پزشک عروس سمیره مهدی: آرزوهای ناتمام! سمیره از آن پزشکانی است که سالها تحصیل و تلاشش را اشغالگران از بین بردند... سمیره یک عروس است که رویای ساختن خانواده را در کشوری که دوست دارد داشت... سمیره مدام به دنیا التماس می کرد که او و خانواده اش را بیرون ببرند، اما کسی به آنها نرسید... سمیره و تمام خانواده‌اش بر اثر بمباران خانه‌شان در ۱۴۰۲/۰۸/۲۰ توسط اشغالگران جنایتکار به شهادت رسیدند. #داستان_شهید #شهداء_غزة #پزشک

شهیدان احمد و مصطفی: شراکت در برادری، پزشکی و شهادت! برادری در فلسطین یعنی اینکه دست برادرت را بگیری و بفهمی که ممکن است یک لحظه این دست با بمباران ماشین جنگی اسرائیل قطع شود، اما تو با برادرت بزرگ می‌شوی، مثل «احمد»، مصطفی به او گفت: من با تو هستم، حتی اگر همه پوسته ها دل ما را جدا کردند، تو برادر منی. با هم بزرگ می شوید، نماز صبح را با هم می خوانید، با هم دست به دعا بلند می کنید، با هم پزشکی می خوانید، با هم وارد بازار کار می شوید، «احمد و مصطفی» را جز اشغال جدا نمی کند. دو برادر شهید پزشک: دکتر احمد العباسی و دکتر مصطفی العباسی در تاریخ ۱۴۰۲/۰۸/۲۵ در جریان بمباران مسجد محله الصبره در حالی که مشغول نماز صبح بودند با هم به شهادت رسیدند. «احمد و مصطفی» شهدای بمباران مسجد توسط اشغالگران. #حكاية_شهيد #شهداء_غزة #پزشک

شهید دکتر احمد جربوع: به خاطر غزه! دکتر احمد جربوع، فارغ التحصیل از دانشگاه قصر العينی و معاون ویزیت ارتوپدی اطفال در بیمارستان کودکان ابوالریش، وی پس از ۸ سال غیبت در ۱۲ مهر ۱۴۰۲(۳روز قبل از طوفان الاقصی) وارد غزه شد. او به دوستانش می گفت که قصد دارد در مواقع اضطراری، به خاطر غزه، تخصص خود را تغییر دهد و بیشتر به مردم منفعت برساند. مردم غزه اینگونه به کشور خود عشق می ورزند و اینگونه از درد برادران خود رنج می برند و به کمک آنها می شتابند حتی اگر جانشان را به خطر بیندازند حتی شهادت! او داوطلب بیمارستان الشفاء بود و پس از بازگشت به منزلش به شهادت رسید. پدرش مجروح شد و عمو و پسر عمویش نیز روزها مفقودالاثر بودند و اعضای بدنش را پیدا کردند. همه به شخصیت خوبش شهادت دادند او فردی زیبا، آرام، بشاش بود و در تاریخ ۱۴۰۲/۰۸/۱۹ به شهادت رسید. #شهداء_غزة #حكاية_شهيد #پزشک

شهيد إبراهيم الأسطل او پزشک امور زنان در بیمارستان شفا بود تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۰۸/۲۱ #حكاية_شهيد #شهداء_غزة #پزشک