eitaa logo
اطلاع رسانی شهدای زفره
95 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
835 ویدیو
54 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🏴 قرآن ناطق 🏴
✍ شیخ صدوق(ره) با سند خویش از حضرت امام جعفر صادق عَلیهِ‌ السَّلام روایت می کند: 🥀 بسیار گریه کنندگان در عالم پنج نفر هستند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر پیامبر و علی بن الحسین عَلَیهِم السَّلام؛ و اما علی بن الحسین عَلیهِ السَّلام بیست سال یا چهل سال بر امام حسین عَلیهِ‌السَّلام گریه کردند. هر گاه غذا مقابلش می گذاشتند گریه می کرد. یک بار یکی از خادمانش گفت: ای پسر پیامبر فدایت شوم! می ترسم نابود شوی. فرمود: «حزن و اندوه خویش را به درگاه خدا می برم و از سوی خدا چیزی می دانم که شما نمی دانید.»🥀 📚 خصال، ج 1، ص 272. ✍ همچنین یکی از غلامان امام سجاد عَلیهِ السَّلام نقل می کند: امام عَلیهِ السَّلام روزی به صحرا رفتند. در پی ایشان رفتم. دیدم بر روی سنگ سختی سجده می کنند. ایستادم. صدای هِق هِق گریه ایشان را می شنیدم. شمردم هزار بار می گفت: «لَا إلهَ إلّا اللّهُ حَقّاً حَقّاً ، لَا إلهَ إلّا اللّهُ تَعَبُّداً وَ رِقّاً ، لَا إلهَ إلّا اللّهُ ایماناً وَ صِدقاً» آنگاه سر از سجده برداشتند، محاسن و چهره ایشان غرق در اشک بود. عرض کردم: مولای من! آیا وقت آن نشده که اندوهت پایان پذیرد و گریه ات کم شود؟ فرمودند: وای بر تو! حضرت ، پیامبر و پیامبرزاده بود؛ دوازده پسر داشت، خداوند یکی از آنان را از چشم او پنهان کرد. از غصّه، موی سرش سفید شد و چشمانش نابینا و کمرش خمیده گشت، در حالی که پسرش زنده و در دنیا بود. من پدر و برادران و هفده نفر از خاندانم را دیدم که کشته شده و بر زمین افتادند، چگونه اندوهم کم و گریه ام کاسته شود؟ 📚 أللُهوف فی قتلی الطفوف ، ص 233 🥀🥀🥀🥀🥀 🏴قرآن ناطق🏴 @quran_nategh_14
هدایت شده از 🏴 قرآن ناطق 🏴
✍ شیخ صدوق(ره) با سند خویش از حضرت امام جعفر صادق عَلیهِ‌ السَّلام روایت می کند: 🥀 بسیار گریه کنندگان در عالم پنج نفر هستند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر پیامبر و علی بن الحسین عَلَیهِم السَّلام؛ و اما علی بن الحسین عَلیهِ السَّلام بیست سال یا چهل سال بر امام حسین عَلیهِ‌السَّلام گریه کردند. هر گاه غذا مقابلش می گذاشتند گریه می کرد. یک بار یکی از خادمانش گفت: ای پسر پیامبر فدایت شوم! می ترسم نابود شوی. فرمود: «حزن و اندوه خویش را به درگاه خدا می برم و از سوی خدا چیزی می دانم که شما نمی دانید.»🥀 📚 خصال، ج 1، ص 272. ✍ همچنین یکی از غلامان امام سجاد عَلیهِ السَّلام نقل می کند: امام عَلیهِ السَّلام روزی به صحرا رفتند. در پی ایشان رفتم. دیدم بر روی سنگ سختی سجده می کنند. ایستادم. صدای هِق هِق گریه ایشان را می شنیدم. شمردم هزار بار می گفت: «لَا إلهَ إلّا اللّهُ حَقّاً حَقّاً ، لَا إلهَ إلّا اللّهُ تَعَبُّداً وَ رِقّاً ، لَا إلهَ إلّا اللّهُ ایماناً وَ صِدقاً» آنگاه سر از سجده برداشتند، محاسن و چهره ایشان غرق در اشک بود. عرض کردم: مولای من! آیا وقت آن نشده که اندوهت پایان پذیرد و گریه ات کم شود؟ فرمودند: وای بر تو! حضرت ، پیامبر و پیامبرزاده بود؛ دوازده پسر داشت، خداوند یکی از آنان را از چشم او پنهان کرد. از غصّه، موی سرش سفید شد و چشمانش نابینا و کمرش خمیده گشت، در حالی که پسرش زنده و در دنیا بود. من پدر و برادران و هفده نفر از خاندانم را دیدم که کشته شده و بر زمین افتادند، چگونه اندوهم کم و گریه ام کاسته شود؟ 📚 أللُهوف فی قتلی الطفوف ، ص 233 🥀🥀🥀🥀🥀 🏴قرآن ناطق🏴 @quran_nategh_14
هدایت شده از 🏴 قرآن ناطق 🏴
✍ شیخ صدوق(ره) با سند خویش از حضرت امام جعفر صادق عَلیهِ‌ السَّلام روایت می کند: 🥀 بسیار گریه کنندگان در عالم پنج نفر هستند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر پیامبر و علی بن الحسین عَلَیهِم السَّلام؛ و امّا علی بن الحسین عَلیهِ السَّلام در مابقى عمر شريف خود بر امام حسین عَلیهِ‌السَّلام گریه کردند. هرگاه غذا مقابلش می گذاشتند گریه می کرد. یک بار یکی ازخادمانش گفت: ای پسر پیامبر فدایت شوم! می ترسم نابود شوی. فرمود: «حزن و اندوه خویش را به درگاه خدا می برم و ازسوی خدا چیزی می دانم که شما نمی دانید.»🥀 📚 خصال، ج 1، ص 272. ✍ همچنین یکی از غلامان امام سجاد عَلیهِ السَّلام نقل می کند: امام عَلیهِ السَّلام روزی به صحرا رفتند. در پی ایشان رفتم. دیدم بر روی سنگ سختی سجده می کنند. ایستادم. صدای هِق هِق گریه ایشان را می شنیدم. شمردم هزار بار می گفت: «لَا إلهَ إلّا اللّهُ حَقّاً حَقّاً ، لَا إلهَ إلّا اللّهُ تَعَبُّداً وَ رِقّاً ، لَا إلهَ إلّا اللّهُ ایماناً وَ صِدقاً» آنگاه سر از سجده برداشتند، محاسن وچهره ایشان غرق در اشک بود. عرض کردم: مولای من! آیا وقت آن نشده که اندوهت پایان پذیرد و گریه ات کم شود؟ فرمودند: وای برتو! حضرت ، پیامبر و پیامبرزاده بود؛ دوازده پسر داشت، خداوند یکی از آنان را از چشم او پنهان کرد. از غصّه، موی سرش سفید شد و چشمانش نابینا و کمرش خمیده گشت، درحالی که پسرش زنده و در دنیا بود. من پدر و برادران و هفده نفر از خاندانم را دیدم که کشته شده و بر زمین افتادند، چگونه اندوهم کم و گریه ام کاسته شود؟ 📚 أللُهوف فی قتلی الطفوف ، ص 233 🥀🥀🥀🥀🥀 🏴قرآن ناطق🏴 @quran_nategh_14