هدایت شده از گیلان انقلابی
6.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤛 قیام غیرت علیه اباحه گری
هیچ نظارتی روی اینترنت وجود نداره... یک بچه ای که زیره ۱۸ سال هست میاد همچین ویدیو هایی منتشر میکنه، تو همون آمریکا با این مسائل برخورد می کنند و یک سن قانونیِ بالای ۱۸ سال در نظر گرفتند، واقعاً ما داریم به کجا میریم ؟!
اگر مسئولین شورای عالی فضای مجازی، وزارت ارتباطات، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی در اسرع وقت اقدامی اساسی و موثر نکنند بنده شخصا غیرت ملت را علیه این ولنگاری فضای مجازی رها، بسیج خواهم کرد.
منتظر عرصه های دیگر همچون پوشش، هنرپیشه ها، سیاسیون و آقازاده ها هم باشید.
امروز زیر پرچم امام خامنه ای فقط کسانی باقی می مانند که اهل هجرت و جهاد باشند از جهاد علمی تا جهاد تبیین ولی بالاترین جهاد به تعبیر حضرت امیر علیه السلام امربمعروف و نهی از منکر است.
🖍 مهدوی ارفع
🌒 گیلان انقلابی↙️
🆔@Gilaneenglabi57_rasht114_8
هدایت شده از گیلان انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این چند تا بچه که با مدیریت پدر و مادرهاشون اینستاگرام به گند کشیدن رو در هفته اخیر حتما خیلی زیاد دیدید
آیا میدونستید طبق بندهای دقیق و شفاف "قانون حمایت از اطفال و نوجوانان" مصوبه ۹۹/۲/۲۳ پدر و مادر این سه نوجوان اینستاگرامی مجرمند؟
برای این که مدعیالعموم ورود و برخورد کنه با اینها کافیه وارد لینک زیر بشید و امضا کنید تا پیگیریها شروع بشه
#نشر_حداکثری
farsnews.ir/my/c/147145
🌒 گیلان انقلابی↙️
🆔@Gilaneenglabi57_rasht114_8
هدایت شده از کانال احکام
نکته مهم
بعضی از مردم فکر میکنن که اگه موقع وضو، کسی روی دستشون آب بریزه، وضوشون باطل میشه.
درحالیکه این درست نیست.
این کار فقط مکروهه.
اون چیزی که باعث باطلشدن وضو میشه، اینه که موقع وضو، کس دیگهای به جای شما یا به کمک شما، یه مقدار از دست و صورتتون رو بشوره یا براتون مسح بکشه.
اما اینکه فقط آب بریزه و شما خودتون دستتون رو بشورین، وضو رو باطل نمیکنه.
@ahkameslaami
هدایت شده از کانال احکام
ﺯﻥ: ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺩﻭﺳﻢ ﺩﺍﺭﯼ؟ 😢
ﻣﺮﺩ: ﺧﯿﻠﯽ 😍
ﺯﻥ: ﺑﻬﻢ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﻦ 😕
ﻣﺮﺩ: ﭼﻄﻮﺭﯼ؟ 😕
ﺯﻥ: ﺑﺮﻭ ﺑﺎ ﯾﻪ ﺷﯿﺮ ﺑﺠﻨﮓ 😊
ﻣﺮﺩ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﻦ ﺍﮔﻪ ﺑﺎ ﺷﯿﺮ ﺑﺠﻨﮕﻢ ﻣﻦ ﺭﻭ ﺗﯿﮑﻪ ﺗﯿﮑﻪﻣﯿﮑﻨﻪ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ... 😰
ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﮕﻮ ! 😕
ﺯﻥ: ﺭﻣﺰ ﮔﻮﺷﯿﺖ ﺭﻭ ﺑﺪﻩ 😏
ﻣﺮﺩ: ﮐﻮ؟ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺷﯿﺮ بی همه چیز؟ 😠
😂😂😂😂
.شااااااااادبااااااااااااشین
@ahkameslaami
هدایت شده از کانال احکام
سوال
حسابی که برای فرزند باز میشود و قصد پدر این است که برای ازدواج او خرج شود و به فرزند بدهد برای آینده او:
1⃣ آیا جزء اموال پدر محسوب شده و مشمول خمس میشود؟
2⃣ اگر جایزه ای به این حساب تعلق بگیرد مال فرزند محسوب میشود یا پدر؟
3⃣ خود فرزند باید خمس اموالشو بدهد ؟
جواب
حضرت آقا
ج1⃣) اگر تا قبل ازسال خمسى به حساب فرزند واريز شود به نحوى كه اختيار برداشت با او باشد، خمس ندارد.
ج2⃣) اگر صاحب حساب فرزند باشد، جايزه متعلق به او مىباشد.
ج3⃣) تا زمانى كه به سن بلوغ نرسيده نسبت به خمس وظيفهاى ندارد، ضمناً پولى كه پدر به او مى دهد و جايزه بانكى مشمول خمس نمى گردد.
آقا مکارم
1⃣و3⃣) چنانچه قبل از سن بلوغ، هديه اي به کودک داده شود و سال بر آن بگذرد، بنابراحتياط واجب، زماني که به سن بلوغ رسيد، بايد خمس آن را بپردازد.
2⃣) در فرض سوال مال صاحب حساب است.
آقای سیستانی
خمس واجب است اگر تا یکسال هزینه نکرد
و هدیه یا جایزه برای فرزند هست
و نصف جایزه را ب فقیر بده
استفتاء از سایت مراجع عظام
@ahkameslaami
هدایت شده از خطابه
*مقبل کاشانی*
شاعری بوده که خیلی آرزوی زیارت امام حسین علیه السلام رو داشته اما از نظر مالی در مضیقه بوده.
هر وقت سایر افراد کربلا می رفتند اشک حسرت می ریخته و آرزوی زیارت ارباب بی کفنش رو داشته.
یک روز یکی از دوستان خرج سفرش رو تقبل میکنه و از کاشان راه میفتن به سمت کربلا.
در راه و نزدیکی های گلپایگان دزدان، قافله رو تاراج میکنند.
یک عده از افراد بر میگردند کاشان.
یک عده هم میرن سمت گلپایگان و از اونجا با توجه به اعتباری که داشتند و یا از فامیلاشون پول قرض میکنن و سفر رو ادامه میدن .
اما مقبل در گلپایگان نه آشنایی داشت و نه اعتباری.
از یک طرف هم دوست نداشت دیگه راهی رو که اومده برگرده. دلش هوای امام حسین علیه السلام رو داشت.
با خودش می گفت یک قدم نزدیکتر به امام حسین علیه السلام هم یک قدمه.
همینجا میمونم کار میکنم تا خرج ادامه سفرم جور بشه.
چند وقتی تو گلپایگان موند تا محرّم از راه رسید .
مثل همه شیعیان در مجالس عزاداری شب و روز محرّم شرکت میکرد تا اینکه شب عاشورا شد، اشعاری رو که سروده بود در شب عاشورا خوند و غوغا کرد ….
همون شب پس از اتمام مجلس و در عالم رویا خواب دید مشرّف شده به کربلا و وارد صحن شد . خواست بره طرف ضریح که از ورودش جلوگیری کردن.
*مقبل میگه* ؛ با خودم گفتم خدایا نباید در رابطه با دخول به حرم کسی دیگری را مانع شوند .
یکی گفت درست میگویی مقبل اما الان فاطمه زهرا (س) و خدیجه کبری(س) و آسیه و هاجر و ساره با عده ای از حوریان در حرم مشغول زیارتند چون تو نامحرمی اجازه ورود نخواهی داشت .
پرسیدم توکیستی ؟ گفت : من از فرشتگان حافّین هستم ، حالا برای اینکه ناراحت نشوی بیا تا تو را به قسمتهای دیگر حرم هدایت کنم .
در سمت غربی صحن مطهر مجلسی با شکوه بود .
از وی راجع به حاضرین در مجلس سوال کردم .
گفت : پیامبرانند از آدم تا خاتم که همه برای زیارت قبر سید الشهدا (ع)آمده اند.
*مقبل میگه* : حضرت رسول صلی الله علیه و آله را دیدم که فرمود بروید به محتشم بگویید بیاید.
ناگاه دیدم محتشم با همان قیافه ، قدی کوتاه و چهره ای نورانی و عمامه ای ژولیده وارد شد.
حضرت به منبری که در آنجا بود اشاره فرمودند که ای محتشم برو بالا و هر چه بالا میرفت
حضرت میفرمود برو بالاتر تا پله نهم رسید ایستاد ومنتظر دستور پیامبر بود.
حضرت فرمود ای محتشم امشب شب عاشوراست ، از آن اشعار جانسوزت بخوان.
و محتشم شروع کرد به خواندن اشعارش :
*کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا*
*در خاک و خون طپیده میدان کربلا*
*گر چشم روزگار بر او زار میگریست*
*خون میگذشت از سر ایوان کربلا*
*نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک*
*زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا*
*از آب هم مضایقه کردند کوفیان*
*خوش داشتند حرمت مهمان کربلا*
*بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید*
*خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا*
*زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد*
*فریاد العطش ز بیابان کربلا*
- اینجا بود که صدای گریه و ناله از پیامبران بلند شد …
حضرت رسول صلی الله علیه و آله گریه کنان می فرمود :
ای پدران من ای عزیزان ببینید با فرزندم حسین چه کرده اند ، آب فراتی که همه حیوانات از آن مینوشند بر فرزندم حرام کردند . سپس اشاره کرد که محتشم باز هم بخوان .
*محتشم ادامه داد :*
*روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار*
*خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار*
- در این لحظه گریه آنقدر زیاد شد که گویی صدای گریه به عرش میرسید.
محتشم خواست تا پایین بیاید حضرت فرمود ؛
باز هم بخوان زیرا هنوز دلها از گریه خالی نشده.
محتشم اطاعت امر کرد و در حالیکه عمامه اش را از سر برداشت و فریاد کنان صدا زد یا رسول الله :
*این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست*
*وین صید دست و پا زده در خون حسین توست*
*این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی*
*دود از زمین رسانده به گردون حسین توست*
*این ماهی فتاده به دریای خون که هست*
*زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست*
- با رسیدن محتشم به این قسمت از اشعارش رسول الله غش کرد و انبیا همه بر سر میزدند و گریه میکرند.
و مَلَکی این شعر محتشم را میخواند:
*خاموش محتشم که دل سنگ آب شد*
*بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد*
*خاموش محتشم که از این حرف سوزناک*
*مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد*
- محتشم لب فرو بست و از منبر پایین آمد.
پس از ساعتی که مجلس به حالت عادی بازگشت پیامبر (ص)عبای خود را بر دوش محتشم انداخت.
*مقبل میگوید* : من هم شاعر اهل بیت بودم و دوست داشتم پیامبر به من هم بگوید تو هم اشعارت را بخوان . هر چه انتظار کشیدم نفرمود .
مایوسانه از حرم خارج شدم که دیدم حوری مرا صدا میزند ای مقبل ، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نزد پدر آمد و فرمود به مقبل هم بگویید تا اشعارش را بخواند.
*مقبل گوید* رفتم روی منبر پله اول ولی دیگر پیامبر(ص) به من نفرمود برو بالاتر فهمیدم مقام محتشم از من خیلی بالاتر است. شروع کردم به خواندن اشعارم:
*نه ذوالجناح دگر تاب استقام
هدایت شده از خطابه
ت داشت*
*نه سید الشهداء بر جدال طاقت داشت*
*هوا زجور مخالف چو قیرگون گردید*
*عزیز فاطمه از اسب سر نگون گردید*
*بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد*
*اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد*
تا این اشعار را خواندم حوریه ای آمد و گفت مقبل دیگر نخوان که زهرا سلام الله علیها
غش کرد .
مقبل گوید : از منبر فرود آمدم و پیامبر (ص) به عنوان صله چیزی به من عطا نفرمود .
ناگهان امام حسین علیه السلام را درهمان حالت رویا دیدم که ازآن حلقوم بریده صدا زد :
ای مقبل من خودم خلعت تو را خواهم داد .
مقبل گوید در این حال از خواب بیدار شدم .
فردای آن روز قافله ای به قصد زیارت کربلا حرکت کرد و مرا همراه خود بردند.
هدایت شده از خطابه
چرا "شاهچراغ"
درباره پیدا شدن مدفن حضرت احمد بن موسی (علیهما السلام) حکایت دیگری نیز نقل شده است که توجه به آن دلیل نامیده شدن آن حضرت به "شاهچراغ" را نیز روشن میکند :
" تا زمان «امیر عضدالدوله دیلمی» کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (علیهما السلام) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود، تل گلی بیش به نظر نمیرسید که در اطراف آن، خانههای متعدد ساخته شده بود. از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانهای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب میدید چراغی در نهایتِ روشنایی در بالای تل خاک میدرخشد و تا طلوع صبح روشن است، چند شب جمعه مراقب میبود، روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان، مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاء الله باشد، بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه کنیم.
هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید. امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند. درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند، اما امیر که مردی روشن ضمیر بود، گفت: اولین شب جمعه شخصاً به خانه پیرزن میروم تا از موضوع آگاه شود.
چون شب جمعه فرا رسید شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گردید مرا بیدار کن. چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قویتر از دیگر شبهای جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بیاختیار سه مرتبه فریاد زد: "شاه! چراغ"
امیر بیدار شد و ناگهانی از خواب پریده و چشمش را متوجه سمتی نمود که پیرزن چراغ را به او نشان میداد و چون علنا و آشکارا چشمش نور چراغ را دید در شگفتی عجیب بماند و چون رو به سمت چراغ بر بالای تل برآمد اثری از چراغ ندید و چون به پایینن آمد باز نور چراغ با روشنایی زیاد خودنمایی میکرد، خلاصه اینکه امیر شخصی را جهت کاوش در آن منطقه مامور میکند و….. مقبره فرزند ارشد موسی بن جعفر(علیهما السلام) حضرت شاهچراغ پیدا میگردد و به دستور امیر بر بالای آن جایگاهی ساخته میشود که تا امروز زیارتگاه عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)
به کانال ما بپیوندید👇👇
@mooezee
هدایت شده از خطابه
بعد از آن شیرها پرسیدند: یا ولی اهلل! دستور دیگری نیست؟ فرمود: برگردید به محل
اول خودتان، همان طور که بودید. شیرها دو مرتبه به پشتى برگشتند و دو نقش
19 شدند.
درس مهمی که از این جریان برای طول تاریخ شیعه هست جایگاه تواضع و فروتنی
در مقابل امام و عقوبت و سرنوشت بد هتاکان است. مسلمانان همه در برابر امام تواضع
دارند اما عنایت داشته باشیم که سکوت در برابر بی ادبی و هتک حرمت نسبت به
امام نیز خودش نوعی عدم تواضع در برابر امام است. در همین ایام که همین فیلم
موهن عنکبوت مقدس نمایش داده شد که دشمنان دین و اسالم به آن جایزه دادند،
چند نفر از ما دردشان آمد؟! چند نفر برای پاسخ به این اتفاق حرکت کردند و اقدامی
کردند و توطئه دشمن را خنثی کردند؟! و ارادت خود نسبت به امام را نشان دادند؟!
بیایید اگر هنوز کاری نکردیم االن که دسترسی ما به فضای مجازی آسان هست
هرکدام یک اقدامی بکنیم.
پیشنهاد می کنیم
1 .اولین فرصت یک فیلم یا کلیپ یا صوت درست کنیم و ابراز انزجار کنیم و
داخل گروه های خودمون و خانواده مون بارگزاری کنیم.
2 .اگه توانش را نداریم کلیپ های تولید شده رو بازنشر کنیم.
۳ .اگر همین هم نشد حداقل یک پروفایل امام رضایی به عنوان عرض ادب به
امام رضا علیه السالم بگذاریم.
همه ما باید غیرت و فروتنی خودمان به ساحت اهل بیت علیهم السالم را نشان
بدهیم و سعی کنیم مثل شهید محرم ترک که اولین شهید مدافع حرم کشور بود
از اولین ها در دفاع از حریم اهل بیت علیهم السالم باشیم و فکر نکنیم دفاع از
حرم فقط همان دفاع از ضریح مقدس و گنبد و بارگاه عظیم است بلکه همین کار
شما در دفاع فرهنگی خودش از مهمترین مصادیق دفاع از حرم است.
عیون اخبارالرضا ج 2 ص۱۶۷
به کانال ما بپیوندید👇👇
@mooezee
هدایت شده از گیلان انقلابی
💠 #حدیث_روز
🔸امام باقر علیه السلام: ما مِن عَبدٍ يَبخَلُ بنَفَقَةٍ يُنفِقُها فيما يُرضِي اللّهَ إلاّ ابتُلِيَ بأن يُنفِقَ أضعافَها فيما أسخَطَ اللّهَ .
🔹هيچ بنده اى نيست كه از خرج كردن چيزى در راهى خدا پسندانه بخل ورزد، مگر اينكه به خرج كردن دو چندانِ آن در راهى خدا ناپسند گرفتار شود.
📚 بحار الأنوار : ٧٨ / ١٧٣ / ١٢.
🌒 گیلان انقلابی↙️
🆔@Gilaneenglabi57_rasht114_8
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👏#فوقالعاده(حتماببینید)
#عظمتحجاببرتر
👌آفرین و درود بر این سطح فکر و جوابهای زیبا...
🌺 چرا چادر مشکی؟ جوابش را ببینید
🌍 @ebratha_ir
هدایت شده از رادار انقلاب
💢درخواست بازیکن راگبی آمریکا از ایران: کاخ سفید را بزنید و ما را نجات دهید.
🔹آمریکایی که چهل سال ایران رو تحریم جهانی کرد، با تحریم یک کشور (روسیه) به فلاکتی رسیده که ثروتمندانش از ترس شورشِ فقرا پناهگاه میخرن!
«باران وکیلی»
✅ به رادار انقلاب بپیوندید:
@Radar_enghelab