eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.2هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
66 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔این اختلاف مراجع در باب رویت هلال و اعلام عید فطر چه توجیهی دارد ❗️چرا همه بر یک نظر واحد جمع نمی شوند ❕چرا دو دستگی بین مردم ایجاد می کنند ❕❕ 💠💠 👌در روایات آمده است که معیار می باشد . 🔷 علیه السلام فرمود: « زمانی که ماه را دیدی بگیر و زمانی که هلال ماه را دیدی کن» 📚 ج4 ص76 _ ج4 ص156 _ ج2 ص123 🔶 علیه السلام فرمود: « با رویت ، روزه بگیرید و با رویت ، افطار کنید» 📚 ج4 ص166 _ الشیعه ج10 ص253 👌 علیه السلام فرمود: « با رویت هلال ، بگیر و با رویت ، کن و از شک و ظن تبعیت نکن ، اگر هلال بر شما بود ، ماه اول را سی روز محسوب کنید» 📚 ج4 ص158 _ ج2 ص64 ❗️این در متعدد دیگری نیز آمده است. 📚 ج10 ص252 باب 3 👌عده ای از مراجع می گویند در این روایات سخن از رویت هلال به میان آمده است و فرقی نمی کند که شما با چشم عادی ماه را ببینید یا با چشم مسلح وتلسکوپ ، چنان که آیت الله خامنه ای فتوا می دهد ؛ « رؤيت با وسيله ، فرقى با رؤيت به طريق عادى ندارد و معتبر است . ملاك آن است كه عنوان رؤيت محفوظ باشد . پس رؤيت با چشم و با عينك و با تلسكوپ محكوم به حكم واحدند » 📚اجوبه الاستفتاءات س 835 ❕گروه دیگری از فقهاء می گویند ؛ 👌متعارف از ماه که در روایات بیان شده است ، دیدن با چشم عادی و غیر مسلح است که موضوع روایات است و در تمام ابواب فقه را منصرف به افراد می دانند ، مثلا؛ 1⃣در باب مقدار که آن را به تعیین می کنند ، مدار وجب های است و آنچه خارج از متعارف است از نظر فقها معیار نیست . 2⃣در باب مقدار هایی که در فقه با تعیین می شود ، مدار بر قدم متعارف است . 3⃣در نماز و روزه در مناطق ، مدار را بر مناطق متعارف می گذارند . 4⃣در مساله حد ، تصریح می کنند که معیار ، چشم های متوسط و گوش های است ، برای دیدن دیوارهای شهر و اذان شهر 5⃣در مورد حدودی که با اجرا می شود ، می گویند شلاق باید به نحو باشد نه شلاق های سنگین و پر فشار و غیر متعارف 6⃣در ابواب می گویند اگر جرم نجاست مانند خون ظاهرا زائل شود ، ولی رنگ یا بوی آن بماند پاک است حال معمولا با ذرات کوچک خون مشاهده می شود .چون این مشاهده خارج از متعارف است مدار نیست . 7⃣هر گاه ماده نجاست مانند خون در آب کر شود ، همه می گویند پاک است با این که با می توان ذرات خون را در آب مشاهده کرد . ❕علاوه بر این موارد ، موارد فراوان دیگری نیز در سراسر ابواب فقهی وجود دارد که کلام شارع و لسان آیه و روایت است و فقها آن را منصرف به « » می دانند . 👌به یقین در مورد هلال که در روایات متواتر وارد شده نیز معیار رویت متعارف است یعنی چشم غیر مسلح و های از متعارف خارج است و مقبول نیست . 👌ما نمی توانیم همه جا در فقه ، در ادله به سراغ افراد متعارف برویم ، ولی در رویت هلال ، فرد کاملا غیر متعارفی را حکم قرار دهیم . ❗️توجه به این نکته نیز لازم است که تولد ماه در واقع که با تلسکوپ مشاهده میشود معیار آثار نیست بلکه معیار رویت ماه با غیر مسلح است . 👌 یعنی ممکن است شما با تلسکوپ ماه رمضان را مشاهده کنید ، این دیدن معیار نیست و آثار ماه رمضان بر این دیدن مترتب نمی شود ، بلکه زمانی آن آثار مترتب می شود که با چشم مسلح ماه رویت شود . ❕اگر بودن ماه در آسمان معیار ترتب آثار باشد ، باید بگوییم هیچگاه پیامبر و ائمه و سایر مسلمین از آغاز اسلام ، برکات ماه رمضان و شب قدر را درک نکردند و به دلیل نداشتن تلسکوپ ، هیچگاه اول ماه و شب های قدر را درک نکردند و روز عید را روزه می گرفتند . 🔷بنابراین ، قابلیت رویت ماه با چشم عادی دارد و ملاک ترتب آثار است و از ظاهر روایات نیز همین موضوع استفاده می شود و به عکس آنچه گفته شد ، ما می گوییم ، استفاده از برای رویت ماه سبب می شود که مردم از آغاز و پایان ماه و شب های قدر محروم باشند زیرا معیار واقعی چشم غیر مسلح است. » 📚 نکته مهم درباره رویت هلال، مکارم شیرازی، ص10 🔸ادامه👇
🔸ادامه 👇 👌مرحوم امام خمینی (ره) هم معتقد به رویت با چشم عادی بودند ، آنجا که فتوا دادند ؛ « رؤيت هلال با وسايل مستحدثه اعتبار ندارد؛ پس اگر با بعضى از وسايل بزرگ ‏كننده يا نزديك‏ آورنده مانند تلسكوپ مثلًا ببيند، ولى بدون وسيله، هلال، قابل رؤيت نباشد، حكم به اول ماه نمى ‏شود. پس معيار رؤيت با چشم، بدون وسيله نزديك‏ آورنده يا بزرگ‏ كننده است. البته اگر باوسيله‏ اى آن را ببيند و جاى آن را بداند سپس با چشم- بدون وسيله- آن را رؤيت نمايد، حكم به اول ماه مى ‏شود. » 📚ترجمه تحریر الوسیله ج 2 ص 675 👌آیت الله سیستانی ، مکارم شیرازی و دسته دیگری از فقهاء هم قائل به رویت با چشم عادی و غیر مسلح هستند ؛ 📚رساله دانشجویی ، ص 155 👌برخی می گویند که مراجع در مبانی اصولی و رجالی و فقهی ، اختلافاتی دارند و همین اختلافات موجب تعدد فتاوای آنان شده که نمونه آن در مساله رویت هلال است ، هر کس موظف است که مطابق نظر مرجع تقلید خودش عمل کند . ❕این پاسخ در نظر ما موجه نیست ، اگر مبانی یک مرجع تقلید مبتنی بر دلائل قابل قبول است ، باید در شورای فقهی که متشکل از سایر مراجع است مطرح کند ، اگر آن دلائل مطابق واقع باشد همه باید بپذیرند و اگر مطابق واقع نباشد ، باید با مشورت و تبادل آراء به نظر واحدی برسند چه در بحث هلال ماه یا در سایر مباحث مورد اختلاف ، چرا که یا یک نظریه صحیح است یا نیست ، اگر صحیح است سایرین هم قاعدتا باید قبول کنند ، یا صحیح نیست که در این صورت باید با تبادل آراء به یک نظریه صحیح برسند ، چرا که مسلم است هیچ مرجعی در یک نظریه که اتخاذ کرده است ، لجاجت یا تعصب ندارد که وقتی بطلان آن نظریه روشن شد ، باز بر آن نظریه پافشاری کند . ❕به يقين حضرت ولى عصر (ارواحنا فداه) راضى نيست كه پيروان او در يك چنين امر مهمّى چون هلال ماه یا در سایر مسائل گرفتار تشتّت و تفرقه شوند و قدرت و قوّت آنها به ضعف گرايد و در برابر دشمنان سر شكسته گردند. 👌هنگامى كه ائمّه اهل بيت عليهم السّلام براى حفظ شوكت مسلمين اجازه مى‏ دهند پيروان آنها در نماز جماعت اهل سنّت شركت جويند، با اين كه اختلافاتى در بسيارى از فروع نماز با آنها دارند، چگونه راضى مى‏ شوند مسأله رؤيت هلال موجب آن همه تشتّت گردد؟ آن هم در جهان امروز كه اخبار به سرعت از نقطه ‏اى به نقاط ديگر منتقل مى‏ گردد. ❕متاسفانه با عدم تشکیل شورای فقهی توسط مراجع و نرسیدن به یک نظریه واحد ، اختلاف اسفناكى است كه بارها در طىّ سال‏هاى اخير، در امر «رؤيت هلال شوّال» رخ می دهد و شهد شيرين عيد را در كام همه تلخ می کند. 👌گروهى امروز نماز عيد مى‏ خواندند و مى‏ گفتند «أسألك بحق هذا اليوم الذي جعلته للمسلمين عيدا ...» و فردا گروه ديگرى در همان شهر و گاه در همان مسجد، عين همين عبارت را مى‏ گویند و معلوم نبود منظور از «المسلمين» در اين عبارات كيست؟! ❕عدّه‏ اى به هم تبريك عيد مى‏ گویند و جماعتى در حال روزه بودند و دعاى يا على يا عظيم ... و هذا شهر عظمته و كرمته ... و هو شهر رمضان ... مى‏ خواندند و گاه در يك لحظه و حتّى يك خانه اين اختلاف جايگاه ديده مى شود ، در حالى كه اسلام دين «توحيد» در تمام زمينه ‏هاست و اهل بیت علیهم السلام ، شیعیان را توصیه و تاکید به وحدت در تمام زمینه ها کرده اند و از افتراق آراء و جدا شدن از یکدیگر نهی کرده اند ؛ 📚بحار الانوار ج 2 ص 261 باب 32 _ میزان الحکمه ج 2 ص 235 به بعد 👌عمل کردن به دستور فوق ، مستلزم تشکیل شورایی فقهی از مراجع تقلید است که چه در مساله رویت هلال و چه در سایر مسائل به نظریه واحدی برسند و همان نظریه را برای عمل کردن به مردم فتوا دهند تا هم جماعت و وحدت میان شیعیان حفظ شود و هم بهانه به دست مخالفان داده نشود که شیعیان در مسائل خودشان گرفتار تشتت و دو گانگی اند . 🔸ادامه👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨🎥 چه شد که #بقیع را تخریب کردند؟ 🔻تا ۳۱ فروردین ۱۳۰۵ هجری شمسی، چهار امام مدفون در بقیع حرم و گنبد داشتند! 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸ادامه👇 👌نظریه شورای فقهی ، سالها قبل مورد پیشنهاد متفکر شهید ، مرتضی مطهری قرار گرفته بود ، آنجا که گفت ؛ « در دنيا در عين اينكه رشته ‏هاى تخصصى در همه علمها پيدا شده و موجب پيشرفتها و ترقيات محيّرالعقول شده، يك امر ديگر نيز عملى شده كه آن هم به نوبه خود يك عامل مهمى براى ترقى و پيشرفت بوده و هست و آن موضوع همكارى و همفكرى بين دانشمندان طراز اول و صاحب نظران هر رشته است. در دنياى امروز ديگر فكر فرد و عمل فرد ارزش ندارد، از تك روى كارى ساخته نيست، علما و دانشمندان هر رشته دائماً مشغول تبادل نظر با يكديگرند، محصول فكر و انديشه خود را در اختيار ساير اهل نظر قرار مى‏ دهند. حتى علماى قاره ‏اى با علماى قاره ديگر همفكرى و همكارى مى‏ كنند. در نتيجه اين همكاريها و همفكريها و تبادل نظرها بين طراز اول‏ها، اگر نظريه مفيد و صحيحى پيدا شود زودتر منتشر مى‏ شود و جا باز مى ‏كند و اگر نظريه باطلى پيدا شود زودتر بطلانش روشن مى ‏شود و محو مى گردد، ديگر سالهاشاگردان آن صاحب نظر در اشتباه باقى نمى ‏مانند. 👌متأسفانه در ميان ما هنوز نه تقسيم كار و تخصص پيدا شده، نه همكارى و نه همفكرى، و بديهى است كه با اين وضع انتظار ترقى و حل مشكلات نمى‏ توان داشت. راجع به مشاوره علمى و تبادل نظر هرچند به قدرى واضح است كه احتياج به استدلال ندارد، اما براى اينكه دانسته شود در خود اسلام اين پيش بينى‏ ها و دستورهاى مترقيانه هست به آيه‏ اى از قرآن و به جمله‏ هايى از نهج البلاغه اشاره مى ‏كنم. ❕در خود قرآن در سوره مباركه شورى‏ مى ‏فرمايد: «وَالَّذينَ اسْتَجابوا لِرَبِّهِمْ وَ اقامُوا الصَّلوةَ وَ امْرُهُمْ شُورى‏ بَيْنَهُمْ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقونَ » ( شوری 38) 👌اين آيه كريمه مؤمنين و پيروان اسلام را اين‏طور وصف مى‏ كند: دعوت حق را اجابت مى ‏كنند، نماز را بپا مى‏ دارند، كار خود را با شَور و همفكرى انجام مى ‏دهند و از آنچه به آنها عنايت كرده‏ ايم انفاق مى‏ كنند. پس، از نظر اسلام همفكرى و تبادل نظر يكى از اصول زندگى اهل ايمان و پيروان اسلام است. ❕در نهج البلاغه مى ‏فرمايد ؛ « بدانيد كه آن دسته از بندگان خدا كه علم خدا به آنها سپرده شده، سرّ خدا را نگه مى‏دارند و چشمه ‏هاى او را جارى مى‏ سازند (يعنى چشمه ‏هاى علم را به روى مردم باز مى ‏كنند)، با يكديگر رابطه دوستى و عواطف محبت آميز دارند، با گرمى و بشاشت و محبت با يكديگر ملاقات مى‏ کنند و يكديگر را از جام اندوخته ‏هاى علمى و فكرى خود سيراب مى‏ نمايند، اين يكى از جام اندوخته ‏هاى فكر خود و نظر خود به آن يكى مى ‏دهد و آن يكى به اين يكى، در نتيجه همه سيراب و ارضاء شده بيرون مى‏ آيند. » 💠نهج البلاغه، خطبه 212 👌اگر شوراى علمى در فقاهت پيدا شود و اصل تبادل نظر به‏ طور كامل جامه عمل بپوشد، گذشته از ترقى و تكامل كه در فقه پيدا مى ‏شود بسيارى از اختلاف فتواها از بين مى ‏رود. ❕چاره ‏اى نيست، اگر مدعى هستيم كه فقه ما نيز يكى از علوم واقعى دنياست بايد از اسلوبهايى كه در ساير علوم پيروى مى‏ شود پيروى كنيم. اگر پيروى نكنيم معنايش اين است كه از رديف علوم خارج است‏ .» 📚مجموعه آثار ج 20 ص 184 . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ▪️علامه امينی صاحب كتاب معروف الغدير، حكم به خباثت علامه مجلسی ميدهد علامه امينی يكى از علماى بسيار نامدار شيعه و صاحب كتاب معروف الغدير، زمانى كه به حديث ردالشمس ميرسد ميگوید این حديث را جمعی از محدثين نقل كرده و اهل فن در حديث آن را تصحيح كرده اند اما يك عده كه دارای روح خبيث اموی هستند مانند ابن حزم و ابن الجوزی و ابن تيميه و ابن كثير اين حديث را تضعيف كردند. كسانى كه علامه امينى در اينجا از آنها نام برده است همه از علماى بزرگ اهل سنت ميباشند كه شامل اين حكم خباثت شده اند. كتاب الغدير نوشته علامه امينى ج ٣ ص ١٢٦ خوب تا اينجا ديديم كه علامه امينى، حكم به خبيث بودن و اموى بودن علمایی داد كه حديث ردالشمس را تضعيف كرده اند و نام آنها را آورد، اما بگذاريد ببينيم كه آيا از علماى بزرگ شيعه هم كسى اين حديث را تضعيف كرده است كه شامل حكم خباثت علامه امينی شود! بله در ميان علماى نامدار شيعه نيز هستند كسانى كه اين روايت را تضعيف كرده اند. ▪️علامه مجلسی كه يكى از ستونهاى فكرى شيعيان امروزى است، در كتاب مرآةالعقول اين حديث را تضعيف كرده است و به اين هم بسنده نكرده است بلكه گفته ضعيف علی المشهور، يعنى اين حديث در ضعيف بودن شهره(تابلو) است. : ﻣﺮﺁﺓ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ ﻓﻲ ﺷﺮﺡ ﺃﺧﺒﺎﺭ ﺁﻝ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ، ﺝ ١٨ صفحه ٢٧٦ ‏ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ ﺍﻟﺴﺎﺑﻊ ‏: ﺿﻌﻴﻒ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻤﺸﻬﻮﺭ : ايشان با اوردن روايت، و با بررسى آن در زيرش نوشته است كه اين روايت ضعيف و بطريقه تابلوئى ضعيف است. خوب با اين حساب و از ديد علامه امينى، علامه مجلسى كه يكى از بزرگترين علماى تاريخ شيعه ميباشد يك انسان خبيث و از سلاله امويان ميباشد. 💠💠 👌متاسفانه این چنین نقدها از روی انصاف و جوانمردی نیست ، بلکه نقدی است آمیخته با انواع دروغ ها و تهمت ها به این بیان ؛ علامه امینی نگفتند که هرکس حدیث رد الشمس را انکار کند ، خیبث است ، بلکه می گوید ، چهار تن از علمای مخالفین ، یعنی ابن حزم ، ابن جوزی ، ابن تیمیه و ابن کثیر که بدون دلیل حدیث مذکور را تضعیف کرده اند ، دارای روحیه امویه خبیث هستند . کلام علامه امینی چنین است ؛ « إنَّ حديث ردّ الشمس أخرجه جمع من الحفّاظ الأثبات بأسانيد جمّة، صحّح جمع من مهرة الفنِّ بعضها، و حكم آخرون بحسن آخر، و شدّد جمع منهم النكير على من غمز فيه و ضعّفه، و هم الأبناء الأربعة حملة الروح الأمويّة الخبيثة، ألا و هم: ابن حزم، ابن الجوزي، ابن تيميّة، ابن كثير » « حديث «رد الشمس» را، گروهى از حافظان موثق به اسناد فراوانى نقل كرده ‏اند كه گروهى از كارشناسان حديث پاره ‏اى از آن اسناد را «صحيح» تلقى مى ‏كنند و پاره‏ اى ديگر آن را «حسن» تعبير كرده ‏اند و بر كسانى كه بر آن ايراد گرفته و اسنادش را ضعيف مى ‏دانند، سخت به انكار و مخالفت بر خاسته‏ اند. اين منكران صحت‏ حديث که حاملان روحیه خبیث امویه هستند عبارتند از: «ابن حزم»، «ابن جوزى»، «ابن تيميه» و «ابن كثير» » 📚الغدیر ج 3 ص 184 👌می بینیم که علامه امینی نگفت هرکس منکر صحت حدیث رد الشمس است ، خیبث و اموی مسلک است ، بلکه می گوید چهار تن مذکور اند که چنین روحیه ای دارند . 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 3⃣معاند می گوید علامه مجلسی در کتاب « مراه العقول » که شرح کتاب « الکافی » شیخ کلینی است ، حدیث رد الشمس را ضعیف دانسته است . 👌اما متاسفانه توجه ندارد که طبق مبنای علامه مجلسی تمام روایاتی که در کتب اربعه و کافی شریف است ، معتبرند و بحث سندی در باره آنها فقط از این جنبه است که در هنگام تعارض ، روایتی که سند قوی تری دارد ، مقدم شود ، به خاطر همین علامه مجلسی در مراه العقول ، در مورد سند روایات کافی اظهار نظر کرده است ، چنان که خود علامه در مراه العقول می گوید ؛ « وجود خبر در این اصول معتبره ( کتب اربعه که کافی هم جزء آن است ) موجب جواز عمل به آن خبر می شود ، ولیکن رجوع به اسناد روایت هم نیاز است تا در هنگام تعارض اخبار ، برخی از روایات بر برخی دیگر مقدم شود ( روایاتی که اسناد قوی تری دارند ) چرا که این که تمام روایات اصول معتبره (کتب اربعه و الکافی ) معتبر است منافاتی ندارد که برخی از آنها قوی تر باشد ...با توجه به آنکه کافی در زمان غیبت صغری قائم علیه السلام نوشته شده است ، و قائم در آن مدت آن را انکار نکرده است ، موجب ظن همطراز علم است که اهل بیت ( و قائم ) علیهم السلام راضی به آن بوده اند که همین مجوز عمل به روایات آن می باشد » « أنّ وجود الخبر في أمثال تلك الأصول المعتبرة ممّا يورث جواز العمل به، لكن لا بدّ من الرجوع إلى الأسانيد لترجيح بعضها على بعض عند التعارض، فانّ كون جميعها معتبرا لا ينافي كون بعضها أقوى، و أمّا جزم بعض المجازفين بكون جميع الكافي معروضا على القائم عليه السّلام لكونه في بلدة السفراء فلا يخفى ما فيه على ذى لبّ، نعم عدم إنكار القائم و آبائه صلوات اللّه عليه و عليهم، عليه و على أمثاله في تأليفاتهم و رواياتهم ممّا يورث الظنّ المتاخم للعلم بكونهم عليهم السّلام راضين بفعلهم و مجوزّين للعمل بأخبارهم » 📚مراه العقول ج 1 ص 22 👌بنابراین ، این که علامه مجلسی مثلا روایت حدیث رد الشمس را در کافی ضعیف دانسته است ، گواه بر آن نیست که آن را غیر معتبر می داند ، بلکه او تمام روایات کافی را معتبر دانسته و به آن اعتقاد داشته است . 4⃣نکته بعدی آنکه علامه مجلسی نگفت روایت مذکور در مورد « رد الشمس » نزد من ضعیف است ، بلکه گفت « ضعیف علی المشهور » 📚مراه العقول ج 18 ص 276 👌و آن هم به خاطر وجود « سهل بن زیاد » در سند روایت است که مشهور و اکثر علماء او را ضعیف می دانند ، و علامه می گوید طبق مبنای اکثر علماء ، روایتی که سهل در سند آن باشد ضعیف است ، اما نظر خود علامه مجلسی در مورد سهل بن زیاد آن است که چون از مشایخ اجازه است ، عمل به روایاتش بی اشکال است ، چنان که علامه مجلسی در کتاب رجالش پیرامون سهل می نویسد ؛ « نزد من ضعف سهل بن زیاد بی اشکال است چرا که او از مشایخ اجازه است ( و می توان به روایاتش عمل کرد )» 📚الوجیزه فی الرجال ، ص 91 👌بنابراین طبق مبنای سندی هم علامه مجلسی معتقد است که روایت مذکور از کتاب کافی صحیح است و ضعفش تنها بر طبق مبنای مشهور به خاطر وجود سهل است و نزد علامه روایت مذکور بی اشکال است . 5⃣علامه مجلسی منکر حدیث رد الشمس نبوده است ، بلکه ایشان در کتاب فارسی خود به نام « حیاه القلوب » این فضیلت را برای علی علیه السلام ثابت می داند ، چنان که می نویسد ؛ « احاديث بسيار دلالت مى‏ كند بر ردّ شمس بر سليمان عليه السّلام، و بنابر آنكه مكرّر مذكور شد كه آنچه در امم سابقه واقع شده است در اين امّت نيز مثل آن واقع مى‏ شود، همچنانكه در بنى اسرائيل دو مرتبه آفتاب برگشت يك مرتبه از براى يوشع وصىّ موسى عليه السّلام و يك مرتبه براى حضرت سليمان عليه السّلام همچنين در اين امّت دو مرتبه آفتاب برگشت از براى حضرت امير المؤمنين عليه السّلام يك مرتبه در حيات حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در مدينه در مسجد فضيح، و يك مرتبه بعد از وفات آن حضرت در حلّه در مسجد شمس، چنانچه در ابواب معجزات آن حضرت مذكور خواهد شد ان شاء اللّه تعالى عامه و خاصه از عبد اللّه بن عباس روايت كرده ‏اند كه: آفتاب برنگشت مگر از براى سه كس: يوشع و سليمان و على بن ابى طالب عليهم السّلام » 📚حیاه القلوب ج 2 ص 981 ❕ایشان در کتاب شریف بحار الانوار هم بابی گشوده اند در ذکر این فضیلت برای علی علیه السلام و مفصلا به شبهات مخالفان در این رابطه پاسخ می دهند ، عنوان باب ایشان چنین است ؛ « بازگشت خورشید برای او ( علی علیه السلام ) و تکلم و سخن گفتن خورشید با او » 📚بحار الانوار ج 41 ص 166 باب 109 « رد الشمس له و تکلم الشمس معه ع » .
🤔 ❕ادعاى عدالت على توسط شيعيان يك ادعاى مضحك و احمقانه است در كتاب فروع كافي جلد ٧ صفحه ٣٠٣ روايتى هست بدين عنوان: عن أبي جعفر عليه السلام قال: قضى أمير المؤمنين عليه السلام في امرأة قطعت ثدي وليدتها أنها حرة لا سبيل لمولاتها عليها : محمد باقر روايت ميكند كه علی بن ابی طالب درمورد زنی که پستان کنیز خود را بریده بود، چنين داوری کرد که کنیز آزاد است و صاحبش(زنى كه پستان كنيز را بريده بود) هیچ حقی بر گردن او ندارد. علی بن ابيطالب شخصى كه پستان یک كنيز را بريده است را نه اينكه قصاص نميكند بلكه لطف ميكند و ميگويد ايشان هيچ حقى بر گردن آن كنيز بيچاره ندارد ❗️❗️ 💠💠 1⃣عدالت علی علیه السلام چیزی نیست که تنها مورد تاکید شیعه باشد ، بلکه اهل سنت هم در روایات متعددی ، علی علیه السلام را به این ویژگی ستوده اند . ❕نقل می کنند که عمر همواره می گفت ؛ « علی از همه ما به داوری و قضاوت ( الهی ) آشناتر است » 📚صحیح بخاری ، ج 7 ص 116 _ مستدرک علی الصحیحین ، ج 3 ص 305 _ مسند احمد ج 5 ص 113 ❕و باز علمای اهل سنت از پیامبر گرامی نقل می کنند ؛ « علی بن ابی طالب آگاه ترین شخص به امر قضاوت است » 📚سنن ابن ماجه ، ج 1 ص 161 🔸از ابن مسعود نقل می کنند ؛ « علی از همه مردم مدینه به امور قضاوت آشناتر بود » 📚استیعاب ج 2 ص 461_ فتح الباری ج 9 ص 236 ❕ابونعیم در حلیه الاولیاء نقل می کند که پیامبر گرامی خطاب به علی علیه السلام می فرمود ؛ « تو از همه بهتر عدالت را میان مردم رعایت می کنی » 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 65 _ الریاض النضره ج 2 ص 198 ❕در نقل دیگر فرمود ؛ « تو ازهمه بهتر به رعیت مهربان هستی » 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 66 ❕هیثمی نقل می کند که پیامبر گرامی خطاب به فاطمه زهرا سلام الله علیهما می فرمود ؛ « تو را به همسری مردی در آوردم که مهربانیش به مردم از همه زیادتر است و در میان همه آنها عدالت را به بهترین وجه اجرا می کند و داوری او از همه بهتر است » 📚مجمع الزوائد ج 9 ص 165 🔸در روایات فراوانی از نقل های شیعه نیز علی علیه السلام به عدالت و مهربانی با مردم ستوده شده است ؛ 📚بحار الانوار ج 41 ص 102 باب 107 2⃣متاسفانه معاند اشکال کننده روایت را خوب ترجمه نمی کند تا روشن شود که روایت مذکور نیز گواه بر عدالت گری علی علیه السلام است ‌. ❕روایت چنین است که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « امیر المومنین در مورد زنی که پستان های کنیزش را بریده بود حکم داد که آن کنیز آزاد است و دیگر راه و تسلطی برای مولایش بر آن کنیز نیست و در مورد کسی که به مملوک و برده اش آسیب وارد می کرد حکم می کرد که آن مملوک و برده آزاد است و به سوی هرکس که دوست دارد می تواند برود ( و زندگی جدید تشکیل دهد )» 📚الکافی ج 7 ص 303 ❕بنابراین اولین تنبیه علی علیه السلام آن بود که اگر ارباب به برده آسیبی وارد می کرد ، بلافاصله حکم به آزادی برده می داد ، و دیگر ارباب بر آن برده هیچ گونه مالکیتی نداشت ، چنان که علامه مجلسی می گوید ؛ « از این روایت استفاده می شود که آسیب وارد کردن ارباب به برده موجب عتق و آزادی برده است » 📚مراه العقول ج 24 ص 69 3⃣علی علیه السلام در کنار آنکه در موارد فوق ، برده را از مالکیت مالک خارج می کرد ، مالک را هم تنبیه شدید و مجازات می کرد ، چنان که امام حسین علیه السلام فرمود ؛ « مردی بینی برده خود را بریده بود ، علی علیه السلام آن برده را آزاد کرد و آن مرد را تعزیر و تنبیه نمود » 📚مستدرک الوسائل ج 15 ص 463 👌و در نقل دیگری امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « مردی گوش برده خود را بریده بود ، علی علیه السلام برده را آزاد کرد و آن مرد را مجازات و معاقبه نمود » 📚همان منبع ❕و در نقل دیگر فرمود ؛ « مردی برده خود را اخته کرده بود ، علی برده را آزاد کرد و آن مرد را مجازات نمود و فرمود کسی که به اعضای بدن برده اش آسیب رساند ، برده را آزاد می کنیم و ارباب را مجازات شدید می کنیم » 📚همان منبع 👌و فرمود ؛ « اگر ارباب بنده را مثله کند به همان نحو مجازات می شود و بنده آزاد می شود » 📚دعائم الاسلام ج 2 ص 409 . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔لطفا در مورد قتل دختر سیزده ساله توسط پدرش توضیح دهید و بگویید نظر اسلام درباره قصاص پدری که فرزندش را کشته چیست وچرا لطفا با سند بیان فرمایید ❗️❗️ 💠💠 1⃣در این شکی نیست که قتل نفس گناهی بس بزرگ است تا جایی که می توان گفت در آيات قرآن و روايات اسلامى تعبيراتى که درباره ريختن خون بى ‏گناهان آمده ، شبيه آن در هيچ موضوع ديگرى ديده نمى‏ شود . ❕از جمله در آيه 32 سوره مائده آمده است: «به همين جهت بر بنى‏ اسرائيل مقرر داشتيم كه هر كس، انسانى را بدون ارتكاب قتل يا فساد در روى زمين بكشد، چنان است كه گويى همه انسان‏ها را كشته است». 👌در آيه 93 سوره نساء آمده است ؛ « هركس فرد با ايمانى را از روى عمد به قتل برساند مجازات او دوزخ است در حالى كه جاودانه در آن خواهد بود و خداوند بر او غضب مى‏ كند و او را از رحمتش دور مى ‏سازد و مجازات بزرگى براى او آماده ساخته است» 👌از تعبير به «خلود و جاودانگى در آتش» چنين بر مى‏ آيد كه قاتلِ عمد ، باايمان از دنيا نخواهد رفت، زيرا مى‏ دانيم هيچ فرد باايمانى خلود و جاودانگى در آتش ندارد. ❕در حديثى از پيامبر گرامی نقل شده است ؛ «تمام دنيا ويران شود در پيشگاه خداوند آسان‏تر از اين است كه خونى به ناحق ريخته شود» 📚میزان الحکمه ج 9 ص 289 2⃣قبح قتل عمد آنجایی شدیدتر می شود که در قبال فرزند ، آن هم فرزند دختر صورت گیرد ، در حالی که وظیفه رسیدگی انسان در برابر فرزند دختر به مراتب سنگین تر است ‌. ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « خداوند تبارك و تعالى به زنان مهربانتر از مردان است. هيچ مردى نيست كه زنى از محارم خود را خوشحال‏ سازد، مگر اينكه خداوند متعال در روز قيامت او را شادمان گرداند. » 📚الکافی ج 6 ص 6 👌و فرمود ؛ « هر كس كه برايش دختر به دنيا آيد و او را اذيّت نكند و حقيرش نشمارد و فرزندان- يعنى پسران- خود را بر او ترجيح ندهد، خداوند به واسطه آن دختر او را به بهشت مى ‏برد. » 📚میزان الحکمه ج 13 ص 484 3⃣جریان کشته شدن دختر سیزده ساله به ما فهماند که آزادی ارتباط دختر و پسر و دوستی های بی اساس خیابانی می تواند چه پیامدهای شوم و خطرناکی برای افراد و اجتماع داشته باشد ، به خاطر همین مفاسد و پیامدها است که چنین ارتباطاتی در اسلام ممنوع است ، چنان که خداوند در وصف زنانی که شایسته ازدواج هستند می گوید ؛ « مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان‏ » « مشروط بر اينكه پاكدامن باشند نه مرتكب زنا بطور آشكار شوند و نه دوست پنهانى بگيرند » ( نساء 25) ❕امام باقر عليه السلام درباره آيه «به كارهاى زشت چه آشکار و چه پنهان نزديك نشويد ( انعام 151) فرمود ؛ زشتى آشكار، زناست و زشتى پنهان، داشتن رابطه دوستانه [با نامحرم‏] » 📚مجمع البیان ج 4 ص 590 ❕در کتاب المحجه البیضاء مرحوم فیض کاشانی هم چنین آمده است ؛ « آورده ‏اند كه عابدِ دوره‏ گرد ازدى، در اثناى گردش خويش، به الياس عليه السلام برخورد. الياس عليه السلام، او را به ازدواج كردن فرمان داد و از ترك ازدواج، نهيَش كرد و سپس فرمود: «با چهار طايفه از زنان، ازدواج مكن: مُختلعه، مُباريه، عاهِره، و ناشِزه». مختلعه، زنى است كه هر دم، بى جهت، تقاضاى [طلاقِ‏] خُلع مى‏كند. مباريه، زنى است كه با مال و منال دنيا، بر ديگر زنان، مباهات و فخرفروشى مى‏ كند. عاهره، ( زنی است که با دیگران رابطه دوستی پنهانی می گیرد ) خداوند متعال فرموده است: «نه زنانى كه [پنهانى‏] دوستِ مرد مى‏ گيرند»، و ناشزه، زنى است كه در كردار و گفتار، بر شوى خويش بلندى مى‏ كند » 📚المحجه البیضاء ج 3 ص 86 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 4⃣همینطور از جریان مذکور استفاده می شود که نباید در تزویج دختران تاخیر کرد ، اگر آنان به سن درک و رشد لازم برای ازدواج رسیدند ، نباید در ازدواج آنان مانع ایجاد کرد ، و الا مفاسد خطرناکی دامنگیر فرد و اجتماع می شود ، چنان که پیامبر گرامی فرمود ؛ « جبرئیل از سوی خدای لطیف آگاه نزد من آمد و فرمود دوشیزگان به سان میوه ای بر درخت هستند که هر گاه میوه اش برسد و چیده نشود آفتاب آن را تباه می گرداند و بادها پراکنده اش می سازند ،دوشیزگان نیز چنین هستند هرگاه به مرحله ای رسیدند که زنان می رسند برایشان دارویی جز شوهر کردن وجود ندارد و گرنه از فساد در امان نیستند چرا که آنان هم بشرند » 📚الکافی ج5 ص337 ❕ به این مضمون روایات دیگری نیز وارد شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج20 ص61 باب 23 5⃣نکته پایانی اینکه در روایات و فتاوای فقهای ما به این نکته تصریح شده است که پدر در صورت کشتن فرزند قصاص نمی شود ، اگر چه بدون تنبیه هم باقی نمی ماند ، بلکه باید کفاره قتل را بپردازد ، و دیه فرزند را هم به مادر پرداخت کند و توسط حاکم شرع هم مورد تعزیر شدید واقع می شود ؛ 📚جواهر الکلام ج 42 ص 169 ❕امام باقر علیه السلام در مورد مردی که فرزندش را کشته بود فرمود ؛ « پدر کشته نمی شود و لیکن ( از باب تعزیر ) مورد ضرب شدیدی قرار می گیرد » 📚وسائل الشیعه ج 29 ص 79 ❕فلسفه عدم قصاص پدر در صورت قتل فرزند تا حدودی روشن است و نیاز به توضیح زیادی ندارد . ❕یکی از اهداف قصاص دور کردن جامعه از تکرار چنین عملی است و در فرض قتل فرزند توسط پدر چنین جنایتی کمتر قابل تکرار است زیرا به ندرت اتفاق می افتد پدری که منشا پیدایش فرزند بوده و با زحمات طاقت فرسا او را رشد و پرورش داده است بیاید فرزندش را بکشد و از سوی دیگر به نقش اقتصادی و حمایتی پدر برای حیات یک خانواده نیز باید توجه داشت زیرا مجازات و قصاص او سبب محرومیت خواهران و برادران و سایر اعضای خانواده از تامین معیشت می شود . 👌بنابراین در این مساله ، باید به نقش اقتصادى، عاطفى، حمايتى و اجتماعى پدر براى حيات يك خانواده توجه داشت. در اينكه پدر قاتل مستحق مجازات است هيچ بحثى نيست اما مجازات او نبايد مصيبت مضاعفى بر ديگر اعضاى خانواده تحميل كند. اگر چه ممكن است قصاص پدر به طور موقت باعث تسلى خاطر برخى افراد خانواده گردد ولى بى شك تاثيرات منفى عدم وجود پدر خود مصيبت بزرگى براى خانواده است. با قصاص پدر خانواده نيز مجازات شده و بار ديگر بر مصائب آنها افزوده مى شود. ويژگى پدر آن است كه در انعقاد نطفه فرزند و هستى بخشى به فرزند نقش اساسى دارد لذا از پدر به عنوان «ولى» فرزند و صاحب فرزند تعبير مى شود. از اين رو تخفيف مجازات او در دنيا بى دليل نيست ، هم از این جهت که او نقش هستی بخشی به فرزند را ایفاء می کند و هم از این جهت که او دارای جایگاه اقتصادی و عاطفی و حمایتی در خانواده است و نبودن او بر مصائب و مشکلات خانواده می افزاید ، البته چنان که گذشت ، پدری که فرزند خود را بکشد ، بدون مجازات نمی ماند ، بلکه پرداخت دیه سنگین و تعزیر شدیدی که حاکم شرع بر او مقرر می کند می تواند مجازات قابل قبولی در برابر جرمی باشد که مرتکب شده است و مجازات شدیدتر هم روز قیامت در انتظار او خواهد بود . . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔موقعی که امام زمان ظهور کند یاران امام چطور خودشان را به او می رسانند با چه وسیله ایی ❗️❗️ 💠💠 👌یاران امام زمان علیه السلام به دو دسته یاران و یاران تقسیم می شوند . ❕یاران خاص امام عصر علیه السلام که نقش پرچم داری و را برای حضرت ایفا می کنند ، سیصد و سیزده تن به عدد یاران پیامبر گرامی در جنگ بدر می باشد . 🔶امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « آنان که در بسترهایشان یافت نمی شوند و در مکه حضور می یابند سیصد و سیزده مرد به تعداد جنگاوران بدرند ، و آنان یاوران قائم اند » 📚الغیبه نعمانی ص313 _ بحار الانوار ج52 ص323 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « گویی قائم را بر منبر کوفه می بینم که سیصد و سیزده یاورش به تعداد جنگاوران بدر دورش را گرفته اند و اینان پرچمداران و حاکمان خداوند بر آفریدگانش در زمین هستند » 📚کمال الدین ج2 ص673 ❕اما تعداد یاران امام زمان علیه السلام بسیار بیشتر از این تعداد است . ❕از امام صادق علیه السلام سوال شد که چه تعداد با قائم خروج می کنند ، آنان می گویند همراه او به تعداد بدر خروج می کنند یعنی سیصد و سیزده مرد ؟ 👌امام پاسخ داد که او جز با جمعیتی نیرومند خروج نمی کند و جمعیت نیرومند کمتر از ده هزار تن نیستند » 📚کمال الدین ج2 ص654 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « هنگامی که قائم ظهور کند و به درون کوفه بیاید خداوند هفتاد هزار انسان راستین را از پشت کوفه بر می انگیزد تا از همراهان و یاوران او باشند » 📚بحار الانوار ج52 ص390 👌در نقل های دیگر آمده است که تمام شیعیان و ارادتمندان امام عصر علیه السلام از یاران ایشان می باشند ؛ 📚تفسیر عیاشی ج1 ص66 _ بحار الانوار ج52 ص291 👌با توجه به آنکه امامان گرامی ما ، خصوصا امام مهدی علیه السلام دارای قدرت طی الارض بودند و اسباب و ابرها مسخر آنها بوده و می توانستند به اذن الهی در مدت زمانی کوتاه مسیر طولانی را طی کنند . 📚بحار الانوار ج39 ص136 باب 80 _ بحار الانوار ج27 ص32 باب 14 👌یاران خاص ایشان نیز با استفاده از قدرتی که امام مهدی علیه السلام دارند ، از دو طریق خود را به امام می رسانند ؛ 1⃣از طریق طی الارض که به تعبیر روایت شبانه از بسترگاهشان ناپدید می شوند و صبحگاهان در نزد امام علیه السلام هستند ؛ ❕امام زين العابدين عليه السلام فرمود ؛ «آنان كه از بسترشان ناپديد مى‏ شوند، سيصد و سيزده مرد به تعداد جنگاوران بدر هستند كه صبح ‏هنگام در مكّه اند و آن، همان سخن خداوند متعال است: «هر كجا باشيد، خداوند، همه شما را [گرد] مى‏آورد» و آنان، ياران قائم اند». 📚كمال الدين یک جلدی ص 654 ، الغيبة، نعمانى ، ص 313 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « سخن خداى- تبارك و تعالى-: «هر كجا باشيد، خداوند، همه شما را [گرد] مى‏ آورد»، مقصودش ياران قائم اند كه سيصد و ده و اندى مرد هستند. به خدا سوگند، آنان گروهى معدودند. به خدا سوگند در يك ساعت مانند ابرهاى پاييزى گرد هم مى‏ آيند». 📚الكافى ج 8 ص 313 👌و فرمود ؛ « در حالى كه در محراب‏ها و بسترهايشان در شرق و غرب زمين هستند و گوش همه آنها صداى او را با يك بانگ مى‏ شنود و به سويش مى ‏آيند و در چشم به هم زدنى، همگى پيش رويش، ميان ركن [حجر الأسود] و مقام [ابراهيم‏] حاضر مى ‏شوند » 📚مختصر بصائر الدرجات ص 179- 182، بحار الانوار ، ج 53 ص 7. 2⃣از طریق سوار شدن بر ابرها که ممکن است کنایه از یک سیر فضایی با یک مرکب سریع السیر باشد که خداوند اسبابش را در اختیار امام مهدی علیه السلام و یارانش قرار داده است . ❕امام صادق عليه السلام فرمود ؛ «هنگامى كه به امام [مهدى عليه السلام‏] اذن داده مى ‏شود خداوند، را با نام عبرى‏ اش مى ‏خواند و سيصد و سيزده ياورش مانند ابرهاى پاييزى به گِردش فرا هم مى‏آيند و آنان پرچمداران او هستند. برخى از آنها شب از بسترشان ناپديد مى‏ شوند و صبح در مكّه هستند و يكى از آنها روز ديده مى ‏شود كه ميان ابرها سير مى ‏كند و نام او و نام پدرش و هويت و تبارش شناخته شده است». راوی می گوید گفتم: فدايت شوم! كدام يك ايمانش بيشتر است؟ فرمود: «كسى كه روز، ميان ابرها سير مى‏ كند و آنان، ناپديد شدگان اند و اين آيه در باره آنها نازل شده است: «هر كجا باشيد، خداوند، همه شما را [گرد] مى ‏آورد». 📚الغيبة، نعمانى ص 312 ح 3، تفسير العيّاشى ، ج 1 ص 67 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔در همه ایاتی که در مورد تحدی در قرآن آمده از مخالفان خواسته شده است تا متنی «مثل» قرآن بياورند، اما معنای دقيق واژه «مثل» در اين تحدی نامعلوم است. قرآن نگفته است که منظورش از «مثل» چيست، بنابراين دعوت به رقابت و مبارزه‌ای کرده که معيار و ميزان داوری آن مشخص نيست❗️ 💠پاسخ💠 👌خداوند می فرماید: « اگر انس و جن دست به دست هم دهند که همانند و مثل این قرآن را بیاورند مثل آن را نخواهند آورد هر چند در این کار پشتیبان یکدیگر باشند» 🔶اسرای 88 👌و یا می فرماید: « اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل کردیم شک دارید یک سوره همانند و مثل آن را بیاورید » 🔶بقره 23 👌مثل قرآن یا مثل یک سوره از قرآن به چیزی اطلاق می شود که تمام مشخصات قرآن یا یک سوره قرآن در آن جمع باشد. ❗️حال مشخصات قرآن و سوره های قرآنی؛ 1⃣آورنده قرآن مکتب نرفته و درس ناخوانده بوده است. 🔶کسی که می خواهد مانند قرآن را بیاورد نباید هیچ سابقه ای از تحصیل داشته باشد.خداوند در وصف پیامبرش می فرماید: « پیش از این نه کتابی می خواندی و نه با دست خود چیزی را می نوشتی » 🔷عنکبوت 48 👌ومی فرماید: « آنها که از پیامبر امی و درس ناخوانده تبعیت می کنند...» 🔷اعراف 157 👌امام رضا علیه السلام می فرماید: « قرآن مردم را به مبارزه طلبیده است که نوشته ای بیاورند که مثل قرآن باشد و از فردی صادر شده باشد که هیچ چیز نخوانده باشد و به مکتب نرفته باشد و از هیچ احدی تعلم نکرده باشد چنان که پیامبر اسلام چنین بود» 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص153 👌بنابراین با توجه به این که مبارزه کردن با قرآن بدون علم و دانش و آگاهی محقق نمی شود روشن می شود که هیچگاه همانندی با قرآن در کلمات و جملات افراد محقق نمی شود. 2⃣این که قرآن تحدی به مثل خودش می کند دال بر آن است که متنی که می خواهد با قرآن همانندی کند باید در تمام اوصاف اعم از فصاحت و بلاغت با محتوا و معارف عالی همانند قرآن باشد. 📚پیام قرآن ج8 ص82 🔷قرآن کتابی است که آیات آن محکم و متقن است چنان که می فرماید: « کتابی است که آیات آن استحکام یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است» 🔶هود 1 👌سخنان پست و بی ارزش و باطل در آن راه ندارد چنان که می فرماید: « هیچ گونه باطلی نه از پیش روی و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید» 🔶فصلت 42 ❗️در عین آن که دارای محتوای عالی است فهم آن برای همگان آسان است چنان که می فرماید: « قطعا قرآن را برای پند آموزی آسان کردیم پس آیا پند گیرنده ای است» 🔶قمر 17 👌دارای زیبایی های لفظی و معنوی است چنان که میفرماید: « خدا زیباترین سخن را به صورت کتابی متشابه متضمن وعده و وعید نازل کرده است» 🔶زمر23 👌قصص و داستان های قرآن از انبیا و سایرین برترین داستان ها بوده که موافق عقل و فطرت است و مطلبی که خلاف شان انبیا باشد در آن نمی باشد چنان که می فرماید: « ما نیکو ترین سرگذشت را به موجب این قرآن به تو وحی کردیم» 🔶یوسف3 🔶هر آنچه لازمه هدایت و سعادت نوع بشر است در آن می باشد : « این کتاب روشنگر و بیان کننده هرچیز است» 🔶نحل 89 ❗️محتوای آن لحظه ای از حق و حقیقت جدا نمی شود : « ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم» 🔷نسائ 105 👌مایه بیداری و تذکر همگان است چنان که می فرماید: « این ذکر مبارکی است که بر شما نازل کردیم» 🔶انبیائ 50 👌وبه زبان عربی مبین و اوج فصاحت و بلاغت است چنان که می فرماید: « قرآن به زبان عربی روشن است» 🔶طه 195 ❗️بنابراین اگر متنی بخواهد با قرآن و سوره قرآن برابری کند باید تمام این مشخصات در آن باشد و از لحاظ این موارد از قرآن برتری داشته باشد تا همانندی صدق بکند. 3⃣از سوی دیگر اگر همانندی و مثلیت با قرآن در متنی به صورت کامل بخواهد محقق شود باید نکات نیز رعایت شود؛ 🔶1- از قوانین علمی پرده بر داشته باشد که علم هنوز به آن نرسیده است چنان که در قرآن در بیش از شانزده مورد از این قوانین علمی پرده برداشته شده است؛ 📚پیام قرآن ج8 ص151 به بعد 🔶2- مشتمل بر اخبار غیبی باشد زیرا در قرآن در بیش از ده مورد سخن از اخبار غیبی به میان آمده است که محقق شده است؛ 📚همان مدرک ص303 به بعد ❗️بنابراین اگر قرآن تحدی به مثل خودش می کند موارد این همانندی را نیز بیان می کند و مصادیق مثلیت با خودش را گنگ و نامفهوم نگذاشته است . 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔این که قرآن در سوره عبس نقل می کند که پیامبر اسلام از یک فرد نابینا روی خودش رو برگردوند و بهش محل نداد و خداوند آیات ابتدایی سوره عبس را در مذمت کار پیامبر نازل کرد آیا با عصمت ایشان مخالف نیست❕ 💠پاسخ💠 ❗️خداوند در آیات ابتدایی سوره عبس می فرماید: «چهره درهم کشید و روی برتافت .از اینکه نابینایی به سراغ او آمده بود.تو چه می دانی شاید او پاکی و تقوی پیشه کند .یا متذکر گردد و این تذکر به حال او مفید باشد .اما آن کس که مستغنی است .تو به او روی می آوری .درحالی که اگر خود را پاک نسازد چیزی بر تو نیست.اما کسی که به سراغ تو می آید و کوشش می کند .واز خدا ترسان است .تو از او غافل میشوی» 🔰عبس 1 تا 10 1⃣مفسران اهل سنت در شان نزول آیه نقل کرده اند: ❗️«عده ای از سران قریش مانند عتبه بن ربیعه ، ابوجهل ، عباس بن عبد المطلب ، و جمعی دیگر ، خدمت پیامبر بودند و پیامبر مشغول تبلیغ و دعوت آنها به سوی اسلام بود و امید داشت که این سخنان در دل آنها مؤثر شود و مسلما اگر اینگونه افراد اسلام را می پذیرفتند گروه دیگری را به اسلام می کشاندند و هم کارشکنیهای آنها از میان می رفت و از هر دو جهت به نفع اسلام بود در این میان عبد الله بن ام مکتوم که مرد نابینا و ظاهرا فقیری بود وارد مجلس شد و از پیغمبر تقاضا کرد آیاتی از قرآن را برای او بخواند و به او تعلیم دهد ، و پیوسته سخن خود را تکرار می کرد و آرام نمی گرفت ، زیرا دقیقا متوجه نبود که پیامبر با چه کسانی مشغول صحبت است .او آنقدر کلام پیغمبر را قطع کرد که حضرت ناراحت شد ، و آثار ناخشنودی در چهره مبارکش نمایان گشت و در دل گفت : این سران عرب پیش خود می گویند پیروان محمد نابینایان و بردگانند ، و لذا رو از عبدالله برگرداند ، و به سخنانش با آن گروه ادامه داد.در این هنگام آیات فوق نازل شد و در این باره پیامبر را مورد عتاب قرار داد .بعد از این ماجرا پیامبر پیوسته عبدالله را پیوسته گرامی می داشت ، و هنگامی که او را می دید می فرمود : «مرحبا به کسی که پروردگارم به خاطر او مرا مورد عتاب قرار داد» 📚مفاتیح الغیب فخر رازی ج31 ص52 📚جامع البیان طبری ج30 ص33 👌به نظر ما این شان نزول بر پیامبر گرامی منطبق نمیشود به چند دلیل؛ 1⃣طبق این شان نزول پیامبر گرامی اغنیا را مقدم می داشته و از فقرا غافل می شده است و این با اخلاق پیامبر منافات دارد زیرا خداوند در وصف پیامبر می گوید: «رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مومنان رووف و مهربان است» 🔷توبه128 2⃣خداوند در وصف پیامبرش می گوید: «تو دارای خلق و خوی عظیم و برجسته ای هستی» 🔷قلم 4 ❓آیا چهره عبوس کردن و روی بر گرداندن از مومنان با خلق و خوی عظیم و برجسته پیامبر سازگار است. 3⃣خداوند به پیامبر دستور می دهد: «از مشرکین روی برگردان» 🔷حجر 94 ❗️« در برابر مومنین فروتن و و متواضع باش» 🔷حجر88 ❓چگونه ممکن است پیامبر بر خلاف دستور الهی از مومنین روی برگرداند و در برابر مشرکین متواضع باشد❔ 4⃣این شان نزول می گوید پیامبر در دل با خود گفت هم اکنون این سران قریش می گویند پیروان محمد نابینایان و بردگان هستند لذا از ابن ام مکتوم روی برگرداند و متوجه سران قریش شد. ❓راوی چگونه فهمید که در دل پیامبر چه می گذرد .آیا پیامبر به او خبر داد یا از طریق دیگری واقف شد❕ ❔این که پیامبر خطا و اشتباه خود را برای دیگران بازگو کند بسیار دور و بعید است و این که راوی از راه دیگری بر این مساله واقف شده نیز مجهول است و سبب سلب اعتماد به سخن راوی میشود. 5⃣آیا پیامبر نمی توانست با سخن گفتن به ابن ام مکتوم بگوید فعلا ساکت باش تا سخنم با سران قریش تمام شود❓آیا این کار سخت بود که پیامبر به آن عمل نکرد و چهره عبوس کرد و از او روی برگرداند. ❔چرا پیامبر این طریق آسان برای ساکت کردن ابن مکتوم را ترک کرد ❓ 👌این وجوه پنج گانه بی تردید سبب شک و سلب اعتماد به این شان نزول می شود. 📚عصمه الانبیای ،سبحانی،ص230 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 2⃣در منابع ما شان نزول دیگری برای این آیات ذکر شده است . ❗️نقل شده است که عثمان که مردی از بنی امیه بود نزد پیامبر نشسته بود و در همان حال عبدالله مکتوم وارد شد .وقتی عثمان چشمش به عبدالله افتاد خود را جمع کرد مثل این که می ترسید آلوده شود و قیافه درهم کشیده و صورت خود را برگردانید .خداوند در آیات فوق عمل او را نقل کرده و مورد ملامت و سرزنش قرار داده است. 📚تفسیر قمی ج10 ص437 📚مجمع البیان ج10 ص437 📚تفسیر برهان ج5 ص582 📚بحار الانوار ج30 ص175 👌واگر در ادامه آیات پیامبر مورد خطاب قرار گرفته است در حقیقت از قبیل ضرب المثل معروف عرب است که می گوید: «مخاطبم تویی ولی همسایه تو بشنو» 👌در فارسی نیز می گوییم:« در به تو می گم ولی دیوار تو بشنو» 📚پیام قران ج7 ص156 ❗️خداوند پیامبر را مخاطب قرار داده اما مراد عثمان است چنان که امام رضا به این ضرب المثل اشاره می کند. 📚تفسیر برهان ج2 ص130 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔چرا امامت در نسل امام حسین قرار گرفت و از فرزندان امام حسن کسی به امامت نرسید با این که امام حسن از امام حسین بزرگتر بود❓ 💠پاسخ💠 1⃣شخصی که به مقام امامت می رسد باید دارای شرایط و ویژگی های متعددی باشد از جمله؛ 🔶1-علم وافر و کافی به تمام شریعت و هر آنچه مردمان برای هدایت به آن نیاز دارند . 🔶2-عصمت قوی و مستحکم تا در ادای وظیفه امامت دچار خطا و سهو و نسیان نشود. 🔶3-صدق گفتار تا مردم بتوانند به او اطمینان کنند. 🔶4-پایبند بودن به پیمان ها و وعده ها تا مردم نسبت به او بدبین نشوند. 🔶5-امانت در حفظ ودائع و احکام الهی و ابلاغ آنها 🔶6-علاقه و دلسوزی فوق العاده به مردم تا بتواند همگان را هدایت کند. 🔶7-اخلاص و عدم انتظار هرگونه پاداش مادی از مردم 🔶8-نیکوکاری و احسان نسبت به دوست و دشمن 🔶9-شجاعت فوق العاده و نداشتن ترس از غیر خدا 🔶10-توکل مطلق بر خداوند 🔶11-نرمش و حسن خلق با همگان 🔶12- پیروزی در آزمایش های سخت 📚پیام قرآن ج9 ص150 👌امام رضا فرمود: «برای امام علامات و صفاتی است از جمله باید عالم ترین مردم و عادل ترین آنها و با تقوا ترین آنها و حلیم ترین آنها و شجاع ترین آنها و سخی ترین آنها و عابد ترین آنها باشد ...و از پدران ومادران آنها نسبت به آنها مهربان تر بوده و متواضع ترین مردم در برابر خداوند است و دعایش مستجاب می باشد ...» 📚عیون الاخبار ج1 ص213 ❗️این صفات و سایر صفات مهم و برجسته که در سایر روایات برای امام لازم شمرده شده است ؛ 📚بحار الانوار ج25 ص115 باب4 🔷به گونه ای است که جز خداوند از فردی که حائز این صفات است کسی دیگر آگاه نیست لذا انتخاب امام بر عهده خداوند است و چون خداوند این شرایط را در فرزندان امام حسین مشاهده کرد امامت را برای آنان قرار داد چنان که می فرماید: «خداوند عالم تر است که رسالت خویش را در چه افرادی قرار دهد» 🔷انعام124 2⃣مفضل می گوید: «از امام صادق سوال کردم که چرا امامت در فرزندان حسین قرار گرفت در حالی که هم حسن و هم حسین فرزندان رسول خدا بودند و آقای جوانان بهشت معرفی شده بودند . ❗️امام پاسخ داد: «موسی و هارون نیز هردو پیامبر مرسل بودند و دو برادر اما خداوند نبوت را در صلب هارون قرار داد و هیچ کس حق اعتراض ندارد که چرا خداوند چنین کرد زیرا امامت خلافت الهی است و انتخاب امام به دست خود خداوند است و او حکیم است و می داند که چه کسی شایسته امامت است و مورد بازخواست قرار نمی گیرد.» 📚معانی الاخبار ص126 📚بحار الانوار ج25 ص261 3⃣البته امور دیگر نیز در این مساله بی تاثیر نیستند. 🔶امام صادق فرمود: «خداوند در برابر شهادت حسین علیه السلام امامت را در فرزندان او قرار داد و تربتش را مایه شفای بیماری ها و دعا نزد قبرش را مستجاب قرار داد » 📚امالی طوسی ص317 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔شبهه می کنندچه لزومی دارد ما برای سلامتی امام زمان دعاکنیم چون چه دعا بکنیم یا نکنیم،خداوندخودش حجتش راحفظ می کند ویا وقتی ختم قرآن می کنیم چراثوابش رابرای معصومین(ع)هدیه می کنیم؟ آن هاکه اصلابه ثواب مانیاز ندارندو ماباید تا می توانیم برای خودحسنه جمع کنیم.لطفاتوضیح دهید. 💠پاسخ💠 ❗️امام عصر مانند انسان های دیگر زندگی طبیعی داشته و در میان مردم رفت و آمد دارد و ممکن است مانند پیامبران دیگر و ائمه به بیماری یا مشکلات دیگر دچار شوند . 👌خداوند تا زمان ظهور ایشان تنها از جان حضرت محافظت می کند نه آنکه چنان باشد که حضرت در این مدت گرفتار آسیب ها و بیماری های جسمی نشود. بنابراین دعا و صدقه و صلوات برای ایشان بی تاثیر نمی باشد. 🔷امام صادق فرمود: «مردم امام خود را از دست می دهند و امامشان در جمع آنان حاضر میشود و آنها را می بیند اما آنها او را نمی بینند و نمی شناسند» 📚الغیبه طوسی ص161 📚کمال الدین ج2 ص346 👌وفرمود: «برای قائم دو غیبت است ...مردم را می بیند ولی مردم او را نمی بینند و نمی شناسند» 📚الکافی ج1 ص339 🔷وفرمود: «در قائم سنتی از یوسف است ...در بین مردم گردش می کند و دربازارهای آنان راه می رود و بر بساط آن ها پا می نهد و آن ها او را نمی شناسند تا آن گاه که خدا به او اذن دهد که خود را معرفی کند همان گونه که به یوسف اذن داد» 📚کمال الدین ج1 ص144 🔶محمد بن عثمان نائب خاص امام می گوید: «او مردم را می بیند و آن ها را می شناسد و مردم او را می بینند اما نمی شناسند» 📚الفقیه ج2 ص520 👌از این روایات بدست می آید که امام همانند سایر انسان ها زندگی طبیعی دارد و در بین مردم قدم می گذارد و ممکن است همانند مردمان گرفتار بیماری های جسمی نیز گردند لذا دعا کردن برای سلامتی ایشان مفید فائده است . ❗️اهل بیت نیز طریقه دعا کردن برای سلامتی ایشان را به ما آموخته اند چنان که امام رضا چنین به ما آموخت: «خداوندا هرگونه بلا را از ساحت ولی خود دور گردان و او را در پناه خود از تمام شرور و بلایای آسمانی و زمینی محفوظ بدار » 📚مصباح المجتهد ص409 👌امام عسکری نیز در قنوت نمازهایش برای امام زمان چنین دعا می کرد: «خدایا او را در پناهگاهی قرار ده تا از شر متجاوزان در امان باشد و او را از چیزهایی در امان بدار که برایش می ترسیم» 📚همان مدرک ص156 👌اما در مورد هدیه کردن قرآن و کارهای خیر به معصومین گفتنی است؛ ❗️در روایات متعددی این هدیه کردن توصیه شده است و نشانه محبت ما به ساحت قدسی اهل بیت می باشد 📚وسائل الشیعه ج11 ص196 باب25 و باب30 ص205 ❔حال سوال شما این است که مگر آنان نیازی به انجام کار خیر ما دارند که بخواهیم به آنان هدیه کنیم❓ 👌پاسخ روشن است؛ ❗️تکامل انسانی هیچ حد و مرزی را نمی شناسد و به سوی نامتناهی پیش می رود و تنها کمال مطلق خداوند است و سایر انسان ها حتی انسان کامل یعنی معصومین همواره رو به کمال پیش می روند لذا در تشهد نماز برای پیامبر گرامی دعا می کنیم: «درجه پیامبر را از آنچه است بالاتر ببر» 📚وسائل الشیعه ج4 ص989 🔷خداوند و فرشتگان نیز پیوسته برای پیامبر گرامی درود ورحمت می فرستند و بر مقامات ایشان افزوده می شود 🔶احزاب56 👌بنابراین اعمال نیکی که ما به معصومین هدیه می دهیم سبب افزایش مقام معنوی آنان شده و رحمت تازه ای را برای انان جلوه دار می کند و نشانه محبت عمیق ما به آنان است . 🗯البته در روایات متعددی آمده است که خداوند پاداش ما را نیز از انجام اعمال نیک می دهد و ثوابی نیز برای معصومین قرار می دهد 📚الکافی ج4 ص316 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از 
زمانی که تو ایتا توسط شخصی بلاک میشین😅 با ترفند زیر در کانال اطلاعات عمومی مهم به راحتی میتونید بهش پیام بدین، چکش کنید 👌 حتی اخرین بازدیدشو!!! حتی عکس هاشو😍 خودتون برید ببینید😉👇 https://eitaa.com/joinchat/3948675073C27475e7eda
❓پرسش ❔چرا حرم ائمه برای ما مقدس هست؟که به خاطر حفظش و دفاع از آن از جان نیز میگذریم.؟ آیا اینکار جسد پرستی نمیشه؟ایا این کار ما به قول وهابیت دامن نمیزند که ما پیکر مطهر ائمه را میپرستیم؟ 💠پاسخ💠 👌در تمام ملل و ادیان مرسوم است که از قبور بزرگان خود مواظبت کرده و قبور آنان را از بی احترامی و تخریب حفظ می کنند و بی احترامی به قبور آنان را امری ناپسند تلقی می کنند و این عمل ارتباطی با جسد پرستی ندارد. 🔶اهمیت این مساله برای اهل بیت چند برابر می باشد و بی احترامی به آنان حتی پس از مرگشان امری نابخشودنی است . 🔷امام صادق فرمود: «بی احترامی و حرمت شکنی نسبت به سه چیز مستلزم شرک به خداوند می باشد .بی احترامی به کعبه و به قرآن و به اهل بیت» 📚بحار الانوار ج24 ص186 👌امام صادق فرمود: «برای خداوند حرمات پنج گانه ای هستند که هیچ کس حق حرمت شکنی نسبت به آنها را ندارد و آنان حرمات پنج گانه عبارت است از حرمت پیامبر و حرمت آل پیامبر و حرمت کتاب خدا و حرمت کعبه و حرمت مومن» 📚روضه الکافی ص107 🔶پیامبر گرامی فرمود: «هر کس مراعات حرمات سه گانه الهی را نکند خداوند به هیچ عنوان حرمت او را نگه نمی دارد .آن حرمات سه گانه عبارت است از حرمت اسلام و حرمت پیامبر اسلام و حرمت عترت و اهل بیت» 📚الخصال ج1 ص71 ❓آیا به مقتضای روایات بالا ما وظیفه نداریم که حرمت اهل بیت را حفظ کنیم و مانع از تخریب قبورشان شویم❔ 🔷پیامبر گرامی فرمود: «بهشت بر کسی که به اهل بیت من ظلم کند حرام است» 📚امالی طوسی ص164 ❓آیا اگر ما از قبور اهل بیت دفاع نکنیم در حالی که می توانیم دفاع کنیم و بگذاریم دشمنان قبورشان را تخریب کنند و به قبور آنان اهانت کنند در حق اهل بیت ظلم نکرده ایم❕ 🔷امام صادق فرمود: «هرچند می توانید در حفظ حرمت ما بکوشید» 📚بحار الانوار ج27 ص203 🔶وفرمود: «هر کس به اهل بیت من ظلم کند یا دیگران را بر ظلم کردن به آنان یاری کند و زمینه ظلم آنان را فراهم کند از من نیست و من از او بیزارم» 📚همان مدرک ص204 ❔ایا اگر از قبور اهل بیت دفاع نکنیم ظالمین را بر اهانت به قبور انان یاری نکرده ایم❕ 👌مساله بی احترامی نکردن به قبور اهل بیت به قدری مهم است که حتی اجازه نماز خواندن در حالی که پشت به قبورشان کرده باشیم داده نشده است. 📚وسائل الشیعه ج5 ص160 باب 26 ♻️پیامبر گرامی فرمود: «هرکس قبور اهل بیت را آباد کند و مانع از تخریب آن ها شود مشمول شفاعت من می شود و وارد حوض کوثر در قیامت شده و از زوار من در بهشت خواهد بود» 📚تهذیب ج6 ص450 🔷وفرمود: «هرکس در راه اهل بیت شهید بشود بر درجات و مقامات او هفت درجه افزوده میشود و در هفتاد نفر از اهل بیتش شفاعت می کند» 📚بحار الانوار ج27 ص241 👌بنابراین دفاع ما از قبور امامان و جلوگیری از اهانت به آن یک وظیفه عقلی و شرعی است و ربطی به مرده پرستی و امثال این تعبیرات ندارد . 👌 گذشته از آنکه ما امامان را مرده نمی پنداریم بلکه معتقدیم که آنان زنده بوده و صدای ما را می شنوند و حاضر و ناظر بر اعمال ما هستند. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔این که امام زمان به مثل امروزی به امامت رسیدند درست اما ایشان که الان غایبند.کانال های وهابی می گویند امامی که غایب است چه به درد ما می خورد ❓ 🗯پاسخ🗯 👌از نظر قرآن کریم، اولیای الهی دو دسته‌اند: ولی ظاهر، كه مردم وی را می‌شناسند و ولی غایب از انظار، كه مردم او را نمی‌شناسند، گرچه او در میان آنها بوده و از حال آنان باخبر است. ❗️در سوره كهف، وجود هر دو ولی، به طور همزمان بیان شده‌ است: یكی موسی بن عمران و دیگری مصاحب موقّت او در سفر دریایی و زمینی كه به نام خضر معروف است. 🔷این ولی الهی به گونه‌ای بود كه حتی موسی با او آشنا نبود و تنها به راهنمایی خدا او را شناخت و از علمش بهره گرفت؛ چنان‌كه می‌فرماید: « [موسی و همراهش] بنده‌ای از بندگان ما را [در لب دریا] یافتند كه وی را مشمول رحمت خود قرار داده و از جانب خویش به او علمی آموخته بودیم. موسی به وی گفت: آیا اجازه می‌دهی همراه تو باشم تا از علوم رشدآفرین خویش به من بیاموزی؟» ❗️قرآن سپس شرحی از كارهای مفید و سودمند آن ولی الهی بیان می‌كند و نشان می‌دهد كه مردم او را نمی‌شناختند، ولی از آثار و بركاتش بهره‌مند بودند. 📓کهف 71-82 ❗️ حضرت ولی‌عصر نیز به سان مصاحب موسی، ولی ناشناخته‌ای است و در عین حال مبدأ كارهای سودمندی برای امت می‌باشد. بدین ترتیب، غیبت امام به معنی انفصال و جدایی او از جامعه نیست، بلكه او همان گونه كه در روایات نیز وارد شده ـ به‌‌سان خورشید در پشت ابر است كه دیدگان آن را نمی‌بینند؛ اما به اهل زمین نور و گرمی می‌بخشد. 📚کمال الدین باب 45 ح4 ❗️ پیامبر گرامی فرمود: «سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود می‌برند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره می‌گیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره می‌برند.» 📚بحار الانوار ج52 ص93 ❗️اشعه معنوی وجود امام در حالی كه در پشت ابرهای غیبت نهان است، دارای آثار معتنابهی است كه به‌رغم تعطیل مسأله تعلیم و تربیت و رهبری مستقیم، حكمت وجودش را آشكار می‌سازد. در اینجا به بیان برخی از این آثار می‌پردازیم: 1⃣پاسداری از آیین الهی ❗️با گذشت زمان و آمیختن سلیقه‌ها و افكار شخصی به مسائل مذهبی و گرایشهای مختلف به مكتب‌های انحرافی و دراز شدن دست مفسده جویان به سوی مفاهیم آسمانی، اصالت پاره‌ای از این قوانین از دست می‌رود و دستخوش تغییرات زیان‌بخشی می‌گردد. این آب زلال كه از آسمان وحی نازل شده، با عبور از مغزهای این و آن، به تدریج تیره و تار گشته، صفای نخستین خود را از دست می‌دهد. 🗯 این نور پرفروغ، با عبور از شیشه‌های ظلمانی افكار تاریك، كم‌رنگ‌تر می‌گردد. خلاصه با آرایشها و پیرایشهای كوته‌بینانه افراد و افزودن شاخ و برگهای تازه به آن، چنان می‌شود كه گاهی انسان در بازشناسی مسائل اصلی، دچار اشكال می‌گردد. ⁉️با این حال، آیا ضروری نیست كه در میان جمع مسلمانان كسی باشد كه مفاهیم فناناپذیر تعالیم اسلامی را به شكل اصلی‌اش حفظ و برای آیندگان نگهداری كند؟ ❗️ می‌دانیم در هر مؤسسه مهمی، صندوق نسوزی وجود دارد كه اسناد مهم را در آن نگهداری می‌كنند تا از دستبرد دزدان محفوظ بماند و در صورت آتش‌سوزی، از خطر حریق مصون باشد؛ چرا كه اعتبار و حیثیت آن مؤسسه در گرو حفظ آن اسناد و مدارك دارد. ❗️سینه امام و روح بلند او، صندوقچه حفظ اسناد آیین الهی است كه همه اصالتهای نخستین و ویژگیهای آسمانی این تعلیمات را در خود نگاه‌داری می‌كند،تا دلایل الهی و نشانه‌های روشن پروردگار باطل نگردد و به خاموشی نگراید، و این یكی دیگر از آثار وجود او است. 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔شما میگید مقام امامت از نبوت بالاتره وحضرت علی بعنوان مثال که امامت داشتن از حضرت موسی که فقط نبوت داشت بالاتره و نه تنها موسی از همه پیامبران خب سوال من اینه حضرت ابراهیم که هم نبوت داشت هم امامت پس قطعا باید از حضرت علی بالاتر باشن پس چرا میگید حضرت علی بالاترن حضرت ابراهیمی که پیامبر اولوالعزم بودن 💠پاسخ💠 ❗️ادله متعدد قرآنی و روایی بر برتری مقام امامان بر انبیا دلالت می کند از جمله: 1⃣آیه مباهله: ❗️خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید: «هرگاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده باز کسانی درباره مسیح با تو به ستیز برخیزند بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم شما نیز فرزندان خود را ،ما زنان خود را دعوت کنیم شما نیز زنان خود را ما از نفوس خود ( وکسی که همچون جان ما است) دعوت کنیم شما نیز از نفوس خود آنگاه مباهله و نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» 🔷ال عمران61 👌شیعه و سنی روایت کرده اند که پیامبر گرامی به همراه حضرت علی و زهرا و حسنین به مباهله مسیحیان رفت. ❗️مسلم نقل می کند : «وقتی آیه مباهله نازل شد پیامبر علی و فاطمه و حسن و حسین را فرا خواند ( و به همراه آنان به مباهله رفت)» 📚صحیح مسلم ج4 ص1871 📚صحیح ترمذی ج5 ص638 📚مسند احمد ج1 ص185 📚مستدرک حاکم ج3 ص150 📚در المنثور ج2 ص38 و ... 👌بنابراین روشن می شود که مراد از « نسائنا» حضرت زهرا است .مراد از « ابناؤنا» حسنین هستند و مراد از « انفسنا» حضرت علی است. ❗️در این آیه خداوند از حضرت علی به عنوان نفس و جان پیامبر یاد می کند و این یعنی حضرت علی به قدری در فضائل و کمالات شبیه و همسان پیامبر بوده است که جان و نفس پیامبر قرار گرفته است و کاملا شبیه پیامبر است. 🗯از سوی دیگر شکی نیست که پیامبر گرامی افضل از همه انبیا بوده است چنان که حاکم روایت می کند: «آقا و افضل پیامبران ،پیامبران اولوالعزم هستند و آقا و سرور پیامبران اولوالعزم پیامبر اسلام است» 📚مستدرک الصحیحین ج2 ص546 👌متقی هندی روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «من سید و آقای همه پیامبران هستم» 📚کنزالعمال ج6 ص108 👌بنابراین حضرت علی نیز که نفس و جان پیامبر است و تمام صفات پیامبر را داراست افضل از همه انبیا است. 2⃣روایات فراوان دیگری نیز که می گوید امامان آگاه به تمام حروف اسم اعظم بوده اند شاهدی بر برتری امامان بر انبیا است. 👌امام صادق فرمود: « اسم اعظم خداوند هفتاد و سه حرف است .خداوند به عیسی دو حرف از حروف اسم اعظم را تعلیم داد و او با آن دو حرف کارهای خارق العاده انجام می داد و به موسی بن عمران چهار حرف عطا کرد و به ابراهیم هشت حرف عطا کرد و به نوح پانزده حرف عطا کرد اما به محمد و اهل بیتش هفتاد و دو حرف از حروف اسم اعظم را عطا کرد و یک حرف از آن را به خودش اختصاص داده است» 📚بحار الانوار ج27 ص25 3⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که امامان وارث تمام علوم انبیائ گذشته هستند.این روایات نیز شاهد بر برتری امامان بر انبیای سابق است زیرا انان تمام علوم انبیائ گذشته را یکجا دارا هستند. 👌امام باقر فرمود: «برای خداوند علمی است که آن را به کسی تعلیم نمی دهد و علمی است که آن را به فرشتگان مقربش و انبیای مرسلش تعلیم میدهد و ما تمام آن ها را آگاه هستیم» 📚توحید صدوق ص138 4⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که امامان وارثان سلاح و وسائل و آثار تمام انبیا هستند .این روایات نیز به گونه ای برتری امامان را بر انبیای روشن میکند. 📚بحار الانوار ج26 ص201 باب16 5⃣روایاتی که تصریح می کند امامان عالم تر از انبیائ گذشته هستند نیز صریح در برتری امامان است. 👌امام صادق فرمود: «خداوند انبیای اولوالعزم را آفرید و آنان را با علم برتری داد و به ما علم آنان را داد و به ما در علوم آنان نیز برتری داد و به ما چیزهایی را تعلیم داد که به انبیای گذشته تعلیم نداده بود» 📚بصائر الدرجات ج1 ص228 6⃣روایات فراوان دیگری نیز می گوید که دعای انبیای گذشته با توسل به ذوات نورانی اهل بیت مستجاب می شده است شاهد دیگری بر برتری آنان بر انبیای است. 📚بحار الانوار ج26 ص319 باب7 7⃣روایات متعدد دیگری نیز می گوید که انبیائ اولوالعزم با محبت به اهل بیت به مقام اولوالعزمی رسیدند نیز شاهد بر این مدعاست. 📚بحار الانوار ج26 ص267 باب6 8⃣روایات متعدد دیگری نیز صریحا در برتری امامان بر همگان وارد شده است. 🔶پیامبر گرامی فرمود: «تو ای علی و امامان از ذریه تو برگزیدگان خدا از تمام خلائق هستید» 📚عیون الاخبار ج2 ص58 🔶وفرمود: «خداوند نظری به اهل دنیا کرد و مرا از میان تمام آنان برگزید و دو مرتبه نظر کرد و علی را از میان تمام آنان برگزید و سه مرتبه نظر کرد امامان از ذریه علی را از میان همگان برگزید» 📚الفقیه ج4 ص374 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
📈ادامه پاسخ 👇👇👇 👌خداوند نیز در قرآن تصریح می کند که مقام امامت از مقام نبوت برتر و بالاتر است. 🔷بقره124 🗯در تفسیر نمونه چنین آمده است؛ «مقام نبوت یعنی دریافت وحی از خداوند و مقام رسالت یعنی مقام ابلاغ وحی وتبلیغ ونشر احکام خداوند وتربیت نفوس از طریق تعلیم واگاهی بخشیدن و مقام امامت یعنی رهبری وپیشوایی خلق .درواقع امام کسی است که با تشکیل حکومت الهی وبدست آوردن قدرتهای لازم سعی میکنند احکام خدا را عملا اجرا وپیاده نماید واگر هم نتواند رسما تشکیل حکومت دهد تا آنجا که در توان دارد در اجرای احکام می کوشد.وظیفه امام اجرای دستورات الهی است در حالی که وظیفه رسول ابلاغ این دستورات می باشد وبه تعبیر دیگر رسول "ارائه طریق" می کند ولی امام "ایصال به مطلوب "می نماید ❗️ناگفته پیداست که بسیاری از پیامبران مانند پیامبر اسلام هر سه مقام را داشتند، هم دریافت وحی می کردند، هم تبلیغ فرمانهای الهی وهم در تشکیل حکومت واجرای احکام تلاش می کردند وهم از طریق باطنی به تربیت نفوس می پرداختند» 📚تفسیر نمونه،ج1 ص440 👌به مقتضای ادله بالا مقام امامان اهل بیت از تمام انبیای گذشته برتر و بالاتر است .چه آنانی که به منصب امامت رسیدند و چه آنانی که نرسیدند . ❗️اگر چه آنان مناصب نبوت و رسالت را نداشتند اما مقام و جایگاه آنان از کسانی که این مناصب را داشته اند برتر و بالاتر بوده است . 👌بنابراین اشکال شما وارد نمی شود که چگونه امامان که نبی و رسول نبوده اند بر کسانی که هم نبی بوده اند و هم رسول و هم امام برتری دارند زیرا برتری در مقام است نه در منصب و مقام و جایگاه امامان از کسانی که دارای منصب نبوت و رسالت و حتی امامت بوده اند برتر و بالاتر است به غیر از پیامبر اسلام که سید فرزندان آدم است. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔اگر طبق گفته شما گناهان و مفاسد و بی بند و باری ها سبب گرفتاری انسان ها و بی نعمتی و بی برکتی آسمانی و زمینی می شود چرا کشورهای غربی که غرق فساد و نعمت و خوش گذرونی و عیاشی هستند زندگی مرفه ای دارند و خداوند نعمات و برکات خودش رو شامل اونا می کند❔یا چرا قبل انقلاب که اکثر مردم غرق فساد بودند خداوند واسشون باران و برف می فرستاد و اونا رو گرفتار خشکسالی نکرد❔ 💠پاسخ💠 1⃣از آیات و روایات استفاده می شود که خداوند برخی از انسان ها را گرفتار بلا و مصیبت می کند تا آنان متذکر شده و از مسیر غلط و اشتباه خود بازگردند و مسیر صلاح را در پیش گیرند. 🔷قرآن می گوید: «ما در هیچ شهر و دیار پیامبری نفرستادیم مگر این که اهل آن را به سختی ها و رنج ها گرفتار ساختیم تا شاید بازگردند و به سوی خدا تضرع کنند» 🔶اعراف94 🔷ومی فرماید: «ما فرعونیان را به خشکسالی و کمبود میوه ها گرفتار کردیم شاید متذکر شوند» 🔷اعراف130 👌حضرت علی فرمود: «خداوند بندگان خویش را به هنگامی که اعمال بد انجام می دهند با کمبود میوه ها و جلوگیری از نزول برکات و بستن درهای گنج خیرات به روی آنان مبتلا می سازد تا توبه کاران توبه کنند و آنها که باید دست از گناه بکشند خود داری نمایند و پند پذیران پند گیرند و آنها که آماده اند از گناه باز ایستند» 📚نهج البلاغه خطبه 143 👌امام صادق فرمود: «مومن چهل شب بر او نمی گذرد مگر این که حادثه غم انگیزی برای او رخ می دهد که مایه تذکر و بیداری او گردد» 📚بحار الانوار ج64 ص211 🔶امام صادق فرمود: «هنگامی که خداوند خیر و سعادتی برای بنده ای بخواهد اگر گناهی کند او را به ناراحتی مبتلا می سازد و توبه و استغفار را به یاد او می آورد» 📚الکافی ج2 ص452 🔶از این آیات و روایات بدست می آید که خداوند نسبت به جوامع ایمانی و انسان هایی که هنوز کاملا غرق فساد و معصیت نیستند و زمینه هدایت در آن ها است لطف و رحمت ویژه ای دارد و آنان را به سبب گناهانشان گرفتار بلا و مصیبت های آسمانی و زمینی می کند تا به سوی خدا بازگردند. ❗️اما اگر جوامعی به قدر آن که در فساد و معصیت غوطه ور هستند گرفتار بلا و مصیبت نمیشوند این نشان می دهد که آنان از دریافت فیض و هدایت الهی محروم شده اند و احیانا خداوند آنان را مبتلا به سنت استدراج کرده است که توضیحش می آید. 2⃣این که خداوند برخی جوامع را که گرفتار فساد و معصیت هستند گرفتار بلا و مصیبت نمی کند فلسفه دیگری نیز دارد.از روایات استفاده می شود که خداوند به دلیل وجود افراد مومن و وارسته و صالح در بین آنان عذاب و مصیبت را از آن ها بر می دارد. 👌پیامبر گرامی فرمود: «خداوند زمانی که ببیند اهالی یک شهری در فساد و معصیت غوطه ور هستند اما در بین آنان افراد قلیلی از انسان های صالح باشند ندا می دهد که ای گناهکاران اگر آن افراد صالح در میان شما نبودند حتما شما را گرفتار عذاب و مصیبت خود میکردم» 📚علل الشرایع ج1 ص234 📚بحار الانوار ج70 ص381 👌و فرمود: «خداوند به اهل معاصی ندا می دهد که اگر چهار پایان و فرزندان شیر خوار و پیران صالح در میان شما نبودند شما را گرفتار به عذاب می کردم» 📚الخصال ج1 ص64 ❗️حال می توان گفت که اگر خداوند برخی ازجوامع را گرفتار عذاب و مصیبت خود نمی کند احیانا به دلیل وجود قلیل افراد صالح میان آنهاست که خداوند به دلیل وجود آنان عذاب را از آن ها بر می دارند. 3⃣خداوند در قبال برخی از جوامع فاسد و بی بند و بار سنت استدراج را نیز عملی می کند.یعنی توفیق خود را از آنان سلب می کند و میدان را برای آنها باز می گذارد و هر روز نعمت بیشتری به آنها می دهد تا پشت آنها از بار گناهان سنگین گردد . 👌امام صادق فرمود: «زمانی که بنده ای در گناهان غوطه ور می شود و خداوند دیگر برای او اراده خیری ندارد هنگامی که او گناه کند نعمتی به او می بخشد تا استغفار را فراموش کند و به کار خود ادامه دهد تا کوله بارش سنگین شود» 📚الکافی ج2 ص452 🔷حضرت علی فرمود: «هنگامی که می بینی پرودگارت نعمت هایش را پی در پی بر تو می فرستد در حالی که تو او را معصیت می کنی از او بترس » 📚نهج البلاغه حکمت25 👌وفرمود: «کسی که خداوند به مواهب و امکاناتش وسعت بخشد و او آن را مجازات استدراجی نداند از نشانه خطر غافل مانده است» 📚نور الثقلین ج2 ص106 🔷وفرمود: «دنیا زندان مومن و بهشت کافر است» 📚بحار الانوار ج64 ص242 ❗️اگر خداوند برخی از جوامع بی ایمان و فاسد و بی بند وبار را گرفتار مصیبت نمی کند بلکه روز به روز بر برکات و نعمات آنان می افزاید ممکن است از این جهت باشد که آنان گرفتار به سنت عذاب تدریجی خداوند شده اند زیرا آنان هرگونه شایستگی هدایت را از دست داده اند وحتی لیاقت هشدار الهی را نیز ندارند بلکه به عکس مستحق مجازات های سنگین هستند. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔آیا به راستی بی حجابی سبب بروز سیل و طوفان و زلزله و این ها تو جامعه میشه یعنی خداوند به خاطر بیرون بودن چند تار موی یک زن چنین جامعه رو گرفتار می کند❗️ 💠پاسخ💠 1⃣ما معتقد هستیم که جهان مجوعه ای از اسباب و علل حساب شده است که خداوند مسبب الاسباب ان است. 👌 امام صادق فرمود: « خداوند ابا دارد از این که پدیده ها بدون دخالت علتشان بوجود اید» 📚الکافی ج1 ص183 ♦️ما قانون علیت را انکار نمی کنیم بلکه جهان طبیعت و علل و اسباب انها را خواسته و فعل خدا می شمریم و معتقدیم اسباب به اذن الهی ایجاد و اثر گذار هستند. 2⃣از پاره ای از روایات استفاده می شود که بین گناهان و نزول بلاها رابطه مستقیمی برقرار است. 🔷امام صادق فرمود: «هنگامی که خداوند ( بخاطر گناهانشان و فسادشان) بر قومی غضب کند... قیمت های آنان گران،وعمرهایشان را کوتاه می کند،ازتجارتشان سود نمیبرند ونهرهایشان کم آب ومیوه هایشان را نمو نمی کند وخوب نمی شود، اشرارشان بر انها مسلط می شوند وباران حبس می گردد» 📚 امالی طوسی ص201 🔷امام رضا فرمود: «هر زمان بندگان گناهان تازه ای را ابداع کنند، خداوند بلاهای تازه و ناشناخته ای بر آنها مسلط می سازد» 📚 الکافی ج2 ص275 🔷امام صادق فرمود: «کسانی که بر اثر گناهانشان می میرند بیش از آن هستند که با مرگ طبیعی می میرند وکسانی که بخاطر نیکی کردن عمر طولانی می کنند بیش از آنها هستند که عمر طبیعی طولانی دارند» 📚 بحار الانوار ج5 ص140 🔷امام باقر فرمود: «هنگامی که زنا در میان مردم آشکار شود مرگ های ناگهانی فزونی گیرد و هنگامی که کمفروشی کنند خداوند خشکسالی و کمبود را می فرستد و هنگامی که منع زکات کنند زمین برکات خود را از زراعت و میوه و معادن همگی از آنها باز دارد و هنگامی که جور در احکام و داوری ها کنند تعاون بر ظلم و عدوان خواهند کرد و هنگامی که پیمان شکنی کنند خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلط می کند و هنگامی که قطع رحم کنند اموال به دست اشرار می افتد و هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنند واز نیکان اهل بیت من پیروی نکنند خداوند بدان را بر آنها مسلط می کند و نیکانشان دعا می کنند و مستجاب نمی شود» 📚الکافی ج2 ص374 🔷پیامبر گرامی فرمود: «فاحشه گی و بی بند و باری سبب ایجاد طاعون و دردهایی می شود که سابقه نداشته است » 📚بحار الانوار ج70 ص367 🔶امام رضا فرمود: « زمانی که حاکمان جامعه دروغگویی پیشه کنند باران حبس میشود و زمانی که سلطان جور کند مملکت سست شود ...» 📚امالی طوسی ج1 ص77 🔴به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است. 📚بحار الانوار ج70 ص366 3⃣از آنچه گذشت روشن میشود که بین گناهان و بلاها و مصایب رابطه مستقیمی وجود دارد و احیانا انجام برخی از گناهان که به کبیره بودن آن ها تصریح شده است سبب ایجاد بلا و مصیبت در جامعه میشود. 👌گناهانی مانند دروغگویی ، زنا، فساد ، دزدی، و...همگی از جمله گناهان کبیره هستند که مستوجب عقوبت الهی است. 📚وسائل الشیعه ج15 ص318 👌ما باید از کلیه گناهان کبیره اجتناب کنیم و تخصیص زدن فلسفه بروز بلاها و مصیبت ها به انجام یک یا چند گناه از افراد محدودی کاری شایسته نمی باشد. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔خدا ثروتمندان را به فساد وا می دارد و بعد کل جامعه را نابود می کند.👇👇👇 سوره الإسراء 16 وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا چون اراده کنیم شهری را هلاك كنيم به ثروتمندانش امر می کنیم تا در آن به انحراف بپردازند و در نتیجه عذاب بر آن لازم گردد پس آن را زیر و زبر کنیم. ⁉️آیا خداوند به ثروتمندان امر کرده تا فساد کنند و در نتیجه آن شهر را هلاک کند؟؟ اگر چنین باشد طبعا در یک شهر کودکان و زنان و افراد زیادی کشته می شوند ؛ چرا خدای شما به چنین چیز سخیفی امر می کند و دستور میدهد؟؟؟ 👌پاسخ: ❗️آنچه مایه اشکال و شبهه برای شما شده است ترجمه اشتباه آیه است. 1⃣👌معنای آیه این است : 🔷خداوند هرگز قبل از اتمام حجت و بیان دستوراتش کسی را مواخذه و مجازات نمی کند .بلکه نخست به بیان فرمانهایش می پردازد اگر مردم از در اطاعت وارد شدند و آنها را پذیرا گشتند چه بهتر که سعادت دنیا و آخرتتشان در آن است و اگر به فسق و مخالفت برخاستند و همه را زیر پا گذاشتند اینجا است که فرمان عذاب درباره آنها تحقق می پذیرد و به دنبال آن هلاکت است. 2⃣بنابراین جمله « امرنا مترفیها »«ثرواتمندان بی بند و بار را امر می کنیم» به این معناست که اوامر خود را از طریق انبیا به آنان می رسانیم این مرحله اول است . 🔶در مرحله دوم آنان در برابر اوامر و نواهی ما سر به فسق و مخالفت بلند می کنند. 🔶در مرحله سوم آنان مستحق مجازات می شوند. 🔶ودر مرحله چهارم هلاکت است. 👌وهمه این مراحل با فائ تفریع به هم عطف شده است. 3⃣خداوند هیچ قوم و گروهی را بدون اتمام حجت هلاک نمی کند چنان که می فرماید: «ما هرگز مجازات نخواهیم کرد مگر آنکه برای مردم پیامبری مبعوث کنیم» 🔶اسرائ 15 🔷امام رضا فرمود: «خداوند انسان بی گناه را عذاب نمی کند» 📚علل الشرایع ج1 ص30 👌وفرمود: «خداوند چهل سال به قوم نوح فرزندی عطا نکرد تا نسل آنان منقطع شد سپس آنان را غرق کرد در حالی که هیچ طفلی بین آنان نبود» 📚بحار الانوار ج5 ص283 4⃣بنابراین اگر خداوند تمام اهالی شهری را که ثروتمندان مست و مغرور در آن هستند هلاک می کند از این جهت است که حجت را بر همه آنان تمام کرده است. ❓اما چرا خداوند در آیه می گوید آنانی که مورد امر و نهی ما قرار گرفتند ثروتمندان آنان بودند در حالی که خداوند همه مردم شهر را مورد امر و نهی و ارسال پیامبران قرار میدهد❕ 👌پاسخ روشن است .این تعبیر خداوند بدان جهت است که در هر جامعه ای ثروتمندان و صاحبان قدرت آن جامعه نقش بسزایی برای هدایت افراد ایفامی کنند زیرا آنان سردمداران اجتماع هستند و دیگران تابع و پیرو آنان لذا امر و نهی آنان دارای اهمیت است . ❕گذشته از آنکه سرچشمه غالب مفاسد اجتماعی ثروتمندان از خدا بی خبری هستند که در ناز و نعمت و عیش و نوش و هوس غرق هستند و هر نغمه اصلاحی و انسانی و اخلاقی در گوش آنها ناهنجار است به همین دلیل همیشه در صف اول در مقابل پیامبران ایستاده بودند و دعوت آنها را که به نفع عدل و داد و حمایت از مستضعفان بوده همیشه بر ضد خود می دیدند. 👌روی این جهت از آنها بالخصوص یاد شده است چرا که ریشه اصلی فساد همین گروهند. 📚تفسیر نمونه ج12 ص59 🔴با توجه به این نکات اشکالات شما بر آیه وارد نمی شود. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔چرا خداوند در قرآن اجازه می دهد که مردان زنان را بزنند❓آیا این حکم بر اساس فطرت و عقل آدمی است وظلم در حق زنان نمی باشد❔ 💠پاسخ💠 ❗️توجه به نکاتی لازم است؛ 1⃣در روایات فراوانی توصیه به اکرام زنان و ترک زدن آنها شده است . 🔶پیامبر گرامی فرمود: «هرکس زنی بگیرد لازم است که او را اکرام و احترام کند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص249 🔶وفرمود: «من تعجب می کنم از مردی که زنش را می زند درحالی که خودش به زدن سزاوار تر است .زنان خود را نزنید زیرا در آن قصاص است » 📚جامع الاخبار ص184 🔶وفرمود: «هر مردی که به زنش لطمه و ضربه ای بزند خداوند در روز قیامت ماموران جهنم را امر می کند هفتاد ضربه به او بزنند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص250 🔶وفرمود: «هرکس زنش را بزند...خداوند در روز قیامت چنان آبرویش را ببرد که تمام خلائق از اولین تا آخرین آنها به او نگاه می کنند» 📚عوالی اللالی ج1 ص254 🔶امام صادق فرمود: «از خدا در مورد زنان بترسید و با آنان بد رفتاری نکنید» 📚الفقیه ج3 ص392 2⃣خداوند در سوره نسائ می فرماید: «آن دسته از زنان را که از طغیان و مخالفتشان بیم دارید پند و اندرز دهید و ( اگر موثر واقع نشد) در بستر از آنها دوری نمایید و ( اگر آنهم موثر واقع نشد و هیچ راهی برای وادار کردن آنها به انجام وظائفشان جز شدت عمل نبود) آنها را تنبیه کنید و اگر از شما پیروی کردند به آنها تعدی نکنید» 🔷نسائ 34 ❗️این حکم در مورد زنان ناشره است .آنها کسانی هستند که از انجام وظایف زناشویی سر باز می زنند و سر به طغیان و سرکشی بلند می کنند.در آیه فوق سه نوع تعزیر برای چنین زنانی در نظر گرفته شده است: 1- پند و اندرز 2- کناره گیری از آنان 3- تنبیه بدنی و هر یک از این مراحل در صورتی است که مرحله قبلی موثر واقع نشود. 3⃣زنان بر چهار گونه هستند؛ 🔶1- گروهی زنان مومن و صالح هستند که بر اثر شایستگی ذاتی و تربیت های اکتسابی به مسوولیت های خود در محیط خانواده کاملا آشنا هستند.آنها باید کاملا مورد احترام همسرانشان باشند و دستور« با آنها به طور شایسته رفتار کنید» در مورد آنهاست. 🔶نسائ 19 🔷2- گروه دیگر آنهایی هستند که از وظائف خود در خانواده سر باز می زنند و مایه آزار همسر خود می شوند ولی تخلف های آنها عمیق نیست و با پند و اندرز متوجه اشتباه خود شده و به خاطر خوف از خدا و داشتن تقوی به راه حق باز می گردند. 🔶3- گروه سوم آنانی هستند که نشوزشان عمیق تر است و با بی اعتنایی و قهر کردن متوجه اشتباه خود می شوند و به خاطر لطافت روحی که دارند این واکنش خفیف در روحشان اثر می گذارد و از در صلح و صفا و آشتی در می آیند. 🔷4- تنها گروه چهارمی هستند که سرکشی و پشت پا زدن به وظایف و مسوولیت های خود را در برابر همسرشان از حد می گذرانند و در طریق قانون شکنی با لجاجت و سرسختی گام بر می دارند.نه تقوای چندانی دارند که آنها را از این کار باز دارد و نه اندرزها در آنها سودی دارد و نه جدا شدن در بستر و کم اعتنایی در روحشان اثر می گذارد و راهی جز شدت عمل در مورد آنها باقی نمی گذارد .تنها این جاست که اسلام به همسر اجازه تنبیه بدنی و تعزیر به وسیله ضرب را داده است واین کاری است که در جوامع شرقی و غربی وجود دارد. 4⃣تنبیه بدنی که اجازه داده شده است چنان که در کتب فقهی آمده است باید ملایم و خفیف باشد که نه موجب شکستگی گردد و نه سبب مجروح شدن و کبودی بدن زن. 🔶امام باقر فرمود: «منظور زدن با چوب مسواک است» 📚مجمع البیان ج3 ص69 📚البرهان ج2 ص75 🔶امام رضا فرمود: «زدن باید با چوب مسواک و شبیه آن باشد و از روی مدارا و ملاطفت صادر شود» 📚بحار الانوار ج101 ص58 👌بی شک زدن با چوب مسواک و یا چیزی مانند سیگار از اساس کتک زدن صدق نمی کند و ممکن است فلسفه حکم اشاره به همان باشد که روانکاوران امروز معتقدند که جمعی از زنان دارای حالتی بنام « مازوشیسم» « آزار طلبی» هستند و گاه این حالت در آنها تشدید می شود وتنها راه آرامش آنها تنبیه مختصر بدنی است .تنبیه خفیف بدنی که در موارد آنان جنبه آرام بخشی دارد و یک نوع درمان روانی است . ❗️اگر این مرحله نیز موثر واقع نشد مرد حق ادامه دادن ندارد و نوبت به مرحله بعد که تعیین حکم است می رسد. 5⃣مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظایف مجازات می گردد حتی مجازات بدنی، منتها چون این کار غالبا از عهده زنان خارج است حاکم شرع موظف است که مردان متخلف را از طرق مختلف وحتی از طریق تعزیر «مجازات بدنی»به وظایف خود آشنا سازد. 🔶«داستان مردی که به همسر خود اجحاف کرده بود وبه هیچ قیمت حاضر به تسلیم در برابر حق نبود وعلی علیه السلام اورا با شدت عمل وحتی با تهدید شمشیر وادار به تسلیم کرد معروف است» 📚تفسیر نمونه،ج3 ص374 ❗️با توجه به نکات فوق اشکالی بر مساله وارد نمیشود 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❓پرسش ❔ الان امروز اگه شما رساله های مراجع رو باز کنی نوشته که زکات به ۹ چیز شامل اسب و شتر و گوسفند و گندم و جو و خرما و مویز و....تعلق میگیره. این در حالیه که فلسفه زکات اخذ از ثروتمندانه و امروزه تقریبا این موارد مصداق ثروت نیستند و موارد دیگری جایگزین آن هستند. ولی من میبینم که روحانیون ما در رسانه و مساجد کشاورزهایی رو که شاید از جمله زحمتکش ترین ها و کم ثروت ترین های جامعه باشند مدام به دادن زکات ترغیب می کنند و ستاد زکات تشکیل میدن . به نظر شما این مصداق ها واقعا مربوط به زمان و مکان پیغمبر نبودن؟ولی ما احکاممون رو به همون شکل میخواهیم اجرا کنیم. 👌پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣در این شکی نیست که یکی از فلسفه های روشن وجوب پرداخت زکات مساله تامین مالی نیازمندان جامعه می باشد. 🔶امام صادق فرمود: «اگر همه مردم زکات اموال خود را بپردازند مسلمانی فقیر و نیازمند باقی نخواهد ماند.و مردم فقیر و محتاج و گرسنه و برهنه نمی شوند مگر به خاطر گناه ثروتمندان» 📚الفقیه ج2 ص7 👌وفرمود: «خداوند با تشریع حکم زکات برای فقرائ در اموال اغنیا حقی را واجب گردانیده است» 📚الکافی ج3 ص498 2⃣کسانی موظف به پرداخت زکات هستند که از وضعیت در آمدی خوبی برخوردار هستند و بر خلاف تصور شما تمام کشاورزان موظف به پرداخت زکات نیستند تنها کشاورزان و دامدارانی موظف به پرداخت زکات هستند که وضعیت نسبتا مساعدی را دارا هستند. 3⃣زکات بر چندین چیز واجب است از جمله از غلات گندم ،جو،خرما،کشمش و از حیوانات گوسفند و گاو و شتر 📚توضیح المسائل مراجع کتاب زکات 4⃣کشاورزان تنها زمانی واجب است که زکات گندم و جو و خرما و کشمش را بدهند که این غلات آنها به حد نصاب برسد و حد نصاب آنها حدود 847 کیلوگرم می باشد. 📚وسائل الشیعه ج9 ص175 باب1 ❗️بی شک نمی توان گفت کشاورزی که هر ساله این مقدار و یا بیشتر محصولش به بار می نشیند جزو افراد نیازمند جامعه است و موظف به پرداخت زکات نیست . 👌بنابراین این گونه افراد جزو اغنیائ و بی نیازان محسوب می شوند که موظف هستند درصدی از اموالشان را به فقرائ اختصاص دهند. 5⃣هر دامداری نیز موظف به پرداخت زکات نیست. حیوانات مذکور در زکات باید به حد نصاب برسند تا زکات آنها واجب شود. 🔶نصاب اولی که زکات را در گوسفند واجب می کند «40 گوسفند» است که زکات آن یک گوسفند است. ❗️کسی که تعداد گوسفندهایش به چهل عدد نرسیده موظف به پرداخت زکات نمی باشد. 🔶نصاب نخستینی که زکات را در گاو واجب می کند « 30» گاو است .اگر دامداری 30 گاو داشته باشد موظف است یک گوساله را به عنوان زکات پرداخت کند و اگر تعداد گاو ها به سی عدد نرسیده باشد زکات واجب نمی شود. 🔶نخستین نصابی که زکات را در شتر واجب می کند« 5» شتر است که زکات آن یک گوسفند است. 👌اگر تعداد شترها به پنج عدد نرسیده باشد زکات واجب نمیشود. 📚وسائل الشیعه ج9 ص107 به بعد 👌بی شک افرادی که حداقل مالکیت چهل گوسفند یا سی گاو و یا پنج شتر را دارند جزو افراد نیازمند محسوب نمیشوند بلکه به عکس از جمله افراد دارای جامعه محسوب میشوند . ❗️بنابراین تشریع حکم زکات برای آنان بی مورد نبوده است. 6⃣سایر افراد بی نیاز جامعه که جزو مشمولین برای پرداخت زکات نمی باشند، موظف به پرداخت خمس هستند و خداوند برای آنان خمس را واجب گردانیده است . ❗️با توجه به نکات فوق اشکالی بر مساله وجوب زکات در اسلام مترتب نمی شود. ✏️پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁