#تطمیع_پول_دشمنان_حسین_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔آیا حقیقت دارد ❗️
❔سی هزار دینار طلا رقمی بود که یزید به هر نفر اهل #خواص کوفه داد و دینشان را خرید . اگه به قیمت طلا و ارز الان حساب کنیم؛ یزید به اطرافیانش در زمان واقعه کربلا نفری ۵۴ میلیارد تومان رشوه داد. اگه در آن زمان بودیم یار امام حسین می ماندیم...؟❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌این که یزید ملعون و کارگزار او عبید الله با تطمیع و پول ، دشمنان را در مقابل امام حسین علیه السلام قرار دادند و مدعیان دوستی با حسین علیه السلام را از او جدا کردند ، مطلبی ثابت است اما مبلغ مذکور در پرسش ، #مستند نیست .
❕#مورخین می نویسند ؛
« هنگامى كه مسلم بن عقيل عليه السلام به همراه سپاه خود، قصر ابن زياد را محاصره كرد و او را در فشار قرار داد، يكى از شگردهاى موفّق ابن زياد، اين بود كه از طريق اشراف كوفه و رؤساى قبايل، به سپاهيان مسلم، پيغام داد كه اگر دست از يارى او بردارند و در صف فرمانبران در آيند، به #عطاى آنان خواهد افزود؛ ولى در صورت ادامه شورش، عطاى آنان، قطع خواهد شد.»
📚تاريخ الطبري ج 5 ص 369 ، أنساب الأشراف: ج 2 ص 338 ومقاتل الطالبيّين: ص 103 والبداية والنهاية: ج 8 ص 154 والمختصر في أخبار البشر لأبي الفداء: ج 1 ص 189.
❕همچنین می نویسند ؛
« ابن زياد، بر رؤسا و مردم، سخت گرفت و گفت به رؤساى قبايل بنويسيد هر كس از مخالفان امير مؤمنان و حَروريه (خوارج) و اهل ترديد كه كارشان اختلاف افكنى و نفاق و تشتّت است، در ميان شما باشد و امان نامه بنويسد، در امان است؛ امّا هر كس امان نامه ننويسد، بايد كسى از رؤسا، او را ضمانت كند كه با ما مخالفتى نمى كند و بر ما خروج نمى نمايد، و اگر چنين نكند، ذمّه ام از او برى است و خون و مالش حلال است و خونش ريخته مى شود.
🔸اگر در تحت رياست بزرگ قبيله اى، كسى بر امير مؤمنان خروج كند و وى، او را براى ما نفرستد، بر درِ خانه اش به دار آويخته مىشود و از #مقرّرى، محروم مىگردد و به منطقه «الزاره» (بيشه شيران) در عُمان، فرستاده مىشود.
📚تاريخ الطبري: ج 5 ص 359، الكامل في التاريخ: ج 2 ص 536؛ الإرشاد: ج 2 ص 44، بحار الأنوار: ج 44 ص 341 وراجع: البداية والنهاية: ج 8 ص 154 وإعلام الورى: ج 1 ص 438.
❕و نقل می کنند ؛
« عبيد اللّه بن زياد، مردم را در مسجد كوفه، گِرد آورد و [از كاخش] بيرون آمد و بر بالاى منبر رفت و پس از حمد و ثناى الهى، گفت: اى مردم! شما، خاندان سفيان را تجربه كرديد و آنها را آن گونه يافتيد كه دوست داشتيد؛ و اين، يزيد است كه او را به سيرتِ نيكو و روش پسنديده و نيكى به مردم و مراقبت از مرزها و بخشش به جا مىشناسيد، گو اين كه پدرش نيز اين گونه بود. امير مؤمنان، يزيد، بر گراميداشتِ شما، افزوده و به من نوشته است تا چهار هزار دينار و دويست هزار درهم را در #ميانتان تقسيم كنم و شما را به سوى جنگ با دشمنش، حسين بن على، بيرون ببرم. پس به [سخنان او] گوش دهيد و فرمان ببريد. والسّلام!
🔸سپس، از منبر، فرود آمد و عطاى آنان را ميان بزرگانشان، تقسيم كرد و آنان را به حركت و همراهى و يارى دادن به عمر بن سعد در جنگ با حسين عليه السلام، فرا خواند. نخستين كسى كه به سوى عمر بن سعد، حركت كرد، شِمر بن ذى الجوشن سَلولى كه لعنت خدا بر او باد بود كه با چهار هزار تن، به او پيوست و لشكر عمر بن سعد، به نُه هزار تن رسيد. پس از او، زيد (/ يزيد) بن رَكّاب كَلْبى با دو هزار تن، حُصَين بن نُمَير سَكونى با چهار هزار تن، مُصاب مارى (مُضاير مازِنى) با سه هزار تن و نصر بن حَربه (/ حَرَشه) با دو هزار تن، به او پيوستند و سپاهش به بيست هزار تن رسيد.
📚الفتوح: ج 5 ص 89، مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 242 ؛ بحار الأنوار: ج 44 ص 385.
👌و می نویسند ؛
« هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اعيَن روانه كرد، به مردم فرمان داد تا در نُخَيله، خيمه بزنند و فرمان داد كه هيچ كس، سرپيچى نكند. آن گاه، بر بالاى منبر بالا رفت و معاويه را ستود و از نيكى اش و نيز عطاياى فراوان و توجّهش به امور مرزها، ياد كرد و گوشزد نمود كه به واسطه او و به دست او، الفت و اتّفاق [نظر]، به وجود آمده است. همچنين افزود: پسرش يزيد نيز همانند اوست، راه او را مى رود و پايش را جاى پاى او مىگذارد، و اكنون، صد تا صد تا بر #عطايايتان، افزوده است. پس هيچ كس از عَريفان (كارگزاران قبايل)، سران، تاجران و ساكنان نمانَد، جز آن كه بيرون بيايد و با من در لشكرگاه، حضور يابد؛ چرا كه هر مردى را پس از امروز بيابيم كه از پيوستن به لشكر، سرپيچى كرده، خون او مُباح است.»
📚أنساب الأشراف: ج 3 ص 386 و الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 466.
🔸ادامه 👇