#مسابقه #مردان_خدا دور اول / سوال دوم ۱. داستان داخل عکس رو با صدای خودتون ضبط کنید و برامون بفرستید (۱ امتیاز) ۲. یک حدیث درباره «نماز اول وقت» بنویسید. (۲ امتیاز) جواب هاتون رو تا قبل از اذان مغرب دوشنبه ۲۲ آبان به آی دی زیر ارسال کنید @Sed_Amir_M ╭┅──‌─────‌──‌──‌───‌──┅╮ @paigahsadoughi ╰┅───────‌──‌──‌─────┅╯

#مسابقه #مردان_خدا دور اول/ سوال هشتم تو سبزی فروشی کار می کرد بعد از یه مدت کارشو رها کرد گفت: دیگه نمیرم گفتم: چرا؟ گفت: به سبزی ها آب میزنه و اونا سنگین میشن! این پول و درآمدش شبهه ناکه 😥 رفت تو مغازه لبنیاتی بازم کارشو رها کرد گفتم: چرا؟ گفت: داخل شیرها آب می ریزه درآمدش حرومه من باید نون حلال بیارم سر سفره ام نه اینجور نون های شبهه ناک رو! و رفت کارگری و بنایی رو انتخاب کرد. #شهید_عبدالحسین_برونسی سوال ۱: چرا شهید برونسی سبزی فروشی و لبنیاتی را رها کرد و کارگری را انتخاب کرد؟ (۱ امتیاز) سوال۲: دو مورد از مواردی که شهید برونسی به آن وصیت کرده را نام ببرید (۲ امتیاز) سوال ۳: خاطره نماز باحال شهید برونسی را با بیان خودتان تعریف کرده و برای ما بفرستید (۲ امتیاز) لطفا جواب هاتون رو تا نماز مغرب دوشنبه برامون ارسال بفرمایید @Sed_Amir_M ╭┅──‌─────‌──‌──‌───‌──┅╮ @paigahsadoughi ╰┅───────‌──‌──‌─────┅╯

#مسابقه #مردان_خدا دور دوم/ سوال دوم ۲/۲ ۱. برترین تک تیرانداز دنیا که بود؟ و رادیو عراق در زمان شهادتش؛ او را با چه لقبی نام برد؟(۲ امتیاز) ۲. لقب گردان تک نفره را چه کسی به عبدالرسول زرین داد و در چه جریانی (۳ امتیاز) ۳. عبدالرسول زرین از سال ۵۹ تا ۶۲ چند نظامی عراقی را به هلاکت رساند؟ (۱ امتیاز) ۴. طبق وصیت نامه شهید عبدالرسول زرین حفاظت از خون شهدا چگونه است؟(۲مورد- ۲ امتیاز) ۵. شهید عبدالرسول زرین در وصیت نامه اش فرمود برای شادی او چه کارهایی انجام دهیم؟ (۴مورد- ۴ امتیاز) لطفا جواب هاتون رو تا نماز مغرب دوشنبه برامون ارسال بفرمایید. @Sed_Amir_M ضمنا بچه هایی که افراد جدید رو وارد مسابقه کنند، به ازای هر یک نفر (۲ امتیاز) بهشون اضافه می شه، البته با این شرط که دوستان جدید ساکن محله روغنکشی باشند کانال پایگاه جهت شرکت در مسابقه 👇👇 ╭┅──‌─────‌──‌──‌───‌──┅╮ @paigahsadoughi ╰┅───────‌──‌──‌─────┅╯

#مسابقه #مردان_خدا دور سوم/ سوال سوم ۳/۳ کارگران حضرت زهرا (س): 🔹تابستان ۱۳۶۳_شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردیم که در حال درو کردن گندم‌ بودند. فرمانده‌ی گروهان، به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندم‌های آن پیرزن را درو کنیم. گفتم:چه بهتر ازاین؟ پس از سلام و خسته نباشیدگفتم:مادر شما ازمزرعه بیرون بروید، فقط محدوده زمین خودتان رابه ما نشان دهید ودیگر کاری نداشته باشید. پیرزن پس ازتشکر گفت:پس من می‌روم برای کارگران حضرت فاطمه‌ هندوانه بیاورم! از۹صبح تاظهر،با ۵۰۰ سرباز تمام گندم‌ها را دروکردیم؛بعد ازاتمام کار،سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند؛من هم از این فرصت استفاده کردم و گفتم:مادر چرا صبح گفتید می‌روم تا برای کارگران حضرت فاطمه هندوانه بیاورم؟ گفت: دیشب حضرت فاطمه به خوابم آمدوگفت: چرا کارگر نمی‌گیری؟ این کارها،از تو گذشته! عرض کردم: خانم شما که می‌دانی تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسیدند و درآمدمان نیز کفاف هزینه کارگر را نمی‌دهد؛ مجبوریم خودمان کار کنیم. بانو فرمودند: نگران نباش! فردا کارگران از راه خواهند رسید. ... از خواب پریدم. امروز هم که شما این پیشنهاد را دادید، فهمیدم این سربازان، همان کارگران حضرت زهرایند. با شنیدن این حرفها، ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و گفتم: سلام بر تو ای حضرت زهرا؛ فدایت شوم که ما را به کارگری خود قابل دانستی. 📚 کتاب نبرد میمک، احمد حسینا سوال: چرا پیرزن سربازان را کارگران حضرت زهرا نامید؟ (۱ امتیاز) جواب هاتون رو تا نماز مغرب سه شنبه برامون ارسال کنید. @Sed_Amir_M

#مسابقه #مردان_خدا دور سوم/ سوال ششم ۳/۶ ۱) چه اتفاقی افتاد که کاظم از شکنجه اسرا، مخصوصاً حجت‌الاسلام ابوترابی پشیمان شد؟ (۱ امتیاز) ۲) سرنوشت کاظم چه شد؟ (۲ امتیاز) ۳) یک آیه درباره افرادی که توبه می کنند، بنویسید (۳ امتیاز) لطفا جواب هاتون رو تا نماز مغرب چهارشنبه برامون ارسال بفرمایید. @Sed_Amir_M ضمنا بچه هایی که افراد جدید رو وارد مسابقه کنند، به ازای هر یک نفر (۲ امتیاز) بهشون اضافه می شه، البته با این شرط که دوستان جدید ساکن محله روغنکشی باشند کانال پایگاه جهت شرکت در مسابقه 👇👇 ╭┅──‌─────‌──‌──‌───‌──┅╮ @paigahsadoughi ╰┅───────‌──‌──‌─────┅╯

#مسابقه #مردان_خدا دور پنجم/ سوال دوم ۵/۲ یکی از همرزمان شهید زین‌الدین ضمن نقل خاطره ای می گوید: جاده های کردستان آن قدر نا امن بود که وقتی می خواستی از شهری به شهر دیگر بروی، مخصوصا توی تاریکی، باید گاز ماشین را می گرفتی، پشت سرت را هم نگاه نمی کردی. اما زین الدین که همراهت بود، موقع اذان، باید می ایستادی کنار جاده تا نمازش را بخواند. اصلا راه نداشت. بعد از شهادتش، یکی از بچه ها خوابش را دیده بود؛ توی مکه داشته زیارت می کرده. یک عده هم همراهش بوده اند.  گفته بود: « تو این جا چی کار می کنی؟» جواب داده بوده: « به خاطر نمازهای اول وقتم، این جا هم فرمانده ام.» سوالات: ۱. چرا شهید زین‌الدین در خواب یکی از همرزمانش، به صورت فرمانده در مکه دیده شده بود؟؟؟ (۱ امتیاز) ۲. بخشی از وصیت نامه شهید زین‌الدین را بنویسید (۳ امتیاز) لطفا جواب هاتون رو تا نماز مغرب دوشنبه برامون ارسال بفرمایید. @Sed_Amir_M ضمنا بچه هایی که افراد جدید رو وارد مسابقه کنند، به ازای هر یک نفر (۳ امتیاز) بهشون اضافه می شه، البته با این شرط که دوستان جدید ساکن محله روغنکشی باشند کانال پایگاه جهت شرکت در مسابقه 👇👇 ╭┅──‌─────‌──‌──‌───‌──┅╮ @paigahsadoughi ╰┅───────‌──‌──‌─────┅╯

#مسابقه #مردان_خدا دور پنجم/سوال چهارم ‌ ۵/۴ مادر شهید خلبان احمد کشوری درباره ایشان می گوید: كلاس دوم راهنمايى كه بود، مجلات عكس مبتذل چاپ مى كردند. در آرايشگاه، فروشگاه و حتى مغازه ها اين عكس ها را روى در و ديوار نصب مى كردند و احمد هر جا اين عكس ها را مى ديد پاره مى كرد. صاحب مغازه يا فروشگاه مى آمد و شكايت احمد را براى ما مى آورد. پدر احمد، رئيس پاسگاه بود و كسى به حرمت پدرش به احمد چيزى نمى گفت. من لبخند مى زدم. چون با كارى كه احمد انجام مى داد، موافق بودم. يك مجله اى با عكس هاى مبتذل چاپ شده بود كه احمد آنها را از هر كيوسك روزنامه اى مى خريد. پول توجيبى هايش را جمع مى كرد. هر بار ۲۰ تا مجله از چند روزنامه فروش مى خريد وقتى مى آورد در دست هايش جا نمى شد. توى باغچه مى انداخت نفت مى ريخت و همه را آتش مى زد. مى گفتم: چرا اين كار را مى كنى؟ مى گفت:اين عكس ها ذهن جوانان را خراب مى كند. سوالات: ۱.هدف و انگیزه شهید کشوری در رابطه با از بین بردن مجلات حاوی محتوای مبتذل چه بود؟ (۱) ۱.برای پاسداشت شهید کشوری توسط مادر ایشان چه کاری و به چه علت صورت گرفت؟ (۳) ۳.علت سرشناسی شهید کشوری چیست؟(۳) ۴.شهید کشوری در کجا و چگونه به شهادت رسید؟(۳) لطفا جواب هاتون رو تا نماز مغرب جمعه برامون ارسال بفرمایید. @Sed_Amir_M ضمنا بچه هایی که افراد جدید رو وارد مسابقه کنند، به ازای هر یک نفر (۳ امتیاز) بهشون اضافه می شه، البته با این شرط که دوستان جدید ساکن محله روغنکشی باشند کانال پایگاه جهت شرکت در مسابقه 👇👇 ╭┅──‌─────‌──‌──‌───‌──┅╮ @paigahsadoughi ╰┅───────‌──‌──‌─────┅╯

#مسابقه #مردان_خدا دور پنجم/سوال هفتم ۵/۷ یکی از دوستان شهید عبدالحسین کیانی (جوانمرد قصاب): اگر مشتری مبلغ کمی گوشت می خواست، عبدالحسین دریغ نمی کرد. وقتی که می شناخت که مشتری فقیر است، نمی گذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید. مقداری گوشت می پیچید توی کاغذ و می داد دستش.‌ کسی که وضع مادی خوبی نداشت یا حدس می زد که نیازمند باشد دو برابر پولش، گوشت می داد. پول نقد یا گوسفند به افرادی امانت می‌داد و سفارش می‌کرد هر زمان که مشکل‌شان حل شد، آن پول را پس دهند. عبدالحسین بدون قید و شرط پول قرض می‌داد. گاهی برای این که بقیه مشتری ها متوجه نشوند، وانمود می کرد که پول گرفته است. گاهی هم پول را می گرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره بر می گرداند به مشتری. گاهی هم پول را می گرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را می داد دست مشتری و می گفت: «بفرما ما بقی پولت.» سوالات: ا.شهید عبدالحسین کیانی به چه علت به "جوانمرد قصاب" ملقب شد؟ (۱ امتیاز) ۲‌.واکنش شهید عبدالحسین کیانی در برابر مستمندان و فقیرانی که برای تهیه گوشت و مغازه ایشان می آمدند چه بود؟ (۱ امتیاز) ۳.چرا به شهید عبدالحسین کیانی "پرچمدار دو کوهه" می گفتند؟ (۳ امتیاز) لطفا جواب هاتون رو تا نماز مغرب جمعه برامون ارسال بفرمایید. @Sed_Amir_M ضمنا بچه هایی که افراد جدید رو وارد مسابقه کنند، به ازای هر یک نفر (۳ امتیاز) بهشون اضافه می شه، البته با این شرط که دوستان جدید ساکن محله روغنکشی باشند کانال پایگاه جهت شرکت در مسابقه 👇 ╭┅──‌─────‌──‌──‌───‌──┅╮ @paigahsadoughi ╰┅───────‌──‌──‌─────┅╯