﷽؛
🌷 شأن نزول آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر»
#پرسش
شان نزول آیات (1 ـ 3) سوره«کوثر» چه می باشد؟
#پاسخ_اجمالی
پیامبر(ص) به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام با عاص بن وائل گفتگو نمود. گروهى از سران قریش که در مسجد نشسته بودند هنگامى که عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند: با کی صحبت مى کردى؟ گفت: با این مرد ابتر. این آیات نازل شد و پاسخ کوبنده ای به آنها داد.
#پاسخ_تفصیلی
در آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر» می خوانیم :
« اِنّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ * فصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَْبْتَرُ »؛
(ما به تو کوثر [خیر و برکت فراوان] عطا کردیم ! * پس براى پروردگارت نمازبخوان و قربانى کن ! * [و بدان] دشمن تو قطعاً بریده نسل و بى عقب است).
✨ شان نزول :
در شان نزول این سوره، مى خوانیم:
« عاص بن وائل » که از سران مشرکان بود، پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات کرد و مدتى با حضرت گفتگو نمود، گروهى از سران «قریش» در مسجد نشسته بودند، این منظره را از دور مشاهده کردند.
هنگامى که « عاص بن وائل » وارد مسجد شد به او گفتند :
با که صحبت مى کردى؟
گفت:
با این مرد « ابتر » !
این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که «عبداللّه» پسر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) از دنیا رفته بود، و عرب کسى را که پسر نداشت « ابتر » (یعنى بلا عقب) مى نامید و لذا «قریش» این نام را بعد از فوت پسر پیغمبر براى حضرت انتخاب کرده بود (سوره فوق نازل شد و پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) را به نعمت هاى بسیار و کوثر بشارت داد و دشمنان او را ابتر خواند). (1)
توضیح این که :
پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) دو فرزند پسر از بانوى اسلام «خدیجه» داشت :
یکى «قاسم» و دیگرى «طاهر» که او را «عبداللّه» نیز مى نامیدند و هر دو در «مکّه» از دنیا رفتند و پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فاقد فرزند پسر شد، این موضوع زبان بدخواهان «قریش» را گشود و کلمه «ابتر» را براى حضرتش انتخاب کردند. (2)
آنها طبق سنت خود، براى فرزند پسر اهمیت فوق العاده اى قائل بودند، او را تداوم بخش برنامه هاى پدر مى شمردند، بعد از این ماجرا، آنها فکر مى کردند با رحلت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) برنامه هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذکور، تعطیل خواهد شد و خوشحال بودند.
قرآن مجید نازل شد و به طرز اعجازآمیزى در این سوره به آنها پاسخ گفت و خبرداد :
دشمنان او ابتر خواهند بود و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد، بشارتى که در این سوره داده شده از یکسو ضربه اى بود بر امیدهاى دشمنان اسلام و از سوى دیگر تسلّى خاطرى بود به رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) که بعد از شنیدن این لقب زشت و توطئه دشمنان، قلب پاکش غمگین و مکدّر شده بود. (3)
✍ پی نوشت:
(1). «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 17، ص 203.
(2). پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) صاحب فرزند ذکور دیگرى به نام «ابراهیم» از «ماریه قبطیه» در «مدینه» در سال هشتم هجرت شد، ولى اتفاقاً او نیز قبل از آن که به دو سالگى برسد چشم از دنیا پوشید و وفات او قلب پیامبر(صلى الله علیه وآله) را آزرد.
(3). گردآوري از کتاب: شان نزول آیات قرآن(برگرفته از تفسیر نمونه)، محمد جعفر امامی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول ، ص 518.
🔰 @p_eteghadi 🔰
﷽؛
🌷 حضرت فاطمه(س)، مصداق کوثر
#پرسش
مصداق کوثر در آیه1 سوره«کوثر» کیست؟
#پاسخ_اجمالی
«کوثر» به معنی خیر کثیر و فراوان است و روشن ترین مصداق آن وجود مبارک «فاطمه زهراء»(س) می باشد؛ چرا که طبق شأن نزول آیه 1 سوره کوثر، نسل و ذریه پیامبر(ص) به وسیله همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت، و در میان آنها علماى بزرگی بودند، که با ایثار و فداکارى، در حفظ آئین اسلام کوشیدند.
#پاسخ_تفصیلی
«کوثر» یک معنى جامع و وسیع دارد، و آن، «خیر کثیر و فراوان» است و مصادیق آن زیاد مى باشد ولى بسیارى از بزرگان علماى شیعه، یکى از روشن ترین مصداق هاى آن را وجود مبارک «فاطمه زهراء»(علیها السلام) دانسته اند؛ چرا که شان نزول آیه مى گوید:
آنها پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) را متهم مى کردند که بلا عقب است، قرآن ضمن نفى سخن آنها مى گوید:
«ما به تو کوثر دادیم». (1)
از این تعبیر، استنباط مى شود:
این «خیر کثیر» همان فاطمه زهراء(علیها السلام) است؛ زیرا نسل و ذریه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به وسیله همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت، نسلى که نه تنها فرزندان جسمانى پیغمبر بودند، بلکه آئین او و تمام ارزش هاى اسلام را حفظ کردند و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت(علیهم السلام) که آنها حساب مخصوص به خود دارند، بلکه هزاران، هزار از فرزندان فاطمه(علیها السلام) در سراسر جهان پخش شدند، که در میان آنها علماى بزرگ، نویسندگان، فقهاء، محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظیم بودند، که با ایثار و فداکارى در حفظ آئین اسلام کوشیدند.
در اینجا به بحث جالبى از «فخر رازى» برخورد مى کنیم، که در ضمن تفسیرهاى مختلف «کوثر» مى گوید:
قول سوم این است که: این سوره به عنوان ردّ بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خرده مى گرفتند، بنابراین معنى سوره این است که:
خداوند به او نسلى مى دهد که در طول زمان باقى مى ماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند در عین حال جهان مملو از آنها است، این در حالى است که از «بنى امیه» (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکرى در دنیا باقى نمانده، سپس بنگر و ببین چقدر از علماى بزرگ در میان آنها است، مانند:
باقر، صادق، رضا و نفس زکیه. (2)؛ (3)؛ (4)
✍ پی نوشت :
(1). سوره کوثر، آیه 1.
(2). «نفس زكيه» لقبى است براى«محمّد بن عبداللَّه» فرزند«امام حسن مجتبى» عليه السلام كه به دست منصور دوانقى در سال 145 هجرى به شهادت رسيد.
(3). تفسير«فخر رازى»، جلد 32، صفحه 124.
(4). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و ششم، ج 27، ص 4.3.
🔰 @p_eteghadi 🔰
#سوال
چرا حکم مرتد اعدام است و آیا این حکم با روح تعالیم دین سازگار است یا خیر، و آیا از نظر فقهی ممکن است این حکم تغییر کند، البته نه به عنوان حکم حکومتی و ... ؟
#پاسخ_اجمالی
به دلیل این که اعلام رسمی ارتداد، نه به عنوان مسئله ای در چارچوب آزادی ادیان و گفت و گوهای منطقی، بلکه به عنوان روشی زیرکانه، برای از بین بردن اسلام و اعتقادات مسلمانان، مورد استفاده قرار می گرفت، و عملا ناشی از سیاست بود و نه تفکر، اسلام نمی توانست به سادگی از آن چشم پوشی نماید. مجازات های سنگین وضع شده برای ارتداد، ناشی از همین استفادۀ شیطنت آمیز و سیاست مدارانۀ دشمنان اسلام از موضوع ارتداد بود، و گرنه گفت و گوهای منطقی و رسیدن به نتایج واضح و مشخص در هر زمینۀ دینی، منطبق با روح تعالیم اسلام بوده و نمی توان اشخاص را، تنها به دلیل تردیدهایی که به دنبال برطرف نمودن آنها هستند، به کوچک ترین مجازاتی محکوم نمود. در ضمن به این نکته نیز توجه داشته باشیم که حکم حکومتی نیز بخشی از فقه است و نه چیزی خارج از آن.
#پاسخ_تفصیلی
برای روشن شدن مسئله توجه به نکاتی ضروی به نظر می رسد:
1. اسلام، دینی است که جست و جو و پرسش را در تمام اصول و فروع دین جایز و در بسیاری از موارد لازم می داند، و هر شخص مسلمانی، با توجه به سطح دانش و معلومات خود می تواند تمام مسائل مطرح شده در این دین آسمانی را مورد بحث و بررسی خود قرار دهد و تا زمانی که با دلیل مناسبی اقناع نشده باشد، شک و تردیدی که در درون او به وجود می آید، به دینداری و اسلام او آسیبی وارد نخواهد نمود.
2. از دیدگاه اسلام، مرتد شخصی است که بعد از رسیدن به حق و اثبات حقانیت اسلام بدون هیچ دلیل قابل قبولی از این دین روی برگرداند.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: "کسانى که بعد از روشن شدن هدایت براى آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهاى طولانى فریفته است"!
3. گروهی از کافران، با این که به حقانیت اسلام پی برده بودند، تصمیم داشتند که به دلیل حسادت، با شیوه های مختلف، افراد با ایمان را وادار نمایند که از دین خود برگردند، این افراد، با انتشار شبهات غیر منطقی، تصمیم به انجام چنین کاری داشتند، اما خداوند به افراد با ایمان دستور داد که با دلایل منطقی به مبارزه با این گونه افراد برخاسته و از برخورد فیزیکی با آنان خودداری نمایند. توجه به این نکته مهم است که فرمان اولیۀ الاهی آن است که با پیروان ادیان مختلف، با بهترین شیوه به گفت و گو بپردازیم، مگر آنانی که به دنبال حقیقت نیستند، بلکه در صدد ظلم و ستم می باشند.
4. با توجه به منطق قوی اسلام، شیوۀ قبل با شکست روبرو شد. بنابراین، دشمنان اسلام روش جدیدی را در پیش گرفته، تا چنین وانمود نمایند که اسلام، دینی بی منطق و بی دلیل بوده و اشخاصی که به این دین گرایش می یابند، بعد از مدتی، آن را ترک می نمایند. در این راستا، آنان تصمیم گرفتند که خود را افرادی جویای حقیقت جلوه داده و اعلام نمایند که به دلیل آن که اسلام را هدف دلخواه خود یافته اند، مسلمان شده اند، اما بعد از گذشت زمان کوتاهی، خروج خود از این دین و بازگشت به دین قبلی را با سر و صدا و تبلیغ فراوان، به اطلاع مردم برسانند و با این شیوه به طور غیر مستقیم، دیگر مسلمانان را دچار این شک و شبهه نمایند که اگر اسلام دینی منطقی بود؛ پس چرا این تازه مسلمانان به ظاهر دانشمند و جویای حقیقت، اسلام را ترک گفته اند؟!
با توجه به مقدمات فوق، می توان به این نتیجه رسید که موضوع ارتداد، دیگر از محدودۀ آزادی ادیان که مورد تأیید اسلام بود، خارج شده و به روشی سیاسی برای تضعیف و به شکست کشاندن اسلام تبدیل شده بود و طبیعتا می باید چاره ای برای آن اندیشید. بر همین اساس، بدون آن که بحث و گفت و گوی منطقی در ارتباط با مسائل مرتبط با دین، ممنوع شود، و یا این که تمام کافران مجبور شوند که الزاما مسلمان شوند، مقرر شد که اعلام رسمی خروج از دین مقدس اسلام (و نه ارتداد باطنی)، ممکن است مجازات های سنگینی؛ از جمله مرگ را در پی داشته باشد، تا از این راه، از سوء استفادۀ دشمنان و ایجاد هرج و مرج در میان پیروان اسلام، جلوگیری به عمل آید.
🔰 @p_eteghadi 🔰
#سوال
مگه در بهشت سن و سال و پیر و جوان وجود داره که پیامبر میفرماید حسن و حسین سید شباب اهل جنت؟
در حالی که بهشتیان همه جوان هستند، چطور در میان پیامبران و ائمه، فقط امام حسن(ع) و امام حسین (ع) سید جوانان اهل بهشت اند؟
#پاسخ
✍حسنین (ع) این دو نواده پیامبر (ص) بر تمام بهشتیان سروری و سیادت دارند، و در بهشت اگرچه همه در سن جوانی به سر می برند، اما سیادت آنها بر بهشتیانی که در جوانی به شهادت رسیده و یا از دنیا رفته اند، نمود و جلوه بیشتری خواهد داشت و تمام اینها نیز با سیادت دیگر پیامبران و اولیای الاهی بر بهشتیان در تعارض نخواهد بود. در ضمن، با توجه به قرائن و شواهد، این روایت ناظر به سروری این دو امام بر عموم بهشتیان است، نه بر دیگر امامان و پیامبران.
#پاسخ_تفصیلی
🔷پیامبران و اولیای الهی که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) از برجستگان آنان می باشند، همگی از شرافت خاصی نسبت به دیگر بهشتیان برخوردارند و بدین اعتبار می توان تمام آنان را سید و بزرگ بهشتیان دانست، اما گاهی ویژگی هایی در برخی از این مقربان درگاه الاهی وجود دارد که جنبه ای خاص از سیادت آنان را برجسته می سازد.
👌اگر به فاطمه زهرا (س) "سیدة نساء اهل الجنة" گفته می شود و اگر امام چهارم (ع) با لقب "سید العابدین" و "سید الساجدین" شناخته می شود، این بدان معنا نیست که فاطمه (ع) بر مردان و امام سجاد بر غیر عابدان و ساجدان سیادتی ندارند، بلکه به دلیل ویژگی زن بودن حضرت زهرا (س) و دل مشغولی امام چهارم (ع) به عبادت و سجده در زمانی که دشمن، او را از دیگر فعالیت های اجتماعی محروم کرده بود، آنان مستحق داشتن چنین القابی شدند.
✅بر این اساس، نمی توان این پرسش را مطرح کرد که آیا تنها امام سجاد(ع) است که به دلیل داشتن چنین القابی، بر تمام ساجدان و عابدان، سیادت و سروری دارد و حتی اجدادش رسول الله (ص) و امیر المؤمنین (ع) نیز از داشتن چنین سیادتی محروم می باشند؟!
🔆سیادت و برتری حسنین (ع) نسبت به جوانان اهل بهشت نیز از این دیدگاه توجیه پذیر است؛ چون این بزرگواران در اوائل ظهور اسلام متولد شده و نوجوانی و جوانی آنها مصادف با جوانی اسلام بوده و در میان مسلمانان چه در زمان پیامبر (ص) و چه بعد از آن، هیچ کودک، جوان و نوجوانی به اندازه آنها از احترام برخوردار نبوده و تقوا و شخصیت آنان قابل مقایسه با دیگر جوانان نبود، چنین لقب شایسته ای بر آنان نهاده شد و گرنه، آنان هم سرور جوانان بهشتی اند و هم سرور بزرگسالان و پیرانشان.
✳️در راستای آنچه بیان شد، توجهتان را به دو روایت ذیل جلب می کنیم:
1. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع زُورُوا قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع وَ لَا تَجْفُوهُ فَإِنَّهُ سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ مِنَ الْخَلْقِ وَ سَیِّدُ شَبَابِ الشُّهَدَاء.[1]
🔷امام صادق (ع) فرمودند: به زیارت قبر حسین (ع) بشتابید و در حق او جفا نکنید زیرا او سید جوانان بهشتی تمام جهانیان است و او سید شهیدان جوان است.
👌اگر در روایت فوق دقت فرمایید، علاوه بر سید شهیدان (سید الشهداء) که لقب مشهور امام حسین (ع) می باشد و با این که حضرتش هنگام شهادت در سن میانسالی بودند، لقب دیگری با عنوان "سید شهیدان جوان" نیز برای ایشان به کار گرفته شده است که شاید اشاره به فضیلت شهیدان جوان داشته باشد که این امام بزرگوار، عنایت ویژه ای نسبت به آنان دارد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🌺صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان فراموش نشه🌺
#سوال
کافرکیست؟
شرایطش چیست؟
🔴 کافر از ریشه ک.ف.ر به معنی الحاد بت پرستی و یا قبول داشتن چیزی غیر از مظهر توحیدی
بعبارت دیگه کافر یعنی پوشاننده و کتمان کننده حق و حقیقت .
در فرقههای مسلمان این واژه معانی مختلفی داره . در اصطلاح فقه نظامی کسی است که به دینی غیر از اسلام معتقد باشد و یا با آگاهی، یکی از ضروریات دین را انکار کند.
به گونهای که به انکار رسالت و یا تکذیب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) منجر شود
👈 و یا از او گفتار و کرداری سر بزند که اقتضای کفر او را داشته باشد..
کافران بر چند گروهاند: مشرک، اهل کتاب، منافق و مرتد.
تعریف کافر چیست و انواع آن کدام است؟ آیا اهل ذمه از کفار به شمار میآیند؟
🔹کافر به چه کسی گفته میشود و انواع آن کدام است؟
#پاسخ_اجمالی
«کافِر» در اصطلاح فقهی، به کسی گفته میشود که دین اسلام، یا یکی از ضروریات آنرا نپذیرد و دارای تقسیماتی متعدد است، که در پاسخ تفصیلی به آن اشاره میگردد.
اهل ذمه نیز گروهی از کفار میباشند که با پرداخت نوعی مالیات، به عنوان شهروند حکومت اسلامی در نظر گرفته میشوند.
#پاسخ_تفصیلی
کافر در لغت، از ریشه «کُفر» به معنای جَحد و انکار یک چیز، یا از ریشه «کَفر» به معنای پوشش است. و در اصطلاح، دو استعمال دارد:
🔸اول: کافر در اصطلاح علم فقه
در اصطلاح فقهی، کافر به کسی گفته میشود که دین اسلام یا یکی از ضروریات آنرا نپذیرد. بنابراین، هم کسی که پیرو هیچ دینی نبوده، مانند دهریها، یا پیرو دین دیگری است، مانند مسیحیان و یهودیان، کافر نامیده میشود و هم مسلمانی که یکی از ضروریات اسلام را انکار کند؛ مانند ناصبیها و غالیان.
در علم فقه، برای کافر، تقسیمات و اصطلاحاتی متعدد ذکر شده است که به صورت خلاصه به آن میپردازیم:
کافر اصلی: کافر اصلی کسی است که هرگز داخل اسلام نشده، بلکه همیشه کافر بوده است، که خود بر دو قسم است؛ ذمّی و حربی.
کافر تبَعی: فرزند کافر قبل از سن بلوغ در حکم کافر است و به او «کافر تبعی» میگویند.
مرتدّ: یعنی کسی که بعد از برگزیدن اسلام از آن خارج شود و کافر گردد.
اهلکتاب(کتابیّ): کافری است که به یکی از کتابهای آسمانی انتساب دارد، که به لحاظ فقهی شامل مسیحیان، یهودیان(کلیمیان) و زرتشتیان میشود.
کافر ذِمیّ(اهلجزیه): که از آنان با عنوان «اهل ذمه» نیز یاد میشود، کافرانی از اهل کتاب میباشند که حکومت اسلامی با آنان قراردادی به نام «عقد ذمّه» منعقد میکند. طبق این قرارداد، حکومت اسلامی، امنیت جانی، مالی و ناموسی آنان را برعهده میگیرد و در مقابل، آنان نیز موظف به پرداخت مالیات ویژهای به نام «جزیه» میگردند. بنابراین، کافر غیر ذمیّ، شامل کافر غیر اهل کتاب و یا اهل کتابی میشود که قراردادی برای پرداخت جزیه با مسلمانان ندارد.
کافر حربی: به غیر اهل کتاب و یا اهل کتابی که عقد ذمه را نپذیرد و یا به تعهدات آن عمل نکند، «کافر حربی» گفته میشود. کافر حربی خود نیز به «معاهَد» و «غیر معاهَد» تقسیم میشود. البته -با توجه به معنای لغوی «حربی»- گاهی این واژه، فقط به کافری اطلاق میشود که در جنگ با مسلمانان باشد.
حربی معاهَد(مستأمَن): کفّار -غیر ذمی- که با مسلمانان قراردادی از قبیل «صلح» یا «امان» برقرار میکنند «حربی معاهد» نامیده میشوند، که به موجب آن، کافر حربی مانند کافر ذمّی، در بین مسلمانان مصونیت پیدا میکند.
حربی غیر معاهد: کفاری که در ستیز با اسلام بوده و به هیچ معاهده و قراردادی با مسلمانان تن نمیدهند «حربی غیر معاهد» نامیده میشوند. جان، مال و ناموس این دسته از کفار احترامی ندارد.
🔸🔸دوم: کافر در اصطلاح علم کلام
در علم کلام هم کافر عبارت است از: کسی که توحید یا یکی از لوازم آن را قبول ندارد، اگرچه در لفظ شهادتین را بگوید و به ضروریات دین عمل نماید. به عبارت دیگر، کافر کلامی و کافر فقهی عموم و خصوص مطلقاند؛ یعنی هر کافر فقهی کافر کلامی نیز هست، ولی ممکن است فردی کافری کلامی باشد، ولی کافر فقهی فقهی نباشد.
کافر کلامی نیز بنابر اعتقادی که به آن کفر دارد، به کافر غیر توحیدی و توحیدی تقسیم میشود.
1. کافر غیر توحیدی: یعنی کسی که یکی از لوازم توحید را قبول ندارد. مثلا قائل به عدل الاهی نیست، یا منکر معاد است و یا یکی از ضروریات دین را قبول ندارد.
2. کافر توحیدی: کافر توحیدی نیز با توجه به رتبهای که به آن کافر است، به کافر توحید ذاتی،صفاتی،افعالی، استعانی، تشریعی، عبادی و حبی تقسیم میشود.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🌺صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان فراموش نشه🌺
#سوال
⁉️ خداوند میگوید: من را اطاعت کنید و یا در آتش جهنم بسوزید. مردم آزادند میتوانند از دستورات خداوند اطاعت کنند یا نه، این چه آزادی است که انسان جرأت انجام گناه را ندارد، لذا وجود جهنم یعنی انسان مجبور است گناه نکند.
#پاسخ_اجمالی
👈 خدا انسان را مجبور نمیکند، فرموده اگر گناه کنید، به چنین عذابی دچار خواهید شد، حال برخی از سخن خدا درس گرفته و با اختیار و انتخاب خود سراغ گناه نمیروند و برخی از فرمان الهی سرپیچی کرده و مرتکب گناه می شوند. پس در این موارد نیز هیچ اجباری وجود ندارد و انسان مختار است و میتواند گناه کند و در عذاب آن نیز بیافتد.
#پاسخ_تفصیلی
👈 نکته اول: با اینکه خداوند به وسیله پیامبران و کتاب آسمانی بارها وجود جهنم و عذاب ناشی از اعمال بد را گوشزد کرده است، اما بیشتر انسانها حتی مومنین و کسانیکه آخرت را قبول دارند، مرتکب گناهانی میشوند، پس وجود جهنم، انسان را مجبور نکرده است.
✅ نکته دوم: اجبار یعنی اینکه اعمال انسان بدون اختیار و بدون اینکه خودش بخواهد و ارادهای داشته باشد انجام گیرد، مثلا دستهای انسان را ببندند و در دهان او چیزی بریزند، یا انسان را در درون چاهی بیاندازند، اما حالتی که خود او انتخاب میکند ولو در شرایط بسیار سخت، عمل او از روی اختیار و انتخاب بوده است، مثلا بچه انسان مریض است و در حال مرگ و پدرش یکی از کلیههای خود را به او اهدا کند، اینجا درست است که پدر تحت شرایط سختی این کار را کرده و اگر شرایط عادی بود هرگز این کار را نمیکرد، اما باز خود اوست که تصمیم گرفته و انتخاب کرده و عمل کرده است.
🔶 در رابطه با جهنم همین مساله حکمفرماست؛ خدا انسان را مجبور نمیکند، بلکه فرموده اگر گناه کنید، به چنین عذابی دچار خواهید شد، برای روشن شدن بحث بهتر است اینگونه مثال بزنیم: شخصی به دکتر مراجعه کرده و دکتر به او میگوید بیمار هستی و نباید این غذاها را بخوری یا مثلا نباید سیگار بکشی، اما آن شخص با اینکه میداند این غذاها یا سیگار برای او مضر است، غذا را میخورد یا سیگار را میکشد، اینجا نیز چنین است با اینکه خداوند متعال بارها در قرآن کریم و از زبان انبیا و اولیا و بزرگان دین، فرموده جهنمی وجود دارد، اما بسیاری از مردم همچنان مرتکب گناه میشوند، پس انسان همچنان مختار است.
❇️ نکته سوم: جهنم به خاطر حکمت و عدالت خداست، اگر جهنم نباشد حکمت و عدالت الهی زیر سوال میرود، چیزی که در دنیا میبینیم این است که عده قلیلی از انسانها به اکثریت انسانها ظلم کرده و جان و مال و ثروت آنها را به تاراج میبرند، کشورهای پیشرفته و قدرتمند، کشورهای جهان سوم و مردم آنها را استثمار کرده و تمام ثروت و منابع آنها را غارت کردهاند، آنها را در گرسنگی و فقر نگه داشته تا خود در آسایش و راحتی باشند.
✳️ اگر جهنم و عذاب و حساب و کتابی وجود نداشته باشد، خود به خود این سوال برای ما ایجاد میشود پس چه خدای ظالمی که هیچگاه حق مظلوم را از ظالم نمیگیرد، این چه خلقت ظالمانه ایست که بیشتر مردم مورد ظلم و ستم و بیمهری قرار گرفتهاند؟
🔺 نکته چهارم: وجود جهنم انگیره خوبی برای ترک گناه است، بدون شک همه انسانها ایمانشان آنقدر قوی نیست که عاشق خدا شده و به خاطر محبت و عشق به خداوند متعال گناهان را ترک کنند، لذا وجود جهنم و عذاب الهی و ترس از افتادن در جهنم، خود بهترین انگیزه برای فرار از گناهان و کارهای بد است.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🌺صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان فراموش نشه🌺
#سوال
⁉️ دختری كه بدون تقصیر مورد تجاوز قرار میگيرد، یا دختری که کنیز به دنیا میآید یا هزاران جنایت دیگر در حق انسانها صورت میگیرد، اینها چگونه با عدل خدا سازگار است؟
#پاسخ_اجمالی
👈 لازمه عدل الهی اين نيست كه در بعضی كارها كه چون ظلم در حق ديگران است، جلوی انسان را گرفته و آزادی او را سلب كند، اين مسئله با اصل آزادی و اختيار انسان تنافی دارد و نقض غرض الهی میشود. بلكه لازمه عدل الهی اين است كه انسانها را بعد از ارتكاب چنين جناياتی و ظلم در حق ديگران، بدون عقاب رها نكند و جزای اعمال آنها را بدهد.
#پاسخ_تفصیلی
👈 يكی از سنتهای الهی اين است كه هميشه كارهای خود را از اسبابی كه برای آنها قرار داده پيش میبرد و اين سنت الهی تغيير نمیكند. نظام عالم نيز نظام سبب و مسببی است و خداوند اسبابی را در اين عالم قرار داده كه حاصل آنها امور ديگری است و قطعاً تحقق میيابند مثلاً اثر آتش سوزاندن است و هرگز از آن جدا نمیشود و نمیتوان بر خداوند اشكال كرد كه چرا آتش را خلق كرد در حالیكه مثلا چند نفر بر اثر آتش گرفتن جان باختند.
✅ انسان نيز چون مختار است، آزادی انجام تمام اعمال را دارد، حال خوب باشند يا بد و خداوند نيز اراده كرده که انسان مختار باشد، لذا سبب اعمال انسان، اختيار اوست و لازمه انسان بودن نيز مختار بودن است. يعنی يا خداوند میبايست انسان را خلق نكند يا او را مختار بيافريند، و تنها فرق انسان با ساير حيوانات نيز همين قوه عقل و اختيار اوست.
🔶 لازمه عدل الهی اين نيست كه در بعضی كارها كه چون ظلم در حق ديگران است، جلوی انسان را گرفته و آزادی او را سلب كند، اين مسئله با اصل آزادی و اختيار انسان تنافی دارد و نقض غرض الهی میگردد. بلكه لازمه عدل الهی اين است كه انسانها را بعد از ارتكاب چنين جناياتی و ظلم در حق ديگران بدون عقاب رها نكند و جزای اعمال آنها را بدهد.
💠 لذا طبق حكمت الهی انسان مختار است هر عملی ولو ظلم در حق ديگران را انجام دهد،
ولی طبق عدل الهی خداوند هرگز چنين اعمالی را بیپاسخ نخواهد گذاشت و هم در دنيا و هم در آخرت پاسخ آنها را خواهد داد و عقوبت سنگينی را برای اينگونه جنايات قرار داده است.
🔺 همچنین طبق روايات معصومین اگر كسی بلا یا مصیبتی ببيند و اذيت شود و نسبت به آن به خداوند اعتراض نكند و ناسزا نگويد و صبر كند، قطعا اجر و مزد خواهد داشت و خداوند آن را در آخرت جبران خواهد كرد، لذا تمام اذیت ها و آزارها و ناملایمات جبران میشود.
🌐 در نتيجه: مقتضای عدل الهی جلوگيری از اعمال اختياری انسان نيست، بلكه مقتضای عدل الهی پاسخي مناسب با همان عمل است و اينكه ظلم را هم نسبت به ظالم هم نسبت به مظلوم بیپاسخ نگذارد.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان فراموش نشه🍀
#پرسش
❓️آیا چیزی به نام دهه محسنیه و عزاداری برای حضرت محسن علیهالسلام هم داریم؟
#پاسخ_کوتاه
✅️ افراط در عزاداری از جمله دسیسههای اخیر تشیّع انگلیسی است، تا مردم هم خسته شوند و هم عرصه بر آنان تنگ شود و دیگر نتوانند جشنهای مذهبی و ملّی خود را برگزار کنند؛ لذا بعد از مدتی عزاداری محرم و صفر نیز تحت الشعاع قرار خواهند گرفت و کمرنگ خواهند شد.
#پاسخ_تفصیلی
✅️ ابتداءاً باید دانست که عزاداری برای اهل بیت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) با دلایل شرعی معتبر جزء شعائر دینی و از وظایف محبّین خاندان عصمت و طهارت است. البته از نظر فقهی مستحبّ و در مواردی واجب است. سیره اهل بیت(علیهمالسلام) هم برپا کردن مراسم عزا مخصوصاً برای سیّد الشهداء(علیهالسلام) و روضه خوانی بر شهدای کربلا بوده است.
✅ عزاداری نیز مراتبی دارد، اصل عزاداری به یادآوردن مصائب اهل بیت و گریه کردن بر آن است. این مرتبه از عزاداری مئونۀ خاصی نمیطلبد و شاید افراط در مورد آن خیلی متصور نباشد. اما عزاداری مراتب بالاتری هم دارد که شیوههای عزاداری را تشکیل میدهد. مثلاً برپا کردن مجلس عزا و بیرون آوردن دستۀ عزاداری با آداب خاص خود.
✳️ نکته دیگر اینکه مقدار و اندازهی عزاداری را شرع تعیین نکرده مثلاً در روایتی نداریم که چند روز برای امام حسین(علیهالسلام) عزاداری کنید. بلکه مقدار عزاداری به عرف سپرده شده است یعنی عُرف هر منطقهای تعیین میکند که چند روز عزاداری شود.
👈 در سالهای اخیر تشیّع انگلیسی برای اهدافی خاص سعی دارد حدود و مقادیر عزاداریها را گسترش دهد تا جایی که عرصه بر مردم در برگزاری مراسماتی مثل عقد و عروسیها و دید و بازدیدهای نوروزی تنگ شود.
❇️ منظور ما از افراط «ساختن دهههای عزا» برای موارد جدیدی است که در گذشته نبوده است؛ به راه انداختن دستههای عزاداری با سر و صدای زیاد در برخی روزهای سال که اصلاً مناسبت تاریخی برای آن وجود ندارد مانند دهۀ محسنیه، دهه صادقیه، باقریه، دهۀهای متوالی فاطمیه(بعضاً تا چهار دهه!) و بسیاری موارد نوظهور که پیش از این سابقهای در مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) نداشته، نشان از طرّاحی پیچیده استکبار جهانی برای جدا کردن توده مردم از اهل بیت(علیهمالسلام) دارد. زیرا در طیّ یک سال مراسمات عقد و عروسی و جشنهای ملّی و اعیاد مذهبی فراوانی وجود دارد که گرامی داشتن آنها نیز لازم و ضروری است.
👈 حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی(دامت توفیقاته) دو سال پیش نسبت به این حرکت موزیانۀ تشیّع انگلیسی هشدار دادند و فرمودند: «جامعه عرفا نمیتواند نسبت به این همه عزاداری پیاپی مراقبت داشته باشد و سرانجام به انکار مجموع عزاداری روی میآورد.»
🔺 حضرت امام خامنهای(دامعزّهالشریف) نیز با روشنبینی همان سنت گذشته در مقدار روزهای دهه فاطمیّه را مراعات میفرمایند و برنامههای عزاداری دفتر ایشان در این ایّام و همچنین برنامههای صدا و سیما، راه را برای سوء استفاده دشمنان بسته است.
📚 لینک مطلب: https://btid.org/fa/news/86366
🔰 @p_eteghadi 🔰