قصه شب: راز شش‌گانه یه روز، یه مرد از راه دور اومد پیش پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و گفت: ــ یا رسول‌الله، یه چیزی یادم بده که هم خدا دوستم داشته باشه، هم مردم، هم پولم زیاد شه، هم بدنم سالم بمونه، هم عمرم طولانی شه، آخرشم با شما تو قیامت باشم. پیامبر با لبخند جوابش رو داد و گفت: ــ ببین، اینا که گفتی شش تا خواسته‌ست و برای هر کدوم یه راهی هست. حالا خوب گوش کن: ❶ اگه می‌خوای خدا دوستت داشته باشه، تقوا داشته باش و ازش بترس. خدا آدمای باتقوا رو خیلی دوست داره. ❷ اگه می‌خوای مردم دوستت داشته باشن، بهشون خوبی کن و چشم به مال و زندگیشون نداشته باش. کسی که بخشنده و بی‌طمع باشه، همه عاشقش می‌شن. ❸ اگه می‌خوای پولت زیاد شه، زکات مالت رو بده. خدا مال آدمایی که زکات می‌دن رو برکت می‌ده. ❹ اگه می‌خوای تنت سالم بمونه، زیاد صدقه بده. صدقه بلاها رو از آدم دور می‌کنه. ❺ اگه می‌خوای عمرت طولانی شه، به فامیل و نزدیکانت برس. صله‌رحم، عمر آدم رو زیاد می‌کنه. ❻ و اگه می‌خوای تو قیامت با من باشی، برای خدا سجده‌های طولانی کن. مرد با شنیدن این حرف‌ها خیلی خوشحال شد و گفت: ــ یا رسول‌الله، از ته دلم ممنونم که راه درست رو نشونم دادی. از اون به بعد، اون مرد این شش تا کار رو با جون و دل انجام می‌داد. خدا رو حس می‌کرد که چقدر دوسش داره، مردم هم بهش احترام می‌ذاشتن، مال و اموالش زیاد شده بود، سالم بود و عمر طولانی داشت. آخرشم با دلی پر از امید از دنیا رفت. و این‌جوری بود که راز شش‌گانه خوشبختی، از زبان پیامبر به گوش همه رسید. 📚منبع: أعلام الدین، ص 268 بحار الأنوار، ج 85، ص 164، ح 12. #راز_شش_گانه #ابو_مهدی_ارزگانی 🔷🔸💠🔸🔷