بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه فصل اول: دغدغه های فرهنگی
در زمینه سیاسی حضرت آقا میفرمایند من در این زمینه دغدغه ای ندارم چون امروز در دنیای سیاست وضع ما خوب است و در موضع فعالیم و دنیا در موضع انفعال
خدای متعال این طور پیش آورده است که در این میدان دست ما قوی تر از دست دشمنان است به گونه ای که اگر کسی بادقت به دنیا نگاه کند نشانه های آشکار این قوی تر بودن را خواهد دید.
هرچند دشمن در بیانات و اظهارات و تبلیغات خود سعی میکند موضع جمهوری اسلامی را ضعیف نشان دهد ولی شما هر چه از دشمن میشنوید حمل بر دشمنی کنید.
در عرصه اقتصادی حضرت آقا میفرمایند هیچ نگرانی ندارم زیرا تمام جوامع دنیا درگیر مشکلات اقتصادی هستند بااینکه غم طبقات ضعیف را دارم اما نسبت به آینده امیدوارم.
در عرصه فرهنگی میفرمایند به معنای واقعی کلمه احساس نگرانی میکنم و دغدغه دارم و خدا را شاکرم که برای یک لحظه هم امید خود را در این عرصه پردغدغه از دست نداده ام . کما اینکه از اول انقلاب تا امروز در این روند روز به روز تلاش و حرکت خود را بیشتر کرده ام .
نظر من این است که ما در نظام جمهوری اسلامی ، مقوله فرهنگ را قدری دست کم گرفته ایم.
تاثیر فرهنگ هم به عنوان یک عامل اصلی و تعیین کننده در رفتارهای فردی و اجتماعی کشور و امت مان، و هم به عنوان یک حامل برای تاثیرات و اثرگذاری های سیاسی ، مورد غفلت قرار گرفته و آن چنان که باید و شاید نیست.
تعریف فرهنگ:
فرهنگ یعنی ذهنیتهای حاکم بر وجود انسان که رفتارهای او را به سمتی هدایت می کند. فرهنگ مفهومی است که با دل انسان سر و کار دارد.
فرهنگ و رفتارهای جامعه برخاسته از عقاید و اخلاقیات جامعه است طوری که آقا دغدغه فرهنگی را به دغدغه در میدان جنگ تشبیه کردند.
مفهوم و معنای روایت : مداد العلماءِ افضل مِن دماء الشهداء
معنایش این است که آن عالم است که می تواند محتوای ذهن انسان را تبدیل به چیزی کند که از این جسم از این سخت افزار موجود بشری، یک انسان متعالی، و یک انسان پیشرو و فعال و مقاوم بسازد. این یعنی فرهنگ.
توصیه مقام معظم رهبری: توجه به مسائل فرهنگی
آقا می فرمایند: وارد کارهای باندی و اجرایی سیاسی نشوید و به کار فرهنگی بپردازید. زیرا کار فرهنگی از کار سیاسی مهم تر است.
معنای این توصیه این نیست که در رشد سیاسی ذهن مردم تلاش نکنید بلکه این رشد سیاسی ذهن مردم، خودش یک کار فرهنگی است.
نتیجه:
با توجه به اینکه نظام جمهوری اسلامی از آغاز بر یک مبنای فرهنگی، بنیان شده است پس باید به عنوان مساله اول کشور به حساب آید و فرهنگ جامعه بر مبنای تفکر و روحیه انقلاب، تحول لازم را پیدا کند.
خلاصه فصل دوم : منشا انقلاب اسلامی
"الم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیبه کشجرة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء"
در این فصل حضرت آقا ابتدا با مثالی مفهوم انقلاب اسلامی را بیان میکنند که درختی که در اصل سالم و بی نقص است و در زمینی که میتواند درختان را بارور کند غرس میشود و رشد میکند و در زمان مطلوب شکوفا میشود
اگر هر انقلاب و جریان فکری که پاک و طیب باشد و در سرزمینی مناسب خود باشد رشد میکند و انقلاب اسلامی ما هم چون توسط انسان های پاک و در سرزمینی پاک
قرار گرفته در کل جهان بینظیر است و با وجود دشمنان داخلی و خارجی فراوان در برابر دیگر انقلاب ها کمآسیب تر بوده است
انقلاب ما در برابر سه انقلاب دیگر یعنی انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب شوروی و انقلاب الجزایر و جریان های دیگری که در کشورهای آفریقا و آمریکای لاتین اتفاق افتاده خیلی بینظیر است .
در ادامه حضرت آقا به بیان اتفاقات سه انقلاب میپردازند که انقلاب فرانسه از گروه های مختلفی تشکیل شد و هر یک از گروه ها که به روی کار آمدند گروه قبلی را سرکوب میکردند و بعد به انقلاب شوروی پرداختند که استالین به روی کار آمد
این انقلاب نیز کسانی که مخالف انقلاب بودند را اعدام و یا تبعید میکردند
انقلاب الجزایر نیز مانند انقلاب ما از مراکز اسلامی آغاز شد
اما انقلاب اسلامی به روی کار نیامد و فرانسوی ها بر آنها غالب شدند اما انقلاب ما چون منشا آن ایمان و تدین است و با انگیزه انقلابی و خط مشی انقلابی و شعار اسلامی و با تکنیک های اسلامی روی کار آمدند با آنکه دشمنان اقتصادی فرهنگی و داخلی داشت اما باز هم انقلاب پابرجاست چون انسان های باایمان این انقلاب را بنیانگذاری و حفظ کردند
به طور خلاصه در هرانقلاب موفقی ایمان مدنظر است.
خلاصه فصل سوم: فرهنگ و هنر
حضرت آقا میفرمایند فرهنگی که با این انقلاب درخشید و طلوع کرد، به وسط السماء خواهد رسید و به ماه تمام بدل خواهد شد.
انقلاب اسلامی به ادبیات و هنر نیاز فراوانی دارد. ما زبان قوی و فرهنگ عمیق تاریخی و غنی داریم و به یک هنر سطح با لا که نداریم، بسیار و به شدت نیازمندیم، همه ی ابزارها هست و فقط هنری که بتواند این ابزارها را سر
هم کند و ظرفیت محتوای فرهنگی این انقلاب را پر کند و ارائه بدهد، این را ما نداریم، این مشکل کار ماست و باید به دنبالش باشیم.
ما به توان بالای هنری نیازمندیم، ملت ایران سرشار از برجستگی ها و درخشندگیهاست، اما از لحاظ فرهنگی پختگی و بلوغ کافی نداریم. ما زمینه را داریم و باید از آن استفاده کنیم و بهره ببریم. عیب عمده ی کارهای فرهنگی در دوران قبل از انقلاب این بوده که از غفلت ما و سردمداران و فرمانروایان این کشور سو استفاده کردند و همه چیز را بهم ریختند. انسان باید فرهنگ را به معنای حقیقی بشناسد و فرهنگ سازی کند مثلا فرق است بین اینکه انسان با معرفت و شناخت چیزی مانند دارویی را انتخاب کند که برای بدن او مفید و یا مضر است و یا اینکه همان دارو را در حالت بیهوشی و غفلت و در خواب به او تزریق کنند که مشخص نیست مسموم بوده یا نه که متاسفانه تا اواخر پهلوی هرچه بر ما تزریق شد مسموم و نامناسب بوده. فرهنگ در کشور ما مقوله ی مظلومی است که باید با فرهنگ واقعی اسلامی برا روی آن کار شود.
جامعهی ما جامعه ی مذهبی و دینی است و بالقوه یک جامعه ی فرهنگی است ولی بالفعل یک جامعهی فرهنگی نیست. مثلا مردم ما کتابخوان نیستند که نقص بزرگی است .
لزوم گسترش کمی فرهنگ گسترش کیفی آن است مثلا در همین بحث کتابخوانی اگر بخواهیم مردم را کتابخوان کنیم گسترش کیفی آن تولید کتاب است.
در جنگ جهانی روسیه،هنرمندان بیشترین تاثیر برای ورود به جنگ رو داشتند.و این توقع از هنرمند هر کشوری وجود دارد.
فرهنگ عنصر اصلی یک کشور است و بعد از آن علم و توانایی علمی و وجود ذخایر مادی.
رژیم امروزی آمریکا به دلیل نداشتن فرهنگ خوب و صحیح به زودی فرو خواهد ریخت.
انقلاب ما و فرهنگ ما در واقع یه مقوله مظلوم است.و ما باید بیش از تلاش های دیگر به تلاش فرهنگ اسلامی بپردازیم.
فرهنگ و محیط غربی ،محیطی هست که علی رغم اینکه سعی داره خودش رو در ازاد اندیشی معروف کنه به شدت هم سختگیر هست.و متاسفانه کار به جایی کشیده شده که هر فرهنگی به غیر از فرهنگ اروپایی ها به شدت مورد تحقیر و فشار و اهانت است.
و چه بسیار نیروهای توانمند که بخاطر همین فشار ها نتوانستند سر بلند کنند.
کار فرهنگی کار پیچیده و پراهمیتی است که باید متولیان امور فرهنگی کشور تلاش کنند در این زمینه پیشرفت کنیم.
جامعه ی ما یک جامعه ی فرهنگی است ولی بالفعل فرهنگی نیست.
در رژیم قبلی هنر بسیار نادیده گرفته شده و از استعداد هنرمندان استفاده نشده است.
خود هنر بهتر میتواند فرهنگ هر زمان رو به نمایش بگذارد.
ولی آنچه که برای کشور ما و عناصر فرهنگی اهمیت بالایی دارد ،گسترش کیفیت فرهنگ است تا بتوانند در سایه ی فرهنگ درست تولید های هنری داشته باشند.
خلاصه فصل ۴
👈جریان روشنفکری بیمار
روشنفکر کسی است که روشن بین است و سعی در شناخت جریان ها دارد و از مطالبی آگاه هست که توده ی مردم شناخت ندارند.و باید تلاش کنند که روشنی را در جامعه به ارمغان بیاورند.
باید در جامعه فرهنگ سازی کنند..
و مغزهای ساده اندیش و بی خبر را توجیه کنند نسبت به مسایل.
بهترین و متعهدترین روشنفکر هم کسی است که تفکر و روشن گری خودش را با عملش همراه کند.و برای آگاه سازی مردم هیچ منتی نداشته باشد
.
در کشور ما روشنفکر بیمار به وجود آمده است که حضرت آقا بارها در سخنرانی هایشان اشاره کرده اند.
روشنفکران ما وابسته به غرب هستند.روشنفکری بی دینی متولد شده که نه ایران و نه اسلام را قبول دارد.کشور ما عقب است ،خب بله عقب است شما برو کشور های اروپایی تحصیل کن علم بیاموز بیا یاد بده و باعث پیشرفت کشورت باش.و برای پیشرفت و آبادانی کشورت از آن استفاده کن.
روشنفکرانی که ادعای روشنفکری کردند هم وابستگی علمی به فرنگ دارند هم فرهنگی که وابستگی علمی خطری جدی ندارد اما وابستگی فرهنگی آسیب پذیر است.
اروپاییان فرهنگی ندارند.اما فرهنگ ما یک فرهنگ ۱۴۰۰ساله است که سعی دارند نابود کنند.
حضرت آقا چند نمونه از مثال های زمان مشروطیت را نام میبرند و از اتفاقات آن زمان صحبت میکنند که درس عبرتی شود برای مردم و روشنفکران.
کسانی که به غرب وابستگی داشتند خیلی از آنها فقط فریب خوردند و اطلاعات آن چنانی هم نداشتند و اسیر هوی و هوس شده اند.
در بخشی هم حضرت آقا از جوانان خواستند که فضای فرهنگی کشور را بشناسند چون قشر روشنفکر جامعه جوانان هستند.
و بدانند که کجا هستیم و چه بودیم و چه شدیم و چه میخواهیم باشیم.
بعضی روشنفکران از جمله دکتر شریعتی و جلال آل احمد به حزب توده پیوستند و توبه کردند و به راه قبلی خود برگشتند .
جلال آل احمد با وجود ایمان و اعتقادش بازهم گاهی غربی فکر کرده و قضاوت هایی کرده.
خصوصيات روشنفکران:
اول، مخالفت با مذهب
و دين.
دوم، علاقمندى به سنن غربى و
اروپارفتگى و اينطور چيزها؛ سوم هم درس خواندگى.
اين، برداشت هاى عاميانه از روشنفكرى است.
رو
شنفکر غربی دربرهه ای از زمان ، با دولت نظام حاکم بر خودش به نفع ملتهای ضعیف بازی می کند در ایران این کار به وسیله میرزای شیرازی و میرزای آشتیانی در تهران و سید عبدالحسین لاری در فارس انجام می گرفت که با نفوذ استعمار مبارزه می کردند.
اما در مقابل میرزا ملکم خان و امثال بسیاری از رجال قاجار با اسلام مبارزه می کردند.
یکی از خصوصیات روشنفکران این است که با اسلام دشمن و مخالف باشند دنباله های این خیل از روشنفکران هنوز هم هستند.
در روشنفکری به معنای حقیقی کلمه نه ضدیت با مذهب است و نه ضدیت با تعبد است .
یک انسان میتواند هم روشنفکر باشد و هم می تواند متعبد باشد مانند شهید بهشتی و شهید مطهری.
جریان زشت و غلطی که در ایران ایجاد شده این است که علامه طباطبایی را که فلاسفه بزرگ مثل هانری کربن به ایران می آید تا از ایشان استفاده کند روشنفکر نیست اما فلان جوجه شاعری که به مبانی مذهب و سنت و ایرانی گری اعتقادی ندارد و چند صباحی در اروپا و آمریکا گذرانده روشنفکر است.
یکی از قضایایی که در کشور اتفاق افتاد و به عنوان بزرگترین حادثه قرن محسوب می شود قضیه ۱۵ خرداد است جلال آل احمد درباره خیانت روشنفکران میگوید روشنفکران ایرانی ما دست خودشان را با خون ۱۵ خرداد شستن یعنی لب تر نکردند همه آنهایی که ادعای روشنفکری داشتند سکوت کردن و از مردم دور شدند یکی از این اشخاص کسی بود که نمایشنامه "آ با کلاه ، آ بی کلاه" را نوشته بود که منظور از آ بی کلاه انگلیسی ها بودند و منظور از آ با کلاه آمریکاییها
در پرده اول نفوذ انگلیسی ها و در پرده دوم نفوذ آمریکایی ها را نشان می دهد اما روشنفکر نمایشنامه که آقای بالای ایوان نام دارد به کل برکنار می ماند.
بدترین کار مجموعه روشنفکری در ایران همین کنار کشیدن بود البته تعداد معدودی وسط میدان بودند از جمله جلال آل احمد که حتی شاگردان او هم همراهش نبودند.
البته یکی دو سال به انقلاب حرکتی به وجود آمد که موج نهضت با بار معرفت و اعتقادی وارد محافل گوناگون شد و کسانی که به اسلام اعتقاد نداشتند به اسلام معتقد شدند .
بعد از انقلاب هم مجموعه هایی شروع به فعالیت کردند که فضا را در بازار کتاب و مطبوعات قبض کردن گرایش روشنفکرانه مذهبی از سال های دهه سوم و شتاب آن از سالهای دهه چهارم این قرن شروع شد.
پیشکسوتان تفکر نوین اسلامی علامه طباطبایی محمد تقی شریعتی و شهید مطهری هستند .
نمایی که اینها از اسلام ارائه می دهند نشانگر یک بیداری و جهش است یک متفکر اسلامی باید ساعت ها در آیات قرآن تدبر و مطالعه می کرد و از تجربیات مبارزات و مطالعاتش استفاده می کرد تا معنای یک آیه را میفهمید .
اما آن روشنفکر نویسنده مادی و مارکسیست احتیاج به این همه فکر کردن نداشت .
نوشته های مارکسیستی فارسی غالباً ترجمه متون انگلیسی فرانسه و آلمانی است ترجمه همیشه آسان تر از نگارش و تحقیق است روشنفکر مسلمان در اوایل تکوّن تفکر اسلامی با یک فضای ذهنی مارکسیستی برخورد می کرد
نتیجه:
امروز تکلیف ما این است که از اسلام به عنوان یک ایدئولوژی متحد بخش و راهنما استفاده کنیم اگر ما اسلام را با این دید و برداشت مورد بررسی قرار دهیم تمام موضع گیری های اجتماعی ما بر اساس اسلام خواهد بود این صحنه ، صحنه مبارزه و جنگ است دشمنان استقلال ایران با همه وجودشان وارد میدانند از همه امکانات هم استفاده می کنند و در همه مراحل حضور دارند .
به اطلاع همراهان گرامی سرای پژوهش میرساند:
نشست دورهمی علمی کتابداران استان قم بصورت مجازی با تدریس دکتر سید مهدی طاهری عضو هیات علمی و رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه علامه طباطبایی در روز پنجشنبه 4 اردیبهشت ۹۹ راس ساعت ۱۶ برگزار خواهد شد.
موضوع نشست: جلسه ششم "پژوهش در محیط وب"
علاقمندان میتوانند با ورود به
سامانه "وبینار" در پلتفرم LMS
و انتخاب کار گروه "دورهمی کتابداران"
با یوزر "نام خانوادگی
(اختیاری)"
و پسورد "libuser"
وارد نشست شده و در جلسه حضور پیدا کنند.
آدرس سامانه وبینار
http://rda.iranlms.org/webynars
سرای پژوهش
چالش کتابخوانی 3❤️💛💚💙💜♥️ کاری از استاد محترم خانم امانی با همکاری خانم ها کیان مهر ، نرجس شراف
چالش کتابخوانی 4❤️💛💚💙💜♥️
کاری از خانم علیمحمدی
نام کتاب؛مروارید شکسته
نویسنده؛ نسرین پرک
خلاصه ای کوتاه؛ درباره زندگی و مبارزات یک بانوی انقلابی، شهیده بتول چراغچی مسجدی است که در روزهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در تظاهرات مردمی آن ایام به شهادت رسیده است.
بتول زنی بود ساده، مهربان، معتقد و بیباک. از سختیها نمیهراسید و به مال دنیا دل نمیبست. بسیار متواضع بود به خصوص در برابر والدینش. هنگامیکه خبر شهادت او را به مادرش دادند. مادرش گفت: ما یتیم شدیم. مادرش وسواس داشت؛ و بتول مثل سایرین او را به باد انتقاد نمیگرفت. بلکه او را کودکی لجباز میپنداشت و ناچاراً به خواستههایش تن میداد.
سرای پژوهش
چالش کتابخوانی 4❤️💛💚💙💜♥️ کاری از خانم علیمحمدی نام کتاب؛مروارید شکسته نویسنده؛ نسرین پرک خلاصه
چالش کتابخوانی 5❤️💛💚💙💜♥️
کاری از خانم افرند
نام کتاب: بـچه مـایه دار(زندگی نامه شهید محسن محمد زاده)
نویسنده :مهدی الهی فر
این شهید در سال ۱۳۴۴در بجنورد به دنیا اومدن
در ۱۶ سالگی راهی جبهه شدن
در ۲۱ سالگی در جـزیره مجنون شـهید شدن💔
ایشون در تربیت معلم سبزوار هم قبول شده بودن ولی اگ علاقه ایه به دنیا نباشد چیزی جلو دار آدمی نیست
ایشون به نقاشی و شعر علاقه داشتن
از سن ۱۶ تا ۲۱ سه سالش رو در جبهه بودن و اون چن سالی هم که نرفتن به علت بیماری پدرشون بوده
و علت این که نام کتاب بچه مایه دار هست اینه ایشون با اینکه وضع مالی مناسبی نداشتن همیشه لباس هاشون اتو زده و تمیز و عطر زده بوده😊
هر کسی ایشون رو میدید فک میکرد ایشون وضع مالی خوبی داره ولی وقتی به منزل انها که میرفت میدید که اشتباه فک کرده....
پاسخ به یک شبهه🤔
⁉️آیا بلافاصله پس از ظهور امام زمان(عج) #قیامت برپا خواهد شد؟
#پاسخ👇👇👇
اين باور صحيح نيست به دلايل و شواهد زير:
👈آياتي در قرآن دلالت دارد كه حكومت روي زمين بدست مؤمنين و مستضعفين و #صالحين تشكيل و اداره ميشود و هدف اصلي از خلقت كه ايجاد عبوديت خالص در سطح كل جامعه است تحقق پيدا ميكند و در رأس حكومت حضرت ولي عصر(ع) قرار دارند. و خداوند در آيه 5 سوره قصص ميفرمايد: « وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ».
👈همچنين روايات بسياري درباره تشكيل #حكومت عدل الهي جهاني توسط حضرت مهدي(ع) از ائمه اطهار(ع) رسيده است كه همه حكايت از اين دارد كه تاريخ با ظهور حضرت تازه شروع و آغاز ميشود نه به پايان برسد، و شايد برخي ظهور را با قيامت خلط كرده باشند.
👈 قال رسول الله(ص) في حديث عن الله عزوجل يقول في آخره عن المهدي(ع): و لانصرنه بجندي و لامدنه بملائكتي حتي يعلن دعوتي و يجمع الخلق علي توحيدي، ثم لاديمن ملكه و لاداولن الايام بين اوليائي الي يوم القيامة؛
👈 در آخر حديث طولاني پيامبر(ص) فرمودند: خداوند فرموده: امام مهدي(ع) را با #لشگريان خود ياريش ميكنم و با فرشتگانم به او مدد ميرسانم تا آنكه دعوتم را آشكار كند و مردمان را بر توحيد و خداپرستي گرد آورد. سپس ملكش(حكومتش) را تداوم بخشم و روزگار را در اختيار اولياي خود قرار دهد تا روز قيامت فرارسد.
👈بنابراين با ظهور امام زمان(ع) نه تنها دنيا به پايان نرسيده بلكه شروع حكومت عدل جهاني است كه خداوند وعده آن را به مردم داده است.