🔵 #کلاسِ_اخلاق
🖤 #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی
15 #قسمت_پانزدهم
📆 #چهارشنبه۱۶آذر۱۴۰۱
🔴 #پیرو_شیطان_نباشیم
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ ❚❚ ㅤ▷ ↻
■ ایستگاه مطالعه:
ما پای انقلاب ایستادهایم
نه پای همه مسئولینش...
•••••••••••••••••••••••••••
#تیم_رسانه_ای💻
#پایگـاه_بسیج_سیداحمدخمینی_ره
#کانون_فرهنگی_هنری_امام_خامنه_ای_مدظله_العالی
یامهدی:
❣عشق رنگین❣
#قسمت_پانزدهم
یک هفته ازتماس ساره میگذشت وامروز دوباره تماس گرفت ومن رابرای یک دورهمی دوستانه دعوت کرد.
دوست نداشتم با شکیلا برخوردی داشته باشم واین موضوع رابه ساره گفتم واونم اطمینان خاطرداد که شکیلا نیست,گفت که چندنفراز دوستاش که دخترهستند وتنهامرد مجلس,نامزدش اونجاست,اما نگفت نامزدجدیدیش کیه وچون میخواست یک جورغافلگیری باشد,احساس میکردم که بشناسمش ,یعنی ساره یک جوری برخوردمیکرد که من نامزدش را میشناسم.
به مامان گفتم ومامان طبق تعریفهایی که از ساره کرده بودم ,رضایت داد تا بروم اما شرط گذاشت که با پدرم بروم ومنم مخالفتی نکردم.
چندروزی بودگوشی مامان خراب شده بود,همینجورکه کفشهام رامیپوشیدم,صدازدم:مامان گوشیت رابده ,شاید بین راه تونستم بدم تعمیرش کنند ,مامان گوشیش را داد,گوشی مامان راانداختم توکیفم ویک نگاه به ساعت موبایلم کردم ,اوووه داشت دیرمیشد,گوشیم راگذاشتم توجیب مانتوم وازمامان خداحافظی کردم ,با بابا حرکت کردیم,ساره نشانی آپارتمان خودش را داده بود,جلو ساختمان پیاده شدم اما یک دلشوره ی عجیب افتاده بود به جونم,چندبارمیخواستم برگردم ,اما نشدوای کاش برگشته بودم.....
#ادامه دارد.....
#عشق_رنگین
#داستان
💦⛈💦⛈💦⛈
نویسنده #طاهره_سادات_حسینی
🌸🕊🌸 🌿🌺🌿
#پایگـــاه_بسیج_سیداحمدخمینی_خنداب
#کانون_فرهنگی_هنری_امام_خامنه_ای_مدظله_العالی
#ماراهمراهی_بفرمایید🙏
----------------------------------
🆔 @p_seyedahmad