من احتمال دیدن اویم
در باجهٔ کتابفروشی
من احتمال خواندن اویم
در ناگهانِ صفحهٔ گوشی(برای مدت مدیدی!)
#سعید_مبشر
#قهوه_های_آرام
کشید پاشنهها را، تمام راه دوید
به خنده گفت که دیر است و رو به ماه دوید
تنش به سطح زمان خورد و کهربائی شد
که در پیَش دل من مثل برگ کاه دوید
به جنبش آمد و موهای پرکلاغی او
یکی دو حاشیه بیرونتر از کلاه دوید
که باز شد سر خود بندِ ساعتِ مُچیاش
و پشت پلک زمان سایهای سیاه دوید
به جای صبح، شب از ابتدا زبانه گرفت
زمین به دور خود اینبار اشتباه دوید
به غرب و شرق و جنوب و شمال خیره نماند
برای درک جهان در چهار راه دوید
ولی من از ته دل خواستم که برگردد
و ایستادم و هی گلّهگلّه آه دوید
#سعید_مبشر
#خاکستر_کوچه_های_ذهن
همین که خلق شدیم ابتدا علی گفتیم
نداشتیم دهان، بیصدا علی گفتیم
شبیه زلف به خود پیچ خورده بود جهان
گشوده شد گره از کار تا علی گفتیم
هزار آینه چیدند در برابر هم
در آن تجلی بیانتها علی گفتیم
خدا به خلقت حیدر تبارکالله گفت
و ما به خلقت خود مرحبا علی گفتیم
فرشته گفت که عشق است و بار سنگینی است
به روی دوش گرفتیم و "یاعلی" گفتیم
به هر دلیل که باشد به نفع ما شده است
در آن سحر چه بدانم چرا علی گفتیم
نه جبر بود نه تفویض شرح قصهی ما
«قدر» که سخت گرفت، از «قضا» علی گفتیم
به روی آب نوشتیم مرتضی و سپس
به گوش آتش و خاک و هوا علی گفتیم
نمانده است زمان خالی از ارادت ما
همیشه با یکی از انبیا علی گفتیم
شدیم شاخه طوبی و چیدمان موسی
و قبل معجزهاش با عصا، علی گفتیم
به شکل باد گذشتیم از دهانهی غار
و با رسول خدا در حرا علی گفتیم
دعا به چشمه بدل کردمان زلال و طهور
بدون دغدغه سر تا به پا علی گفتیم
و اهل خاک بگویند هرچه میگویند
نظر به غیر نکردیم... ما علی گفتیم
#سعید_مبشر
#خاکستر_کوچه_های_ذهن
#ای_آبیترین_آسمان_در_پیشگاه_تو
صدای خوردن ساغر به ساغر است علی
به چشم دیدن اللهاکبر است علی
پس از نوشتنِ اینشعر توبه خواهم کرد
که از خیال خلایق فراتر است علی
نبی مدینهی علم است و مرتضی در آن
نبی سفینهی مهر است و لنگر است علی
بدون عقد اخوت هم این دو جان هماند
خوشا رسول که با وی برادر است علی
زمان از او عقب افتاده در کشاکش جنگ
سوار دلدل جبریلشهپر است علی
زبان گشوده به توحید ذوالفقارِ دو دم
نه روی اسب که بالای منبر است علی
دلم هر آینه از سینه کَنده خواهد شد
در این خیال که عازم به خیبر است علی
جنون رسیده به ما از نجف نفر به نفر
هزارمژده که دیوانهگستر است علی
همان دقیقه که در عرش خلوتی دارد
میان مزرعه همدوش قنبر است علی
جهان دهانِ بزرگی است تا ابد مفتوح
که مثل ذات خدا حیرتآور است علی
به خویش مینگرد در تمام آینهها
که جمع ناظر و منظور و مَنظَر است علی
ولی نه! آینه خالی است در مقابل او
که تا نشان بدهد نامکرر است علی
قسم به جوششِ دریا و راهرفتنِ کوه
وَ تار گشتنِ انجم که محشر است علی
به حکم عالم ظاهر نمیشود مبعوث
وگرنه در پس معنا پیمبر است علی!!
از آن صحابه یکی هم به درک او نرسید
در آشکاری خود نیز مُضمَر است علی
مرا به ماهی تالاب التفاتی نیست
غریق عشقم و دریای احمر است علی
اگر مرید بُتانی که نازنینصنمی است
اگر به دین مُغانی که آذر است علی
شبیه رایحه در برگ و سرخوشی در مِی
مرا عقیده و ایمان و باور است علی
علی نبود و علی بود، من چه میگویم؟
به خود مقدم و از خود موخر است علی
مبارکند و مقدس درخت و چشمه و ماه
که در تن همه چون روح اَندَر است علی
علی مگر نه صراط است؟ پس به وقت سلوک
شبیه کشتی در خود شناور است علی
گزافه نیست که قرآن ناطقش خواندند
وجود روشن خود را که ازبر است علی!
به سعی عقل و دل از کبریای چهرهی حق
هزارپرده برافتاد و دیگر است علی
فدای بنت اسد مادر گرامی او
که ذوق داشت و فرمود حیدر است علی
#سعید_مبشر
#ای_آبیترین_آسمان_در_پیشگاه_تو
*کلی زیاد عیدتون مبارک باشه، امسال فرصتش پیش اومده بهتون عیدی بدیم حالش رو ببرین. خدارو صد هزار هزار مرتبه شکر، سر ما منت گذاشت و ما رو شیعهی مولا الموحدین، امیرالمؤمنین، علیابن ابیطالب(علیه السلام و صلوة و رحمة) قرار داد💚🤍.