين كشور، سقوط و شكست مسلمانان را رقم زدند.16 شيوه‌هاي جذب جوانان: با توجه به روشن شدن عوامل کم‌توجهی جوانان به حجاب، برخورد و مقابله صحيح و به موقع با اين عوامل و پر كردن اين خلأها، خود از شيوه‌ها و راهكارهاي جذب جوانان به حجاب است.بنابراين با توجه به آنچه گذشت آگاهي كافي پيرامون مسأله حجاب، تحكيم مباني و اصول اعتقادات، تقويت عفاف و حياء، تعديل و ارضاء صحيح خواسته‌هاي طبيعي جوانان جهت پيشگيري از بروز عقده‌هاي روحي رواني ، تربيت صحيح در خانواده، مقابله همه جانبه مردم، رسانه و دولت با تهاجم فرهنگي از طريق فرهنگ سازي و تبليغ و الگو دهي مناسب از شيوه‌هاي جذب جوانان به حجاب است. نتيجه: 1-علل و عوامل کم‌توجهی جوانان در سه حوزه فردي، خانوادگي و اجتماعي مطرح است: -حوزه فردي: عدم شناخت و آگاهي، ضعف ايمان و اعتقاد، عوامل روحي و رواني، ضعف حياء -حوزه خانوادگي: عدم تربيت صحيح، کمبود محبت ، عدم پایبندی والدین به رعایت اصول عفاف و حیا... -حوزه اجتماعي: عدم توجه و اهتمام مسئولین فرهنگی نسبت به ارزشهای دینی و ملی، تهاجم فرهنگی از طریق بیگانه کردن جامعه از فرهنگ خودی و... 2-شيوه‌هاي جذب جوانان به حجاب عبارت‌اند از: علم و آگاهي كافي به مسأله حجاب، تحكيم مباني و اعتقادات، تقويت عفاف و حياء، ارضاء صحيح خواسته هاي جوانان، تربيت صحيح خانوادگي، مقابله مردم، دولت و رسانه با تهاجم فرهنگي. 🔰 @p_eteghadi 🔰
⁉️سؤال: علل و چرایی حجاب از منظر عقل و عقلا چیست؟ 👇👇👇👇
✅پاسخ: بنابر حکمت الهی، احکام و دستورات دینی بر اساس مصالح و مفاسد واقعی بنا گذاشته شده‌اند که فلسفه و چرایی احکام محسوب می‌شوند؛ از اینرو حکم حجاب هم مانند سایر احکام، حکمت‌ها و دلایل عقلی دارد که هر چند همه آنها بر ما آشکار و معلوم نیست؛ اما عقل بشر قادر است به بخشی از آنها دست یابد. برخی از این دلایل عبارتند از: 1- حفظ کرامت و عزت زن هر رفتاری که کرامت و عزت انسان را تأمین می‌کند و او را از وقت‌گذرانی در امور بی ارزش و مغایر با کرامتش منع می‌کند و استعدادهای او را به سمت رشد و تعالی سوق می‌دهد، از نظر عقل پسندیده است. حجاب و پوشش مناسب، عزت و کرامت زن را حفظ می‌کند، او را از سرگرمی و خودنمایی با انواع لباس‌ها و آرایش‌های مبتذل بازداشته و زن را در مسیر انسانی و به سمت رشد و کمال مطابق با خلقت او قرار می‌دهد. پس عقلا امری پسندیده و ممدوح است. 2- مقام و جایگاه ویژه زن به حکم عقل سلیم ، شیء هر قدر با ارزش‌تر و در معرض آسیب باشد به مراقبت و محافظت ویژه‌ای نیاز دارد. چنانکه دانه گیاهان برای محافظت از آسیب، در پوسته قرار دارند. زن بر اساس ویژگی‌های مطابق خلقت خود، موجودی لطیف، زیبا و دارای مقام ارزشمندی است که به موجب این ویژگی‌ها در معرض آسیب و تهدید قرار دارد؛ بنابراین عقل حکم می‌کند که زن برای در امان ماندن از این آسیب‌ها، زیبایی و جذابیت‌های خود را با حجاب بپوشاند. 3- شرافت و آزادی روح شرافت و برتری روح انسان بر جسمش مورد قبول و تأیید عقل است. به دلیل آنکه بی حجابی موجب آزار روح و مانع آزادی او می‌شود، بنابراین طبق حکم عقل باید از آزادی ظاهری جسم، چشم‌پوشی کرد و به آزادی و سلامتی روح توجه نمود. حتی در موقع تزاحم آزادی‌های جسمانی نیز عقل با رعایت قاعده اهم و مهم از برخی از آزادی‌های جسمی برای رسیدن به هدف بالاتر چشم پوشی می‌کند، برای مثال نداشتن ماسک آزادی جسم است، اما عقل حکم می‌کند به دلیل حفظ سلامتی ماسک استفاده شود. 4- بی حجابی مقدمه سلب آرامش زن بنابر حکم عقل، هر عملی که انسان را در معرض انحراف و تباهی قرار می‌دهد، انجام مقدماتش هم غیر عقلانی است؛ زیرا اساس خلقت بر این بنا گذاشته شده که هر عملی از مجرای طبیعی انجام گیرد و الّا در ساختار وجودی انسان اثر معکوس خواهد داشت. حال اگر حس خودنمایی و جلوه‌گری زن از طریق طبیعی و به نحو صحیح ارضاء نشود، مخالف ساختار وجودی او بوده، آرامش او را سلب و موجب افسردگی و سقوط روحی و روانی زن می‌شود. بنابراین بی حجابی چون زمینه‌ساز و مقدمه از بین رفتن آرامش روحی و روانی زن می‌شود، غیر عقلانی است. 5- تقدم حقوق جامعه بر حقوق فرد بنا بر حکم عقل در هنگام تقابل میان حقوق فردی و اجتماعی، حقوق جامعه بر حقوق فرد مقدم است. حال اگر بی حجابی در جامعه رواج داشته باشد انحرافات اخلاقی و جنسی و نیز تزلزل خانواده‌ها پیش می‌آید و در نتیجه جامعه در پرتگاه سقوط قرار می‌گیرد. پس از نظر عقل، حجاب و پوشش زنان در حفظ جامعه تأثیر بسزایی دارد. 6- قاعده لطف بنابر قاعده لطف، خداوند متعال در جهت تأمین سعادت دنیوی و اخروی بشر بهترین احکام و تکالیف را برای بندگانش مقرر کرده است. حکم حجاب و پوشش یکی از همین احکام است که خداوند بنابر مصالح فرد و جامعه و از باب لطف به مخلوقاتش دستور داده است. 7- کنترل غرائز زمینه ساز کمال با توجه به آنکه خداوند کمال محض و منزه از هر نقص است، جز خیر محض از ذات مقدسش صادر نمی‌شود. از همین رو جهان و نیز انسان را هدفمند آفریده است و برای رسیدن بشر به غایتش که همان کمال انسانی است امکانات و استعدادهای لازم را برای او فراهم کرده و راهنمایانی برای رشد و کمال و هدایت او در مسیر صحیح فرستاده است.یکی از راه‌های حفظ و تحکیم استعدادهای جسمی، جنسی، روانی و ... جهت دهی صحیح به غرایز طبیعی و بکارگیری آنها در راستای رشد و تعالی انسان است. حال اگر غریزه شهوت از طریق طبیعی و صحیح ارضاء نشود و با بی حجابی زمینه های تحریک و انحراف این غریزه فراهم گردد، سایر استعدادهای انسان تحت الشعاع این انحراف قرار گرفته و اورا از رسیدن به کمال انسانی باز می‌دارد؛ پس حکم حجاب برای تعدیل و هدایت صحیح غریزه شهوت و به جهت رساندن انسان به کمال نهایی‌اش، عقلا لازم است.1 نتیجه: 1-لازمه حکمت الهی این است که احکام دین بدون مصلحت نباشند. 2-برخی حکمتها و دلایل عقلی حجاب عبارتند از: -حفظ کرامت و عزت زن. -مقام و جایگاه ویژه زن. -شرافت و آزادی روح. -بی حجابی مقدمه سلب آرامش. -تقدم حقوق جامعه بر حقوق فرد. -قاعده لطف. -کنترول غرایز زمینه ساز کمال. 🔰 @p_eteghadi 🔰
حکمت 244 نهج البلاغه.mp3
1.87M
💠 شرح 🔸 حکمت 244 🎙 استاد محمدی شاهرودی پرسمان اعتقادی 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اینکه میگن در عزای امام حسین علیه السلام تا چهل روز زمین و آسمان خون گریه می کرد درسته؟ یعنی چه؟ پرسمان اعتقادی 🔰 @p_eteghadi 🔰