eitaa logo
پرسمان اعتقادی
39.5هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
81 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 شماره مرکز ملی پاسخگویی به شبهات 096400
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔آیا تعداد یاران حسین بن علی ۷۲ نفر بوده‌ است؟ ✍🏻یکی از دروغ‌هایی که شیعیان دائماً تکرار می‌کنند، این است که اصحاب حسین بن‌علی ۷۲ نفر بوده‌ و به شهادت رسیده‌اند؛ اما وقتی به کتب معتبر تاریخی می‌نگریم، می‌بینید که تعداد یاران حسین بسیار بیش از این تعداد بوده است. مسعودی(۳۴۶ هـ)مورخ مشهور مسلمان در کتاب خویش می‏‌نویسد: : «... فعدل الی کربلا و هو فی مقدار خمسمأة فارس من اهل بیته و اصحابه و نحو مأه رجل...». : مروج الذهب، نوشته مسعودی، جلد ۳ صفحه ۶۱، انتشارات منشورات دارالهجره، چاپ قم مروج الذهب، نوشته مسعودی، جلد ۳، صفحه ۷۵، انتشارات دارالکتب العلمیه، چاپ بیروت : حسین بن علی به کربلا رسید، در حالی که او را پانصد نفر از اهل بیت و اصحابش سواره و صد نفر نیز پیاده، همراهی می‌کردند. مسعودی در ادامه می نویسد: : و کان جمیع من قتل الحسین فی یوم عاشورا بکربلا سبعه و ثمانین... ترجمه: و تمام کشته شدگان یاران حسین بن علی در روز عاشورا در کربلا ۸۷ نفر بوده اند. ✍🏻بر طبق کلام "علی‌بن‌حسین‌مسعودی"، حسین بن علی ۶۰۰ نفر یار داشت و فقط ۸۷ نفر از آن کشته شدند؛ پس آنچه در خصوص ۷۲ نفر گفته شده از اساس باطل و دروغ است. 💠💠 👌بيشتر منابع معتبر، شمار سپاهيان امام عليه السلام را 72 نفر، گزارش كرده‏ اند ؛ 📚الأخبار الطوال ص 256، بغية الطلب فى تاريخ حلب: ج 6 ص 2628، البداية و النهاية: ج 8 ص 178. تاریخ الطبری ج 5 ص 422_ الکامل فی التاریخ ج 2 ص 56 ❕شيخ مفيد رحمه ‏الله مى‏ نويسد ؛ « حسين بن على عليه السلام، هنگام صبحگاه و بعد از نماز صبح، يارانش را [براى نبرد،] آماده كرد. آنان، سى و دو سوار و چهل پياده بودند. » 📚الارشاد ج 2 ص 95 👌بنابراین آن است که تعداد یاران امام حسین علیه السلام ، هفتاد و دو تن بوده اند ، اگر چه پاره ‏اى از منابع، عدد ياران امام عليه السلام را 82 نفر، ( المناقب ج 4 ص 98) و برخى 114 نفر ( مقتل الحسین خوارزمی ، ج 2 ص 4) و برخى 145 نفر، ( مثیر الاحزان ص 54) و برخى صد و هفتاد نفر، ( تذکره الخواص ص 251) و برخى ششصد نفر ( مروج الذهب ج 3 ص 70) و برخى هزار نفر ( تذکره الخواص ص 251) و برخى ارقام ديگرى گزارش كرده ‏اند. ( الطبقات الکبری ج 1 ص 46۵) 👌نكته قابل توجّه، اين كه در آمار شهداى كربلا، بجز امام عليه السلام، مشخّصات 154 نفر، ارائه مى‏ شود كه حدود 72 تن از آنها از خاندان امام حسين عليه السلام و پيامبر صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام بوده ‏اند. ❕بنا بر اين، ممكن است آنچه در گزارش مشهور آمده، اشاره به همين افراد باشد، و نيز مى تواند اشاره به ياران امام عليه السلام قبل از ملحق شدن كسانى باشد كه به تدريج به ايشان پيوسته ‏اند؛ زيرا گزارش‏هايى از بيست تا سى نفر به امام عليه السلام حكايت دارند، چنان كه احتمال دارد برخى اسامى، به دليل تصحيف، تكرار شده باشند. 📚دانش نامه امام حسین علیه السلام ، ج 6 ص 84 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔امام حسين هم عضو سپاه معاويه و هم سرباز عثمان .در كتاب تاریخ ابن خلدون، نوشته ابن خلدون ج ١ ص ١٢٨ كه يكى از كتب معتبر تاريخى است و خود ابن خلدون نيز شيعه بوده است چنين آمده است: عبد الله بن ابى سرح از جانب عثمان فرمان داشت كه آفريقا را به تصرف آورد. اين فرمان به سال بيست و پنجم هجرى صدور يافت. عثمان به او گفته بود كه: اگر خداوند ترا پيروز گردانيد يك پنجم از خمس غنايم از آن تو باشد. او نيز سپاهى تعبيه كرد و به سردارى عقبة بن نافع بن عبد القيس و عبد الله بن نافع بن الحارث به افريقيه روان داشت شمار سپاهيان او ده هزار تن بود. مردم آفريقا به پرداخت جزيه و خراج رضا دادند ولى اينان نتوانستند به درون آن نفوذ يابند، زيرا شمار سپاهيانشان بسيار بود. پس عبد الله بن ابى سرح، از عثمان يارى طلبيد. عثمان در اين باب با صحابه مشورت كرد آنان اين راى را بپسنديدند و لشكرى گران از مدينه روانه نمود كه بعضى از صحابه چون ابن عباس و ابن عمر و پسر عمرو بن العاص و پسر جعفر طيار و حسن و حسين و ابن الزبير در ميان آنان بودند. اين سپاه با عبد الله بن ابى سرح در سال بيست و ششم هجرى روان شدند. ❕در كتاب تاريخ مدينة دمشق كه يك كتاب بسيار معتبر تاريخى است در مورد شركت حسين بعنوان سرباز معاويه در لشكر خليفه چنين نوشته است؛ حسين على بن ابيطالب بن عبدالمطلب بن هاشم ... به فرمان معاويه براى فتح قسطنطنيه همراه با سپاهى كه فرمانده آن يزيد بن معاويه بود، رفت : تاريخ مدينة دمشق، لابن عساکر، ج ١٤ ص ١١١ چنانچه خوانديد، حسين به عنوان سرباز معاويه در سپاهى كه قصد فتح قسطنطنيه را داشت شركت كرده بود و جالبتر از همه اينكه، يزيد بن معاويه دوشادوش اين امام و در كنار او فرمانده سپاه بود. بگذاريد به يك كتاب تاريخ نامدار و بسيار معتبر ديگر سر بزنيم. ▪️كتاب البداية والنهاية، نوشته ابن کثیر، در جلد ٨ صفحه ١٦١ نوشته است؛ هنگامی که حسن وفات کرد حسین نزد معاویه ميرفت و در تمام سال او را اطعام و اکرام می کرد. حسين بن على در سال ٥١ هجرى همراه يزيد بن معاويه در سپاهى بود كه در فتح قسطنطنيه شركت داشت. ❕سند تاريخى در اين قسمت نامش هست الوافي بالوافيات كه در اينمورد چنين آورده است: : ابن علی بن ابی طالب ، حسین بن علی بن ابی طالب و پسر دخترش فاطمه الزهرا به سوى معاویه آمد و در ارتشى که امیرش یزید بن معاویه بود به قسطنطنیه رفتند. : الوافي بالوفیات، للصفدي، ج ١٢ ص ٢٦٢ در اين سند تاريخى اشاره شده است كه حسين در سپاه خليفه كه فرمانده آن يزيد بن معاويه بود در فتح قسطنطنيه شركت داشت. سند تاريخى ديگر از كتابى است به نام شرح احقاق الحق كه چنين نوشته است: : پس از آوردن نام راويان اين روايت تاريخى ميگويد: حسين بن على بن ابيطالب و نوه پيامبر به سوى معاويه رفته و به فرمان او براى فتح قسطنطنيه روان شد : شرح إحقاق الحق، للمرعشي، جلد ٢٧ ص ١ 💠💠 👌این که امام حسن یا امام حسین علیهما السلام در فتوحات زمان خلفا یا در زمان معاویه شرکت کرده باشند ، از جعلیات و مطالب بی اساسی است که دلائل متعددی بر رد این مساله گواهی می دهد ؛ 1⃣چگونه ممکن است که علی علیه السلام اجازه نبرد حسنین در نبرد حساس صفین را نمی دهد ، اما به آنان اجازه حضور در فتوحات خلفاء را می دهد ❗️ ❕در نهج البلاغه می خوانیم ؛ « على عليه السلام در يكى از روزهاى جنگ صفّين، آن گاه كه ديد فرزندش حسن عليه السلام به كارزار مى ‏شتابد، فرمود: «اين جوان را برايم نگاه داريد كه مبادا توانم را ببرد. مرا دريغ مى ‏آيد كه اين دو (حسن و حسين) به كام مرگ روند و نسل پيامبر قطع شود». 📚نهج البلاغة ، خطبة 207، كشف الغمّة: ج 2 ص 237 نحوه، بحار الأنوار: ج 32 ص 562 ح 467. ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « منافقان به محمّد بن حنفيّه گفتند: چرا امير مؤمنان، تو را در جنگ، جلو مى ‏اندازد و حسن و حسين را نه؟ گفت: چون آن دو، چشمان اويند و من دست راست او، و او با دست راستش از چشمانش دفاع مى‏ كند. » 📚نثر الدرّ ، ج 1 ص 406، ذوب ‏النضّار: ص 55، كشف‏ الغمّة: ج 2 ص 237 ، بحار الأنوار: ج 42 ص 99 و ج 45 ص 348؛ شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج 1 ص 244، ربيع الأبرار: ج 3 ص 521 ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « مردى به محمّد بن حنفيّه گفت: چرا پدرت تو را در ميدان جنگ، پيش مى ‏اندازد و به جاهايى مى ‏فرستد كه حسن و حسين را نمى‏ فرستد؟ پاسخ داد: چون آن دو، گونه‏ هاى اويند و من دستش. با دستش، گونه‏ هاى خود را حفظ مى ‏كند. » 📚تهذيب الكمال: ج 26 ص 152، سير أعلام النبلاء: ج 4 ص 117، 🔸ادامه 👇
🤔 ❔امام كاظم: آيه غير المغضوب عليهم در سوره حمد در مورد شيعيان ميباشد. كلينى در جلد اول اصول كافي ص ١٦٤(تصوير بالا) روايتى را مى آورد با اين مضمون: عن ابی الحسن موسی قال: ان الله عزوجل غضب علی الشیعة فخيرني نفسي اؤ هم؛ فوقيتهم والله بنفسي : امام کاظم می گوید: همانا خدا خشمگین شد بر شیعیان و مرا مغیر که یا خودم فدا شوم یا شیعیانم ؛ من جان خود را فدا کردم برای شما! بدين ترتيب: الله در سوره حمد می گوید غیر المغضوب علیهم، یعنی ما را به راه راست هدايت كن راه آنهائى كه نعمت دادى و نه راه غضب شدگان، و طبق ادعاى امام كاظم، شیعیان مورد غضب الله بوده اند و ايشان جان خود را داد برای حفظ شیعیانش ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که شیعه تا زمانی که عنوان شیعه بر او صدق کند ، ممدوح آیات و روایات هستند . ❕در تفسير «الدر المنثور» كه از منابع معروف اهل سنت است در ذيل آيه شريفه « اوْلئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّة » ( بینه 7) از جابربن عبداللَّه انصارى چنين نقل شده است كه مى‏ گويد ؛ «ما نزد پيامبر بوديم كه على عليه السلام به سوى ما آمد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اين و شيعيانش در روز قيامت رستگارانند، و در اين هنگام آيه شريفه إِنَّ الَّذينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُو الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترين خلق خدا هستند ، نازل گرديد». 📚الدر المنثور ج 6 ص 379 👌حاكم حسکانی كه او نيز از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است اين مضمون را در كتاب معروفش «شواهد التنزيل» از طرق مختلف از پيغمبر اكرم نقل مى ‏كند و تعداد رواياتش از بيست روايت تجاوز مى‏ كند. 🔹از جمله از ابن عباس نقل مى‏ كند هنگامى كه آيه إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ نازل شد، پيامبر اكرم به على عليه السلام فرمود: «هُو انْتَ وَ شِيْعَتُكَ ...»: «منظور از اين آيه تو و شيعيانت هستيد» 📚شواهد التنزیل ج 2 ص 357 👌پيامبر گرامی خطاب به على عليه السلام فرمود ؛ « اى على!... اين دوستم جبرئيل، از جانب خداوند عز و جل به من خبر مى‏ دهد كه به دوستدار و شيعه تو، هفت خصلت داده است: رفتار نرم با او به هنگام مردن، همدم داشتن در تنهايى، نور در تاريكى، امنيّت به هنگام ترس، برابرى كفه ميزان اعمال، گذر از صراط و وارد شدن به بهشت، هشتاد سال پيش از ورود ديگر مردمان » 📚امالی صدوق ، ص 416 ❕ابن عبّاس از رسول خدا درباره اين آيه پرسيد ؛ «و پيشتازان پيشى گيرنده، آنان مقرّبانند» ( واقعه 10 _ 11)حضرت فرمود ؛ جبرئيل به من گفت: آنها على و شيعيان اويند. آنان پيشتازانِ به سوى بهشتند و به لطف و كرامت خداوند، به او نزديكند. » 📚امالی طوسی ص 72 ❕و فرمود ؛ « ا ى على! نخستين چهار نفرى كه وارد بهشت مى‏ شوند، من هستم و تو و حسن و حسين، و پشت سر ما ذريّه ما، وارد مى‏ شوند و پشت سر ذريه ما دوستداران ما و شيعيان ما از سمت راست و چپ ما » 📚الارشاد ، ج 1 ص 43 ❕بنابراین مطابق آیات و روایات فوق ، شیعه تا زمانی که عنوان شیعه اهلبیت ع بر آنان صدق کند ، والا مقام است و در نزد خداوند و پیامبرش جایگاه ویژه ای دارند . 👌از سوی دیگر از آیات و روایات متعددی استفاده می شود که خداوند بر منافقین و منحرفین غضب می کند چنان که در تفسیر نمونه می خوانیم ؛ « از موارد استعمال اين دو كلمه در قرآن مجيد چنين استفاده مى‏ شود كه « مغضوب عليهم » مرحله‏ اى سخت ‏تر و بدتر از « ضالين » است، و به تعبير ديگر « ضالين » گمراهان عادى هستند، و مغضوب عليهم، گمراهان لجوج و يا منافق، و به همين دليل در بسيارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذكر شده. در آيه 106 سوره نحل مى‏ خوانيم ؛ « آنهايى كه سينه خود را براى كفر گسترده ساختند غضب پروردگار بر آنها است. » « و در آيه 6 سوره فتح آمده است ؛ « خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك و آنها را كه درباره خدا گمان بد مى ‏برند مورد غضب خويش قرار مى ‏دهد، و آنها را لعن مى‏ كند، و از رحمت خويش دور مى‏ سازد، و جهنم را براى آنان آماده ساخته است » ❕« مغضوب عليهم » آنهایی هستند كه علاوه بر كفر، راه لجاجت و عناد و دشمنى با حق را مى‏ پيمايند و حتى از اذيت و آزار رهبران الهى و پيامبران در صورت امكان فروگذار نمى‏ كنند آيه 112 سوره آل عمران مى‏ گويد: « غضب خداوند شامل حال آنها (يهود) شد چرا كه به خدا كفر مى ‏ورزيدند و پيامبران الهى را به ناحق مى ‏كشتند » 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 55 🔸ادامه 👇
🤔 ❔نفرت شديد جعفر صادق از شيعيان امام جعفر صادق در مورد شيعيانش میگوید: لو ميزت شيعتي لم أجدهم إلا واصفة ولو امتحنتهم لما وجدتهم إلا مرتدين : اگر به شيعيانم بنگرم تعدادشان خيلى كم است، و اگر امتحانشان كنم همه را مرتد مى يابم. : الکافی جلد ٨ صفحه ٢٢٨ چاپ دار الكتب الإسلامية – طهران لينك صفحه كتاب در حقيقت عده اى اراذل بى بند و بار و لاابالى مانند آخوندها از روز اول اين مذهب را بوجود آورده و خودشان را به على و اولادش چسبانده اند ❗️❗️ 💠💠 1️⃣متاسفانه ملحدین فضای مجازی که بر علیه شیعه ، شبهه پراکنی می کنند ، اندک سواد علمی و تحقیقی ندارند و اکثر مطالبشان ، نشر دادن مطالب و شبهات ، وهابیت بر علیه شیعه و کپی کردن از سایت ها و کانالهای وهابیت است ، ملحد مستشکل این قدر نمی داند که روایت مورد استناد او از امام کاظم ع است نه امام صادق ع 2️⃣از سوی دیگر ، روایت مورد استناد او ، سندا ضعیف است . در سند روایت « ابراهیم بن عبد الله الصوفی » وجود دارد که مجهول است ؛ 📚زبده المقال من معجم الرجال ، ج 1 ص 74 _ مستدرکات رجال الحدیث ، ج 1 ص171 ❕و موسی بن بکر الواسطی وجود دارد که واقفی مسلک و از دشمنان و مخالفان امام رضا ع بوده است ؛ 📚رجال طوسی ، ص 343 ❕و محمد بن سلیمان وجود دارد که گفته شده است اهل غلو وجود است ؛ 📚رجال حر عاملی ، ص 222 3️⃣روایت مذکور ، اگر صحیح هم باشد ، باز هم روشن است که در مورد شیعه نمایان منافقی است که به دروغ ادعای تشیع می کردند نه شیعیان واقعی ، همانانی که امام صادق ع در وصف آنان فرمود ؛ « کسانی هستند که خود را شیعه معرفی می کنند که از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین ، بدتر هستند » 📚بحار الانوار ج 65 ص 166 ❕و در یک بیان کلی فرمود ؛ «شیعه بودن به زبان نیست که کسی به زبان بگوید من شیعه ام ولی در رفتار و در کردار با ما مخالفت کند . شیعه همیشه با زبان و دل با ما همراه است» 📚وسایل الشیعه ج15 ص247 ❕روایت مذکور نیز در بیان شرح حال منافقینی است که خود را به دروغ شیعه معرفی می کردند ، لذا امام کاظم ع در ذیل روایت تصریح می کند که شیعه ، کسی است که مطابق امر ما رفتار کند ، ترجمه کامل روایت مذکور چنین است که حضرت فرمود ؛ « اگر شيعيان خود را جدا و مشخص كنم، در ميان آنان جز اهل حرف پيدا نكنم و اگر آنان را بيازمايم، همگى مرتدّ از كار در آيند و اگر آنان را سره و ناسره كنم، از هر هزار نفر يك نفر خالص پيدا نشود و اگر ايشان را از غربال بگذرانم، جز آن كه متعلّق به من است كسى باقى نماند. آنها مدتهاست كه بر اريكه ‏ها لميده‏ اند و مى‏ گويند ، ما شيعه على هستيم، در صورتى كه شيعه على فقط كسى است كه كردار او مؤيّد گفتارش باشد. » 📚الکافی ج 8 ص 228 👌ذیل روایت روشن می کند که مقصود امام ع شیعه نمایانی است که خود را منسوب به تشیع می کردند ، اما شیعه واقعی نبودند ،و امام ع می گوید شیعه واقعی و شیعه علی ع کسی است که فعل و اعمالش ، اثبات کننده قول و ادعایش باشد ، کسی که در قول و ادعا و سخن ، ادعای تشیع می کند ، اما در عمل مطابق امر اهلبیت ع عمل نمی کند ، چنین کسی شیعه محسوب نمی شود ، بلکه منافقی است که تنها نام شیعه را یدک میکشد .
🤔 ❔پيشواى شيعيان و توصيه به فحاشى تمامى پيشوايان عقيدتى دنيا به اخلاق و ادب توصيه ميكنند، اما در مذهب آبكى شيعه، توصيه به فحاشى يكى از مهمترين وصاياى آنهاست : الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنْ عَاصِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي الْمَمْلُوكِ يَدْعُو الرَّجُلَ لِغَيْرِ أَبِيهِ قَالَ أَرَى أَنْ يُعْرَى جِلْدُهُ قَالَ وَ قَالَ فِي رَجُلٍ دُعِيَ لِغَيْرِ أَبِيهِ أَقِمْ بَيِّنَتَكَ أُمَكِّنْكَ مِنْهُ فَلَمَّا أَتَى بِالْبَيِّنَةِ قَالَ إِنَّ أُمَّهُ كَانَتْ أَمَةً قَالَ 👈ليْسَ عَلَيْكَ حَدٌّ سُبَّهُ كَمَا سَبَّكَ 👉. خلاصه : شخصى براى امام تعريف ميكند كه مورد فحاشى قرار گرفته و او نيز فحاشى كرده است. امام على به او ميگويد، اگر به شما فحاشى شد، شما هم فحاشى كنيد. : ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار نویسنده : علامه مجلسى جلد: ١٦ صفحه: ١٧٣ ❗️❗️ 💠💠 ❕فحاشی و دشنام دادن به دیگران ، از گناهان واضح و کبیره در اسلام است که در قبح و حرمت آن کسی ، شک و تردیدی ، ندارد . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « از دشنام گويى بپرهيزيد؛ زيرا خداوند عزّوجلّ ناسزاگوىِ بد دهن را دوست ندارد » 📚بحار الانوار ج 79 ص 110 👌و فرمود ؛ « وارد شدن به بهشت بر هر ناسزاگويى حرام است » 📚میزان الحکمه ج 9 ص 56 ❕على عليه السلام به نقل از پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند بهشت را بر هر فحّاش بدزبان بى ‏شرمى كه باكى ندارد چه گويد و چه شنود، حرام كرده است؛ زيرا اگر وارسى كنى خواهى يافت كه يا زنا زاده است يا شيطان در نطفه او شريك بوده است. عرض شد. اى پيامبر خدا! آيا شيطان در مردم هم شريك مى‏ شود؟ فرمود: آرى، مگر اين سخن خداوند عزّوجلّ را نخوانده ‏اى كه: «و در اموال و فرزندان ايشان شريك شو» ( اسراء 64 ) » 📚الکافی ج 2 ص 323 ❕امام صادق عليه السلام به نقل از پيامبر گرامی فرمود ؛ « آيا شما را خبر ندهم كه كم شباهت ‏ترين شما به من كيست؟ عرض كردند: چرا، اى پيامبر خدا. فرمود: ناسزاگوىِ بد دهنِ بد زبان ....» 📚الکافی ج 2 ص 291 👌و فرمود ؛ « دشنام گويى و بدزبانى و دريدگى، از [نشانه‏ هاى‏] نفاق است » 📚بحار الانوار ج 79 ص 113 ❕قبح فحاشی آنجایی بیشتر می شود که انسان با فحاشی ، دیگران را به زنا و اعمال منافی عفت ، نسبت دهد ، چنان که قرآن می فرماید ؛ « كسانى كه زنان پاكدامن را متهم مى‏ كنند سپس چهار شاهد (بر ادعاى خود) نمى ‏آورند آنها را هشتاد تازيانه بزنيد، و شهادتشان را هرگز نپذيريد، و آنها فاسقانند- مگر كسانى كه بعد از آن توبه كنند و جبران نمايند كه خداوند غفور و رحيم است. » ( نور 4_5) ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « كسى كه نسبت زنا به مرد يا زن پاكدامنى بدهد خداوند كردار نيكش را از بين مى‏ برد و روز قيامت هفتاد هزار ملك او را از پيش و پس تازيانه مى‏ زنند، پس او را به آتش مى‏ اندازند » 📚عقاب الاعمال ص 335 ❕امام رضا ع فرمود ؛ « خداوند عز و جل تهمت زدن به زنان پاك‏دامن را حرام كرده است؛ چون موجب از ميان رفتن نَسَب‏ها و نفى فرزند و باطل شدن ارث و ميراث و وا نهادن تربيت و از بين رفتن شناخت‏ها و گناهان بزرگ و ديگر عوامل منجر به تباهى بشر مى‏ شود. » 📚الفقیه ج 3 ص 565 ❕حرمت قذف و فحاشی ، حتی به غیر مسلمانان هم ثابت است ، چنان که راوی می گوید ؛ « امام صادق ع را دوستى بود كه هرجا حضرت ميرفت از آقا جدا نميشد و غلامى از اهل سند داشت روزى در بازار كفشدوزان همراه حضرت در حركت بود و غلام پشت سرشان مي آمد پس آن مرد سه مرتبه به پشت سرش نگاه كرد و غلام را كه دنبال كارى مى ‏خواست بفرستد، نديد در مرتبه چهارم كه او را ديد گفت «يا ابن الفاعله» اى پسر زن زانيه كجا بودى آن حضرت دست به پيشانى مباركش زد و فرمود سبحان اللّه مادرش را قذف ميكنى من گمان مى ‏كردم تو صاحب ورع هستى و پيدا شد كه هيچ و رعى با تو نيست. ❕عرض كرد: فدايت شوم مادرش از اهل سند و از كفار است. حضرت فرمود: آيا نميدانى كه هر طايفه ‏اى را عقد و نكاحى است (يعنى هر قومى باصطلاح خودشان نكاح صحيحى و زنائى دارند مادامى كه شرعا ثابت نشود كه مطابق مذهب خودشان زنا نموده ‏اند نمى‏ شود آنها را قذف كرد) پس فرمود از من دور شو، راوى حديث مى‏ گويد ديگر تا حضرت زنده بود نديدم كه با او رفيق شود » 📚الکافی ج 2 ص 324 🔸ادامه 👇
🤔 ❔وقتی قرآن را می خوانیم، درک می‌کنیم که آنچه که داعش امروزه انجام می‌دهند، دقیقا طبق کتاب قرآن می‌باشد ولی بسیاری از مسلمین را مشاهده می شود که بدون کوچکترین اطلاعی می گویند که آنان ارتباطی با اسلام ندارند! آیه ۲۹ سوره توبه : : قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ الهی قمشه ای : (ای اهل ایمان) با هر که از اهل کتاب (یهود و نصاری) که ایمان به خدا و روز قیامت نیاورده‌اند و آنچه را الله و رسولش حرام کرده حرام نمی‌دانند و به دین حق (اسلام) نمی‌گروند قتال و جنگ کنید تا آن‌گاه که با دست خود با تواضع جزیه دهند. ⚡️طبق این آیه، الله از مسلمین می‌خواهد که با کسانی که به اسلام و روز قیامت اعتقادی ندارند و اسلام را هم قبول نمی‌کنند بجنگند و قتال کنند تا جزیه بدهند. آیا عقلانی و عادلانه است که با کسانی که معتقد به اسلام نیستند، فقط به این علت جنگید؟ امروزه گروه های اسلامی نیز دقیقا با همین دیدگاه بمب‌گذاری می کنند و غیر مسلمانان را به قتل می‌رسانند. آیا اسلام می‌تواند پیام‌آور صلح و عدالت و آرامش برای بشریت باشد؟ 💠💠 👌حکم کلی اسلام رابطه مسالمت آمیز با تمام کسانی است که اسلام را نپذیرفته اند ، مگر کسانی از غیر مسلمین که سعی بر آن دارند که اسلام و مسلمین را از بین برده و با دشمنی کردن ها و توطئه کردن ها اقدامات تخریبی خود را در قبال مسلمین انجام می دهند . آیه یاد شده ناظر به چنین افرادی از اهل کتاب است ، کسانی چون بنی نضیر و بنی قریظه در داخل سرزمین اسلامی زندگی می کردند و در کنار آنکه آموزه های کتاب آسمانی خود را پشت سر انداخته و گرفتار انحرافات عدیده فکری و اعتقادی و عملی شده بودند ، با همکاری مشرکین سعی در نابودی اسلام وضربه زدن به مسلمین داشتند ، خداوند در قبال چنین کسانی از اهل کتاب ، دستور به مقابله به مثل و نبرد دفاعی می دهد تا با دسیسه های آنان ، اسلام دچار زوال نشود . ❕اما کسانی از غیر مسلمین که جزء دشمنان مسلمین نیستند و سعی در براندازی اسلام و نظام مسلمین را ندارند شامل خطاب زیر می شوند که می فرماید ؛ «خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در امر دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند، نهى نمى ‏كند چرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد . تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى مى ‏كند؛ كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانه هايتان بيرون راندند، (و كسانى كه) به بيرون راندن شما كمك كردند، و هر كس با آنها رابطه دوستى داشته باشد ستمگر است.» ( ممتحنه 8_9) ❕و می فرماید ؛ «با اهل كتاب جز به روشى كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كسانى از آنان كه ستم كردند؛ و (به آنها) بگوييد:" ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ايمان آورده ‏ايم، و معبود ما و شما يكى است و ما در برابر او تسليم هستيم."» ( عنکبوت 46) 🔸علی علیه السلام در فرمان معروف به مالك اشتر مى ‏فرمايد ؛ «قلب خود را نسبت به ملّت خويش، سرشار از رحمت و محبّت و لطف كن و همچون حيوان درّنده ‏اى مباش كه خوردن آنان را غنيمت بدانى؛ زيرا آنها دو گروه ‏اند: يا برادر دينى تواند يا انسانى همانند تو»! 📚نهج البلاغه نامه 53 👌 تعبيرى از اين گوياتر و رساتر درباره همزيستى محبّت‏ آميز نسبت به غيرمسلمانان پيدا نمى‏ شود و با توجّه به اينكه على عليه السلام در اين فرمان اين محبّت و مدارا و رحمت و لطف را وظيفه رئيس حكومت اسلامى مى‏ شناسد، تكليف افراد يك جامعه در مقابل يكديگر كاملًا روشن مى‏ شود. ❕ در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‏ خوانيم كه: «على عليه السلام با يك كافر ذمّى همسفر بود، ذمّى از آن حضرت پرسيد:" شما عازم كجا هستيد؟" فرمود:" كوفه"، هنگامى كه آن مرد ذمّى سر دو راهى از على عليه السلام جدا شد، اميرمؤمنان نيز همراه او آمد، مرد ذمّى گفت:" مگر نفرمودى كه شما عازم كوفه هستى؟!" فرمود:" آرى چنين است"، عرض كرد:" پس چرا راه كوفه را رها كردى؟" فرمود:" دانسته اين كار را كردم!"، عرض كرد:" پس چرا با اين كه مى‏ دانستى چنين كردى؟" فرمود:" اين از كمال حسن معاشرت است كه انسان هنگامى كه همسفرش از او جدا شد، كمى او را بدرقه كند، اين گونه پيامبر ما به ما دستور داده است". مرد ذمّى ازروى تعجّب پرسيد:" راستى چنين است؟!" امام فرمود:" آرى، مرد ذمّى گفت: بنابراين كسانى كه از او پيروى مى‏ كنند به خاطر همين اعمال بزرگوارانه اوست، و من گواهى مى‏ دهم كه به دين توام » 📚بحار الانوار ج 41 ص 53 🔸ادامه 👇
🤔 ❔ايرادات ادبى قرآن در سوره تين قرآن یک بار در آیه ۲۰ از سوره مومنون, واژه‌ی طور سینا را به کار برده است: وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْنَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِلْآكِلِينَ : و از طور سينا درختى برمى ‏آيد كه روغن و نان خورشى براى خورندگان است. اما برای اینکه این کلمه با کلمات تین و امین, سجع داشته باشد، به جای کلمه سینا, از کلمه سینین, استفاده شده است که از نظر ادبی کاملا اشتباه است در واقع چیزی به نام طور سینین وجود ندارد و تنها برای رعایت قافیه این کلمه به کار رفته و صد البته مفسرین قرآن نیز در اینباره دچار تناقض های شدیدی شده اند 💠💠 ❕«سينين» در لغت به معناى «كثير الخير و البركة » « پر خير و بركت» است، «سينا» و «سينين» كه به عنوان وصف كوه طور به كاربرده مى ‏شود هر دو به يك معناست. 📚المحکم و المحیط الاعظم ، ج 8 ص 580 👌 و علّت اينكه كوه طور را «سينين» یا « سینا » ناميده ‏اند، امور مختلفى ذكر شده است، از جمله ؛ 1⃣ با توجّه به اينكه در آن مكان مقدّس بر حضرت موسى عليه السلام وحى نازل مى‏ شد آنجا را پر خير و بركت ها ، ناميدند. و روشن است كه وحى با بركت‏ تر از هر چيزى است. 2⃣كوه طور مملوّ از درختان است، به گونه‏ اى كه درختان سطح اين كوه را پوشانيده ‏اند؛ بدين جهت كوهی با بركت های زیادی ، است. 3⃣ از آنجا كه درختان موجود در كوه طور همگى درختان ميوه بوده، بنابراين آن مكان را «طور سينا» یا « طور سینین » و كوه پر خير و بركتها دانسته‏ اند. ❕نتيجه اينكه سينين به معناى پر خير و بركت است، و علّت آن يكى از امور سه گانه فوق است. 📚سوگندهای پربار قرآن ، مکارم شیرازی ، 212 👌بر این اساس ، مرحوم محمد هادی معرفت ، به اشکال ملحد به زیبایی پاسخ داده و می گوید ؛ «يكى ديگر از پندارهاى هاشم العربى اين است كه ساختار آيه «وَ طُورِ سِينِينَ» نادرست است؛ زيرا براى مراعات «روىّ»، واژه سينين را به كار برده كه درستِ آن «سيناء» است؛ همان گونه كه در آيه «وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ» ( مومنون 20 ) آمده است. ❕اين سخن حاكى از جهل و ناآگاهى وى نسبت به كاربرد اين دو واژه در تورات است؛ زيرا بنى اسرائيل پس از عبور از درياى سرخ و مناطق «شور» و «ايليم» به طرف صحرايى به نام «سين» رفتند كه به كوه سينا منتهى مى‏ شد. 👌در سفر خروج چنين آمده است ؛ «پس تمامى جماعت بنى اسرائيل از ايليم كوچ كرده به صحراى «سين» كه ميان ايليم و سيناست، ... رسيدند». 📚سفر خروج باب 16 شماره 1 ❕«سينا» (به كسرِ سين) نام كوه «حوريب» ( قاموس کتاب مقدس ، ص 498 ماده سیناء ) است كه از آن به سينيم نيز تعبير شده است؛ همان گونه كه اين منطقه نيز سينا ناميده شده است. 📚سفر خروج، باب 19، شماره 1- 3 ؛ «و در ماه سيّم از بيرون آمدن بنى اسرائيل از سرزمين در همان روز به صحراى سينا آمدند ... و در آنجا در مقابل كوه فرود آمدند». نيز ر. ك: همان، شماره 18: «و در پايان كوه ايستادند و تمامى كوه سينا را دود فرا گرفت؛ زيرا خداوند در آتش بر آن نزول كرد» (كتاب مقدس، ص 114). ❕وجه تسميه سينيم، برخاسته از عظمت كوه سيناست كه در آن منطقه قرار دارد. در سفر اشعيا چنين آمده است: «اينك بعضى از جاى دور خواهند آمد و بعضى از شمال و از مغرب و بعض از ديار سينيم» 📚سفر اشعيا، باب 49، شماره 12. كتاب مقدس، 1070. ❕جيمز هاكس مى‏ نويسد ؛ «برخى ديگر ... آن را اسم دشت سين و سينا دانسته ‏اند. گويند لفظ سينيم با الفاظ مرقوم [در كتاب‏] مناسبت كلّى دارد». 📚قاموس کتاب مقدس ص 504 ❕همانطور كه ملاحظه شد، لفظ «سينين» معرّب «سَيْناء» (به فتح سين) و «سينين» با قلب ميم به نون، در قرآن به كار رفته است؛ زيرا عرب را رسم بر اين است كه «ميم» را به «نون» تبديل مى‏ كنند. 👌بدين ترتيب روشن شد كه برداشت اين مستشكل، پندارى بيش نيست. ❕ بيفزايم كه به احتمال زياد «سينيم» جمع «سين» است؛ زيرا واژه ‏ها در زبان عبرى با «ياء» و «ميم» جمع بسته مى ‏شود؛ مانند «جَمَليم»، «حَمُوريم» و «رَكْبيم» كه به ترتيب جمع «جَمَل»، «حَمُور» و «رَكْب» است. 📚ر.ک: الرحله المدرسیه ج 1 ص 74 _ 75 👌ليكن قرآن واژه «سين» را براساس قواعد زبان عربى، با «ياء» و «نون» جمع بسته است و بدين ترتيب، بى ‏آنكه نيازى به تكلّف باشد، آرايه «روىّ» مراعات شده است؛ مطلبى كه بر به اصطلاح مستشكل، گران آمده بود. ناگفته نگذارم كه نمونه ‏هاى اين كاربرد، فراوان است، امّا برخى، جاهلانه آنها را به عنوان كاستى ادب قرآنى مى ‏پندارند . 📚التمهید فی علوم القرآن ، ج 7 ص 405 _ شبهات و ردود حول القرآن الکریم ، ص 379 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
دوستی دیرینه امام سجاد ع با مروان !!!! 🤔 ❕دوستی امام سجاد با مروان ❓در قيام مردم مدينه، شورشيان عوامل يزيد را در خانه مروان محاصره كردند، مروان براى نجات خانواده اش به تقلا افتاد، از عبدالله بن عمر خواست كه خانواده اش را نجات دهد، ولى او نپذيرفت. سپس مروان از على بن الحسين(سجاد) خواست كه همسرش، عايشه دختر عثمان و فرزندانش را به خارج از شهر منتقل كند. سجاد نيز آنها را از شهر خارج كرد و فرزندش عبدالله را نيز به آنها سپرد كه وى را با خود ببرند. : فكلمه مروان: " يا ابا الحسن ان لي رحماً، وحرمي تكون مع حرمك" فقال  الامام: " افعل فبعث بحرمه اليه... فخرج الامام بحرمه وحرم مروان حتى وضعهم في ينبع "، وكان مروان شاكراً لعلى بن الحسين، مع صداقت كان بينهما قديمه : مروان به وى گفت: اى ابا الحسن خانواده ام را همراه خانواده ات به مكان امنى ببر، امام همراه خانواده اش خارج شد و خانواده مروان را نيز به خارج از شهر برد و آنها را در شهر ينبع ترك كرد مروان ازين بابت هميشه از سجاد شكرگزارى ميكرد👈 با اينكه بين آنها دوستى ديرينه اى وجود داشت. 👉 : ١) تاريخ طبرى ج ٥ ص ٤٨٥ ❗️❗️ 👇👇👇
توضیحی پیرامون امام بودن فرزند بزرگتر !!!! 🤔 ❓در اصول كافى روايتى هست بدين مضمون؛ : بزنطی می‌گوید: از امام رضا پرسیدم: وقتی امام از دنیا رفت، چگونه امام بعدی را بشناسیم؟ امام رضا فرمود: امام، چند نشانه دارد. از جمله اینکه باید بزرگترین فرزندِ پدرش باشد. : اصول کافی ج ١ ص ٢٨٤ (لينك) با سند صحيح. [مرآة العقول ٢٠٤/٣] : قلت لأبي الحسن الرضا : إذا مات الإمام بم يعرف الذي بعده؟ فَقَالَ : لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ، مِنْهَا أَنْ يَكُونَ أَكْبَرَ وُلْدِ أَبِيهِ‌. ١) طبق ادعاى اين آخوند، امام رضا ... ٢) با استناد به اين روايت محمد باقر فرزند بزرگ سجاد بوده ٣) با استناد به اين روايت عبدالله افطح امام هفتم است نه موسى كاظم فرزندان جعفر صادق: ١. اسماعیل ٢. عبدالله أفطح ٣. موسی کاظم و... اسماعیل، در زمان امام صادق درگذشت، عبدالله، بزرگتر از موسی بود لذا ادعاى امام رضا، او باید امام بعدی باشد. اكثر شیعیان در آن زمان، قائل به امامتِ عبدالله شدند. و مشهور به «فطحیه» گشتند ❗️❗️ 👇👇👇
همبستری با کنیز قبل از سن بلوغ یا شیرخوارگی!!!!! 🤔 ❓فتوای آخوندهاى شيعه مبنی بر تفخیذ (سكس لاپایی) با طفل شیرخوار برگرفته از ‌دستور امام صادق است بدون هيچ توضيح اضافى ميرويم سر اصل مطلب ▪️الف) در حدیثی از امام صادق که به اعتراف علامه مجلسی، «حسن موثق كالصحيح» است می‌خوانیم: عَلِيُّ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ اِبْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: فِي اَلْجَارِيَةِ اَلَّتِي لَمْ تَطْمَثْ وَ لَمْ تَبْلُغِ اَلْحَبَلَ إِذَا اِشْتَرَاهَا اَلرَّجُلُ قَالَ «لَيْسَ عَلَيْهَا عِدَّةٌ يَقَعُ عَلَيْهَا» : از امام صادق پرسيدم: حكم كنيزى كه هنوز پريود نشده و به سن حاملگى نرسيده است، چيست؟ فرمود: بعد از خريدن آن كنيز، مقاربت(سكس) با او جايز است و عده‌ای بر او نیست. : تهذيب الأحکام؛ جلد۸ ،  صفحه۱۷۱ ❗️❗️ 👇👇👇
🤔 ❔یکی از دروغ‌هایی که اسلام‌گرایان مطرح می‌کنند این است که مدعی می‌شوند اسلام دین پاکی است و رعایت نظافت از پایه های ایمان به شمار می‌رود. : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : ۳  صفحه : ۳۶۸ : عبد اللّه بن سنان می‌گويد: امام صادق گفت: زمانی که در حال نماز شپشى يافتى، آن را در ميان سنگريزه‌ها پنهان كن. ✍🏻این حدیث کاملا صحیح است، چنانچه علامه مجلسی بعد از نقل این حدیث می‌گوید: الحديث السادس : صحيح. : مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي    جلد : ۱۵ صفحه : ۲۴۳ ✍🏻شپش بدن امام صادق و یارانش را فراگرفته و در نمازشان شپش‌ها را در زمین دفن می‌کردند و یکی از دلایل مبتلا شدنان به شپش، بلندی ریش و عدم نظافت می‌باشد ✍🏻چرا امام صادق یارانش را به پاکیزگی تشویق نمی‌کند؟ چرا نمی‌گوید به حمام بروید و شپش ها را از بین ببرید، در حالی که می‌گوید آن ها را در زمین بیاندازید ❗️❗️ 👇👇👇👇
رابطه بین زدن موهای زائد بدن و تعدیل میل جنسی !!!!! 🤔 : ❓موى زياد شهوت را كم ميكند : در كتاب من لايحضر الفقيه نوشته شيخ صدوق يكى از موسسين مذهب شيعه روايتى عجب اما واقعى آمده است بدين مضمون؛ : امام على گفت: موى هيچ مردى زياد نميشود مگر اينكه شهوتش كم شود(موى زياد مردان شهوت آنها را كم ميكند) : جعفر عن أبيه قال : قال على: ما كثر شعر رجل قط إلا قلت شهوته. : الف) من لايحضر الفقيه ج ٣ ص ٤٧٢ ب) وسائل الشيعه ج ٢٠ ص ٢٤١ ▪️اما اين ادعاى على دقيقا برعكس واقعيت علمى است. سايت رويان كلينيك ميگويد: اگر سطح تستوسترون به شدت کاهش یافته و بسیار پایین تر از حد طبیعی شود، این علایم بروز خواهند كرد: ١) کاهش میل جنسی ٢) انرژى کمتری ٣) افزایش وزن ٤) احساس افسردگی ٥) کم مویی بدن(ريزش مو) پس هرمون تستسترون باعث پر پشتى مو و زياد شدن ميل جنسى ميشود نه برعكس ❗️❗️ 👇👇👇👇