📍 خورشید بر منبرت می تابد
✍ دلنوشتهی یکی از مخاطبین در راه اربعین:
رسیده ای میانه مسیر نجف تا کربلا و عمود ۷۰۰. قرار بود طوری رفتن تنظیم شود که بعد از نماز عصر اینجا باشی،اما حالا ساعت ۸صبح است و می دانی به سخنرانی حاج آقا پناهیان نمیرسی.
۴ساعت مانده و باید به مغناطیس کربلا و رفتن ملحق شوی.
👣 از مشایه جدا میشوم و به نیت اینکه پایی داخل موکب هیات میثاق با شهدا و محل برگزاری سخنرانی بگذارم،وارد موکب میشوم.
فرشتگان حماسه آفرین، هر یک گوشه ای در حال استراحت هستند. بین جمعیت پراکنده شان که ظهر در اجتماعی عظیم، پیرامون منبر خواهند نشست، قدم میزنم و نفس میگیرم.
یاد اربعین سال ۹۱ به خیر که در سرمای دی ماه، قدم قدم با هیات عهد آدینه و منبرهای عزیز بزرگوار حاج آقا #پناهیان پیش رفتیم و اربعین برایمان شد مکتب و حماسه و سال تحویل و روش زندگی و مرام و آئین و زمینه ای برای زیستن به سبک آخرالزمان.
به باریکه نوری زل میزنم که از منفذ سقف، خورشید را مُورّب به منبر تابانده است.
و من به معلم و استاد و عماری می اندیشم که حق پدری بر گردن نسلی دارد که در کوره راه پیوستن به هر سوی این هیاهوی دنیا، دست مان را گرفت و ما را به مسئولیت اجتماعی و دینداری انقلابی و جهادگری مؤمنانه و زیستن شهیدوارانه و ایفای نقش در تکمیل هندسه ی ظهور پیوند داد.
...و من هنوز بهترین یادداشتم را درباره ی استاد ننوشته ام.
ممنونیم از اینکه ما نسل میانی را به مفاهیم خوب و متعالی پیوند زدید و بدون رعایت عافیت و مصلحت شخصی، مفسر صادق و صریح مکتب و ولایت و انقلاب جهانی اسلام هستید.
@panahian_arbaein