eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️سوال چرا ما همواره در خواست هدایت به صراط مستقیم از خدا می کنیم مگر ما گمراهیم ؟ به فرضی که این سخن از ما زیبنده باشد از پیامبر و امامان که نمونه انسان کامل بودند چه معنی دارد؟مگر انها گمراه بودند 🗯پاسخ: 🔷اولا: ❗️انسان در مسیر هدایت هر لحظه بیم لغزش و انحراف درباره او می رود، به همین دلیل باید خود را در اختیار پروردگار بگذارد و تقاضا کند که او را بر راه راست ثابت نگهدارد. 🗯ما نباید فراموش کنیم که وجود و هستی و تمام مواهب الهی، لحظه به لحظه از آن مبدء بزرگ به ما می رسد. 🔶مثل ما و همه موجودات از یک نظر مثل لامپهای برق است، اگر می بینیم نور لامپ، متصل و یکنواخت پخش می شود به خاطر آنست که لحظه به لحظه نیرو از منبع برق به او می رسد منبع برق هر لحظه نور جدیدی تولید می کند و بوسیله سیمهای ارتباطی به لامپ تحویل می گردد. 🔷هستی ما نیز همانند نور این لامپها است گر چه به صورت یک وجود ممتد جلوه گر است، ولی در حقیقت لحظه به لحظه وجود تازه ای از منبع هستی آفریدگار فیاض، به ما می رسد. 🗯بنابر این همانگونه که هر لحظه وجود تازهای به ما می رسد، به هدایت جدیدی نیز نیازمندیم بدیهی است اگر موانعی در سیمهای معنوی ارتباطی ما با خدا ایجاد شود، کژیها، ظلمها، ناپاکیها و ... پیوند ما را از آن منبع هدایت قطع می کند، و همان لحظه از صراط مستقیم منحرف خواهیم شد. 🔴ما از خدا طلب می کنیم که این موانع پیش نیاید و ما بر صراط مستقیم ثابت بمانیم . 🔷ثانیا: ❗️هدایت همان پیمودن طریق تکامل است که انسان تدریجا مراحل نقصان را پشت سر بگذارد و به مراحل بالاتر برسد. 🗯این را نیز می دانیم که طریق تکامل نامحدود است و به سوی بی نهایت همچنان پیش می رود. ❗️بنابر این جای تعجب نیست که حتی پیامبران و امامان از خدا تقاضای هدایت صراط مستقیم کنند، چه اینکه کمال مطلق تنها خدا است، و همه بدون استثناء در مسیر تکاملند چه مانع دارد که آنها نیز تقاضای درجات بالاتری را از خدا بنمایند. ⁉️مگر ما بر پیامبر صلوات و درود نمی فرستیم ؟ مگر مفهوم صلوات، تقاضای رحمت تازه پروردگار برای محمد و آل محمد نیست ؟ ❗️مگر خود پیامبر نمی فرمود: «خدایا علم (و هدایت ) مرا بیشتر کن » 📓طه114 ⁉️مگر قرآن نمی گوید: « خداوند هدایت هدایت یافتگان را افزون می کند » 📓مریم 76 ❗️و نیز می گوید: «آنها که هدایت یافته اند خداوند بر هدایتشان می افزاید، و تقوا به آنها می دهد» 📓 محمد 17 📚تفسیر نمونه ج1 ص46 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
امیرالمؤمنین‌ علی علیه السلام: از کسی که از تو عیادت نمی‌کند، عیادت کن. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ #تنفس_صبح 📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه 312 🎙 قاری: #منشاوی 🔊 بشنویم🔻 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
312.mp3
1.36M
📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه312 🎙 قاری: #منشاوی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال ایا کلمه مولی در حدیث غدیر به معنای دوستی است یا سرپرستی 🗯پاسخ: ❗️قراين و دلا‌يل زيادي وجود دارند بر اين كه «مولي»، در اين جا، به معناي «ولي و سرپرست ديني»، است؛ يعني كسي كه از طرف خداوند مقام ولا‌يت و سرپرستي، بر مردم، دارد. معلوم است كسي كه داراي ولا‌يت بر مردم باشد،‌امام و صاحب اختيار مردم است و خواسته اش برخواسته هاي آنان مقدم بوده و پيروي او،‌بر همه، واجب است. بعضي از آن قراين و دلا‌يل به قرار زير هستند: 1⃣مسأله دوستي علي آن قدر نگران كننده نبود كه در آيه تبليغ(سوره ي مائده، آيه ۶۷)، با آن لحن داغ و تهديدآميز، بيان شود و پيامبر از افشاي آن،‌احساس خطر كند، بلكه منظور آيه‌ تبليغ چيزي جز ابلا‌غ ولا‌يت و امامت اميرالمؤمنين علي نبوده است. 2⃣مسأله دوستي علي با همه مؤمنان مطلب پنهان و پيچيده‌اي نبود كه نياز به آن همه تأكيد، بيان، متوقف ساختن آن قافله‌ عظيم،‌در وسط بيابان خشك و سوزان،‌خطبه خواندن و گرفتن اعتراف هاي پي در پي از جمعيت داشته باشد،‌ زيرا اخوت اسلا‌مي و دوستي مسلمانان با يكديگر از بديهي‌ترين مسايل اسلا‌مي است كه از آغاز اسلا‌م وجود داشت و پيامبر بارها آن را تبليغ كرد و بر آن تأكيد نمود؛ چنان كه قرآن به صراحت مي گويد: ❗️«مؤمنان همه برادر يكديگرند». 📓حجرات، 10 ❗️«مردان و زنان مؤمن يار و دوستدار يكديگرند». 📓 توبه، آيه‌71 🗯پس منظور پيامبر از اين كارها، بيان مسأله‌ بسيار مهم و اساسي بوده و آن عبارت است از اعلا‌م ولا‌يت و امامت علي و انتصاب او به اين مقام. 3⃣جمله‌ «ايها الناس من اولي الناس بالمؤمنين من انفسهم»« ای مردم چه کسی نسبت به مردم از خودشان سزاوار تر است و صاحب اختیار انان است» در بسیاری از کتب نقل شده است مانند تفسیر عیاشی ج۱، ص۳۳۲، ح۱۵۲ ،البرهان في تفسير القرآن ،ج۱، ص۴۸۹، . نورالثقلين، ج۱، ص۶۵۳، ح۲۹۲؛ ❗️و در بعضي روايات جمله «الست اولي بكم من انفسكم»« ایا من سرپرست و سزاوار تر نسبت به شما از خودتان نیستم » 📚سنن ابن ماجه ج۱، باب۱۱، ص۴۳،‌ح۱۱۶.مسند احمد ج۱، ص۱۱۹، ج۴، ص۲۸۱، ۳۶۸،۳۷۲، ج۵، ص۳۴۷؛ المستدرك علي الصحيحين، ج۳، ص۱۱۰، ۵۳۳؛ مناقب علي بن ابي طالب (ع)،‌ص۲۴۰، ح۳۴۹؛ ❗️در بيش تر روايات، كه پيش از جمله‌ «من كنت مولا‌ه فعلي مولا‌ه» واقع شده اند،‌هيچ تناسبي با بيان يك دوستي ساده يا معاني ديگر ندارند، بلكه پيغمبر با اين جمله‌ها مي‌خواهد مردم به همان اولويت و اختياري كه آن حضرت نسبت به آنان دارد، اقرار و اعتراف كنند. ❗️ معناي اولويت پيغمبر اين است كه خواسته ي او برخواسته ي مردم مقدم است و هرچه بگويد و انجام دهد براي مردم حجت است، چون در حقيقت بر مردم ولا‌يت و سرپرستي دارد. 🗯بنابراين، همان گونه كه در جمله ي پيشين صحبت از اولويت و ولا‌يت پيامبر است،‌در جمله بعدهم بايد سخن از ولا‌يت و اولويت به همان معني باشد تا ارتباط معنوي و جمله‌ي پيشين و پسين محفوظ بماند. پيامبر در جمله‌ بعد، مي‌خواهد بگويد: همان اولويت و اختياري كه من نسبت به شما دارم و پيشوا و سرپرست شما هستم، براي علي نيز ثابت است. 🗯به اين ترتيب معناي اين چند جمله اين است، چنان كه در بيش‌تر روايات آمده كه پيامبر فرمود: «آيا من نسبت به شما از خودتان سزاوارتر نيستم؟ همه گفتند: هستي . آن گاه فرمود: همين سزاواري و ولا‌يتي كه من نسبت به شما دارم، علي نيز دارد و پس از من، او مولا‌ي همه مسلمانان وجانشين من خواهد بود». 4⃣يكي از راه هاي تشخيص مراد متكلم، فهم عرف و اهل زبان از كلا‌م او است. در مورد حديث غدير، كساني كه در غدير خم حاضر بودند و نيز شاعران،‌اديبان و لغويان همه از كلمه‌ي «مولي»، در اين جا، «امام و رهبر، سرپرست و صاحب اختيار» را فهميده اند،‌زيرا مردم در پايان مراسم غدير به علي به عنوان اميرالمؤمنين، سلا‌م كردند؛ اين مقام را به او تبريك گفتند و با او بيعت نمودند. اين سلا‌م ها، تبريك ها و بيعت ها از سوي مردم،‌در اين واقعه ي تاريخي، به خصوص تبريكي كه ابوبكر و عمر به او گفتند 📚مسند احمد بن حنبل،‌ج۴، ص۲۸۱، الكشف والبيان، ثعلبي، ج۴، ص۹۲؛ ‌،‌روح المعاني ‌آلوسي،ج6، ص۱۹۴.تفسير المنار،رشيد رضا،ج6، ص465 ❗️نشان مي دهد كه چيزي جز مسأله‌ي نصب به خلا‌فت و امامت نبوده كه درخور اين‌گونه سلا‌م، تبريك و تهنيت و بيعت باشد؛ دوستي‌اي كه براي مسلمانان، ‌به طور عموم، ثابت است و اعلا‌م آن نيازي به تبريك ندارد. 🗯شعرا هم در اشعارشان «مولي» را به «امام،‌رهبر وسرپرست» معنا كرده اند. از جمله ي آنان حسان بن ثابت است كه در روز غدير حاضر بود و درپايان مراسم، با اجازه ي پيامبر حديث غدير را به نظم درآورد 📚‌ روض‌الجنان ،ج7، ص۶۸ 🗯ادامه پاسخ👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 ❗️اهل لغت نيز «مولي» را، در اين حديث، به «ولي و سرپرست ورهبر ديني» معنا كرده اند. ازهري و ابن منظور مي‌گويند: «ولي و مولي در زبان عرب به يك معناست. مولي در كلام عرب در موارد متعددي به كار مي‌رود،‌از جمله‌ي آنها مولا‌ي در دين است كه به معناي ولي و سرپرست مي‌باشد. اين نوع مولي در اين كلا‌م خداوند آمده است: اين (عاقبت نيك مؤمنان و عاقبت بد كافران) براي آن است كه خداوند مولي و سرپرست كساني است كه ايمان آوردند،‌اما كافران مولا‌يي ندارند. 📓 سوره‌ي محمد،‌آيه‌۱۱ ❗️يعني براي كفار هيچ ولي و سرپرستي وجود ندارد. 🗯 از اين نوع مولا‌ست مولا‌يي كه در اين فرمايش پيامبر آمده است: هر كس من مولا‌ي اويم، پس علي مولا‌ي اوست. يعني هر كس من ولي و سرپرست اويم، پس علي ولي و سرپرست اوست». 📚 معجم تهذيب اللغه، ص۳۹۵۶؛ لسان العرب، ج 15، ص۴۰۸ ❗️اين تلقي عموم حاضران، شاعران، اديبان، لغت دانان و ساير عالمان حجت قاطع است بر معنايي كه از واژه ي «مولي» در حديث غدير اراده شده است. 🗯با توجه به اين قراين و دلا‌يلي كه ذكر شدند، دلا‌لت حديث غدير بر ولا‌يت و امامت اميرالمؤمنين، علي براي صاحبان انصاف بسي روشن است. ❗️در این باره قرائن و دلائل دیگری نیز می باشد که در پاسخ های بعدی به آن اشاره می کنیم. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال در ایه 26 رعد امده که خدا است که به هر که بخواد روزی میده و از هر کی بخواد روزیش رو می گیره با این وجود دیگه چه نیازی به تلاش و کوشش ما است در حالی که تقسیم روزی ها دست خداست 🗯 پاسخ: ❗️تنها این آیه نیست که مى گوید کم و زیاد روزى بدست خدا است، از آیات مختلف دیگر قرآن نیز همین معنى، به خوبى استفاده مى شود که خدا روزى هرکس را بخواهد وسیع و روزى هرکس را بخواهد محدود مى سازد. 🗯اما این سخن به آن معنى نیست که باید دست از فعالیت کشید و در گوشه اى نشست تا خدا آنچه مقدر است برساند، این گونه افراد که تفکر منفى شان دستاویز خوبى است براى آنها که مذهب را «مخدر» مى دانند، از دو نکته اساسى غافلند: 1⃣نخست اینکه خواستن و مشیت و اراده الهى که در این آیات به آن اشاره شده یک مسأله دلبخواه و بى حساب نیست، بلکه مشیت خداوند از حکمت او جدا نیست و همیشه روى حساب لیاقتها و شایستگیها است. 2⃣ این مسأله به معنى نفى عالم اسباب نمى باشد، چرا که عالم اسباب جهان تکوین، نیز خواست خدا و مشیت تکوینى خدا است، و هیچگاه از مشیت تشریعى او جدا نخواهد بود. ❗️به عبارت روشنتر اراده خدا در زمینه وسعت و تنگى روزى، مشروط به شرائطى است که بر زندگى انسانها حکم فرماست، و تلاشها و کوششها و اخلاصها و فداکاریها، و به عکس سستى و تنبلى و بخل و آلودگى نیتها، نقش تعیین کننده اى در آن دارد، به همین دلیل قرآن مجید کراراً انسان را در گرو سعى و کوشش و تلاش و فعالیت خود شمرده، و بهره او را از زندگى به میزان سعى و تلاشش مى داند. 🗯لذا در کتاب وسائل الشیعه در کتاب تجارت و کسب و کار، بابى در زمینه تلاش و کوشش براى تحصیل رزق و روزى عنوان کرده و احادیث متعددى در این زمینه بیان مى دارد، نیز ابواب دیگرى در مذمت «بیکارى»، «پرخوابى»، «تنبلى» در طریق تحصیل نیازمندیهاى زندگى منعقد ساخته است. ❗️از جمله در حدیثى که از امیرمؤمنان در این ابواب نقل شده مى خوانیم که فرمود: «هنگامى که موجودات در آغاز باهم ازدواج کردند، تنبلى و ناتوانى باهم پیمان زوجیت بستند و فرزندى از آنها بنام «فقر» متولد شد» 📚وسائل الشیعه ج12 ص38 ❗️و در حدیثى دیگر از امام صادق مى خوانیم: «در طلب روزى و نیازهاى زندگى تنبلى نکنید چرا که پدران و نیاکان ما به دنبال آن مى دویدند و آنرا طلب مى کردند» 📚همان منبع ❗️در حدیث دیگرى از امام باقر مى خوانیم: «من مردى را که در کار دنیایش تنبل باشد مبغوض مى دارم، کسى که در کار دنیا تنبل باشد (با اینکه ثمره اش بزودى نصیب او مى شود) در کار آخرتش تنبلتر است» 📚همان منبع ص37 ❗️و نیز از امام موسى بن جعفر نقل شده است که فرمود: «خداوند بنده پرخواب را مبغوض مى شمرد، خداوند انسان بى کار را دشمن مى دارد» 📚همان منیع 🔴تفسیر نمونه ج10 ص204 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
seyedmajidbanifatemeh-@yaa_hossein.mp3
4.08M
#فاطمیه 🎵 دارن در می کوبن 🎤 سیدمجید #بنی_فاطمه #شور 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال خواستم بدونم چه گناهانی کبیره است و ملاک کبیره بودن گناه چیست 🗯پاسخ: ‏❗️در مورد گناهان کبیره که در چند آیه قرآن به آن اشاره شده 📓نسائ 31- شوری37 ❗️مفسران از یکسو، و فقهاء و محدثان از سوى دیگر سخن بسیار گفته اند. 🗯بعضى همه گناهان را کبیره مى دانند، چون در برابر خداوند بزرگ هرگناهى بزرگ است. ❗️در حالى که بعضى دیگر «کبیره» و «صغیره» را امر نسبى تلقى کرده، و هر گناهى را نسبت به گناه مهمتر صغیره مى دانند، و نسبت به گناه کوچکتر کبیره. 🗯جمعى نیز معیار در کبیره بودن را وعده عذاب الهى نسبت به آن در متن قرآن دانسته اند. ❗️گاه نیز گفته شده که «گناه کبیره» هر گناهى است که حد شرعى در مورد آن جارى مى گردد. ❗️برخی نیز با توجه به اینکه تعبیر به «کبیره» دلیل بر عظمت گناه است هرگناهى که یکى از شرائط زیر را داشته باشد کبیره محسوب مى شود: الف ـ گناهانى که خداوند وعده عذاب درباره آن داده است. ب ـ گناهانى که در نظر اهل شرع و لسان روایات با عظمت یاد شده. ج ـ گناهانى که در منابع شرعى بزرگتر از گناهى شمرده شده که جزء کبائر است. د ـ و بالاخره گناهانى که در روایات معتبر تصریح به کبیره بودن آن شده است. ❗️در روایات اسلامى تعداد کبائر مختلف ذکر شده، در بعضى تعداد آنها هفت گناه (قتل نفس، عقوق والدین، رباخوارى، بازگشت به دارالکفر بعد از هجرت، نسبت زنا به زنان پاکدامن دادن، خوردن مال یتیم و فرار از جهاد) 📚وسائل الشیعه ج11 ابواب جهاد نفس باب 46 ح1 ❗️و در بعضى دیگر تعداد آن هفت گناه شمرده شده با این تفاوت که بجاى عقوق والدین «کلما اوجب الله علیه النار» (آنچه خداوند دوزخ را براى آن واجب کرده) ذکر شده است. ❗️در بعضى دیگر تعداد آنها ده گناه، و در بعضى نوزده گناه، و در بعضى تعداد بسیار بیشترى دیده مى شود. 📚برای توضیح بیشتر به مدرک پیشین باب 46 از ابواب جهاد النفس وسائل مراجعه شود ❗️این تفاوت در شمارش تعداد کبائر به خاطر آن است که همه گناهان کبیره نیز یکسان نیست، بلکه بعضى از اهمیت بیشترى برخوردارند است، و به تعبیر دیگر «اکبر الکبائر» است، بنابراین تضادى در میان آنها وجود ندارد. 🗯امام باقر فرمود: « گناهان کبیره گناهانی است که خداوند ( در قرآن) به انجام انها وعده جهنم داده است» 📚الفقیه ج3 ص569 🔶جهت اگاهی بیشتر رجوع شود: 🗯تفسیر نمونه ج22 ص541 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔مسخره بازی و لودگی از مهم ترین ویژگی الله خیالی محمد! ~الله خیالی محمد در آیه ۳۸ هود می گوید که مخالفینی که مارو مسخره می‌کنند ما نیز به یقین شما را به همان شکل مسخره می‌کنیم. •هر کس قرآن را به دقت و بدون تعصب بخواند متوجه خواهد شد که قرآن کتابی بر مبنای مجادله و بشر ستیزی است که هیچ گونه مفهوم عقلانی و منطقی ندارد. 💠💠 👌خداوند در آیاتی در برابر کفار و منافقین که می گفتند ما مومنین را مسخره می کنیم ، پاسخ می دهد که ما هم شما را مسخره خواهیم کرد ، چنان که در مورد منافقان نقل می کند ؛ « و هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات مى ‏كنند مى‏ گويند ما ايمان آورده‏ ايم، (ولى) هنگامى كه با شياطين خود خلوت مى‏ كنند مى‏ گويند با شمائيم ما (آنها) را مسخره مى‏ كنيم.- خداوند آنها را استهزاء مى‏ كند، و آنها را در طغيانشان نگه مى‏ دارد تا سرگردان شوند » ( بقره 14_15) 🔸و می فرماید ؛ « كسانى كه از صدقات مؤمنان اطاعت كار عيب جويى مى‏ كنند، و آنهايى را كه دسترسى جز به مقدار (ناچيز) تواناييشان ندارند مسخره مى‏ نمايند، خدا آنها را مسخره مى‏ كند و براى آنان عذاب دردناكى است.» ( توبه 79) ❕و در سوره هود در مورد نوح نبی می فرماید ؛ « او مشغول ساختن كشتى بود و هر زمان گروهى از اشراف قومش بر او مى‏ گذشتند او را مى ‏كردند، (ولى نوح) گفت اگر ما را مسخره مى‏ كنيد ما نيز شما را همين گونه مسخره خواهيم كرد- بزودى خواهيد دانست چه كسى عذاب خوار كننده به سراغش خواهد آمد و مجازات جاودان بر او وارد خواهد شد » ( هود 38_39) ❕استهزاء و مسخره کردن به معنای خوار کردن و تحقیر کردن طرف مقابل است . کفار و منافقین در صدد بودند که با الفاظ و گفتار و رفتار خود ، مومنین را خوار و تحقیر کنند ، خداوند پاسخ آنان را می دهد که همانطور که شما امروز در صدد خوار و تحقیر کردن مومنان هستید ، ما نیز شما را مسخره می کنیم ، یعنی با عذابهای خود خوار و ذلیل می کنیم ، چه در دنیا و چه در آخرت . 🔸« امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « همانا خداوندِ والا و بلندمرتبه ريشخند نمى‏ كند، به مسخره نمى‏ گيرد، نيرنگ نمى‏ زند و نمى‏ فريبد؛ بلكه خدا عز و جل آنان را به خاطر ريشخند كردن و تمسخر و نيرنگ زدن و فريبكارى، كيفر مى ‏دهد ، ( و خوار و ذلیل می کند )خدا از آنچه ستمگران مى‏ گويند، بسى والاتر است.» 📚معانی الاخبار ص 13 ❕در تفسیر نمونه هم چنین آمده است ؛ « منظور از جمله « خدا آنها را مسخره می کند » آن است که خداوند مجازات استهزاء کنندگان را به آنها خواهد داد و با آنان چنان رفتار می کند که همچون استهزاء شدگان تحقیر شوند » 📚تفسیر نمونه ج 8 ص 60 👌بنابراین ، روشن شد که استهزاء و مسخره کردن به معنای خوار و تحقیر کردن طرف مقابل است ، و جمله « خدا آنان را مسخره می کند » یعنی خداوند ، آنان را با عذابهای خود خوار و تحقیر خواهد کرد و جزای مسخره کردن آنان را به آنها خواهد چشاند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔پیامبر اسلام، زنان را اسیران مردان می‌دانسته و اهانتهای غیر قابل چشم‌پوشی به زنان کرده است: : حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ، عَنْ زَائِدَةَ، عَنْ شَبِيبِ بْنِ غَرْقَدَةَ الْبَارِقِيِّ، عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْأَحْوَصِ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي، أَنَّهُ شَهِدَ حَجَّةَ الْوَدَاعِ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَحَمِدَ اللَّهَ، وَأَثْنَى عَلَيْهِ، وَذَكَّرَ وَوَعَظَ، ثُمَّ قَالَ: «اسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ خَيْرًا، فَإِنَّهُنَّ عِنْدَكُمْ عَوَانٍ،...» : سنن ابن ماجه (سنن ابن ماجة) (مع أحكام الألباني، ت: مشهور) نویسنده : محمد بن يزيد القزويني الشهير بـ : ابن ماجه، صفحه : ۳۲۲، حدیث ۱۸۵۱ سنن الترمذي - ت شاكر نویسنده : الترمذي، محمد بن عيسى جلد : ۲ صفحه : ۴۰۴ : پیامبر اسلام در خطبه حجه الواع مردان را سفارش می‌کند و به آنان در مورد زنان می‌گوید: آنها اسیران دست شما هستند. آلبانی این روایت را حسن و ابوعیسی این روایت را حسن صحیح می‌داند و می‌نویسد: مقصود از (عوان عندکم) یعنی: اسیرانی در دست شما ⚡️آیا یک انسان شرافتمند و عاقل، زنان را اسیر و برده معرفی می‌کند؟ ⚡️آیا حقیقتا شخصی از جانب خداوند باشد، بایستی زنان را برده و اسیر یا آزاده معرفی کند؟ ⚡️آیا زنان خرداندیش این مزخرفات را می‌پذیرند و خودشان را اسیر می‌دانند؟ ⚡️اگر اسلام دین الهی و محمد پیام‌آور الهی است، چرا پیام اسلام فقط اسارت و بردگی و امورات ضد بشری است؟ 💠💠 👌ازدواج، سرآغاز زندگى مشترك با همسر و تعامل هميشگى با اوست. بخش مهمى از موفّقيت اين تعامل، بستگى دارد به ديدگاه فرد نسبت به كسى كه با او تعامل دارد. در حقيقت، ما شيوه تعامل خود با ديگران را بر اساس جايگاهى كه نزد ما دارند، تنظيم مى ‏كنيم. از اين رو، اين كه چه ديدى نسبت به همسر داشته باشيم، اهميت زيادى دارد. در آموزه‏ هاى اسلام، از همسر (زن) به عنوان «» ياد شده است. ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « اى مردم! زنان، نزد شما اسيرند. اختيارِ سود و زيانى براى خويش ندارند. آنان را به عنوان امانتِ خداوند گرفته‏ ايد، و با خداوند، بر خويشتن حلال كرده‏ اید » 📚الخصال، ص 487، ح 63؛ بحار الأنوار، ج 76، ص 349، ح 13. 🔸اگر كسى همسر خود را امانت بشمارد، از هر گونه بدرفتارى، پرهيز خواهد كرد. شخص امين سعى خواهد كرد كه امانت خود را به بهترين شكل نگهدارى كند و سالم به صاحبش باز گرداند. جالب اين كه همسر، امانت خانواده‏ اش شمرده نشده؛ بلكه امانت خدا دانسته شده است. در حقيقت، كسى كه ازدواج مى ‏كند، همسر را به امانت از خداوند متعال تحويل مى ‏گيرد. ❕در اين جا دو نكته وجود دارد: امانت بودن همسر؛ خدايى بودن اين امانت. اين هر دو ويژگى، نقش مهمى در تنظيم روابط ميان همسران دارد. اتّصال همسر به‏ خداوند متعال، ارزش آن را كاملًا دگرگون مى‏ كند و از يك مسئله انسانى و زمينى، به يك مسئله الهى و آسمانى تبديل مى ‏سازد. وقتى انسان بداند صاحب امانت، خداوند متعال است، به جهت قداست خداوند، تقدّس مى‏ يابد و به جهت عظمت خداوند، فكر كژرفتارى را دور مى ‏سازد. بنا بر اين، از عوامل مهم در موفّقيت و كاميابى خانواده، تنظيم ديدگاه نسبت به همسر است. 📚رضایت زناشویی ص 73 👌اسلام می گوید ، همانطور که شیء مورد امانت ، چون در دست امین است و امین موظف به حفاظت و رسیدگی از او می باشد ، زنان هم امانت در دست مردان و چون در دست مردان هستند و مردان حق ندارند در رابطه با آنان هیچ گونه ظلم و اهانت و ضرب و داشته باشند . 🔶پیامبر گرامی فرمود: «هرکس زنی بگیرد لازم است که او را اکرام و احترام کند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص249 🔶و فرمود: «من تعجب می کنم از مردی که زنش را می زند درحالی که خودش به زدن سزاوار تر است .زنان خود را نزنید زیرا در آن قصاص است » 📚جامع الاخبار ص184 🔶وفرمود: «هر مردی که به زنش لطمه و ضربه ای بزند خداوند در روز قیامت ماموران جهنم را امر می کند هفتاد ضربه به او بزنند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص250 🔶و فرمود: «هرکس زنش را بزند...خداوند در روز قیامت چنان آبرویش را ببرد که تمام خلائق از اولین تا آخرین آنها به او نگاه می کنند» 📚عوالی اللالی ج1 ص254 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «از خدا در مورد زنان بترسید و با آنان نکنید» 📚الفقیه ج3 ص392 👌بنابراین تعبیر به اسیر بودن زنان در دست مردان ، الزامی برای مرد در جهت رعایت حقوق زنان است نه آنکه بگوییم چون زنان اسیر در دست مردان اند ، مرد می تواند هر طور که با او رفتار کند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال گفته می شود اگه ایمان و پرهیزکاری موجب نزول برکات خداوند است پس چرا ملل فاقد ایمان زندگی مرفه ای دارند وغرق ناز و نعمتند برخلاف برخی ملل مسلمان 🗯پاسخ: 🔷در تفسیر نمونه چنین امده است: ❗️پاسخ این سؤال با توجه به دو نکته روشن می گردد: 1⃣اینکه تصور می شود ملتهای فاقد ایمان و پرهیزگاری غرق در ناز و نعمتند، اشتباه بزرگی است که از اشتباه دیگری یعنی ثروت را دلیل بر خوشبختی گرفتن سرچشمه می گیرد. 🗯معمولا مردم این طور فکر می کنند که هر ملتی صنایعش پیشرفته تر و ثروتش بیشتر باشد خوشبختر است در حالی که اگر به درون این جوامع نفوذ کنیم و دردهای جانکاهی که روح و جسم آنها را درهم می کوبد از نزدیک ببینیم قبول خواهیم کرد که بسیاری از آنها از بیچاره ترین مردم روی زمین هستند، بگذریم از اینکه همان پیشرفت نسبی، نتیجه بکار بستن اصولی همانند کوشش و تلاش و نظم و حس مسئولیت است که در متن تعلیمات انبیا قرار دارد. 🗯در همین ایام که این قسمت از تفسیر را می نویسیم، این خبر در جرائد منتشر شد که در نیویورک یعنی یکی از ثروتمندترین و پیشرفته ترین نقاط دنیای مادی، بر اثر خاموشی ناگهانی برق صحنه عجیبی به وجود آمد، یعنی بسیاری از مردم به مغازه ها حمله بردند و هستی آنها را غارت کردند، تا آنجا که سه هزار نفر از غارتگران بوسیله پلیس بازداشت شدند. 🗯مسلما تعداد غارتگران واقعی چندین برابر این عدد بوده و تنها این عده بودند که نتوانستند به موقع فرار کنند، و نیز مسلم است که آنها غارتگران حرفهای نبوده اند که نفرات خود را برای چنان حمله عمومی از قبل آماده کرده باشند، زیرا حادثه یک حادثه ناگهانی بود. 🗯بنابراین چنین نتیجه می گیریم که با یک خاموشی برق، ده ها هزار نفر از مردم یک شهر ثروتمند و به اصطلاح پیشرفته تبدیل به غارتگر شدند، این نه تنها دلیل بر انحطاط اخلاقی یک ملت است بلکه دلیل بر ناامنی شدید اجتماعی نیز می باشد. ❗️خبر دیگری که در جرائد بود این خبر را تکمیل کرد و آن اینکه یکی از شخصیتهای معروف که در همین ایام در نیویورک در یکی از هتلهای مشهور چندین ده طبقهای نیویورک سکونت داشت می گوید: «قطع برق، سبب شد که راه رفتن در راهروهای هتل به صورت کار خطرناکی درآید، به طوری که متصدیان هتل اجازه نمی دادند کسی تنها از راهروها بگذرد و به اطاق خود برسد مبادا گرفتار غارتگران گردد، لذا مسافران را در اکیپهای ده نفری یا بیشتر، با مامورین مسلح به اطاقهای خود می فرستادند شخص مزبور اضافه می کند که تا گرسنگی شدید به او فشار نمی آورده جرئت نداشته است از اطاق خویش خارج گردد» ❗️اما همین خاموشی برق در کشورهای عقب مانده شرقی هرگز چنین مشکلاتی را به وجود نمی آورده و این نشان می دهد که آنها در عین ثروت و پیشرفت صنایع کمترین امنیت در محیط خودشان ندارند، ❗️ از این گذشته ناظران عینی می گویند آدمکشی در آن محیطها همانند نوشیدن یک جرعه آب است، به همین آسانی. ❗️و می دانیم اگر تمام دنیا را به کسی بدهند و در چنین شرائطی زندگی کند، از بیچاره ترین مردم جهان خواهد بود، تازه مشکل امنیت تنها یکی از مشکلات آنها است، نابسامانیهای فراوان اجتماعی دیگری دارند که آنها نیز به نوبه خود بسیار دردناکند، با توجه به این حقایق ثروت را نباید با خوشبختی اشتباه کرد. 2⃣ اما اینکه گفته می شود چرا جوامعی که دارای ایمان و پرهیزگاری هستند عقب مانده اند⁉️ 🔷 اگر منظور از ایمان و پرهیزگاری تنها ادعای اسلام و ادعای پایبند بودن به اصول تعلیمات انبیاء بوده باشد، قبول داریم چنین افرادی عقب مانده اند، ولی می دانیم حقیقت ایمان و پرهیزگاری چیزی جز نفوذ آن در تمام اعمال و همه شئون زندگی نیست، و این امری است که با ادعا تامین نمی گردد. ❗️با نهایت تاسف امروز اصول تعلیمات اسلام و پیامبران خدا در بسیاری از جوامع اسلامی متروک یا نیمه متروک مانده است و چهره این جوامع چهره مسلمانان راستین نیست. 🔷اسلام دعوت به پاکی و درستکاری و امانت و تلاش و کوشش می کند کو آن امانت و تلاش؟ اسلام دعوت به علم و دانش و آگاهی و بیداری می کند کو آن علم و آگاهی سرشار؟ اسلام دعوت به اتحاد و فشردگی صفوف و فداکاری می کند، آیا براستی این اصل به طور کامل در جوامع اسلامی امروز حکمفرما است و با این حال عقب مانده اند؟ 👌بنابراین باید اعتراف کرد اسلام چیزی است و ما مسلمانان چیز دیگر. 📚تفسیر نمونه ج6 ص268 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضرت زهرا(س) بهترین نماد ولایت پذیری 🎤حجت الاسلام 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⁉️سوال چرا تمامي پيامبران و امامان عرب هستند و در مناطق عرب نشين بودند؟ 🗯پاسخ: 🔷اولاً، اگر پيامبران از هر منطقه و مكاني ظهور مي كردند يا بر انگيخته و انتخاب مي شدند، اين سوال مطرح مي شد كه چرا از جايي ديگر برگزيده نشدند؟ 🔷ثانياً، كارهاي خداوند بر مبناي حكمت و مصحلت انجام مي گيرد و حساب شده است، مقام والاي رسالت و امامت لياقت و شايستگي مي طلبد و هر كسي ظرفيت چنين كاري را ندارد. خداوند در عصر نبي گرامي اسلام لايق تر و مناسب تر از ايشان را دررسالت نديدند و او را برگزيدند. ❗️روشن است كه وقتي حضرت از سرزمين عربستان باشد، قرآن هم در همان سرزمين بايد نازل شود و فرزندانش هم بايد از همان جا انتخاب شوند؛ چنان كه بيش تر انبيا از فلسطين و مصر و نينوا ... برگزيده شدند، زيراشايسته تر از آن ها در آن عصر كسي نبود. 🗯وقتي نگاه به گذشته و زمان بعثت مي كنيم، متوجه مي شويم كه شرايط ظهور اسلام و بقاي آن در شبه جزيره عربستان، از بسياري جهات، بهتر از شرايط سرزمين هاي ديگر بوده است. ويژگي و شرايط به قرار است: 1⃣در شبه جزيرة عربي به خصوص سرزمين حجاز حكومت مقتدر مركزي وجود نداشت. اين امر اگر چه باعث يك سري نابساماني هاي اجتماعي مي شد، ليكن در مسير موفقيت انقلابي كه پيامبر به راه انداخت؛ مؤثر بود. خلاء حكومتي يكي از زمينه هاي موفّقيّت در نهضت ها و قيام ها است. اگر حكومت مقتدري همانند حكومت هاي ايران و روم وجود داشت، صداهاي مخالفان توسط حكومت خاموش مي شد و مجالي براي پيامبر باقي نمي ماند تا مردم را به راه راست، ارشاد نمايد. 2⃣برقراري نظام قبيلگي و پايبندي افراد به حمايت هاي گسترده از افراد قبيله؛ اين امر سبب مي شد كه اگر فردي همانند پيامبر اسلام بر خلاف نظام حاكم آن ديار (كه نظام حكومتي اشرافي يا آريستوكراسي بود) بخواهد اقدامي صورت دهد، افراد قبيله در مجموع از او حمايت مي كردند. حمايت چشمگير سبب مي شد چندان گزندي به وي نرسد، همان گونه كه در دورة مكه به رغم آن همه مبارزه هاي رسول گرامي اسلام بر ضد شرك و بت پرستي، نتوانستند پيامبر را بكشند، يا آسيبي بدو برسانند و او را شكنجه دهند. ⁉️حال اگر پيامبردر بين مردم ايران مبعوث مي شد، به جهت اين كه ايراني ها همانند عرب ها تعصبات قومي و قبيلگي نداشتند، در برابر فشار ها و هجوم حكومت استكباري، سپر دفاعي قوي نمي داشت و زود شكست مي خورد. 3⃣وجود قانون ماه هاي حرام؛ در محيط عربستان و سرزمين حجاز در چهار ماه از سال، يعني ماه هاي حرام (ذي القعده، ذي الحجه، محرم و رجب) جنگ و خون ريزي ممنوع بود. جنگ در ماه هاي حرام را گناهي بزرگ و نابخشودني (فجار) مي دانستند. چنين قانوني آن هم با آن گسترة حمايتي و پشتوانة فرهنگي، فرصت خوبي براي رساندن پيام پيامبر به گوش ديگران پديد آورد كه اين زمينه و بستر در جاي ديگر نبود. 4⃣وجود كعبه و سنت حج و زيارت خانة خدا كه از زمان حضرت ابراهيم خليل به يادگار مانده بود. اين امر موجب شد كه مكه مركز رفت و آمدها و تبادل امور تجارتي و فرهنگي گردد. ❗️پيامبر از اين فرصت استفاده كند تا پيامش را به گوش اقوام و ملل جهان برساند. 5⃣مكه و حرم؛ در ميان اعراب از قديم قانون حرم و حرمت كعبه و اطراف آن وجود داشت. اين امر موجب شد پيامبر تا حدودي از شر دشمنانش آسوده باشد. 6⃣قانون امان؛ عرب هاي جاهلي به رغم همة ضعف هاي اخلاقي، برخي از خصلت هاي پسنديده و مترقي ميان آنان رواج داشت كه از آن جمله قانون امان و پناهندگي بود. ❗️طبق اين قانون اگر كسي (حتي دشمن) در پناه فرد يا قبيله اي قرار مي گرفت، در امان بود و با تمامي وجود از او دفاع مي كردند. در تاريخ آمده است كه پيامبر اسلام در شرايط سخت و بحراني از اين قانون استفاده نمود و از كشته شدن رهايي يافت. ❗️همچنين مي توان گفت كه سرزمين حجاز يك موقعيت تمدني منحصر به فرد داشت، چون در مركز دايره اي قرار داشت كه از هر سو تمدن هاي گذشتة بشري آن را احاطه كرده بودند. در جنوب آن تمدن يمن، در شمال تمدن روم و فنيقيه، در شرق و شمال شرقي تمدن ايران، كلده و آشور و در غرب تمدن مصر باستان وجود داشتند. 🗯طبيعي است كه چنين موقعيتي بستر خوبي براي رشد و گسترش اسلام گردد و خداوند حكيم و عليم پيامبر اسلام را در مركز اين دايره برانگيزد تا راه هدايت بشري آسان گردد. ❗️اين نكته را نيز اضافه كنيم كه با توجه به شرايط سرزمين عربستان و مردمي كه در جاهليت زندگي مي كردند، از نظر روابط اجتماعي، از نظر رعايت حقوق انسان ها، و نوع دين و آييني كه داشتند(بت پرستي)، نيز بعضي سنت ها و آداب زشت مانند زنده به گور كردن دختران و ... از ساير ملت هاي همجوار، پست تر و پايين تر بودند. 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
👇ادامه پاسخ ❗️ 🗯به نظر مي رسد چنين انسان هايي به هدايت و پيام الهي نياز بيشتري نسبت به ملت هاي ديگر در آن زمان مانند ايران و روم داشتند. البته اگر چه از تمدن و ارزش هاي انساني دورتر بودند، اما درون خود نياز به هدايت را بيشتر احساس مي كردند. ❗️ایه شریفه «الله اعلم حیث يجعل رسالته؛» خداوند آگاه تر است كه كجا رسالت پيامبري را قرار دهد به ما مي فهماند كه اسرار بسياري در موضوع رسالت و پيامبري وجود دارد كه خداوند از آن آگاهي دارد و ما تنها به بخشي از آن مي توانيم دست يابيم ❗️همچنين عرب زمان پيامبر خيلي پر بهانه تر در پذيرش حق بودند، قرآن نيز اشاره داردكه اگر قرآن را به زبان عجمي نازل ميكرديم عرب ايمان نمي آورد. پس خدا با اين كار كه پيامبري از جنس خودعرب را مبعوث كرد، بهانه را از آنها گرفت. 🗯همچنين زبان عربي برترين زبان درتفهيم است بطوريكه همه لغات غير عرب را ميشود به عربي درآورد و لي شما لغت عرب را نميتوانيد دقيقا معادل غير عربي مثلا فارسي يا انگليسي را بجايش بگزاريد.مثلا كلمه : عين درلغت عرب 70 معني دارد كه هركدام فقط با قرينه معلوم ميشود. يا كلمه بسم الله الرحمن الرحيم در اينجا حروف مانند ال - ب- و..همه معني دارند ولي معادل فارسي يا ..ندارد! همچنين بنا بر نقل روايات ما بيش از 124 هزار پيامبر مبعوث شده داريم، لذا ممكن است بسياري از آنان در مناطق مختلف دنيا به رسالت مبعوث شده اند و ما از آنان بي خبريم چنانچه خود خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: « ما پيش از تو رسولاني فرستاديم كه سرگذشت گروهي را براي تو بازگفته و گروهي را براي تو باز گو نكرديم.» 📓غافر 78 ❗️همچنين با توجه به اين آيه شريفه كه خدا مي فرمايد «ان من امة الا خلا فيها نذير»مي فهميم كه تمامي امتهايي را كه خداوند آفريده داراي پيامبري بوده اند، پس مبعوث شدن پيامبران اختصاصي به عربها ندارد و اينكه پيامبر اكرم و ائمه اطهار عرب بودند همانطوري كه گفتيم به جهت خواست خداوند و اقتضاي زمان بوده است. ❗️در هر صورت اين كه در سوال آمده است كه همه پيامبران عرب بودند صحيح نيست بلكه برخي از آنان عرب بودند و برخي عرب نبودند. در حديثي آمده است كه پنج نفر از انبيا سرياني بودند ، پنج نفر عبري بودند و پنج نفر عرب بودند . 📚 بحار الانوار ج 11 ص 56 ح 57 به نقل از اختصاص . 🔴برگرفته از نرم افزار پرسمان،کلید واژه عرب بودن پیامبر 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
امیرالمؤمنین‌ علی علیه السلام: همنشین، مانند وصله لباس است؛ بنابراین، دوستِ همگون با خودت انتخاب کن. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ #تنفس_صبح 📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه 313 🎙 قاری: #منشاوی 🔊 بشنویم🔻 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
313.mp3
1.29M
📖 هر روز تلاوت یک صفحه از قرآن کریم 📃 صفحه313 🎙 قاری: #منشاوی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آشنائى با كتاب بحارالأنوار، بزرگترين دايرة المعارف حديث شيعه نوشته علامه محمد باقر مجلسى در ابتداى اين كتاب كه حدود ١٠٠٠ سال پس از درگذشت پيامبر اسلام نوشته شده است، ميگويد: تمام روايات و احاديث موجود در اين كتاب صحيح است كه من آنها را گردآورى كرده ام. در ادامه مقدمه ميگويد: من عمر خودم را در خواندن و تحقيق در قرآن تلف كردم درصورتى كه دريافتم كه بايد اين عمر را صرف روايات ائمه ميكردم، چون مخاطب قرآن ائمه هستند و نه مردم عادى. درواقع مجلسى با اين ادعاى مضحك ميگويد كه بايد كتاب من را بخوانيد اگر ميخواهيد مسلمان باشيد و عمرتان را در خواندن قرآن تلف نكنيد. ببينيد دوستان اين آقا كه يكى از ستونهاى مذهب شيعه است، كل قرآن را كتابى بيهوده ميداند و توصيه ميكنيد كه خزعبلات كتاب من را بخوانيد. دوستان مذهبى قضاوت با خودتان ❗️❗️ 💠💠 1⃣علامه مجلسی از مفاخر بزرگ تشیع است که محدّث عالي مقام شيخ حُرّ عاملى مؤلّف كتاب با عظمت «وسائل الشيعه» كه خود از مفاخر علماى ما و هم عصر علّامه مجلسى است و شيخ الاسلام مشهد مقدّس بوده در كتاب «أمل الامل» بدين گونه از وى ياد ميكند ؛ ❕«مولانا الجليل ، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، عالم فاضل ماهر، محقّق مدقّق، علّامه فهّامه، فقيه متكلم، محدّث ثقه، جامع همه خوبيها و فضائل، جليل القدر عظيم الشأن اطال اللَّه بقاءه داراى تأليفات سودمند بسيارى است، مانند «بحار الأنوار» در اخبار ائمه اطهار كه احاديث تمام كتب شيعه را غير از كتب اربعه (كافى، من لا يحضره الفقيه، تهذيب و استبصار) و نهج البلاغه كه كمتر از آن نقل ميكند، با ترتيبى پسنديده در آن جمع نموده و مشكلات آن را شرح كرده است ...» 📚امل الامل ج 2 ص 248 2⃣کتاب شریف « بحار الانوار » دائرة المعارف بزرگ حديث و از عمده ‏ترين و گسترده ‏ترين جوامع حديثى شيعه است كه روايات كتب حديث را با تبويب و نظم نسبتا كاملى جمع نموده است و شامل كليه مباحث اسلامى از تفسير قرآن و تاريخ گرفته تا فقه و كلام و... مى ‏باشد. ابتداى نوشتن بحار در سال 1070 بود و تا سال 1103 ادامه يافت. ❕چنان که در مقدمه بحار خود علامه می گوید ، مرحوم مجلسى، پس از آموختن كتب روايى مشهور، به دنبال كتب و مراجع دور افتاده رفت. اين اصول، به خاطر بى ‏اعتنايى به آنها و توجه زياد بزرگان به كتب مشهور از قبيل كتب اربعه و... مهجور مانده بودند و سال‏ها كسى سراغ آنها را نمى ‏گرفت. ❕ علامه كه اوضاع را چنين ديد، عده ‏اى را براى يافتن اين كتب به شهرها و كشورهاى مختلف اسلامى گسيل داشت و با همت و پشت‏كار او تعداد زيادى از اين كتب پيدا شد . در فصل اول از مقدمه، نام 375 كتاب را به عنوان مصادر بحار آورده و به آثارى ديگر با كلماتى چون« و غيره» و« و ساير آثاره»، اشاره نموده است. 👌این کتب گرانبهاء که به عنوان مصادر بحار الانوار محسوب می شود ، در عصر امامان و عصر نزدیک به آنان نوشته شده بود و چنان نیست که بگوییم علامه پس از هزار سال مستقیما از امامان روایت نقل می کند ، زیرا چنین نقلی معقول نیست ، علامه از کتبی روایت نقل می کند که در عصر نزدیک امامان با سلسله سند متصل به زمان امام معصوم علیه السلام ، روایات را نقل کرده است . 3⃣علامه مجلسی رحمه الله ، نگفته اند که تمام کتبی که از آنها روایت نقل می کند ، روایاتشان صحیح است ، اما تصریح می کند که آن کتب معتبر هستند « تتبعت الاصول المعتبره » 📚بحار الانوار ج 1 ص 3 ❕یعنی آن کتب توسط علمای بزرگ تشیع نوشته شده و کتب معتبری هستند ، اگر چه ممکن است که به اشتباه برخی از احادیث جعلی در آن وارد شده باشد ، لذا خود علامه مجلسی ، در ذیل برخی از روایات که نقل می کند ، می گوید اگر چه این روایت را نقل می کنم ، اما به صحت آن اعتماد ندارم ؛ 📚بحار الانوار ج 54 ص 332 _ ص 342_ ج 56 ص 109 و ... ❕اگر چه به عقیده خود علامه مجلسی اکثر آنچه نقل می کند ، مورد اعتناء و معتبر است و به عقیده ما ، بیش از 98 درصد از روایات کتاب شریف بحار الانوار معتبر و مورد استناد است و طبق مبنای رجالی علمای متقدم و متاخر ، که اعتماد به روایت « موثوق الصدوری » است ، جز اندکی از بحار الانوار که شاید یک یا دو درصد آن را شامل شود ، سایر روایات آن مورد اعتماد است . 🔸ادامه 👇
📸در آستانه شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) تهران با شعار «عمری است دخیلم به ضریحی که نداری» رونمایی شد 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸ادامه 👇 ❕لذا می بینیم که از مرجع عالی قدر ، صافی گلپایگانی سوال شده است ؛ « مرجع عاليقدر چه ميزان از روايات بحار شريف فتوا مى ‏دهند؟ چه ميزان از حرفهاى بعضى از روشنفكر نمايان را درباره‏ ى بحار شريف صحيح مى‏ دانند؟ 👌جواب ؛ ❕« موسوعه عظيمه بحار الانوار نه تنها متضمن مدارك فتوى و احكام است بلكه در همه علوم اسلاميه از قبيل تفسير قرآن مجيد و شرح احاديث در كلام، در تاريخ اسلام، در معرفت اديان و فرق، در اخلاق و آداب، در علم رجال و علوم ديگر مرجع است. 👌اخيراً فهرست بخش تفسيرى آن را يكى از اهل تحقيق در دو جلد قطور تهيه نموده است كه از آن مى‏ توان اهميت تفسيرى اين موسوعه را تا حدى دريافت و خلاصه علوم عقليه و نقليه در آن مطرح است و طبعاً مواردى از آن هم براى اهل فضل و نظر و كسانى كه در جنبه علمى داراى مايه و پايه ‏اى باشند مورد بحث قرار مى‏ گيرد كه بايد موسوعه ‏اى آنچنان اين چنين باشد. ❕ولى كتاب بزرگ است و عمل علامه مجلسى ‏قدس ‏سره در اين كتاب عظيم است همه كس نمى‏ تواند پيرامون مثل اين كتاب- كه در هر كتابخانه ‏اى باشد تقريباً وافى به رفع نياز فقهاء و متكلمين و محدثين و مفسرين و ديگران مى‏ باشد- سخن بگويد چو بشنوى سخن اهل دل مگو كه خطا است سخن شناس نه‏ اى جان من خطا اينجاست‏ » 📚معارف دین ، ج 2 ص 258 4⃣علامه مجلسی ره نمی گوید که من عمر خود را در خواندن و تحقیق قرآن تلف کردم و باید این عمر را صرف روایات می کردم ، بلکه می گوید در علوم مختلف قدم برداشتم و راه‏هاى گوناگون علمى را سپرى نمودم ، اما به سراغ اهل بيت و سخنان آنان آمدم . او خود، در مقدمه بحار چنين مى ‏گويد ؛ « من، در آغاز جوانى بر دانش‏ آموزى در انواع علوم حريص بودم و مدتى از عمر خويش را در استفاده از اين دانش‏ها سپرى كردم، ولى پس از انديشه در ثمرات اين علوم و تأمل در علم سودمند براى آخرت، دريافتم كه زلال علم تنها از سرچشمه وحى و روايات اهل بيت به دست مى ‏آيد و تمام علم را در کتاب خدا و اخبار اهل بیت دیدم ...پس ترک کردم آن علومی را که زمانی از عمرم را صرف آن کردم با آن که پرداختن به آن علوم در عصر ما رائج است ...» 📚بحار الانوار ج 1 ص 3 ❕ بدين سان علامه كه علوم گوناگون عصر خويش را خوانده و در هر يك از آنها استادى توان‏مند بود، وجهه نظر خويش را معطوف به قرآن و كلمات گهربار معصومين علیهم السلام نمود و تمام تلاش خود را در حفظ و تعليم و تعلم آنها صرف كرد و با اين اقدام بى ‏نظير، ده‏ها هزار روايت ارزش‏مند را از خطر نابودى نجات داد. 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 5⃣البته علامه مجلسی معتقد است که علم تمام قرآن و بطون آن نزد اهل بیت علیهم السلام است ، چرا که روشن است ، قرآن داراى بطون مختلفى است، يعنى يك آيه ممكن است معانى متعددى داشته باشد كه از ميان آنها يك معنى ظاهر است، و معانى ديگر بطون قرآن است که برای هیچ کس جز اهل بیت علیهم السلام روشن نیست و فهم بطون قرآن جز از طریق تفسیرهایی که از اهل بیت رسیده است ممکن نیست . 📚تفسیر نمونه ج26 ص11 👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « برای قرآن باطنی وجود دارد و برای آن باطن نیز ، بطن دیگری وجود دارد و قرآن ظاهری دارد و برای آن ظاهر هم ظاهر دیگری است » 📚بحار الانوار ج89 ص94 👌و فرمود ؛ « علم ظاهر و باطن قرآن نزد اوصیاء پیامبر است» 📚بحار الانوار ج89 ص88 🔶 لذاحضرت علی علیه السلام پیوسته می فرمود ؛ « از من در مورد کتاب خدا سوال کنید .به خدا سوگند آیه ای نازل نمی شد مگر آنکه رسول خدا آن را بر من می خواند و تاویل و تفسیر و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن را به من می آموخت » 📚کمال الدین ج1 ص283 👌به خاطر همین، علامه مجلسی در همان مقدمه بحار می گوید ؛ « خردهای بندگان نمی تواند به استنباط یقینی قرآن و احاطه به آن برسد ، جز اهل بیت علیهم السلام که روح الامین در بیت آنان نازل شده است » 📚بحار الانوار ج 1 ص 3 👌بنابراین اهل بیت علیهم السلام آگاه به ظاهر و باطن قرآن هستند ، اما این به آن معنا نیست که بندگان چیزی از قرآن نمی فهمند ، و قرآن برایشان مبهم است ، چرا که قرآن کریم تصریح می کند ؛ « قرآن روشنگری برای مردم است » ( آل عمران 138 ) و مردم را دعوت به تدبر در آیات خویش می کند (ص 29 ) و کسانی که در آن تدبر نمی کنند را مورد عتاب و سرزنش قرار می دهد (محمد 24 ) 👌اگر کسی توان فهم قرآن را ندارد چگونه می توان سخنی را که برای مردم قابل فهم نیست را «بیان » نامید و آنان را به تدبر در آن دعوت کرد و کسانی را که در آن تدبر نمی کنند را مورد سرزنش قرار داد. ❕گذشته از این که مبهم بودن قرآن با معجزه بودن آن سازگار نیست زیرا سخنی می تواند معجزه باشد که برای مردم اهل آن زبان قابل فهم باشد بنا براین سخنی که قادر به درک آن نیستند معجزه و نشانه نبوت نیست و از سوی دیگر بر پایه احادیث اهل بیت قرآن معیار تشخیص حدیث صحیح از غیر صحیح است 📚الکافی ج1 ص69 ❗️بدیهی است که معیار بودن قرآن برای تشخیص درستی یا نادرستی سنت مبتنی بر امکان دستیابی به معانی قرآن و حجیت ظواهر آن است و چیزی که خود مبهم و غیر قابل فهم باشد نمی تواند میزان شناخت چیز دیگری شود. 👌لذا امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «هر کس ادعا کند که کتاب خدا مبهم است هم خود به هلاکت افتاده و هم دیگران را به نابودی کشانده است » 📚بحار الانوار ج92 ص90 ❕علامه مجلسی هم نگفتند که ما چیزی از قرآن نمی فهمیم ، بلکه گفتند علم تمام ظاهر و باطن قرآن نزد اهل بیت علیهم السلام است و آنان احاطه به قرآن دارند ، اما ما هم به فراخور فهم خود می توانیم از قرآن بهره بگیریم ، لذا علامه در اول هر بابی از کتاب شریف بحار ، آیاتی متناسب با باب مورد نظر را آوردند و به تفسیر آن مشغول شدند تا آنجایی که به اولین فردی مشهور شدند که قرآن را « تفسیر موضوعی » کردند ، چنان که استاد سبحانی می نویسد ؛ « اولین فردی که به صورت وسیع در تفسیر موضوعی قرآن وارد شد ، علامه مجلسی بود که در تمام ابواب موسوعه نادر ( و گرانبهای خود ) یعنی بحار الانوار ، به این روش تفسیری پرداخت ، و تمام آیات مربوطه مرتبط با موضوع ابواب را آورد و تفسیری سریع کرد که این قدم ، قدمی بزرگ در تفسیر قرآن بود ، آن هم زمانی که معجم های موضوعی قرآن ، آن طور که در عصر ما است ، در زمان علامه مجلسی نبود » 📚مفاهیم القرآن ج 1 ص 9 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا