eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.6هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سوال چرا تمامي پيامبران و امامان عرب هستند و در مناطق عرب نشين بودند؟ 🗯پاسخ: 🔷اولاً، اگر پيامبران از هر منطقه و مكاني ظهور مي كردند يا بر انگيخته و انتخاب مي شدند، اين سوال مطرح مي شد كه چرا از جايي ديگر برگزيده نشدند؟ 🔷ثانياً، كارهاي خداوند بر مبناي حكمت و مصحلت انجام مي گيرد و حساب شده است، مقام والاي رسالت و امامت لياقت و شايستگي مي طلبد و هر كسي ظرفيت چنين كاري را ندارد. خداوند در عصر نبي گرامي اسلام لايق تر و مناسب تر از ايشان را دررسالت نديدند و او را برگزيدند. ❗️روشن است كه وقتي حضرت از سرزمين عربستان باشد، قرآن هم در همان سرزمين بايد نازل شود و فرزندانش هم بايد از همان جا انتخاب شوند؛ چنان كه بيش تر انبيا از فلسطين و مصر و نينوا ... برگزيده شدند، زيراشايسته تر از آن ها در آن عصر كسي نبود. 🗯وقتي نگاه به گذشته و زمان بعثت مي كنيم، متوجه مي شويم كه شرايط ظهور اسلام و بقاي آن در شبه جزيره عربستان، از بسياري جهات، بهتر از شرايط سرزمين هاي ديگر بوده است. ويژگي و شرايط به قرار است: 1⃣در شبه جزيرة عربي به خصوص سرزمين حجاز حكومت مقتدر مركزي وجود نداشت. اين امر اگر چه باعث يك سري نابساماني هاي اجتماعي مي شد، ليكن در مسير موفقيت انقلابي كه پيامبر به راه انداخت؛ مؤثر بود. خلاء حكومتي يكي از زمينه هاي موفّقيّت در نهضت ها و قيام ها است. اگر حكومت مقتدري همانند حكومت هاي ايران و روم وجود داشت، صداهاي مخالفان توسط حكومت خاموش مي شد و مجالي براي پيامبر باقي نمي ماند تا مردم را به راه راست، ارشاد نمايد. 2⃣برقراري نظام قبيلگي و پايبندي افراد به حمايت هاي گسترده از افراد قبيله؛ اين امر سبب مي شد كه اگر فردي همانند پيامبر اسلام بر خلاف نظام حاكم آن ديار (كه نظام حكومتي اشرافي يا آريستوكراسي بود) بخواهد اقدامي صورت دهد، افراد قبيله در مجموع از او حمايت مي كردند. حمايت چشمگير سبب مي شد چندان گزندي به وي نرسد، همان گونه كه در دورة مكه به رغم آن همه مبارزه هاي رسول گرامي اسلام بر ضد شرك و بت پرستي، نتوانستند پيامبر را بكشند، يا آسيبي بدو برسانند و او را شكنجه دهند. ⁉️حال اگر پيامبردر بين مردم ايران مبعوث مي شد، به جهت اين كه ايراني ها همانند عرب ها تعصبات قومي و قبيلگي نداشتند، در برابر فشار ها و هجوم حكومت استكباري، سپر دفاعي قوي نمي داشت و زود شكست مي خورد. 3⃣وجود قانون ماه هاي حرام؛ در محيط عربستان و سرزمين حجاز در چهار ماه از سال، يعني ماه هاي حرام (ذي القعده، ذي الحجه، محرم و رجب) جنگ و خون ريزي ممنوع بود. جنگ در ماه هاي حرام را گناهي بزرگ و نابخشودني (فجار) مي دانستند. چنين قانوني آن هم با آن گسترة حمايتي و پشتوانة فرهنگي، فرصت خوبي براي رساندن پيام پيامبر به گوش ديگران پديد آورد كه اين زمينه و بستر در جاي ديگر نبود. 4⃣وجود كعبه و سنت حج و زيارت خانة خدا كه از زمان حضرت ابراهيم خليل به يادگار مانده بود. اين امر موجب شد كه مكه مركز رفت و آمدها و تبادل امور تجارتي و فرهنگي گردد. ❗️پيامبر از اين فرصت استفاده كند تا پيامش را به گوش اقوام و ملل جهان برساند. 5⃣مكه و حرم؛ در ميان اعراب از قديم قانون حرم و حرمت كعبه و اطراف آن وجود داشت. اين امر موجب شد پيامبر تا حدودي از شر دشمنانش آسوده باشد. 6⃣قانون امان؛ عرب هاي جاهلي به رغم همة ضعف هاي اخلاقي، برخي از خصلت هاي پسنديده و مترقي ميان آنان رواج داشت كه از آن جمله قانون امان و پناهندگي بود. ❗️طبق اين قانون اگر كسي (حتي دشمن) در پناه فرد يا قبيله اي قرار مي گرفت، در امان بود و با تمامي وجود از او دفاع مي كردند. در تاريخ آمده است كه پيامبر اسلام در شرايط سخت و بحراني از اين قانون استفاده نمود و از كشته شدن رهايي يافت. ❗️همچنين مي توان گفت كه سرزمين حجاز يك موقعيت تمدني منحصر به فرد داشت، چون در مركز دايره اي قرار داشت كه از هر سو تمدن هاي گذشتة بشري آن را احاطه كرده بودند. در جنوب آن تمدن يمن، در شمال تمدن روم و فنيقيه، در شرق و شمال شرقي تمدن ايران، كلده و آشور و در غرب تمدن مصر باستان وجود داشتند. 🗯طبيعي است كه چنين موقعيتي بستر خوبي براي رشد و گسترش اسلام گردد و خداوند حكيم و عليم پيامبر اسلام را در مركز اين دايره برانگيزد تا راه هدايت بشري آسان گردد. ❗️اين نكته را نيز اضافه كنيم كه با توجه به شرايط سرزمين عربستان و مردمي كه در جاهليت زندگي مي كردند، از نظر روابط اجتماعي، از نظر رعايت حقوق انسان ها، و نوع دين و آييني كه داشتند(بت پرستي)، نيز بعضي سنت ها و آداب زشت مانند زنده به گور كردن دختران و ... از ساير ملت هاي همجوار، پست تر و پايين تر بودند. 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
👇ادامه پاسخ ❗️ 🗯به نظر مي رسد چنين انسان هايي به هدايت و پيام الهي نياز بيشتري نسبت به ملت هاي ديگر در آن زمان مانند ايران و روم داشتند. البته اگر چه از تمدن و ارزش هاي انساني دورتر بودند، اما درون خود نياز به هدايت را بيشتر احساس مي كردند. ❗️ایه شریفه «الله اعلم حیث يجعل رسالته؛» خداوند آگاه تر است كه كجا رسالت پيامبري را قرار دهد به ما مي فهماند كه اسرار بسياري در موضوع رسالت و پيامبري وجود دارد كه خداوند از آن آگاهي دارد و ما تنها به بخشي از آن مي توانيم دست يابيم ❗️همچنين عرب زمان پيامبر خيلي پر بهانه تر در پذيرش حق بودند، قرآن نيز اشاره داردكه اگر قرآن را به زبان عجمي نازل ميكرديم عرب ايمان نمي آورد. پس خدا با اين كار كه پيامبري از جنس خودعرب را مبعوث كرد، بهانه را از آنها گرفت. 🗯همچنين زبان عربي برترين زبان درتفهيم است بطوريكه همه لغات غير عرب را ميشود به عربي درآورد و لي شما لغت عرب را نميتوانيد دقيقا معادل غير عربي مثلا فارسي يا انگليسي را بجايش بگزاريد.مثلا كلمه : عين درلغت عرب 70 معني دارد كه هركدام فقط با قرينه معلوم ميشود. يا كلمه بسم الله الرحمن الرحيم در اينجا حروف مانند ال - ب- و..همه معني دارند ولي معادل فارسي يا ..ندارد! همچنين بنا بر نقل روايات ما بيش از 124 هزار پيامبر مبعوث شده داريم، لذا ممكن است بسياري از آنان در مناطق مختلف دنيا به رسالت مبعوث شده اند و ما از آنان بي خبريم چنانچه خود خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: « ما پيش از تو رسولاني فرستاديم كه سرگذشت گروهي را براي تو بازگفته و گروهي را براي تو باز گو نكرديم.» 📓غافر 78 ❗️همچنين با توجه به اين آيه شريفه كه خدا مي فرمايد «ان من امة الا خلا فيها نذير»مي فهميم كه تمامي امتهايي را كه خداوند آفريده داراي پيامبري بوده اند، پس مبعوث شدن پيامبران اختصاصي به عربها ندارد و اينكه پيامبر اكرم و ائمه اطهار عرب بودند همانطوري كه گفتيم به جهت خواست خداوند و اقتضاي زمان بوده است. ❗️در هر صورت اين كه در سوال آمده است كه همه پيامبران عرب بودند صحيح نيست بلكه برخي از آنان عرب بودند و برخي عرب نبودند. در حديثي آمده است كه پنج نفر از انبيا سرياني بودند ، پنج نفر عبري بودند و پنج نفر عرب بودند . 📚 بحار الانوار ج 11 ص 56 ح 57 به نقل از اختصاص . 🔴برگرفته از نرم افزار پرسمان،کلید واژه عرب بودن پیامبر 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
امیرالمؤمنین‌ علی علیه السلام: همنشین، مانند وصله لباس است؛ بنابراین، دوستِ همگون با خودت انتخاب کن. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ #تنفس_صبح 📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه 313 🎙 قاری: #منشاوی 🔊 بشنویم🔻 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
313.mp3
1.29M
📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه313 🎙 قاری: #منشاوی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آشنائى با كتاب بحارالأنوار، بزرگترين دايرة المعارف حديث شيعه نوشته علامه محمد باقر مجلسى در ابتداى اين كتاب كه حدود ١٠٠٠ سال پس از درگذشت پيامبر اسلام نوشته شده است، ميگويد: تمام روايات و احاديث موجود در اين كتاب صحيح است كه من آنها را گردآورى كرده ام. در ادامه مقدمه ميگويد: من عمر خودم را در خواندن و تحقيق در قرآن تلف كردم درصورتى كه دريافتم كه بايد اين عمر را صرف روايات ائمه ميكردم، چون مخاطب قرآن ائمه هستند و نه مردم عادى. درواقع مجلسى با اين ادعاى مضحك ميگويد كه بايد كتاب من را بخوانيد اگر ميخواهيد مسلمان باشيد و عمرتان را در خواندن قرآن تلف نكنيد. ببينيد دوستان اين آقا كه يكى از ستونهاى مذهب شيعه است، كل قرآن را كتابى بيهوده ميداند و توصيه ميكنيد كه خزعبلات كتاب من را بخوانيد. دوستان مذهبى قضاوت با خودتان ❗️❗️ 💠💠 1⃣علامه مجلسی از مفاخر بزرگ تشیع است که محدّث عالي مقام شيخ حُرّ عاملى مؤلّف كتاب با عظمت «وسائل الشيعه» كه خود از مفاخر علماى ما و هم عصر علّامه مجلسى است و شيخ الاسلام مشهد مقدّس بوده در كتاب «أمل الامل» بدين گونه از وى ياد ميكند ؛ ❕«مولانا الجليل ، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، عالم فاضل ماهر، محقّق مدقّق، علّامه فهّامه، فقيه متكلم، محدّث ثقه، جامع همه خوبيها و فضائل، جليل القدر عظيم الشأن اطال اللَّه بقاءه داراى تأليفات سودمند بسيارى است، مانند «بحار الأنوار» در اخبار ائمه اطهار كه احاديث تمام كتب شيعه را غير از كتب اربعه (كافى، من لا يحضره الفقيه، تهذيب و استبصار) و نهج البلاغه كه كمتر از آن نقل ميكند، با ترتيبى پسنديده در آن جمع نموده و مشكلات آن را شرح كرده است ...» 📚امل الامل ج 2 ص 248 2⃣کتاب شریف « بحار الانوار » دائرة المعارف بزرگ حديث و از عمده ‏ترين و گسترده ‏ترين جوامع حديثى شيعه است كه روايات كتب حديث را با تبويب و نظم نسبتا كاملى جمع نموده است و شامل كليه مباحث اسلامى از تفسير قرآن و تاريخ گرفته تا فقه و كلام و... مى ‏باشد. ابتداى نوشتن بحار در سال 1070 بود و تا سال 1103 ادامه يافت. ❕چنان که در مقدمه بحار خود علامه می گوید ، مرحوم مجلسى، پس از آموختن كتب روايى مشهور، به دنبال كتب و مراجع دور افتاده رفت. اين اصول، به خاطر بى ‏اعتنايى به آنها و توجه زياد بزرگان به كتب مشهور از قبيل كتب اربعه و... مهجور مانده بودند و سال‏ها كسى سراغ آنها را نمى ‏گرفت. ❕ علامه كه اوضاع را چنين ديد، عده ‏اى را براى يافتن اين كتب به شهرها و كشورهاى مختلف اسلامى گسيل داشت و با همت و پشت‏كار او تعداد زيادى از اين كتب پيدا شد . در فصل اول از مقدمه، نام 375 كتاب را به عنوان مصادر بحار آورده و به آثارى ديگر با كلماتى چون« و غيره» و« و ساير آثاره»، اشاره نموده است. 👌این کتب گرانبهاء که به عنوان مصادر بحار الانوار محسوب می شود ، در عصر امامان و عصر نزدیک به آنان نوشته شده بود و چنان نیست که بگوییم علامه پس از هزار سال مستقیما از امامان روایت نقل می کند ، زیرا چنین نقلی معقول نیست ، علامه از کتبی روایت نقل می کند که در عصر نزدیک امامان با سلسله سند متصل به زمان امام معصوم علیه السلام ، روایات را نقل کرده است . 3⃣علامه مجلسی رحمه الله ، نگفته اند که تمام کتبی که از آنها روایت نقل می کند ، روایاتشان صحیح است ، اما تصریح می کند که آن کتب معتبر هستند « تتبعت الاصول المعتبره » 📚بحار الانوار ج 1 ص 3 ❕یعنی آن کتب توسط علمای بزرگ تشیع نوشته شده و کتب معتبری هستند ، اگر چه ممکن است که به اشتباه برخی از احادیث جعلی در آن وارد شده باشد ، لذا خود علامه مجلسی ، در ذیل برخی از روایات که نقل می کند ، می گوید اگر چه این روایت را نقل می کنم ، اما به صحت آن اعتماد ندارم ؛ 📚بحار الانوار ج 54 ص 332 _ ص 342_ ج 56 ص 109 و ... ❕اگر چه به عقیده خود علامه مجلسی اکثر آنچه نقل می کند ، مورد اعتناء و معتبر است و به عقیده ما ، بیش از 98 درصد از روایات کتاب شریف بحار الانوار معتبر و مورد استناد است و طبق مبنای رجالی علمای متقدم و متاخر ، که اعتماد به روایت « موثوق الصدوری » است ، جز اندکی از بحار الانوار که شاید یک یا دو درصد آن را شامل شود ، سایر روایات آن مورد اعتماد است . 🔸ادامه 👇
📸در آستانه شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) تهران با شعار «عمری است دخیلم به ضریحی که نداری» رونمایی شد 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸ادامه 👇 ❕لذا می بینیم که از مرجع عالی قدر ، صافی گلپایگانی سوال شده است ؛ « مرجع عاليقدر چه ميزان از روايات بحار شريف فتوا مى ‏دهند؟ چه ميزان از حرفهاى بعضى از روشنفكر نمايان را درباره‏ ى بحار شريف صحيح مى‏ دانند؟ 👌جواب ؛ ❕« موسوعه عظيمه بحار الانوار نه تنها متضمن مدارك فتوى و احكام است بلكه در همه علوم اسلاميه از قبيل تفسير قرآن مجيد و شرح احاديث در كلام، در تاريخ اسلام، در معرفت اديان و فرق، در اخلاق و آداب، در علم رجال و علوم ديگر مرجع است. 👌اخيراً فهرست بخش تفسيرى آن را يكى از اهل تحقيق در دو جلد قطور تهيه نموده است كه از آن مى‏ توان اهميت تفسيرى اين موسوعه را تا حدى دريافت و خلاصه علوم عقليه و نقليه در آن مطرح است و طبعاً مواردى از آن هم براى اهل فضل و نظر و كسانى كه در جنبه علمى داراى مايه و پايه ‏اى باشند مورد بحث قرار مى‏ گيرد كه بايد موسوعه ‏اى آنچنان اين چنين باشد. ❕ولى كتاب بزرگ است و عمل علامه مجلسى ‏قدس ‏سره در اين كتاب عظيم است همه كس نمى‏ تواند پيرامون مثل اين كتاب- كه در هر كتابخانه ‏اى باشد تقريباً وافى به رفع نياز فقهاء و متكلمين و محدثين و مفسرين و ديگران مى‏ باشد- سخن بگويد چو بشنوى سخن اهل دل مگو كه خطا است سخن شناس نه‏ اى جان من خطا اينجاست‏ » 📚معارف دین ، ج 2 ص 258 4⃣علامه مجلسی ره نمی گوید که من عمر خود را در خواندن و تحقیق قرآن تلف کردم و باید این عمر را صرف روایات می کردم ، بلکه می گوید در علوم مختلف قدم برداشتم و راه‏هاى گوناگون علمى را سپرى نمودم ، اما به سراغ اهل بيت و سخنان آنان آمدم . او خود، در مقدمه بحار چنين مى ‏گويد ؛ « من، در آغاز جوانى بر دانش‏ آموزى در انواع علوم حريص بودم و مدتى از عمر خويش را در استفاده از اين دانش‏ها سپرى كردم، ولى پس از انديشه در ثمرات اين علوم و تأمل در علم سودمند براى آخرت، دريافتم كه زلال علم تنها از سرچشمه وحى و روايات اهل بيت به دست مى ‏آيد و تمام علم را در کتاب خدا و اخبار اهل بیت دیدم ...پس ترک کردم آن علومی را که زمانی از عمرم را صرف آن کردم با آن که پرداختن به آن علوم در عصر ما رائج است ...» 📚بحار الانوار ج 1 ص 3 ❕ بدين سان علامه كه علوم گوناگون عصر خويش را خوانده و در هر يك از آنها استادى توان‏مند بود، وجهه نظر خويش را معطوف به قرآن و كلمات گهربار معصومين علیهم السلام نمود و تمام تلاش خود را در حفظ و تعليم و تعلم آنها صرف كرد و با اين اقدام بى ‏نظير، ده‏ها هزار روايت ارزش‏مند را از خطر نابودى نجات داد. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 5⃣البته علامه مجلسی معتقد است که علم تمام قرآن و بطون آن نزد اهل بیت علیهم السلام است ، چرا که روشن است ، قرآن داراى بطون مختلفى است، يعنى يك آيه ممكن است معانى متعددى داشته باشد كه از ميان آنها يك معنى ظاهر است، و معانى ديگر بطون قرآن است که برای هیچ کس جز اهل بیت علیهم السلام روشن نیست و فهم بطون قرآن جز از طریق تفسیرهایی که از اهل بیت رسیده است ممکن نیست . 📚تفسیر نمونه ج26 ص11 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « برای قرآن باطنی وجود دارد و برای آن باطن نیز ، بطن دیگری وجود دارد و قرآن ظاهری دارد و برای آن ظاهر هم ظاهر دیگری است » 📚بحار الانوار ج89 ص94 👌و فرمود ؛ « علم ظاهر و باطن قرآن نزد اوصیاء پیامبر است» 📚بحار الانوار ج89 ص88 🔶 لذاحضرت علی علیه السلام پیوسته می فرمود ؛ « از من در مورد کتاب خدا سوال کنید .به خدا سوگند آیه ای نازل نمی شد مگر آنکه رسول خدا آن را بر من می خواند و تاویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن را به من می آموخت » 📚کمال الدین ج1 ص283 👌به خاطر همین، علامه مجلسی در همان مقدمه بحار می گوید ؛ « خردهای بندگان نمی تواند به استنباط یقینی قرآن و احاطه به آن برسد ، جز اهل بیت علیهم السلام که روح الامین در بیت آنان نازل شده است » 📚بحار الانوار ج 1 ص 3 👌بنابراین اهل بیت علیهم السلام آگاه به ظاهر و باطن قرآن هستند ، اما این به آن معنا نیست که بندگان چیزی از قرآن نمی فهمند ، و قرآن برایشان مبهم است ، چرا که قرآن کریم تصریح می کند ؛ « قرآن روشنگری برای مردم است » ( آل عمران 138 ) و مردم را دعوت به تدبر در آیات خویش می کند (ص 29 ) و کسانی که در آن تدبر نمی کنند را مورد عتاب و سرزنش قرار می دهد (محمد 24 ) 👌اگر کسی توان فهم قرآن را ندارد چگونه می توان سخنی را که برای مردم قابل فهم نیست را «بیان » نامید و آنان را به تدبر در آن دعوت کرد و کسانی را که در آن تدبر نمی کنند را مورد سرزنش قرار داد. ❕گذشته از این که مبهم بودن قرآن با معجزه بودن آن سازگار نیست زیرا سخنی می تواند معجزه باشد که برای مردم اهل آن زبان قابل فهم باشد بنا براین سخنی که قادر به درک آن نیستند معجزه و نشانه نبوت نیست و از سوی دیگر بر پایه احادیث اهل بیت قرآن معیار تشخیص حدیث صحیح از غیر صحیح است 📚الکافی ج1 ص69 ❗️بدیهی است که معیار بودن قرآن برای تشخیص درستی یا نادرستی سنت مبتنی بر امکان دستیابی به معانی قرآن و حجیت ظواهر آن است و چیزی که خود مبهم و غیر قابل فهم باشد نمی تواند میزان شناخت چیز دیگری شود. 👌لذا امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «هر کس ادعا کند که کتاب خدا مبهم است هم خود به هلاکت افتاده و هم دیگران را به نابودی کشانده است » 📚بحار الانوار ج92 ص90 ❕علامه مجلسی هم نگفتند که ما چیزی از قرآن نمی فهمیم ، بلکه گفتند علم تمام ظاهر و باطن قرآن نزد اهل بیت علیهم السلام است و آنان احاطه به قرآن دارند ، اما ما هم به فراخور فهم خود می توانیم از قرآن بهره بگیریم ، لذا علامه در اول هر بابی از کتاب شریف بحار ، آیاتی متناسب با باب مورد نظر را آوردند و به تفسیر آن مشغول شدند تا آنجایی که به اولین فردی مشهور شدند که قرآن را « تفسیر موضوعی » کردند ، چنان که استاد سبحانی می نویسد ؛ « اولین فردی که به صورت وسیع در تفسیر موضوعی قرآن وارد شد ، علامه مجلسی بود که در تمام ابواب موسوعه نادر ( و گرانبهای خود ) یعنی بحار الانوار ، به این روش تفسیری پرداخت ، و تمام آیات مربوطه مرتبط با موضوع ابواب را آورد و تفسیری سریع کرد که این قدم ، قدمی بزرگ در تفسیر قرآن بود ، آن هم زمانی که معجم های موضوعی قرآن ، آن طور که در عصر ما است ، در زمان علامه مجلسی نبود » 📚مفاهیم القرآن ج 1 ص 9 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤔 ❔بنده به جد از موضع شما نسبت به طب اسلامی شدم ❗️چگونه شما منکر طب اسلامی هستید در حالی که یک عالمه روایت در مورد طب اسلامی داریم ❗️ 💠💠 👌چنان که در گذشته توضیح داده ایم ما یک سری روایات داریم که در آنها سخن از يك رشته دستورات طبى و بهداشتى نقل شده از معصومين عليهم السلام است، گاه نيز اشاراتى از قرآن مجيد در آنها ديده مى‏ شود؛ مثلًا امروز دانشمندان غذاشناسى آثار فوق العاده ‏اى براى قائلند و هرچه زمان مى ‏گذرد خواص بيشترى براى آن در بهداشت و درمان بيمارى‏ها كشف مى ‏كنند. ❕اين در حالى است كه قرآن مجيد در سوره «نحل» با صراحت مى ‏گويد: «فِيهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ» ( نحل 69) 👌 و همچنين تعبيرات ديگرى كه پرده از روى مسائل و درمانى بر مى‏ دارد؛ از جمله دستور معروف پيامبر گرامی بر اين‏كه تا گرسنه نشده‏ ايد غذا نخوريد و تا كاملًا سير نشده‏ ايد دست از غذا بكشيد . 📚بحار الانوار ج 59 ص 290 👌بسيارى از دستورهايى كه در زمينه ‏ ها و غذاهاى حلال و حرام وارد شده مربوط به تأثيرات خوب و بد آنهاست؛ تحريم شراب و مواد مخدر، تحريم گوشت حيوانات درنده، خوردن خون و گوشت مردار و ماهيانى كه در آب مرده‏ اند و امثال اينها همگى ارتباط نزديكى با زيان‏هاى بهداشتى آنها دارد. ❕توصيه به خوردن ميوه‏ ها و سبزى ‏ها و ‏هاى غذايى ارتباط آشكارى با فوائد بهداشتى آنها دارد. روايات طبى نقل شده از پيغمبر اكرم و ائمه هدى عليهم السلام نيز با صراحت اين مسائل را بازگو مى ‏كند. 💠اما باید توجه کرد که آنچه از روایات طبی به دست ما رسیده است این قابلیت را ندارد که ما آن را به عنوان معرفی کنیم که عبارت باشد از راههای پیشگیری ، و تشخیص و علل انواع بیماری ها و راه درمان آنها ، به هیچ عنوان این در روایات ما نیامده است . 👌آنچه در روایات ما آمده است اشاراتی جزئی است به خواص دارویی و درمانی برخی گیاه ها یا میوه ها و یا دستوراتی کلی جهت حفظ تن از بیماری ها و از آن چیزی نیست . ❕آیا با این نوع از روایات می توان ادعا کرد که اسلام مکتب تازه ای به نام ایجاد کرده است که با آگاهی از آن می توان تمام و انواع بیماری ها را درمان کرد و دیگر به طب جدید احتیاجی نیست .آیا این سخن است ❗️ 👌اساسا بدون بهره گیری از طب جدید و شناخت دستگاه های بدن و علل عارض شدن بیماری ها می توان مثلا به روایات طبی اسلام عمل کرد و بیماری را درمان کرد ❗️مثلا یک دل درد شدن ممکن است علل زیادی داشته باشد که بدون شناخت آن درمان ممکن نیست . ابتدا باید با علم جدید نسبت به علل عارض شدن آن آگاهی ایجاد کرد ، آنگاه به سراغ درمان رفت ‌نه آنکه بگویبم چون در فلان آمده است که در هنگام دل درد فلان کار را بکنید ما نیز نسخه واحدی برای همگان بپیچیم . 💠البته این سخن در جایی است که ما باشیم روایات طبی ما قابلیت درمان بیماری ها را دارد یعنی سند و محتوای آن صحیح و روشن بوده که می توان از آنها برای مقابله با امراض استفاده کرد . ❕در حالی که شیخ که عنوان رئیس المحدثین را در مکتب تشیع دارد می نویسد ؛ « عقیده شیعه درباره اخبار و احادیثی که درباره رسیده آن است که این احادیث بر چند گونه اند ؛ 1⃣برخی از آنها با نظر به آب و هوای مکه و مدینه گفته شده اند و به کار بستن آنها در دیگر شرایط آب و هوایی نیست . 2⃣در برخی از آنها معصوم علیه السلام بر پایه آنچه از حال و سوال کننده می دانسته پاسخ داده و از همان موضع فراتر نرفته است ، چه این که امام بیش از آن شخص به طبع وی آگاهی داشته است . 3⃣برخی از آنها را با هدف زشت نمایاندن چهره مذهب در نگاه مردم در میان احادیث گنجانده اند . 4⃣در برخی از آنها از راوی حدیث سر زده است . 5⃣در برخی از آنها بخشی از حدیث حفظ شده و بخشی دیگر شده است . 📚اعتقادات الامامیه ص115 ❔آیا براستی احادیث ما که بیشتر ناظر به خواص دارویی و درمانی برخی گیاهان و میوه ها است ، با توصیفی که شیخ صدوق از آنها می کند ، قابلیت آن را دارد که برای درمان بیماری ها مورد قرار گیرد ❗️ 💠بله ما دارای طبی هستیم به نام که از دیرباز مورد توجه علاقه مندان بوده است و حتی در مواردی که کاری از طب جدید بر نمی آمده ، طب سنتی راه گشا بوده است و امروزه نیز بسیاری از افراد خود را با طب سنتی می کنند ، ما مخالفتی با این طب نداریم بلکه اساسا مخالفت با آن در ما نیست ، مخالفت آنجاست که بدون دلیل و مستند ، طبی به اسلام نسبت داده شود که وقتی نتیجه ای از آن گرفته نشود ، دیده ها نسبت به اسلام بدبین شود . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️آیت الله مکارم‌شیرازی: چیزی به اسم طب اسلامی نداریم.. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔اسناد وفات سیده فاطمه در کتب شیعه ❗️ 👇👇👇👇👇 ⬅️بحارالانوار داستان وفات فاطمه زهرا رضی الله عنها را به شرح زیر بیان کرده است . ✅۱_ فاطمه (علیها السلام) در روزهای آخر زندگی، «اسماء بنت عمیس» را فراخواند و فرمود: دوست ندارم بر پیکر زن پارچه ای بیفکنند و اندام وی زیر آن نمایان باشد. اسماء پاسخ داد: نه من چیزی به تو نشان خواهم داد که در حبشه دیدم سپس چند شاخه تر خواست، آنها را خم کرد و پارچه ای بر روی آن کشید و تابوت گونه ساخت. فاطمه (علیها السلام) فرمود: چه چیز خوبی است پیکر زن و مرد قابل تشخیص نست. ای اسماء! هنگامی که جان دادم تو مرا غسل بده و نگذار کسی نزد جنازه من بیابد . این اولین تابوتی بود که در اسلام ساخته شد و هنگامی که فاطمه (علیها السلام) آن را دید تبسمی کرد که تنها تبسم او بعد از وفات پدرش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. 📚ذخائر العقبی ص ۵۳- بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۸۹ ⬅️۲_ بیماری فاطمه (علیها السلام) روز بروز سخت تر می شد، فرزندان زهرا سلام الله علیها بخاطر مادرشان بشدت نگران بودند و دل پاک علی (علیه السلام) از اندوه فاطمه سلام الله علیها در خون نشسته بود. روز وفات، زهرا (علیها السلام) وصایای خود را به علی علیه اسلام بیان فرمود و او بشدت گریست. فاطمه (علیها السلام) ضمن سفارش فرزندانش به علی (علیه السلام) فرمود: یا علی! مرا شبانه غسل بده، کفن کن و به خاک بسپار، آن هنگام که چشمها در خواب است. 📚بحار الانوار ج ۴۳ ص ۱۹۲. ✏️توضیح : پس دفن شبانه فاطمه رضی الله عنها به گفته بحارالانوار سفارش خود حضرت فاطمه بوده است . ⬅️۳_ هنگامی که وفات فاطمه سلام الله علیها نزدیک شد، به «سلمی» ( همان اسما ) فرمود تا مقداری آب آورد. زهرا سلام الله علیها غسل کرد و بخوبی بدن خود را شستشو داد، لباسهای نوی خود را خواست و آنها را پوشید; سپس از سلمی خواست تا رختخوابش را وسط حجره بگستراند آنگاه رو به قبله دراز کشید; دستها را زیر صورت نهاد و گفت من هم اکنون قبض روح خواهم شد. خود را پاکیزه کرده ام کسی مرا برهنه نکند. 📚ذخائر العقبی ص ۴۳ امالی مفید ص ۱۷۲ . ⬅️۴_ پس از وفات فاطمه (علیها السلام) حسن وحسین (علیهما السلام) وارد خانه شدند و سراغ مادرشان را گرفتند، گفتند اکنون هنگام استراحت مادر ما نیست اسماء به آنانگفت عزیزانم مادرتان از دنیا رفت. حسن و حسین (ع) روی جنازه مادر افتادند و آن را می بوسیدند و گریه می کردند. حسن (ع) می گفت مادرجان با من سخن بگو. حسین (ع) می گفت مادر جان من حسین توام، قبل از آنکه بخاطر غم فراقت روح از بدنم جدا شود با من سخن بگو. یتیمان زهرا (سلام الله علیها) به جانب مسجد شتافتند تا پدرشان را از مرگ غم انگیز مادر با خبر کنند. وقتی خبر وفات زهرا (سلام الله علیها) به علی (ع) رسید از شدت غم و اندوه بیتاب شد و فرمود ای دختر پیامبر (ص) تو تسلی بخش من بودی بعد از تو از که تسلیت بجویم. 📚بحار الاوار ج ۴۳ ص ۱۸۶. 💠💠 👌براستی چگونه می توان روایات شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها را نادیده گرفت و با طرح استدلال های کودکانه این قضیه را زیر سوال برد . 🔸زهرای مرضیه سلام الله علیها پس از آنکه توسط خلفا مورد هجوم قرار گرفت ، دچار جراحت و بیماری شد و فرزندش محسن ، سقط شد و نهایتا پس از گذشت حدودا سه ماه ، به سبب جراحات وارده توسط دستگاه خلافت از دنیا رفت و به شهات رسید و نقل های مورد استناد در متن اشکال ، کیفیت از دنیا رفتن حضرت زهرا سلام الله علیها را پس از تحمل یک دوره کوتاه جراحت و بیماری را شرح می دهد و منافاتی با قضیه شهادت ایشان ندارد ، لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « سبب وفات فاطمه آن بود که قنفذ غلام عمر با دستور عمر زهرا را با غلاف شمشیر مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و بیماری شدید پیدا کرد ( وسر انجام به شهادت رسید ) » 📚دلائل الامامه ص134 _ بحار الانوار ج43 ص170 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔روحانی بزرگواری می گفت وجوب خانه حضرت زهرا و عدم هتک و حمله به آن در آیاتی از آمده است آیا حقیقت دارد ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال‏» « (نور خدا) در خانه‏ هايى است كه خدا رخصت داده كه قدر و منزلت آنان يابد و نامش در آنها ياد شود و صبح و شام در آن تسبیح گفته شود » 🔰نور 36 ❕سيوطى در تفسير الدّر المنثور از انس بن مالك و بريده دو نفر از صحابه پيامبر گرامی نقل مى ‏كند هنگامى كه رسول خدا اين آيه را تلاوت فرمود، مردى برخاست و گفت: «اىُّ بُيُوتٍ هذِهِ يا رَسُوْلَ اللَّهِ»: «اين خانه هايى كه در اين آيه توصيف شده كدام است اى پيامبر خدا!» 👌پيامبر فرمود: «بُيُوتُ الانْبياء»: «خانه‏ هاى پيامبران است». ❕ابوبكر و گفت : «هذا البَيْتُ مِنْها لَبَيْتُ عَلىٍ وَ فاطِمَةَ؟!» «اين خانه از آنها است، خانه على و فاطمه» عليهما السلام؟ 👌فرمود: «نَعَمْ مِنْ افاضِلِها»: «آرى اين از برترين آنها است». 📚الدر المنثور ج5 ص50 👌شبيه همين معنى را حاكم حسكانى در شواهد التّنزيل از ابوبرزه يكى ديگر از صحابه از پيامبر اكرم نقل كرده است، بى آنكه نام شخص خاصى را ببرد، بلكه است «قيلَ يا رَسُولَ اللَّهِ ابَيتُ عَلَىٍّ وَ فاطِمَةَ مِنْها؟ قالَ مِنْ افْضَلِها»: «گفته شد آيا خانه على عليه السلام و فاطمه عليها السلام از آنها است»؟ پيامبر فرمود: «از برترين آنها است» 📚شواهد التنزیل ج1 ص410 📚روح المعانی ، ج18 ص157 👌این مضمون در روایات متعدد نیز آمده است ؛ 📚بحار الانوار ج23 ص325 باب 19 ❕خانه‏اى كه مركز نور الهى است و خدا به ترفيع آن امر فرموده از احترام بسيار بالايى برخوردار است.خانه ‏اى كه اصحاب كسا را در بر مى ‏گيرد و خدا از آن با جلالت و ياد مى‏ كند، بايد مورد احترام قاطبه مسلمانان باشد. 👌با اين همه سفارشهاى مؤكّد، متأسفانه عده ای از خدا بی خبر حرمت آن را ناديده گرفته، و به هتك آن و اهالی آن پرداختند، و اين مسئله ‏اى نيست كه بتوان بر آن پرده ‏پوشى گذاشت ، در گذشته مفصلا مستندات آن را ارائه داده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8079 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این شبهه را وهابی ها خیلی می کنند که چرا حضرت زهرا واسه باز کردن درب خانه آمد و بین و دیوار قرار گرفت ❗️چرا خود امام علی واسه باز کردن درب نیامد ❕❕ 💠💠 👌نخست باید توجه کرد ، آن چه كه از برخي از روايات استفاده مي شود آن است که حضرت فاطمه سلام الله عليها نزديك در ورودي منزل نشسته بود و با ديدن عمر و همراهان وي، در را به روي آنان بست. ❕مرحوم عياشي در تفسير، شيخ مفيد در الإختصاص و... نوشته اند ؛ « عمر گفت: برخيزيد تا پيش او (علي) برويم، پس ابوبكر، عمر، عثمان، خالد بن وليد، مغيرة بن شعبة، ابوعبيد جراح، سالم مولي ابوحذيفة، قنفذ و من به همراه او راه افتاديم، چون نزديك خانه رسيديم، فاطمه آنان را ديد و لذا در را بست و شك نداشت كه بدون اجازه نخواهند شد، عمر در را كه از شاخه هاي خرما ساخته شده بود، با لگد شكست، سپس وارد خانه شدند و علي را بيرون آوردند در حالي كه كمرهاي خود را بسته بودند. » 📚 تفسير العياشي، ج2، ص67 _ الاختصاص ص 186 _ بحار الأنوار، ج 28، ص 227 ❕و در روايت سليم نيز آمده ؛ « عمر آمد تا به خانه رسيد، فاطمه پشت در نشسته بود، سرش را بسته بود و بدنش از غم از دست دادن پدر نحيف و لاغر شده بود، عمر در را كوبيد و گفت: اي پسر ابوطالب! در را باز كن، فاطمه فرمود: اي عمر به ما چه كار داري؟ ما را با مصيبتي كه گرفتارش شده ايم تنها بگذار. عمر گفت: در را باز كن وگرنه آن را به آتش مي كشم. فاطمه فرمود: آيا از نمي ترسي كه وارد خانه ما مي شوي، عمر بازنگشت و آتش خواست و آتش را بر در خانه افكند و آن را سوزاند.» 📚 كتاب سليم بن قيس، ص 864 💠از سوی دیگر حضرت صديقه احتمال می داد كه جمعيت بدون اذن داخل منزل نخواهند شد؛ چون نص قرآن است كه بدون اجازه وارد خانه كسي نشويد: «اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هايي غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد اين براي شما بهتر است شايد متذكّر شويد و اگر كسي را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!» بازگرديد اين براي شما پاكيزه تر است و خداوند به آنچه انجام مي دهيد آگاه است!. ( نور 27_28) 👌و از طرفي خانه انبياء احترام ويژه اي دارد كه كسي حق ورود بدون اجازه ندارد ؛ « اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هاي پيامبر داخل نشويد مگر به شما داده شود.» ( احزاب 53) ❕و شكي نيست كه خانه حضرت صديقه طاهره خانه پيغمبر محسوب مي شود همانطوري كه در تفاسير متعدد اهل به این مساله اشاره شده است. ❕افزون بر اين تصور اين بود كه با توجه به موقعيت حضرت زهرا (سلام الله عليها) و احترام رسول اكرم مردم با ديدن حضرت صديقه خجالت بكشند و متعرض نشوند همچنان كه عدّه اي با صداي حضرت صديقه برگشتند. ❕« عمر همراه عده اي به طرف خانه فاطمه آمد و در را كوبيد، فاطمه با شنيدن سر وصداي جمعيت با صداي بلند و همراه گريه فرياد زد: اي رسول خدا چه مصيبت هايي پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه مي بينيم. گروهي با شنيدن گريه فاطمه دلشان به درد آمد و با گريه آنجا را ترك كردند؛ اما عمر با گروهي ديگر باقي ماندند. 📚 الإمامة والسياسة، ابن قتیبه ، ج 1، ص 16 ❕بنابراين حضرت صديقه طاهره، هنگام هجوم، با ديدن عمر و همراهانش در را بست و نزديك دَر ايستاده بود و احتمال نمي داد كه با وجود آن حضرت متعرض خانه شوند و اين بي شرمي مهاجمان بود كه خانه و اهل آن را رعايت نكردند و به قول سلمان فارسي ؛ « كرديد و نكرديد و ندانستيد كه چه كرديد.» 📚بحار الانوار ج 28 ص 193 🌐http://yon.ir/u52Lw 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
امام هادی علیه السلام: شکرگزاری از نعمت، از خود نعمت بهتر است چون نعمت متاع دنیای فانی است ولکن شکر، نعمت جاودانه آخرت است. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ #تنفس_صبح 📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه 314 🎙 قاری: #منشاوی 🔊 بشنویم🔻 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
314.mp3
1.44M
📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه314 🎙 قاری: #منشاوی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔کلیپی از یک وهابی منتشر شده که آیا پیامبر بعد از 23 سال بعثت نتوانست تعدادی تربیت کند که از دخترش دفاع کنند ❗️آیا چنین چیزی قابل قبول است ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که پیامبر گرامی تمام تلاش خود را برای تربیت امت و هدایت به کار بست و از هیچ تلاشی در این زمینه کوتاهی کرد . ❕او به قدرى دلسوز نسبت به مؤمنان و غير مؤمنان بود، كه از عدم ايمان گروهى، سخت مى‏ برد تا آنجا كه نزديك بود از غصه هلاك شود. 🔸در آيه 6 سوره كهف مى ‏خوانيم كه خداوند در مقام دلدارى به پيامبر اكرم مى‏فرمايد ؛ «گويى مى‏ خواهى، خود را به خاطر اعمال آنها از غم و اندوه هلاك كنى اگر به اين گفتار ايمان نياورند!». شبيه همين معنا در آيه 3 سوره شعراء آمده است: لَعَلَّكَ باخِعٌ نَّفْسَكَ الّا يَكُونُوا مُؤمِنينَ ». 👌 و در آيه 128 سوره آمده است لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنُ انْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ‏عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ: «به يقين، پيامبرى از ميان شما به سويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدايت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است». ❕بنابراین از ناحیه پیامبر و دعوت او و سعی وتلاش بی پایانش هیچ گونه کاستی در زمینه هدایت افراد نبوده است ، اما همه صحابه در پذیرش هدایت پیامبر برابر نبودند ، کسانی می توانستند از هدایت پیامبر بهره مند شوند که لازم را در خود به وجود آورده بودند . همنشينى صحابه با آن حضرت، هرگز بيشتر و شديدتر از همنشينى همسر نوح و همسر لوط با آن دو مرد بزرگوار نبوده است. زنان اين دو، شب‏ها و روزها با آن دو بوده ‏اند، ليكن متأسفانه هيچ فايده ‏اى نداشته است. قرآن كريم زن نوح و زن لوط را به عنوان نمونه كافران ياد مى ‏كند كه در كنار دو بنده صالح خدا بودند، اما به آن دو خيانت كردند و اين همنشينى نتوانست آنان را از عذاب الهى برهاند و اهل دوزخ شدند. ( تحریم 10) افتخار با پيامبر ، امتياز بيشتر و اثرگذارتر از افتخار همسرى پيامبر نيست. خداوند در باره همسران پيامبر فرموده است: «اى همسران پيامبر! هر كدام از شما كار زشت آشكارى انجام دهد، دو برابر عذاب خواهد شد.» ( احزاب 30) در جاى ديگر قرآن همسران پيامبر را ملامت مى ‏كند كه چرا راز آن حضرت را فاش ساختند. ( تحریم 3_5)در اين ‏ها به زمينه‏ هاى تلاش بر ضدّ پيامبر در ميان برخى از همسران آن حضرت اشاره شده است و خداوند خبر مى‏ دهد كه چون خدا و جبرئيل و مؤمنان صالح و فرشتگان، پشتيبان پيامبرند، آنان به خواسته ‏هاى خود نمى ‏رسند. 👌همه اين آيات نشان مى‏ دهد كه صِرف همنشينى علّت تامّه تغيير همنشين به يك انسان عادل صالح خداترس نيست و مانع پرهيز از گناه كوچك يا بزرگ نمى‏ شود. بلكه اگر كسى هدايت و تصميم بهره ‏گيرى داشته باشد، اين همنشينى و مصاحبت مى‏ تواند زمينه ‏ساز آن باشد، پس همنشينى‏ ها تأثيرهاى متفاوتى دارد و همه به يك شكل نيست. ❕در حالات نوح عليه السلام در قرآن مجيد آمده است كه او نهصد و پنجاه سال در ميان قوم خود بر امر تبليغ و هدايت مشغول بود، و در اين مدت جز عدّه قليلى- در تواريخ هشتاد و چند نفر شمرده شده ‏اند-، به او ايمان نياوردند. ( عنکبوت 14_ هود 40) یعنى با يك حساب ساده نوح عليه السلام براى هدايت هريك نفر حدود دوازده سال زحمت كشيد . 👌قرآن كريم، اصحاب پيامبر را به انواع مختلفى تقسيم مى‏ کند، بدون فرق بين بدرى و غير بدرى و بين آنكه قبل از حديبيه ايمان آورده باشد يا پس از آن، قبل از فتح به مسلمانان پيوسته باشد يا پس از آن. چهره‏ هاى اصلى اين گروه‏ها از اين قرار است: 1- منافقان شناخته شده (منافقون: 1) 2- منافقان نيرنگ‏ باز (توبه: 101) 3- بيماردلان (احزاب: 12) 4- گوش سپردگان به فتنه‏ گران دشمن (توبه: 45- 47) 5- آميزندگان كار خوب و بد (توبه: 102) 6- افراد در آستانه ارتداد (آل‏عمران: 154) 7- تسليم شدگان غيرمؤمن (حجرات: 14) 8- مؤلفة القلوب (توبه: 60) 9- فاسق (حجرات: 6) 10- از جبهه گريزان در مقابل كفار (انفال: 15- 16) 🔸بنابراین همه صحابه دعوت پیامبر گرامی را با جان و دل پذیرا نبودند ، لذا در نقل های اهل آمده است که پیامبر گرامی فرمود ؛ « گروهى از اصحابم روز قيامت‏ بر من‏ وارد مى ‏شوند وآنان را از حوض كوثر محروم مى ‏كنند و من مى‏ گويم: خدايا، اصحابم! مى ‏گويد: تو نمى‏ دانى پس از تو چه كردند، آنان به جاهليت و به عقب برگشتند » 📚صحیح بخاری ج 4 ص 355 🔸 👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸ادامه 👇 👌مسلم از اسماء دختر ابى ‏بكر نقل مى‏ کند كه پيامبر خدا فرمود ؛ « من كنار حوض، به كسانى از شما كه بر من وارد مى ‏شوند مى‏ نگرم، جلوى ورود كسانى را مى ‏گيرند. مى ‏گويم: پروردگارا، اينان از من و از امت منند. گفته مى‏ شود: آيا نمى ‏دانى پس از تو چه كردند؟ به خدا پس از تو چيزى نگذشت كه به عقب و جاهليت برگشتند. » 📚شرح صحیح مسلم ، نووی ج 15 ص 61 🔸بنابراین اگر اکثر پس از شهادت پیامبر گرامی به علی و فاطمه علیهما السلام پشت کردند و آنان را یاری نکردند ، این پشت کردن به خاطر ناخالصی هایی بوده که در درون خودشان بوده است که از تربیت و تعالیم پیامبر استفاده نکردند و اشکالی به تربیت پیامبر نیست ، چنان که موسی علیه السلام سال ها در در هدایت بنی اسرائیل تلاش کرد ، اما به یک باره بنی اسرائیل راه شرک و گوساله پرستی را در پیش گرفتند و به تعالیم و موسی توجه نکردند چنان که قرآن نقل می کند که حضرت موسی برادر خود حضرت هارون را به عنوان جانشین خود در میان بنی اسرائیل منصوب داشت و خود به میعاد گاه خداوند برای گرفتن احکام تورات رفت ؛ ❗️« ما به موسی سی شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پرودگارش با او چهل شب شد و «موسی به برادرش هارون گفت جانشین من در میان قوم من باش... » 🔶اعراف 142 👌اما بنی اسراییل خلافت و جانشینی هارون را نادیده گرفتند و به وصیت و هدایت عمل نکردند و راه کفر و شرک و بت پرستی و گوساله پرستی را در غیاب موسی در پیش گرفتند چنان که قرآن نقل می کند: « قوم موسی بعد از ( رفتن ) او ( به میعاد گاه خداوند) از زیور آلات خود گوساله ای ساختند ...هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت گفت پس از من بد جانشینانی برایم بودید ( و آیین مرا ضایع کردید ) ...( هارون گفت ) فرزند مادرم این گروه مرا در فشار گذاشتند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند...» 🔷اعراف 148 تا 151 🔸آیا کفر و شرک بنی اسرائیل و نبود انسان های صالح نزد آنان به خاطر کوتاهی موسی و هارون در آنها بوده است یا به خاطر آن بوده که خود بنی اسرائیل از هدایت آن دو پیامبر بهره نگرفتند ❕ 👌این سخن در مورد صحابه پیامبر هم است که جز تعداد اندکی از آنان کسی بر عهد و پیمانش با خداوند و رسولش ثابت نماند و آن تعدادی هم که ثابت بودند ، به اندازه ای نبودند که بتوانند مانع ظلم هایی شوند که به اهل بیت پیامبر وارد شد . تفصیل این سخن را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5884 😊 @de_bekhand ☺️ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔صوفیه مگر چه مشکلی دارند که #روحانیون با آنها مخالفت می کنند چرا روحانیون مانوس شده اند با دشمنی با دراویش و صوفیه ❗️ 💠پاسخ در پرسمان اعتقادی 👇👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔صوفیه مگر چه مشکلی دارند که با آنها مخالفت می کنند چرا روحانیون مانوس شده اند با دشمنی با دراویش و صوفیه ❗️❗️ 💠💠 👌عموم فرق هم در مسائل عقيدتى و هم در مسائل فقهى و اخلاقى داراى انحرافاتى هستند كه به چند آن در اينجا اشاره مى‏ كنيم: 1⃣ چون خود را اهل طريقت مى‏ پندارند طريقتى كه در مسير حقيقت است و احكام شريعت را مقدمه ‏اى براى وصول به طريقت و حقيقت مى‏ شمرند چندانى به مسائل شرعى ندارند و در بسيارى از موارد با اعذار و بهانه‏ هايى آنها را كنار مى‏ گذارند. 2⃣غالبا گرفتار تفسير به رأى در كتاب و سنت ‏اند و به كمك آن خواسته ‏هاى خود را بر كتاب و سنّت مى‏ كنند و براى ارتكاب بعضى از گناهان به پيروان خود چراغ سبز نشان مى‏دهند. 3⃣قطب و مرشد خود را واجب مى‏ شمرند و كرامات دروغين زيادى براى اقطاب خود قائلند كه گاه از معجزات انبيا و امامان نيز فراتر است و به همين دليل گاهى كار پيروان آنها به شرك مى‏ انجامد و قطب و مرشد خود را همچون معبودى مى‏ پرستند. 4⃣بدعتهاى زيادى در دين به وجود آورده ‏اند و هر فرقه‏ اى از آنها براى خود بدعتى دارد؛ از طرز مجالس ذكر و گرفته تا برنامه ‏هاى ديگر. به همين دليل كمتر در مساجد اسلامى حضور مى ‏يابند و كانون عبادتى به نام «خانقاه» براى خود درست كرده‏ اند تا براى انجام برنامه‏ هاى خود آزاد باشند. 5⃣ بسيارى از آنها معتقد به هستند و هر مذهبى را راهى به سوى خدا مى ‏پندارند و متاع كفر و دين را بى‏ مشترى نمى ‏دانند. 6⃣ از مهمترين انحرافات آنها، اعتقاد به وحدت وجود به معناى وحدت موجود است كه مجموعه موجودات عالم را يك چيز و خدا را عين آن مى ‏دانند و به همين دليل بت ‏پرستى را نيز نوعى خداپرستى به مى‏ آورند، مشروط بر اينكه خدا را در همان بت محدود نكنند. 7⃣آنان چون به شريعت به صورت ساده نگاه مى‏ كنند و عملا به پيروان خود، اجازه مخالفت با بعضى از احكام شرع را مى‏ دهند بسيارى از افراد آلوده و گنهكار و يا رجال سياسى ستم پيشه به آنها اظهار تمايل مى‏ كنند؛ يعنى هم به ظلم و ستم و گناه خود ادامه مى ‏دهند و هم حسّ دينى خود را به صورت كاذب اشباع مى ‏نمايند و به تعبير ديگر تساهل و تسامح آنها در امور دين و ترك هرگونه ‏گيرى سبب گرايش افراد خاصى به آنان مى ‏شود. ❕يكى از بزرگان مى‏گفت: «در رژيم سابق هنگامى كه مرا بازداشت كردند و نزد رييس ساواك تهران بردند او به من گفت من شنيده ‏ام شما مرد عالم و متديّنى هستيد؛ ولى مطمئنا ديانت من از شما كمتر نيست من درويشم دم از مولا مى ‏زنم و هرچه خواسته ‏ام از مولا گرفته ‏ام؛ ولى با اين حال من مخالفت با شاه را تحمّل نمى‏ كنم و اگر براى دفاع از او يك ميليون نفر را به گلوله ببندم باك ندارم».آن مرد بزرگ مى ‏گفت: «من فهميدم كه درويشى و صوفيگرى با كشتن يك ميليون نفر بى ‏گناه هم سازگار است». 📚پیام امام امیر المومنین ،مکارم شیرازی ج8 ص133 8⃣آنها برای عقل قائل نیستند و حتی علوم عقلی را حجاب اکبر می نامند و گاه عالمان دینی را راهزنان این راه می نامند و معتقدند که این راه را باید با پای عشق طی کرد . 9⃣بسیاری از آنها معتقد به ریاضت های هستند ، ریاضت هایی که در شرع اسلام وارد نشده است ، بلکه گاه از نظر شرعی زیان آور و حرام است . 0⃣1⃣غالب اقطاب و شیوخ و آنها برای مریدان خود اذکاری انتخاب می کنند و هر مریدی را به ذکر خاصی مامور می سازند در حالی که این نوع تقسیم بندی در هیچ آیه و روایتی وارد نشده است . 📚عرفان اسلامی ، مکارم شیرازی ، ج1 ص367 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔با توجه به تحرکاتی که اخیرا فرقه صوفیه دراویش گنابادی داشتند واسم خیلی سوال شد که آیا اسلام طریقه و داشتن مرشد و قطب و خانقاه و اذکار مخصوص و پشمینه پوشیدن و ...را تایید می کند یا خیر ❕❕ 💠💠 👌اگر چه بحت همه جانبه در رابطه با مسلک صوفیه و صوفی گری بسیار گسترده است ، اما اجملا باید بیان کرد که از آنجایی که مسلک صوفیه و افرادی که خود را صوفی و می نامند گرفتار انحرافات عدیده عقیدتی و اخلاقی و عملی هستند ، امامان اهل بیت علیهم السلام این مسلک و کسانی که تابع آن باشند را به شدت مورد ملامت و مذمت قرار داده اند . ❕اولین کسی که بذر مسلک صوفی گری را در اسلام گزارد فردی بود به نام ابوهاشم که امام عسکری علیه السلام در مورد او فرمود ؛ ««انه كان فاسد العقيدة جدا و هو الذى ابتدع مذهبا يقال له «التصوف» و جعله مقرا لعقيدته الخبيثة»: « او مردى بود فاسد العقيده و همان كسى است كه مذهبى به نام تصوف اختراع كرد و آن را قرارگاه عقيده ناپاك خود قرار داده است». 📚حدیقه الشیعه ج2 ص750 📚سفینه البحار ج5 ص198 👌در همان كتاب از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه يكى از ياران آن حضرت به خدمتش عرضه داشت در اين ايام دسته‏ اى پيدا شده ‏اند به نام صوفيه، درباره آنها چه مى ‏فرماييد؟ 👌فرمود:« ايشان دشمنان ما هستند كسانى كه به آنها تمايل پيدا كنند از ايشان خواهند بود و با آنها محشور مى‏شوند؛ و به همين زودى ‏ها دسته‏ اى از اظهار محبت كنندگان به ما، تمايل و شباهت به آنها پيدا مى ‏كنند و خود را به القاب آنها ملقب مى‏ نمايند و سخنان آنها را تأويل مى‏ نمايند؛ كسانى كه مايل به آنها شوند از ما نيستند و ما از ايشان بيزاريم و آنهايى كه سخنان ايشان را رد و انكار نمايند مانند كسانى هستند كه در خدمت پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله با كفار نبرد كنند!» 📚حدیقه الشیعه ، ج2 ص747 📚مستدرک الوسائل ج12 ص323 👌در بعضى از اخبار مخصوصاً شده كه اگر دوستداران ائمه عليهم السلام به صوفیه تمايل پيدا كنند اهل بیت علیهم السلام از آنها بيزار خواهند بود، حتى در يكى از آنها دارد كه « پس از آنكه امام هادى عليه السلام مذمّت فراوانى از جمعيت صوفيه كرد، يكى از ياران آن حضرت عرضه داشت: اگر چه آن صوفى معترف به حق شما باشد؟ حضرت مانند اشخاص خشمناك به او نگاه كرد و فرمودند: اين سخن را بگذار كسى كه به حقوق ما معترف باشد راهى را كه سبب آزردن ما ميشود نمى‏ پيمايد! تا آنجا كه مى‏فرمايد: «والصوفية كلّهم من و طريقتهم مغايرة لطريقتنا» «يعنى صوفيان همگى از مخالفين ما هستند و راه آنها از راه ما جدا است». 📚سفینه البحار ج5 ص199 📚منهاج البراعه ، خویی ، ج14 ص17 👌پيامبر اكرم از پدید آمدن این گروه خبر داد و فرمود ؛ ❕ «روز قيامت بر پا نشود تا آنكه قومى از امت من به نام «» برخيزند آنها بهره‏ اى از دين من ندارند، آنها براى ذكر دور هم حلقه مى ‏زنند و صداهاى خود را بلند مى ‏نمايند و گمان مى‏ كنند بر طريقت و راه من هستند، نه بلكه آنان از كافران نيز گمراه ترند و آنان را صدايى مانند صداى حيوان است!» 📚سفینه البحار ج5 ص200 👌از اين روايت معلوم مى‏ شود كه صوفى گرى در عصر پيامبر نبوده و آن حضرت به عنوان خبر از غيب كرده است كه قبل از برپايى قيامت چنين فرقه ‏اى در ميان امت پيامبر پيدا شوند؛ ديگر اينكه در اين خبر تصريح شده است كه آنان بر طريقت پيامبر نيستند. ❕پيامبر اكرم در روايتى از لعن ملائكه بر اين گروه خبر داده است آنجا كه در اثناى سفارش‏ هاى خود به ابوذر فرمودند: ❕« «اى ابوذر! در آخرالزمان قومى پديد مى ‏آيد كه در تابستان و زمستان لباس مى‏ پوشند و اين عمل را براى خود فضيلت و نشانه زهد و پارسايى مى‏ دانند، آنان را فرشتگان آسمان و زمين لعن مى‏ كنند» 📚امالی طوسی ج2 ص152 📚وسائل الشیعه ج5 ص35 ❕ادامه پاسخ 👇👇👇