#داستانک
#زیارت_ناحیه_مقدسه
«أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ»
از ماشین پیاده شدیم...دور تا دورمان کویر بود. هوای یزد موقع تابستان خیلی گرم میشود.
شنهای روان تازه جاده را پوشانده بودند...شنهایی که خیلی نرم بودند...
گفت: این رَمل ها که میبینی،در ساعت شنی استفاده میکنند ازشان!
گفتم: رَمل؟
گفت:به شن و ماسه در عربی رمل میگویند.
ناگهان یاد عبارتی افتادم.
گفتم: "مُرمّل بالدّماء" یعنی چه؟
فکری کرد. ناگهان عمق نگاهش زیاد شد و چشمش خیس...
سمت ماشین رفت...قمقمهی آب را از ماشین آورد و دستش را کمی خیس کرد.
آن را روی شنها کشید و بالا آورد و روبرویم گرفت.
دستم شنی شده.میگویند مُرمِّل...به خاطر آب: مُرمّل بالماء...
تا آخرش رفتم...
"السلام علیک یا اباعبدالله"
#مسجدصاحبالزمانعجخنداب
#با_ما_همراه_باشید_در_ماه_مبارک_رمضان_۱۴۴۵
#اخبار_و_اعلام_مراسمات_مسجد_درکانال
#فرزندان_روحالله
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
آدرس کانال⬇️
🆔 @p_seyedahmad