eitaa logo
صالحین حضرت ام کلثوم س
148 دنبال‌کننده
5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
129 فایل
اطلاع رسانی برنامه ها و گزارشات پایگاه ام‌کلثوم س @yazahra_202
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مجلس شورای اسلامی حداقل این یک کار رو از مکرون یاد بگیر! 🔹حقایقی عجیب در مورد رئیس جمهور فرانسه دلسوزان انقلاب باید در خط مقدم مطالبه گری درست و منصفانه باشند و گرنه ... 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐برای مولود تکرار نشدنی امشب 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 💚💚💚 مولودی افغانستانی مجید بنی فاطمه برای امام علی علیه السلام 💝💝💝 خیلی زیبا ، حتما ببینید😊😂. دل شیعیان مولا به هر زبان و هر مکان و هر زمان شاد . چشم دشمن مولا و شیعیانش به هر زبان و هر مکان و هر زمان کور . 🆔 @P_omkolsoum99
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹 (ع)🍃🌺 🍃🌺 پدرسرخ‌ميکندصورت به سيلی رخ فـرزنـد نـگـردد زرد و نـيـلی پدر لطف خـدا روی زمين است همـيـشـه لايق صـد آفرين است خوشا آنان پـدر در خـانـه دارند درون خـانـه يـک پـروانـه دارند روزمرد نداشتند ... لیکن روزها را مردانھ ساختند ... تنهاجورابشان سوراخ نبود کھ پیکرے سوراخ شدھ از گلولھ و ترکش داشتند !.. پاس میداریم یاد مردان مردِ سرزمینمان را ...🌿 روز مردان واقعے مبارک ..♥️ شهید❣ 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 " روزت مبارک ایران زمین " 🌹 ❣بابا جان سایه‌تان بر سر ما مستدام باشد...❣ 🌺🍃 (ع)🍃🌺 🍃🌺 🆔 @P_omkolsoum99
🌿🌷بی انصافی است در روز پدر 🌿🌷یادی نکنیم از کسی که در 🌿🌷طول عمرش پدرانه برای 🌿🌷امنیت امت اسلام و جهان جنگید. 🌿🌷بزرگ مرد تاریخ 🌿🌷روزت مبارک🌷🍃 🌷🍃 🌺🍃 (ع)🍃🌺 🍃🌺 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۱۳۹ قرآن کریم ( آیات ۹۱ تا ۹۴ سوره مبارکه انعام)  🍃🌹🍃 🌺 پیامبر (ص) می‌فرمایند: «لِکُلِّ شَیءٍ حِلیَةٌ وَ حِلیَةُ القرآنِ الصَّوتُ الحَسنُ» هرچیزی را زیوری باشد و زیور قرآن صدای خوش است. (اصول کافی ۲/۶۱۵) 🎙 استاد: پرهیزگار | | 🆔 eitaa.com/meyarpb
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ 🌟 🌺 امام محمد باقر «علیه السلام»⇩: ↫◄✙ زن باید برای شوهرش همیشه مظهر جمال و تمیزی باشد تا از نظر شوهر سقوط نکندو دیگران چشمان او را پر نکنند.👌💯 📚{ وسائل الشیعه ج 14} ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🆔 @P_omkolsoum99
📜محمد صالحی: عزیزی تعریف می‌کرد وقتی که حاج قاسم فرمانده لشکر 41 ثارالله کرمان بود در جلسه‌ای خانوادگی نشسته بودیم. دختر حاج قاسم روی پایش نشسته بود و از گرمای وجود پدر استفاده می‌کرد. میهمانانی آمدند که در بین آن‌ها دو دختر شهید بود. ایشان فرزند خود را روی زمین گذاشتند و آن دو کودک خردسالِ فرزند شهید را روی پای خود نشاندند. حس و حال آن دو کودک آنچنان بود که گویی در آغوش پدر خود هستند. 🆔 @P_omkolsoum99
📜محمد صالحی: عزیزی تعریف می‌کرد وقتی که حاج قاسم فرمانده لشکر 41 ثارالله کرمان بود در جلسه‌ای خانوادگی نشسته بودیم. دختر حاج قاسم روی پایش نشسته بود و از گرمای وجود پدر استفاده می‌کرد. میهمانانی آمدند که در بین آن‌ها دو دختر شهید بود. ایشان فرزند خود را روی زمین گذاشتند و آن دو کودک خردسالِ فرزند شهید را روی پای خود نشاندند. حس و حال آن دو کودک آنچنان بود که گویی در آغوش پدر خود هستند. 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🍃🌹مژده به علاقمندان دوره کلیپ سازی 🎥🎞دوره آموزشی ساخت کلیپ ✨با مزایای ✅دوره با پشتیبانی عملی همراه است. ✅دوره با اعطای گواهی همراه است. ✅دوره در روبیکا برگزار میشود. ✅هدف دوره ، ارتقای محتواسازان بوده و حداقل ِ هزینه جهت ثبت نام لحاظ شده است. 💯نرم افزار موبایلی اصلی : 🌸 کاین مستر🌸 هزینه دوره : ۷۰هزار تومان 📌با تخفیف ۵۰ درصد ویژه فعالین طرح ثامن (فقط ۳۵ هزار تومان) جهت اطلاعات بیشتر و ثبت نام در دوره به ادمین پشتیبان پیام دهید: @kimiya03 🔴مهلت ثبت نام فقط تا ۱۴۰۰/۱۲/۵🔴
📸 جنایت بمباران مسابقه فوتبال در ایلام باید در جهان شناخته شود رهبر معظم انقلاب: 🔹حوادث کم‌نظیری در استان ایلام به وقوع پیوست که مردمِ خودمان هم خبر ندارند، چه برسد به دیگران. یکی قضیّه‌ی بمباران مسابقه‌ی فوتبال بچّه‌ها است در سال ۶۵. هواپیمای عراقی آمد از نزدیک و با توجّه به اینکه اینجا چه هست، اینجا را زد و ده‌ بازیکن و داور و چند بچّه شهید شدند. این حادثه‌ی بزرگی است؛ جا دارد که این‌ جور حوادث در ابعاد جهانی شناخته بشود. ۱۴۰۰/۸/۳۰ 🔸 اقدام جنایتکارانه صدام در ۲۳ بهمن ۱۳۶۵ 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 ذکر مصیبت حضرت زینب توسط سردار سلیمانی ➕ روضه‌خوانی ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 عظمت حضرت زینب (س) به چیه؟ 🏴 سالروز شهادت (س)، پیام‌آور کربلا تسلیت باد. ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🆔 @P_omkolsoum99
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ 🌟 🌺 امام محمد باقر «علیه السلام»⇩: ↫◄✙ زن باید برای شوهرش همیشه مظهر جمال و تمیزی باشد تا از نظر شوهر سقوط نکندو دیگران چشمان او را پر نکنند.👌💯 📚{ وسائل الشیعه ج 14} ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۱۴۰ قرآن کریم ( آیات ۹۵ تا ۱۰۱ سوره مبارکه انعام)  🍃🌹🍃 🌺 امام صادق (ع) می‌فرمایند: «قِراءَةُ القُرآنِ فِی المُصحَفِ تُخَفِّفُ العَذابَ عَنِ الوالِدَینِ وَ لَو کانا کافِرَینِ» خواندن قرآن از روی آن، عذاب را از والدین سبک می‌سازد ؛ اگر چه آن دو کافر باشند. (اصول کافی ۲/۶۱۳) 🎙 استاد: پرهیزگار | | 🆔 eitaa.com/meyarpb
࿐᪥•🖤﷽🖤•᪥࿐ 🌟 🌷 امام سجاد «علیه السلام» خطاب به «سلام‌الله‌علیها» ⇩: ↫◄✙ عمه جان... تو بحمدالله عالمه ای هستی بدون اینکه معلم داشته باشی ، و تو فهمیده ای هستی بی آن که کسی مطالب را به تو یاد داده باشد. 📚{الاحتجاج/ج۲/ص۳۰۵} ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🆔 @P_omkolsoum99
✔️وقتی الگو زینب(س) است ... ✍ : «اگر الگوی زن، زینب و فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛ ولو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز.» ۷۰/۰۸/۲۲ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ 🆔 @P_omkolsoum99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نوجوان خوشتیپ را نگاه کنید. آیا او را شناختید؟ ابتدا خوب نگاه کنید سپس کلیپ را باز کنید. 🌺برای سلامتیش صلوات بر محمدوآل‌محمد🌺 بزرگ سرمایه اسلام وتشیع در میان جنایتکاران عبری، عربی ، غربی 🆔 @P_omkolsoum99
بسم الله ! سرکشی از جانبازان و مجروحان و خیمه شهدا خیلی طول کشید. هر کدام از رزمندگان را که میدیدی، از لباس و سر و وضع و سلاحش گرد و خاک و خون میچکید. پیروز که چه عرض کنم، شکست نخوردیم. عرصه سختی بود. جوری تن به تن شدیم که گاهی فضا برای چرخاندن سلاح نداشتیم و هر کس هر جور بلد بود به جان طرف مقابلش افتاده بود. کم کم اعلام کردند که رسول خدا فرموده همه جمع شوند. رسم حضرا بر این بود که بعد از هر نبرد، همه را جمع میکردند و ابتدا حاضر غیاب میکردند و سپس خطبه کوتاهی میخواندند. شروع به خواندن اسم ها کردند. پیامبر روی جهاز مختصری نشسته بود و همه رزمندگان گرد ایشان بودند. فلانی ، حاضر فلانی ، حاضر فلانی ، شهید شد فلانی ، زنده است اما مجروح شده فلانی ، شهید شد و ... تا اینکه پیامبر نگاهیبه جمعیت کردند و فرموند: علی کجاست؟ سکوت، جمعیت را فرا گرفت. هیچ کس حرفی نزد. پیامبر دو مرتبه فرمودند علی کجاست؟ باز هم همه ساکت و هاج و واج به اطرافشان نگاه میکردند! پیامبر از سر جا برخواستند تا همه جمعیت را دقیق تر ببینند. شرق و غرب یاران و لشکر را دیدند. نگاهی به زمین و نگاهی به زمان کردند. با همان حالت خاص خودشان فرمودند: بروید ... همه بروند دنبال علی ... هر کس خبر سلامتیش را بیاورد، هر چه بخواهد به او میدهم! هر چه بخواهد! تاکید پیامبر بر «هر چه بخواهد به او میدهم» خیلی وسوسه انگیز بود. چه برای طالبان معرفت و آخرت و چه برای طالبان دنیا و زر و سیم روزگار و چه برای پیاده هایی مثل من که عقلم نمیرسید پیامبر چه وعده نابی داده. فقط سه چهار نفر از اقوام و آشناها را صدا کردم و همین طور که همه جمعیت پراکنده شدند تا علی را بیابند، ما هم دنبالش رفتیم. سه چهار نفری که دور هم جمع شدیم، هر کدام برای خودشان اعجوبه ای بودند. یک نفرشان از بوی هوا میتوانست مسیر پرواز پرنده را پیدا کند! یک نفر دیگر چشمش را اگر میبستیم، از شتر و جَک و جانورها دقیق تر مسیرش را پیدا میکرد. یک نفر دیگر اصلا در همین صحرا به دنیا آمده بود و از وقتی یادش بود با دانه های شن و سوز بیابان روزگار گذرانده بود. من هم که ... نه به اندازه آنها ... اما داشتم یک چیزهایی در خودم. مثل بقیه شروع به دویدن به این ور و آن ور نکردیم. دقایقی دور هم ایستادیم و فکر کردیم. دیدیم علی مرد فرار و رو به عقب که نیست. مرد رفتن به طرف کوه و دامنه و پناه گرفتن و از بالا بلندی به دشمن زخم زدن هم نیست. یک طرف دیگر هم که لشکر خودمان بود و در این جمعیت انبوه و خیمه های شهدا و مجروحان هم نیست. پس از سه جهت فقط یک جهت میماند و آن هم جهتی است که دشمن قرار داشت! برای لحظاتی هر چهار نفرمان به همان جهت چشم دوختیم. دروغ چرا؟ هیچ کداممان دلمان نمیخواست پیشنهاد بدهیم که به مسیر فرار و عقب نشینی دشمن برویم. چون هنوز آن مسیر امن نبود و گوشه به گوشه اش امکان تله و تیرانداز و هزار چیز خطرناک وجود داشت. هر چهار نفرمان برگشتیم و به هم نگاه کردیم. گفتیم نزدیک ترین رزمنده به صف اول دشمن علی بوده. خودمان را گول نزنیم. باید به همان مسیری میرفتیم که از آن میترسیدیم. راهی نبودا. شاید همه اش دو سه کیلومتر نبود. ولی فقط جبهه رفته ها میدانند دو سه کیلومتر در عمق دشمن رفتن بعنی چه؟ بسم الله گفتیم و رفتیم. از اینکه قدم به قدم که از وسط کشته های دوست و دشمن رد میشدیم و چه حالی داشتیم بگذریم. تا اینکه از جایی به بعد، دیگر جنازه خودی نمیدیدم. تکه پاره های دشمن بود که مشخص نبود به آنها صاعقه خورده یا تیر غیب به سر و گردن آنها فرود آمده که نَبُریده ... کاش بریده بود ... ریز ریزشان کرده! وقتی جلوتر رفتیم، یک نفرمان گفت «ابوالحسن اینجا بوده! شک نکنید.» من گفتم «از اینکه ابوالحسن فقط میتواند اینجاها باشد شکی نیست اما تو چطور فهمیدی؟» گفت «به جنازه ها نگاه کنید. همه از سینه به بالا لته پار شده اند و ندارند. معمولا ذوالفقار علی پایین نمی آید. از همان بالا که مثل صاعقه فرود می آید و مسیر را کوتاه کرده و همان سر و کول و گردن و سینه و اعضای رئیسه را میزند و از هم میپاشد و پیش میرود.» یک نفرمان گفت «شیر مادر حلالش! نگاه کن ... اصلا جنازه خودی اینجا نیست. همه جا ... اِ ... آنجا ... نگا ...»
همه ما از سرِ اسب ها بلند شدیم تا دقیق تر ببینیم. دیدیم یک نفر نشسته کنار آب باریکه ای و به کاری مشغول است. لباسش از خودمان بود. به خاطر همین جرات کردیم اما با احتیاط به همان طرف رفتیم. خودش بود. جمال نورانی حیدر در آنجا نشسته بود و در آب باریک، آستین و ذوالفقارش را میشست و طاهر میکرد. دل و جانمان روشن شد. از اسب پیاده شدیم و به طرفش دویدیم. به ایشان که نزدیک شدیم، سلام کردیم و به تماشایش نشستیم. -علیکم السلام. شما کجا و اینجا کجا؟ - خدا قوت. ما حتی از وسط کشته ها هم جرات رد شدن نداشتیم. چه برسد به اینکه کیلومترها پشت جبهه دشمن نفوذ کنیم! - از ترس فرار نکنید. ترس مانند سگی است که اگر از او فرار کردی، دنبالت می آید. کیف کردیم از لحظاتی که کنارش بودیم. وضویی ساخت و رکعتی نماز خواند. ما سه چهار نفر پشت سرشان ایستاده بودیم و پچ پچ میکردیم. مانده بودیم از پیامبر چه بخواهیم که بعدا پشیمان نشویم و نگوییم کاش چیز بیشتری خواسته بودیم. تا اینکه حیدر برگشت و ما را دید. میخواست سوار اسبش بشود که علت همهمه ما را پرسید! گفتیم: آقا جان، رسول الله وعده داده که هر کس خبر سلامتی شما را بیاورد، هر چه خواست بدهد! مانده ایم چه بخواهیم که هم در شان رسول خدا باشد و هم چیز بزرگی باشد. علی چیزی فرمود که آن لحظه ندانستیم یعنی چه و مثل کودکان و مجانین به هم نگاه کردیم. فرمود «از رسول خدا بخواهید یکی از آن حرفهای نگو را به شما یاد بدهد!» ما که نفهمیدیم یعنی چه؟ اما میدانستیم که قطعا چیز با ارزشی است و پشیمان نخواهیم شد. خلاصه کنم. محضر رسول خدا رسیدیم. پیامبر به محض دیدن علی از جا برخواست و به استقبال آمدند و همدیگر را در آغوش کشیدند. خلائق جمع شده بودند و از خوشحالی پیامبر خوشحال بودند و تکبیر میگفتند. رسول خدا رو به طرف ما کردند و فرمودند: الوعده وفا! هر چه میخواهید بگویید. ما هم زمان گفتیم: لطفا یکی از جملات نگو را برای ما نقل کنید. رسول خدا لبخندی زدند و یک «این هم از خودتان نیست و شکل این حرفها نیستید و عقلتان نمیرسد به این صحبت ها و این هم قطعا علی به شما آموخته!» خاصی در نگاهشان بود. رسول خدا سوزنی را پیدا کردند و در آب زدند و رو به خورشید گرفتند و از جماعت پرسیدند «چه میبینید؟» هر کسی چیزی گفت.🤔 پیامبر فرمودند «ذرات آبی را که روی تیزی این سوزن جمع شده میبینید؟» خب دیدن آن ذرات کوچک آب روی نوک تیز یک سوزن باریک خیلی سخت بود. مخصوصا برای آنانی که دورتر ایستاده بودند و در جمعیت زیاد گرفتار شده بودند. آن وقت، رسول الله جمله ای فرمودند آسمانی ... جمله ای که بساط عیش دنیا و حُسن عاقبت و بساط بهشت آخرت را هم جور میکرد. فرمود: «ای مردم! هر کس به اندازه همین ذرات کوچک و ناچیز آب، روی این تیزی سوزن، محبت و مهر و عشق علی را در دل داشته باشد اهل نجات است!» نقل به مضمون از سخنان ائمه اطهار علیهم السلام نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی