eitaa logo
پاتوق قمیا
579 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
421 ویدیو
3 فایل
پاتوق قمیا
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک فنجان آرامش
مجلسم با شمعِ وصلت نیست محتاجِ چراغ تا تو در بزمی ز فکرِ روشنایی فارغم... 🌱
هدایت شده از یک فنجان آرامش
شکفته باش گرت غیر عشق نیست غمی... غمی که عشق بوَد از کدام عیش کم است؟ 🌱
هدایت شده از یک فنجان آرامش
مرا غریب وطن ساخت بی نصیبی من خدای رحم کند بر من و غریبی من... 🌱
هدایت شده از یک فنجان آرامش
بس‌که از مغزِ محبت استخوان پر کرده‌ایم بوی مِهر آید چو بر آتش گذاری عودِ ما... 🌱
هدایت شده از یک فنجان آرامش
بس‌که از اندیشهٔ روی خیالم پر گل است شیشهٔ دل گر بیفشارم گلاب آید برون 🌱
هدایت شده از یک فنجان آرامش
هدایت شده از یک فنجان آرامش
لب از گفتن چنان بستم که گویی دهان بر چهره، زخمی بود و بِه شد 🌱
هدایت شده از یک فنجان آرامش
با گریبانِ بهارافشان چو پیدا شد ز دور بر تنِ مجلس‌نشینان جامه بوی گل گرفت... 🌱
هدایت شده از یک فنجان آرامش
هر دیده ای که گوشۀ ابروی یار دید دیگر نکرد گوش به حرفِ هلالِ عید 🌱
هدایت شده از یک فنجان آرامش
غم فرستاده عشق است عزیزش دارید که غریب است و زِ اقلیم وفا می‌آید... 🌱
هدایت شده از یک فنجان آرامش
عمرم در آشناییِ حُزن‌و اَلَم گذشت یک لحظه هم به عیش دلی آشنا کنم زین‌سان که رقص می‌کنم از شادیِ خیال در نعمتِ وصال گر اُفتم چه‌ها کنم 🌱 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ الم: درد عیش: خوشی
هدایت شده از یک فنجان آرامش
داند که قَدرِ گوهرِ دل در شکستن است وَرنه ز دل‌شکستنِ ما چیست مطلبش*؟ 🪶 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *مطلب: خواسته، منظور
هدایت شده از یک فنجان آرامش
هم معنیِ شکیبم و هم شخصِ اضطراب آرام و بی‌قراریِ من، هر دو با هم‌ است طالب، چگونه فرق کنند اهلِ روزگار چون احترام و خواریِ من هر دو با هم‌است 🪶
هدایت شده از یک فنجان آرامش
ایزد زمین کوی تو را خاکِ سرمه ساخت تا رَه به پای دیده رَوَد کاروانِ دل 🌱
هدایت شده از یک فنجان آرامش
ز بس چکیده‌ی شوقم ز بیمِ بی‌تابی چو دل به بزم تو آید مرا درون نبرد 🌱
هدایت شده از یک فنجان آرامش
‏تو خود به سوی خودت خوان که طالبانِ وصال همه وسیله تراشند و بی‌وسیله منم 🌱
هدایت شده از دمی برایِ خویش
من کیستم؟ از هر بُنِ مو، چشمه‌ی دَردی بِنْشسته کَفِ خاکی و برخاسته گَردی طالب، من و مجنون زِ یکیْ سلسله بودیم منْ بیهُده‌گویی شدم، او بیهُده‌گَردی
هدایت شده از یک فنجان آرامش
دُشنامِ خَلق را ندهم جُز دعا جواب اَبرم که تلخ گیرم و شیرینْ عوض دهم ☁️