eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.6هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
؟ سال‌های جنگ، دزفول پذیرای بیشترین موشک‌ها و بمب‌ها و حتی خمپاره‌های رژیم بعث عراق بود. هر بار که صدام می‌خواست شهرهای ایران را موشک‌باران کند سهمیه دزفول ثابت و محفوظ بود. یک روز قبل از هر موشک‌باران رادیوی عراق در برنامه‌ای مضحک به اصطلاح می‌خواست شهروندان غیر نظامی را از شهرهایی که قرار است توسط موشک یا بمب‌افکن هدف قرار دهد مطلع کند تا شهرها را ترک کنند. در این برنامه اسم شهرها با ترتیب حروف ابجد خوانده می‌شد. شهر اول همیشه دزفول بود و شهرهای بعد از آن بنا به وضعیت و موقعیت تفاوت می‌کرد. گوینده رادیو عراق که سعی می‌کرد با صدای زمخت و نخراشیده‌اش فارسی صحبت ‌کند می‌گفت الف - دزفول ب - ... ج - ... د - ... دیگر شنیدن الف - دزفول برای ساکنین این شهر کوچک، واژه‌ای مانوس و آشنا شده بود. الف- دزفول یعنی فردا چند خانه ویران خواهد شد. چند فرزند بر سر نعش پدر و مادر خود خواهند گریست و چند نفر جنازه خونین فرزندشان را درآغوش خواهند کشید. الف - دزفول یعنی، صدای انفجاری که در نیمه شب حتی به تو مهلت بیدار شدن هم نخواهد داد. الف - دزفول یعنی، کوچه‌ای که همین غروب بچه‌های شاد و پرهیاهو در آن فوتبال بازی می کردند تبدیل به مخروبه خواهد شد. الف - دزفول یعنی خانه و مسجد و مدرسه و بیمارستان و ... فرقی نمی‌کند، هر چه که باشد با موشک‌های زبان نفهم بعثی فرو خواهد ریخت. حالا...  الف -  دزفول خاطرات تلخ و تلخ و تلخ و شاید گاهی شیرین مردم دزفول است. حالا بچه‌های دزفولی هم که جنگ و موشک و خانه‌های ویران و دست‌های خونین را ندیده‌اند، می‌دانند الف-دزفول یعنی چه. مردم دزفول کوچک و بزرگ و پیر و جوان به زبان الف - دزفول حرف می‌زنند. به زبان الف- دزفول زندگی می‌کنند به زبان الف- دزفول می‌خوابند و به زبان الف - دزفول خواب می‌بینند. فکر می‌کنم اصلا پخش آن برنامه مضحک از رادیو عراق بهانه‌ای بوده تا آن گوینده بعثی که سعی می کرده با صدای زمخت و نخراشیده‌اش فارسی حرف بزند و بگوید الف - دزفول. بگوید الف تا دزفولی‌ها این خاطره ی تلخ را سینه به سینه نقل کنند و بسپارند به نسل‌های بعد. بعثی‌ها می‌خواستند مردم دزفول را بترسانند تا خانه و شهرشان را ترک کنند و عقبه جنگ خالی بماند. می‌خواستند غرور دزفولی‌ها  شکسته شود تا کمر جنگ را بشکنند. دزفول عقبه جنگ بود. خط دوم به حساب می‌آمد. ستاد پشتیبانی جنگ در آنجا مستقر بود. بیمارستان‌های این شهر نزدیک‌ترین جایی بودند که مجروحین جنگی را درمان می‌کردند و در صورت نیاز به بیمارستان‌های مجهزتری در شهرهای دیگر انتقال می‌دادند. رزمندگان خسته از جنگ در این شهر با غذا و حمام و سلمانی صلواتی استقبال و پذیرایی می‌شدند و جان تازه می‌گرفتند. مقر لشکر 31 عاشورا دزفول بود. حتما رزمندگان این لشکر به خوبی مهمان نوازی دزفولی‌ها را به خاطر دارند. مردم روزها بساط پذیرایی از رزمندگان را فراهم می‌کردند و شب که می‌شد باید آماده می‌شدند که موشک‌های بعثی از راه برسند و خانه‌شان را ویران کنند و جان‌هایشان را بگیرند. اما هیچ یک از رزمندگان،  دزفول را خراب یا خالی ندید. امشب که موشک می‌آمد و محله‌ای را ویران می‌کرد از همان فردایش مردم شروع می‌کردند به ساختن. 🔰 @p_eteghadi 🔰