eitaa logo
Panahiani
237 دنبال‌کننده
79 عکس
92 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
Panahiani
.. حالا برای دلهای شما یک داستان از امام موسی بن جعفر بگم هرکی غریبه تحویل بگیره دیگه هیچکس از ما نگه ما کجا امام موسی بن جعفر کجا ما رفتیم جلسه ، آقا به من نگاه می‌کنند نمی‌کنند نگی این رو ها میگه بعد از امام صادق علیه السلام مذهب و مکتب های مختلف ایجاد شده بود همه خونه عبدالله پسر امام صادق رو نشون دادن رفتم اونجا چند تا سوال ازش پرسیدم دیدم بابا این اصلاً گیجه دیگه دادش در اومد گفت من که اینها رو نمیدونم اومدم بیرون، گفتم نه اینا امام من نیستن توو کوچه یک گوشه نشستم در مدینه گفتم خدایا پیشه مرجئه برم؟! پیشه زیدیه برم؟! چند تا رو همینجوری اسم بردم پیش کی برم؟! پیش کی برم؟ آخه امام من کجاست؟ یه پیرمردی اومد مقابل من گفت بلند شو با من بیا اولش احتیاط کردم گفتم اینا جاسوسهای حاکم ظالم هارون الرشید هستن اشاره کرد بیا من رو برد در یک خانه‌ای اشاره کرد اینجا برو من وارد شدم یک غلامی در رو باز کرد به روی من،خوش آمد گفت من رفتم خدمت امام موسی بن جعفر علیه السلام آقا فرمود نه پیش مرجئه برو نه پیشه زیدیه برو نه پیش هیچکس بیا پیش من گفتم آقا شما امام من هستید؟ آقا فرمود: من چیزی بهت نمیگم، خدا باید دل تو رو کنه فهمیدم یک جور دیگر باید سوال کنم گفتم آقا امام شما کیه؟ آقا فرمودند: من امام ندارم فهمیدم خود ایشون امامند انقدر قلبم یک دفعه به حضرت روشن شود سؤالام رو پرسیدم، عالی جواب دادن روی دست و پای حضرت افتادم،ابراز ارادت کردم حضرت فرمودند: بخوای از خدا دستت رو میگیره میاره در خونه ما ای امام موسی بن جعفر ما هم می‌خوایم تو رو دور افتادیم ازت کاش امروز واقعاً میتونستیم یکسر امام موسی بن جعفر بریم واقعاً آدم رو بغل میگیرن ها همه که میخونن میگن رفت برای لبهای تشنه بچه های امام حسین به شهادت رسید نسبت اباالفضل العباس با بچه های لب تشنه امام حسین چه جوریه؟! نسبت امام موسی بن جعفر با شیعیان همین جوریه حضرت خودشون می فرمایند: خدا غضب کرده بود به شیعیان من را مخیر کرد من خودم رو انداختم جلو خدایا بلا رو به من برسون من گوشه زندان سندی ابن شاهک گوشه زندان غضب تو رو تحمل می کنم اما شیعیانم بگذار راحت باشند حالا اینها کم کم درست خواهند شد ای خدا چقدر امام موسی بن جعفر زحمت ما را کشیدند در زندان تاریک حضرت رو زندانی کردند چه اذیت‌ها که حضرت بخاطر ما نشدند . @panahiani
Panahiani
.چرا امام موسی بن جعفر هستند؟ می خوام به یک تجربه عرفی در باب اطلاق کلمه باب الحوائج به اولیای خدا مراجعه کنم یک حدسه استدلال نیست دارم میگم ولی حدس پر بیراهی هم نیست چرا به اباالفضل العباس گفته میشه باب الحوائج؟ چون خیلی از اباالفضل انتظار بود غوغایی به پا کنه مشکلات اباعبدالله الحسین رو حل کنه مشکلات خیمه رو حل کنه آب به خیمه برسونه و قدرتش رو داشت هم زمینش بود هم دلش میخواست بالاخره طوری شد که نشد این حرف رو زد به اباعبدالله الحسین در روز عاشورا گفت آقا من خسته شدم از دست این منافقین می خوام برم انتقام خون شهدا را بگیرم در خودش می دید ولی بالاخره طوری شد که نشد وقتی نشد بدجوری دل عباس شکست انگار خدا به ابالفضل العباس فرموده باشند عباس من بعد از شهادت هرچی بخوای بهت میدم هر خدمتی میخوای به مردم بکن بعد از شهادتت هر کی به تو شد من به تو دستش رو میگیرم انگار اینجوریه حالا در بین امامان چرا باب الحوائجند؟ مردم امامی که بیشترین یار رو داشت امام موسی بن جعفر علیه السلام بودند بیشتر از امام صادق علیه السلام بیشتر از امام باقر علیه السلام بعد طوری شد که نشد سالها گوشه زندان بودن و هارون‌الرشید ملعون پنهان می کرد شیعیان میومدن می گفتن ما می خوایم اماممون رو ببینیم امام رو از ته سیاه چال بیرون می آورد لباس مرتبی تنش می کرد، آقا رو روی تخت می نشوند میگفت ببینین امام شما پیش ما مهمان و عزیزه اما اگر می بینید مقداری چهرشون ضعیف شده مریض هستند فردا طوریشون شد نگید ما کشتیم ایشون رو انقدر امام موسی بن جعفر حالشون بد بود نمیتونستن بگن شیعیان من اینا دارن منو میکشن شاید میتونستن بگن در روایت می فرمایند امام موسی بن جعغر نفرمودن برای اینکه شیعیان محفوظ بمانند از جان خودشون گذشتند به خاطر چرا امام موسی ابن جعفر علیه السلام باب الحوائج اند؟! گوشه زندان بود در حالی که اون همه یار بیرون داشت خیلی دوست داشت کارهای زیادی انجام بده اما نشد یعنی طوری شد که به ظاهر موفق نشدند خب باید به این امام خداوند متعال بفرمایند موسی بن جعفر عزیز دلم بعد از شهادتت هرکی اومد خواستی کارش رو راه بندازی به شفاعت تو کارش رو راه خواهم انداخت منطق خوبیه این منطق برای درک باب الحوائج بودن امام موسی بن جعفر علیه السلام روزها رو روزه می گرفت و شبها رو عبادت می کرد انقدر کینه امام موسی بن جعفر رو داشتن که انگیزه داشتن شکنجه بدن . @panahiani
تو کجای قصه ای؟ . اگر حس کنی زمانه به سرعت به سوی حسین می‌ره، مواظبت می‌کنی عقب نمونی از کاروان. اگر از بیرون نگاه کنیم، می‌تونیم بفهمیم با محاسبۀ ذهنی خودمون که امام حسین جهان رو خواهد گرفت. ما به فرآیند قدرت گرفتن اباعبدالله الحسین در میان دلها وقتی از بیرون نگاه بکنیم، حس می‌کنیم به ظهور چقدر نزدیک شدیم. کاروان حسینی داره با شتاب می‌ره! تو کجای قصه ای؟ رفقا داره غربت برطرف می‌شه ها! داره پیروزی‌ها پشت‌سر هم می‌رسه. معلوم نیست شاید کار حضرت طبق روایت یک شبِ اصلاح بشه. «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا». از بیرون نگاه کن، می‌بینی. فضا پر از التهابه. سرعت رو می‌بینی. همین فرداست که یک دفعه‌ای می‌گی من هیچ نقشی نداشتم در ظهوری که رخ داد! . ؟ @panahiani