هدایت شده از سبک زندگی اسلامی
#حکایت
شماره ۱۸
🔹طلا یا دشمنان؟!
مرد ثروتمندی از عالمی، طلب نصیحت کرد. عالم گفت: به این سوالم صادقانه جواب بده، طلا را بیشتر دوست داری یا دشمنانت را؟!!
ثروتمند گفت: طلا
عالم گفت: پس چرا طلا را با خود به گور نمی بری ولی دشمنی ها را با خود به گور می بری!؟؟
ثروتمند به شدت گریست و گفت: راست میگویی.
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #داستان #مشاور #غذا #روزی #قیامت
#مشاوره #داستان
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
هدایت شده از سبک زندگی اسلامی
#حکایت
شماره۲۱
🔹سم و ذهن مسموم
💠 فردى نمیتوانست با #همسر خود کنار بیاید و هر روز با او جرّوبحث داشت. نزد داروساز حکیمی رفت و از او خواست سمّی بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد.
داروساز گفت: اگر سمّی قوی به تو بدهم که همسرت فوراً کشته شود همه به تو شک میکنند پس سمّ ضعیفی میدهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم او را از پای درآورى.
و توصیه کرد برای اینکه بعد از مرگش کسی به تو شک نکند در مدتی که به او سمّ میدهی تا میتوانی به همسرت مهربانی کن! این فرد، معجون را گرفت و به توصیههای داروساز عمل کرد.
هفتهها گذشت و مهربانی او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد تا آنجا که او نزد حکیم رفت و گفت: من او را به قدر مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمیخواهد او بمیرد دارویی بده تا سمّ را از بدن او خارج کند.
حکیم لبخندی زد و گفت: آنچه به تو دادم سمّ نبود! سمّ در ذهن خود تو بود و حالا با مهر و محبّت، آن سمّ از ذهنت بیرون رفته است.
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #داستان #مشاور
#مشاوره
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7
هدایت شده از سبک زندگی اسلامی
#حکایت
شماره ۳۰
🔵از شایعه بترسید
✍️۷۰۰ سال پیش در اصفهان مسجدی میساختند. کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری های پایانی بودند. پیرزنی از آنجا رد میشد. ناگهان پیرزن ایستاد و گفت: «بنظرم مناره مسجد کج است!»
کارگران خندیدند ولی معمار با صدای بلند فریاد زد: «ساکت! چوب بیاورید کارگر بیاورید. چوب را به مناره تکیه دهید. حالا همه باهم. فشااار دهید. فشااااااااااار !!!»
و مرتب از پیرزن میپرسید مادر درست شد؟ بعد از چند دقیقه پیرزن گفت درست شد و دعا کنان دور شد.
کارگران گفتند مگر میشود مناره را با فشار صاف کرد؟
معمار گفت: «نه! ولی میتوان جلوی شایعه را گرفت! اگر پیرزن میرفت و به اشتباه به مردم می گفت مناره کج است و شایعه کج بودن مناره بالا میگرفت. دیگر هرگز نمیشد مناره را در نظر مردم صاف کرد. ولی من الان با یک چوب و کمی فشار ، مناره را برای همیشه صاف کردم!!!»
🔹از شایعه بترسید! در تجارت و کسب و کارتان، حتی در زندگیتان از شایعه بترسید! و به موقع وارد عمل شوید!
#سبک_زندگی_اسلامی #مهارت_های_زندگی #داستان #مشاور #شایعه #داستان
#مشاوره
👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1920204813C51827a08d7