eitaa logo
حضرت ولیعصر «عج» ح343 ناابوذر
247 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
34 فایل
تحصیل📚 🌸تهذیب ورزش⚽ ⁦🇮🇷⁩ فعالیتها درقالب= _فرهنگی _تربیتی _سبک زندگی اسلامی _مهارت آموزی _اردویی(جهادی+هیجانی+زیارتی) _ورزشی:فوتسال+إستخر+و... 🇮🇷 🌴 کانال اصلی ما: ایتا کانال زاپاس:سروش+تلگرام+روبیکا 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 هنرنمایی و لکنت‌خوانی حسین طاهری عزیز حسین طاهری مداح محبوب نسل جوان و نوجوان کشور شب تاسوعای امسال با خواندن نوحه‌ای با عنوان لکنت زبان توجه علاقمندان را در فضای مجازی به خودش جلب کرده است. شعر این مداحی که در واقع مکالمه لکنت‌آمیز یکی از سربازان لشکر دشمن با حضرت عباس علیه السلام است با اجرای ظریف حسین طاهری همراه با زبان بدن، هنر القای دقیق معانی به مخاطب و هنر تعزیه‌خوانی تبدیل به یک قطعه هنری شده است‌. و پدرش (حاج محمد رضا طاهری) که در گوشه‌ای ایستاده و از هنرنمایی پسرش لذت میبرد🥰😘 ماشاءالله لا حول و لا قوه الا بالله @Mohamadrezahadadpour
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
745fbd6b4b9906e3a9ce39723233911c.mp3
388.2K
دعای ماه صفر 🎤 یاشدید القویٰ ✨ 🆔 https://eitaa.com/pa_valiasr343 🇮🇷 ترجمه در استیکر ⬇️
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
هدایت شده از 🌴با ولایت تا شهادت 🇮🇷
26.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ جدید ابوذر روحی با عنوان «طوفان الاربعین» منتشر شد 🇮🇷🇯🇴🇮🇷 # یاعلی نشرحداکثری باشما بسم الله👌
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
هدایت شده از خسرو کاشی
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوستان عزیز بعلت حذف این کلیپ از اینستاگرام تامیتونید در گروها پخش کنید🌹
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
✍🏻 هر وقت بابام میدید لامپ اتاق یا پنکه یا کولر ، روشنه و من بیرون اتاقم، میگفت: چرا اسراف؟ چرا هـدر میدی انرژی؟ شده بود ⚡️🥇⚡️ آب چکه میکرد، میگفت: اسراف حرامِ! اتاقم که بهم ریخته بود میگفت: _تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینِ گلم _وسایل هاتو خودت جمع کن _بی تفاوت نباش _تأثیر گذار باش _مدرک تحصیلی مهم نیست _درک و فهم خیلی مهمتره حتی در زمان بیماریش نیز  تذکر میداد! درضمن پدرم حتی مدرک دانشگاهی هم نداره من همیشه به مدرک دانشگاهیم مینازم 🎩😎💼 یا بودن کلاسکار خاصی و پرستیژ خودشو داره تا این‌که روز خوشم فرا رسید؛ چون می‌بایست تو شرکت بزرگی برا و می‌رفتم. با خودم گفتم اگر قبول بشم، این خونه کِسِل کننده و پُر از توبیخ رو تــَرک می‌کنم. بسه دیگه... هی نصیحت ، هی پند ، هی اندرز خسته شدم اَاااَااَه 🌸 صبح زووود حموم کردم، بهترین لباسم رو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم🧔🏻بهم پول💸داد و با لبخند مهربونی😃گفت: فرزند گلم! 🌹 ۱_مُـرَتـب و منظم باش!!! ۲_ همیشه خییرخواه دیگران باش!!! ۳_مثبت اندیش باش!!! ۴_خـودت رو بـاور داشته باش!!! 🤓 تو دلــم غُـرولُـنـد کردم که در بهترین روز زندگیم بازم از نصیحتش دست‌بردار نیست و این لحظات شیرین رو زهـرمارم میکنه!!! اَااَااَه 👞👞 باسرعت به شرکت رویاییم رفتم،به درب شرکت که رسیدم، باتعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی و.... نبود فقط چند تابلو راهنما ⛔️➡️ به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاده حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله🗑 از کنار باغچه رد میشدم، دیدم آبِ سرریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم..‌. 🚰 🌿 اومدم تو راهـرو، دیدم دستگیره در کمی ازجاش دراُومده، احتمالن لباس مردم رو پاره کنه ، یاده پند پدرم افتادم که می‌گفت: دیگران باش؛ دستگیره رو سرجاش محکم کردم تا نیفته! پله ها را بالا میرفتم، دیدم علیرغم روشنی هـوا چراغها روشنه نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه میشد، لذا اونارو خاموش کردم! 💡 به بخش مرکز گزینش رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرن که نوبتشون برسه چهره و لباسای شیک شون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربی‌شون تعریف میکردن! 📜👩🏻‍🎓🧑🏼‍🎓👨🏻‍🎓👩🏻‍🏫 عجیب بووود؛ هرکسی که میرفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از 1دقیقه می‌آمد بیرون! ⏱ باخودم گفتم: اینا بااین دَک و پوزشووون رد شدن، مگرممکنه،منه بچه جنوب شهری هم قبول بشم؟؟؟ عُمرَن !! ✂️ 🤯 بهتره خودم محترمانه انصراف بدم (تو اوووج خداحافظی کنم) تا ضایع نشدم و عـُذرم رو نخواستن! برم خونه... ☹️ باز یادِ پندِ پدرانه افتادم که باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم😇 توی این فکرا بودم که اسمم رو صدا زدن...🧐 وارد اتاق مصاحبه شدم، دیدم 3نفر نشستن و به من نگاه میکنند 😔 یکیشون گفت: کِی میخواهی کار ت رو شـروع کنی؟؟؟ 🤔 لحظه‌ای فکر کردم داره مسخره‌ام میکنه 😏 یاده نصیحت آخره پدرم افتادم که خودت رو باور کن و داشته باش! 🤩 پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم: انشاءالله بعد از همین مصاحبه آماده‌ام. 🤓 یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی!! باتعجب گفتم: هنوزکه سؤالی نپرسیدین؟! پس مصاحبه چی؟! 🤯 گفت: چون با پرسش که نمیشه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود. با دوربین مداربسته دیدیم، تنهاشما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا، عیب ها و نقص های شرکت رو اصلاح کنی و مفید باشی و حتی توقع تشکرهم نداشتی ما دنبالِ چنین مدیرانی هستیم 😎 از خجالت داشتم آب میشدم که درآن لحظه همه چی از ذهنم پاک شد، کار، مصاحبه، شغل و... هیچ چیز جز صورت پــدر را ندیدم، کسیکه ظاهرش سخت‌گیره اما درونش پر از مهر و محبت و آینده‌نگری بود 🌹 شاعر می‌فرماید: نمک بر زخـم تـن ، شیرین‌تـر از خـواب‌ِسـحـر گـردد جـگـرها خـون شود ، تا کـه پسر مثل پـدر گـردد 🌸 عـزیـز دلـم: در ماوراءِ نصایح و توبیخ های پدرانه یا مادرانه محبتی نهفته‌ست که روزی آن را خواهی فهمید... اما شاید آن روز ، اونا کنارت نباشن 😢😔 تربیت و پرورش و تعالی شماست انتقال تجربیات‌شووون پـدر+مادر دست‌گیرن ، نـه مچ‌گیر! 💞 اللّهُـمَّ_عَجـِّل_لِوَلیِّـکَ_الفَـرَج 🆔
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
فاصله به کیلومتر از مرزهای شش گانه ایران تا شهرهای مهم عراق
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
سایر هزینه‌های جانبی(مبتلا به): نوشابه قوطی کوچک: ۲۵۰ دینار نوشابه قوطی متوسط: ۵۰۰ دینار نوشابه ۱ لیتری: ۷۵۰ دینار ساندویچ شاورما: ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ دینار آب انار: ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ دینار کرایه موتور سه چرخه(کل): ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ دینار کرایه خودرو درون شهری: نفری ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ دینار دمپایی پلاستیکی: ۲۰۰۰ دینار 🔷 لازم به ذکر است هزینه ها به صورت تقریبی میباشد که در هنگام شلوغی امکان افزایش قیمت وجود دارد
۲۰ مرداد ۱۴۰۳