eitaa logo
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
245 دنبال‌کننده
460 عکس
310 ویدیو
6 فایل
با عطر اسپرسو و بوی کاه پذیراتون هستم. ☕📜 ریوجی می‌شنود‌: https://daigo.ir/secret/2399342596 طنین هجویات روزانه + پاسخ پرسش هاتون: https://eitaa.com/storerome
مشاهده در ایتا
دانلود
3-تهران در بعد از ظهر
3-من دانای کل هستم
هدایت شده از چامه؛
تو هم چیزی بگو، چشم و دلت گوش و زبان دارد؛
هدایت شده از Motivation🇵🇸
من ممکنه عجیب به نظر برسم، چون سالاد اُلویه دوست ندارم:)
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
من ممکنه عجیب به نظر برسم، چون سالاد اُلویه دوست ندارم:)
من هم چون فسنجون دوست ندارم:) البته به این معنی نیست که تناول نکنم ولی انتخاب اولم نیست😂🤌🏽
پی یک اشتباه ناجورم! باغ ممنوع سیب می‌خواهم تا بفهمند نازنین منی، قدّ زلفت رقیب می‌خواهم:)))
‏حال خود گفتی: بگو، بسیار و اندک هرچه هست صبر اندک را بگویم، یا غم بسیار را؟
هدایت شده از نِئون
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد حامد عسکری
هدایت شده از چامه؛
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد غزل و عاطفه و روح هنرمندش را از رقیبان کمین کرده عقب می‌ماند هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر هر که تعریف کند خواب خوشایندش را مادرم بعد تو هی حال مرا می‌پرسد مادرم تاب ندارد غم فرزندش را.. عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو، به تو اصرار نکرده است فرآیندش را قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید بفرستند رفیقان به تو این بندش را!
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را او که هرگز نتوان یافت همانندش را منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو ک
و یک بیت جا افتاده‌ی محشر داره این غزل در انتها به این شرح که: منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر لای موهای تو گم کرد خداوندش را:)))
-@worsethandie.mp3
4.2M
𝘎𝘰𝘥 𝘬𝘯𝘰𝘸𝘴 𝘸𝘩𝘢𝘵 𝘪𝘴 𝘩𝘪𝘥𝘪𝘯𝘨 𝘪𝘯 𝘵𝘩𝘪𝘴 𝘸𝘰𝘳𝘭𝘥 𝘰𝘧 𝘭𝘪𝘵𝘵𝘭𝘦 𝘤𝘰𝘯𝘴𝘦𝘲𝘶𝘦𝘯𝘤𝘦 𝘉𝘦𝘩𝘪𝘯𝘥 𝘵𝘩𝘦 𝘵𝘦𝘢𝘳𝘴, 𝘪𝘯𝘴𝘪𝘥𝘦 𝘵𝘩𝘦 𝘭𝘪𝘦𝘴 𝘈 𝘵𝘩𝘰𝘶𝘴𝘢𝘯𝘥 𝘴𝘭𝘰𝘸𝘭𝘺 𝘥𝘺𝘪𝘯𝘨 𝘴𝘶𝘯𝘴𝘦𝘵𝘴=)) 𝘎𝘰𝘥 𝘬𝘯𝘰𝘸𝘴 𝘸𝘩𝘢𝘵 𝘪𝘴 𝘩𝘪𝘥𝘪𝘯𝘨 𝘪𝘯 𝘵𝘩𝘰𝘴𝘦 𝘸𝘦𝘢𝘬 𝘢𝘯𝘥 𝘥𝘳𝘶𝘯𝘬𝘦𝘯 𝘩𝘦𝘢𝘳𝘵𝘴... 𝘎𝘶𝘦𝘴𝘴 𝘵𝘩𝘦 𝘭𝘰𝘯𝘦𝘭𝘪𝘯𝘦𝘴𝘴 𝘤𝘢𝘮𝘦 𝘬𝘯𝘰𝘤𝘬𝘪𝘯𝘨!... 𝘕𝘰 𝘰𝘯𝘦 𝘯𝘦𝘦𝘥𝘴 𝘵𝘰 𝘣𝘦 𝘢𝘭𝘰𝘯𝘦 𝘰𝘳 𝘴𝘪𝘯𝘬𝘪𝘯𝘨(: 𝘗𝘦𝘰𝘱𝘭𝘦 𝘩𝘦𝘭𝘱 𝘵𝘩𝘦 𝘱𝘦𝘰𝘱𝘭𝘦 𝘈𝘯𝘥 𝘪𝘧 𝘺𝘰𝘶'𝘳𝘦 𝘩𝘰𝘮𝘦𝘴𝘪𝘤𝘬, 𝘨𝘪𝘷𝘦 𝘮𝘦 𝘺𝘰𝘶𝘳 𝘩𝘢𝘯𝘥 𝘢𝘯𝘥 𝘐'𝘭𝘭 𝘩𝘰𝘭𝘥 𝘪𝘵((; 𝘗𝘦𝘰𝘱𝘭𝘦 𝘩𝘦𝘭𝘱 𝘵𝘩𝘦 𝘱𝘦𝘰𝘱𝘭𝘦 𝘕𝘰𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨 𝘸𝘪𝘭𝘭 𝘥𝘳𝘢𝘨 𝘺𝘰𝘶 𝘥𝘰𝘸𝘯 𝘈𝘯𝘥 𝘪𝘧 𝘐 𝘩𝘢𝘥 𝘢 𝘣𝘳𝘢𝘪𝘯 𝘐'𝘥 𝘣𝘦 𝘤𝘰𝘭𝘥 𝘢𝘴 𝘢 𝘴𝘵𝘰𝘯𝘦 𝘢𝘯𝘥 𝘳𝘪𝘤𝘩 𝘢𝘴 𝘵𝘩𝘦 𝘧𝘰𝘰𝘭... 𝘛𝘩𝘢𝘵 𝘵𝘶𝘳𝘯𝘦𝘥, 𝘢𝘭𝘭 𝘵𝘩𝘰𝘴𝘦 𝘨𝘰𝘰𝘥 𝘩𝘦𝘢𝘳𝘵𝘴 𝘢𝘸𝘢𝘺:') 01:37 🤍✨🐚
این فصل را با من بخوان، باقى فسانه‌ست این فصل را بسیار خوانده‌ام، عاشقانه‌ست(((=
همه‌ی ما اسم رو شنیدیم. ، یا ، اما به حد قلیلی از پسر ایشون نام برده و یاد میشه؛ به عکس همه، من ابتدا با قلم پسر اشنا شدم و بعد بواسطه‌ی پسر با قلم پدر مواجه شدم.. دور از ذهن نیست ک با شجاعی پسر هم، از همون عفوان نوجوانی اشنا شدم؛ فلذا اثر پررنگی در ایجاد مسیرهای ذهنی من داشته‌اند. نثر خاص و منحصر بفرد ایشون همگام با بیان مسئله های تکان دهنده که گاها در اطراف خودمون مواجه شدیم و حالا به طور ناگهانی باهاشون دوباره برخورد میکنیم. ایندفعه نه از پدر که از میخواهیم صحبت کنیم؛
کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
همه‌ی ما اسم #پدر_عشق_و_پسر رو شنیدیم. #سانتاماریا ، #کرشمه_خسروانی یا #مخالف_بیداد_به_طرز_همایون ،
جناب شجاعی پسر مجموعه داستانی دارند به نام ستاره هایی که خیلی دور نیستند که شامل 12 داستان هستش. 1. نکته‌ی آی کچینگ این مجموعه داستان، وجود رابطه و پیوستگی شخصیت های داستان ها و وجودشون تو داستان ها هست که نوع خاصی از رابطه‌ی بین داستانی رو پدید اورده✓ 2. عطر و بوی معنویت داستان ها که میراث دانش آموختگی پدر هستش، باعث میشه یک بخش بزرگ از قلبتون به دست داستان‌ها ربوده بشه. 3. شیوه‌ی خاص و نحوه‌ی روایت جدید داستان رویای دیدنی، که اولین داستان هستش، برای نشوندن مخاطب پای کتاب تا به اتمامش کفایت میکنه. 4. داستان سوم به شدت منو یاد جناب امیرخانی میندازه چرا که روایت‌ها بهم شباهت داره اندکِ کمی. 5. ویژگی جذاب این مجموعه داستان همونطور که قبلا هم عرض شد، ارتباط بین داستان هاست و حالا نکته‌ی پنهان اینه که شما یکنواختی راوی ندارین، بدین معنی که راوی متغییره؛ هم از لحاظ جنسیت و هم از لحاظ سن و این باعث خسته نشدن و درگیر شدن ذهن مخاطب میشه که بکارگیری لحن های و کی‌ورد های مخصوص هر رنج سنی و جنسیت چقدر موشکافانه و دقیق انتخاب شده. 6. در دو الی سه تا از داستان ها شاهد درگیری های ناگفته و پنهان از نظر نویسندگی هستیم و این هجوم کلمات به خوبی به قلم کشیده شده. 7. ردپای اثر جو جامعه‌‌ی مدرک محور ولی متاسفانه یا خوشبختانه رو غالب داستان ها هستش و میشه از نگاه تحلیل چگونگی تفکر غلط رایج هم که حدودا استارت اوج این جو زدگی هستش، بهش پرداخت و با ذره بین ریشه یابی به سری شناخت‌ها رسید که گفته نشده! 8. کتاب شاید جمعا 12 داستان داشته باشه، اما تقریبا قشرهای مهم جامعه داخلش حضور پررنگ دارند و هرکدوم یک روایت منحصر به فرده خودش، که حالا شیطنت شجاعی باعث ارتباط اون ها با هم، نیز میشه. کتاب کاملی از تصویر کلی جامعه هستش و تفاوت های ذکر شده باعث جان بخشیدن به این امر میشه که شما انگار داری قصه‌ی شهر رو میخونی... کوتاه ولی کامل و با جزئیات که تصاویر رقم خورده به واسطه‌ی کلمات،هیچگاه فراموشتون نشه!.. 9. متاسفانه اثرات ایشون سخت هم پیدا میشه و نشون از گمنام بودنشون هستش... 10. نهایتا، پیچیدگی هایی از این دست که خدمتتون گفتم، حداقل برای من جذابیت داره و منو پای داستان میشونه چون به مثابه‌ی حل مسائل میمونه و از این نظر میٰل مغناطیسی قلم شجاعی پسر به سمت قلم جناب امیرخانی مِیل داره(: