خواهرم ! خواهرم ! بھ گوشی؟ بگو ببینم! چادرتو همیشھ میپوشی؟ همت و رجایی ها محسن و ابراهیم ها عباس ها و آرمان ها برا چادرت رفتند هاا حواست باشھ بھ خون شھدا . . . #شهید‌_عباس_دانشگر #شهید‌ی 🆔️ @tarh_shahid_abbasdaneshgar کانال رسمی طرح #شهید_عباس_دانشگر 🥀

برادر ! برادر ! گوش کن ! غیرتت رو حفظ کن غیرت تو مهمھ برای امنیت ناموس :) #برادرانه #شهید_عباس_دانشگر 🆔️ @tarh_shahid_abbasdaneshgar کانال رسمی طرح #شهید_عباس_دانشگر 🥀

#عاشقان_وقت_نماز_است اذان میگویند

دامن آلوده 💔🚶‍♂ #امام_رضا #ایام_فاطمیه 🆔️ @tarh_shahid_abbasdaneshgar کانال رسمی طرح #شهید_عباس_دانشگر 🥀

#دوخط‌روضھ !_این که داری میزنی ناموس منه:)

آه دستت بشکنه😭

فاطمیه🥀 🆔️ @tarh_shahid_abbasdaneshgar کانال رسمی طرح #شهید_عباس_دانشگر 🥀

#عاشقانه_شهدا 💖 زندگی با ایشان ، زندگی راحتی نبود ! سخت بود ، ولی به سختی اش می ارزید ! خیلی وقت نمی کرد که در خانه کنار من و بچه هایش باشد ، ولی همان وقت کمی هم که پیش ما بود ، وجودش به ما آرامش می داد ! مهربانی اش ، ایمان اش و قدرشناسی اش !👌 💖 یک روز جمعه صبح دیدم پایین شلوارش را تا کرده زده بالا ، آستین هایش را هم ! پرسیدم : حاج آقا! چرا این طوری کرده ای ؟ رفت طرف آشپزخانه . گفت : به خاطر خدا و برای کمک به شما ! رفت توی آشپزخانه و وضو گرفت و بعد هم شروع کرد به جمع و جور کردن ! رفتم که نگذارم ، در را رویم بست و گفت : خانم ! بروید بیرون ! مزاحم نشوید ! پشت در التماس می کردم : حاج آقا ! شما رو به خدا بیا بیرون ! من نارحت می شوم ! خجالت می کشم ! شما را به خدا بیا بیرون !😰 می گفت : چیزی نیست . الان تمام می شود ، می آیم بیرون ! آشپزخانه را مرتب کرد ، ظرف ها را چید سرجایشان ، روی اجاق گاز را مرتب کرد ، بعد شلنگ انداخت و کف آشپزخانه را شست ! ‌ آشپزخانه مثل دسته ی گل شده بود .😊 #شهید_صیاد_شیرازی آقایون، یادتونه که حضرت امام فرمودند: بروید صیاد بشوید...😉☝ 🆔️ @tarh_shahid_abbasdaneshgar کانال رسمی طرح #شهید_عباس_دانشگر 🥀

بعد از مراسم صیغه محرمیت، باهم همگام شدیم و وقتی نگاه کردم دیدم در امام زاده باراجین هستم. کمی بعد دست من را گرفت و باهم به مزار اطراف امام زاده رفتیم. از انتخاب این مکان آن هم تنها ساعتی بعد از محرمیت تعجب کردم اما حمید حرفی زد که برای همیشه در ذهنم جا گرفت. حمید وسط قبرستان ایستاد و گفت: «فرزانه جان، می دانم متعجب هستی، اما امروز خوش ترین لحظات زندگی ما است، اما تو را به این مکان آورده ام تا یادمان نرود که منزل آخر همه ما اینجاست!» بعد خندید و گفت: «البته من را که به گلزار شهدا خواهند برد» #روایت_همسر #کانال_شهید_عباس_دانشگر 🆔️ @tarh_shahid_abbasdaneshgar کانال رسمی طرح #شهید_عباس_دانشگر 🥀

#بهـ‌وقـت‌دلدادگـے 💔 ای‌شھدا . .🕊 در‌این‌شلوغےدنیافراموشتان‌نڪردیم؛ در‌شلوغےقیامت‌فراموشمان‌نڪنید . .!' دستمان‌رابگیرید((: به‌حق‌مادرتان.. به‌حق‌مادرمان ....🥀 #فاطمیه 🏴 🆔️ @tarh_shahid_abbasdaneshgar کانال رسمی طرح #شهید_عباس_دانشگر 🥀

برای حال‌دل‌ صاحب ‌الزمان‌ هرنفر سه تا سوره‌ی‌توحید رو بخونیم🙂💔...

https://abzarek.ir/service-p/msg/901638 لینک ناشناس حرفی سخنی...